در حال ویرایش اذان سوم
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==پیدایش== | ==پیدایش== | ||
از زمان [[پیامبر اسلام(ص)]] تا دوران [[عثمان بن عفان|عثمان بن عَفّان]]، پس از جای گرفتن خطیب بر منبر و پیش از آغاز خطبه، اذان [[نماز جمعه]] گفته میشد؛ اما در سال هفتم [[خلافت]] عثمان<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۱۵۰.</ref> یا سال ۳۰ق<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۳۸؛ الکامل، ج۳، ص۱۱۶.</ref> به دستور وی، پیش از نماز جمعه، اذانی دیگر در [[زوراء|زَوراء]]<ref>معجم ما استعجم، ج۲، ص۷۰۵.</ref> گفته شد تا مردم پیش از آمدن [[امام جمعه]] برای نماز گرد آیند<ref>تاریخ المدینه، ج۳، ص۹۵۸-۹۵۹؛ انساب الاشراف، ج۶، ص۱۵۰؛ الکامل، ج۳، ص۱۱۶.</ref> و سپس این روش تداوم یافت. مقصود از زوراء را جایهای گوناگون دانستهاند: خانه عثمان در [[مدینه]]، خانهای نزدیک مسجد، محلی در بازار مدینه نزدیک مسجد، سنگی بزرگ کنار در مسجد.<ref>نک: معجم البلدان، ج۳، ص۱۵۶؛ مراصد الاطلاع، ج۲، ص۶۷۴؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> | از زمان [[پیامبر اسلام(ص)]] تا دوران [[عثمان بن عفان|عثمان بن عَفّان]]، پس از جای گرفتن خطیب بر منبر و پیش از آغاز خطبه، اذان [[نماز جمعه]] گفته میشد؛ اما در سال هفتم [[خلافت]] عثمان<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۱۵۰.</ref> یا سال ۳۰ق<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۳۸؛ الکامل، ج۳، ص۱۱۶.</ref> به دستور وی، پیش از نماز جمعه، اذانی دیگر در [[زوراء|زَوراء]]<ref>معجم ما استعجم، ج۲، ص۷۰۵.</ref> گفته شد تا مردم پیش از آمدن [[امام جمعه]] برای نماز گرد آیند<ref>تاریخ المدینه، ج۳، ص۹۵۸-۹۵۹؛ انساب الاشراف، ج۶، ص۱۵۰؛ الکامل، ج۳، ص۱۱۶.</ref> و سپس این روش تداوم یافت. مقصود از زوراء را جایهای گوناگون دانستهاند: خانه عثمان در [[مدینه]]، خانهای نزدیک مسجد، محلی در بازار مدینه نزدیک مسجد، سنگی بزرگ کنار در مسجد.<ref>نک: معجم البلدان، ج۳، ص۱۵۶؛ مراصد الاطلاع، ج۲، ص۶۷۴؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
اطلاق اذان سوم (الاذان الثالث یا النداء الثالث)<ref>المصنف، ج۱، ص۲۵۱؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۲۱۹.</ref> بر این [[اذان و اقامه|اذان]] با شمارش اذان [[نماز صبح|صبح]] و اذان [[نماز جمعه|جمعه]] یا با محاسبه [[اذان و اقامه]] نماز جمعه از باب تغلیب یا از آن رو بوده است که اقامه مانند اذان نوعی اِعلان است.<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۶؛ عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> به آن اذان دوم نیز گفتهاند؛ زیرا پس از اذان نماز جمعه خوانده میشده است.<ref>نک: المغنی، ج۲، ص۱۸۸؛ مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۵۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۸۹.</ref> با توجه به هنگام این اذان، آن را اذان اول نیز نامیدهاند؛ زیرا نخستین اذان پس از نیمروز و پیش از اذان و اقامه جمعه است.<ref>نک: التمهید، ج۱۰، ص۲۴۷؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷؛ عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱.</ref> برخی بر آنند که این اذان، مانند اذان نمازهای دیگر، برای اِعلان است؛ چنانکه تعبیر «نداء» به همین معنا اشاره دارد؛ و اذان نماز جمعه مخصوص نماز جمعه و برای سکوت نمازگزاران و گوش فرادادن آنها به [[خطبههای نماز جمعه|خطبهها]] است.<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷؛ عون المعبود، ج۳، ص۳۰۲-۳۰۳.</ref> | اطلاق اذان سوم (الاذان الثالث یا النداء الثالث)<ref>المصنف، ج۱، ص۲۵۱؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۲۱۹.</ref> بر این [[اذان و اقامه|اذان]] با شمارش اذان [[نماز صبح|صبح]] و اذان [[نماز جمعه|جمعه]] یا با محاسبه [[اذان و اقامه]] نماز جمعه از باب تغلیب یا از آن رو بوده است که اقامه مانند اذان نوعی اِعلان است.<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۶؛ عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> به آن اذان دوم نیز گفتهاند؛ زیرا پس از اذان نماز جمعه خوانده میشده است.<ref>نک: المغنی، ج۲، ص۱۸۸؛ مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۵۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۸۹.</ref> با توجه به هنگام این اذان، آن را اذان اول نیز نامیدهاند؛ زیرا نخستین اذان پس از نیمروز و پیش از اذان و اقامه جمعه است.<ref>نک: التمهید، ج۱۰، ص۲۴۷؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷؛ عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱.</ref> برخی بر آنند که این اذان، مانند اذان نمازهای دیگر، برای اِعلان است؛ چنانکه تعبیر «نداء» به همین معنا اشاره دارد؛ و اذان نماز جمعه مخصوص نماز جمعه و برای سکوت نمازگزاران و گوش فرادادن آنها به [[خطبههای نماز جمعه|خطبهها]] است.<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷؛ عون المعبود، ج۳، ص۳۰۲-۳۰۳.</ref> | ||
در منابع مهم [[حدیث|حدیثی]] [[اهل سنت]]، نقلکننده بیشتر روایتهای نسبتدهنده اذان سوم به [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[سائب بن یزید]] است که آخرین صحابی درگذشته در [[مدینه]]<ref>مسند شافعی، ص۶۱-۶۲؛ مسند احمد، ج۳، ص۴۵۰؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۲۱۹.</ref> است؛<ref>تحفة الاحوذی، ج۳، ص۳۹.</ref> ولی کسانی دیگر نیز آن را نقل کردهاند.<ref>نک: تاریخ المدینه، ج۳، ص۹۵۹؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> در روایتی نقل شده از [[معاذ]]، این کار به [[عمر بن خطاب]] نسبت یافته است؛ اما گزارش شده که معاذ در دوران حکمرانی عمر، در شام بوده است. برخی گفتهاند که عثمان شیوه خبررسانی را که در هنگام عمر شکل گرفته بود، یعنی [[اذان و اقامه|اذان]] در بازار و سپس اذان در [[مسجد]] را به دو اذان در مسجد تغییر داد.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰۰-۱۰۱؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref> | در منابع مهم [[حدیث|حدیثی]] [[اهل سنت]]، نقلکننده بیشتر روایتهای نسبتدهنده اذان سوم به [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[سائب بن یزید]] است که آخرین صحابی درگذشته در [[مدینه]]<ref>مسند شافعی، ص۶۱-۶۲؛ مسند احمد، ج۳، ص۴۵۰؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۲۱۹.</ref> است؛<ref>تحفة الاحوذی، ج۳، ص۳۹.</ref> ولی کسانی دیگر نیز آن را نقل کردهاند.<ref>نک: تاریخ المدینه، ج۳، ص۹۵۹؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> در روایتی نقل شده از [[معاذ]]، این کار به [[عمر بن خطاب]] نسبت یافته است؛ اما گزارش شده که معاذ در دوران حکمرانی عمر، در شام بوده است. برخی گفتهاند که عثمان شیوه خبررسانی را که در هنگام عمر شکل گرفته بود، یعنی [[اذان و اقامه|اذان]] در بازار و سپس اذان در [[مسجد]] را به دو اذان در مسجد تغییر داد.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰۰-۱۰۱؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref> | ||
شماری از منابع دیگر، رسم کردن اذان سوم را به [[بنیامیه]]<ref>رسالة ابن ابی زید، ص۲۳۲.</ref> و پارهای دیگر رواج آن را در سرزمینهای اسلامی به [[معاویه]] نسبت دادهاند.<ref>نک: الام، ج۱، ص۲۲۴؛ البیان، ص۱۰۶.</ref> همچنین گفته شده است که این رسم را در [[مکه]] [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجاج]] و در [[بصره]] [[زیاد بن ابیه]] پدید آوردهاند.<ref>عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱.</ref> | شماری از منابع دیگر، رسم کردن اذان سوم را به [[بنیامیه]]<ref>رسالة ابن ابی زید، ص۲۳۲.</ref> و پارهای دیگر رواج آن را در سرزمینهای اسلامی به [[معاویه]] نسبت دادهاند.<ref>نک: الام، ج۱، ص۲۲۴؛ البیان، ص۱۰۶.</ref> همچنین گفته شده است که این رسم را در [[مکه]] [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجاج]] و در [[بصره]] [[زیاد بن ابیه]] پدید آوردهاند.<ref>عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱.</ref> | ||
بعضی بر آنند که در دوران [[هشام بن عبدالملک]]، نخستین بار اذان سوم گفته شد.<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> هرچند پایبندی به این شیوه در سدههای بعد در برخی سرزمینها گزارش شده است<ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۲۴۷؛ عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۴.</ref> ، پارهای گزارشها نشان میدهند که این اذان در همه سرزمینهای اسلامی مرسوم نبوده است.<ref>نک: فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> اکنون این اذان در برخی کشورها رایج است.<ref>الشرح الممتع، ج۶، ص۱۶۲؛ فتاوی اللجنة الدائمه، ج۸، ص۲۷۲.</ref> | بعضی بر آنند که در دوران [[هشام بن عبدالملک]]، نخستین بار اذان سوم گفته شد.<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> هرچند پایبندی به این شیوه در سدههای بعد در برخی سرزمینها گزارش شده است<ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۲۴۷؛ عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۴.</ref> ، پارهای گزارشها نشان میدهند که این اذان در همه سرزمینهای اسلامی مرسوم نبوده است.<ref>نک: فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> اکنون این اذان در برخی کشورها رایج است.<ref>الشرح الممتع، ج۶، ص۱۶۲؛ فتاوی اللجنة الدائمه، ج۸، ص۲۷۲.</ref> | ||
==دیدگاههای فقهی== | ==دیدگاههای فقهی== | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
===دیدگاه فقیهان اهل سنت=== | ===دیدگاه فقیهان اهل سنت=== | ||
بسیاری از فقیهان اهل سنت اذان سوم را مشروع میشمرند<ref>الخلاف، ج۱، ص۲۹۰؛ الانصاف، ج۲، ص۳۹۶.</ref> و حتی برخی به [[استحباب]] آن تصریح کردهاند.<ref>نک: الانصاف، ج۲، ص۳۹۶؛ الشرح الکبیر، ج۲، ص۱۸۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۱۹۲.</ref> از پشتوانههای آنان این است که سنت [[خلفای راشدین|خلفا]] حجت است؛ آن هم بر پایه روایتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] که [[مسلمانان]] را به پیروی از سنت [[خلفای راشدین]] فراخوانده است. دلیل دیگر، [[اجماع]] سکوتی یعنی سکوت [[صحابه]] در برابر این کار [[عثمان بن عفان|عثمان]] است.<ref>نک: عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱؛ تحفة الاحوذی، ج۳، ص۴۰؛ فتاوی اللجنة الدائمه، ج۸، ص۲۴۳-۲۴۵.</ref> البته [[عبدالله بن عمر]] که در زمره صحابه بوده، آن را [[بدعت]] خوانده و صحابی دیگر، [[عطاء بن ابیرباح]] نیز آن را باطل شمرده است.<ref>احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۵۹۴؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> شماری از مؤلفان، مقصود ابن عمر را از بدعت، کار بیسابقه و جدید دانستهاند، نه کار [[حرام]].<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷؛ عون المعبود، ج۳، ص۳۰۳.</ref> در برابر، برخی فقیهان هر بدعتی را گمراهی خوانده و روایت نبوی یادشده را دلالتگر بر حجت بودن همه کارهای خلفا نشمردهاند.<ref>نک: احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۵۹۴؛ تحفة الاحوذی، ج۳، ص۴۱.</ref> [[شافعی]] اکتفا به یک [[اذان و اقامه|اذان]] را در [[نماز جمعه]] پسندیدهتر دانسته است.<ref>الام، ج۱، ص۲۲۴.</ref> | بسیاری از فقیهان اهل سنت اذان سوم را مشروع میشمرند<ref>الخلاف، ج۱، ص۲۹۰؛ الانصاف، ج۲، ص۳۹۶.</ref> و حتی برخی به [[استحباب]] آن تصریح کردهاند.<ref>نک: الانصاف، ج۲، ص۳۹۶؛ الشرح الکبیر، ج۲، ص۱۸۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۱۹۲.</ref> از پشتوانههای آنان این است که سنت [[خلفای راشدین|خلفا]] حجت است؛ آن هم بر پایه روایتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] که [[مسلمانان]] را به پیروی از سنت [[خلفای راشدین]] فراخوانده است. دلیل دیگر، [[اجماع]] سکوتی یعنی سکوت [[صحابه]] در برابر این کار [[عثمان بن عفان|عثمان]] است.<ref>نک: عمدة القاری، ج۶، ص۲۱۱؛ تحفة الاحوذی، ج۳، ص۴۰؛ فتاوی اللجنة الدائمه، ج۸، ص۲۴۳-۲۴۵.</ref> البته [[عبدالله بن عمر]] که در زمره صحابه بوده، آن را [[بدعت]] خوانده و صحابی دیگر، [[عطاء بن ابیرباح]] نیز آن را باطل شمرده است.<ref>احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۵۹۴؛ فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷.</ref> شماری از مؤلفان، مقصود ابن عمر را از بدعت، کار بیسابقه و جدید دانستهاند، نه کار [[حرام]].<ref>فتح الباری، ج۲، ص۳۲۷؛ عون المعبود، ج۳، ص۳۰۳.</ref> در برابر، برخی فقیهان هر بدعتی را گمراهی خوانده و روایت نبوی یادشده را دلالتگر بر حجت بودن همه کارهای خلفا نشمردهاند.<ref>نک: احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۵۹۴؛ تحفة الاحوذی، ج۳، ص۴۱.</ref> [[شافعی]] اکتفا به یک [[اذان و اقامه|اذان]] را در [[نماز جمعه]] پسندیدهتر دانسته است.<ref>الام، ج۱، ص۲۲۴.</ref> | ||
