۵٬۱۲۰
ویرایش
جز (added Category:سفرنامههای عتبات using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''اسفار الانوار''' نوشته [[میر حامد حسین]] موسوی نیشابوری هندی از دانشوران بزرگ شیعه کتاب اسفار الانوار فی ذکر افضل الأسفار سفرنامه حج و عتبات نویسنده به زبان عربی است که به صورت خطی، در قطع جیبی و با شماره ۳۰۸ در کتابخانه ناصریه شهر لَکنْهوی هند نگهداری میشود. تصویری در قطع رحلی نیز از نسخه یاد شده در کتابخانه مرکز تحقیقات حج در قم موجود است که در تدوین مقاله حاضر از آن بهرهگیری شده است. نام کتاب در تنها نسخه خطی شناسایی شده، اسفارالانوار فی ذکر افضل الاسفار است. برخی با عنوان اسفار الانوار عن وقائع افضل الاسفار یا با عنوان الرحلة المکیة و السوانح السفریة فی حج البیت و زیارة الائمة علیهم السلام<ref>الذریعه، ج۲، ص۶۰؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۱.</ref> از آن یاد کردهاند. | '''اسفار الانوار''' نوشته [[میر حامد حسین]] موسوی نیشابوری هندی از دانشوران بزرگ شیعه کتاب اسفار الانوار فی ذکر افضل الأسفار سفرنامه حج و عتبات نویسنده به زبان عربی است که به صورت خطی، در قطع جیبی و با شماره ۳۰۸ در کتابخانه ناصریه شهر لَکنْهوی هند نگهداری میشود. تصویری در قطع رحلی نیز از نسخه یاد شده در کتابخانه مرکز تحقیقات حج در قم موجود است که در تدوین مقاله حاضر از آن بهرهگیری شده است. نام کتاب در تنها نسخه خطی شناسایی شده، اسفارالانوار فی ذکر افضل الاسفار است. برخی با عنوان اسفار الانوار عن وقائع افضل الاسفار یا با عنوان الرحلة المکیة و السوانح السفریة فی حج البیت و زیارة الائمة علیهم السلام<ref>الذریعه، ج۲، ص۶۰؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۱.</ref> از آن یاد کردهاند. | ||
== | ==درباره مولف== | ||
میر حامد حسین بن سید محمد قلی (<small>۱۲۴۶ق./ ۱۳۰۶ق.</small>) از دانشوران نامدار هند، نامش مهدی و کنیهاش ابوالظفر و به میر حامد حسین مشهور است.<ref>مرآة الکتب، ص۴۶۶.</ref> وی به سال ۱۲۴۶ق. در لکنهوی هند زاده شد و همان جا ادبیات را از مفتی سید محمد عباس فراگرفت و پس از آموختن مقدمات و دانش کلام نزد پدرش و مفتی سید محمد قلی، فقه و اصول را از سید حسین بن دلدار علی نقوی، و حکمت و معقول را از سید مرتضی بن سید محمد آموخت.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۷.</ref> | میر حامد حسین بن سید محمد قلی (<small>۱۲۴۶ق./ ۱۳۰۶ق.</small>) از دانشوران نامدار هند، نامش مهدی و کنیهاش ابوالظفر و به میر حامد حسین مشهور است.<ref>مرآة الکتب، ص۴۶۶.</ref> وی به سال ۱۲۴۶ق. در لکنهوی هند زاده شد و همان جا ادبیات را از مفتی سید محمد عباس فراگرفت و پس از آموختن مقدمات و دانش کلام نزد پدرش و مفتی سید محمد قلی، فقه و اصول را از سید حسین بن دلدار علی نقوی، و حکمت و معقول را از سید مرتضی بن سید محمد آموخت.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۷.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
