خانه حضرت خدیجه(س): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←گالری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
*علی طبری (م. ۱۰۷۰ق) از سه مکان زیارتی جدا در این محل ـ [[مولد فاطمه]]، خانه [[حضرت خدیجه (س)|حضرت خدیجه(س)]] و [[قبة الوحی]] ـ یاد کرده که هر کدام دری جداگانه داشتهاند.<ref>الأرج المسکی فی التاریخ المکی، ص 70.</ref> | *علی طبری (م. ۱۰۷۰ق) از سه مکان زیارتی جدا در این محل ـ [[مولد فاطمه]]، خانه [[حضرت خدیجه (س)|حضرت خدیجه(س)]] و [[قبة الوحی]] ـ یاد کرده که هر کدام دری جداگانه داشتهاند.<ref>الأرج المسکی فی التاریخ المکی، ص 70.</ref> | ||
*نویسنده مرآة الحرمین (تألیف: ۱۳۱۸–۱۳۲۵ق) درباره مشاهداتش از خانه و اشیای درون آن، تاریخچهای از تعمیرات و بازسازیهای آن نیز به دست داده است.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص 189ـ 192.</ref> | *نویسنده مرآة الحرمین (تألیف: ۱۳۱۸–۱۳۲۵ق) درباره مشاهداتش از خانه و اشیای درون آن، تاریخچهای از تعمیرات و بازسازیهای آن نیز به دست داده است.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص 189ـ 192.</ref> | ||
*محمد حسین هیکل (م.1376ق) نویسنده مصری که در سال 1354ق از این مکان بازدید کرده است، در این باره می نویسد : وهابی ها ... محل ولادت حضرت فاطمه (س) را تخریب کرده اند و در حال حاضر این محل فضای خالی است و اثری از آن نیست.<ref>فی منزل الوحی، ص 227.</ref> | |||
*محمد لطفی جمعه نیز در سفرنامه خود ضمن تایید تخریب خانه چنین می نویسد: برایم مهم نبود که آن را یک زمین خالی ببینم، تا زمانی که همان نقطه را می بینم.<ref>الأیام المبرورة فی البقاع المقدسه، ص 78.</ref> | |||
*در جمادی اول سال 1370ق ملک عبدالعزیز اجازه ساخت ساختمانی برای مدرسه حفظ قرآن کریم در زمین خانه حضرت خدیجه(س) را به شیخ عباس یوسف قطان داد.<ref>دار سیدة خدیجه بنت خویلد، ص 58؛ اعلام الحجاز في القرن الرابع عشر، ص 85.</ref> | |||
*سر انجام | |||
===سفرنامههای ایرانی=== | ===سفرنامههای ایرانی=== | ||
خانه [[حضرت خدیجه (س)|حضرت خدیجه(س)]] از مکانهای زیارتی عموم حجگزاران به ویژه شیعیان ایرانی بوده و در بسیاری از سفرنامههای حج ایرانیان، این مکان وصف شده است.<ref>نک: پنجاه سفرنامه حج قاجاری،ص 102؛ سفرنامه مکه، حسام السلطنه، ص 529؛</ref> | خانه [[حضرت خدیجه (س)|حضرت خدیجه(س)]] از مکانهای زیارتی عموم حجگزاران به ویژه شیعیان ایرانی بوده و در بسیاری از سفرنامههای حج ایرانیان، این مکان وصف شده است.<ref>نک: پنجاه سفرنامه حج قاجاری،ص 102؛ سفرنامه مکه، حسام السلطنه، ص 529؛</ref> |