بنینضیر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در اینکه بنینضیر بنیاسرائیلی هستند یا از عربهای یهودی [[قبیله جذام]] میباشند، دیدگاهها متفاوت است. در هر صورت خواستگاه آنان [[شامات]] بوده و به خاطر آگاهی از ظهور [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[حجاز]] به این منطقه مهاجرت کردند. از تاریخ سکونت آنان در [[یثرب]] اطلاع دقیقی در دست نیست. آنان اول در منطقه [[سافله]] مدینه ساکن شدند و بعد از یافتن مناطق مستعد شهر، به منطقه عالیه و نزدیکی [[نجد]] تغییر مکان دادند و در آنجا دژهای مستحکمی بنا کردند. | در اینکه بنینضیر بنیاسرائیلی هستند یا از عربهای یهودی [[قبیله جذام]] میباشند، دیدگاهها متفاوت است. در هر صورت خواستگاه آنان [[شامات]] بوده و به خاطر آگاهی از ظهور [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[حجاز]] به این منطقه مهاجرت کردند. از تاریخ سکونت آنان در [[یثرب]] اطلاع دقیقی در دست نیست. آنان اول در منطقه [[سافله]] مدینه ساکن شدند و بعد از یافتن مناطق مستعد شهر، به منطقه عالیه و نزدیکی [[نجد]] تغییر مکان دادند و در آنجا دژهای مستحکمی بنا کردند. | ||
روابط بنینضیر با دیگر قبایل یهودی یثرب تبعیضآمیز بود و آنان با همپیمانی با بتپرستان در [[جنگهای جاهلی]] با قبایل یهودی جنگیدند. آنان با اوسیان همپیمان بودند اما در جریان پیمانشکنی آنان با [[پیامبر]]، اوسیان در مقابل بنینضیر قرار گرفتند و این مایه شگفتی آنان گردید. | |||
اقتصاد بنینضیر بر باغداری و دامداری استوار بود. داشتن باغهای وسیع خرما و نیز انتقال به منطقه عالیه یثرب موجب رونق اقتصادی و ثروتمندشدن آنها گردید. بنینضیر از جایگاه دینی بهتری نسبت به قبایل یهودی دیگر برخوردار بودند به طوری که مردم برای گشایش کارها به آنان نذر میکردند و در مورد پیامبر آخرالزمان و نشانههایش از آنان سؤال میکردند. | |||
با ورود پیامبر(ص) به مدینه ایشان با قبایل یهودی مخصوصا بنینضیر پیمان بستند. اما آنان به پیمان خود پایبند نبودند و بارها سعی در قتل پیامبر داشتند اما ایشان از طریق [[وحی]] پی به حیله آنان برده بود. این پیمانشکنیها و توطئهها مقدمات غزوه بنینضیر را فراهم کرد. | |||
پیامبر(ص) با گماردن [[ابنام مکتوم]] بر مدینه به سوی بنینضیر حرکت کردند و فرماندهی جنگ را به [[امام علی(ع)]] سپردند. بعد از 15 تا 20 روز محاصره بنینضیر تسلیم پیامبر شده و مجبور به مهاجرت شدند. | |||
از آنجا که جنگی در نگرفته بود اموال برجای مانده در حکم غنیمت نبود و تصرّف در آن به اختیار پیامبر بود. از این رو رسول خدا(ص) با توافق [[انصار]] آن را میان مهاجران تقسیم کرد تا وظیفه حمایت از مهاجران توسط انصار پایان پذیرد. | |||
بعد از رحلت پیامبر زمینهایی که وقف پیامبر بود و به گواهی امام علی به وقف [[حضرت فاطمه]] درآمده بود، توسط [[ابوبکر]] و بعدها توسط خلفای دیگر مصادره شد. | |||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
