در حال ویرایش اخبار المدینه (مدائنی)
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۷]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Abazar }} | ||
| | |||
موضوع کتاب، تاریخ و اوضاع جغرافیایی کوهها، درهها و مناطق | |||
'''اَخبار المدینه مدائنی''' از آثار کهن و گمشده مدینهشناسی، نوشته ابوالحسن علی بن محمد مدائنی (۱۳۵ـ۲۲۵ق.) | |||
== | |||
موضوع این کتاب، تاریخ و اوضاع جغرافیایی ـ تاریخی کوهها، درهها و مناطق مدینه است. برخی بر این باورند که مدائنی دو کتاب در تاریخ مدینه داشته: یکی حِمی المدینة و جبالها و اودیتها و دیگری تاریخ المدینه.<ref>نک: الفهرست، ص۱۱۶؛ ایضاح المکنون، ج۱، ص۴۶؛ مجلة العرب، ش۴، ص۲۶۳، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».</ref> آگاهیهای مربوط به شماره و نام آثار مدائنی را ابن ندیم (درگذشت ۳۸۵ق.) و یاقوت حموی (درگذشت ۶۲۷ق.) و دیگران از نگاشته ابوالحسن بن کوفی برگرفتهاند. در این نگاشته، اثر حاضر با عنوان کتاب المدینه ثبت شده است.<ref>الفهرست، ص۱۱۳-۱۱۷؛ معجم الادباء، ج۱۴، ص۱۳۹.</ref> اما در کتابشناسیهای متأخر به اخبار المدینه تغییر نام یافته است.<ref>نک: معجم ما الف عن المدینه، ص۳۰؛ ایضاح المکنون، ج۱، ص۴۶.</ref> بغدادی دو بار به این کتاب اشاره دارد. یک جا آن را اخبار المدینة و الجبال و جای دیگر اخبار المدینة و الجبال و اودیتها خوانده است.<ref>ایضاح المکنون، ج۱، ص۴۶؛ هدیة العارفین، ج۱، ص۶۷۰.</ref> | |||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
{{اصلی|ابوالحسن مدائنی}} | {{اصلی|ابوالحسن مدائنی}} | ||
علی بن محمد بن عبدالله بن ابیسیف معروف به ابوالحسن مدائنی از تاریخنگارانِ مغازی و سیره و نسب، | علی بن محمد بن عبدالله بن ابیسیف معروف به ابوالحسن مدائنی از تاریخنگارانِ مغازی و سیره و نسب، در بصره زاده شد و رشد کرد و در مدائن ساکن گشت. سپس به بغداد رفت و تا پایان عمر همان جا سکونت گزید.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۵۵؛ الکامل، ج۶، ص۵۱۶.</ref> نزدیک به۱۰۰ سال زیست و سال وفات او را به اختلاف ۲۱۳، ۲۱۵، ۲۲۴، ۲۲۵، ۲۳۱، ۲۳۵ق. ثبت کردهاند.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۵۵؛ تاریخ مولد العلماء و وفیاتهم، ج۲، ص۴۹۵؛ النجوم الزاهره، ج۲، ص۲۵۹.</ref> خوانساری تذکر داده است که نباید وی را با ابوالحسن مدائنی بصری، فقیه محدث که روایتهای صحیح بخاری به وی منتهی میشود، یکی دانست.<ref>روضات الجنات، ج۵، ص۱۹۲.</ref> گفتهاند مدائنی و ابوبکر اَصَم و حَفصُ الفَرد و برخی دیگر از دانشوران آن روزگار، نخست از شاگردان مَعمَر بوده و دانش کلام را نزد او آموختهاند.<ref>الفهرست، ص۱۱۳.</ref> | ||
منابع تاریخی از گفتوگویی میان مدائنی و مأمون یاد کردهاند که میتوان آن را نشانه تشیع و گرایش وی به اهل بیت(ع) و مخالفتش با معاویه و بنیامیه دانست.<ref>تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۲۹۰.</ref> | منابع تاریخی از گفتوگویی میان مدائنی و مأمون یاد کردهاند که میتوان آن را نشانه تشیع و گرایش وی به اهل بیت(ع) و مخالفتش با معاویه و بنیامیه دانست.<ref>تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۲۹۰.</ref> یحیی بن معین که در منابع رجالی و تراجم اهل سنت از داوران شناخته شده جرح و تعدیل محدثان است، تأکید کرده که وی موثق و صادق است.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۵۵؛ نک: شذرات الذهب، ج۲، ص۵۴.</ref> برخی از محدثان بر این باورند که ابوالحسن مدائنی، خود، به مثابه سند و معتبر است.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۵۵.</ref> اما برخی بر آنند که مدائنی در روایتهایی که از ثقات گزارش میکند، موثق است. تفسیر خوانساری از این سخن آن است که مدائنی به وفور از ناشناختگان روایت میکرده و همین، وثاقت و اعتبارش را کاهش داده است.<ref>روضات الجنات، ج۵، ص۱۹۲.</ref> برخی نیز او را ضعیف دانسته، روایتهای مسند او را کمشمار میدانند.<ref>لسان المیزان، ج۴، ص۲۵۳؛ میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۵۳.</ref> | ||
مدائنی | مدائنی با حمایت مادی و معنوی اسحاق بن ابراهیم موصلی (درگذشت حدود ۲۳۵ق.) توانست آثاری گسترده بیافریند.<ref>نک: الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۲۹.</ref> جز برخی، همه این آثار گم شدهاند. ابن ندیم (درگذشت ۳۷۶ق.) فهرستی از ۲۳۹ اثر وی فراهم کرده است.<ref>الفهرست، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref> بعدها یاقوت حموی (درگذشت ۶۲۷ق.) روا دید که برای بهرهگیری بهتر به دستهبندی موضوعی این آثار بپردازد.<ref>معجم الادباء، ج۱۴، ص۱۳۳-۱۳۹.</ref> از همروزگاران ما نیز مارگلیوث در بازخوانی میراث دانشی مدائنی، نتایج کار او را در هشت دسته<ref>دراسات عن مورخین العرب، ص۸۵-۸۹.</ref> ردهبندی کرده است: ۱. گزارشهای پیامبر و قریش و نسب و همسران آنها. ۲. گزارشهای خلفا و رویدادهای تاریخ اسلام. ۳. نبردها و مغازی. ۴. مباحث اخلاقی و جغرافیا. ۵. تاریخ شعر و ادب. ۶. تاریخ فرهنگی. ۷. گزارشهای مردم عرب. ۸. فتوحات. حموی کتابی پربرگ با عنوان الدولة العباسیه بر فهرستی که ابن ندیم از آثار او فراهم ساخته، افزوده است.<ref>معجم الادباء، ج۱۴، ص۱۳۴؛ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۱.</ref> المغازی و نیز تاریخ الخلفای مدائنی مورد استفاده طبری و بلاذری و یاقوت حموی قرار گرفته و گزارشهایی بسیار از این دو اثر نزد نویسندگان و تاریخنگاران محفوظ مانده است.<ref>تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۳۸-۳۹.</ref> دستنوشته بخشهایی از کتاب المغازی را بروکلمان شناسایی و گزارش کرده است.<ref>تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۳۹.</ref> گزارشهای مدائنی در متون ادبی نیز بازتاب یافته است؛ از جمله در الاغانی که نشان میدهد وی در حفظ و روایت قصاید و اشعار شاعران دقت و توانایی داشته است. در نور القبس نیز برخی از نقل شدههای مدائنی از روزگار جاهلیت و اسلام و آگاهیهایی از او در باب اوائل و اخبار افراد و شاعران، گزارش شده است.<ref>نور القبس، ص۱۸۲-۱۸۴.</ref> | ||
== اهمیت == | == اهمیت == | ||
تاریخنگاری در شکل خبر که بر محور سیره و مغازی پیامبر شکل گرفت، با ظهور ابوالحسن مدائنی | تاریخنگاری در شکل خبر که بر محور سیره و مغازی پیامبر شکل گرفت، با ظهور ابوالحسن مدائنی به اوج رسید.<ref>بحث فی نشأة علم التاریخ، ص۳۸-۳۹.</ref> تکنگاشتههای موضوعی و گسترده مدائنی، هر چند در حکم دفترهای شخصی<ref>دراسات عن مورخین العرب، ص۸۵-۸۹.</ref> تلقی شود، در این دوره توانست راه و روش پیشینیان، از عُروة بن زبیر (درگذشت ۹۴ق.) تا هِشام کلبی (درگذشت ۲۰۴ق.) و مَعمَر مُثنی (درگذشت ۲۱۰ق.) را در خود حفظ کند و تکامل بخشد. لقب شیخ الاخباریین برای وی نشان از آن دارد که دست کم در گردآوری و تدوین گزارشهای رخدادها، شهرها و اشخاص، سرآمد همروزگاران خویش بوده و مقدمات مرحله بعدی تاریخنگاری اسلامی در آثار مسعودی، یعقوبی و طبری را فراهم ساخته است.<ref>شیخ الاخباریین، ص۱۲-۱۳.</ref> نیز این لقب و تحلیل عناوین آثار و نصوص بر جای مانده از وی، نشان دهنده گستردگی تکاپوی دانشی و ذوفنون بودن او است. به تعبیر یکی از پژوهشگران، مدائنی به وسعت امت و جامعه اسلامی، دامنه تحقیق و جستوجوی خود را گسترش داده است.<ref>شیخ الاخباریین، ص۱۵؛ بحث فی نشأة علم التاریخ، ص۱۲۲.</ref> بغدادی از احمد بن یحیی نحوی گزارش میکند که هرکس در پی اخبار و تاریخ جاهلیت است، آن را از کتابهای ابوعبیده بجوید و هرکه تاریخ اسلام را دنبال میکند، از کتب ابوالحسن مدائنی بهره گیرد.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۵۵.</ref> | ||
لقب شیخ الاخباریین برای وی نشان از آن دارد که دست کم در گردآوری و تدوین گزارشهای رخدادها، شهرها و اشخاص، سرآمد همروزگاران خویش بوده و مقدمات مرحله بعدی تاریخنگاری اسلامی در آثار مسعودی، یعقوبی و طبری را فراهم ساخته است.<ref>شیخ الاخباریین، ص۱۲-۱۳.</ref> به تعبیر یکی از پژوهشگران، مدائنی به وسعت امت و جامعه اسلامی، دامنه تحقیق و جستوجوی خود را گسترش داده است.<ref>شیخ الاخباریین، ص۱۵؛ بحث فی نشأة علم التاریخ، ص۱۲۲.</ref> بغدادی از احمد بن یحیی نحوی گزارش | |||
==وضعیت کتاب در عصر حاضر== | |||
اخبار المدینه اکنون در دست نیست و نمیدانیم چه هنگام گم شده است. این اثر از کتابهای ارزشمندی بوده که در شمار نخستین تواریخ مدینه، مانند کتب ابن زباله و یحیی علوی و ابن شبه، از آن یاد میشود.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۴۰-۴۵.</ref> یاقوت حموی آگاهیهایی گوناگون از مدائنی درباره تَهامه، وادی بَلدَح، قصر ابن عفان، و وادی قنات گزینش و گزارش کرده که ممکن است از کتاب اخبار المدینه برگرفته شده باشد.<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۴۸۰؛ ج۲، ص۶۳؛ ج۴، ص۳۵۵، ۴۰۱.</ref> سخاوی در الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، به اخبار المدینه مدائنی اشاره نکرده است. با آگاهی از اینکه هدف وی کتابشناسی همه تصانیف البلدان بوده، میتوان دریافت که این کتاب در روزگار سخاوی در دسترس نبوده است. شاهد دیگر بر گم شدن اخبار المدینه در زمانی کهن، ناآگاهی سمهودی (درگذشت ۹۱۱ق.) از کارهای مدائنی است. حتی چند گزارش کوتاه که وی از مدائنی آورده، به واسطه دیگران است.<ref>وفاء الوفاء، ج۱، ص۳۴۵-۳۴۶؛ ج۳، ص۵۰۸.</ref> میتوان گفت که مدائنی روایتگر کتاب اخبار المدینه یحیی علوی برای فرزند یحیی، حسین علوی، بوده و این نسخه را سمهودی در دست داشته است.<ref>وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۷۴.</ref> گزارشهایی گسترده از مدائنی در باب رخدادهای فراوان، از جمله رویدادهای مدینه، در متون تاریخی بازتاب یافته است. اما به دقت نمیتوان مرجع و منبع هر خبر و گزارش را از میان آثار گسترده او مشخص کرد.<ref>برای نمونه: انساب الاشراف، ج۱، ص۸۱، ۹۱، ۵۶۴؛ عیون الاخبار، ج۱، ص۶۲، ۱۹۶، ۳۲۲، ۳۸۶؛ ج۲، ص۱۹۰، ۲۱۸، ۲۲۲؛ الاصابه، ج۱، ص۵۴۳.</ref> شناسایی دقیق نصوص و گزارشهای اخبار المدینه مدائنی و احیای این کتاب، جز با یافت شدن اصل کتاب امکانپذیر نیست. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |