آل ابینمی: تفاوت میان نسخهها
جز
←آل ابینمی دوم
Seyedjavad (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
Seyedjavad (بحث | مشارکتها) جز (←آل ابینمی دوم) |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
آنان فرزندان شریف محمد ابینمی ثانی بن برکات و از زیرمجموعههای اشراف آل ابینمی اول هستند. به آنان ذوو نمی و آل ابینمی بن برکات گفته میشود و افراد این خاندان را نُمَوی میخوانند.<ref>الضوء اللامع، ج۳، ص۱۶۴، ۲۲۳؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵.</ref> حکومت آل ابینمی ثانی از نیمه اول قرن دهم تا اواخر نیمه اول قرن چهاردهم ادامه داشت. بنیبرکات و بنیثقبه همه از نسل اویند.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> | آنان فرزندان شریف محمد ابینمی ثانی بن برکات و از زیرمجموعههای اشراف آل ابینمی اول هستند. به آنان ذوو نمی و آل ابینمی بن برکات گفته میشود و افراد این خاندان را نُمَوی میخوانند.<ref>الضوء اللامع، ج۳، ص۱۶۴، ۲۲۳؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵.</ref> حکومت آل ابینمی ثانی از نیمه اول قرن دهم تا اواخر نیمه اول قرن چهاردهم ادامه داشت. بنیبرکات و بنیثقبه همه از نسل اویند.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> | ||
ابونمی دوم در سال ۹۱۱ق. زاده شد. مادرش غبیه بنت حمیدان بن شامان حسینی بود. او به سال ۹۱۸ق. در سنین کودکی با پدرش برکات در حکمرانی مکه، از سوی سلطان غوری شریک بود<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۴۵۵.</ref> و پس از درگذشت پدر، مستقلا به حکمرانی پرداخت.<ref>اشراف الحجاز، ص۳۶.</ref> عثمانیان نیز که در این زمان با فتح شام و مصر و برانداختن ممالیک مصر (۹۲۳ق.) بر حجاز سلطه یافته بودند، ابونمی را در حکمرانیاش باقی نهادند.<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۴۵۵.</ref> وی پیش از این، ازسوی پدرش برای تبعیت از عثمانی با کلیدهای مکه و هدایای قیمتی به قاهره فرستاده شده بود و سلطان سلیم از وی استقبال کرده، او را بسیار گرامی داشته و مبالغی برای توزیع میان اهالی حرمین در اختیار او نهاده بود.<ref>اشراف الحجاز، ص۳۰.</ref> ابونمی در سال ۹۴۵ق. پسرش احمد را با تأیید سلطان سلیم عثمانی* شریک حکمرانی خود کرد؛ اما وی در روزگار حیات پدر به سال ۹۶۱ق. از دنیا رفت. از این رو پسر دیگر خود حسن بن محمد را که بزرگترین فرزندش بود، در حکومت مکه شریک ساخت. دولت عثمانی در سال ۹۷۴ق. افزون بر مکه، حکومت جده، مدینه، ینبع و تمام حجاز از خیبر تا حَلْی و نجد را به ابونمی تفویض کرد. مدت حکومت وی اعم از مشترک و مستقل حدود ۷۳ سال به درازا انجامید.<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۲۵۲؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۷.</ref> وی نزد اهل مکه به صاحب قانون معروف بود؛ زیرا انساب را گرد آورده و برای آن قانون وضع کرده بود.<ref>الاعلام، ج۶، ص۵۲.</ref> او در میان اشراف از نظر عقل، فضل، دانش و تدبیر امور در مقامی بس نیکو قرار داشت.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> مردم از وی حساب میبردند و صاحب منصبان عثمانی نیز منزلتش را پاس میداشتند و تدبیر او را در رفع فتنهها و پایین نگاه داشتن قیمتها تأیید میکردند. در روزگار حکومت او، مکه در آرامش کامل به سر میبرد و هیچگونه آشوب و هیجانی را شاهد نبود.<ref>اتحاف فضلاء الزمن، ج۲، ص۵۶۰، ۵۶۵.</ref> از رویدادهای مهم زمان او، حمله سپاهیان پرتغال به جده بود که ابونمی با اعلان جهاد، لشکری انبوه فراهم آورد و مانع ورود آنان شد که نزدیک جده موضع گرفته بودند. گزارش کردهاند که | ===ابونمی دوم=== | ||
ابونمی دوم در سال ۹۱۱ق. زاده شد. مادرش غبیه بنت حمیدان بن شامان حسینی بود. او به سال ۹۱۸ق. در سنین کودکی با پدرش برکات در حکمرانی مکه، از سوی سلطان غوری شریک بود<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۴۵۵.</ref> و پس از درگذشت پدر، مستقلا به حکمرانی پرداخت.<ref>اشراف الحجاز، ص۳۶.</ref> عثمانیان نیز که در این زمان با فتح شام و مصر و برانداختن ممالیک مصر (۹۲۳ق.) بر حجاز سلطه یافته بودند، ابونمی را در حکمرانیاش باقی نهادند.<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۴۵۵.</ref> وی پیش از این، ازسوی پدرش برای تبعیت از عثمانی با کلیدهای مکه و هدایای قیمتی به قاهره فرستاده شده بود و سلطان سلیم از وی استقبال کرده، او را بسیار گرامی داشته و مبالغی برای توزیع میان اهالی حرمین در اختیار او نهاده بود.<ref>اشراف الحجاز، ص۳۰.</ref> ابونمی در سال ۹۴۵ق. پسرش احمد را با تأیید سلطان سلیم عثمانی* شریک حکمرانی خود کرد؛ اما وی در روزگار حیات پدر به سال ۹۶۱ق. از دنیا رفت. از این رو پسر دیگر خود حسن بن محمد را که بزرگترین فرزندش بود، در حکومت مکه شریک ساخت. دولت عثمانی در سال ۹۷۴ق. افزون بر مکه، حکومت جده، مدینه، ینبع و تمام حجاز از خیبر تا حَلْی و نجد را به ابونمی تفویض کرد. مدت حکومت وی اعم از مشترک و مستقل حدود ۷۳ سال به درازا انجامید.<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۲۵۲؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۷.</ref> وی نزد اهل مکه به صاحب قانون معروف بود؛ زیرا انساب را گرد آورده و برای آن قانون وضع کرده بود.<ref>الاعلام، ج۶، ص۵۲.</ref> او در میان اشراف از نظر عقل، فضل، دانش و تدبیر امور در مقامی بس نیکو قرار داشت.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> مردم از وی حساب میبردند و صاحب منصبان عثمانی نیز منزلتش را پاس میداشتند و تدبیر او را در رفع فتنهها و پایین نگاه داشتن قیمتها تأیید میکردند. در روزگار حکومت او، مکه در آرامش کامل به سر میبرد و هیچگونه آشوب و هیجانی را شاهد نبود.<ref>اتحاف فضلاء الزمن، ج۲، ص۵۶۰، ۵۶۵.</ref> از رویدادهای مهم زمان او، حمله سپاهیان پرتغال به جده بود که ابونمی با اعلان جهاد، لشکری انبوه فراهم آورد و مانع ورود آنان شد که نزدیک جده موضع گرفته بودند. گزارش کردهاند که ابونمی، خود، در صفوف نخست مدافعان جای داشت.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۱۷.</ref> | |||
عزالدین جماز بن شیحه حسینی، امیر مدینه، با ابونمی دشمنی داشت و میان ایشان درگیریهای فراوان رخ داد. در این درگیریها عزالدین بسیاری از بنیحسن و بنیحسین را کشت.<ref>عقد الجمان، ج۱، ص۲۸۰.</ref> از دیگر رویدادهای عصر او، کشته شدن دانشمند ایرانی حسین استرآبادی است که در پی گفتوگویی علمی با ملا عارف و ابوالمعین سمرقندی در مدرسه کلبرجه در مجاورت باب صفا رخ داد. با اوج گرفتن گفتوگو، او را نزد قاضی بردند و شهادت دادند که ضدّ خلیفه دوم سخن گفته است. از این رو به رغم میل قاضی، با تحریک آن دو، عوام حسین استرآبادی را کشتند و بر پایه برخی گزارشها جنازهاش را سوزاندند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۱۶-۴۱۷.</ref> از واکنش ابونمی در این ماجرا گزارشی در دست نیست. | عزالدین جماز بن شیحه حسینی، امیر مدینه، با ابونمی دشمنی داشت و میان ایشان درگیریهای فراوان رخ داد. در این درگیریها عزالدین بسیاری از بنیحسن و بنیحسین را کشت.<ref>عقد الجمان، ج۱، ص۲۸۰.</ref> از دیگر رویدادهای عصر او، کشته شدن دانشمند ایرانی حسین استرآبادی است که در پی گفتوگویی علمی با ملا عارف و ابوالمعین سمرقندی در مدرسه کلبرجه در مجاورت باب صفا رخ داد. با اوج گرفتن گفتوگو، او را نزد قاضی بردند و شهادت دادند که ضدّ خلیفه دوم سخن گفته است. از این رو به رغم میل قاضی، با تحریک آن دو، عوام حسین استرآبادی را کشتند و بر پایه برخی گزارشها جنازهاش را سوزاندند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۱۶-۴۱۷.</ref> از واکنش ابونمی در این ماجرا گزارشی در دست نیست. | ||
سرانجام ابونمی در نهم محرم ۹۹۲ق. درگذشت و در مکه به خاک سپرده شد. محدوده حکومت او در سایر مناطق حجاز و نیز بخشی از نجد امتداد داشت.<ref>منائح الکرم، ج۳، ص۳۴۶-۳۴۹؛ تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۵۵۹.</ref> وی فرزندانی بسیار داشت. بنیحسن، بنیزید، بنیبرکات و بنیثقبه همه از نسل اویند.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> | سرانجام ابونمی در نهم محرم ۹۹۲ق. درگذشت و در مکه به خاک سپرده شد. محدوده حکومت او در سایر مناطق حجاز و نیز بخشی از نجد امتداد داشت.<ref>منائح الکرم، ج۳، ص۳۴۶-۳۴۹؛ تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۵۵۹.</ref> وی فرزندانی بسیار داشت. بنیحسن، بنیزید، بنیبرکات و بنیثقبه همه از نسل اویند.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> | ||
===شریف حسن=== | |||
پس از ابونمی دوم، فرزندش شریف حسن در سال ۹۹۲ق. حکمرانی را به دست گرفت. او را به علم و ادب و اجرای عدالت در کارهای خود و صفات برجسته اخلاقی ستودهاند.<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۴۶۲؛ تاریخ امراء مکه، ص۲۱۸؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۷.</ref> او سرسلسله اشراف حسنی حکومتگر پس از خود است.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> از خدمات او بنای دارالسعاده مکه است که آن را جایگاهی برای حکمرانی خویش و جانشینان پس از خود قرار داد.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۴.</ref> در زمان او ساکنان مکه چند برابر شدند و کاروانهای حج و مهاجران و مجاوران مکه رو به فزونی نهادند.<ref>فی رحاب البیت العتیق، ج۱، ص۴۳.</ref> | پس از ابونمی دوم، فرزندش شریف حسن در سال ۹۹۲ق. حکمرانی را به دست گرفت. او را به علم و ادب و اجرای عدالت در کارهای خود و صفات برجسته اخلاقی ستودهاند.<ref>سمط النجوم، ج۲، ص۴۶۲؛ تاریخ امراء مکه، ص۲۱۸؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۷.</ref> او سرسلسله اشراف حسنی حکومتگر پس از خود است.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۳.</ref> از خدمات او بنای دارالسعاده مکه است که آن را جایگاهی برای حکمرانی خویش و جانشینان پس از خود قرار داد.<ref>سفرنامه حجاز، ص۱۸۴.</ref> در زمان او ساکنان مکه چند برابر شدند و کاروانهای حج و مهاجران و مجاوران مکه رو به فزونی نهادند.<ref>فی رحاب البیت العتیق، ج۱، ص۴۳.</ref> | ||
===پایان حکومت خاندان ابونمی بر مکه=== | |||
پس از درگذشت شریف حسن در سال ۱۰۱۰ق. فرزندش ابوطالب در همان سال به حکومت مکه رسید و تا سال ۱۰۱۲ق. حکمرانی کرد. اختلاف او با شریف ادریس بن حسن موجب شد تا از سال ۱۰۱۰ق. حکومت مکه به تناوب میان او، ادریس، محسن بن حسین و احمد بن عبدالمطلب بن حسن دست به دست شود. با وجود این، ادریس ۲۲ سال حکومت کرد و پس از برکناری در ۱۰۳۴ق. درگذشت. برادرش فهید بن حسن مدتی در حکمرانی با او شریک بود. در سال ۱۰۳۴ق. اشراف بر حکمرانی محسن که پیش از آن نیز با ادریس شراکت داشت، سازش کردند و سلطان عثمانی نیز حکومتش را پذیرفت. او تا سال ۱۰۳۷ق. بر مکه حکومت کرد و سال بعد در یمن درگذشت و در صنعا به خاک سپرده شد. | پس از درگذشت شریف حسن در سال ۱۰۱۰ق. فرزندش ابوطالب در همان سال به حکومت مکه رسید و تا سال ۱۰۱۲ق. حکمرانی کرد. اختلاف او با شریف ادریس بن حسن موجب شد تا از سال ۱۰۱۰ق. حکومت مکه به تناوب میان او، ادریس، محسن بن حسین و احمد بن عبدالمطلب بن حسن دست به دست شود. با وجود این، ادریس ۲۲ سال حکومت کرد و پس از برکناری در ۱۰۳۴ق. درگذشت. برادرش فهید بن حسن مدتی در حکمرانی با او شریک بود. در سال ۱۰۳۴ق. اشراف بر حکمرانی محسن که پیش از آن نیز با ادریس شراکت داشت، سازش کردند و سلطان عثمانی نیز حکومتش را پذیرفت. او تا سال ۱۰۳۷ق. بر مکه حکومت کرد و سال بعد در یمن درگذشت و در صنعا به خاک سپرده شد. | ||