پرش به محتوا

حج محجوران: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵٬۴۷۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
==حج بی‌هوش==
==حج بی‌هوش==
عموم فقیهان [[شیعه]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ مجمع المسائل، ج1، ص459.</ref> و [[اهل سنت]]،<ref>المغنی، ج3، ص434؛ مغنی المحتاج، ج1، ص498.</ref> بی هوش را به دیوانه ملحق کرده و او را دارای تکلیف ندانسته‌اند. در باور [[مذهب شافعی|شافعیان]]، سرپرست می‌تواند دیوانه را [[احرام|مُحرم]] کند ولی بی هوش را نمی‌تواند محرم گرداند؛ زیرا او مانند بیمار بوده و چه بسا بهبود یابد.{{یادداشت|مالک، ابو یوسف و داود بر این باورند.}} در برابر، به باور [[ابوحنیفه]]، سرپرست می‌تواند بی‌هوش را مانند کودک محرم کند.{{یادداشت|دلیل او، استحسان و قیاسِ فرد بی‌هوش به کودک است.}}<ref>المجموع، ج7، ص20.</ref> به باور [[حنفی|حنفیان]]، احرام بی‌هوش پذیرفته نیست<ref name=":2" /> مگر این که در زمان هوشیاری نیت احرام را تجدید کند.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص383.</ref>{{یادداشت|زیرا احرام نخست او الزام‌آور نبوده و احرام دوم، عمل وی را تصحیح می‌کند.}}<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص383.</ref>
عموم فقیهان [[شیعه]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ مجمع المسائل، ج1، ص459.</ref> و [[اهل سنت]]،<ref>المغنی، ج3، ص434؛ مغنی المحتاج، ج1، ص498.</ref> بی هوش را به دیوانه ملحق کرده و او را دارای تکلیف ندانسته‌اند. در باور [[مذهب شافعی|شافعیان]]، سرپرست می‌تواند دیوانه را [[احرام|مُحرم]] کند ولی بی هوش را نمی‌تواند محرم گرداند؛ زیرا او مانند بیمار بوده و چه بسا بهبود یابد.{{یادداشت|مالک، ابو یوسف و داود بر این باورند.}} در برابر، به باور [[ابوحنیفه]]، سرپرست می‌تواند بی‌هوش را مانند کودک محرم کند.{{یادداشت|دلیل او، استحسان و قیاسِ فرد بی‌هوش به کودک است.}}<ref>المجموع، ج7، ص20.</ref> به باور [[حنفی|حنفیان]]، احرام بی‌هوش پذیرفته نیست<ref name=":2" /> مگر این که در زمان هوشیاری نیت احرام را تجدید کند.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص383.</ref>{{یادداشت|زیرا احرام نخست او الزام‌آور نبوده و احرام دوم، عمل وی را تصحیح می‌کند.}}<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص383.</ref>
==حج برده==
===چیستی===
«عبد» و «رقّ»، واژه‌هایی عربی بوده و به معنای «برده» هستند.<ref>المصباح المنیر، ج1، ص235.</ref> برده، مردی است که از خود اختیاری نداشته و با خرید، هبه یا ارث به مِلکیّت دیگری درمی‌آید. به زنِ برده، در زبان عربی «اَمه» و «جاریه» و در زبان فارسی «کنیز» گفته می‌شود. فقیهان، بر پایه قرآن،‌{{یادداشت|{{آیه|عَبۡدٗا مَّمۡلُوكٗا لَّا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡء}}
...برده زر خريدى كه بر هيچ كارى قدرت ندارد.}}<ref>سوره نحل (۱۶)، آیه ۷۵؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۲۷۵.</ref> برده را از محجوران شمرده‌اند.<ref name=":1">زبدة البیان، ص491؛ کنز العرفان، ج2، ص111.</ref>
===در باور فقیهان شیعه===
====جواز و صحت حج====
به باور فقیهان [[شیعه]]، حج‌گزاریِ مملوک{{یادداشت|برده و کنیز.}} با اجازه مولا جایز، بلکه مستحب است؛<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص223؛ تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544.</ref> هر چند از [[حجة الاسلام]] کفایت نمی‌کند.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544؛ ریاض المسائل، ج6، ص38؛ کتاب الحج (انصاری)، ص89.</ref> به باور شماری از فقیهان شیعه، اگر حج‌گزاریِ مملوک با حقوق مولا در تعارض نباشد، اجازه مولا برای صحت حج او لازم نیست. مانند آنجا که مولا سفارش کند مملوک وی با فردی حج گزار همراهی کند.<ref>جامع المدارک، ج2، ص260.</ref>
به تصریح فقیهان شیعه،<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref> [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>الفقه الاسلامی وادلته، ج3، ص413؛ المجموع، ج7، ص43- 47.</ref> و [[حنفی]]،<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص181؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص264.</ref> انعقاد [[احرام]]ِ مملوک و صحت آن، وابسته به اجازه مالک است.{{یادداشت|دلایل آنها چنین است:‌ آیه ۷۵ سوره نحل، اجماع فقیهان و روایات.}}<ref>الخلاف، ج2، ص380؛ جامع المدارک، ج2، ص259ـ258.</ref> برخی [[حنبلی|حنابله]]، حج بنده بدون اجازه مولا را نیز صحیح دانسته‌اند.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref> درصورت وجوب اذن مولا برای سفر حج، کنیز شوهردار باید افزون بر اذن مولا اجازه همسرش را نیز بگیرد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545.</ref> اگر مملوک بدون اجازه مولا مُحرم شد، سرپرست او می‌تواند آن را اجازه دهد یا فسخ کند و اگر مولا به برده خود اجازه حج گزاردن بدهد، تنها پیش از احرام او حق فسخ دارد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref> پس از احرام، مولا نمی‌تواند آن حج مملوک را فسخ کند و برده باید اعمال حج را ادامه دهد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ص90.</ref>
====حجة الاسلام====
به اتفاق فقیهان شیعه<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544؛ جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۴۱؛ العروة الوثقی، ج4، ص353.</ref> و به تصریح شماری از اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص244.</ref> آزادی و حریت از شرائط وجوب حج است؛ از این رو، [[حجة الاسلام]] بر بردگان واجب نیست. مستند آنان در این باره افزون بر اجماع، روایاتی{{یادداشت|«لیس علی المملوک حج ولا عمرة حتی یعتق»}}<ref>الکافی، ج4، ص266.</ref> است که بردگان را از انجام حج معاف کرده است.<ref>براهین الحج للفقهاء و الحجج، ص69؛ کتاب الحج (قمی)، ج1، ص69.</ref>
به اتفاق فقیهان شیعه، بردگان با اجازه مولای خود می‌توانند حج بگزارند؛ ولی این [[مناسک]] از حجة الاسلام کفایت نمی‌کند.<ref>ریاض المسائل، ج6، ص38.</ref>{{یادداشت|زیرا روایت «لیس علی المملوک حج ولا عمرة حتی یعتق» اطلاق دارد و صورت اجازه مولا را نیز دربرمی گیرد.}}<ref>شرح تبصره المتعلمین، ج3، ص297.</ref> این حکم شامل همه گونه‌های برده، از جمله برده‌ای که بخشی از او آزاد شده و برده‌ای که از جهت زاد و راحله [[استطاعت|مستطیع]] باشد نیز می‌شود.<ref>جامع المسائل، ج2، ص193.</ref> مهمترین دلائل بر مُجزی نبودن حج مملوک از حجة الاسلام اجماع،<ref>جامع المدارک، ج2، ص258.</ref> روایات<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص141؛ الکافی، ج4، ص278.</ref> و اصل است.
