۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==شخصیتشناسی== | ==شخصیتشناسی== | ||
عبدالملک بن عبدالله ابوالمعالی ملقب به ضیاء الدین، از پیشوایان و دانشوران بزرگ [[مذهب شافعی|شافعی]] با مسلک اعتقادی اشعری بود.<ref>الانساب، ج۳، ص۴۳۰؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۸؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶.</ref> سال ولادت او را ۴۱۷ق.<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۷.</ref> یا ۴۱۹ق.<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۲۵۰.</ref> در جُوین [[سبزوار]] دانستهاند.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۴.</ref> پدرش ابومحمد جوینی نیز از دانشوران بزرگ مذهب شافعی و در تفسیر، اصول و ادب چیرهدست بود.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۵؛ معجم البلدان، ج۲، ص۱۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۶۹.</ref> پدرش در تربیت او بسیار دقت داشت و به مادر او که کنیز بود، سفارش کرد که جز خودش کسی او را شیر ندهد.<ref>طبقات الشافعیه، ج۵، ص۱۶۸؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸.</ref> | عبدالملک بن عبدالله ابوالمعالی ملقب به ضیاء الدین، از پیشوایان و دانشوران بزرگ [[مذهب شافعی|شافعی]] با مسلک اعتقادی اشعری بود.<ref>الانساب، ج۳، ص۴۳۰؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۸؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶.</ref> سال ولادت او را ۴۱۷ق.<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۷.</ref> یا ۴۱۹ق.<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۲۵۰.</ref> در جُوین [[سبزوار]] دانستهاند.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۴.</ref> پدرش ابومحمد جوینی نیز از دانشوران بزرگ مذهب شافعی و در تفسیر، اصول و ادب چیرهدست بود.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۵؛ معجم البلدان، ج۲، ص۱۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۶۹.</ref> پدرش در تربیت او بسیار دقت داشت و به مادر او که کنیز بود، سفارش کرد که جز خودش کسی او را شیر ندهد.<ref>طبقات الشافعیه، ج۵، ص۱۶۸؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸.</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
ابوالمعالی علوم حدیث و فقه را از پدرش فراگرفت و سپس نزد [[قاضی حسین]] و [[ابوالقاسم اسکافی]]<ref>وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۶۸.</ref> دانش آموخت و پیش از رسیدن به ۲۰ سالگی، صاحب کرسی تدریس پدر شد.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۵.</ref> او هنگام درگذشت پدرش ۲۰ ساله بود.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۶۹؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶؛ الوفیات، ص۲۵۸.</ref> از آن پس به [[بغداد]] عزیمت کرد و دیگر بار به خراسان و شهر [[نیشابور]] بازگشت. | ابوالمعالی علوم حدیث و فقه را از پدرش فراگرفت و سپس نزد [[قاضی حسین]] و [[ابوالقاسم اسکافی]]<ref>وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۶۸.</ref> دانش آموخت و پیش از رسیدن به ۲۰ سالگی، صاحب کرسی تدریس پدر شد.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۵.</ref> او هنگام درگذشت پدرش ۲۰ ساله بود.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۶۹؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶؛ الوفیات، ص۲۵۸.</ref> از آن پس به [[بغداد]] عزیمت کرد و دیگر بار به خراسان و شهر [[نیشابور]] بازگشت. | ||
==اقامت در حجاز== | ==اقامت در حجاز== | ||
پس از اجرای فرمان سلطان [[طغرل سلجوقی|طُغْرل سلجوقی]] برای لعن [[شیعه|شیعیان]] و [[مذهب اشعری|اشعریان]] و [[مذهب شافعی|شافعیان]] بر منابر شهرها که به تحریک وزیرش [[عمید الملک کندری|عمید الملک کُنُدری]] حنفی مذهب صورت گرفت، ابوالمعالی همراه دانشمندان شهرهای مختلف از جمله [[ابوالقاسم قشیری|ابوالقاسم قُشَیری]]، [[خراسان]] را معترضانه ترک کرد و به [[مکه]] و [[مدینه]] رفت و آنگاه کنار [[کعبه|خانه خدا]] ساکن شد. او به مدت چهار سال در مکه کرسی تدریس و فتوا برپا کرد. در این مدت به مدینه نیز رفت و آمد داشت و از همین رو امام الحرمین خوانده شد<ref>الکامل، ج۱۰، ص۳۳؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۹؛ الاعلام، ج۴، ص۱۶۰.</ref> . | پس از اجرای فرمان سلطان [[طغرل سلجوقی|طُغْرل سلجوقی]] برای لعن [[شیعه|شیعیان]] و [[مذهب اشعری|اشعریان]] و [[مذهب شافعی|شافعیان]] بر منابر شهرها که به تحریک وزیرش [[عمید الملک کندری|عمید الملک کُنُدری]] حنفی مذهب صورت گرفت، ابوالمعالی همراه دانشمندان شهرهای مختلف از جمله [[ابوالقاسم قشیری|ابوالقاسم قُشَیری]]، [[خراسان]] را معترضانه ترک کرد و به [[مکه]] و [[مدینه]] رفت و آنگاه کنار [[کعبه|خانه خدا]] ساکن شد. او به مدت چهار سال در مکه کرسی تدریس و فتوا برپا کرد. در این مدت به مدینه نیز رفت و آمد داشت و از همین رو امام الحرمین خوانده شد<ref>الکامل، ج۱۰، ص۳۳؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۹؛ الاعلام، ج۴، ص۱۶۰.</ref> . | ||
==بازگشت به خراسان== | ==بازگشت به خراسان== | ||
با روی کار آمدن [[آلب ارسلان]] و وزیرش [[نظام الملک]] شافعی مذهب، در سال ۴۵۶ق لعن [[مذهب اشعری|اشعریان]] و [[مذهب شافعی|شافعیان]] ممنوع شد و دانشمندان معترض با احترام به [[خراسان]] بازگشتند<ref>الکامل، ج۱۰، ص۲۰۹؛ تاریخ الاسلام، ج۳۰، ص۲۸۵.</ref> که از جمله آنان ابوالمعالی جوینی بود. نظام الملک مدرسه [[نظامیه]] نیشابور را برای تدریس او بنا نهاد و اموری چون امامت جمعه و ریاست اوقاف و زعامت مذهب شافعی و خطابه و وعظ را به وی سپرد. او به مدت ۳۰ سال بدون رقیب عهدهدار آن امور بود.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۷۰؛ تاریخ الاسلام، ج۳۲، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> | با روی کار آمدن [[آلب ارسلان]] و وزیرش [[نظام الملک]] شافعی مذهب، در سال ۴۵۶ق لعن [[مذهب اشعری|اشعریان]] و [[مذهب شافعی|شافعیان]] ممنوع شد و دانشمندان معترض با احترام به [[خراسان]] بازگشتند<ref>الکامل، ج۱۰، ص۲۰۹؛ تاریخ الاسلام، ج۳۰، ص۲۸۵.</ref> که از جمله آنان ابوالمعالی جوینی بود. نظام الملک مدرسه [[نظامیه]] نیشابور را برای تدریس او بنا نهاد و اموری چون امامت جمعه و ریاست اوقاف و زعامت مذهب شافعی و خطابه و وعظ را به وی سپرد. او به مدت ۳۰ سال بدون رقیب عهدهدار آن امور بود.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۷۰؛ تاریخ الاسلام، ج۳۲، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> | ||
==شخصیت علمی== | ==شخصیت علمی== | ||
ابوالمعالی در نقل حدیث، از پدر و نیز استادش [[ابونعیم اصفهانی]] (درگذشت ۴۶۰ق) اجازه داشت.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳۲، ص۲۳۱-۲۳۲؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷؛ الکنی و الالقاب، ج۲، ص۵۵.</ref> برخی او را به ضعف در حدیث متهم کردهاند.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷.</ref> در مجلس درس او حدود ۳۰۰ فقیه شرکت داشتند.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۸؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷-۱۱۸؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸.</ref> از شاگردان نامآور او [[ابوحامد غزالی]] (درگذشت ۵۰۵ق)، کیا الهراسی شافعی (درگذشت ۵۰۴ق) صاحب کتاب احکام القرآن و حاکم عمر النوقانی (درگذشت ۵۴۸ق) را میتوان نام برد.<ref>الوفیات، ص۲۵۸؛ شذرات الذهب، ج۶، ص۵۶.</ref> | ابوالمعالی در نقل حدیث، از پدر و نیز استادش [[ابونعیم اصفهانی]] (درگذشت ۴۶۰ق) اجازه داشت.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳۲، ص۲۳۱-۲۳۲؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷؛ الکنی و الالقاب، ج۲، ص۵۵.</ref> برخی او را به ضعف در حدیث متهم کردهاند.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷.</ref> در مجلس درس او حدود ۳۰۰ فقیه شرکت داشتند.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۸؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷-۱۱۸؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸.</ref> از شاگردان نامآور او [[ابوحامد غزالی]] (درگذشت ۵۰۵ق)، کیا الهراسی شافعی (درگذشت ۵۰۴ق) صاحب کتاب احکام القرآن و حاکم عمر النوقانی (درگذشت ۵۴۸ق) را میتوان نام برد.<ref>الوفیات، ص۲۵۸؛ شذرات الذهب، ج۶، ص۵۶.</ref> | ||
ابوالمعالی در علوم مختلف از جمله اصول، [[فقه]]، کلام و ادب تبحر داشت و مناظرههایی معروف از او نقل شده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷.</ref> در علم کلام، آرای مخالف اجماع [[مسلمان|مسلمانان]] از او نقل شده است.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۶؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷.</ref> [[ابن جوزی]] که خود از فرقه اهل حدیث و مخالف کلام است، سخنانی را با محتوای پشیمانی از پرداختن به علم کلام از او نقل کرده است.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۶.</ref> ابوالمعالی افزون بر توانایی در خطابه و وعظ و ادب<ref>طبقات الشافعیه، ج۵، ص۱۷۶.</ref> ، در فنون مختلف تألیفاتی داشته است، از جمله: اصول الدین، البرهان فی اصول الفقه، تلخیص التقریب، الارشاد، العقیدة النظامیه، غیاث الامم، مدارک العقول و النهایه.<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸؛ شذرات الذهب، ج۵، ص۳۴۰.</ref> | ابوالمعالی در علوم مختلف از جمله اصول، [[فقه]]، کلام و ادب تبحر داشت و مناظرههایی معروف از او نقل شده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷.</ref> در علم کلام، آرای مخالف اجماع [[مسلمان|مسلمانان]] از او نقل شده است.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۶؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۷.</ref> [[ابن جوزی]] که خود از فرقه اهل حدیث و مخالف کلام است، سخنانی را با محتوای پشیمانی از پرداختن به علم کلام از او نقل کرده است.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۲۴۶.</ref> ابوالمعالی افزون بر توانایی در خطابه و وعظ و ادب<ref>طبقات الشافعیه، ج۵، ص۱۷۶.</ref> ، در فنون مختلف تألیفاتی داشته است، از جمله: اصول الدین، البرهان فی اصول الفقه، تلخیص التقریب، الارشاد، العقیدة النظامیه، غیاث الامم، مدارک العقول و النهایه.<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۱۲۸؛ شذرات الذهب، ج۵، ص۳۴۰.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
ابوالمعالی به سال ۴۷۸ق در ۵۷ سالگی در شهر [[نیشابور]] درگذشت.<ref>الانساب، ج۳، ص۴۳۱؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۹؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶.</ref> او را در منزلش به خاک سپردند و پس از دو سال پیکرش را به قبرستان حسین، قبرستان خاندان طاهری، در نیشابور، کنار مقبره پدرش انتقال دادند. در روز مرگ او نیشابور غرق عزا شد و بازار و کلاسهای درس تعطیل گشت. شاگردانش که حدود ۴۰۰ نفر بودند، پس از مرگ او، قلم و دوات و منبر وی را در مسجد جامع شهر به نشانه بیهمتایی او شکستند و تا یک سال برایش عزاداری کردند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳۲، ص۲۳۸؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۷۰؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶.</ref> در رثای وی، او را به «خورشید مشرق» تشبیه کردند.<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۷؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۸.</ref> | ابوالمعالی به سال ۴۷۸ق در ۵۷ سالگی در شهر [[نیشابور]] درگذشت.<ref>الانساب، ج۳، ص۴۳۱؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۶۹؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶.</ref> او را در منزلش به خاک سپردند و پس از دو سال پیکرش را به قبرستان حسین، قبرستان خاندان طاهری، در نیشابور، کنار مقبره پدرش انتقال دادند. در روز مرگ او نیشابور غرق عزا شد و بازار و کلاسهای درس تعطیل گشت. شاگردانش که حدود ۴۰۰ نفر بودند، پس از مرگ او، قلم و دوات و منبر وی را در مسجد جامع شهر به نشانه بیهمتایی او شکستند و تا یک سال برایش عزاداری کردند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳۲، ص۲۳۸؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۷۰؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۶.</ref> در رثای وی، او را به «خورشید مشرق» تشبیه کردند.<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۷؛ الوافی بالوفیات، ج۱۹، ص۱۱۸.</ref> | ||
==برای مطالعه بیشتر== | ==برای مطالعه بیشتر== |
ویرایش