میر حامد حسین نگاشتههایی بسیار در موضوعات فقهی، کلامی، ادبی و... دارد که اِستقصاء الاِفحام (ردیه)، الشریعة الغراء (فقه)، شمع و دمع (شعر فارسی) و شوارق النصوص (کلام) از آن جملهاند.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۸-۳۴۹؛ مرآة الکتب، ص۴۶۹؛ الذریعه، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref> او را از بزرگترین متکلمان و دانشوران شیعه در آغاز سده چهاردهم ق.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۷.</ref> دانستهاند و نامداری او بیشتر به سبب نگارش کتاب عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار است. وی عبقات الانوار را که تا پیش از الغدیر بزرگترین کتاب شیعه در دفاع از امامت و ولایت<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۸.</ref> بوده و نویسنده الغدیر نیز فراوان از آن بهره برده است<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۵۷.</ref>، در ردّ کتاب تحفة اثناعشریه نوشت که بر ضدّ شیعه و نوشته مولوی عبدالعزیز دهلوی (م.۱۲۳۹ق.) است.<ref> عبقات الانوار، ص۷.</ref> پس از انتشار عبقات، دانشوران و مراجع بزرگ همچون میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ)، حاج میرزا حسین نوری، و شیخ زین العابدین مازندرانی از آن قدردانی کردند و ستایشنامههایی بر کتاب نوشتند.<ref>میر حامد حسین، ص۱۴۲.</ref> میر حامد حسین سرانجام در ۱۸ صفر ۱۳۰۶ق. در لکنهو درگذشت و در حسینیه خودش «غفران مآب» به خاک سپرده شد.<ref>اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۱؛ دائرة المعارف تشیع، ج۱۱، ص۱۴۴، «عبقات الانوار».</ref> | میر حامد حسین نگاشتههایی بسیار در موضوعات فقهی، کلامی، ادبی و... دارد که اِستقصاء الاِفحام (ردیه)، الشریعة الغراء (فقه)، شمع و دمع (شعر فارسی) و شوارق النصوص (کلام) از آن جملهاند.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۸-۳۴۹؛ مرآة الکتب، ص۴۶۹؛ الذریعه، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref> او را از بزرگترین متکلمان و دانشوران شیعه در آغاز سده چهاردهم ق.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۷.</ref> دانستهاند و نامداری او بیشتر به سبب نگارش کتاب عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار است. وی عبقات الانوار را که تا پیش از الغدیر بزرگترین کتاب شیعه در دفاع از امامت و ولایت<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۸.</ref> بوده و نویسنده الغدیر نیز فراوان از آن بهره برده است<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۵۷.</ref>، در ردّ کتاب تحفة اثناعشریه نوشت که بر ضدّ شیعه و نوشته مولوی عبدالعزیز دهلوی (م.۱۲۳۹ق.) است.<ref> عبقات الانوار، ص۷.</ref> پس از انتشار عبقات، دانشوران و مراجع بزرگ همچون میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ)، حاج میرزا حسین نوری، و شیخ زین العابدین مازندرانی از آن قدردانی کردند و ستایشنامههایی بر کتاب نوشتند.<ref>میر حامد حسین، ص۱۴۲.</ref> میر حامد حسین سرانجام در ۱۸ صفر ۱۳۰۶ق. در لکنهو درگذشت و در حسینیه خودش «غفران مآب» به خاک سپرده شد.<ref>اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۱؛ دائرة المعارف تشیع، ج۱۱، ص۱۴۴، «عبقات الانوار».</ref> | ||
== | ==انگیزه نگارش کتاب== | ||
نویسنده به سال ۱۲۸۲ق. با برادرش اعجاز حسین، برادرزادهاش کرامت حسین فرزند سراج حسین (ص۳۲۵) و گروهی دیگر به حج رفته و رخدادهای سفر خود را در حدود ۳۸۰ صفحه نگاشته است. وی که گویا در آن روزها در حال نگارش عبقات الانوار بوده، در این سفر نیز از هیچ فرصتی برای یافتن و گردآوری کتابها و مطالب مورد نیاز خود چشم نپوشیده و بخش عمدهای از مطالب سفرنامه را نیز به شرح این جستوجوها اختصاص داده است. ردّ و بدل شدن نامههای فراوان میان نویسنده و دوستان و آشنایان، اظهار نظر صریح وی درباره برخی افراد مشهور یا ناشناخته، شرح دیدارهایش با دانشوران و مسئولان شهرها و کشورهای گوناگون و گزارشهای سودمند او از وضع کتابخانهها و کتابفروشیهای هند، حجاز، عراق و ایران، از این سفرنامه اثری مهم ساخته است. | نویسنده به سال ۱۲۸۲ق. با برادرش اعجاز حسین، برادرزادهاش کرامت حسین فرزند سراج حسین (ص۳۲۵) و گروهی دیگر به حج رفته و رخدادهای سفر خود را در حدود ۳۸۰ صفحه نگاشته است. وی که گویا در آن روزها در حال نگارش عبقات الانوار بوده، در این سفر نیز از هیچ فرصتی برای یافتن و گردآوری کتابها و مطالب مورد نیاز خود چشم نپوشیده و بخش عمدهای از مطالب سفرنامه را نیز به شرح این جستوجوها اختصاص داده است. ردّ و بدل شدن نامههای فراوان میان نویسنده و دوستان و آشنایان، اظهار نظر صریح وی درباره برخی افراد مشهور یا ناشناخته، شرح دیدارهایش با دانشوران و مسئولان شهرها و کشورهای گوناگون و گزارشهای سودمند او از وضع کتابخانهها و کتابفروشیهای هند، حجاز، عراق و ایران، از این سفرنامه اثری مهم ساخته است. | ||
== | ==خصوصیات کتاب== | ||
سفرنامه فصلبندی نشده و نویسنده یادداشتهایش را با تاریخ هر روز متمایز کرده است. میتوان این اثر را به چهار بخش هند، مسیر حجاز، حجاز، و عتبات قسمت کرد. نویسنده در بعضی از روزها فرصت نوشتن نداشته، اما چنانکه از برخی تصریحات وی پیدا است، همه متن سفرنامه را در دوران سفر نگاشته است. (ص۹۱)اگر این نسخه تنها متن موجود کتاب باشد، از آنجا که سه خط متفاوت در آن دیده میشود، این احتمال وجود دارد که نویسنده یادداشتهای آغازین خود را در اختیار کاتبان قرار داده تا کتاب را تحریر کنند. نیز شاید بر پایه یادداشتهای خود، متنی را بر کاتبان املا نموده و آنها ثبت کردهاند. بر پایه یادداشتی کوتاه که در برگهای آغازین و پیش از متن سفرنامه به چشم میخورد، این نسخه را میر فضل شاه و میرزا علی تحریر کردهاند. | سفرنامه فصلبندی نشده و نویسنده یادداشتهایش را با تاریخ هر روز متمایز کرده است. میتوان این اثر را به چهار بخش هند، مسیر حجاز، حجاز، و عتبات قسمت کرد. نویسنده در بعضی از روزها فرصت نوشتن نداشته، اما چنانکه از برخی تصریحات وی پیدا است، همه متن سفرنامه را در دوران سفر نگاشته است. (ص۹۱)اگر این نسخه تنها متن موجود کتاب باشد، از آنجا که سه خط متفاوت در آن دیده میشود، این احتمال وجود دارد که نویسنده یادداشتهای آغازین خود را در اختیار کاتبان قرار داده تا کتاب را تحریر کنند. نیز شاید بر پایه یادداشتهای خود، متنی را بر کاتبان املا نموده و آنها ثبت کردهاند. بر پایه یادداشتی کوتاه که در برگهای آغازین و پیش از متن سفرنامه به چشم میخورد، این نسخه را میر فضل شاه و میرزا علی تحریر کردهاند. | ||
== | ==زبان نگارش کتاب== | ||
متن سفرنامه عربی است؛ اما به علت رواج دو زبان اردو و انگلیسی در هند و فارسیزبان بودن نگارنده، واژگان گوناگون از زبانهای دیگر در متن سفرنامه راه یافتهاند؛ همچون: «تِکت» (ص۹۶)، «سِکن کلاس» (ص۹۹)، «بالیوز» (ص۱۸۸)، «داک» (ص۷۱) و «اوباش». (ص۹۹) با آن که نویسنده سفرنامه خود را با تاریخ قمری تدوین و مسافتها را با شماره روزهای سپری شده تعیین کرده است، در برخی از صفحات در کنار تاریخ قمری از تاریخ میلادی (ص۶۵، ۶۷) و برای مسافت از واحد «میل» انگلیسی (ص۴۵، ۶۷) نیز بهره برده است. | متن سفرنامه عربی است؛ اما به علت رواج دو زبان اردو و انگلیسی در هند و فارسیزبان بودن نگارنده، واژگان گوناگون از زبانهای دیگر در متن سفرنامه راه یافتهاند؛ همچون: «تِکت» (ص۹۶)، «سِکن کلاس» (ص۹۹)، «بالیوز» (ص۱۸۸)، «داک» (ص۷۱) و «اوباش». (ص۹۹) با آن که نویسنده سفرنامه خود را با تاریخ قمری تدوین و مسافتها را با شماره روزهای سپری شده تعیین کرده است، در برخی از صفحات در کنار تاریخ قمری از تاریخ میلادی (ص۶۵، ۶۷) و برای مسافت از واحد «میل» انگلیسی (ص۴۵، ۶۷) نیز بهره برده است. | ||
== | ==ویژگیهای محتوایی کتاب== | ||
با آن که آگاهیهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی فراوان در سفرنامه به چشم میخورد، متن آنگاه کاملاً شخصی است و اخبار کماهمیت یا بیاهمیت بسیار را میتوان در آن دید. برای مثال، نویسنده چند بار خوابهایی را که دیده، گزارش کرده (ص۱۸۵۱۸۶) و چند بار نیز از احتلام خود سخن گفته است. (ص۶۶، ۹۱، ۹۴) از نکات شایان توجه این سفرنامه آن است که بر خلاف سفرنامههای معمول، از تعدّی راهزنان در آن خبری نیست و نویسنده تنها از بدخلقی شترداران و درشکهداران و بیمهری آنان با مسافران، بارها شکوه کرده است. (ص ۲۴۲۵، ۵۴، ۲۲۰و...) | با آن که آگاهیهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی فراوان در سفرنامه به چشم میخورد، متن آنگاه کاملاً شخصی است و اخبار کماهمیت یا بیاهمیت بسیار را میتوان در آن دید. برای مثال، نویسنده چند بار خوابهایی را که دیده، گزارش کرده (ص۱۸۵۱۸۶) و چند بار نیز از احتلام خود سخن گفته است. (ص۶۶، ۹۱، ۹۴) از نکات شایان توجه این سفرنامه آن است که بر خلاف سفرنامههای معمول، از تعدّی راهزنان در آن خبری نیست و نویسنده تنها از بدخلقی شترداران و درشکهداران و بیمهری آنان با مسافران، بارها شکوه کرده است. (ص ۲۴۲۵، ۵۴، ۲۲۰و...) | ||
== | ==توصیف بخشهای کتاب== | ||
بخش نخست:نویسنده و همراهانش ۲۲ جمادی الاولی از لکنهو به بمبئی (ص۲، ۱۰۰) رفتهاند. وی مطالب این بخش از سفر را در ۱۵۸ صفحه ثبت کرده است. آنها بخشی از مسیر را با درشکه، قسمتی را با قایق و مسافتی دیگر را با قطار پیموده و پس از ۴۱ روز به بمبئی رسیدهاند. در این بخش، مطالب فراوان به چشم میخورد؛ از جمله کیفیت و کرایه وسایل نقلیه، مسافت و چگونگی راه، برخوردها و دیدارها، مراجعات نویسنده به کتابفروشیها و چاپخانهها (ص۱۱۴، ۱۳۱)، بیماری اعجاز حسین و عیادت شخصیتها از او (ص۱۵۱) و اینکه برای مثال، این شهر اداره پست ندارد و آن شهر آب تمیز و فراوان دارد. وی در این بخش همچنین به نامهنگاریاش با هملتین، حاکم کمشیزدهلی اشاره و او را صاحب مکارم و افتخارات و فردی بیمانند در میان امثال خود (ص۵) معرفی کرده است. همچنین آنگاه که برای تصدیق «مختارنامه» به دفتر حاکم کلکته رفته، او را هوشیار و مدیری آشنا به قواعد یافته است. (ص۷) | بخش نخست:نویسنده و همراهانش ۲۲ جمادی الاولی از لکنهو به بمبئی (ص۲، ۱۰۰) رفتهاند. وی مطالب این بخش از سفر را در ۱۵۸ صفحه ثبت کرده است. آنها بخشی از مسیر را با درشکه، قسمتی را با قایق و مسافتی دیگر را با قطار پیموده و پس از ۴۱ روز به بمبئی رسیدهاند. در این بخش، مطالب فراوان به چشم میخورد؛ از جمله کیفیت و کرایه وسایل نقلیه، مسافت و چگونگی راه، برخوردها و دیدارها، مراجعات نویسنده به کتابفروشیها و چاپخانهها (ص۱۱۴، ۱۳۱)، بیماری اعجاز حسین و عیادت شخصیتها از او (ص۱۵۱) و اینکه برای مثال، این شهر اداره پست ندارد و آن شهر آب تمیز و فراوان دارد. وی در این بخش همچنین به نامهنگاریاش با هملتین، حاکم کمشیزدهلی اشاره و او را صاحب مکارم و افتخارات و فردی بیمانند در میان امثال خود (ص۵) معرفی کرده است. همچنین آنگاه که برای تصدیق «مختارنامه» به دفتر حاکم کلکته رفته، او را هوشیار و مدیری آشنا به قواعد یافته است. (ص۷) | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
وی مسجد قبا، خانه حضرت علی(ع) و خانه امام صادق(ع) را نیز زیارت نموده و قبر اسماعیل بن جعفر صادق(ع) را دارای قبهای بزرگ شمرده که در سمت شرقی آن خانهای منسوب به امام صادق(ع) قرار دارد. (ص۲۶۱) تقسیم جاروهای متبرک شده درون ضریح پیامبر(ص) در میان مردم حاضر در حرم نیز از دیدههای توجهبرانگیز نگارنده است. (ص۲۴۵) او درباره خبر بازگرداندن فدک به سادات که در هند شنیده بوده، از یکی از سادات مدینه سؤال کرده و پاسخ شنیده که فدک همچنان در دست حکومت است. (ص۲۴۷) | وی مسجد قبا، خانه حضرت علی(ع) و خانه امام صادق(ع) را نیز زیارت نموده و قبر اسماعیل بن جعفر صادق(ع) را دارای قبهای بزرگ شمرده که در سمت شرقی آن خانهای منسوب به امام صادق(ع) قرار دارد. (ص۲۶۱) تقسیم جاروهای متبرک شده درون ضریح پیامبر(ص) در میان مردم حاضر در حرم نیز از دیدههای توجهبرانگیز نگارنده است. (ص۲۴۵) او درباره خبر بازگرداندن فدک به سادات که در هند شنیده بوده، از یکی از سادات مدینه سؤال کرده و پاسخ شنیده که فدک همچنان در دست حکومت است. (ص۲۴۷) | ||
== | ==توصیفه مکه== | ||
مؤلف در ۲۰ ذیقعده به سوی مکه حرکت کرده و پس از محرم شدن در مسجد شجره، شگفتزده شده که گروهی از اهل سنت از مدینه احرام بسته و گروهی نیز بدون احرام از شجره عبور کردهاند تا شاید در رابغ محرم شوند. وی علت را اینگونه بیان کرده که شترداران هنگام محرم شدن حاجیان، کاروان را متوقف نمیکنند و به راهشان ادامه میدهند و بسیاری از حاجیان نیز از هراس جا ماندن از کاروان، از احرام در مسجد شجره چشم میپوشند. او آنگاه که مسجد شجره را بدون سقف دیده، از وضع نامناسب این میقات مشترک شیعه و اهل سنت متأسف شده است. (ص۲۶۱۲۶۳) | مؤلف در ۲۰ ذیقعده به سوی مکه حرکت کرده و پس از محرم شدن در مسجد شجره، شگفتزده شده که گروهی از اهل سنت از مدینه احرام بسته و گروهی نیز بدون احرام از شجره عبور کردهاند تا شاید در رابغ محرم شوند. وی علت را اینگونه بیان کرده که شترداران هنگام محرم شدن حاجیان، کاروان را متوقف نمیکنند و به راهشان ادامه میدهند و بسیاری از حاجیان نیز از هراس جا ماندن از کاروان، از احرام در مسجد شجره چشم میپوشند. او آنگاه که مسجد شجره را بدون سقف دیده، از وضع نامناسب این میقات مشترک شیعه و اهل سنت متأسف شده است. (ص۲۶۱۲۶۳) | ||
ویرایش