====حج مستحبی====
به باور بیشتر فقیهان، اذن مولا برای حج شامل همه گونه‌های برده چه مملوک قن{{یادداشت|برده کامل.}} و چه مبعَّض{{یادداشت|نیمه آزاد.}} می‌شود. به باور شمار اندکی از فقیهان، مملوک مبعض، می‌تواند حج مستحبی به جای آورد و نیاز به اذن مالک ندارد.<ref>جامع المسائل، ج2، ص195.</ref>
به حج بردن برده، مورد سفارش [[امامان(ع)]] قرار گرفته است.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص147.</ref> فقیهان، به حج رفتن مملوک{{یادداشت|برده یا کنیز.}} را با اجازه مولا مستحب شمرده‌اند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص223.</ref> فقیهان، با استناد به روایتی از [[امام کاظم(ع)]] به حج بردن کنیزان و بردگان و دیدن [[مناسک]] از سوی آنان را برتر از باقی گذاشتن آنان در [[مکه]] دانسته‌اند.<ref>ذخیرة المعاد، ص557.</ref>
====آزاد شدن میان مناسک====
به باور فقیهان شیعه به استناد روایات،<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص147؛ المحاسن، ص66.</ref> چنانچه مملوکِ حج‌گزار پیش از [[وقوف در مشعر]]، آزاد شود حج او از [[حجة الاسلام]] کفایت می‌کند.<ref>ریاض المسائل، ج6، ص19؛ جامع المدارک، ج2، ص260.</ref> به باور [[امام شافعی|شافعی]] نیز، اگر بنده در موقف و پیش از فوت وقت آزاد شود و پیش از طلوع فجر به [[عرفات]] برگردد و نیت وقوف کند حجش از حجة الاسلام مُجزی است.<ref>الخلاف، ج2، ص379؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص370؛ المجموع، ج7، ص56.</ref> بر پایه فقه [[حنفی]]، اگر بنده پیش از [[مشعر]] آزاد شود و نیت را تجدید کند حتی در صورت داشتن زاد و راحله، جای حجة الاسلام را نمی‌گیرد.{{یادداشت|زیرا احرام اول وی برجاست و احرام دوم باطل است.}}<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص384.</ref>
اگر برده‌ای [[آفاقی]] که وظیفه او [[حج تمتع|حج تمتّع]] است پس از احرام به [[حج قران|حج قِران]] و [[حج افراد|حج اِفراد]] در [[عرفات]] آزاد شود، از دیدگاه بیشتر فقیهان باید به حج تمتّع عدول کند و در غیر این صورت حج او از حجة الاسلام کفایت نمی‌کند.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref>
بر پایه روایتی در منابع شیعه، با آزاد کردن بنده پیش از [[میقات]]، مولا به دو ثوابِ عتق و حج می‌رسد.<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص211؛ المحاسن، ج1، ص66.</ref>
====حج نذری====
[[نذر]] حج از سوی برده با اذن سرپرست او درست است.{{یادداشت|چون حج نذرشده مشروط به زاد و راحله نیست.}}<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص93.</ref> در این حکم، فرقی نمی‌کند مملوک قن{{یادداشت|برده کامل.}} باشد یا مبعَّض.{{یادداشت|نیمه آزاد.}}<ref>العروة الوثقی، ج6، ص72.</ref> البته در باور برخی از فقیهان، عبد مبعض از این حکم بیرون است.<ref>الحج فی الشریعة الاسلامیه، ص583.</ref>
اگر برده بدون اذن سرپرست نذر کند، اجازه سرپرست پس از انعقاد نذر باعث تصحیح آن نمی‌شود.<ref>الروضة البهیه، ج3، ص35-37.</ref>  اگر مملوک با اذن مولا نذر کند به حج برود و  زمان آن معلوم باشد، گفته شده مولا نمی‌تواند آن را فسخ کند و اگر زمان نذر مطلق باشد و یا برده به نذر معین رفتار نکند مالک او می‌تواند از اذن خود برگردد.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص309.</ref>
اگر بنده‌ای که با اجازه مالک نذرِ حج کرده، به ارث یا داد و ستد به دیگری منتقل شود، باید به آن وفا کند.<ref>العروة الوثقی، ج5، ص495.</ref>
====قربانی====
به استناد روایات و اجماع، اگر بنده با اذن مالک به [[حج تمتّع]] [[احرام|مُحرم]] شود، مالک می‌تواند هزینه [[قربانی]] او را برعهده گیرد یا به او فرمان دهد به جای قربانی روزه بگیرد.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص356.</ref> در برابر، روایاتی وجود دارد که از آنها استفاده شده مولا باید برای مملوک مأمور به حج تمتّع، قربانی کند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص201.</ref> برخی فقیهان، در جمع میان دو دسته گفته‌اند روایت اول مربوط به بنده آزاد شده پیش از موقف است یا اینکه مالک تا روز [[عید قربان]] مملوک را به روزه سفارش نکرده که فرصت روزه از دست رفته و بنده باید قربانی کند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص201.</ref>
مالک در قربانی، می‌تواند به جای برده قربانی کند و می‌تواند به وی فرمان دهد روزه بگیرد ولی نمی‌تواند برده را مجبور به روزه گرفتن کند.<ref name=":10">تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص546.</ref>
====نیابت از دیگری====
مشهور فقیهان، [[نیابت]] برده از دیگری را در صورت اجازه مولا صحیح دانسته‌اند.{{یادداشت|دلیل آنها عمومات جواز نیابت برای مسلمان است که برده مسلمان را نیز در برمی‌گیرد، به باور آنها تفاوتی میان اجاره برده برای حج و اجاره برای دیگر کارها نیست.}}<ref name=":8">الحدائق الناضره، ج14، ص71؛ العروة الوثقی، ج4، ص362.</ref> در برابر به باور برخی، چون برده نمی‌تواند برای خود حجة الاسلام به جای آورد به طریق اولی صلاحیت نیابت از دیگری را نیز ندارد. این باور مورد مناقشه قرار گرفته است.<ref>نک: مصباح الهدی، ج12، ص203؛ نک: المعتمد، ج2، ص21.</ref> به باور برخی دیگر، به استناد عمومات اطاعت از مولا، در صورت دستور مولا به بنده برای نیابت، بنده باید اطاعت کند.<ref>مهذب الاحکام، ج12، ص48- 48.</ref>
مولا می‌تواند برده خود را برای نیابت از حج به اجاره بدهد و این اجاره با آزاد کردن او باطل نمی‌شود.<ref>کتاب الاجاره، ص29.</ref>
====قضای حج====
اگر برده پیش از وقوفین حج خود را [[فساد حج|فاسد]] کند و آزاد شود باید افزون بر کفاره، حج را تمام و آن را [[حج قضا|قضا]] کند و این حج از حجة الاسلام کفایت می‌کند؛ ولی اگر پس از وقوفین آزاد شود، حج را تمام و آن را قضا می‌کند و اتمام و قضا از حجة الاسلام کفایت نمی‌کند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص360.</ref>
اگر برده اذن‌گرفته، حج خود را پیش از [[مشعر]] با [[آمیزش]] فاسد کند، مانند انسان آزاد باید آن را تمام و قضای آن را به جای آورد. به باور بیشتر فقیهان، مولا به جز کفاره صید باید کفاره بدنه{{یادداشت|شتر.}} را بپردازد.{{یادداشت|استناد آنها به صحیحه حریز است.}} نیز مولا باید وسیله قضای حج را برای برده فراهم آورد.{{یادداشت|با این استدلال که «قضا» عقوبت نیست و مانند انجام حجِ اول است.}}<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج1، ص61.</ref>
به باور برخی فقیهان، حج فاسدِ بندهِ اذن‌نگرفته قضا ندارد؛ زیرا [[احرام]] وی باطل است. در حج فاسد بنده مأذون، مولا باید به بنده‌ای که حج مأذون را فاسد کرده اجازه دهد آن را جبران کند و بنده میان فدیه و روزه مخیر است.<ref>الخلاف، ج1، ص425.</ref>
به باور فقیهان، اگر برده پس از خارج شدن از احرام آزاد شود و [[استطاعت|مستطیع]] باشد، باید اول حجة الاسلام را به جای آورد سپس حج فاسد شده را قضا کند و اگر ابتدا حج قضا بجا آورد، حج قضای او به [[حجة الاسلام]] تبدیل می‌شود.<ref name=":9">الخلاف، ج1، ص424؛ المجموع، ج7، ص53.</ref>
اگر برده با اجازه مولا مُحرم شد و حج خود را فاسد کرد، باید در حال رقیت آن را قضا کند و نباید به انتظار آزادی بنشیند<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545.</ref> و بر مولاست که به او اجازه دهد آن را قضا کند.<ref>الخلاف، ج1، ص425.</ref>
====کفاره====
به باور برخی فقیهان، اگر برده کاری که موجب واجب شدن کفاره می‌شود انجام دهد، کفاره نه بر مولایش واجب است و نه بر برده{{یادداشت|به دلیل اصل.}} و نیز بنده نمی‌تواند روزه بگیرد و نه قربانی کند؛ زیرا تصرف در مال غیر است. برخی دیگر، کفارات عبدی که با اجازه مولا محرم شده را بر عهده مولا دانسته‌اند.<ref>الکافی، ج4، ص304؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص382.</ref> در صورت فساد حج توسط بنده پیش از [[وقوف در مشعرالحرام|وقوف به مشعر]]، کفاره بر عهده مولا است و این حکم شامل برده آزاد شده پس از فساد، پیش از وقوف به [[مشعر]] نیز می‌شود.<ref>جامع المسائل، ج2، ص194.</ref>
به باور برخی از فقیهان، اگر برده با اجازه مولا شکار کرده یا با اجازه او محرم شده باشد، مولا باید به جای او کفاره دهد.<ref>المقنعه، ص439.</ref> به باور برخی دیگر، اگر این احرام و نیز ارتکاب محرمات توسط بنده با اجازه مولا باشد، بنده باید کفاره بپردازد و اگر بدون اجازه او بوده باید روزه بگیرد و فدیه ساقط است. اگر مولا فدا را به بنده‌اش هدیه داد قربانی می‌کند و اگر بنده پیش از انجام روزه درگذشت مولا به جایش [[اطعام]] می‌کند.<ref name=":10" /> برخی از فقیهان معاصر،‌ برای جمع بین روایات، پرداخت کفاره صید را وظیفه بنده اذن‌گرفته و پرداخت کفاره غیر صید را وظیفه مولا دانسته‌اند.<ref>دلیل الناسک، ج1، ص18 -19.</ref>
====دیگر احکام====
*پیروی از فرمان مولا در انجام حج بر بنده واجب است.<ref name=":8" />
*اگر برده اذن‌گرفته بدون آگاهی از رجوع مولا از اذن، مُحرم شود احرامش صحیح است و باید آن را به پایان برساند. برخی این احرام را باطل می‌دانند به این دلیل که صحت احرام مشروط به اذن مالک است و در واقع ماذون نبوده است.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص356.</ref>
*مولا می‌تواند برده مُحرم خود را بفروشد و اگر مشتری به محرم بودن او ناآگاه باشد، حق دارد معامله را فسخ کند؛ مگر به جهت کوتاه بودن مدت احرام، به منافع مشتری زیان نرسد.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص 308.</ref>
===در باور مذاهب اهل سنت===
====صحت و وجوب حج====
در باور بیشتر فقیهان [[اهل سنت]]،‌ احرام برده باید با اجازه مولا انجام شود. به باور [[مذهب شافعی|شافعیان]] و [[حنفی|حنفیان]]، اگر برده بدون اجازه مولا محرم شود احرامش درست و مولا می‌تواند آن را اجازه دهد.{{یادداشت|با این استدلال که احرام بدون اجازه با حقوق مولا معارض است و در صورت ندادن اجازه، مملوک در حکم محرمِ [[احصار و صد|محصور]] است.}}<ref>الفقه الاسلامی وادلته، ج3، ص413؛ المجموع، ج7، ص43- 57.</ref> به باور برخی [[حنبلی|حنابله]]، حج بنده بدون اجازه نیز صحیح است.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref> به باور [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] (۱۵۰-۲۰۴ق) اگر برده بدون اجازه مولا احرام بندد، مولا حق فسخ آن را ندارد؛<ref>الخلاف، ج2، ص383؛ المجموع، ج7، ص43.</ref> ولی به باور [[ابوحنیفه]] مولا می‌تواند آن را باطل کند.<ref>الخلاف، ج2، ص383؛ بدائع الصنائع، ج2، ص181؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص217- 219.</ref>
به باور بیشتر فقیهان [[اهل سنت]]، مملوک گرچه توانایی بدنی و مالی داشته باشد [[حجة الاسلام]] بر او واجب نیست.<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص3.</ref> به باور برخی حنابله، اگر بنده توانایی مالی و بدنی داشته باشد، مانند دیگر افراد حجة الاسلام بر او واجب است.{{یادداشت|دلیل وی اطلاق روایات وجوب حج است که همه مردم اعم از آزاد و بنده را دربرمی‌گیرد.}}<ref name=":6">المحلی، ج7، ص43.</ref>
ابن حزم (384-456ق)، از برخی راویان و فقیهان نقل کرده که حج مملوک همراه با اجازه مولا، از حجة الاسلام کفایت می‌کند.<ref name=":7">الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref>
====آزاد شدن در میان مناسک====
به باور [[ابوحنیفه]]، اگر برده پیش از احرام در راه آزاد شود، حج او از حجة الاسلام کفایت می‌کند و اگر پس از احرام آزاد شود، کفایت نمی‌کند.<ref>الفتاوی الهندیه، ج1، ص217.</ref>{{یادداشت|مستند وی این حدیث نبوی(ص) است: «ایما عبد حج ثم اعتق فعلیه حجة الاسلام.»}}<ref>منتهی المطلب، ج10، ص66- 67.</ref>
به باور شافعیان و حنبلیان، اگر برده پیش از [[وقوف در عرفات|وقوف به عرفه]] آزاد شود حج او حجة الاسلام به شمار خواهد رفت<ref>فقه الاسلامی وادلته، ج3، ص411- 413؛ الحاوی الکبیر، ج2، ص244.</ref> و اگر پیش از طلوع فجر روز [[عید قربان]] آزاد نشود حج او مستحبی خواهد بود. ابن حزم (384-456ق)، این فتوی را تنها ویژه حنابله دانسته است.<ref>المحلی، ج7، ص43.</ref> به باور مالکیان و حنفیان، آزاد شدن برده در [[عرفات]] از حجة الاسلام کفایت نمی‌کند؛ زیرا برده هنگام احرام آزاد نبوده است.<ref>الفقه السلامی وادلته، ج3، ص411- 413.</ref> همه انواع برده در این حکم مساوی هستند.<ref>الفتاوی الهندیه، ج1، ص217- 219.</ref>
به نظر شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) اگر بنده در موقف و پیش از فوت وقت آزاد شود و پیش از طلوع فجر به عرفات برگردد و نیت وقوف کند حجش از حجة الاسلام مُجزی و گرنه کفایت نمی‌کند.<ref>الخلاف، ج2، ص379؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص370؛ المجموع، ج7، ص56.</ref>
در فقه حنفی اگر برده پیش از [[مشعر]] آزاد شود و نیت را تجدید کند، حتی در صورت داشتن زاد و راحله، جای حجة الاسلام را نمی‌گیرد؛ چه احرام اول وی برجاست و احرام دوم باطل است.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص383- 384.</ref>
در فقه شافعی، اگر بنده حج خود را [[فساد حج|فاسد]] کند و پس از خارج شدن از احرام آزاد شود و [[استطاعت|مستطیع]] باشد، باید اول حجة الاسلام را به جای آورد سپس حج فاسد شده را [[حج قضا|قضا]] کند و اگر ابتدا [[حج قضا]] بجا آورد، حج قضای او به حجة الاسلام تبدیل می‌شود.<ref name=":9" />
====دیگر احکام====
*به باور برخی فقیهان، اگر کنیز مُحرمی فروخته شود، خریدار می‌تواند او را از [[احرام]] خارج و با او [[آمیزش]] کند. در برابر، برخی دیگر، اجازه نداده‌اند.<ref>الهدایه، ج1، ص205.</ref>
*بر پایه فقه [[حنبلی]]، اگر بنده نذر کند حج بگزارد باید پس از انجام حجة الاسلام به آن وفا کند.<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص427.</ref>
*به باور شافعیان، اگر برده حج خود را فاسد کند و پیش از [[عرفه]] آزاد شود، در صورتی که مناسکی که انجام داده، صرف نظر از [[فساد حج]]، مُجزی از حجة الاسلام بوده باید قضای آن را به جای آورد و اگر مجزی نبوده [[حج قضا|قضای حج]] بر برده واجب نیست.<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص249.</ref>
*بر پایه یکی از نظرهای [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] (۱۵۰-۲۰۴ق)، مولا باید به بنده اجازه بدهد حج فاسد شده را قضا کند و بنا به قول دیگر، مولا حق دارد برده را از قضای حج بازدارد.<ref>الخلاف، ج1، ص425.</ref>
*به باور حنبلیان، بنده اگر در حال احرام جنایاتی انجام دهد، باید به جای آن روزه بگیرد؛ مگر مولا اجازه دهد که [[قربانی]] کند و نیز بنده اگر حج خود را فاسد کند باید آن را تمام کند و به جای آن روزه بگیرد.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468- 469.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}