پرش به محتوا

اهل‌بیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۹۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۵: خط ۹۵:


=== زندگی در حرمین ===
=== زندگی در حرمین ===
از میان اهل بیت، پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در مکه و بقیه جز [[امام مهدی(ع)]] در [[مدینه]] یا پیرامون آن زاده شدند و افزون بر پیامبر(ص) و فاطمه(س) که در مدینه مدفون هستند، چهار تن از امامان، [[امام مجتبی(ع)]] و امام سجاد(ع) و [[امام باقر(ع)]] و امام صادق(ع) نیز در [[قبرستان بقیع]] مدینه دفن شده‌اند.<ref>نک: الارشاد؛ تاج الموالید؛ التاریخ الامین، ص300-304.</ref> اهل بیت جز [[امام عسکری(ع)]] و امام مهدی(ع) بیشتر دوران زندگی خویش را در مدینه گذرانده‌اند.
از میان اهل بیت، [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]]، [[امام علی(ع)]] و حضرت فاطمه(س) در مکه و بقیه جز [[امام مهدی(ع)]] در [[مدینه]] یا پیرامون آن زاده شدند و افزون بر پیامبر(ص) و فاطمه(س) که در مدینه مدفون هستند، چهار تن از امامان، [[امام مجتبی(ع)]] و [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] نیز در [[قبرستان بقیع]] مدینه دفن شده‌اند.<ref>نک: الارشاد؛ تاج الموالید؛ التاریخ الامین، ص300-304.</ref> اهل بیت جز [[امام عسکری(ع)]] و [[امام مهدی(ع)]] بیشتر دوران زندگی خویش را در مدینه گذرانده‌اند.
==جایگاه و نقش سیاسی ـ اجتماعی==


در مکه و مدینه در مجموع، اهل بیت اندک زمانی به خلافت رسیدند؛ اما در مقام مشاور برای خلفا و صحابه پیامبر(ص)<ref>اسد الغابه، ج4، ص22-23؛ تهذیب الکمال، ج20، ص485؛ الاصابه، ج4، ص467.</ref> به آنان در حل پاره‌ای مشکلات یاری می‌دادند.<ref>حیاة الحیوان، ج1، ص90.</ref> امام علی(ع) و امام حسن(ع) در ماجرای قتل عثمان کوشیدند از قتل عثمان پیش‌گیری و صلح را برقرار کنند. از این رو، بارها مخالفت خویش با قتل عثمان را بیان کردند<ref>تاریخ المدینه، ج4، ص1219-1223، 1228-1229، 1275-1277.</ref> و حتی به دفاع از وی برخاستند.<ref>تاریخ المدینه، ج3، ص1131.</ref>
=== جایگاه سیاسی ـ اجتماعی اهل‌بیت در حرمین ===
 
از میان اهل‌بیت جز پیامبر(ص) که موسس حکومت اسلامی در مدینه بود، امام علی(ع) و امام حسن(ع) نیز مدتی حکومت جامعه اسلامی را بر عهده داشتند هرچند مقر حکومت ایشان در حرمین نبود. افزون بر آن اهل بیت به دلیل جایگاه بلندی که در جامعه اسلامی داشتند، طرف مشورت خلفا بودند<ref>اسد الغابه، ج4، ص22-23؛ تهذیب الکمال، ج20، ص485؛ الاصابه، ج4، ص467.</ref> و در برخی از وقایع سیاسی در حرمین و سایر نقاط جامعه اسلامی تاثیر مستقیم داشتند. بعد از امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کانون توجه مردم مدینه بودند و چهره برتر و شایسته خلافت شمرده می‌شدند.<ref>التاریخ الشامل، ج1، ص334.</ref> به همین رو، هنگامی که معاویه با هدفِ گرفتن بیعت برای [[یزید]] به مدینه آمد، پیش از همه با امام حسین(ع) به گفت‌وگو نشست و کوشید تا ایشان را قانع کند.<ref>الامامة و السیاسه، ج1، ص158؛ تاریخ طبری، ج4، ص225.</ref>
در پی قتل [[عثمان]] و بیعت عمومی مردم با امام علی(ع) برای تصدی خلافت، ایشان کوشید آرامش را در مدینه برقرار سازد و با گماشتن والیانی برای مدینه و مکه، برای دفع ناآرامی‌های پدید آمده از سوی [[طلحه]] و [[زبیر]] و سپس [[معاویه]]، به [[عراق]] هجرت کرد.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص182-185؛ تاریخ طبری، ج3، ص469-562؛ التاریخ الشامل، ج1، ص311-318.</ref> [[قثم بن عباس|قُثَم بن عباس]]،<ref>تاریخ طبری، ج3، ص465، 473؛ شفاء الغرام، ج2، ص193؛ تاریخ امراء المدینه، ص46-47.</ref> [[سهل بن حنیف]]<ref>تاریخ طبری، ج3، ص471، 490؛ الطبقات، ج3، ص23؛ ج6، ص93-94؛ تاریخ خلیفه، ص135.</ref> و [[ابوایوب انصاری]]<ref>تاریخ طبری، ج4، ص119.</ref> را از کسانی شمرده‌اند که در دوره خلافت امام علی(ع) عهده‌دار ولایت [[حرمین]] به ویژه مدینه بودند.
 
در مدت خلافت امام، افرادی همچون [[عبدالله بن عباس]] و قثم بن عباس، امارت حج را بر عهده داشتند.<ref>تاریخ خلیفه، ص144، 149.</ref> در پی امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کانون توجه مردم مدینه بودند و چهره برتر و شایسته خلافت شمرده می‌شدند.<ref>التاریخ الشامل، ج1، ص334.</ref> به همین رو، هنگامی که معاویه با هدفِ گرفتن بیعت برای [[یزید]] به مدینه آمد، پیش از همه با امام حسین(ع) به گفت‌وگو نشست و کوشید تا ایشان را قانع کند.<ref>الامامة و السیاسه، ج1، ص158؛ تاریخ طبری، ج4، ص225.</ref>
 
بر پایه برخی نقل‌ها، امام حسین(ع) با بهره‌گیری از فرصت حج، در جمع [[صحابه]] و [[تابعان]] به افشاگری درباره معاویه و کارهای نادرست او پرداخت.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص320؛ الاحتجاج، ج2، ص18-19؛ بحار الانوار، ج33، ص181-182.</ref> بعدها نیز که در مخالفت با یزید و به سبب خودداری از بیعت با وی، از مدینه بیرون رفت، انتخاب مکه می‌توانست راهی برای رساندن پیام ایشان به عموم مسلمانان در اجتماع حج باشد.<ref>سیره پیشوایان، ص163.</ref>  


===جایگاه اجتماعی اهل بیت پس از امام حسین===
===جایگاه اجتماعی اهل بیت پس از امام حسین===
خط ۱۱۲: خط ۱۰۶:
ماجرای بازماندن [[هشام بن عبدالملک]] از [[استلام حجرالاسود]] به سبب ازدحام جمعیت و احترام مردم به امام سجاد(ع) و کنار رفتنشان برای حرکت امام که به شگفتی هشام و سرودن قصیده معروف [[فرزدق]] انجامید<ref>الارشاد، ج2، ص150-152؛ امالی، ج1، ص48-49؛ وفیات الاعیان، ج6، ص93-94.</ref> و نیز برخی ‌گزارش‌ها درباره بیرون نرفتن قاریان مدینه از شهر به سوی [[مکه]] پیش از بیرون آمدن امام سجاد(ع)<ref>رجال کشی، ج1، ص333.</ref> نشانه‌هایی دیگر از ارجمندی ایشان نزد عموم مردم و دانشوران است.
ماجرای بازماندن [[هشام بن عبدالملک]] از [[استلام حجرالاسود]] به سبب ازدحام جمعیت و احترام مردم به امام سجاد(ع) و کنار رفتنشان برای حرکت امام که به شگفتی هشام و سرودن قصیده معروف [[فرزدق]] انجامید<ref>الارشاد، ج2، ص150-152؛ امالی، ج1، ص48-49؛ وفیات الاعیان، ج6، ص93-94.</ref> و نیز برخی ‌گزارش‌ها درباره بیرون نرفتن قاریان مدینه از شهر به سوی [[مکه]] پیش از بیرون آمدن امام سجاد(ع)<ref>رجال کشی، ج1، ص333.</ref> نشانه‌هایی دیگر از ارجمندی ایشان نزد عموم مردم و دانشوران است.


برخی ‌گزارش‌ها گویای آن است که امامان شیعه دست‌کم تا هنگام امام صادق(ع)<ref>تاریخ طبری، ج6، ص196-197؛ العقد الفرید، ج5، ص340-341.</ref>  
برخی ‌گزارش‌ها گویای آن است که امامان شیعه دست‌کم تا هنگام امام صادق(ع)<ref>تاریخ طبری، ج6، ص196-197؛ العقد الفرید، ج5، ص340-341.</ref>و [[امام کاظم(ع)]]<ref>فرق الشیعه، ص97؛ المقالات و الفرق، ص94.</ref> از سوی برخی سنیان خلیفه قانونی و مشروع حکومت اسلامی شناخته می‌شدند و حاکمان نیز به جایگاه معنوی و پیشوایی آنان باور داشتند.<ref>الصواعق المحرقه، ص122-123؛ ینابیع الموده، ج3، ص120.</ref> امامان پسین نیز محبوب توده مردم و دارای پایگاه اجتماعی نزد آنان بودند. نمونه‌ای از محبوبیت یاد شده را می‌توان از ‌گزارش [[یحیی بن هرثمه]]، مامور [[متوکل]]، برای انتقال [[امام‌ هادی(ع)]] از [[مدینه]] به [[سامرا]] دریافت. وی برآشفتن و‌ اندوه مردم در پی آگاهی از قصد متوکل برای تبعید امام به سامرا را بی‌سابقه دانسته است.<ref>مروج الذهب، ج4، ص84؛ تذکرة الخواص، ص322؛ الانوار البهیه، ص288.</ref> این جایگاه مردمی سبب می‌شد تا حاکمان دست‌کم در ظاهر به امامان احترام ‌گذارند.<ref>الکافی، ج1، ص501؛ الارشاد، ج2، ص309-310؛ قس: عیون المعجزات، ص119-120.</ref> در نمونه‌ای، متوکل امام جمعه مدینه را که به امام‌ هادی(ع) بی‌احترامی کرده بود، برکنار کرد.<ref>الارشاد، ج2، ص309-310؛ کشف‌الغمه، ج3، ص175-176.</ref> با این همه، سیاست [[خلفای اموی]] و عباسی در برابر اهل بیت همواره بر پایه احترام و مدارا نبود و گاه با لعن،<ref>نک: الرسائل السیاسیه، ص434-435؛ العقد الفرید، ج4، ص113-114؛ شرح الاخبار، ج1، ص171.</ref> سختگیری،<ref>مقاتل الطالبیین، ص396؛ رجال کشی، ج2، ص566؛ کشف الغمه، ج3، ص178.</ref> تبعید و زندانی<ref>نک: الارشاد، ج2، ص239؛ المنتظم، ج8، ص90، 257.</ref> همراه بوده است که همگی را می‌توان در مسیر تاثیر‌گذاری فراوان اهل بیت در مدینه و تلاش مخالفان در دور ساختن شیعیان از ایشان دانست.<ref>نک: اعیان الشیعه، ج1، ص101؛ التاریخ الامین، ص295-297.</ref>  
 
و [[امام کاظم(ع)]]<ref>فرق الشیعه، ص97؛ المقالات و الفرق، ص94.</ref> از سوی برخی سنیان خلیفه قانونی و مشروع حکومت اسلامی شناخته می‌شدند و حاکمان نیز به جایگاه معنوی و پیشوایی آنان باور داشتند.<ref>الصواعق المحرقه، ص122-123؛ ینابیع الموده، ج3، ص120.</ref> [[طبری]]<ref>تاریخ طبری، ج7، ص139.</ref> و به تبع او [[ابن اثیر]]<ref>الکامل، ج6، ص326.</ref> کار [[مامون]] در وا‌گذاری ولایتعهدی به امام رضا(ع) را بدان سبب دانسته‌اند که ایشان دانشمندترین، باتقوا‌ترین و با فضیلت‌ترین فرد در میان [[آل علی(ع)]] و [[آل عباس]] بود. در دوره‌های بعد نیز برخی از اهل سنت به برتری بعضی از امامان بر حاکمان و خلفای هنگام خویش اعتراف کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج13، ص120.</ref>
 
امامان پسین نیز محبوب توده مردم و دارای پایگاه اجتماعی نزد آنان بودند. نمونه‌ای از محبوبیت یاد شده را می‌توان از ‌گزارش [[یحیی بن هرثمه]]، مامور [[متوکل]]، برای انتقال [[امام‌ هادی(ع)]] از [[مدینه]] به [[سامرا]] دریافت. وی برآشفتن و‌اندوه مردم در پی آگاهی از قصد متوکل برای تبعید امام به سامرا را بی‌سابقه دانسته است.<ref>مروج الذهب، ج4، ص84؛ تذکرة الخواص، ص322؛ الانوار البهیه، ص288.</ref> این جایگاه مردمی سبب می‌شد تا حاکمان دست‌کم در ظاهر به امامان احترام ‌گذارند.<ref>الکافی، ج1، ص501؛ الارشاد، ج2، ص309-310؛ قس: عیون المعجزات، ص119-120.</ref> در نمونه‌ای، متوکل امام جمعه مدینه را که به امام‌ هادی(ع) بی‌احترامی کرده بود، برکنار کرد.<ref>الارشاد، ج2، ص309-310؛ کشف‌الغمه، ج3، ص175-176.</ref> با این همه، سیاست [[خلفای اموی]] و عباسی در برابر اهل بیت همواره بر پایه احترام و مدارا نبود و گاه با لعن،<ref>نک: الرسائل السیاسیه، ص434-435؛ العقد الفرید، ج4، ص113-114؛ شرح الاخبار، ج1، ص171.</ref> سختگیری،<ref>مقاتل الطالبیین، ص396؛ رجال کشی، ج2، ص566؛ کشف الغمه، ج3، ص178.</ref> تبعید و زندانی<ref>نک: الارشاد، ج2، ص239؛ المنتظم، ج8، ص90، 257.</ref> همراه بوده است که همگی را می‌توان در مسیر تاثیر‌گذاری فراوان اهل بیت در مدینه و تلاش مخالفان در دور ساختن شیعیان از ایشان دانست.<ref>نک: اعیان الشیعه، ج1، ص101؛ التاریخ الامین، ص295-297.</ref>  


==جایگاه و نقش علمی ـ‌ فرهنگی==
==جایگاه و نقش علمی ـ‌ فرهنگی==