در حال ویرایش الارتسامات اللطاف فی خاطر الحاج الی اقدس مطاف
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
}} | }} | ||
'''الاِرتسامات اللِّطاف'''، سفرنامه [[حج]] نوشته [[شکیب ارسلان]] (۱۸۶۹-۱۹۴۶م) نویسنده و سیاستمدار اصلاحگرای عرب. کتابْ حاصل سفر نویسنده به [[حجاز]] به قصد حج است | '''الاِرتسامات اللِّطاف'''، سفرنامه [[حج]] نوشته [[شکیب ارسلان]] (۱۸۶۹-۱۹۴۶م) نویسنده و سیاستمدار اصلاحگرای عرب. کتابْ حاصل سفر نویسنده به [[حجاز]] به قصد حج است. این کتاب علاوه بر گزارش رخدادهای سفر، ویژگیهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی سرزمین حجاز، به ویژه [[مکه]] و [[طائف]] در دهه سوم سده بیستم میلادی و نیز اندیشههای نویسنده را هم دربرمیگیرد. | ||
وصف شهرهای [[حجاز]] و آثار تاریخی و مناظر طبیعی، تحلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی [[مسلمان|مسلمانان]] و بیان اندیشههای اصلاحگرایانه در زمینههای اجتماعی، سیاسی و | وصف شهرهای [[حجاز]] و آثار تاریخی و مناظر طبیعی، تحلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی [[مسلمان|مسلمانان]] و بیان اندیشههای اصلاحگرایانه در زمینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از جمله ویژگیهای کتاب است. الاِرتسامات اللِّطاف با مقدمه و یادداشتهای [[رشید رضا]] به چاپ رسیده است. تصحیح و چاپ دیگری هم از آن در سال ۱۳۹۷ق در [[طائف]] انجام شده است. | ||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
[[شکیب ارسلان]]، نویسنده نامآور عرب، از سران نهضت بیداری اسلامی و از شاگردان [[محمد عبده]] | [[شکیب ارسلان]]، نویسنده نامآور عرب، از سران نهضت بیداری اسلامی و از شاگردان [[محمد عبده]] است. او در خاندانی سرشناس در روستای شویفات نزدیک [[بیروت]] به سال ۱۸۶۹م/۱۲۸۶ق زاده شد و تحصیلات ابتدایی را در روستای محل زندگی خود آغاز کرد. در ۱۸۷۹م به مدرسه حکمت در بیروت وارد شد. از استادان او در این مدرسه، میتوان از عبدالله بستانی، ادیب برجسته آن روزگار، نام برد. سپس در سال ۱۸۸۷م به مدرسه سلطانیه رفت و در درسهای [[محمد عبده]] که در آن هنگام از [[مصر]] به [[لبنان]] تبعید شده بود، شرکت جست. رابطه نزدیک محمد عبده با پدر شکیب، تأثیر او بر شخصیت شکیب را عمیقتر کرد.<ref>شکیب ارسلان، ص۲۴.</ref> پس از چندی در سفر به مصر، به حلقه شاگردان محمد عبده پای نهاد و در سن جوانی نوشتن در مجله المؤید و روزنامه الاهرام را آغاز کرد.<ref>شکیب ارسلان، ص۲۸.</ref> اثرپذیری او از نهضت بیداری اسلامی با سفرش به [[استانبول]] و دیدار با [[سیدجمال الدین اسدآبادی]] کامل شد.<ref>شکیب ارسلان، ص۲۸.</ref> | ||
شکیب ارسلان شعر میسرود و نثری زیبا داشت. نیز به تصحیح برخی متون کهن میپرداخت. جز آثار ادبی، بیشتر نوشتههایش درباره تاریخ و وضعیت [[مسلمان|مسلمانان]] در جهان است.<ref>شکیب ارسلان، ص۳۷۲-۳۷۳؛ مصادر الدراسة الادبیه، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> | شکیب ارسلان شعر میسرود و نثری زیبا داشت. نیز به تصحیح برخی متون کهن میپرداخت. جز آثار ادبی، بیشتر نوشتههایش درباره تاریخ و وضعیت [[مسلمان|مسلمانان]] در جهان است.<ref>شکیب ارسلان، ص۳۷۲-۳۷۳؛ مصادر الدراسة الادبیه، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> از این دست آثار، کتاب نامآور حاضر العالم الاسلامی است که با عنوان امروز مسلمین، به فارسی برگردانده شده و شامل مقدمهای از شکیب برای خواننده فارسی زبان است. | ||
[[شکیب ارسلان]] از سیاستمدارانی است که در سالهای پیش از فروپاشی [[دولت عثمانی]]، تقویت خلافت عثمانی را که تنها قدرت مهم [[جهان اسلام]] در برابر اروپای آن دوران بود، راهکار اصلی برای رویارویی با سلطه اروپا میدانستند.<ref>الامیر شکیب ارسلان، ص۷۰-۷۱.</ref> وی پس از جنگ جهانی اول که با تجزیه عثمانی و اشغال [[سوریه]] به دست فرانسه همراه بود، ناچار شد سوریه را ترک کند. سپس به آلمان و سوئیس رفت و تا چند ماه پایانی عمرش در اروپا ماند.<ref>شکیب ارسلان، ص۸۰.</ref> | |||
پس از فروپاشی دولت عثمانی، شکیب ارسلان ناسیونالیسم عربی را زمینهای مناسب برای رویارویی با استعمار اروپا یافت. وی افزون بر راهاندازی مجله «la nation Arabe» به زبان فرانسوی در سوئیس، در اقدامات دیپلماتیک برای مبارزه با | پس از فروپاشی دولت عثمانی، شکیب ارسلان ناسیونالیسم عربی را زمینهای مناسب برای رویارویی با استعمار اروپا یافت. وی افزون بر راهاندازی مجله «la nation Arabe» به زبان فرانسوی در سوئیس، در اقدامات دیپلماتیک برای مبارزه با استعمار شرکت فعال داشت و در سال ۱۹۲۲م برای دفاع از حقوق عرب، همراه گروه سوری [[فلسطین|فلسطینی]] به مقر جامعه ملل رفت.<ref>شکیب ارسلان، ص۴۱.</ref> وی پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۶م به وطنش بازگشت و در همان سال درگذشت.<ref>شکیب ارسلان، ص۵۵؛ الامیر شکیب ارسلان، ص۹۹.</ref> | ||
==محتوا== | ==محتوا== |