پرش به محتوا

ابوطالب یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ابوطالب یزدی'''، حاجی جوان ایرانی که به اتهام توهین به خانه خدا به د...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==اعدام ابوطالب یزدی==
==اعدام ابوطالب یزدی==
همسر ابوطالب در شرح این رخداد می‌گوید: پیش از ورود به [[مسجدالحرام]] در رستورانی نزدیک آنجا نهار خوردیم که احتمالاً غذایش فاسد بود. خستگی فراوان و گرمی هوا هم در این اتفاق تأثیر داشت. روز بعد که حکم صادر شد، مردم مقابل [[مروه]] تجمع کردند. ابوطالب دست‌بسته در میان مردم و شرطی‌ها قرار داشت و چون عربی نمی‌دانست، خیره خیره به اطراف می‌نگریست. آنگاه یکی از شرطی‌ها در گوشش چیزی گفت که بعداً معلوم شد جرم او را به وی گوشزد و کیفر آن را اعلام کرده است؛ اما وی چیزی نفهمید و هیچ واکنشی از خود نشان نداد. آنگاه جلاد آماده شد و شمشیر را از پشت به گردن او زد. وی که اکنون به ماجرا پی برده بود، سرش را شتابان به جلو کشید و تنها زخم کوچکی برداشت. در این لحظه تنها توانست این سخن را بگوید: «بالاخره کار خود را کردید!» آنگاه ضربه دیگر جلاد سرش را بر زمین انداخت.<ref>ابوطالب یزدی، ص۱۳-۱۴.</ref>
همسر ابوطالب در شرح این رخداد گفت: پیش از ورود به [[مسجدالحرام]] در رستورانی نزدیک آنجا نهار خوردیم که احتمالاً غذایش فاسد بود. خستگی فراوان و گرمی هوا هم در این اتفاق تأثیر داشت. روز بعد که حکم صادر شد، مردم مقابل [[مروه]] تجمع کردند. ابوطالب دست‌بسته در میان مردم و شرطی‌ها قرار داشت و چون عربی نمی‌دانست، خیره خیره به اطراف می‌نگریست. آنگاه یکی از شرطی‌ها در گوشش چیزی گفت که بعداً معلوم شد جرم او را به وی گوشزد و کیفر آن را اعلام کرده است؛ اما وی چیزی نفهمید و هیچ واکنشی از خود نشان نداد. آنگاه جلاد آماده شد و شمشیر را از پشت به گردن او زد. وی که اکنون به ماجرا پی برده بود، سرش را شتابان به جلو کشید و تنها زخم کوچکی برداشت. در این لحظه تنها توانست این سخن را بگوید: «بالاخره کار خود را کردید!» آنگاه ضربه دیگر جلاد سرش را بر زمین انداخت.<ref>ابوطالب یزدی، ص۱۳-۱۴.</ref>


==دفن جسد==
==دفن جسد==
خط ۱۸: خط ۱۸:


==اتفاقات پس از حادثه==
==اتفاقات پس از حادثه==
نقل شده است که گروهی در ۱۴ [[ذی‌حجه]] همان سال در مسجدالحرام گرد آمدند و به شادی پرداخته، قتل ابوطالب یزدی را به یکدیگر تبریک ‌گفتند. آنان با مشاهده هر حاجی ایرانی به او اهانت کرده، وی را تهدید به قتل می‌نمودند. بر اثر این رخدادها، بیم و وحشت میان حاجیان ایرانی پدید آمد. آنان می‌کوشیدند به تنهایی جایی نروند و حتی هنگام نماز [[اهل سنت]] در مسجد نباشند و هنگام [[طواف]] نیز مراقب خود باشند.<ref>خاطرات صدر الاشراف، ص۴۶۶-۴۶۸.</ref>
نقل شده است که گروهی در ۱۴ [[ذی‌حجه]] همان سال در مسجدالحرام گرد آمدند و به شادی پرداخته، قتل ابوطالب یزدی را به یکدیگر تبریک ‌گفتند. آنان با مشاهده هر حاجی [[ایران|ایرانی]] به او اهانت کرده، وی را تهدید به قتل می‌نمودند. بر اثر این رخدادها، بیم و وحشت میان [[حاجی|حاجیان]] ایرانی پدید آمد. آنان می‌کوشیدند به تنهایی جایی نروند و حتی هنگام نماز [[اهل سنت]] در مسجد نباشند و هنگام [[طواف]] نیز مراقب خود باشند.<ref>خاطرات صدر الاشراف، ص۴۶۶-۴۶۸.</ref>


پیش از این رخداد نیز اختلافی درباره روز [[عرفه]] و [[عید قربان]] میان [[شیعیان]] و دیدگاه رسمی [[عربستان]] پدید آمده بود. به‌ رغم توصیه [[آیت‌‌الله سیدابوالحسن اصفهانی]] برای همراهی با نظر رسمی سنیان در عربستان و پرهیز از ایجاد اختلاف در مناسک حج، برخی شیعیان ایرانی در نامه‌ای به پادشاه عربستان خواهان انجام مراسم عرفه و [[منا]] در ایام مورد نظر خود شده بودند. همین درخواست خشم پادشاه را برانگیخت و گویا در این حادثه اثر داشته است.<ref>نک: ابوطالب یزدی، ص۲۱-۲۳.</ref>
پیش از این رخداد نیز اختلافی درباره روز [[عرفه]] و [[عید قربان]] میان [[شیعیان]] و دیدگاه رسمی [[عربستان]] پدید آمده بود. به‌ رغم توصیه [[آیت‌‌الله سیدابوالحسن اصفهانی]] برای همراهی با نظر رسمی سنیان در عربستان و پرهیز از ایجاد اختلاف در [[مناسک حج]]، برخی شیعیان ایرانی در نامه‌ای به پادشاه عربستان خواهان انجام مراسم عرفه و [[منا]] در ایام مورد نظر خود شده بودند. همین درخواست خشم پادشاه را برانگیخت و گویا در این حادثه اثر داشته است.<ref>نک: ابوطالب یزدی، ص۲۱-۲۳.</ref>


==واکنش شیعیان==
==واکنش شیعیان==
پس از رسیدن خبر قتل ابوطالب، موجی از خشم و ناراحتی و اعتراض در میان شیعیان جهان پدید آمد. آیت‌‌الله سیدابوالحسن اصفهانی که آن هنگام در [[کربلا]] مقیم بود، واکنشی تند نشان داد و در نامه‌ای به شاه [[ایران]]، سکوت او را ناروا دانست و خواهان واکنشی مناسب شد. اهالی [[نجف]] و کربلا اعتراضشان را در همایش‌ها و راهپیمایی‌هایی اعلام کردند.<ref>ابوطالب یزدی، ص۸۲-۸۵.</ref> در ایران عزای عمومی اعلام و در اکثر شهرها مجالس ختم برگزار شد. دو خواهر ابوطالب در مدّتی کوتاه بر اثر اندوه آن حادثه جان باختند.<ref>ابوطالب یزدی، ص۸۶-۸۹.</ref> روزنامه‌ها و مجلات ایرانی چون اطلاعات، آژیر، آذربایجان، تهران مصور، امید، رعد، وصدای ایران و نیز نشریات عربی مانند منبر الشرق به بازتاب خبر و احیاناً نقد رفتار حکومت [[آل سعود|سعودی]] و طرح اندیشه ضرورت اصلاح سازمان مدیریت [[حج]] و حرمین پرداختند.<ref>ابوطالب یزدی، ص۹۰-۱۰۲.</ref><br />
پس از رسیدن خبر قتل ابوطالب، موجی از خشم و ناراحتی و اعتراض در میان [[شیعیان]] جهان پدید آمد. [[آیت‌‌الله سیدابوالحسن اصفهانی]] که آن هنگام در [[کربلا]] مقیم بود، واکنشی تند نشان داد و در نامه‌ای به شاه [[ایران]]، سکوت او را ناروا دانست و خواهان واکنشی مناسب شد. اهالی [[نجف]] و کربلا اعتراضشان را در همایش‌ها و راهپیمایی‌هایی اعلام کردند.<ref>ابوطالب یزدی، ص۸۲-۸۵.</ref> در ایران عزای عمومی اعلام و در اکثر شهرها مجالس ختم برگزار شد. دو خواهر ابوطالب در مدّتی کوتاه بر اثر اندوه آن حادثه جان باختند.<ref>ابوطالب یزدی، ص۸۶-۸۹.</ref> روزنامه‌ها و مجلات ایرانی چون اطلاعات، آژیر، آذربایجان، تهران مصور، امید، رعد، وصدای ایران و نیز نشریات عربی مانند منبر الشرق به بازتاب خبر و احیاناً نقد رفتار حکومت [[آل سعود|سعودی]] و طرح اندیشه ضرورت اصلاح سازمان مدیریت [[حج]] و [[حرمین]] پرداختند.<ref>ابوطالب یزدی، ص۹۰-۱۰۲.</ref><br />


==موضع دولت ایران==
==موضع دولت ایران==
در پی این حادثه مکاتباتی میان دولت ایران و [[عربستان]] از جانب سفیر ایران در [[مصر]] صورت گرفت که حاوی اعتراض ایران و پاسخ عربستان بود. این رویداد به قطع روابط ایران و عربستان به مدت پنج سال انجامید و تا سال‌ها جز افرادی اندک، آن هم مخفیانه، کسی از ایران به [[حج]] نرفت. در سال ۱۳۲۷ش. به دستور نخست‌وزیر ایران، دوباره روابط برقرار و باب حج گشوده شد.<ref>الرحلة الحجازیه، ص۱۲۵.</ref>
در پی این حادثه مکاتباتی میان دولت [[ایران]] و [[عربستان]] از جانب سفیر ایران در [[مصر]] صورت گرفت که حاوی اعتراض ایران و پاسخ عربستان بود. این رویداد به قطع روابط ایران و عربستان به مدت پنج سال انجامید و تا سال‌ها جز افرادی اندک، آن هم مخفیانه، کسی از ایران به [[حج]] نرفت. در سال ۱۳۲۷ش. به دستور نخست‌وزیر ایران، دوباره روابط برقرار و باب حج گشوده شد.<ref>الرحلة الحجازیه، ص۱۲۵.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱٬۷۸۰

ویرایش