۵٬۱۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
تَبَرُّک: درخواست خیر و برکت از خداوند، از طریق یک موجود مبارک | تَبَرُّک: درخواست خیر و برکت از خداوند، از طریق یک موجود مبارک | ||
«تبرک» مصدر باب تفعّل از ریشه «ب ـ ر ـ ک» به معنای خیر کثیر و فزونی،<ref>لسان العرب، ج10، ص395-396، «برک. </ref> سینه شتر،<ref>مفردات، ص44، «برک.</ref> سعادت<ref>نک: قاموس قرآن، ج1، ص189.</ref> و ثبات<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص227؛ الصحاح، ص1574، «برک. </ref> است. برخی معنای فراگیر برکت را فایده پایدار میدانند و باور دارند که این معنا با معانی دیگر آن سازگار است.<ref>قاموس قرآن، ج1، ص190.</ref> برخی نیز اصل آن را «پایداری» دانسته، بر این باورند که دیگر معانی با آن نزدیک هستند.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص227.</ref> بعضی نیز اصل آن را فضل، خیر و افزونیِ مادی و معنوی میدانند.<ref>التحقیق، ج1، ص259، «برک. </ref> آوردهاند که این واژه در اصل، سامی و به معنای نزدیکی و قرابت است و از واژههای راهیافته در زبان عربی است.<ref>واژههای دخیل، ص135-136.</ref> بر این اساس، برکت در اصطلاح متون دینی، عبارت است از پدید آمدن خیر الهی در امور<ref>مفردات، ص44؛ المیزان، ج7، ص280-281.</ref> و فراوانی خیر و بسیار شدن آن<ref>تفسیر قرطبی، ج4، ص139.</ref> که شامل امور خیر دنیوی و اخروی از جمله پاداش اعمال، امنیت و مایه دوری انسان از دنیا است.<ref>نک: احکام القرآن، ابن عربی، ج1، ص102.</ref> | «تبرک» مصدر باب تفعّل از ریشه «ب ـ ر ـ ک» به معنای خیر کثیر و فزونی،<ref>لسان العرب، ج10، ص395-396، «برک. </ref> سینه شتر،<ref>مفردات، ص44، «برک.</ref> سعادت<ref>نک: قاموس قرآن، ج1، ص189.</ref> و ثبات<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص227؛ الصحاح، ص1574، «برک. </ref> است. برخی معنای فراگیر برکت را فایده پایدار میدانند و باور دارند که این معنا با معانی دیگر آن سازگار است.<ref>قاموس قرآن، ج1، ص190.</ref> برخی نیز اصل آن را «پایداری» دانسته، بر این باورند که دیگر معانی با آن نزدیک هستند.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص227.</ref> بعضی نیز اصل آن را فضل، خیر و افزونیِ مادی و معنوی میدانند.<ref>التحقیق، ج1، ص259، «برک. </ref> آوردهاند که این واژه در اصل، سامی و به معنای نزدیکی و قرابت است و از واژههای راهیافته در زبان عربی است.<ref>واژههای دخیل، ص135-136.</ref> بر این اساس، برکت در اصطلاح متون دینی، عبارت است از پدید آمدن خیر الهی در امور<ref>مفردات، ص44؛ المیزان، ج7، ص280-281.</ref> و فراوانی خیر و بسیار شدن آن<ref>تفسیر قرطبی، ج4، ص139.</ref> که شامل امور خیر دنیوی و اخروی از جمله پاداش اعمال، امنیت و مایه دوری انسان از دنیا است.<ref>نک: احکام القرآن، ابن عربی، ج1، ص102.</ref> | ||
تبرک همچنین عبارت است از تیمن<ref>لسان العرب، ج10، ص396؛ النهایه، ج5، ص302، «یمن. </ref> و مبارک شمردن چیزی<ref>لغتنامه، ج1، ص6367.</ref> و در اصطلاح متون دینی، یعنی طلب برکت و خیر الهی<ref>نک: تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص334.</ref> که در یک موجود نهاده شده<ref>الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.</ref> و خداوند برای او امتیازها و مقامهایی خاص قرار داده است،<ref>سلفیگری و پاسخ به شبهات، ص434.</ref> خواه این برکت مادی باشد و خواه معنوی.<ref>التبرک، جدیع، ص43.</ref> | تبرک همچنین عبارت است از تیمن<ref>لسان العرب، ج10، ص396؛ النهایه، ج5، ص302، «یمن. </ref> و مبارک شمردن چیزی<ref>لغتنامه، ج1، ص6367.</ref> و در اصطلاح متون دینی، یعنی طلب برکت و خیر الهی<ref>نک: تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص334.</ref> که در یک موجود نهاده شده<ref>الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.</ref> و خداوند برای او امتیازها و مقامهایی خاص قرار داده است،<ref>سلفیگری و پاسخ به شبهات، ص434.</ref> خواه این برکت مادی باشد و خواه معنوی.<ref>التبرک، جدیع، ص43.</ref> | ||
هم در توسل و هم در تبرک، انسان در پی دریافت خیری به واسطه یک موجود دیگر است. از این رو، این دو شباهت مفهومی و مصداقی فراوان با هم دارند؛ به ویژه آن جا که شخص در صدد دستیابی به خیر معنوی است. برخی باور دارند که حقیقت تبرک، توسل است؛ پس تفاوتی میان این دو نیست. اما با فرض تفاوت این دو، توسل عبارت است از واسطه قرار دادن بزرگان دین در پیشگاه خداوند برای رسیدن به خواستهای. تبرک | |||
نیز یعنی طلب خیر و برکت مادی و معنوی که خداوند در انسانها یا اشیا قرار داده است.<ref>الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.</ref> | هم در توسل و هم در تبرک، انسان در پی دریافت خیری به واسطه یک موجود دیگر است. از این رو، این دو شباهت مفهومی و مصداقی فراوان با هم دارند؛ به ویژه آن جا که شخص در صدد دستیابی به خیر معنوی است. برخی باور دارند که حقیقت تبرک، توسل است؛ پس تفاوتی میان این دو نیست. اما با فرض تفاوت این دو، توسل عبارت است از واسطه قرار دادن بزرگان دین در پیشگاه خداوند برای رسیدن به خواستهای. تبرک نیز یعنی طلب خیر و برکت مادی و معنوی که خداوند در انسانها یا اشیا قرار داده است.<ref>الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.</ref> | ||
واژه تبرک در قرآن مجید به کار نرفته است؛ اما ماده آن 34 بار و در قالب واژههای «بارک»، «بارکنا»، «بورک»، «تبارک»، «برکات»، «برکاته»، «مبارک»، «مبارکاً» و «مبارکة» به کار رفته است.<ref>التبرک، جدیع، ص31.</ref> در قرآن، «مبارک» وصف انسانها، موجودات، مکانها و زمانهای خاص شده است که عبارتند از: نوح7 و همراهانش: (اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ وَ عَلی اُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ) (هود/11، 48)؛ موسی7:<ref>مجمع البیان، ج7، ص330؛ تفسیر بیضاوی، ج4، ص155؛ البحر المحیط، ج8، ص212.</ref> (فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ اَن بُورِکَ مَن فیِ النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَهَا) (نمل/27، 8)؛ عیسی7: (وَ جَعَلَنیِ مُبَارَکا اَیْنَ مَا کُنتُ) (مریم/19، 31)؛ ابراهیم7؛ اسحاق7: (وَ بَارَکْنَا عَلَیْهِ وَ عَلیَ اِسْحَاقَ) (صافات/37، 113)؛ خاندان ابراهیم7: (رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکمُ اَهْلَ الْبَیْتِ) (هود/11، 73)؛ پیامبر؛ مؤمنان صالح؛ قرآن کریم: (هذا کِتابٌ اَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ) (انعام/6، 155)؛ فرشتگان:<ref>مجمع البیان، ج7، ص330؛ البحر المدید، ج4، ص177.</ref> (فَلَمَّا جاءَها نُودِیَ اَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها) (نمل/27، 8)؛ آب: (وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً...) (ق/50، 9)؛ زیتون: (... شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَة...) (نور/24، 35) | واژه تبرک در قرآن مجید به کار نرفته است؛ اما ماده آن 34 بار و در قالب واژههای «بارک»، «بارکنا»، «بورک»، «تبارک»، «برکات»، «برکاته»، «مبارک»، «مبارکاً» و «مبارکة» به کار رفته است.<ref>التبرک، جدیع، ص31.</ref> در قرآن، «مبارک» وصف انسانها، موجودات، مکانها و زمانهای خاص شده است که عبارتند از: نوح7 و همراهانش: (اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ وَ عَلی اُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ) (هود/11، 48)؛ موسی7:<ref>مجمع البیان، ج7، ص330؛ تفسیر بیضاوی، ج4، ص155؛ البحر المحیط، ج8، ص212.</ref> (فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ اَن بُورِکَ مَن فیِ النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَهَا) (نمل/27، 8)؛ عیسی7: (وَ جَعَلَنیِ مُبَارَکا اَیْنَ مَا کُنتُ) (مریم/19، 31)؛ ابراهیم7؛ اسحاق7: (وَ بَارَکْنَا عَلَیْهِ وَ عَلیَ اِسْحَاقَ) (صافات/37، 113)؛ خاندان ابراهیم7: (رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکمُ اَهْلَ الْبَیْتِ) (هود/11، 73)؛ پیامبر؛ مؤمنان صالح؛ قرآن کریم: (هذا کِتابٌ اَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ) (انعام/6، 155)؛ فرشتگان:<ref>مجمع البیان، ج7، ص330؛ البحر المدید، ج4، ص177.</ref> (فَلَمَّا جاءَها نُودِیَ اَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها) (نمل/27، 8)؛ آب: (وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً...) (ق/50، 9)؛ زیتون: (... شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَة...) (نور/24، 35) | ||
مکانهای مبارک در قرآن عبارتند از: بیت الله<ref>تفسیر قرطبی، ج4، ص138-139.</ref> که در روایتی از علی7 نخستین خانه مبارک است<ref>التفسیر الکبیر، ج8، ص130.</ref>؛ مسجدالحرام:<ref>صحیح البخاری، ج2، ص58؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص451؛ احکام القرآن، ابن عربی، ج1، ص102.</ref> (اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً) (آلعمران/3، 96)؛ مسجدالنبی<ref>صحیح البخاری، ج2، ص58؛ صحیح مسلم، ج4، ص124؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص451.</ref>؛ شهر مدینه<ref>صحیح البخاری، ج2، ص221؛ ج8، ص153؛ صحیح مسلم، ج4، ص112-114.</ref>؛ وادی طور: (فَلَمَّا اَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْاَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ) (قصص/28، 30)؛ فلسطین<ref>المیزان، ج8، ص228.</ref>؛ مسجد الاقصی<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص451-452.</ref> و پیرامون آن:<ref>مسند احمد، ج2، ص278.</ref> (... الْمَسْجِدِ الْاَقْصَـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ) (اسراء/17، 1)؛ مصر<ref>البحر المحیط، ج5، ص154-155.</ref> و شام:<ref>صحیح البخاری، ج2، ص23؛ روح المعانی، ج5، ص37-38؛ فتح القدیر، ج3، ص246.</ref> (وَ اَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْاَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها) (اعراف/7، 137)؛ یمن<ref>صحیح البخاری، ج8، ص95؛ فتح الباری، ج13، ص39.</ref>؛ عریش مصر؛ ثنیه؛ قبر هود نبی7<ref>روح المعانی، ج9، ص38.</ref>؛ فلسطین<ref>المیزان، ج8، ص228.</ref> که هم با نعمتهای مادی برکت یافته<ref>فتح القدیر، ج3، ص246؛ ارشاد الاذهان، ص287.</ref> و هم به دلیل مبعوث شدن بیشتر پیامبران از آن منطقه و انتشار شرایع و کتابهای آسمانی<ref>التفسیر الکبیر، ج22، ص164-165؛ جوامع الجامع، ج2، ص316؛ مجمع البیان، ج6، ص611.</ref> و سکونت پیامبران<ref>المیزان، ج5، ص288.</ref> و قبر پیامبرانی همانند ابراهیم و اسحق و یعقوب: و صالحان برکت معنوی یافته است<ref>نک: تفسیر قرطبی، ج10، ص212.</ref>؛ شب قدر:<ref>المیزان، ج18، ص130.</ref> (اِنَّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَة) (دخان/44، 3) | مکانهای مبارک در قرآن عبارتند از: بیت الله<ref>تفسیر قرطبی، ج4، ص138-139.</ref> که در روایتی از علی7 نخستین خانه مبارک است<ref>التفسیر الکبیر، ج8، ص130.</ref>؛ مسجدالحرام:<ref>صحیح البخاری، ج2، ص58؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص451؛ احکام القرآن، ابن عربی، ج1، ص102.</ref> (اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً) (آلعمران/3، 96)؛ مسجدالنبی<ref>صحیح البخاری، ج2، ص58؛ صحیح مسلم، ج4، ص124؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص451.</ref>؛ شهر مدینه<ref>صحیح البخاری، ج2، ص221؛ ج8، ص153؛ صحیح مسلم، ج4، ص112-114.</ref>؛ وادی طور: (فَلَمَّا اَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْاَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ) (قصص/28، 30)؛ فلسطین<ref>المیزان، ج8، ص228.</ref>؛ مسجد الاقصی<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص451-452.</ref> و پیرامون آن:<ref>مسند احمد، ج2، ص278.</ref> (... الْمَسْجِدِ الْاَقْصَـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ) (اسراء/17، 1)؛ مصر<ref>البحر المحیط، ج5، ص154-155.</ref> و شام:<ref>صحیح البخاری، ج2، ص23؛ روح المعانی، ج5، ص37-38؛ فتح القدیر، ج3، ص246.</ref> (وَ اَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْاَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها) (اعراف/7، 137)؛ یمن<ref>صحیح البخاری، ج8، ص95؛ فتح الباری، ج13، ص39.</ref>؛ عریش مصر؛ ثنیه؛ قبر هود نبی7<ref>روح المعانی، ج9، ص38.</ref>؛ فلسطین<ref>المیزان، ج8، ص228.</ref> که هم با نعمتهای مادی برکت یافته<ref>فتح القدیر، ج3، ص246؛ ارشاد الاذهان، ص287.</ref> و هم به دلیل مبعوث شدن بیشتر پیامبران از آن منطقه و انتشار شرایع و کتابهای آسمانی<ref>التفسیر الکبیر، ج22، ص164-165؛ جوامع الجامع، ج2، ص316؛ مجمع البیان، ج6، ص611.</ref> و سکونت پیامبران<ref>المیزان، ج5، ص288.</ref> و قبر پیامبرانی همانند ابراهیم و اسحق و یعقوب: و صالحان برکت معنوی یافته است<ref>نک: تفسیر قرطبی، ج10، ص212.</ref>؛ شب قدر:<ref>المیزان، ج18، ص130.</ref> (اِنَّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَة) (دخان/44، 3) | ||
بر پایه آیات و روایات و شواهد تاریخی در سیره اهل شریعت، طلب برکت مجاز است؛ همچون: تبرک به بسم الله<ref>تفسیر قرطبی، ج1، ص95، 98.</ref> و نام و یاد خداوند،<ref>مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج6، ص193؛ التبرک، جدیع، ص203-204.</ref> صلوات بر پیامبر<ref>جلاء الافهام فی الصلاة، ص445-447.</ref> و قرآن کریم.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص197؛ مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج12، ص599؛ التبرک، جدیع، ص45، 215.</ref> البته هر گاه آن موجود دارای برکت نباشد و نیز در جایی که توهم شود شخص متبرک در رساندن خیر مستقل است<ref>تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص287-289.</ref> و کاری را میتواند انجام دهد که خداوند از انجام آن عاجز است،<ref>مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج27، ص96.</ref> به صورت مجازی و از باب مشاکله، آن را تبرک مینامند، در حالی که برکتی در میان نیست و تنها توهم شخص طالب برکت، او را به این کار واداشته است؛ همچون: تبرک به بتها که در داستان حضرت ابراهیم بیان شده است. | بر پایه آیات و روایات و شواهد تاریخی در سیره اهل شریعت، طلب برکت مجاز است؛ همچون: تبرک به بسم الله<ref>تفسیر قرطبی، ج1، ص95، 98.</ref> و نام و یاد خداوند،<ref>مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج6، ص193؛ التبرک، جدیع، ص203-204.</ref> صلوات بر پیامبر<ref>جلاء الافهام فی الصلاة، ص445-447.</ref> و قرآن کریم.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص197؛ مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج12، ص599؛ التبرک، جدیع، ص45، 215.</ref> البته هر گاه آن موجود دارای برکت نباشد و نیز در جایی که توهم شود شخص متبرک در رساندن خیر مستقل است<ref>تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص287-289.</ref> و کاری را میتواند انجام دهد که خداوند از انجام آن عاجز است،<ref>مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج27، ص96.</ref> به صورت مجازی و از باب مشاکله، آن را تبرک مینامند، در حالی که برکتی در میان نیست و تنها توهم شخص طالب برکت، او را به این کار واداشته است؛ همچون: تبرک به بتها که در داستان حضرت ابراهیم بیان شده است. | ||
حضرت ابراهیم در برابر گمان قوم خویش در باره تبرک یافتن به غذایی که پیش بتها قرار میدادند،<ref>تفسیر جلالین، ص452؛ تفسیر ابن کثیر، ج7، ص22.</ref> فرمود: (فَمَا ظَنُّکمُ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ). (صافات/37، 87) نیز مشرکان برای تبرک جستن، حیوانات خود را بر سنگهای پیرامون کعبه قربانی میکردند<ref>تفسیر شاهی، ج2، ص126.</ref> و از این رو، خوردن آن گوشتها حرام خوانده شد:<ref>تفسیر لاهیجی، ج1، ص608.</ref> (وَ مَا ذُبِحَ عَلیَ النُّصُبِ). (مائده/5، 3) حرمت این کار از آن رو بوده<ref>تفسیر تسنیم، ج21، ص568-569.</ref> که برای غیر خدا صورت پذیرفته است:<ref>نمونه، ج4، ص260.</ref> (وَ ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللهِ...) . (مائده/5، 3) شماری از مشرکان نیز برای نذر و دریافت برکت، فرزندان خویش را برای بتها قربانی مینمودند: (وَ کَذَالِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِّنَ الْمُشْـرِکِینَ قَتْلَ اَوْلَدِهِمْ شُـرَکاؤُهُمْ لِیـُرْدُوهُمْ وَ لِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ). (انعام/6، 137) | حضرت ابراهیم در برابر گمان قوم خویش در باره تبرک یافتن به غذایی که پیش بتها قرار میدادند،<ref>تفسیر جلالین، ص452؛ تفسیر ابن کثیر، ج7، ص22.</ref> فرمود: (فَمَا ظَنُّکمُ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ). (صافات/37، 87) نیز مشرکان برای تبرک جستن، حیوانات خود را بر سنگهای پیرامون کعبه قربانی میکردند<ref>تفسیر شاهی، ج2، ص126.</ref> و از این رو، خوردن آن گوشتها حرام خوانده شد:<ref>تفسیر لاهیجی، ج1، ص608.</ref> (وَ مَا ذُبِحَ عَلیَ النُّصُبِ). (مائده/5، 3) حرمت این کار از آن رو بوده<ref>تفسیر تسنیم، ج21، ص568-569.</ref> که برای غیر خدا صورت پذیرفته است:<ref>نمونه، ج4، ص260.</ref> (وَ ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللهِ...) . (مائده/5، 3) شماری از مشرکان نیز برای نذر و دریافت برکت، فرزندان خویش را برای بتها قربانی مینمودند: (وَ کَذَالِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِّنَ الْمُشْـرِکِینَ قَتْلَ اَوْلَدِهِمْ شُـرَکاؤُهُمْ لِیـُرْدُوهُمْ وَ لِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ). (انعام/6، 137) | ||
برکت از این لحاظ که از چه چیز برکت جسته شود، سه دسته است: تبرک به اعیان، تبرک به آثار، و تبرک به مکانهایی که به گونهای با اشخاص دارای تبرک ارتباط دارد. برکتجویی درگونه دوم و سوم، تنها به سبب انتساب آن امور و مکانها به اعیان متبرک است، نه اینکه خود آن اثر یا مکان، مقصود اصلی باشد.<ref>مفاهیم یجب ان تصحح، ص126.</ref> | برکت از این لحاظ که از چه چیز برکت جسته شود، سه دسته است: تبرک به اعیان، تبرک به آثار، و تبرک به مکانهایی که به گونهای با اشخاص دارای تبرک ارتباط دارد. برکتجویی درگونه دوم و سوم، تنها به سبب انتساب آن امور و مکانها به اعیان متبرک است، نه اینکه خود آن اثر یا مکان، مقصود اصلی باشد.<ref>مفاهیم یجب ان تصحح، ص126.</ref> | ||
شیوههای انتقال برکت: تبرک به سهگونه تحقق مییابد:<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج14، «تبرک».</ref> گاه با تماس و لمس موجود مبارک صورت میپذیرد؛ همچون: لمس نمودن پیامبر<ref>الاصابه، ج1، ص53.</ref> یا اجزای جدا شده از بدن ایشان<ref>صحیح مسلم، ج7، ص81-82.</ref> و یا اشیایی که با بدن وی تماس داشته است،<ref>صحیح مسلم، ج7، ص79-80.</ref> استلام* حجرالاسود و ارکان کعبه<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص336.</ref> به دست زائران کعبه در مناسک حج و عمره، لمس ضریح یا صندوق قبر امامان معصوم و اولیای الهی، لمس جای پای پیامبر9 در سنگی در بخش جنوبی مسجدالحرام.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص128.</ref> گاه در موارد مشابهت با موجودات و اشیای دارای برکت، آن شباهت افزون بر اینکه خود مایه برکت است، قدرت برکتدهی نیز دارد؛ همچون: طلب برکت | |||
از تصاویر مکه و مدینه که مسلمانان در خانههای خویش دارند یا تابوتوارههای همانند قبر و تابوت امام حسین7 در مراسم تعزیه.<ref>نخلگردانی، ص23-32</ref> | از تصاویر مکه و مدینه که مسلمانان در خانههای خویش دارند یا تابوتوارههای همانند قبر و تابوت امام حسین7 در مراسم تعزیه.<ref>نخلگردانی، ص23-32</ref> | ||
تبرک گاهی بر خواست و التفات شخصی استوار است. در این حالت، خداوند یا کسی که قدرت برکتبخشی دارد، آگاهانه کسی یا چیزی را متبرک میکند. ممکن است این کار تنها با بیان اراده یا با دست نهادن بر کسی یا چیزی و یا با دعای خیر و طلب برکت برای کسی یا چیزی صورت گیرد. در این حال، انتقال برکت به صورت ابتدایی و بدون درخواست شخص خواهان برکت است؛ همچون موردی که خداوند به یعقوب برکت داد<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 32: 30؛ 28: 1-4.</ref> و نیز اسحاق7 به پسرش یعقوب برکت بخشید<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 27: 8-40.</ref> و یعقوب7 با دعای خیر به پسرانش برکت بخشید و آنها را مبارک ساخت<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 48: 20.</ref> و یا رسول خدا9 دختر و دامادش را متبرک نمود.<ref>ازالة الخفاء، ج2، ص254.</ref> وجه مشترک در این سه نوع، وجود التفات و ارادهای از سوی خداوند یا شخصی مقدس است که مایه برکت میشود. | تبرک گاهی بر خواست و التفات شخصی استوار است. در این حالت، خداوند یا کسی که قدرت برکتبخشی دارد، آگاهانه کسی یا چیزی را متبرک میکند. ممکن است این کار تنها با بیان اراده یا با دست نهادن بر کسی یا چیزی و یا با دعای خیر و طلب برکت برای کسی یا چیزی صورت گیرد. در این حال، انتقال برکت به صورت ابتدایی و بدون درخواست شخص خواهان برکت است؛ همچون موردی که خداوند به یعقوب برکت داد<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 32: 30؛ 28: 1-4.</ref> و نیز اسحاق7 به پسرش یعقوب برکت بخشید<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 27: 8-40.</ref> و یعقوب7 با دعای خیر به پسرانش برکت بخشید و آنها را مبارک ساخت<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 48: 20.</ref> و یا رسول خدا9 دختر و دامادش را متبرک نمود.<ref>ازالة الخفاء، ج2، ص254.</ref> وجه مشترک در این سه نوع، وجود التفات و ارادهای از سوی خداوند یا شخصی مقدس است که مایه برکت میشود. |
ویرایش