بنینضیر از قبایل اثرگذار یهودی مدینه در دوران [[پیامبر]] و پیش از آن بودند. روابط گسترده این قبیله با دیگر قبایل، توان بالای نظامی و اقتصادی و نیز دامنه نفوذ فرهنگی آنها موجب چنین جایگاهی شده بود. روابط ستیزآمیز و احتجاجهای دینی میان [[مسلمانان]] و [[یهود]] و تاثیر غیر مستقیم آنها در جنگهایی چون [[سویق]]، [[احزاب]]، [[بنیقریظه]] و [[خیبر]] برخاسته از همین موقعیت بود. از برجستهترین سران این قبیله میتوان به [[سلام بن مشکم]] و [[حیی بن اخطب]] اشاره کرد. | بنینضیر از قبایل اثرگذار یهودی مدینه در دوران [[پیامبر]] و پیش از آن بودند. روابط گسترده این قبیله با دیگر قبایل، توان بالای نظامی و اقتصادی و نیز دامنه نفوذ فرهنگی آنها موجب چنین جایگاهی شده بود. روابط ستیزآمیز و احتجاجهای دینی میان [[مسلمانان]] و [[یهود]] و تاثیر غیر مستقیم آنها در جنگهایی چون [[سویق]]، [[احزاب]]، [[بنیقریظه]] و [[خیبر]] برخاسته از همین موقعیت بود. از برجستهترین سران این قبیله میتوان به [[سلام بن مشکم]] و [[حیی بن اخطب]] اشاره کرد. | ||
خط ۵۸: | خط ۶۶: | ||
بر پایه گزارشهایی، انتقال بنینضیر به [[عالیه]]، بر بهبود وضع اقتصادی آنها تاثیر مستقیم نهاد. به گفته سران این قبیله، آن چه مایه برتری آنها میان دیگر یهود شد، ثروت آنها بود.<ref>الطبقات، ج2، ص13؛معجم البلدان، ج1، ص446.</ref> بنینضیر به تدریج توانستند گنجینهای گرانبها از گوهرها و زیورها فراهم سازند<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص745؛الفائق، ج2، ص252.</ref> و آن را در پوست شتر نگهداری میکردند.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص464؛الطبقات، ج2، ص110.</ref> بر پایه روایتی، برخی سران ثروتمند بنینضیر یاران مهاجر و تهیدست پیامبر به ویژه [[اصحاب صفّه]] را تمسخر میکردند. در پی آن، آیاتی نازل شد تا به [[مؤمنان]] بشارت دهد که در [[قیامت]] برتر از آنها خواهند بود و خداوند به هرکه بخواهد، بدون حساب روزی میبخشد.<ref>مجمع البیان، ج2، ص540-541؛روض الجنان، ج3، ص172.</ref> | بر پایه گزارشهایی، انتقال بنینضیر به [[عالیه]]، بر بهبود وضع اقتصادی آنها تاثیر مستقیم نهاد. به گفته سران این قبیله، آن چه مایه برتری آنها میان دیگر یهود شد، ثروت آنها بود.<ref>الطبقات، ج2، ص13؛معجم البلدان، ج1، ص446.</ref> بنینضیر به تدریج توانستند گنجینهای گرانبها از گوهرها و زیورها فراهم سازند<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص745؛الفائق، ج2، ص252.</ref> و آن را در پوست شتر نگهداری میکردند.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص464؛الطبقات، ج2، ص110.</ref> بر پایه روایتی، برخی سران ثروتمند بنینضیر یاران مهاجر و تهیدست پیامبر به ویژه [[اصحاب صفّه]] را تمسخر میکردند. در پی آن، آیاتی نازل شد تا به [[مؤمنان]] بشارت دهد که در [[قیامت]] برتر از آنها خواهند بود و خداوند به هرکه بخواهد، بدون حساب روزی میبخشد.<ref>مجمع البیان، ج2، ص540-541؛روض الجنان، ج3، ص172.</ref> | ||
==جایگاه دینی== | ==جایگاه دینی== | ||