برخی فقیهان [[اهل سنت]] شتافتن به سوی نماز جمعه را پس از شنیدن اذان سوم [[واجب]] شمرده و بر این اساس، از باب [[سد ذریعه]] (محکمکاری و جلوگیری کامل از ارتکاب نهی)<ref>بدایة المجتهد، ج۱، ص۹۶؛ التسهیل، ج۲، ص۲۶؛ نک: کشاف القناع، ج۳، ص۳۰۲.</ref> و نیز به دلیل [[آیه]] ۹ [[سوره جمعه]]، اقدام به معامله و خرید و فروش را [[حرام]] دانستهاند؛<ref>نک: مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۵۴؛ کشاف القناع، ج۳، ص۲۰۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۹.</ref> ولی بسیاری از [[فقیهان]] به پشتوانه سیره [[پیامبر(ص)]]، تنها پس از اذان [[نماز جمعه]] که در حضور خطیب گفته میشود، خرید و فروش را حرام شمرده و «نداء» را در آیه به معنای این اذان دانستهاند.<ref>الام، ج۱، ص۲۲۴؛ المغنی، ج۲، ص۱۴۵؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۹۹.</ref> | برخی فقیهان [[اهل سنت]] شتافتن به سوی نماز جمعه را پس از شنیدن اذان سوم [[واجب]] شمرده و بر این اساس، از باب [[سد ذریعه]] (محکمکاری و جلوگیری کامل از ارتکاب نهی)<ref>بدایة المجتهد، ج۱، ص۹۶؛ التسهیل، ج۲، ص۲۶؛ نک: کشاف القناع، ج۳، ص۳۰۲.</ref> و نیز به دلیل [[آیه]] ۹ [[سوره جمعه]]، اقدام به معامله و خرید و فروش را [[حرام]] دانستهاند؛<ref>نک: مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۵۴؛ کشاف القناع، ج۳، ص۲۰۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۹.</ref> ولی بسیاری از [[فقیهان]] به پشتوانه سیره [[پیامبر(ص)]]، تنها پس از اذان [[نماز جمعه]] که در حضور خطیب گفته میشود، خرید و فروش را حرام شمرده و «نداء» را در آیه به معنای این اذان دانستهاند.<ref>الام، ج۱، ص۲۲۴؛ المغنی، ج۲، ص۱۴۵؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۹۹.</ref> | ||
===دیدگاه فقیهان شیعه === | ===دیدگاه فقیهان شیعه === | ||
به نظر مشهور فقیهان [[شیعه امامی]]، برای [[نماز جمعه]] دو [[اذان و اقامه|اذان]] تشریع نشده و کار [[عثمان بن عفان|عثمان]] بدعت و فاقد مشروعیت است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۰۶؛ کشف الرموز، ج۱، ص۱۷۶؛ المهذب، ج۱، ص۴۱۰.</ref> بر این اساس، از آنجا که در حضور خطیببودنِ اذان، در مشروعیت آن نقش ندارد،<ref>نک: جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۰۲-۳۰۳.</ref> بیشتر آنان اذان نخست را جایز و اذان دوم را [[حرام]] شمردهاند.<ref>السرائر، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۰۶؛ مدارک الاحکام، ج۴، ص۷۴-۷۵.</ref> پشتوانه این دیدگاه، افزون بر [[سیره نبوی]]، حدیث حفص بن غیاث از [[امام باقر(ع)]] است که اذان سوم را در [[روز جمعه]] بدعت شمرده است: «الأذان الثالث یوم الجمعه بدعة».<ref>الکافی، ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲؛ التهذیب، ج۳، ص۱۹.</ref> با این تفسیر که با شمارش [[اذان و اقامه|اقامه]] نماز جمعه یا اذان [[نماز صبح]]، مقصود از اذان ثالث دومین اذانی است که برای [[نماز جمعه]] گفته میشود.<ref>بحار الانوار، ج۳۱، ص۲۴۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> برخی از [[فقیهان]] امامی احتمال دادهاند اذان ثالث، اذان [[نماز عصر]] روز جمعه باشد<ref>البیان، ص۱۰۶؛ مجمع الفائده، ج۲، ص۱۶۵.</ref> که برخی به [[حرمت]]<ref>النهایه، ص۱۰۷؛ کشف اللثام، ج۴، ص۲۸۸.</ref> و بعضی به [[کراهت]]<ref>المبسوط، ج۱، ص۱۵۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۰۷.</ref> و عدهای به جواز آن اعتقاد دارند.<ref>المقنعه، ص۱۶۲؛ نک: الدروس، ج۱، ص۱۶۵.</ref> شماری از فقیهان امامی، اذان سوم را مصداق بدعت و حرام دانسته و به سنت پیامبر مبنی بر گفته شدن اذان در محضر او<ref>نک: التهذیب، ج۳، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> استناد کردهاند. بر این اساس، چون اذان سوم در محضر [[خطیب جمعه]] گفته نمیشود، بلکه قبل یا بعد خوانده میشود، بدعت و حرام است.<ref>نهایة الاحکام، ج۲، ص۵۴؛ الحدائق، ج۱۰، ص۱۷۹-۱۸۲.</ref> | به نظر مشهور فقیهان [[شیعه امامی]]، برای [[نماز جمعه]] دو [[اذان و اقامه|اذان]] تشریع نشده و کار [[عثمان بن عفان|عثمان]] بدعت و فاقد مشروعیت است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۰۶؛ کشف الرموز، ج۱، ص۱۷۶؛ المهذب، ج۱، ص۴۱۰.</ref> بر این اساس، از آنجا که در حضور خطیببودنِ اذان، در مشروعیت آن نقش ندارد،<ref>نک: جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۰۲-۳۰۳.</ref> بیشتر آنان اذان نخست را جایز و اذان دوم را [[حرام]] شمردهاند.<ref>السرائر، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۰۶؛ مدارک الاحکام، ج۴، ص۷۴-۷۵.</ref> پشتوانه این دیدگاه، افزون بر [[سیره نبوی]]، حدیث حفص بن غیاث از [[امام باقر(ع)]] است که اذان سوم را در [[روز جمعه]] بدعت شمرده است: «الأذان الثالث یوم الجمعه بدعة».<ref>الکافی، ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲؛ التهذیب، ج۳، ص۱۹.</ref> با این تفسیر که با شمارش [[اذان و اقامه|اقامه]] نماز جمعه یا اذان [[نماز صبح]]، مقصود از اذان ثالث دومین اذانی است که برای [[نماز جمعه]] گفته میشود.<ref>بحار الانوار، ج۳۱، ص۲۴۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> برخی از [[فقیهان]] امامی احتمال دادهاند اذان ثالث، اذان [[نماز عصر]] روز جمعه باشد<ref>البیان، ص۱۰۶؛ مجمع الفائده، ج۲، ص۱۶۵.</ref> که برخی به [[حرمت]]<ref>النهایه، ص۱۰۷؛ کشف اللثام، ج۴، ص۲۸۸.</ref> و بعضی به [[کراهت]]<ref>المبسوط، ج۱، ص۱۵۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۰۷.</ref> و عدهای به جواز آن اعتقاد دارند.<ref>المقنعه، ص۱۶۲؛ نک: الدروس، ج۱، ص۱۶۵.</ref> شماری از فقیهان امامی، اذان سوم را مصداق بدعت و حرام دانسته و به سنت پیامبر مبنی بر گفته شدن اذان در محضر او<ref>نک: التهذیب، ج۳، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> استناد کردهاند. بر این اساس، چون اذان سوم در محضر [[خطیب جمعه]] گفته نمیشود، بلکه قبل یا بعد خوانده میشود، بدعت و حرام است.<ref>نهایة الاحکام، ج۲، ص۵۴؛ الحدائق، ج۱۰، ص۱۷۹-۱۸۲.</ref> | ||
در استناد به [[حدیث]] حفص از جهتهای گوناگون مناقشه کردهاند؛ از جمله به سبب ضعف سند حدیث<ref>المعتبر، ج۲، ص۲۹۶؛ قس: مستند العروه، ج۲، ص۲۹۷.</ref> و نیز دلالت آن؛ زیرا اولاً در دیدگاه برخی [[فقیهان]]، مفاد حدیث درباره اذان [[نماز عصر]] در [[روز جمعه]] است، نه اذان نماز جمعه.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۰۱؛ بحار الانوار، ج۸۰، ص۱۱۴؛ مستند العروه، ج۲، ص۲۹۷.</ref> ثانیاً واژه [[بدعت]] در حدیث، در [[حرمت]] صراحت ندارد؛ زیرا مقصود از بدعت، کاری است که در هنگام [[پیامبر(ص)]] نبوده و سپس پدید آمده است. بر این اساس، برخی گفتهاند که تکرار اذان که در بر دارنده تعظیم خداوند است، به خودی خود حرام نیست؛ اما از آنجا که پیامبر به آن فرمان نداده، [[مکروه]] به شمار میرود.<ref>نک: المبسوط، ج۱، ص۱۴۹؛ المعتبر، ج۲، ص۲۹۶؛ ذکری، ج۳، ص۲۰۴، ۲۳۲؛ ج۴، ص۱۴۴.</ref> حتی شماری از [[فقیهان]] بر آنند که حرمت یا کراهت یکی از این دو اذان هنگامی است که به قصد تشریع و بدعت انجام گیرد؛ وگرنه تنها تکرار اذان به قصد دعا و ذکر، حتی [[مکروه]] نیز نیست.<ref>المعتبر، ج۲، ص۲۹۲؛ مستند الشیعه، ج۶، ص۱۳۹-۱۴۰؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص۴۵۸.</ref> | در استناد به [[حدیث]] حفص از جهتهای گوناگون مناقشه کردهاند؛ از جمله به سبب ضعف سند حدیث<ref>المعتبر، ج۲، ص۲۹۶؛ قس: مستند العروه، ج۲، ص۲۹۷.</ref> و نیز دلالت آن؛ زیرا اولاً در دیدگاه برخی [[فقیهان]]، مفاد حدیث درباره اذان [[نماز عصر]] در [[روز جمعه]] است، نه اذان نماز جمعه.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۰۱؛ بحار الانوار، ج۸۰، ص۱۱۴؛ مستند العروه، ج۲، ص۲۹۷.</ref> ثانیاً واژه [[بدعت]] در حدیث، در [[حرمت]] صراحت ندارد؛ زیرا مقصود از بدعت، کاری است که در هنگام [[پیامبر(ص)]] نبوده و سپس پدید آمده است. بر این اساس، برخی گفتهاند که تکرار اذان که در بر دارنده تعظیم خداوند است، به خودی خود حرام نیست؛ اما از آنجا که پیامبر به آن فرمان نداده، [[مکروه]] به شمار میرود.<ref>نک: المبسوط، ج۱، ص۱۴۹؛ المعتبر، ج۲، ص۲۹۶؛ ذکری، ج۳، ص۲۰۴، ۲۳۲؛ ج۴، ص۱۴۴.</ref> حتی شماری از [[فقیهان]] بر آنند که حرمت یا کراهت یکی از این دو اذان هنگامی است که به قصد تشریع و بدعت انجام گیرد؛ وگرنه تنها تکرار اذان به قصد دعا و ذکر، حتی [[مکروه]] نیز نیست.<ref>المعتبر، ج۲، ص۲۹۲؛ مستند الشیعه، ج۶، ص۱۳۹-۱۴۰؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص۴۵۸.</ref> | ||
علت دستور دادن [[عثمان بن عفان|عثمان]] به خواندن اذان سوم، فراوانی جمعیت در روزگار او یاد شده است.<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۲۱۹؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۳۵۹؛ السنن الکبری، ج۳، ص۱۹۲.</ref> از این رو، برخی دانشمندان امامی با نامشروع دانستن اذان سوم، اینگونه در آن مناقشه کردهاند که اگر منظور از بسیاری جمعیت، فراوان بودن مردم [[مدینه]] باشد، باید در یک زمان، چند مؤذن در چند منطقه شهر و دور از مسجد اذان بگویند تا صدا به گوش همه مردم مدینه برسد، نه اینکه اذان تکرار شود؛ آن هم در جایی بسیار نزدیک به [[مسجد]] به نام [[زوراء|زَوراء]].<ref>الغدیر، ج۸، ص۱۲۵-۱۲۸.</ref> | علت دستور دادن [[عثمان بن عفان|عثمان]] به خواندن اذان سوم، فراوانی جمعیت در روزگار او یاد شده است.<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۲۱۹؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۳۵۹؛ السنن الکبری، ج۳، ص۱۹۲.</ref> از این رو، برخی دانشمندان امامی با نامشروع دانستن اذان سوم، اینگونه در آن مناقشه کردهاند که اگر منظور از بسیاری جمعیت، فراوان بودن مردم [[مدینه]] باشد، باید در یک زمان، چند مؤذن در چند منطقه شهر و دور از مسجد اذان بگویند تا صدا به گوش همه مردم مدینه برسد، نه اینکه اذان تکرار شود؛ آن هم در جایی بسیار نزدیک به [[مسجد]] به نام [[زوراء|زَوراء]].<ref>الغدیر، ج۸، ص۱۲۵-۱۲۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |