پرش به محتوا

حجازیه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
نویسنده، که از نزدیکان پادشاهان آل جلایر (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) است، در پایان رساله از سلطان اویس (حک:757-776ق) می‌خواهد برای اصلاح راه حج اقداماتی انجام دهد. وی در پایان، دست خط گروهی از عالمان را در تأیید سخنان خود گردآوری کرده است.  
نویسنده، که از نزدیکان پادشاهان آل جلایر (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) است، در پایان رساله از سلطان اویس (حک:757-776ق) می‌خواهد برای اصلاح راه حج اقداماتی انجام دهد. وی در پایان، دست خط گروهی از عالمان را در تأیید سخنان خود گردآوری کرده است.  
==نویسنده==
==نویسنده==
ابوالاشرف محمد بن حسین بن علی حسینی یزدی، از ثروتمندان،<ref name=":1" /> بزرگان و رؤسای شهر یزد و از نزدیکان پادشاهان آل جلایر بوده است. آل جلایر بین سال‌های ۷۴۰ تا ۸۳۵ق. در [[عراق]] و آذربایجان حکومت داشتند. دایی‌ او سید عضدالدین، سفیر دربار جلایریان در [[هند|هندوستان]] بوده و مدتی وزارت شیخ حسن جلایری (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) را برعهده داشته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۲؛ محیط ادب، ص442-443.</ref> پسوند «حسینی» که در نام او قرار دارد و تعبیر یکی از نویسندگان یادداشت‌های پایان رساله، که ابوالاشرف را از فرزندان [[حضرت محمد(ص)]] دانسته، نشانگر تعلق او به یکی از خاندان‌های سادات یزد است.<ref>محیط ادب، ص443؛ مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۴.</ref>
ابوالاشرف محمد بن حسین بن علی حسینی یزدی، از ثروتمندان،<ref name=":1" /> بزرگان و رؤسای شهر یزد و از نزدیکان پادشاهان آل جلایر بوده است. آل جلایر بین سال‌های ۷۴۰ تا ۸۳۵ق. در [[عراق]] و آذربایجان حکومت داشتند. دایی‌ او سید عضدالدین، سفیر دربار جلایریان در [[هند|هندوستان]] بوده و مدتی وزارت شیخ حسن جلایری (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) را برعهده داشته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۲؛ محیط ادب، ص442-443.</ref> پسوند «حسینی» که در نام او قرار دارد و تعبیر یکی از نویسندگان یادداشت‌های پایان رساله، که ابوالاشرف را از فرزندان [[حضرت محمد(ص)]] دانسته، نشانگر تعلق او به یکی از خاندان‌های سادات یزد است.<ref>محیط ادب، ص443؛ مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۴۴.</ref>


==زمانه تألیف==
==زمانه تألیف==
سفر نویسنده به [[حج]] و نگاشتن رساله حجازیه، با سال‌های پس از فروپاشی قدرت ایلخانان (حک: ۶۵۴–۷۵۴ق) مقارنت دارد. در این سال‌ها، [[ايران|ایران]] و دیگر سرزمین‌های شرق [[اسلامی]] ثبات سیاسی نداشته و در نقاط مختلف ایران، حکومت‌های محلی قدرت داشتند. در چنین شرایطی، قبیله‌های راهزن در راه‌ها قدرت می‌گرفتند و در راه حج، چاه‌ها و [[رباط|منزلگاه‌ها]] از آبادانی می‌افتادند. در سال سفر نویسنده درگذشت شیخ حسن بزرگ، نخستین حاکم جلایریان نیز به ناامنی‌ها دامن می‌زد و شایعات فراوانی از خرابی و ناامنی راه حج بر زبان‌ها بود.<ref name=":0">مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۱.</ref> وجود چنین شایعاتی، باعث شد نویسنده برای تصمیم به سفر حج، نماز استخاره به جا آورد و به قرآن تفأل زند. با آمدن آیه ۲۶ و ۲۷ سوره حج،{{یادداشت|۱={{آیه|وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ}}  
سفر نویسنده به [[حج]] و نگاشتن رساله حجازیه، با سال‌های پس از فروپاشی قدرت ایلخانان (حک: ۶۵۴–۷۵۴ق) مقارنت دارد. در این سال‌ها، [[ايران|ایران]] و دیگر سرزمین‌های شرق [[اسلامی]] ثبات سیاسی نداشته و در نقاط مختلف ایران، حکومت‌های محلی قدرت داشتند. در چنین شرایطی، قبیله‌های راهزن در راه‌ها قدرت می‌گرفتند و در راه حج، چاه‌ها و [[رباط|منزلگاه‌ها]] از آبادانی می‌افتادند. در سال سفر نویسنده درگذشت شیخ حسن بزرگ، نخستین حاکم جلایریان نیز به ناامنی‌ها دامن می‌زد و شایعات فراوانی از خرابی و ناامنی راه حج بر زبان‌ها بود.<ref name=":0">مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۱.</ref> وجود چنین شایعاتی، باعث شد نویسنده برای تصمیم به سفر حج، نماز استخاره به جا آورد و به قرآن تفأل زند. با آمدن آیه ۲۶ و ۲۷ سوره حج،{{یادداشت|۱={{آیه|وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ}}  
و [ياد كن] هنگامى را كه جاى خانۀ [كعبه] را براى ابراهيم آماده كرديم [و از او پيمان گرفتيم] كه هيچ چيز را شريك من قرار مده و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان پاك و پاكيزه گردان!
و [ياد كن] هنگامى را كه جاى خانۀ [كعبه] را براى ابراهيم آماده كرديم [و از او پيمان گرفتيم] كه هيچ چيز را شريك من قرار مده و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان پاك و پاكيزه گردان!
{{آیه|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}
{{آیه|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}
خط ۴۷: خط ۴۷:
رساله حجازیه، گزارش سفر نویسنده در سال ۷۵۷ق. از [[ايران|ایران]] به [[عراق]] و از آنجا به [[حجاز]]، برای انجام [[مناسک حج]] است. این رساله، با هدف ارائه گزارشی درباره وضع راه‌های حج برای سلطان اویس (حک:757-776ق) نگاشته شده و تنها در مواردی اندک، به گزارش رویدادها و شرح سفر پرداخته است.   
رساله حجازیه، گزارش سفر نویسنده در سال ۷۵۷ق. از [[ايران|ایران]] به [[عراق]] و از آنجا به [[حجاز]]، برای انجام [[مناسک حج]] است. این رساله، با هدف ارائه گزارشی درباره وضع راه‌های حج برای سلطان اویس (حک:757-776ق) نگاشته شده و تنها در مواردی اندک، به گزارش رویدادها و شرح سفر پرداخته است.   


نویسنده، سفر خود را در سال ۷۵۷ق. از یزد آغاز کرده،<ref name=":1">مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۰–۳۱.</ref> از مسیر کهگیولیه و شوشتر به [[بغداد]] رفته{{یادداشت|ایرانیان در آن دوران برای رفتن به حج، در آغاز به عراق می‌رفتند و همراه کاروان عراق راهی حجاز می‌شدند. به گزارش ابوالاشرف، راه سفر ایرانیان به بغداد، از کهگیلویه و شوشتر می‌گذشته است. وی با گذر از این شهر به بغداد رفته و از آنجا همراه با کاروان حج عراقی به حج رفته است.}} و از آنجا به حجاز رسیده{{یادداشت|در آن سال کاروان حج عراق با حمایت سلطان اویس (حک:۷۵۷–۷۷۶ق) و همراه با جمعی از بزرگان دینی و حکومتی از عراق عازم حجاز شد.}}<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۳–۳۴.</ref> و پس از مناسک حج در [[مکه]]، برای [[زیارت]] به [[مدینه]] رفته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۱–۳۳.</ref>
نویسنده، سفر خود را در سال ۷۵۷ق. از یزد آغاز کرده،<ref name=":1">مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۰–۳۱.</ref> از مسیر کهگیولیه و شوشتر به [[بغداد]] رفته{{یادداشت|ایرانیان در آن دوران برای رفتن به حج، در آغاز به عراق می‌رفتند و همراه کاروان عراق راهی حجاز می‌شدند. به گزارش ابوالاشرف، راه سفر ایرانیان به بغداد، از کهگیلویه و شوشتر می‌گذشته است. وی با گذر از این شهر به بغداد رفته و از آنجا همراه با کاروان حج عراقی به حج رفته است.}} و از آنجا به حجاز رسیده{{یادداشت|در آن سال کاروان حج عراق با حمایت سلطان اویس (حک:۷۵۷–۷۷۶ق) و همراه با جمعی از بزرگان دینی و حکومتی از عراق عازم حجاز شد.}}<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۳–۳۴.</ref> و پس از مناسک حج در [[مکه]]، برای [[زیارت]] به [[مدینه]] رفته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۱–۳۳.</ref>


===منابع آب راه حج===
===منابع آب راه حج===
منابع آب در طول راه، مهم‌ترین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گفته او، در بسیاری از [[رباط|منازل]] سفر حج، چاه‌ها و کاریزها{{یادداشت|قنات‌ها.}} به دلیل عدم رسیدگی خشک شده بودند و کاروانیان برای رسیدن به آب به مشکل افتاده و دوباره به حفر چاه پرداخته‌اند. به باور نویسنده، برخلاف آنچه به نظر می‌رسد، حجاز و راه حج منابع آب زیر زمینی خوبی داشته است و در بیشتر منازل با حفر چند گز می‌شد به آب شیرین فراوان رسید. ابوالاشرف، راه بهره بردن از منابع آب منطقه را حفر کاریزها و انتقال آب دانسته است. او وجود برخی از آبادی‌های راه حجاز، مانند نخله محمود و وادی صفرا را که سرسبز بوده، دلیلی بر استعداد طبیعی منطقه حجاز دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>
منابع آب در طول راه، مهم‌ترین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گفته او، در بسیاری از [[رباط|منازل]] سفر حج، چاه‌ها و کاریزها{{یادداشت|قنات‌ها.}} به دلیل عدم رسیدگی خشک شده بودند و کاروانیان برای رسیدن به آب به مشکل افتاده و دوباره به حفر چاه پرداخته‌اند. به باور نویسنده، برخلاف آنچه به نظر می‌رسد، حجاز و راه حج منابع آب زیر زمینی خوبی داشته است و در بیشتر منازل با حفر چند گز می‌شد به آب شیرین فراوان رسید. ابوالاشرف، راه بهره بردن از منابع آب منطقه را حفر کاریزها و انتقال آب دانسته است. او وجود برخی از آبادی‌های راه حجاز، مانند نخله محمود و وادی صفرا را که سرسبز بوده، دلیلی بر استعداد طبیعی منطقه حجاز دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>


===راهزنی در راه حج===
===راهزنی در راه حج===
راهزنی قبیله‌های عرب بدوی و چپاول کاروان‌های حاجیان، دومین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است. او در این باره، با رئیسان قبایل عرب و اشراف مکه مذاکره کرده است. اعراب گفته‌اند در صورتی که شاهان در آبادانی راه حج اقدام کنند و چاه‌ها حفر کنند و آب جاری کنند، ما نیز به کشاورزی و اقامت در آن خواهیم پرداخت و به آبادانی راه‌ها کمک خواهیم کرد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۸–۳۹.</ref>
راهزنی قبیله‌های عرب بدوی و چپاول کاروان‌های حاجیان، دومین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است. او در این باره، با رئیسان قبایل عرب و اشراف مکه مذاکره کرده است. اعراب گفته‌اند در صورتی که شاهان در آبادانی راه حج اقدام کنند و چاه‌ها حفر کنند و آب جاری کنند، ما نیز به کشاورزی و اقامت در آن خواهیم پرداخت و به آبادانی راه‌ها کمک خواهیم کرد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۸–۳۹.</ref>


===آلودگی مکه و مدینه===
===آلودگی مکه و مدینه===
به گفته نویسنده، نظافت توسط حاجیان و عرب‌ها در مکان‌های مقدس مکه و مدینه رعایت نمی‌شده است. برخی از نگرانی‌های او در این باره عبارت است از:‌ خوابیدن حاجیان در [[مسجدالحرام]]؛ آوردن احشام به اطراف حرم و تبدیل آن به جایی شبیه اصطبل‌ها؛ آمدن همه افراد بر سر [[مزار حضرت محمد(ص)|قبر حضرت محمد(ص)]] بدون رعایت ادب برای بوسیدن قبر و اکتفا نکردن به [[عتبه بوسی|عتبه‌بوسی]].
به گفته نویسنده، نظافت توسط حاجیان و عرب‌ها در مکان‌های مقدس مکه و مدینه رعایت نمی‌شده است. برخی از نگرانی‌های او در این باره عبارت است از:‌ خوابیدن حاجیان در [[مسجدالحرام]]؛ آوردن احشام به اطراف حرم و تبدیل آن به جایی شبیه اصطبل‌ها؛ آمدن همه افراد بر سر [[مزار حضرت محمد(ص)|قبر حضرت محمد(ص)]] بدون رعایت ادب برای بوسیدن قبر و اکتفا نکردن به [[عتبه بوسی|عتبه‌بوسی]].


نویسنده در مذاکرات خود با رؤسای حجاز، پاکیزه کردن حرمین و رفع نجاسات از اطراف مسجدالحرام و [[مسجدالنبی(ص)]] و منابع آب شهر را لازم دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>
نویسنده در مذاکرات خود با رؤسای حجاز، پاکیزه کردن حرمین و رفع نجاسات از اطراف مسجدالحرام و [[مسجدالنبی(ص)]] و منابع آب شهر را لازم دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>


===سفارش‌ها به سلطان اویس===
===سفارش‌ها به سلطان اویس===
نویسنده، در بند پایانی رساله از سلطان اویس خواسته است جهت آبادانی راه حج اقدام کند. او به شاه پیشنهاد کرده تا خود شاه بازسازی چند منزل از منازل را نذر کرده و با این کار نام خود را نیز نیک گرداند. او همچنین پیشنهاد کرده برای این کار، سفیرانی نزد پادشاهان [[مصر|مصر{{یادداشت|که در آن زمان ممالیک (حک:۶۴۸–۹۲۲ق) بودند.}}]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]] فرستاده شود و لزوم آبادانی راه حج به آنان تذکر داده شود و به آنها گفته شود یا خود آنها که حاکمان حجاز هستند به این کار اقدام کنند یا اجازه آن را به پادشاهان جلایری بدهند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۹–۴۰.</ref>
نویسنده، در بند پایانی رساله از سلطان اویس خواسته است جهت آبادانی راه حج اقدام کند. او به شاه پیشنهاد کرده تا خود شاه بازسازی چند منزل از منازل را نذر کرده و با این کار نام خود را نیز نیک گرداند. او همچنین پیشنهاد کرده برای این کار، سفیرانی نزد پادشاهان [[مصر|مصر{{یادداشت|که در آن زمان ممالیک (حک:۶۴۸–۹۲۲ق) بودند.}}]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]][[حجازیه (کتاب)#cite%20note-15|<span class="mw-reflink-text">[یادداشت 4]</span>]] فرستاده شود و لزوم آبادانی راه حج به آنان تذکر داده شود و به آنها گفته شود یا خود آنها که حاکمان حجاز هستند به این کار اقدام کنند یا اجازه آن را به پادشاهان جلایری بدهند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۹–۴۰.</ref>


===یادداشت‌های دیگران===
===یادداشت‌های دیگران===


در پایان رساله، یادداشت‌های کوتاهی از برخی عالمان و سرشناسان که به گمان، همسفر نویسنده بوده‌اند آمده است. درونمایه این یادداشت‌ها، تأیید مطالب رساله و لزوم رسیدگی به مشکلات راه حج است. برخی از یادداشت‌نویسان در پایان رساله عبارتند از: اسحاق بن عبداللطیف بن اسماعیل قصری؛ میمون شاه بن ابراهیم بن رشید و فضل الله بن عبدالمؤمن بن ابراهیم بن رشید که نوادگان خواجه رشید الدین فضل الله بودند؛ محمد بن یوسف معروف به شمس الائمه کرمانی؛ خواجه مرجان آغا که مدتی حاکم بغداد و از بزرگان دولت جلایری بود<ref>تاریخ حبیب السیر، ج3، ص240.</ref> و محمد بن جنید سکندرانی. یکی از این دست‌خط‌ها، از خود شاه اویس جلایری است که در آن وعده رفع کاستی‌ها را داده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۱–۴۴.</ref>
در پایان رساله، یادداشت‌های کوتاهی از برخی عالمان و سرشناسان که به گمان، همسفر نویسنده بوده‌اند آمده است. درونمایه این یادداشت‌ها، تأیید مطالب رساله و لزوم رسیدگی به مشکلات راه حج است. برخی از یادداشت‌نویسان در پایان رساله عبارتند از: اسحاق بن عبداللطیف بن اسماعیل قصری؛ میمون شاه بن ابراهیم بن رشید و فضل الله بن عبدالمؤمن بن ابراهیم بن رشید که نوادگان خواجه رشید الدین فضل الله بودند؛ محمد بن یوسف معروف به شمس الائمه کرمانی؛ خواجه مرجان آغا که مدتی حاکم بغداد و از بزرگان دولت جلایری بود<ref>تاریخ حبیب السیر، ج3، ص240.</ref> و محمد بن جنید سکندرانی. یکی از این دست‌خط‌ها، از خود شاه اویس جلایری است که در آن وعده رفع کاستی‌ها را داده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۴۱–۴۴.</ref>


در پایان نسخه چاپی، مطلب ناتمامی با عنوان «ذکر منازل مبارک از مشهد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)» آمده است. در این بخش که تنها چند خط از آن باقی مانده، به منازل حج و منابع آب آنها پرداخته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۵.</ref>
در پایان نسخه چاپی، مطلب ناتمامی با عنوان «ذکر منازل مبارک از مشهد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)» آمده است. در این بخش که تنها چند خط از آن باقی مانده، به منازل حج و منابع آب آنها پرداخته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۴۵.</ref>


نویسنده در میانه رساله، وقتی تعداد منزل‌های راه از ابتدای [[آستان مقدس امام علی(ع)|مشهد امام علی(ع)]] تا مکه را ذکر می‌کند، می‌گوید: «مفصل و مشروح [آن]، بر ظهر نوشته».<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گمانِ برخی،<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۵۱۱.</ref> بر پایه این عبارت، مطلب ناتمام در پایان رساله، همین تفصیل منازل حج بوده است که تنها چند خط آن باقی مانده است.
نویسنده در میانه رساله، وقتی تعداد منزل‌های راه از ابتدای [[آستان مقدس امام علی(ع)|مشهد امام علی(ع)]] تا مکه را ذکر می‌کند، می‌گوید: «مفصل و مشروح [آن]، بر ظهر نوشته».<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گمانِ برخی،<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۵۱۱.</ref> بر پایه این عبارت، مطلب ناتمام در پایان رساله، همین تفصیل منازل حج بوده است که تنها چند خط آن باقی مانده است.


==ویژگی‌ها==
==ویژگی‌ها==


*رساله حجازیه، که در سده هشتم قمری نگاشته شده، یکی از کهن‌ترین سفرنامه‌های حج به نثر فارسی شمرده شده است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۵۰۷.</ref>
*رساله حجازیه، که در سده هشتم قمری نگاشته شده، یکی از کهن‌ترین سفرنامه‌های حج به نثر فارسی شمرده شده است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۵۰۷.</ref>
*نثر رساله، متکلّف و در جاهایی مسجع است. از دیگر ویژگی‌های آن، اشاره‌های پُرشمار به آیات و روایات، بیان اشعار و کاربرد فراوان واژگان عربی است. نمونه‌ای از نثر رساله:<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۳-۳۴.</ref>
*نثر رساله، متکلّف و در جاهایی مسجع است. از دیگر ویژگی‌های آن، اشاره‌های پُرشمار به آیات و روایات، بیان اشعار و کاربرد فراوان واژگان عربی است. نمونه‌ای از نثر رساله:<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۳-۳۴.</ref>
{{گفتاورد
{{گفتاورد
| متن = ارکان و مناسک حج و [[عمره]] که موجب نجاتِ روز قیامت است -کَما یَنْبَغی- اقامت یافت و [[و قوفِ عرفه]] که رافع درجات عرصه عرصات تواند بود، دو نوبت [یوم] الجمعه و یوم السَّبت به حصول موصول گشت -وذلِکَ فَضلُ اللهِ علینا و علی الناس- و [همچن‍]ین تقبیل تربت حضرت رسالت -علیه الصّلوة و السّلام- و زیارتِ «ما بین بَیْتی و مِنْبَری رَوضَةٌ [مِن رِ]یاضِ الجنَّة...» در شأن آن است به فیروزی روزی شد. چنانچه فحوای این ابیات اثبات معنی آن می‌کند.  
| متن = ارکان و مناسک حج و [[عمره]] که موجب نجاتِ روز قیامت است -کَما یَنْبَغی- اقامت یافت و [[و قوفِ عرفه]] که رافع درجات عرصه عرصات تواند بود، دو نوبت [یوم] الجمعه و یوم السَّبت به حصول موصول گشت -وذلِکَ فَضلُ اللهِ علینا و علی الناس- و [همچن‍]ین تقبیل تربت حضرت رسالت -علیه الصّلوة و السّلام- و زیارتِ «ما بین بَیْتی و مِنْبَری رَوضَةٌ [مِن رِ]یاضِ الجنَّة...» در شأن آن است به فیروزی روزی شد. چنانچه فحوای این ابیات اثبات معنی آن می‌کند.  
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
  | نویسنده = کامران محمدحسینی
  | نویسنده = کامران محمدحسینی
}}
}}
*'''تاریخ حبیب السیر'''، غیاث‌الدین خواند میر (م.۹۴۲ق)، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش.
*'''تاریخ حبیب السیر'''، غیاث‌الدین خواند میر (م.۹۴۲ق)، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش.
*'''ترجمه قرآن (انصاریان)'''، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
*'''ترجمه قرآن (انصاریان)'''، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش