نجف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
A sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }} | ||
'''نجف''' از شهرهای مهم [[کشور عراق]] و سومین شهر مذهبی جهان اسلام است. این شهر علیرغم اینکه پیش از [[اسلام]] محل سکونت بوده است؛ اما در قرن اول هجری چندان قابل توجه نبوده؛ و در کنار شهر باعظمت [[کوفه]] قریه کوچکی به حساب میآمد که به نام ظهرالکوفه <ref>بحار الانوار، ج100، ص242.</ref> شناخته میشده است؛ با آشکار شدن [[مدفن]] مطهر [[حضرت امام علی(ع)]] در قرن دوم هجری، این شهر چندان اهمیت و وسعتی یافته است که در حال حاضر شهر کوفه یکی از محلههای آن به شمار میآید. | |||
این شهر مرکز استان نجف است و از مقدسترین شهرهای شیعیان بهشمار میرود. نجف مدت زیادی در مسیر کاروانهایی قرارداشته که برای انجام [[مناسک حج]] از راه خشکی عازم [[مکه]] و [[مدینه]] بودند. | |||
از مضمون احادیث برمیآید که این شهر مسکن و مأوای پیامبران الهی بوده است. [[حضرت ابراهیم(ع)]] مدتی در این سرزمین مقدس سکونت نمود و پیکر [[حضرت آدم]] و [[حضرت نوح|نوح]] (علیهماالسّلام) پس از رحلت بدان جا نقل مکان یافته و [[هود]] و [[صالح]] در این دیار دفن شدهاند. از خواص [[خاک]] نجف هم این است که مدفون در آن از مواخذه دو فرشته در شب اول قبر در امان است. | |||
==موقعیت جغرافیایی== | |||
استان نجف از سمت شمال به استان بابِل، از سمت شرق به استان قادسیه، از سمت جنوب شرقی به استان المثنی، از سمت غرب و شمال غرب به استان کربلا محدود میشود. مساحت این استان، 28،816 کیلومترمربع است و چهارمین استان پهناور [[عراق]] به شمار میآید. مرکز این استان، شهر مقدس نجف است. | |||
شهر نجف در حدود 160 کیلومتری جنوب [[بغداد]] (پایتخت عراق) و ٨٠ کیلومتری جنوب [[کربلا]] قرار دارد. این شهر در منتهیالیه شمال شرقی استان نجف، روی تپهای در کناره دشت معروف به «بادیة الشام» قرار دارد و رودخانه فرات در شرق [[شهر کوفه]] و در فاصله ١٠ کیلومتری از نجف، جاری است. | |||
==وجه تسمیه== | |||
زبانشناسان درباره وجه تسمیه نجف، اختلاف نظر دارند. | |||
===مکان مرتفع=== | |||
نظریه قریب به اجماع آن است که نجف، زمین مرتفعی است که همیشه آب سیل، اطراف آن جمع میشود. <ref>المفصَل فی تاریخ النجف الاشرف، ج1، ص112؛ الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، مسعود الخوند، ج12، ص226.</ref> | |||
نجف واژهای عربی به معنای منجوف است. منجوف به مکانی مستطیل شکل و مرتفع گفته میشود که [[آب]] در اطراف آن جمع میگردد ولی بر سطح آن جاری نمیشود. این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به زمین هاى مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایرهاى است، آب بر سطح آن جمع نمىشود. به گفته [[یاقوت حموى]] نجف [[ساحل]] دریاى شور است كه در قدیم به [[حیره]] متصل بود.<ref>معجم البلدان، ج5، ص271؛ لسان العرب، ج9، ص323.</ref> | |||
===دریای خشک=== | |||
وجه تسمیه دیگر این شهر برگرفته از روایتی است که ابینعیم از [[حضرت امام صادق(ع)]] نقل كرده كه آن جناب فرمودند: نجف همان كوهى بود كه پسر نوح گفت: «سَآوِی إِلى جَبَلٍ یعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ؛ بزودى بالاى كوهى خواهم رفت كه من را از غرق شدن در آب حفظ مى كند.»<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/226/43 هود/سوره11، آیه43. ]</ref> و روى زمین كوهى بزرگتر و مرتفعتر از آن نبود، بارى حق عزوجل به كوه خطاب فرمود: اى كوه، آیا از من به تو باید پناه برده شود؟ پس كوه بلافاصله تكه تكه گردید و به طرف بلاد و سرزمین هاى شام پرتاب و به ریگهاى ریز و كوچكى مبدل گشت و سپس دریاچهای پهناور در آن شکل گرفت که به «نی» اشتهار یافت. <ref>بحار الانوار، ج100، ص242.</ref> | |||
در جنوب و غرب نجف، زمین پست وسیعی که در پی حرکات پوسته زمین و ایجاد شکستگی طولی و فروافتادن زمین، پدیدار شده به مرور زمان، به علت کاربرد واژه دریا برای آن، به «بحر النجف» یا دریای نجف، شهرت یافته است. <ref>نجف کانون تشیع، جمعی از نویسندگان، ص22.</ref> | |||
در گذشته، حجم دریای نجف بهاندازهای بود که در آن، حمل و نقل آبی انجام میگرفت و گاهی امواج عظیم دریا، سبب غرق شدن کشتیها میشد. اما امروزه، از وسعت و حجم آب آن، کاسته شده و بهصورت باتلاق کمعمقی درآمده است.<ref>المفصَل فی تاریخ النجف الاشرف، ج1، ص139.</ref> | |||
این [[دریاچه]] با گذشت [[زمان]] به تدریج خشک شد و از این رو به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشک شد.<ref>علل الشرائع، ج1، ص31.</ref> بعد از آن مردم آن سرزمین را «نجف» خواندند زیرا اداء آن بر زبانشان سهلتر و آسانتر بود. <ref>مستدرک سفینه البحار، ج9، ص544؛ قصص الانبیاء، ج1، ص90.</ref> | |||
==اسامی شهر== | |||
در متون تاریخی کهن، اشاره چندانی به نام نجف نشده است. در برخی از متون جغرافیایی اسلامی، نام نجف همراه با نام «حیره» (از شهرهای باستانی عراق که هماکنون شهری در شرق شهر کوفه و در چهارکیلومتری آن واقع است) ذکر شده و موقعیت حیره در محل نجف دانسته شده است. <ref>معجم البلدان، ج2، ص328؛ تقویم البلدان، ابوالفداء ایوبی، ص299.</ref> | |||
البته این شهر در لسان روایات و مردم به نامهای دیگری هم خوانده شده است؛ از دیگر نامهای نجف در گذشته، میتوان به «ظَهر الکوفة»، «غَری»، «مشهد» و ... اشاره کرد. | |||
===الغریّ=== | |||
در | الغریّ در لغت به معنای نیک میباشد و غریّان <ref> لسان العرب، ج15، ص122.</ref> نام دو بنای مشهور نزدیک به کوفه بود که گفته میشد قبل از اسلام توسط منذر پسر [[امرئ القیس]] یکی از پادشاهان حیره بنا شدهاند و حضرت علی(ع) نیز در حوالی همان موضع به خاک سپرده شد. بعدها یکی از آن دو بنا ویران شده و لفظ الغریّ و نیز الغُریّان که تثنیه میباشد به کار برده شد. <ref>بحار الانوار، ج100، ص242؛ بحار الانوار، ج100، ص232.</ref> | ||
===مشهد=== | |||
در | در لغت به محل اجتماع مردم و مجمع افراد گفته میشود. مرقدهای مطهر ائمه (علیهمالسلام) به دلیل آنکه همواره محل ازدحام و تردد زائرین از نقاط دور و نزدیک میباشند به مشهد موصوف شدهاند. برای تمایز بین ائمه نام مبارک هر امام نیز پس از مشهد ذکر میگردد مثلًا گفته میشود مشهد الرضا(ع) یا مشهد الحسین(ع) و غیره، در عراق مشهد بهطور مطلق به نجف اطلاق میگردد. | ||
===نامهای دیگر=== | |||
سه نامی که ذکر شد یعنی نجف، الغری و مشهد در روایات و در لسان مردم به کار برده شده ولی نامهای ذیل فقط در روایات بر نجف اطلاق شده است: | |||
* الطور؛ <ref>بحار الانوار، ج60، ص205.</ref> | |||
* ظَهر الکوفه؛<ref>بحار الانوار، ج100، ص242؛ بحار الانوار، ج52، ص325؛ بحار الانوار، ج13، ص185.</ref> | |||
* الجودی؛<ref>بحار الانوار، ج11، ص339؛ بحار الانوار، ج100، ص226.</ref> | |||
* الرَبوه؛<ref>کنز العمال، ج2، ص473.</ref> | |||
* وادیالسلام؛ <ref>بحار الانوار، ج6، ص268؛ بحار الانوار، ج100، ص234.</ref> | |||
* البانقِیا؛ <ref>بحار الانوار، ج44، ص17؛ بحار الانوار، ج100، ص226؛ بحار الانوار، ج100، ص227.</ref> | |||
در حال حاضر، نام نجف به علت وجود [[بارگاه حضرت امیرمؤمنان(ع)]] که پس از [[حضرت محمد(ص)]] اشرف مخلوقات به شمار میآید، به صفت «اشرف» مزین شده است و در متون دوره اخیر و معاصر، همواره با نام نجف اشرف یاد میشود. | |||
==آب و هوا== | |||
به طور کلی نجف، آب و هوای گرمی دارد که تقریباً در طول سال، درجه حرارت هوا در روز و شب، بالای صفر است. تابستانها در نجف، بسیار گرم و طولانی است و تقریباً نزدیک به نصف سال را دربرمیگیرد. فصل زمستان، کوتاهمدت و همراه با بارشهای جوی و دارای شبهای سردی است. فصلهای بهار و پاییز نیز در نجف، بسیار کوتاه و زودگذر است. <ref>المفصَل فی تاریخ النجف الاشرف، ج١، ص٢٢-٢٣.</ref> | |||
هوای نجف در تابستان گرم و خشک است و اهالی آن به سردابهای زیرزمینی پناه میبرند تا از گرما در امان باشند؛ این سردابهها به شكلى بدیع و با عمقهایى متفاوت حفر شدهاند. نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن کوفه و صحرا نیز شنزارهایی است که در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و چنانچه بادهاى داغ «سموم» بوزد دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. در زمستان نیز سرمای گزنده و سوزناکی دارد و سرمای شهر بدان اندازه است که آب یخ میبندد. | |||
(تصویر شماره ١ قدیمیترین تصویر از شهر نجف اشرف) | |||
==شکلگیری و توسعه شهر== | |||
شکلگیری شهر نجف به زمانی بازمیگردد که قبر شریف حضرت علی(ع) در آن آشکار شد. با توسعههای مکرر بارگاه امام(ع) و شهرت یافتن و مورد توجه قرار گرفتن آن، آبادانی اطراف آن آغاز گردید و به تدریج، بناهای شهری در نجف ایجاد شد.به دنبال حملات و تجاوزهای مخالفان و دشمنانی نظیر [[عباسیان]]، [[قرامطه]] و برخی قبایل عربی به کوفه که ویرانی آن را در پی داشت، اهالی کوفه به نجف مهاجرت کردند. | |||
پادشاهان شیعه، از دوره [[آلبویه]] تا دوره [[صفوی]]، به عمران شهر نجف اهتمام ویژهای داشتند و ضمن بازسازی و توسعه بارگاه امیرمؤمنان(ع) به احداث حصار اطراف شهر و ایجاد کانال آب از فرات به نجف، اقدام نمودند.این شهر بهویژه در قرون هفتم و هشتم هجری توسعه و پیشرفت چشمگیر و درخور توجهی یافت و پادشاهان آلجلایر مدارس و مساجد و خانقاههایی در نجف بنا کردند. <ref>ماضی النجف وحاضرها، جعفر آلمحبوبة، ج١، ص٢٢.</ref> | |||
===شکوفایی علمی=== | |||
مهاجرت [[شیخ طوسی]] از بغداد به نجف در نیمه قرن پنجم هجری، در شکوفایی علمی این شهر تاثیرگذار بود. در واقع میتوان گفت که شیخ طوسی با حضور و سکونت خود در نجف، حوزه علمیه شیعه در نجف را بنیان گذاشت. البته با انتقال محوریت علمی تشیع به مناطق دیگری از قبیل حله و جبل عامل، حوزه علمیه نجف برای چندین قرن دچار رکود گردید. اما به تدریج از قرن هشتم هجری دوباره رونق یافت و پس از سقوط دولت صفویان در ایران در فاصله قرون دوازدهم تا دوره اخیر به اوج شکوه و عظمت علمی و فرهنگی خود رسید. | |||
==دورههای مختلف تاریخی== | |||
شهر نجف در دورههای مختلف تاریخی، شاهد حوادث فراوان از جمله تجاوز مخالفان و بیگانگان بوده است. | |||
===حمله مشعشعیان=== | |||
در سال 857ه. ق، [[علی بن سیدمحمد مشعشع]]، امیر دولت مشعشعیان، بر نجف استیلا یافت و به بارگاه مقدس امام(ع) هتک حرمت کرد و قبر را به آتش کشید و اهالی نجف را قتل عام کرد. <ref>ماضی النجف وحاضرها، جعفر آلمحبوبة، ص٣٢١.</ref> | |||
===نزاع صفویه و عثمانی=== | |||
در اوایل سده دهم هجری با روی کار آمدن صفویان، [[شاه اسماعیل صفوی]] شهر نجف را فتح کرد. اما چندی بعد، [[سلطان سلیم عثمانی]] به قصد فتح نجف این شهر را محاصره کرد. مردم دروازههای شهر را بستند و با سنگ و کلوخ به نبرد با لشکریان وی پرداختند و سلطان سلیم نیز مجبور شد آنجا را ترک کند. سرانجام عثمانیها پس از حملات مکرر در دوره سلطان مراد (م1049ه. ق) موفق به تصرف نجف شدند و آنجا را از سلطه صفویان خارج کردند. | |||
(تصویر شماره ٢ دروازه قدیمی شهر نجف) | |||
===نزاع افشاریه و عثمانی=== | |||
[[نادرشاه افشار]] پس از پیروزی در نبرد با حاکمان عثمانی و تسخیر نجف در سال 1156ه. ق، به آبادانی این شهر همت گماشت اما پس از سیطره مجدد عثمانیها قراردادی با احمد پاشا منعقد کرد که براساس آن ایرانیان میتوانستند به راحتی به زیارت عتبات عالیات بروند. | |||
===تهاجم وهابیون=== | |||
پس از ظهور محمد بن [[عبدالوهاب]] و پیدایش [[وهابیت]] در [[شبه جزیره عربستان]]، وهابیها تهاجمات خود را به شهرهای مقدس شیعه در عراق آغاز کردند. آنها چندین بار، از جمله در سالهای 1216 و 1221ه. ق، به نجف حمله کردند و تلاش کردند آن را تسخیر کنند اما مردم به رهبری «[[آیتالله شیخ جعفر کاشفالغطاء]]»، از شهر دفاع کردند و وهابیها موفق به تسخیر آن نشدند. <ref>تاریخ النجف، السید حسین البراقی، ص508-517.</ref> | |||
===جنگ جهانی اول=== | |||
پس از شروع جنگ جهانی اول، در سال 1333ه. ق – 1915م، انگلیسیها از سمت جنوب وارد عراق شدند. ترکهای عثمانی که موقعیت خود را در خطر دیدند در مقابله با بیگانگان با مردم عراق متحد شدند. اما وقتی تعدادی از سربازان فراری از نیروهای ترک به شهر نجف پناهنده شدند، ترکها برای برگرداندن آنها، به شهر حمله بردند. اما نتوانستند بر مردم غلبه کنند و به ناچار، شهر را ترک گفتند و در نجف، حکومتی از اعیان شهر، تشکیل شد. این شورش مردم نجف، از محدوده شهر فراتر رفت و نواحی اطراف را فراگرفت و مقدمات سقوط عثمانیها را فراهم کرد. <ref>ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص341-343.</ref> | |||
===تسلط انگلیسیها=== | |||
پس از خاتمه جنگ جهانی و پیروزی متفقین، انگلیسها بر عثمانیها پیروز شدند و عراق تحت سلطه آنان درآمد. دولت انگلیس پس از گذشت دو سال از تشکیل حکومت موقتِ رهبران محلی نجف، یک ژنرال انگلیسی را به عنوان حاکم نجف، تعیین کرد. ازاینرو تعدادی از اعیان و علمای نجف، از جمله [[سیدمحمدعلی بحرالعلوم]] و [[شیخ محمدجواد جزائری]]، یک جمعیت محرمانه تاسیس کردند و به دنبال آغاز فعالیت آنها، مردم نجف در سال 1336ه. ق- 1918م، شورش کردند. | |||
انگلیسها شهر را محاصره کردند و برای شکستن مقاومت مردم، مانع جریان یافتن آب به شهر شدند و از ورود مواد غذایی به داخل شهر جلوگیری کردند. سرانجام با تداوم محاصره، مردم تسلیم شدند و انگلیسها پس از دستگیری سران قیام مردم، تعدادی از آنها را اعدام و شماری را تبعید و بقیه را زندانی کردند. <ref>ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٣44-٣5٠.</ref> | |||
قیام مردم و مخالفت روحانیان و علمای نجف با حکومت بریتانیا ادامه یافت و هر از چندگاهی، شورشی صورت میگرفت؛ تا اینکه در سال 1339ه. ق/ 1921م، حکومت مشروطه عراق تحت قیمومیت انگلستان تشکیل شد و سرانجام در سال 1351ه. ق/ 1932م، عراق رسماً استقلال یافت. | |||
==فضیلت کوفه و نجف== | |||
این سرزمین مقدس در طول تاریخ حیات بشری، مسکن و مأوای پیامبران الهی بوده است. پیکر حضرت آدم و نوح پس از رحلت بدان جا نقل مکان یافته و هود و صالح در این دیار دفن شدهاند. از مضمون احادیث برمیآید که نخستین بقعهای که در آن [[خداوند]] پرستش شده این جا بوده و خداوند در این وادی فرشتگان را امر فرمود که آدم را سجده کنند. | |||
همچنین روایت شده است که نجف قطعهای از کوهی است که در آن [[حضرت موسی(ع)]] با خداوند تکلّم نمود، [[حضرت عیسی(ع)]] به مقام قداست رسید، ابراهیم(ع)، خلیل خداوند گردید و [[حضرت محمد(ص)]] حبیب خدا شد.<ref> بحار الانوار، ج 100، ص234؛ بحار الانوار، ج 100، ص233؛ بحار الانوار، ج 100، ص232.</ref> | |||
حضرت ابراهیم(ع) مدتی در این سرزمین سکونت نمود و آن را از صاحبانش خرید، زیرا تمایل داشت، حشر ارواح مدفونین در این سرزمین، در زمین ملکی او باشد. حضرت علی(ع) اراضی مابین خورنق از [[حیره]] تا [[کوفه]] را از صاحبان آنها خریداری نمود و برای این معامله هم شاهد گرفت. عدهای به آن حضرت عرض کردند: این سرزمین قابل استفاده برای زراعت نخواهد بود، حضرت فرمود: از رسول اکرم(ص) شنیدم که از کوفان (مجاورت کوفه، نجف) هفتاد هزار نفر بی حساب وارد [[بهشت]] میشوند و من علاقه داشتم اینها از زمین ملکی من محشور شوند. <ref>بحار الانوار، ج100، ص231.</ref> در ادامه بعضی از این روایات آورده میشود: | |||
* در روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل شده که کوفه، باغی از باغهای بهشت است و در آن، قبر [[حضرت نوح|نوح]] و [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] (علیهماالسلام) و قبور 370 پیامبر و 600 وصی قرار دارد. <ref>فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، عبدالکریم بن احمد بن طاووس، ص189.</ref> | |||
* در روایت دیگری از امام صادق(ع)، کوفه در کنار [[مکه]] و [[مدینه]]، حرم خدا و حرم رسول خدا(ص) و حرم امام علی(ع) بیان شده است. <ref>کامل الزیارات، ابن قولویه، ص25؛ ترجمه کامل الزیارات، محمدجواد ذهنی تهرانی، ص77.</ref> | |||
* همچنین در روایت دیگری از امام صادق(ع)، مکه، حرم ابراهیم(ع)، مدینه، [[حرم حضرت محمد(ص)]] و کوفه، حرم امام علی(ع) است. <ref>ترجمه امالی شیخ طوسی، صادق حسنزاده، ص648-649.</ref> | |||
* براساس روایت دیگری از امام صادق(ع)، کوفه، زمین پاکیزهای است که در آن، قبور [[پیامبران مرسل]] و غیرمرسل و اوصیای پیامبران قرار دارد... و از آنجا، [[عدل الهی]] آشکار میشود و در آن، [[حضرت مهدی|قائم]] حق تعالی قیام میکند و عدالت را برقرار مینماید و در آن، خانههای پیامبران و اوصیا و صالحان بوده است. <ref>کامل الزیارات، ص26-27؛ ترجمه کامل الزیارات، ص82.</ref> | |||
* در روایت دیگری، امام صادق(ع) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی]]، غَری (نجف) را قطعهای از کوهی بیان کرده است که خداوند بر آن، با [[موسی(ع)]] تکلم کرد و [[عیسی(ع)]] را تقدیس نمود و ابراهیم(ع) را خلیل خود و محمد(ص) را حبیب خود برگزید و آن را مسکن پیامبران (علیهمالسّلام) قرار داد. <ref>کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص113.</ref> | |||
* در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نجف، همان کوهی است که فرزند نوح(ع)، به آن پناه برد و گفت: (سَآوِی اِلیٰ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمٰاءِ)؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/221/43 هود/سوره11، آیه43. ]</ref> خداوند به کوه [[وحی]] کرد (خطاب نمود): «آیا او از من، به تو پناه میبرد؟» پس کوه در زمین نهان گشت و رشتهاش تا سرزمین شام بریده شد. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص351-352؛ کامل الزیارات، ص32؛ ترجمه کامل الزیارات، ص99-100.</ref> | |||
* در روایت دیگری از امام صادق(ع) در تفسیر آیه: (وَ آوَیْنٰاهُمٰا اِلیٰ رَبْوَةٍ ذٰاتِ قَرٰارٍ وَ مَعِینٍ)؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/342/50 مؤمنون/سوره23، آیه50. ]</ref> آمده است که منظور از «ربوه»، نجف و منظور از «مَعین»، رود فرات است. <ref>کامل الزیارات، ص45؛ ترجمه کامل الزیارات، ص138.</ref> | |||
* [[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهلسنت نیز به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شستوشو کند، از آب فرات استفاده کند. <ref>تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، ج1، ص213.</ref> | |||
(باقی مانده از برج و باروی شهر نجف تصویر شماره ٣) | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۴۲: | ||
* '''ماضی النجف وحاضرها'''، جعفر آل محبوبة، بیروت، دار الاضواء، 1406ه. ق – 1986م. | * '''ماضی النجف وحاضرها'''، جعفر آل محبوبة، بیروت، دار الاضواء، 1406ه. ق – 1986م. | ||
* '''تاریخ النجف'''، السید حسین البراقی، تحقیق: کامل سلمان الجبوری، بیروت، دار المورخ العربی، ١4٣٠ه. ق - ٢٠٠٩م. | * '''تاریخ النجف'''، السید حسین البراقی، تحقیق: کامل سلمان الجبوری، بیروت، دار المورخ العربی، ١4٣٠ه. ق - ٢٠٠٩م. | ||
* '''فرحة الغری فی تعیین قبر امیرمؤمنان علی ( | * '''لسان العرب'''، ابن منظور، محمد بن مکرم، الناشر: دار احياء التراث العربي، دار صادر - بيروتالطبعة: الثالثة - 1414 هـ. | ||
* '''بحارالانوار'''، محمدباقر المجلسی، ط ٢، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403ه. ق - ١٩٨٣م. | |||
* '''علل الشرائع'''، محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، النجف، المکتبة الحیدریة ومطبعتها، 1385ه. ق – 1966م. | |||
* '''مستدرک سفینه البحار'''، نمازی، علی، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي،قم – ایران، 1418 ق. | |||
* '''قصص الانبیاء'''، السید نعمة الله الجزائری، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ١٣٩٨ه. ق - ١٩٧٨م. | |||
* '''تقویم البلدان'''، عمادالدین اسماعیل بن محمد (ابوالفداء الایوبی)، باریس، دار الطباعة السلطانیة، 1840م. | |||
* '''کنز العمال، هندی، علی بن حسام'''، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الطبعة الخامسة، 1401هـ/1981م. | |||
* '''فرحة الغری فی تعیین قبر امیرمؤمنان علی(ع) فی النجف'''، غیاثالدین عبدالکریم بن احمد الحسینی (ابن طاووس)، تحقیق: محمد مهدی نجف، النجف، العتبة العلویة المقدسة، ١4٣١ه. ق - ٢٠١٠م. | |||
* '''کامل الزیارات (ترجمه فارسی)'''، جعفر بن محمد بن جعفر (ابن قولویه قمی)، ترجمه: محمدجواد ذهنی تهرانی، تهران، پیام حق، ١٣٨٧ه. ش. | * '''کامل الزیارات (ترجمه فارسی)'''، جعفر بن محمد بن جعفر (ابن قولویه قمی)، ترجمه: محمدجواد ذهنی تهرانی، تهران، پیام حق، ١٣٨٧ه. ش. | ||
* '''امالی شیخ طوسی (ترجمه فارسی)'''، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، ترجمه: صادق حسنزاده، چاپ ١، قم،اندیشۀهادی، ١٣٨٨ه. ش. | * '''امالی شیخ طوسی (ترجمه فارسی)'''، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، ترجمه: صادق حسنزاده، چاپ ١، قم،اندیشۀهادی، ١٣٨٨ه. ش. |