جایگاه دینی بنینضیر در منابع اسلامی نسبت به دیگر قبایل یهود برتری نسبی داشت. شاید برتری سیاسی و حقوقی بنینضیر بر بنیقریظه و انتساب [[کعب بن اشرف]]بدانها، از علل این امر باشد. کعب از احبار ثروتمند بنینضیر بود که با کمکهای مالی خود، نفوذی فراوان بر دیگر احبار یهود داشت.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص146-147.</ref> نفوذ او میان ساکنان یثرب، از جایگاهی که برای قضاوت در برابر داوری رسول خدا(ص) داشت، به دست میآید. از همین رو، از سوی قرآن طاغوت لقب گرفت.<ref>الاصنام، ص68؛انساب الاشراف، ج1، ص327؛سبل الهدی، ج11، ص439.</ref> | جایگاه دینی بنینضیر در منابع اسلامی نسبت به دیگر قبایل یهود برتری نسبی داشت. شاید برتری سیاسی و حقوقی بنینضیر بر بنیقریظه و انتساب [[کعب بن اشرف]] بدانها، از علل این امر باشد. کعب از احبار ثروتمند بنینضیر بود که با کمکهای مالی خود، نفوذی فراوان بر دیگر احبار یهود داشت.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص146-147.</ref> نفوذ او میان ساکنان یثرب، از جایگاهی که برای قضاوت در برابر داوری رسول خدا(ص) داشت، به دست میآید. از همین رو، از سوی قرآن طاغوت لقب گرفت.<ref>الاصنام، ص68؛انساب الاشراف، ج1، ص327؛سبل الهدی، ج11، ص439.</ref> | ||
سیرهنگاران از آن دسته از احبار بنینضیر نام بردهاند که نقشی برجسته در رویارویی با پیامبر داشتند و از حُیَی بن اَخْطَب و برادرانش ابویاسر و جَدِّی، سلام بن مُشْکَم، کنانه و سلام بن ربیع بن ابیالْحُقَیْق، سلام بن ابیالحُقَیْق، عمرو بن حجاش، کعب بن اشرف و همپیمانانش کردم بن قیس و حجاج بن عمرو/عمر به عنوان احبار بنینضیر نام بردهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص359؛السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص342.</ref> زهری به 30 تن از آنها اشاره کرده است.<ref>سنن ابی داود، ج2، ص34؛المصنف، صنعانی، ج5، ص359.</ref> | سیرهنگاران از آن دسته از احبار بنینضیر نام بردهاند که نقشی برجسته در رویارویی با پیامبر داشتند و از حُیَی بن اَخْطَب و برادرانش ابویاسر و جَدِّی، سلام بن مُشْکَم، کنانه و سلام بن ربیع بن ابیالْحُقَیْق، سلام بن ابیالحُقَیْق، عمرو بن حجاش، کعب بن اشرف و همپیمانانش کردم بن قیس و حجاج بن عمرو/عمر به عنوان احبار بنینضیر نام بردهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص359؛السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص342.</ref> زهری به 30 تن از آنها اشاره کرده است.<ref>سنن ابی داود، ج2، ص34؛المصنف، صنعانی، ج5، ص359.</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۸۱: | ||
==روابط با مسلمانان== | ==روابط با مسلمانان== | ||
روابط یهودیان با مسلمانان در مدتی که از حضور پیامبر در یثرب میگذشت، به چند دوره قابل تفکیک است. از دوره نخست میتوان به عنوان دوره مدارا و فرصتی برای شناخت متقابل یاد کرد. | روابط یهودیان با مسلمانان در مدتی که از حضور پیامبر در یثرب میگذشت، به چند دوره قابل تفکیک است. از دوره نخست میتوان به عنوان دوره مدارا و فرصتی برای شناخت متقابل یاد کرد. | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۱۴: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{قبایل عرب}} | {{قبایل عرب}} | ||
[[رده:قبایل عرب]] | |||
[[رده:قبایل یهودی]] | |||
[[رده:قبایل مدینه]] |