پرش به محتوا

چاه اریس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
<br />
<br />
==نام==
==نام==
چاه اَریس، به «اویس»‌نیز خواند شده که به گمان، تصحیف است.<ref>تاریخ مکه المشرفه، ج2، ص138.</ref> واژه «اریس»، به معنای کشاورز، در کاربرد [[شام|شامیان]] به کشاورزان سواحل [[دجله]] و [[فرات]] گفته می‌شد و به آنها نسبت اریسی می‌دادند.<ref>لسان العرب، ج6، ص5؛ تاج العروس، ج8، ص181 «أرس»؛ موسوعه العتبات المقدسه، ج3، ص64.</ref> این چاه، به کشاورزی یهودی به نام اریس تعلق داشته و به نام او، شهرت یافته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص121؛ تاریخ معالم المدینه، ص251.</ref> بر پایه این دیدگاه لغوی، می‌توان گفت که این فرد یهودی، پیشتر در سواحل دجله و فرات کشاورزی می‌کرده و سپس به مدینه کوچیده است. برخی، واژه اریس را برگرفته از واژه عبری «ارّیس» به معنای رئیس دانسته‌اند.<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۸۱ «ارس»؛ دائرة المعارف بستانی، ج۳، ص273.</ref>  
چاه اَریس، به «اویس»‌ نیز خواند شده که به گمان، تصحیف است.<ref>تاریخ مکه المشرفه، ج2، ص138.</ref> واژه «اریس»، به معنای کشاورز، در کاربرد [[شام|شامیان]] به کشاورزان سواحل [[دجله]] و [[فرات]] گفته می‌شد و به آنها نسبت اریسی می‌دادند.<ref>لسان العرب، ج6، ص5؛ تاج العروس، ج8، ص181 «أرس»؛ موسوعه العتبات المقدسه، ج3، ص64.</ref> این چاه، به کشاورزی یهودی به نام اریس تعلق داشته و به نام او، شهرت یافته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص121؛ تاریخ معالم المدینه، ص251.</ref> بر پایه این دیدگاه لغوی، می‌توان گفت که این فرد یهودی، پیشتر در سواحل دجله و فرات کشاورزی می‌کرده و سپس به مدینه کوچیده است. برخی، واژه اریس را برگرفته از واژه عبری «ارّیس» به معنای رئیس دانسته‌اند.<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۸۱ «ارس»؛ دائرة المعارف بستانی، ج۳، ص273.</ref>  


این چاه، به سبب افتادن انگشتر [[حضرت محمد(ص)]] در آن، به نام بئر النبی و بئر الخاتم<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ تاریخ معالم المدینة، ص251، 253، 302.</ref> نیز شناخته می‌شود. به باور برخی، نام اصلی و درست این چاه، بئر الخاتم است زیرا نام بئر الخاتم در تلقی امروزین مردم مدینه کاربرد دارد و اینکه اریس نام منطقه‌ای در نزدیکی [[قبا]]، دارای چند چاه از جمله بئر الخاتم بوده است.<ref>نک:المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255-256.</ref>
این چاه، به سبب افتادن انگشتر [[حضرت محمد(ص)]] در آن، به نام بئر النبی و بئر الخاتم<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ تاریخ معالم المدینة، ص251، 253، 302.</ref> نیز شناخته می‌شود. به باور برخی، نام اصلی و درست این چاه، بئر الخاتم است زیرا نام بئر الخاتم در تلقی امروزین مردم مدینه کاربرد دارد و اینکه اریس نام منطقه‌ای در نزدیکی [[قبا]]، دارای چند چاه از جمله بئر الخاتم بوده است.<ref>نک:المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255-256.</ref>
بر پایه گزارشی، این چاه و زمین‌های اطراف را [[عثمان بن عفان|عثمان]] خرید<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256-257.</ref> و از این رو، از آن به عنوان «صدقه عثمان» یاد کرده‌اند.<ref>نک: تاریخ المدینه، ج1، ص187، ج3، ص1106؛ حجاز در صدر اسلام، ص363.</ref>


