بعثت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
جهان در آغاز بعثت به خاطر جنگهای طولانی بین دو امپراتوری [[روم]] و [[ایران]] دچار آشفتگی و [[ظلم]] و بیداد شده بود و مردم از این وضعیت خسته بودند با این حال وضع فرهنگی جزیرة العرب خیلی فجیعتر از وضع این دو کشور بود؛ به تعبیر [[قرآن کریم]] اعراب در گمراهی آشکار بودند. در اعمال [[حج ابراهیمی]] بدعتهای فراوان گذاشته شده بود. با عروج [[حضرت مسیح]] و فترتی که تا زمان بعثت پیامبر(ص) ایجاد شد، [[بتپرستی]] رواج یافت. یهودیان با مهاجرت به [[حجاز]] به تبلیغ [[یهودیت]] و جذب اعراب به دین یهودی پرداختند. صابئیان هم به گونهای دین خود را تبلیغ میکردند. | جهان در آغاز بعثت به خاطر جنگهای طولانی بین دو امپراتوری [[روم]] و [[ایران]] دچار آشفتگی و [[ظلم]] و بیداد شده بود و مردم از این وضعیت خسته بودند با این حال وضع فرهنگی جزیرة العرب خیلی فجیعتر از وضع این دو کشور بود؛ به تعبیر [[قرآن کریم]] اعراب در گمراهی آشکار بودند. در اعمال [[حج ابراهیمی]] بدعتهای فراوان گذاشته شده بود. با عروج [[حضرت مسیح]] و فترتی که تا زمان بعثت پیامبر(ص) ایجاد شد، [[بتپرستی]] رواج یافت. یهودیان با مهاجرت به [[حجاز]] به تبلیغ [[یهودیت]] و جذب اعراب به دین یهودی پرداختند. صابئیان هم به گونهای دین خود را تبلیغ میکردند. | ||
در این وضعیت خداوند متعال حضرت محمد(ص) را در حجاز زمانی که به [[غار حراء]] برای [[عبادت]] رفته بود به پیامبری برانگیخت. پیامبری ایشان با معجزاتی همراه بود و نشانههای آن در [[کتب آسمانی]] پیشین ذکر شده بود؛ به همین خاطر یهودیان و مسیحیان در پی شناختن ایشان بودند. | در این وضعیت خداوند متعال حضرت محمد(ص) را در [[حجاز]] زمانی که به [[غار حراء]] برای [[عبادت]] رفته بود به پیامبری برانگیخت. پیامبری ایشان با معجزاتی همراه بود و نشانههای آن در [[کتب آسمانی]] پیشین ذکر شده بود؛ به همین خاطر یهودیان و مسیحیان در پی شناختن ایشان بودند. | ||
در ابتدا دعوت پیامبر به دین اسلام مخفیانه بود و بعدا با فرمان خداوند دعوت آشکار ایشان با دعوت عشیره آغاز شد. [[امام علی(ع)]] و [[حضرت خدیجه]] اولین کسانی بودند که ایمان آوردند. | در ابتدا دعوت پیامبر به دین اسلام مخفیانه بود و بعدا با فرمان خداوند دعوت آشکار ایشان با دعوت عشیره آغاز شد. [[امام علی(ع)]] و [[حضرت خدیجه]] اولین کسانی بودند که ایمان آوردند. | ||
درباره دین پیامبر قبل از بعثت اقوال مختلفی وجود دارد. یکی از اقوال که روایات هم آن را تأیید میکند این است که ایشان به [[شریعت]] خودش عمل میکرد. | درباره دین پیامبر قبل از بعثت اقوال مختلفی وجود دارد. یکی از اقوال که [[روایات]] هم آن را تأیید میکند این است که ایشان به [[شریعت]] خودش عمل میکرد. | ||
شبهات زیادی در باره بعثت پیامبر از طرف اعراب جاهلی و بعدا از طرف خاورشناسان و غربیان مطرح شده و البته پاسخ | شبهات زیادی در باره بعثت پیامبر از طرف اعراب جاهلی و بعدا از طرف خاورشناسان و غربیان مطرح شده و البته قرآن کریم به بسیاری از این شبهات پاسخ داده است. | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
بعثت از ریشه «ب- ع- ث»<ref>مفردات، ج1، ص132، «بعث. </ref> به معنای ارسال<ref>العین، ج2، ص112، «بعث. </ref> و برانگیختن<ref>التحقیق، ج1، ص295، «بعث. </ref> یا روانه کردن<ref>مفردات، ج1، ص133.</ref> است. در کاربردهای گوناگون این ریشه، مفهومی مرکب از برگزیدن و فرستادن لحاظ شده که از آن به «برانگیختن» تعبیر میشود.<ref>التحقیق، ج1، ص295.</ref> در اصطلاح دینی و کلام اسلامی، بعثت به برانگیختن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردمان اطلاق میشود.<ref>فرهنگ شیعه، ص159.</ref> | بعثت از ریشه «ب- ع- ث»<ref>مفردات، ج1، ص132، «بعث. </ref> به معنای ارسال<ref>العین، ج2، ص112، «بعث. </ref> و برانگیختن<ref>التحقیق، ج1، ص295، «بعث. </ref> یا روانه کردن<ref>مفردات، ج1، ص133.</ref> است. در کاربردهای گوناگون این ریشه، مفهومی مرکب از برگزیدن و فرستادن لحاظ شده که از آن به «برانگیختن» تعبیر میشود.<ref>التحقیق، ج1، ص295.</ref> در اصطلاح دینی و کلام اسلامی، بعثت به برانگیختن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردمان اطلاق میشود.<ref>فرهنگ شیعه، ص159.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
بعثت پیامبران از جانب [[خداوند]] حکمت و اهدافی را در پی دارد و بیهوده نیست.<ref>الاحتجاج، ج1، ص208.</ref>مهمترین اهداف بعثت انبیاء عبارتند از: از میان برداشتن ابهامهای پیش روی عقل برای شناخت درست خداوند، تبلیغ اوامر و نواهی او<ref>ارشاد الاذهان، ص558.</ref> ([[سوره بقره]]، آیه151) و آگاه نمودن بندگان از راه سعادت و کمال حقیقی و مایههای مصلحت و خیر دنیا و آخرت آنها.<ref>الکافی، ج1، ص168.</ref> | بعثت پیامبران از جانب [[خداوند]] حکمت و اهدافی را در پی دارد و بیهوده نیست.<ref>الاحتجاج، ج1، ص208.</ref>مهمترین اهداف بعثت انبیاء عبارتند از: از میان برداشتن ابهامهای پیش روی عقل برای شناخت درست خداوند، تبلیغ اوامر و نواهی او<ref>ارشاد الاذهان، ص558.</ref> ([[سوره بقره]]، آیه151) و آگاه نمودن بندگان از راه سعادت و کمال حقیقی و مایههای مصلحت و خیر دنیا و آخرت آنها.<ref>الکافی، ج1، ص168.</ref> | ||
قرآن کریم یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیاء را اتمام حجت بر بندگان و بستن راه عذر جهل آنها به فرمانهای الهی و راه صحیح معرفی مینماید: {{قلم رنگ|سبز| | قرآن کریم یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیاء را اتمام حجت بر بندگان و بستن راه عذر جهل آنها به فرمانهای الهی و راه صحیح معرفی مینماید: {{قلم رنگ|سبز|﴿رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل﴾}} (سوره نساء، آیه165). <ref>من هدی القرآن، ج2، ص257.</ref> تعلیم و تربیت بندگان (سوره جمعه، آیه2)، رفع اختلاف بندگان، <ref>المیزان، ج2، ص131-132.</ref> قضاوت عادلانه میان آنها<ref>المیزان، ج3، ص198.</ref> و آزادی انسانها از چنگ ظالمان<ref>الکافی، ج8، ص386.</ref><ref>المیزان، ج12، ص243.</ref>از دیگر اهداف و حکمتهای بعثت انبیاء به شمار میرود. | ||
==رویدادهای بعثت پیامبر== | ==رویدادهای بعثت پیامبر== | ||
پس از گذشت دوران [[فترت]] در ارسال [[پیامبران الهی]] و در روزگاری که پرستش خداوند یگانه با انحرافاتی پیوند خورده بود و بتپرستی و چندگانهپرستی و جهل و ناهنجاری اخلاقی<ref>المیزان، ج4، ص152-154.</ref> و باورهای متعارض [[اهل کتاب]] در حجاز گسترش یافته بود، رسولی از میان عرب برانگیخته شد و ندای [[توحید]] سرداد. در آیه 2 سوره جمعه رسالت پیامبر و فلسفه و اهداف آن بازگو شده است: {{قلم رنگ|سبز| | پس از گذشت دوران [[فترت]] در ارسال [[پیامبران الهی]] و در روزگاری که پرستش خداوند یگانه با انحرافاتی پیوند خورده بود و بتپرستی و چندگانهپرستی و جهل و ناهنجاری اخلاقی<ref>المیزان، ج4، ص152-154.</ref> و باورهای متعارض [[اهل کتاب]] در حجاز گسترش یافته بود، رسولی از میان عرب برانگیخته شد و ندای [[توحید]] سرداد. در آیه 2 سوره جمعه رسالت پیامبر و فلسفه و اهداف آن بازگو شده است: {{قلم رنگ|سبز|﴿هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْاُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ﴾}}. | ||
بر پایه گزارش سیرهنویسان، رویدادهای شگفتی همزمان با تولد پیامبر رخ دادند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص103.</ref><ref>الامالی، ص360-.</ref> قرآن کریم نیز به منع شیاطین از صعود به آسمانهای بالا برای استراق سمع، مقارن با بعثت پیامبر (سوره جنّ، آیه9) اشاره دارد.<ref>الامالی، ص360.</ref><ref>کنز الدقائق، ج13، ص477-478.</ref><ref>البرهان، ج3، ص334.</ref> بشارت تولد پیامبر و وقوع این رویداد مهم در کتابهای آسمانی وجود داشته است و اهل کتاب بر پایه بشارات و اخبار عهدین، بعثت پیامبری از نسل [[حضرت اسماعیل]] را در سرزمین حجاز انتظار میکشیدند.<ref>نک: محمد فی الکتب المقدسه، ص193، 243-351.</ref> | بر پایه گزارش سیرهنویسان، رویدادهای شگفتی همزمان با تولد پیامبر رخ دادند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص103.</ref><ref>الامالی، ص360-.</ref> قرآن کریم نیز به منع شیاطین از صعود به آسمانهای بالا برای استراق سمع، مقارن با بعثت پیامبر (سوره جنّ، آیه9) اشاره دارد.<ref>الامالی، ص360.</ref><ref>کنز الدقائق، ج13، ص477-478.</ref><ref>البرهان، ج3، ص334.</ref> بشارت تولد پیامبر و وقوع این رویداد مهم در کتابهای آسمانی وجود داشته است و اهل کتاب بر پایه بشارات و اخبار عهدین، بعثت پیامبری از نسل [[حضرت اسماعیل]] را در سرزمین حجاز انتظار میکشیدند.<ref>نک: محمد فی الکتب المقدسه، ص193، 243-351.</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
نقل مشهور درباره این رویداد، مستند به گزارشی از عایشه است که در جوامع حدیثی اهل سنت گزارش شده است.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص67.</ref><ref>صحیح مسلم، ج1، ص97.</ref> بر پایه این نقل، هنگامی که حضرت در حال عبادت بود، حالت ویژه به ایشان دست داد و در آن وضع، فرشتهای را دید که با پارچهای دیبا نزد وی آمد و به او عرضه داشت: بخوان! حضرت پاسخ داد که نمیتواند بخواند. فرشته او را سخت فشرد و سپس درخواست خواندن نمود و همان جواب را شنید. در فشار سوم، ناگهان وی احساس کرد میتواند لوحی را که در دست فرشته است، بخواند.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص67.</ref><ref>سیره ابن اسحق، ص101-102.</ref> | نقل مشهور درباره این رویداد، مستند به گزارشی از عایشه است که در جوامع حدیثی اهل سنت گزارش شده است.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص67.</ref><ref>صحیح مسلم، ج1، ص97.</ref> بر پایه این نقل، هنگامی که حضرت در حال عبادت بود، حالت ویژه به ایشان دست داد و در آن وضع، فرشتهای را دید که با پارچهای دیبا نزد وی آمد و به او عرضه داشت: بخوان! حضرت پاسخ داد که نمیتواند بخواند. فرشته او را سخت فشرد و سپس درخواست خواندن نمود و همان جواب را شنید. در فشار سوم، ناگهان وی احساس کرد میتواند لوحی را که در دست فرشته است، بخواند.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص67.</ref><ref>سیره ابن اسحق، ص101-102.</ref> | ||
با وجود شهرت زیاد، این روایت از چند جهت ایراد دارد. راوی اصلی این حدیث عایشه بنت | با وجود شهرت زیاد، این روایت از چند جهت ایراد دارد. راوی اصلی این حدیث [[عایشه بنت ابیبکر]] در روزگار بعثت یا هنوز به دنیا نیامده بود و یا سه یا هفت ساله بود.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج3، ص286-287.</ref> بر پایه قواعد دانش حدیث، او نمیتواند راوی این حدیث باشد.<ref>الرعایة فی علم الدرایه، ص182.</ref> | ||
دیگر راویان این روایت نیز همگی از دیدگاه اهل حدیث، مطرود و ضعیف هستند.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص294.</ref> بر پایه این روایت، پیامبر پیش از سخن ورقه در صحت [[رسالت]] خویش شک داشته و تنها به واسطه سخن ورقه به مبعوث شدن خویش اطمینان یافت؛ ولی بر پایه روایتهای صحیح، وی از نخست به رسالت خویش آگاه بود.<ref>المیزان، ج20، ص325.</ref> | دیگر راویان این روایت نیز همگی از دیدگاه اهل حدیث، مطرود و ضعیف هستند.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص294.</ref> بر پایه این روایت، پیامبر پیش از سخن ورقه در صحت [[رسالت]] خویش شک داشته و تنها به واسطه سخن ورقه به مبعوث شدن خویش اطمینان یافت؛ ولی بر پایه روایتهای صحیح، وی از نخست به رسالت خویش آگاه بود.<ref>المیزان، ج20، ص325.</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
درباره دین و [[شریعت]] حضرت پیش از بعثت، نظریههای گوناگون ارائه شده است؛ | درباره دین و [[شریعت]] حضرت پیش از بعثت، نظریههای گوناگون ارائه شده است؛ | ||
شماری مانند [[ابوالحسن بصری]]،<ref>المعتمد فی اصول الفقه، ج1، ص276.</ref> [[قاضی ابوبکر]]<ref>سبل الهدی، ج8، ص70-71.</ref> و [[قاضی عیاض]]<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> بر این باورند که ایشان به هیچ شریعتی پایبند نبوده است. شماری دیگر مانند [[ابوالمعالی]]، <ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> [[غزالی]]،<ref>المنخول، ص319.</ref> [[قاضی عبدالجبار]]،<ref>الاحکام، ج4، ص137.</ref> [[سیدمرتضی]]<ref>الذریعه، ج2، ص597.</ref> و [[عبدالوهاب سبکی]]<ref>الابهاج، ج2، ص275.</ref> موضع توقف برگزیده و نظری مشخص ندادهاند. برخی نیز بر این باورند که حضرت متعبد به شریعت [[نوح]]،<ref>المنخول، ص318.</ref> | شماری مانند [[ابوالحسن بصری]]،<ref>المعتمد فی اصول الفقه، ج1، ص276.</ref> [[قاضی ابوبکر]]<ref>سبل الهدی، ج8، ص70-71.</ref> و [[قاضی عیاض]]<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> بر این باورند که ایشان به هیچ شریعتی پایبند نبوده است. شماری دیگر مانند [[ابوالمعالی]]، <ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> [[غزالی]]،<ref>المنخول، ص319.</ref> [[قاضی عبدالجبار]]،<ref>الاحکام، ج4، ص137.</ref> [[سیدمرتضی]]<ref>الذریعه، ج2، ص597.</ref> و [[عبدالوهاب سبکی]]<ref>الابهاج، ج2، ص275.</ref> موضع توقف برگزیده و نظری مشخص ندادهاند. برخی نیز بر این باورند که حضرت متعبد به شریعت [[نوح]]،<ref>المنخول، ص318.</ref> [[ابراهیم]]،<ref>مجمع البیان، ج6، ص209.</ref> [[موسی]]،<ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57.</ref><ref>المستصفی، ج1، ص165.</ref>[[عیسی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57.</ref><ref>المنخول، ص319.</ref>یا گروهی از پیامبران <ref>روح المعانی، ج7، ص217.</ref>و یا شریعتی درست اما غیر مشخص بوده است. <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57.</ref>گروهی باور دارند که پیامبر از شریعت خود بهره میجسته است. <ref>عدة الاصول، ج2، ص590.</ref><ref>بحار الانوار، ج18، ص277.</ref><ref>حق الیقین، ج1، ص178.</ref> | ||
نظر همانند دیگر این است که حضرت پیش از بعثت از جانب [[روح القدس]] تایید میگشته<ref>حق الیقین، ج1، ص179.</ref> و فرشته با حضرت سخن میگفته است. ایشان تا چهل سالگی دارای مقام [[نبوت]] بود<ref>بحار الانوار، ج26، ص75.</ref><ref>ج18، ص278.</ref> و احکام شرعی به او وحی میشد و به همان صورت [[خداوند]] را عبادت مینمود.<ref>بحار الانوار، ج18، ص278.</ref> | نظر همانند دیگر این است که حضرت پیش از بعثت از جانب [[روح القدس]] تایید میگشته<ref>حق الیقین، ج1، ص179.</ref> و فرشته با حضرت سخن میگفته است. ایشان تا چهل سالگی دارای مقام [[نبوت]] بود<ref>بحار الانوار، ج26، ص75.</ref><ref>ج18، ص278.</ref> و احکام شرعی به او وحی میشد و به همان صورت [[خداوند]] را عبادت مینمود.<ref>بحار الانوار، ج18، ص278.</ref> هنگامی که در چهل سالگی فرشته وحی را دید، به تبلیغ شریعت جدید موظف شد.<ref>تاریخ الخمیس، ج1، ص254.</ref> | ||
روایاتی در تایید این دیدگاه وجود دارد؛<ref>بحار الانوار، ج18، ص278.</ref> از جمله روایاتی که بیان میدارد [[اسرافیل]] حدود سه سال پیش از جبرئیل نزد پیامبر میآمده است.<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص254.</ref><ref>التاریخ القویم، ج1، ص157.</ref> حضرت علی نیز به وجود فرشته بزرگ الهی برای مراقبت از اعمال و رفتار حضرت از آغاز کودکی اشاره دارد.<ref>نهج البلاغه، خطبه192.</ref> بر پایه این شواهد، پیامبر در دوران پیش از بعثت، موحد و مؤمن بود و خدا را عبادت میکرد و با احکامی که از سوی خدا بر وی الهام میشد، آشنا بود<ref>المیزان، ج18، ص77.</ref> و در پارهای موارد بر پایه شناخت قطعی حاصل از [[عقل سلیم]] و [[فطرت]]، رفتار مینمود.<ref>نک: الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص198-202.</ref> | |||
==شبهات پیرامون بعثت نبوی== | ==شبهات پیرامون بعثت نبوی== | ||
خط ۳۲۰: | خط ۳۲۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{اسلام}} | {{اسلام}} | ||
{{پیامبر اسلام}} | |||
{{مناسبتهای شیعه}} | {{مناسبتهای شیعه}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |