پرش به محتوا

بعثت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:




بعثت: برانگیختن [[محمد بن عبدالله(ص)]] به پیامبری از سوی [[خدا]] و نقطه آغازین [[دین اسلام]] می‌باشد. بعثت به طور عام به برانگیخته‌شدن هر پیامبر و به طور خاص به برانگیخته‌شدن پیامبر اسلام(ص) اطلاق می‌شود.
'''بعثت''': برانگیختن [[محمد بن عبدالله(ص)]] به پیامبری از سوی [[خدا]] و نقطه آغازین [[دین اسلام]] می‌باشد. مفهوم بعثت به طور عام به برانگیخته‌شدن هر پیامبر و به طور خاص به برانگیخته‌شدن پیامبر اسلام(ص) اطلاق می‌شود.


جهان در آغاز بعثت به خاطر جنگ‌های طولانی بین دو امپراتوری [[روم]] و [[ایران]] دچار آشفتگی و [[ظلم]] و بیداد شده بود و مردم از این وضعیت خسته بودند با این حال وضع فرهنگی جزیرة العرب خیلی فجیع‌تر از وضع این دو کشور بود. به تعبیر [[قرآن کریم]] اعراب در گمراهی آشکار بودند. در اعمال [[حج ابراهیمی]] بدعت‌های فراوان گذاشته شده بود. با عروج [[حضرت مسیح]] و فترتی که تا زمان بعثت پیامبر(ص) ایجاد شد، [[بت‌پرستی]] رواج یافت. یهودیان با مهاجرت به [[حجاز]] به تبلیغ [[یهودیت]] و جذب اعراب به دین یهودی پرداختند. صابئیان هم به گونه‌ای دین خود را تبلیغ می‌کردند.
جهان در آغاز بعثت به خاطر جنگ‌های طولانی بین دو امپراتوری [[روم]] و [[ایران]] دچار آشفتگی و [[ظلم]] و بیداد شده بود و مردم از این وضعیت خسته بودند با این حال وضع فرهنگی جزیرة العرب خیلی فجیع‌تر از وضع این دو کشور بود؛ به تعبیر [[قرآن کریم]] اعراب در گمراهی آشکار بودند. در اعمال [[حج ابراهیمی]] بدعت‌های فراوان گذاشته شده بود. با عروج [[حضرت مسیح]] و فترتی که تا زمان بعثت پیامبر(ص) ایجاد شد، [[بت‌پرستی]] رواج یافت. یهودیان با مهاجرت به [[حجاز]] به تبلیغ [[یهودیت]] و جذب اعراب به دین یهودی پرداختند. صابئیان هم به گونه‌ای دین خود را تبلیغ می‌کردند.


در این وضعیت خداوند متعال حضرت محمد(ص) را در حجاز زمانی که به [[غار حراء]] برای عبادت رفته بود به پیامبری برانگیخت. پیامبری ایشان با معجزاتی همراه بود. نشانه‌های بعثت ایشان در [[کتب آسمانی]] پیشین ذکر شده بود. به همین خاطر یهودیان و مسیحیان در پی شناختن ایشان بودند.
در این وضعیت خداوند متعال حضرت محمد(ص) را در حجاز زمانی که به [[غار حراء]] برای [[عبادت]] رفته بود به پیامبری برانگیخت. پیامبری ایشان با معجزاتی همراه بود و نشانه‌های آن در [[کتب آسمانی]] پیشین ذکر شده بود؛ به همین خاطر یهودیان و مسیحیان در پی شناختن ایشان بودند.


در ابتدا دعوت پیامبر به دین اسلام مخفیانه بود و بعدا با فرمان خداوند دعوت آشکار ایشان با دعوت عشیره شروع شد. [[امام علی(ع)]] و [[حضرت خدیجه]] اولین کسانی‌ بودند که ایمان آوردند.
در ابتدا دعوت پیامبر به دین اسلام مخفیانه بود و بعدا با فرمان خداوند دعوت آشکار ایشان با دعوت عشیره آغاز شد. [[امام علی(ع)]] و [[حضرت خدیجه]] اولین کسانی‌ بودند که ایمان آوردند.


درباره دین پیامبر قبل از بعثت اقوال مختلفی وجود دارد. یکی از اقوال که روایات هم آن را تأیید می‌کند این است که ایشان به [[شریعت]] خودش عمل می‌کرد.
درباره دین پیامبر قبل از بعثت اقوال مختلفی وجود دارد. یکی از اقوال که روایات هم آن را تأیید می‌کند این است که ایشان به [[شریعت]] خودش عمل می‌کرد.
خط ۱۶: خط ۱۶:
بعثت از ریشه «ب- ع- ث»<ref>مفردات، ج1، ص132، «بعث. </ref> به معنای ارسال<ref>العین، ج2، ص112، «بعث. </ref> و برانگیختن<ref>التحقیق، ج1، ص295، «بعث. </ref> یا روانه کردن<ref>مفردات، ج1، ص133.</ref> است. در کاربردهای گوناگون این ریشه، مفهومی مرکب از برگزیدن و فرستادن لحاظ شده که از آن به «برانگیختن» تعبیر می‌شود.<ref>التحقیق، ج1، ص295.</ref> در اصطلاح دینی و کلام اسلامی، بعثت به برانگیختن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردمان اطلاق می‌شود.<ref>فرهنگ شیعه، ص159.</ref>
بعثت از ریشه «ب- ع- ث»<ref>مفردات، ج1، ص132، «بعث. </ref> به معنای ارسال<ref>العین، ج2، ص112، «بعث. </ref> و برانگیختن<ref>التحقیق، ج1، ص295، «بعث. </ref> یا روانه کردن<ref>مفردات، ج1، ص133.</ref> است. در کاربردهای گوناگون این ریشه، مفهومی مرکب از برگزیدن و فرستادن لحاظ شده که از آن به «برانگیختن» تعبیر می‌شود.<ref>التحقیق، ج1، ص295.</ref> در اصطلاح دینی و کلام اسلامی، بعثت به برانگیختن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردمان اطلاق می‌شود.<ref>فرهنگ شیعه، ص159.</ref>


این مفهوم برگرفته از [[آیه|آیات]] [[قرآن کریم]] است و در آیاتی مانند {{قلم رنگ|سبز|وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}} ([[سوره نحل]]، آیه36؛ [[سوره بقره]]، آیه21؛ [[سوره اسراء]]، آیه15) طرح شده است. مفهوم عام بعثت به بر انگیخته شدن هر پیامبری اطلاق می‌گردد؛ ولی به دلیل برتری [[پیامبر(ص)]] و خاتمیت ایشان و نیز کاربرد بیشتر این اصطلاح در فرهنگ اسلامی، دامنه معنایی این اصطلاح محدود گشته و تنها به بعثت محمد بن عبدالله(ص) قرشی‌ هاشمی اطلاق شده است.
این مفهوم برگرفته از [[آیه|آیات]] [[قرآن کریم]] است و در آیاتی مانند {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾}} ([[سوره نحل]]، آیه36؛ [[سوره بقره]]، آیه21؛ [[سوره اسراء]]، آیه15) طرح شده است. مفهوم عام بعثت به بر انگیخته شدن هر پیامبری اطلاق می‌گردد؛ ولی به دلیل برتری [[پیامبر(ص)]] و خاتمیت ایشان و نیز کاربرد بیشتر این اصطلاح در فرهنگ اسلامی، دامنه معنایی این اصطلاح محدود گشته و تنها به بعثت محمد بن عبدالله(ص) قرشی‌ هاشمی اطلاق شده است.
==وضع فرهنگی جزیرة‌العرب زمان بعثت==
==وضع فرهنگی حجاز زمان بعثت==


جهان در دوران بعثت، شاهد فروپاشی امپراتوری‌هایی مانند [[ساسانیان]] و [[روم شرقی]] و نیز آمیختگی مذاهبی بزرگ چون [[مسیحیت]] و زرتشتی‌گری به خرافات بود. گرفتاری مردم به [[جهل]] و [[ظلم]]، آشوب‌ها و فتنه‌ها، و نیرنگ و تزویر<ref>نهج البلاغه، خطبه89.</ref> و وجود قوانین ظالمانه، اختلافات عمیق طبقاتی، جنگ‌های قبیله‌ای،<ref>تاریخ عرب، ص38.</ref> تعصب‌های ناروا،<ref>تاریخ عرب، ص38.</ref> عادات و آداب غلط، رفتار ناپسند با زنان <ref>تاریخ تمدن، ج4، ص202-204.</ref>از جمله این تیرگی‌ها بوده است.
جهان در دوران بعثت، شاهد فروپاشی امپراتوری‌هایی مانند [[ساسانیان]] و [[روم شرقی]] و نیز آمیختگی مذاهبی بزرگ چون [[مسیحیت]] و زرتشتی‌گری به خرافات بود. گرفتاری مردم به [[جهل]] و [[ظلم]]، آشوب‌ها و فتنه‌ها، و نیرنگ و تزویر<ref>نهج البلاغه، خطبه89.</ref> و وجود قوانین ظالمانه، اختلافات عمیق طبقاتی، جنگ‌های قبیله‌ای،<ref>تاریخ عرب، ص38.</ref> تعصب‌های ناروا،<ref>تاریخ عرب، ص38.</ref> عادات و آداب غلط، رفتار ناپسند با زنان <ref>تاریخ تمدن، ج4، ص202-204.</ref>از جمله این تیرگی‌ها بوده است.


از این رو، [[قرآن کریم]] وضعیت آن دوران را با تعبیر «گمراهی آشکار» وصف می‌نماید. ([[سوره جمعه]]، آیه2) از این عصر در منابع اسلامی به روزگار جاهلیت یاد می‌شود. انسان‌ها از دیدگاه مذهبی متشتت و پراکنده بودند؛ عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه می‌کردند و شماری دیگر نام‌های ارزشمند و صفات پسندیده را به بت‌ها نسبت می‌دادند.<ref>نهج البلاغه، خطبه1.</ref>
از این رو، [[قرآن کریم]] وضعیت آن دوران را با تعبیر «گمراهی آشکار» وصف می‌نماید. ([[سوره جمعه]]، آیه2) از این عصر در منابع اسلامی به روزگار [[جاهلیت]] یاد می‌شود. انسان‌ها از دیدگاه مذهبی متشتت و پراکنده بودند؛ عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه می‌کردند و شماری دیگر نام‌های ارزشمند و صفات پسندیده را به بت‌ها نسبت می‌دادند.<ref>نهج البلاغه، خطبه1.</ref>


===رواج بدعت و بت‌پرستی===
===رواج بدعت و بت‌پرستی===
خط ۸۸: خط ۸۸:
==نخستین آیات نازل شده==
==نخستین آیات نازل شده==


آورده‌اند که پنج آیه نخست [[سوره علق]]، نخستین آیاتی بوده که بر پیامبر نازل شده است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص155.</ref><ref>تفسیر قمی، ج2، ص428.</ref> برخی دیگر آیات [[سوره مدثر]]<ref>صحیح البخاری، ج6، ص74.</ref><ref>الاوائل، ص43.</ref>یا [[سوره فاتحة الکتاب]]<ref>الکشاف، ج4، ص270.</ref><ref>مجمع البیان، ج10، ص398.</ref><ref>الاتقان، ج1، ص77.</ref> را نخستین آیات نازل شده بر پیامبر دانسته‌اند. مدتی نزول وحی بر ایشان قطع شد که به دوران فترت معروف است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج8، ص271.</ref><ref>الدر المنثور، ج6، ص368.</ref>
آورده‌اند که پنج آیه نخست [[سوره علق]]، نخستین آیاتی بوده که بر پیامبر نازل شده است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص155.</ref><ref>تفسیر قمی، ج2، ص428.</ref> برخی دیگر آیات [[سوره مدثر]]<ref>صحیح البخاری، ج6، ص74.</ref><ref>الاوائل، ص43.</ref>یا [[سوره فاتحة الکتاب]]<ref>الکشاف، ج4، ص270.</ref><ref>مجمع البیان، ج10، ص398.</ref><ref>الاتقان، ج1، ص77.</ref> را نخستین آیات نازل شده بر پیامبر دانسته‌اند. مدتی نزول [[وحی]] بر ایشان قطع شد که به دوران [[فترت]] معروف است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج8، ص271.</ref><ref>الدر المنثور، ج6، ص368.</ref>


درباره مقدار این زمان اختلاف نظر وجود دارد. این مدت سه روز، 12 روز، <ref>تفسیر قرطبی، ج20، ص92.</ref> 15 روز، <ref>التفسیر الکبیر، ج31، ص211.</ref> 40 روز، دو سال و نیم، و سه سال گزارش شده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص108-109.</ref><ref>امتاع الاسماع، ج3، ص14.</ref><ref>سبل الهدی، ج2، ص271.</ref>پس از این ایام، [[سوره والضحی]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص427.</ref> یا سوره مدثر<ref>تاریخ طبری، ج2، ص52.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج19، ص60.</ref> بر ایشان نازل گشت و دیگر بار نزول وحی از سر گرفته شد.<ref>جامع البیان، ج29، ص180.</ref>
درباره مقدار این زمان اختلاف نظر وجود دارد. این مدت سه روز، 12 روز، <ref>تفسیر قرطبی، ج20، ص92.</ref> 15 روز، <ref>التفسیر الکبیر، ج31، ص211.</ref> 40 روز، دو سال و نیم، و سه سال گزارش شده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص108-109.</ref><ref>امتاع الاسماع، ج3، ص14.</ref><ref>سبل الهدی، ج2، ص271.</ref>پس از این ایام، [[سوره والضحی]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص427.</ref> یا سوره مدثر<ref>تاریخ طبری، ج2، ص52.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج19، ص60.</ref> بر ایشان نازل گشت و دیگر بار نزول وحی از سر گرفته شد.<ref>جامع البیان، ج29، ص180.</ref>


==آغاز دعوت و نخستین ایمان‌آورندگان==
==نخستین ایمان‌آورندگان==


با نزول نخستین آیات از پیام وحی، پیامبر رسالت خویش را آغاز نمود. همسر رسول خدا، [[خدیجه بنت خویلد اسدی]]، نخستین فرد از زنان است که در پی آگاهی از بعثت، [[مسلمان]] شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> در این زمینه، اختلاف نظری میان تاریخ‌نویسان نیست؛<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص382.</ref> ولی درباره اشخاص دیگر اختلاف نظرهایی وجود دارد.
با نزول نخستین آیات از پیام وحی، پیامبر رسالت خویش را آغاز نمود. همسر رسول خدا، [[خدیجه بنت خویلد اسدی]]، نخستین فرد از زنان است که در پی آگاهی از بعثت، [[مسلمان]] شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> در این زمینه، اختلاف نظری میان تاریخ‌نویسان نیست؛<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص382.</ref> ولی درباره اشخاص دیگر اختلاف نظرهایی وجود دارد.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
==شبهات پیرامون بعثت نبوی==
==شبهات پیرامون بعثت نبوی==


برخی شبهات مربوط به بعثت، از سوی عرب جاهلی و برخی نیز در دوران‌های بعد و از جانب خاورشناسان و غربیان طرح شده است. شماری از خاورشناسان بر این باورند که وحی محصول ضمیر ناخودآگاه و سیر و سلوک عارفانه شخص پیامبر بوده است.
برخی شبهات مربوط به بعثت، از سوی عرب جاهلی و برخی نیز در دوران‌های بعد و از جانب خاورشناسان و غربیان طرح شده است.


آن‌ها پس از مطالعه زندگی و سیره حضرت محمد(ص)، اذعان نموده‌اند که وی فردی امین و درستکار و نابغه و برخوردار از خلاقیت و هوش ویژه‌ بوده که توانسته استعداد خویش را در راه تبلیغ کارهای درست و پسندیده صرف نماید و همین امور خوب را در قالب وحی و کلمات الهی به مردم منتقل کرده است. شماری از همین افراد بر پایه اصول روان‌شناسی تجربی، وحی را محصول حالات روانی و تخیل خلاق و حس ششم رسول خدا می‌دانند.<ref>الوحی المحمدی، ص20-21.</ref>
===شبهه خاورشناسان===


برخی دگراندیشان معاصر نیز در پرتو این دیدگاه، وحی را ظهور آرزوهای پیامبر و محصول ضمیر ناخودآگاه ایشان شمرده‌اند. از دیدگاه اینان، فرشته وحی، همان ضمیر ناخودآگاه است.<ref>بیست و سه سال، ص21-23.</ref>
شماری از خاورشناسان بر این باورند که [[وحی]] محصول ضمیر ناخودآگاه و سیر و سلوک عارفانه شخص پیامبر بوده است.
 
آن‌ها پس از مطالعه زندگی و سیره [[حضرت محمد(ص)]]، اذعان نموده‌اند که وی فردی امین و درستکار و نابغه و برخوردار از خلاقیت و هوش ویژه‌ بوده که توانسته استعداد خویش را در راه تبلیغ کارهای درست و پسندیده صرف نماید و همین امور خوب را در قالب وحی و کلمات الهی به مردم منتقل کرده است. شماری از همین افراد بر پایه اصول روان‌شناسی تجربی، وحی را محصول حالات روانی و تخیل خلاق و حس ششم رسول خدا می‌دانند.<ref>الوحی المحمدی، ص20-21.</ref>
 
برخی دگراندیشان معاصر نیز در پرتو این دیدگاه، وحی را ظهور آرزوهای پیامبر و محصول ضمیر ناخودآگاه ایشان شمرده‌اند. از دیدگاه اینان، [[فرشته وحی]]، همان ضمیر ناخودآگاه است.<ref>بیست و سه سال، ص21-23.</ref>


===پاسخ شبهه===
===پاسخ شبهه===


اشکال این نظریه‌ها آن است که اولا تنها دارا بودن حالات روانی و باطنی و نیز نبوغ ویژه، اثبات نمی‌کند که نبوت و وحی را به آن حالات ارجاع دهیم. نبوغ و خصوصیات روانی، زمینه اعطای مقام بعثت به فردی است که خداوند او را برگزیده است. این بدان معنا است که هم داشتن مجموع صفات برجسته انسانی و هم گزینش الهی در بعثت و پیامبری نقش دارند.
اشکال این نظریه‌ها آن است که اولا تنها دارا بودن حالات روانی و باطنی و نیز نبوغ ویژه، اثبات نمی‌کند که [[نبوت]] و وحی را به آن حالات ارجاع دهیم. نبوغ و خصوصیات روانی، زمینه اعطای مقام بعثت به فردی است که [[خداوند]] او را برگزیده است. این بدان معنا است که هم داشتن مجموع صفات برجسته انسانی و هم گزینش الهی در بعثت و پیامبری نقش دارند.


چنین نسبت‌هایی در آغاز بعثت از سوی [[مشرکان]] به حضرت داده می‌شد و او را گاه شاعر می‌نامیدند ([[سوره انبیاء]]، آیه5) و وحی را برآمده از خواب‌های آشفته (سوره انبیاء، آیه5) و خیال‌پردازی او ([[سوره ص]]، آیه7) می‌دانستند. اما مضامین عالی [[قرآن]] و مفاهیم فرابشری آن و نیز گسترش سریع و معجزه‌آسای اسلام، همه این تهمت‌ها و نظریات نادرست را بی‌اثر ساخت.
چنین نسبت‌هایی در آغاز بعثت از سوی [[مشرکان]] به حضرت داده می‌شد و او را گاه شاعر می‌نامیدند ([[سوره انبیاء]]، آیه5) و وحی را برآمده از خواب‌های آشفته (سوره انبیاء، آیه5) و خیال‌پردازی او ([[سوره ص]]، آیه7) می‌دانستند. اما مضامین عالی [[قرآن]] و مفاهیم فرابشری آن و نیز گسترش سریع و معجزه‌آسای اسلام، همه این تهمت‌ها و نظریات نادرست را بی‌اثر ساخت.


ثانیا قرآن معجزه عینی پیامبر است و آوردن سوره و قطعاتی فصیح همانند آن ناممکن است. این پاسخ‌گر چه درون‌دینی است، اعتبار و ارزش آن فرا‌دینی و عینی است؛ زیرا قرآن با عنصر [[تحدی]] و مطالبه پاسخ، از ادعاهای خود دفاع می‌کند و این نکته ربطی به معارف و تعالیم ویژه اسلام ندارد.<ref>نک: راز بزرگ رسالت، ص219-222.</ref>
ثانیا قرآن معجزه عینی پیامبر است و آوردن [[سوره]] و قطعاتی فصیح همانند آن ناممکن است. این پاسخ‌گر چه درون‌دینی است، اعتبار و ارزش آن فرا‌دینی و عینی است؛ زیرا قرآن با عنصر [[تحدی]] و مطالبه پاسخ، از ادعاهای خود دفاع می‌کند و این نکته ربطی به معارف و تعالیم ویژه اسلام ندارد.<ref>نک: راز بزرگ رسالت، ص219-222.</ref>
===شبهه دریافت دین از آیین گذشتگان===
===شبهه دریافت دین از آیین گذشتگان===
شبهه دیگر آن است که حضرت رسول تعالیم و معارف قرآن و تاریخ اقوام و ملل گذشته را از دانشمندان یهودی و مسیحی گرفت<ref>نک: المستشرقون، ص225.</ref><ref>و اَنَّ محمداً رسول الله، ص24.</ref> و آن‌ها را به گونه‌ای که با مبانی عقلی سازگار باشد، گزارش نمود. در آیه 103 [[سوره نحل]] به یکی از این شبهات اشاره شده است.
شبهه دیگر آن است که حضرت رسول تعالیم و معارف قرآن و تاریخ اقوام و ملل گذشته را از دانشمندان یهودی و مسیحی گرفت<ref>نک: المستشرقون، ص225.</ref><ref>و اَنَّ محمداً رسول الله، ص24.</ref> و آن‌ها را به گونه‌ای که با مبانی عقلی سازگار باشد، گزارش نمود. در آیه 103 [[سوره نحل]] به یکی از این شبهات اشاره شده است.
خط ۱۳۵: خط ۱۳۹:
هنگامی که پیامبر در [[مروه]] کنار جوانی مسیحی که غلام [[بنی‌خضرم]] بود، می‌نشست تا او را به دین اسلام دعوت نماید، مشرکان به او تهمت زدند که مطالب قرآن را از وی فراگرفته است.<ref>الکشاف، ج2، ص429.</ref><ref>المفصل، ج7، ص121.</ref> همچنین در آیه 103 سوره نحل به ایرادی دیگر از سوی مشرکان اشاره شده است:
هنگامی که پیامبر در [[مروه]] کنار جوانی مسیحی که غلام [[بنی‌خضرم]] بود، می‌نشست تا او را به دین اسلام دعوت نماید، مشرکان به او تهمت زدند که مطالب قرآن را از وی فراگرفته است.<ref>الکشاف، ج2، ص429.</ref><ref>المفصل، ج7، ص121.</ref> همچنین در آیه 103 سوره نحل به ایرادی دیگر از سوی مشرکان اشاره شده است:


هنگامی که پیامبر اسلام در صفا کنار جوانی غیر عرب می‌نشست و با او سخن می‌گفت، مشرکان گفتند که او قرآن را از وی فراگرفته است. نام این شخص را [[ابی‌فکیهه]] مولی ابن‌حضرمی، <ref>تفسیر قمی، ج1، ص390.</ref><ref>بحار الانوار، ج9، ص221.</ref><ref>الاصفی، ج1، ص663.</ref> یسار مولی علاء حضرمی،<ref>اسباب النزول، ص193.</ref> عداس مولی حویطب<ref>نک: التبیان، ج6، ص422.</ref> یا جبر<ref>تفسیر قرطبی، ج10، ص177.</ref> مولی عامر که از موالی معتقد به [[مسیحیت]] بود و در [[مکه]] به خواندن کتاب‌های مقدس و نوشتن آن می‌پرداخت، ثبت کرده‌اند.<ref>المفصل، ج7، ص121.</ref>
هنگامی که پیامبر اسلام در صفا کنار جوانی غیر عرب می‌نشست و با او سخن می‌گفت، مشرکان گفتند که او قرآن را از وی فراگرفته است. نام این شخص را [[ابی‌فکیهه]] مولی ابن‌حضرمی، <ref>تفسیر قمی، ج1، ص390.</ref><ref>بحار الانوار، ج9، ص221.</ref><ref>الاصفی، ج1، ص663.</ref> یسار [[مولی علاء حضرمی]]،<ref>اسباب النزول، ص193.</ref> [[عداس مولی حویطب]]<ref>نک: التبیان، ج6، ص422.</ref> یا [[جبر]]<ref>تفسیر قرطبی، ج10، ص177.</ref> مولی عامر که از موالی معتقد به [[مسیحیت]] بود و در [[مکه]] به خواندن کتاب‌های مقدس و نوشتن آن می‌پرداخت، ثبت کرده‌اند.<ref>المفصل، ج7، ص121.</ref>


در گزارشی دیگر، این جوان را [[سلمان فارسی]] دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج14، ص234.</ref><ref>التبیان، ج6، ص222.</ref>این سخن نمی‌‌‌‌تواند درست باشد؛ زیرا سلمان در [[مدینه]] با رسول خدا آشنا شد و اسلام آورد؛ اما نحل، سوره‌ای مکی است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج2، ص608.</ref><ref>نک: سیره رسول خدا، ج1، ص281.</ref> بیشتر قرآن در مکه نازل شده است. در مدینه چه بخش‌هایی از معارف باقی مانده بود تا سلمان آن را به پیامبر آموزش دهد؟<ref>المیزان، ج1، ص64.</ref>
در گزارشی دیگر، این جوان را [[سلمان فارسی]] دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج14، ص234.</ref><ref>التبیان، ج6، ص222.</ref>این سخن نمی‌‌‌‌تواند درست باشد؛ زیرا سلمان در [[مدینه]] با رسول خدا آشنا شد و اسلام آورد؛ اما نحل، سوره‌ای مکی است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج2، ص608.</ref><ref>نک: سیره رسول خدا، ج1، ص281.</ref> بیشتر قرآن در مکه نازل شده است. در مدینه چه بخش‌هایی از معارف باقی مانده بود تا سلمان آن را به پیامبر آموزش دهد؟<ref>المیزان، ج1، ص64.</ref>
===پاسخ شبهه===
===پاسخ شبهه===
مضمون پاسخ قرآن کریم به این شبهه چنین است: اگر مراد شما این است که آن شخص الفاظ قرآن را به صورت املاء بر پیامبر تلقین نموده، چگونه ممکن است یک غیر عرب سخنی به فصاحت و بلاغت قرآن و یا مطالبی به گستردگی موضوعات و مباحث آن بگوید یا بنویسد؟<ref>راز بزرگ رسالت، ص189-190.</ref><ref>سیره رسول خدا، ج1، ص281.</ref>
مضمون پاسخ [[قرآن کریم]] به این شبهه چنین است: اگر مراد شما این است که آن شخص الفاظ قرآن را به صورت املاء بر پیامبر تلقین نموده، چگونه ممکن است یک غیر عرب سخنی به فصاحت و بلاغت قرآن و یا مطالبی به گستردگی موضوعات و مباحث آن بگوید یا بنویسد؟<ref>راز بزرگ رسالت، ص189-190.</ref><ref>سیره رسول خدا، ج1، ص281.</ref>


اگر مقصود شما این است که آن شخص غیر عرب معانی را به پیامبر آموخته و او با فصاحتی که داشته، آن معانی را در قالب جمله‌های فصیح و بلیغ بیان نموده و سپس آن را به [[افترا]] و [[دروغ]] به خداوند اسناد داده، باید گفت که آیات قرآن کریم در برگیرنده معارف حقی است که شکی در صحت آن وجود ندارد. پیامبر نیز مانند دیگران به آن ایمان دارد و به همین روی، خداوند وی را هدایت نموده است.
اگر مقصود شما این است که آن شخص غیر عرب معانی را به پیامبر آموخته و او با فصاحتی که داشته، آن معانی را در قالب جمله‌های فصیح و بلیغ بیان نموده و سپس آن را به [[افترا]] و [[دروغ]] به خداوند اسناد داده، باید گفت که آیات قرآن کریم در برگیرنده معارف حقی است که شکی در صحت آن وجود ندارد. پیامبر نیز مانند دیگران به آن ایمان دارد و به همین روی، خداوند وی را هدایت نموده است.
خط ۱۴۵: خط ۱۴۹:
کسی که خداوند او را هدایت نموده و به مضامین قرآن کریم ایمان دارد، هیچ گاه سخن خود را به جای سخن خدا قرار نمی‌دهد و بر او افترا نمی‌بندد.<ref>المیزان، ج12، ص348-349.</ref>
کسی که خداوند او را هدایت نموده و به مضامین قرآن کریم ایمان دارد، هیچ گاه سخن خود را به جای سخن خدا قرار نمی‌دهد و بر او افترا نمی‌بندد.<ref>المیزان، ج12، ص348-349.</ref>
افزون بر این، خبرهای غیبی قرآن یا خبر دادنش از آینده و نیز آیات قرآن در مخالفت با [[اهل کتاب]]، نادرستی این ادعا را نشان می‌دهد.<ref>المیزان، ج1، ص64.</ref>
افزون بر این، خبرهای غیبی قرآن یا خبر دادنش از آینده و نیز آیات قرآن در مخالفت با [[اهل کتاب]]، نادرستی این ادعا را نشان می‌دهد.<ref>المیزان، ج1، ص64.</ref>
==برای مطالعه بیشتر==
* '''بعثت‌ نا‌مه‌، دربا‌ره‌ پیا‌مبر اکرم‌(ص)'''، محمد رصا‌فی‌.
* '''بعثت پيامبر اکرم (ص) و ظهور اسلام'''، دائرة المعارف اسلامي طهور.
* '''بررسی‌ دین‌ پیا‌مبر پیش‌ از بعثت‌'''، محسن تنها.
* '''پیا‌مبر و بعثت‌ در کلام‌ امیر المومنین‌ (ع)'''، آستان قدس رضوی.
* '''داستان بعثت پیامبر(ص)'''، رضا رهگذر.
==پیوند به بیرون==
* [http://lib.eshia.ir/23022/12/4934/بعثت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، «بعثت».]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/269998/لزوم-بعثت-پیامبران جعفر سبحانی تبریزی، «لزوم بعثت پیامبران»، شهریور 1386، سال چهل و هفتم - شماره 6 (9 صفحه - از 7 تا 15).]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/228629/اهداف-بعثت-پیامبر-(ص) عبدالکریم تبریزی، «اهداف بعثت پیامبر (ص)»، مرداد و شهریور 1384 - شماره 69 (12 صفحه - از 76 تا 87).]
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۳۰۳: خط ۳۱۸:


* '''الوحی المحمدی''': محمد رشید رضا، ترجمه خلیلی، تهران، بنیاد علوم اسلامی.
* '''الوحی المحمدی''': محمد رشید رضا، ترجمه خلیلی، تهران، بنیاد علوم اسلامی.
{{پایان}}
{{اسلام}}
{{مناسبت‌های شیعه}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
۱٬۲۴۴

ویرایش