پرش به محتوا

جدال: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۴۹۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
واژه «جِدال» مصدر از ریشه «ج ـ د ـ ل» به معنای محکم تاباندن ریسمان، قوّت یافتن استخوان، کشتی گرفتن، ستیز، مباحثه کردن، دلیل آوردن، و چیره شدن بر طرفِ ستیز است.<ref>الصحاح، ج4، ص1653؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص433-434؛ لسان العرب، ج11، ص103-105، «جدل. </ref>
واژه «جِدال» مصدر از ریشه «ج ـ د ـ ل» به معنای محکم تاباندن ریسمان، قوّت یافتن استخوان، کشتی گرفتن، ستیز، مباحثه کردن، دلیل آوردن، و چیره شدن بر طرفِ ستیز است.<ref>الصحاح، ج4، ص1653؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص433-434؛ لسان العرب، ج11، ص103-105، «جدل. </ref>


این ماده در برخی از آیات [[قرآن]] نیز به معنای ستیز و مباحثه به‌کار رفته است؛ از جمله: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره نحل]]، آیه 125)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلا تُجَادِلُوا اَهْلَ الْکِتَابِ اِلا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره عنکبوت]]، آیه 46)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَاَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا﴾}} ([[سوره هود]]، آیه 32) مفسران مقصود از «جدال احسن» را در آیات 125 سوره نحل و 46 سوره عنکبوت سخن گفتن با مهربانی و وقار، یاری کردن حق با حجت و دلیل عقل‌پسند، و پرهیز از آزار و خشونت و سختگیری دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج6، ص440؛ ج8، ص214؛ تفسیر قرطبی، ج13، ص350.</ref>دفاع از حق و پرهیز از تمسخر و اهانت به طرف برابر، از شروط جدال احسن به‌شمار رفته است.<ref>الانتصار، عاملی، ج1، ص319.</ref>
این ماده در برخی از آیات [[قرآن]] نیز به معنای ستیز و مباحثه به‌کار رفته است.<ref>از جمله: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره نحل]]، آیه 125)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلا تُجَادِلُوا اَهْلَ الْکِتَابِ اِلا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره عنکبوت]]، آیه 46)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَاَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا﴾}} ([[سوره هود]]، آیه 32)</ref>


از واژگان مرتبط با جدال، «مراء» است که برخی آن را هم‌معنا با جدال دانسته‌اند<ref>تفسیر ابوالسعود، ج1، ص207؛ تفسیر صنعانی، ج1، ص77.</ref> و بعضی بر این باورند که مراء بر خلاف جدال، ستیز در برابر حق پس از آشکار شدن آن است.<ref>نک: معجم الفروق اللغویه، ص158؛ الثمر الدانی، ص24.</ref>
==معنای اصطلاحی نزد شیعه==


==در باور شیعه==
در [[فقه امامی]]، جدال به عنوان یکی از [[محرمات احرام]]، مفهوم اصطلاحی ویژه یافته است. این مفهوم برگرفته از آیه 197 [[سوره بقره]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ لا جِدَالَ فِی الْحَجِّ﴾}} و احادیث<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ وسائل الشیعه، ج12، ص463.</ref> است.


در [[فقه امامی]]، جدال به عنوان یکی از [[محرمات احرام]]، مفهوم اصطلاحی ویژه یافته است. این مفهوم برگرفته از آیه 197 [[سوره بقره]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ لا جِدَالَ فِی الْحَجِّ﴾}} و احادیث<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ وسائل الشیعه، ج12، ص463.</ref> است. به باور فقیهان امامی، مقصود از جدال در محرمات احرام، سوگند خوردن با تعابیری ویژه است؛ یعنی: «لا و الله» (سوگند به خدا! چنین نیست) و «بلی و الله» (سوگند به خدا! چنین است).<ref>الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ غنیة النزوع، ص160؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص27.</ref> پشتوانه آنان احادیثی است که مقصود از جدال را در آیه، نوعی سوگند خوردن در حال [[احرام]] شمرده‌اند.<ref>الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص297-298.</ref> البته در پاره‌ای روایات، دشنام دادن و فخرفروشی نیز از مصداق‌های جدال به‌شمار رفته است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص95؛ دعائم الاسلام، ج1، ص291.</ref>
به باور فقیهان امامی، مقصود از جدال در محرمات احرام، سوگند خوردن با تعابیری ویژه است؛ یعنی: «لا و الله» (سوگند به خدا! چنین نیست) و «بلی و الله» (سوگند به خدا! چنین است).<ref>الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ غنیة النزوع، ص160؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص27.</ref> پشتوانه آنان احادیثی است که مقصود از جدال را در آیه، نوعی سوگند خوردن در حال [[احرام]] شمرده‌اند.<ref>الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص297-298.</ref> البته در پاره‌ای روایات، دشنام دادن و فخرفروشی نیز از مصداق‌های جدال به‌شمار رفته است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص95؛ دعائم الاسلام، ج1، ص291.</ref>
 
به گفته شماری از فقیهان امامی، وجه اطلاق جدال بر این‌گونه سوگند آن است که در بسیاری از موارد، سوگند خوردن همراه با ستیز و دشمنی است.<ref>الانتصار، عاملی، ص242؛ فقه القرآن، ج1، ص324.</ref> عرب‌های [[روزگار جاهلیت]] در [[ماه‌های حج]]، خون ریختن و نبرد و [[صید]] را [[حرام]] می‌دانستند؛ ولی جدال در [[حج]] را ممنوع نمی‌شمردند.<ref>جامع البیان، ج2، ص372؛ التفسیر الحدیث، ج6، ص353.</ref>
 
بر پایه تفاسیر، ستیز میان اعراب درباره مقدّم یا موخّر داشتن ماه‌های حج (یا به اصطلاح: نسیء) و نیز تفاوت دیدگاه آنان درباره آن‌که کدام یک بهتر است و نیز ستیز آنان درباره موقف حج [[حضرت ابراهیم(ع)]]، سبب نزول آیه و نهی از جدال در حج بوده است.<ref>جامع البیان، ج2، ص373-375؛ التفسیر الکبیر، ج5، ص181؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص245.</ref> موضوع جدال در منابع جامع فقهی، افزون بر باب حج، در مباحثی چون [[اعتکاف]] نیز یاد شده است.<ref>المغنی، ج3، ص148؛ جواهر الکلام، ج17، ص203.</ref>


از جمله حکمت‌های نهی از جدال در حج، بر پایه منابع فقهی و تفسیری، چنین است: [[تقوا]] ([[سوره بقره]]، آیه 197)، پرهیز از دروغ و لغو،<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص394.</ref>  و پیشگیری از راه یافتن شبهه به قلب.<ref>الثمر الدانی، ص24.</ref>
از جمله حکمت‌های نهی از جدال در حج، بر پایه منابع فقهی و تفسیری، چنین است: [[تقوا]] ([[سوره بقره]]، آیه 197)، پرهیز از دروغ و لغو،<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص394.</ref>  و پیشگیری از راه یافتن شبهه به قلب.<ref>الثمر الدانی، ص24.</ref>
خط ۴۰: خط ۳۶:
به تصریح [[شیخ مفید]]، جدال حرام در حج با عبارت «والله ما کان کذا»؛ «به خدا سوگند! این‌گونه نیست» یا «و الله لیکوننّ کذا»؛ «به خدا سوگند! این‌گونه است» تحقق می‌یابد.<ref>المقنعه، ص398.</ref> شماری از فقیهان تصریح کرده‌اند که برای تحقق جدال ممنوع، نفی یا تصدیق اخباری شرط است؛ یعنی جمله‌ای که احرام‌گزار به‌کار می‌برد، باید اخباری باشد؛ زیرا جمله انشائی درخور صدق و کذب نیست.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ المعتمد، ج4، ص166.</ref>
به تصریح [[شیخ مفید]]، جدال حرام در حج با عبارت «والله ما کان کذا»؛ «به خدا سوگند! این‌گونه نیست» یا «و الله لیکوننّ کذا»؛ «به خدا سوگند! این‌گونه است» تحقق می‌یابد.<ref>المقنعه، ص398.</ref> شماری از فقیهان تصریح کرده‌اند که برای تحقق جدال ممنوع، نفی یا تصدیق اخباری شرط است؛ یعنی جمله‌ای که احرام‌گزار به‌کار می‌برد، باید اخباری باشد؛ زیرا جمله انشائی درخور صدق و کذب نیست.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ المعتمد، ج4، ص166.</ref>


==در باور اهل سنت==
==معنای اصطلاحی نزد اهل سنت==


فقیهان و مفسران اهل‌سنت مقصود از جدال ناپسند در حج را اموری چون خشمگین کردن رفیق و همراه،<ref>المبسوط، ج4، ص7؛ البحر الرائق، ج2، ص566؛ المجموع، ج7، ص140.</ref> مشاجره زبانی با حاجیان،<ref>جامع البیان ج2، ص370-372.</ref> اختلاف ورزیدن در مکان وقوف،<ref>الموطا، ج1، ص389.</ref>  و ستیز و تردید هنگام [[حج]] دانسته و آن را در زمره محرمات احرام نشمرده‌اند.<ref>نک: بدائع الصنائع، ج2، ص183-216؛ روضة الطالبین، ج2، ص401-418؛ کشاف القناع، ج2، ص489-520.</ref> البته به سخن شماری از فقیهان اهل‌سنت، کراهت یا حتی حرمت جدال احرام‌گزار را می‌توان برداشت کرد.<ref>المغنی، ج3، ص265؛ کشاف القناع، ج2، ص523؛ البحر الرائق، ج2، ص566.</ref> اما آنان به این ممنوعیت تصریح نکرده‌اند. تنها شماری از مفسران اهل‌سنت بر آنند که مقصود از جدال، شک در حج و وجوب آن است و حج با چنین جدالی باطل به‌شمار می‌رود؛ زیرا شک در وجوب حج، موجب [[کفر]] و بطلان حج است.<ref>التفسیر الکبیر، ج5، ص182.</ref>
فقیهان و مفسران اهل‌سنت مقصود از جدال ناپسند در حج را اموری چون خشمگین کردن رفیق و همراه،<ref>المبسوط، ج4، ص7؛ البحر الرائق، ج2، ص566؛ المجموع، ج7، ص140.</ref> مشاجره زبانی با حاجیان،<ref>جامع البیان ج2، ص370-372.</ref> اختلاف ورزیدن در مکان وقوف،<ref>الموطا، ج1، ص389.</ref>  و ستیز و تردید هنگام [[حج]] دانسته و آن را در زمره محرمات احرام نشمرده‌اند.<ref>نک: بدائع الصنائع، ج2، ص183-216؛ روضة الطالبین، ج2، ص401-418؛ کشاف القناع، ج2، ص489-520.</ref> البته به سخن شماری از فقیهان اهل‌سنت، کراهت یا حتی حرمت جدال احرام‌گزار را می‌توان برداشت کرد.<ref>المغنی، ج3، ص265؛ کشاف القناع، ج2، ص523؛ البحر الرائق، ج2، ص566.</ref> اما آنان به این ممنوعیت تصریح نکرده‌اند. تنها شماری از مفسران اهل‌سنت بر آنند که مقصود از جدال، شک در حج و وجوب آن است و حج با چنین جدالی باطل به‌شمار می‌رود؛ زیرا شک در وجوب حج، موجب [[کفر]] و بطلان حج است.<ref>التفسیر الکبیر، ج5، ص182.</ref>