پرش به محتوا

ابوالقاسم اکاف نیشابوری: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
جز (ابرابزار)
(ابرابزار)
خط ۱۹: خط ۱۹:
| اجازه روایت از    =علی بن عبدالله الحیری، عبدالغفار شیروی
| اجازه روایت از    =علی بن عبدالله الحیری، عبدالغفار شیروی
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به   =
| اجازه روایت به =
| اجازه اجتهاد به =
| اجازه اجتهاد به =
| تالیفات          =
| تالیفات          =
| سایر              =فقیه شافعی
| سایر              =فقیه شافعی
خط ۴۲: خط ۴۲:
{{شعر
{{شعر
|سبک نگارش=ساده
|سبک نگارش=ساده
|عرض=40
|عرض=
|تراز=چپ
|تراز=چپ
|رنگ بالا=
|رنگ بالا=
خط ۵۰: خط ۵۰:
|م|'''نصیحت ابوالقاسم اکاف به سلطان سنجر'''
|م|'''نصیحت ابوالقاسم اکاف به سلطان سنجر'''
|خواجهٔ اکاف آن برهان دین|گفت سنجر را که ای سلطان دین
|خواجهٔ اکاف آن برهان دین|گفت سنجر را که ای سلطان دین
|واجبم آید بتو دادن زکات|زانکه تو درویش حالی در حیات
|واجبم آید به تو دادن زکات|زانکه تو درویش حالی در حیات
|گر ترا ملک وزری هست این زمان|هست آن جمله ازان مردمان
|گر ترا ملک و زری هست این زمان|هست آن جمله از آن مردمان
|کردهٔ از خلق حاصل آن همه|بر تو واجب می‌شود تاوان همه
|کرده ای از خلق حاصل آن همه|بر تو واجب می‌شود تاوان همه
|چون از آن خود نبودت هیچ چیز|زین همه منصب چه سودت هیچ نیز
|چون از آن خود نبودت هیچ چیز|زین همه منصب چه سودت هیچ نیز
|از همه کس گر چه داری بیشتر|میندانم کس ز تو درویشتر<ref>عطار نیشابوری، مصیبت‌نامه، بخش هفتم</ref>}}
|از همه کس گر چه داری بیشتر|می‌ندانم کس ز تو درویشتر<ref>عطار نیشابوری، مصیبت‌نامه، بخش هفتم</ref>}}


ابوالقاسم پس از مکه مدتی در [[بغداد]] ساکن گشت و آن‌گاه به[[نیشابور]] بازگشت.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> گفته‌اند که وی در زهد و ورع یگانه روزگار بود. از او به عنوان ضرب‌المثل در پاکی و ترک دنیا یاد می‌شد. به‌اندک مال حلال راضی بود. بسیار انفاق می‌کرد و از کارهای ویژه‌اش گرفتن بینی هنگام انفاق عطریات بود تا حتی همین اندازه نیز از بوی آن لذت نبرد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸–۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>
ابوالقاسم پس از مکه مدتی در [[بغداد]] ساکن گشت و آن‌گاه به[[نیشابور]] بازگشت.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> گفته‌اند که وی در زهد و ورع یگانه روزگار بود. از او به عنوان ضرب‌المثل در پاکی و ترک دنیا یاد می‌شد. به‌اندک مال حلال راضی بود. بسیار انفاق می‌کرد و از کارهای ویژه‌اش گرفتن بینی هنگام انفاق عطریات بود تا حتی همین اندازه نیز از بوی آن لذت نبرد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸–۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
  | جعبه اطلاعات = شد<!--شد، -->
  | جعبه اطلاعات = شد<!--شد،>
  | عنوان‌بندی = شد
  | عنوان‌بندی = شد
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | عکس = <!--شد، -->
  | عکس = <!--شد،>
  | جعبه نقل قول = <!--شد، -->
  | جعبه نقل قول = <!--شد،>
  | پیوند به بیرون = <!--شد، -->
  | پیوند به بیرون = <!--شد،>
  | مطالعه بیشتر = <!--شد، -->
  | مطالعه بیشتر = <!--شد،>
  | پانویس و منابع = شد
  | پانویس و منابع = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
}}<onlyinclude>
}}<onlyinclude>
[[رده:مدفونان در نیشابور]]
[[رده:فقیهان شافعی]]
[[رده:مدرسان در مکه]]
[[رده:ایرانیان مقیم مکه در سده ششم]]