==مکان==
==مکان==
چاه اَریس در دو میلی [[مدینه]]<ref group="یادداشت">بیش از سه کیلومتر.</ref> در بستانی در غرب [[مسجد قبا|مسجد قدیم قبا]] قرار داشته است.<ref>سبل الهدی ج7، ص222؛ البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref> بر پایه گزارشی، این چاه و زمین‌های اطراف را [[عثمان بن عفان|عثمان]] خرید<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256-257.</ref> و از این رو، از آن به عنوان «صدقه عثمان» یاد کرده‌اند.<ref>نک: تاریخ المدینه، ج1، ص187، ج3، ص1106؛ حجاز در صدر اسلام، ص363.</ref>
چاه اَریس در دو میلی [[مدینه]]<ref group="یادداشت">بیش از سه کیلومتر.</ref> در بستانی در غرب [[مسجد قبا|مسجد قدیم قبا]] قرار داشته است.<ref>سبل الهدی ج7، ص222؛ البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>  
==وضو و نوشیدن پیامبر(ص)‌ از آن==
==وضو و نوشیدن پیامبر(ص)‌ در آن==
بر پایه گزارشی از ابوموسی اشعری، حضرت محمد(ص) از آب چاه اریس استفاده کرده است.  ظاهراً در روزی که او محافظ پیامبر بوده، حضرت وارد محوطه ساختمان چاه اریس شده و بر جایگاهی که برای نشستن دو سه نفر کفاف می‌کرده، نشسته و با کنار زدن خاک‌ها، دو پای خود را به سمت چاه دراز کرده سپس با آب چاه وضو گرفته‌اند. بعد از آن، به ترتیب ابوبکر و عمر و عثمان با اجازه پیامبر وارد شده و تنها دو نفر نخست در کنار ایشان نشسته و وضو گرفته‌اند.<ref>اثارة الترغیب، ج2، ص364-366.</ref> گاه این گزارش را درباره چاه‌های دیگری غیر از اریس آورده‌اند.<ref>سبل الهدی، ج7، ص228.</ref>
بر پایه برخی منابع [[اهل سنت]] به نقل از ابوموسی اشعری، [[حضرت محمد(ص)]] از آب چاه اریس استفاده کرده است.  ظاهراً در روزی که او محافظ پیامبر(ص) بوده، پیامبر(ص) وارد محوطه ساختمان چاه اریس شده و بر جایگاهی که برای نشستن دو سه نفر کفاف می‌کرده، نشسته و با کنار زدن خاک‌ها، دو پای خود را به سمت چاه دراز کرده، سپس با آب این چاه وضو گرفته است. پس از آن، به ترتیب [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلفای سه‌گانه، با اجازه پیامبر(ص) وارد شده و تنها دو نفر نخست در کنار وی نشسته و وضو گرفته‌اند.<ref>اثارة الترغیب، ج2، ص364-366.</ref> گاه این گزارش را درباره چاه‌های دیگری غیر از اریس آورده‌اند.<ref>سبل الهدی، ج7، ص228.</ref>
 
آنچه از مجموع گزارش‌ها بر می‌آید این است که از چاه اریس، حضرت محمد(ص) استفاده کرده و از آب آن نوشیده و وضو گرفته است.<ref>نک: امتاع الاسماع، ج14، ص567؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص258.</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) به عنوان [[تبرک]]، در آب چاه اریس دمیده است؛<ref>تذکرة بالاخبار، ص155؛ تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> ولی این گزارش گاه با موافقت و گاه با مخالفت برخی حدیث‌شناسان مواجه شده است.<ref>الرحله الورثیلانیه، ج2، ص568.</ref>
 
برخی [[سفرنامه‌نویسی|سفرنامه‌نویسان]] ظاهراً به اقتباس از فرهنگ عمومی آورده‌اند که آب چاه اریس در آغاز تلخ بوده و با متبرک کردن آن از سوی پیامبر(ص)، شیرین شده است.<ref>تذکرة بالاخبار، ص155-156.</ref>
 
 
نیز گاه به پیشنهاد برخی از [[صحابه]] مبنی بر استفاده از آب این چاه در غسل بدن پیامبر(ص) اشاره شده است.<ref>امتاع الاسماع، ج14، ص567.</ref>
 
==انگشتر پیامبر(ص) در آن==
 


آنچه از مجموع گزارشها بر می‌آید این است که از چاه اریس یا بئر الخاتم، پیامبر اکرم(ص) استفاده کرده و از آب آن نوشیده و وضو گرفته است.<ref>نک: امتاع الاسماع، ج14، ص567؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص258.</ref>در نقلی، گزارش داده‌اند که پیامبر(ص) به عنوان تبرک، در آب چاه اریس دمیده است<ref>تذکرة بالاخبار، ص155؛ تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> اما اصل این نقل گاه با موافقت و گاه با مخالفت برخی حدیث‌شناسان مواجه شده است.<ref>الرحله الورثیلانیه، ج2، ص568.</ref> برخی سفرنامه نویسان ظاهراً به اقتباس از فرهنگ عمومی آورده‌اند که آب چاه اریس در آغاز تلخ بوده و با متبرک کردن آن از سوی پیامبر(ص)، شیرین شده است.<ref>تذکرة بالاخبار، ص155-156.</ref> نیزگاه به پیشنهاد برخی از صحابه مبنی بر استفاده از آب این چاه درغسل بدن پیامبر اکرم(ص) اشاره شده است.<ref>امتاع الاسماع، ج14، ص567.</ref>
آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref>بهجه النفوس، ج1، ص306؛ الدرة الثمینه، ص59.</ref> در اطراف آن، بستان‌های سرسبز و قلعه‌های برجسته برقرار بوده است.<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ جغرافیایی تاریخی کشورهای اسلامی، ج1، ص164.</ref> در عین حال، گاه خبر از کمی آب چاه اریس نیز داده‌اند،<ref>البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ الروض المعطار، ص22.</ref> که گمان می‌رود در جهت اشاره به تقدیر الهی دریافت نشدن انگشتر گمشده عثمان، به رغم کمی آب چاه بوده است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص326.</ref> داستان انگشتر را اینگونه آورده‌اند که این انگشتر نبوی به عنوان مهر حکومتی از پیامبر به خلفای بعد از او رسیده و نزد خلفای اول تا سوم نگهداری می‌شد؛<ref>التنبیه و الاشراف، ص254، اسد الغابه، ج4، ص465، البدایة و النهایه، ج5، ص356.</ref> ولی درسال ۳۰ هجری<ref>تاریخ الموصل، ج1، ص61.</ref> هنگامی که عثمان سرچاه اریس، با آن بازی می‌کرد یا به کارگران فرمان می‌راند، در چاه افتاد.<ref>امتاع الاسماع، ج7، ص47.</ref> سپس خالی کردن آب چاه و تلاش‌های بسیار نتیجه نداد و اثری از انگشتر یافت نشد. برخی آورده‌اند که شورش علیه عثمان و کشته شدن او، پس از گم شدن این انگشتر بود زیرا به زعم اینان با افتادن انگشتر در چاه، برکت آن به پایان رسید.<ref>اسد الغابه، ج4، ص465، التعریف بماآنست الهجره، ص151 نیز نک:تاریخ المدینه، ج3، ص1107.</ref> در عین حال، گم شدن انگشتر نبوی به [[چاه قریصه|چاه قُریصه]]<ref>سبل الهدی، ج7، ص230.</ref> و [[چاه یسره]]<ref>وفاء الوفاج، 3، ص142.</ref> هم نسبت داده شده و گاه گفته‌اند که انگشتر از دست عثمان در چاه خریف در منطقه اریس افتاد،<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256.</ref> که احتمال می‌رود نام چاه خریف را برای چاه اریس به کار برده باشند. احتمال یکبار رخ‌دادن گم شدن انگشتر و اشتباه گزارشگران و فراموش کردن نام چاه وجود دارد. احتمال دیگر این است که انگشتر از دست عثمان در چاه اریس افتاده و هیچگاه یافت نشده اما پیشتر از دست خود پیامبر(ص) در چاه قریصه افتاده اما ظاهراً آن را پیدا کرده‌اند.


==انگشتر نبوی در آن==
آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref>بهجه النفوس، ج1، ص306؛ الدرة الثمینه، ص59.</ref>در اطراف آن، بستانهای سرسبز و قلعه‌های برجسته برقرار بوده است.<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ جغرافیایی تاریخی کشورهای اسلامی، ج1، ص164.</ref>در عین حال، گاه خبر ازکمی آب چاه اریس هم داده‌اند<ref>البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ الروض المعطار، ص22.</ref> که گمان می‌رود در جهت اشاره به تقدیر الهی در یافت نشدن انگشتر گمشده عثمان، به رغم کمی آب چاه بوده است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص326.</ref>داستان انگشتر را اینگونه آورده‌اند که این انگشتر نبوی به عنوان مهر حکومتی از پیامبر به خلفای بعد از او رسیده و نزد خلفای اول تا سوم نگهدای می‌شد<ref>التنبیه و الاشراف، ص254، اسد الغابه، ج4، ص465، البدایة و النهایه، ج5، ص356.</ref>اما درسال سی‌ام هجری<ref>تاریخ الموصل، ج1، ص61.</ref> هنگامی که عثمان سرچاه اریس، با آن بازی می‌کرد یا به کارگران فرمان می‌راند، در چاه افتاد.<ref>امتاع الاسماع، ج7، ص47.</ref>سپس خالی کردن آب چاه و تلاش‌های بسیار نتیجه نداد و اثری از انگشتر یافت نشد. برخی آورده‌اند که شورش علیه عثمان و کشته شدن او، بعد از گم شدن این انگشتر بود زیرا به زعم اینان با افتادن انگشتر در چاه، برکت آن به پایان رسید.<ref>اسد الغابه، ج4، ص465، التعریف بماآنست الهجره، ص151 نیز نک:تاریخ المدینه، ج3، ص1107.</ref>در عین حال، گم شدن انگشتر نبوی به چاه قُریصه*<ref>سبل الهدی، ج7، ص230.</ref> و چاه یسره*<ref>وفاء الوفاج، 3، ص142.</ref> هم نسبت داده شده و گاه گفته‌اند که انگشتر از دست عثمان در چاه خریف درمنطقه اریس افتاد<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256.</ref>که احتمال می‌رود نام چاه خریف را برای چاه اریس به کار برده باشند. احتمال یکبار رخ‌دادن گم شدن انگشتر و اشتباه گزارشگران و فراموش کردن نام چاه وجود دارد. احتمال دیگر این است که انگشتر از دست عثمان در چاه اریس افتاده و هیچگاه یافت نشده اما پیشتر از دست خود پیامبر در چاه قریصه افتاده اما ظاهراً آن را پیدا کرده‌اند. (چاه قریصه)


ابن نجار(۶۴۳ق) عمق چاه اریس را ۱۴ذراع و یک شِبر (بیش از۷متر)، پهنایش را ۵ ذراع (دو و نیم متر) و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع (یک و نیم متر) اندازه گرفته است<ref>الدرة الثمینه، ص60؛ التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref>یک سده بعد، مطری(۷۴۱ق) موقعیت چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای بنی حسین (امرای مدینه) توصیف کرده<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص149.</ref> و افزوده که در نزدیک چاه اریس، خانه‌ای جهت سکونت خادمان مسجد قبا وقلعه‌هایی برای نگهبانی، ساخته شده است.<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> نجم الدین یوسف رومی(۷۳۵ق) از وزیران عهد ممالیک، پله‌هایی تا رسیدن به آب برای چاه ساخت.<ref>تاریخ المدینه المنوره، إبن فرحون، ص242.</ref>سپس چاه اریس را درسال ۷۱۴ق. فردی با نام شیخ صفی الدین ابوبکر بن احمد سلامی بازسازی کرد و تا محل آب، برای آن پله و جاپا تعبیه نمود<ref>بهجة النفوس، ج1، ص306.</ref> سپس در دوره عثمانی این پله‌ها بازسازی شد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> سمهودی (م۹۱۱ق)خبر تعمیر پله‌های چاه از سوی نجم الدین رومی و سپس صفی الدین سلامی را بررسی کرده و احتمال داده که کار سلامی، نخست صورت گرفته و سپس رومی تعمیر آن را ادامه داده و تکمیل کرده است. در زمان سمهودی چاه اریس در ملکیت فردی با نام برهان الدین قطان بوده و بر سر استفاده از آن با یکی از مالکان باغ‌های نزدیک، اختلاف داشته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص123-124.</ref>
ابن نجار (۶۴۳ق)، عمق چاه اریس را ۱۴ ذراع و یک شِبر،<ref group="یادداشت">بیش از۷ متر.</ref> پهنایش را ۵ ذراع<ref group="یادداشت">دو و نیم متر.</ref> و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع<ref group="یادداشت">یک و نیم متر.</ref> اندازه گرفته است.<ref>الدرة الثمینه، ص60؛ التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> یک سده پس از آن، مطری (۷۴۱ق) موقعیت چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای بنی حسین<ref>[[امرای مدینه]].</ref> توصیف کرده<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص149.</ref> و افزوده که در نزدیک چاه اریس، خانه‌ای جهت سکونت خادمان [[مسجد قبا]] و قلعه‌هایی برای نگهبانی، ساخته شده است.<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> نجم الدین یوسف رومی (۷۳۵ق)، از وزیران عهد ممالیک، پله‌هایی تا رسیدن به آب برای چاه ساخت.<ref>تاریخ المدینه المنوره، إبن فرحون، ص242.</ref> سپس چاه اریس را درسال ۷۱۴ق. فردی با نام شیخ صفی الدین ابوبکر بن احمد سلامی بازسازی کرد و تا محل آب، برای آن پله و جاپا تعبیه نمود.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص306.</ref> سپس در [[دولت عثمانی|دوره عثمانی]] این پله‌ها بازسازی شد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> سمهودی (م۹۱۱ق)، خبر تعمیر پله‌های چاه از سوی نجم الدین رومی و سپس صفی الدین سلامی را بررسی کرده و احتمال داده که کار سلامی، نخست صورت گرفته و سپس رومی تعمیر آن را ادامه داده و تکمیل کرده است. در زمان سمهودی، چاه اریس در ملکیت فردی با نام برهان الدین قطان بوده و بر سر استفاده از آن با یکی از مالکان باغ‌های نزدیک، اختلاف داشته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص123-124.</ref>


==امروزه==
==امروزه==
جای چاه اریس تا پیش از بازسازی مسجد قبا مشخص بوده<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253.</ref> اما امروزه به دنبال توسعه مسجد در داخل مسجد واقع شده است.<ref>اطلس تاریخ اسلام، ص306.</ref> اکنون در ضلع غربی مسجد قبا، حوض و آبشاری هست که به گفته برخی از شاهدان، همان محل قدیمی چاه اریس است. بر روی چاه اریس پیش از خرابی و توسعه مسجد قبه ای بوده است.<ref>تاریخ مدینه صنعاء، ص662، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref> این توصیف را برخی دیگر با گفتن اینکه محل قدیم چاه اریس در مقابل درغربی میانه مسجد قبا در فاصله ۵۰متری درسنگفرش پیاده‌رو خیابان اسفالته خیابان قرار دارد، بیان کرده‌اند.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254، المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>
جای چاه اریس تا پیش از بازسازی [[مسجد قبا]] مشخص بوده<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253.</ref> اما امروزه به دنبال توسعه مسجد در داخل مسجد واقع شده است.<ref>اطلس تاریخ اسلام، ص306.</ref> اکنون در ضلع غربی مسجد قبا، حوض و آبشاری هست که به گفته برخی از شاهدان، همان محل قدیمی چاه اریس است. بر روی چاه اریس پیش از خرابی و توسعه مسجد قبه ای بوده است.<ref>تاریخ مدینه صنعاء، ص662، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref> این توصیف را برخی دیگر با گفتن اینکه محل قدیم چاه اریس در مقابل درغربی میانه مسجد قبا در فاصله ۵۰متری درسنگفرش پیاده‌رو خیابان اسفالته خیابان قرار دارد، بیان کرده‌اند.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254، المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش