در حال ویرایش بارگاههای بقیع
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
بقیع، بارگاهها: بناهای ساخته شده بر قبور امامان و بزرگان در قبرستان بقیع | |||
بقعه از «ب ـ ق ـ ع» در لغت به معنای قسمتی از زمین است که از نقاط همجوارش متمایز باشد.<ref>العین، ج1، ص184؛ المحیط فی اللغه، ج1، ص195؛ مجمع البحرین، ج4، ص301؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص281، «بقعه. </ref> همچنین بر صومعه، زیارتگاه، مقبره، و مزار امامان دین و بزرگان<ref>لغتنامه، ج3، ص4256، «بقعه. </ref> و اتاقک گرداگرد مزار ایشان<ref>فرهنگ فارسی، ج1، ص556، «بقعه. </ref> اطلاق شده است. بقیع* از همین ریشه و نام مشهورترین قبرستان مسلمانان است که در جنوب شرقی مسجدالنبی(ص) قرار دارد. با هجرت پیامبر به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات مسلمانان ضرورت یافت. از این رو، پیامبر(ص) در پی بازدید از سرزمینهای گوناگون مدینه، بقیع را که در مسیر باب جبرئیل مسجد قرار داشت، <ref>بقیع الغرقد، ص21.</ref> برگزید.<ref>الطبقات، ج3، ص399؛ المستدرک، ج3، ص190؛ تاریخ طبری، ج2، ص177.</ref> از زمان این رویداد گزارشی در دست نیست؛ ولی با توجه به هنگام وفات اسعد بن زراره خزرجی در شوال سال اول ق. و دفن او در بقیع، شاید بتوان تعیین بقیع را به عنوان قبرستان مسلمانان به سال اول و پس از بنای مسجد یا همزمان با آن دانست.<ref>الطبقات، ج3، ص611؛ الاستیعاب، ج4، ص1601.</ref> البته برخی نویسندگان به قرینه مرثیه عمرو بن نُعمان بیاضی، تاریخ دفن مردگان در بقیع را پیش از اسلام یاد کرده و گفتهاند که با ظهور اسلام، این قبرستان به مسلمانان اختصاص یافت.<ref>معالم مکة و المدینه، ص407-408.</ref> | |||
با دفن صحابی بزرگ عثمان بن مظعون<ref>الطبقات، ج1، ص144.</ref> به سال دوم ق. و سپس دفن ابراهیم فرزند خردسال پیامبر(ص) به سال دهم ق. و نیز با تشویقهای ایشان، <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص83.</ref> این قبرستان مورد توجه اصحاب قرار گرفت و مدفن بزرگان صحابه و شخصیتهای اسلامی شد؛ جواز و مطلوبیت زیارت قبور اموات افزون بر این که از آیات قرآن کریم از جمله آیات 21 کهف/18 و آیه 84 توبه/9 برداشت میشود، <ref>الحصون المنیعه، ص27؛ الملل و النحل، ج4، ص253؛ الزیارة و التوسل، ص14.</ref> در روایتهای گوناگون پیامبر(ص) سفارش شده است.<ref>صحیح مسلم، ج3، ص65؛ سنن النسائی، ج4، ص94؛ بحار الانوار، ج79، ص170.</ref> این روایتها آنچنان فراوان هستند که در برخی کتابهای روایی فصلی مستقل به آنها اختصاص یافته است.<ref>صحیح ابن حبان، ج7، ص439؛ شعب الایمان، ج7، ص14.</ref> پیامبر(ص) هر شب جمعه به بقیع میرفت و مدفونان آن را با جملاتی مخاطب قرار میداد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص132؛ کامل الزیارات، ص529؛ وفاء الوفاء، ج3، ص111.</ref> او در واپسین سال زندگانی خود از سوی خداوند مامور شد تا به بقیع رود و برای اموات طلب آمرزش کند.<ref>ارشاد القلوب، ج1، ص33.</ref> از عایشه نیز گزارشهایی درباره حضور پیامبر در بقیع و طلب آمرزش برای اهل بقیع در دست است.<ref>صحیح مسلم، ج3، ص63؛ تاریخ المدینه، ج1، ص90؛ انساب الاشراف، ج2، ص213-214.</ref> بقیع مورد توجه اهل بیت: نیز بوده و گزارشهایی از زیارت بقیع از جانب آنها در منابع یاد شده است.<ref>الخصال، ج1، ص273؛ البدایة و النهایه، ج5، ص243؛ القاب الرسول و عترته، ص58.</ref> در روایتهای اهل بیت: زیارت قبور مؤمنان مایه خوشحالی آنها دانسته شده و سفارش گشته که بر مزار پدر و مادر و امامان، از خداوند نیاز بخواهند.<ref>وسائل الشیعه، ج3، ص223.</ref> از این رو است که دانشورانی بسیار از شیعه<ref>المهذب، ج1، ص283؛ شرائع الاسلام، ج1، ص210؛ مسالک الافهام، ج2، ص383.</ref> و سنی<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ کشف القناع، ج2، ص601.</ref> زیارت بقیع را مستحب دانسته و بر استحباب زیارت قبر مطهر پیامبر(ص) اجماع کردهاند.<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص194؛ شرح الشفا، ج2، ص150؛ وفاء الوفاء، ج4، ص187.</ref> بر پایه گفته رفعت پاشا (م. 1353ق.) مردم مدینه هر پنجشنبه به زیارت اهل قبور بقیع میرفتند و بر قبرها دستههای ریحان و کنار آنها شاخههای گل میچیدند.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص426-427.</ref> | |||
رواج دفن مسلمانان و شخصیتهای دینی در بقیع و توجه فراوان مسلمانان به استحباب زیارت قبور بزرگان و مؤمنان، به تدریج موجب شد تا بناهایی بر برخی از این قبور برپا گردد. از جمله این شخصیتها میتوان به عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص)، چهار امام شیعیان و چهرههایی دیگر از بنیهاشم و بستگان پیامبر(ص)، صحابه بزرگوار او و دانشوران و نخبگان مسلمان در طول تاریخ اشاره کرد. (← ادامه مقاله) | |||
نخستین گزارشها از ساخت بنا بر قبور که در منابع نخست با عنوان مسجد از آن یاد شده است، به عهد نبوی بازمیگردد. بر این اساس، ابوجندل بن سهیل از تیره بنیعامر بن لؤی مسجدی بر قبر ابوبصیر عتبة بن اَسید ثقفی (م. قبل از8ق.) ساخت<ref>الاستیعاب، ج4، ص1614؛ تاریخ دمشق، ج25، ص300؛ اسد الغابه، ج5، ص150.</ref> و رسول خدا(ص) با وجود آگاهی از این کار، آن را نهی نکرد. پس از رحلت پیامبر(ص) و دفن او در خانه خود، حفظ و تعمیر این بنا از همان سالهای آغازین مورد اهتمام مسلمانان و خلفا بوده است. عمر بن خطاب (حک: 13-23ق.) دیواری بر قبر پیامبر ساخت.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص544؛ کشف الارتیاب، ص314.</ref> عمر بن عبدالعزیز، حاکم مدینه به سال 91ق. به دستور ولید بن عبدالملک اموی (حک: 86-96ق.) با هدف گسترش مدفن حضرت، خانه او را ویران کرد و در تجدید بنا، محوطه پیرامون قبر را به آن افزود و حجره او را با سنگ مرمر تزیین کرد.<ref>الاعلاق النفیسه، ص69؛ الانس الجلیل، ج1، ص305؛ اثارة الترغیب، ج2، ص378.</ref> در روزگار ملک منصور نورالدین ایبک صالحی (حک: 655-657ق.) از ممالیک مصر در سال 656ق. با استفاده از مصالح ساختمانی ارسالی از مصر، مرقد پیامبر(ص) تعمیر و تزیین شد<ref>تاریخ المدینه، ص177، 230؛ بهجة النفوس، ج1، ص540؛ وفاء الوفاء، ج2، ص154.</ref> و نخستین گنبد به نام «قبه زرقا*» بر حجره شریفه در حکومت سلطان قلاوون مملوکی (حک: 678-689ق.) به سال 678ق. زده شد.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص157.</ref> از سده دوم ق. ساخت بنا و بارگاه بر قبور در سرزمینهای اسلامی رایج شد.<ref>مقابر، ج1، ص27.</ref> بر قبر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) گنبدی به دستور خلیفه عباسیهارون الرشید (حک: 170-193ق.) در سده دوم ق. ساخته شد.<ref>کشف الارتیاب، ص308؛ اعیان الشیعه، ج1، ص536.</ref> گنبد جعفر (م. 186ق.) پسر منصور عباسی نیز گواه وجود بنا و گنبد بر برخی قبور در میانه سده دوم ق. است.<ref>المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، ص158.</ref> اعتراض نکردن مسلمانان به این کار، نشان دهنده صحت عمل خلفا و اتصال سیره مسلمانان در بنای بر قبور* است.<ref>صیانة الآثار، ص79-80.</ref> | |||
بر این اساس، در طول تاریخ، بقعهها و گنبدهایی بر قبور بزرگان و شخصیتهای مدفون در بقیع ساخته شد. (تصویر شماره 13) مشهورترین این بناها عبارتند از: | |||
1. بقعه عثمان بن مظعون صحابی پیامبر و ابراهیم فرزند خردسال رسول خدا(ص). ابوسائب عثمان بن مظعون جُمحی صحابی بزرگ پیامبر(ص) بود. وی را نخستین مهاجری دانستهاند که در مدینه وفات یافت. هنگام وفات وی را سال دوم یا سوم ق. نوشتهاند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1053-1055.</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) پس از وفات عثمان بن مظعون، وی را در بخش میانی بقیع دفن کرد و فرمود: «هذه الروحاء»؛ «این جا، مکان راحتی و آسایش است.» <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص100.</ref> از آن پس سنگی را به نشانه این قبر بر آن نهاد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص102؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص498.</ref> این سنگ تا هنگام حکمرانی مروان بن حکم بر مدینه، در دوره حکومت معاویة بن ابیسفیان (حک: 40-60ق.) بر قبر عثمان قرار داشت تا این که به فرمان وی از آن جا برداشته شد<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص102؛ وفاء الوفاء، ج3، ص84؛ الدرة الثمینه، ص168.</ref> و به گزارشی آن را بر قبر عثمان بن عفان نهادند<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص84.</ref> که تا آن هنگام بیرون از بقیع قرار داشت و تازه به بقیع پیوسته بود؛ پس از وفات ابراهیم پسر 18 ماهه پیامبر(ص) به سال دهم ق. او امر کرد که وی را کنار قبر عثمان بن مظعون دفن کنند<ref>اخبار المدینه، ص207؛ انساب الاشراف، ج2، ص88.</ref> و بالای قبر ابراهیم نیز سنگی به عنوان علامت نصب کرد.<ref>الطبقات، ج1، ص144؛ انساب الاشراف، ج2، ص88؛ سبل الهدی، ج11، ص24.</ref> سپس بالای قبر او ایستاد و بر ساکنان آن سلام داد.<ref>الطبقات، ج1، ص144؛ انساب الاشراف، ج2، ص88؛ تاریخ المدینه، ج1، ص99.</ref> | |||
روایتی از دفن رقیه (م. 2ق.) <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص103.</ref> و زینب (م. 8ق.) دختران رسول خدا نزدیک قبر عثمان بن مظعون حکایت دارد.<ref>مسند احمد، ج1، ص237؛ مجمع الزوائد، ج3، ص17.</ref> | |||
گزارشهایی از دفن افرادی چون عبدالرحمن بن عوف زهری از مهاجران به حبشه و مدینه (م. 31/32ق.) که با عثمان بن مظعون پیمان بسته بود تا کنارش دفن شود، <ref>الدرة الثمینه، ص168؛ وفاء الوفاء، ج3، ص88.</ref> ابو اَمامه اسعد بن زراره خزرجی از حاضران در دو بیعت عقبه و نقیب بنینجار (م. اول ق.) ، سعد بن ابیوقاص زهری از نخستین اسلام آورندگان (م. 55ق.) ، عبدالله بن مسعود هَذلی از نخستین اسلام آورندگان و از مهاجران به حبشه و مدینه (م. 32ق.) ، <ref>الطبقات، ج3، ص151.</ref> خُنیس بن حذافه سهمی داماد عمر و از مهاجران به حبشه و مدینه و از شهدای احد (م. 3ق.) و فاطمه بنت اسد مادر امام علی (علیهالسّلام) (م. 3ق.) <ref>وفاء الوفاء، ج3، ص88.</ref> کنار قبر عثمان و ابراهیم حکایت دارند. بر این قبور گنبد و ضریحی ساخته شده بود که منابع پیشین به هنگام ساخت و نیز سازنده آن اشاره ندارند. شماری از محققان با توجه به شباهت ضریح ساخته شده برای قبور امامان شیعه و عباس با ضریح موجود بر این قبور، ساخت این بنا را نیز به مجدالملک براوستانی* (م. 492/493ق.) وزیر ایرانی سلطان برکیارق سلجوقی (حک: 486-498ق.) نسبت میدهند.<ref>اعیان الشیعه، ج3، ص299؛ تاریخ حرم ائمه بقیع، ص193.</ref> | |||
ابن جبیر (م. 614ق.) در وصف این ضریح، آن را از جنس چوب دانسته که با نقشهای بدیع تزیین شده بود و میخکوبیهایی به شکل بسیار زیبا بر آن دیده میشد. این ضریح به صورت پنجرهای چوبی بود که رو به قبله باز میشد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص174.</ref> مطری (م. 741ق.) نیز همراه اشاره به مرقد ابراهیم، از ضریح مشبک سمت قبله مرقد یاد کرده است.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص119-120.</ref> گنبد ساخته شده بر این بقعه به رنگ سفید بود.<ref>رحلة ابن جبیر، ص173-174؛ رحلة ابن بطوطه، ص119.</ref> از گزارشها درباره این گنبد که واپسین آنها به رفعت پاشا به سال 1325ق.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص426.</ref> بازمیگردد، برمیآید که این بنا تا هنگام ویرانی اول بقعههای بقیع در سال 1220ق. در دولت اول سعودی باقی بوده است.<ref>من اخبار الحجاز و النجد، ص104؛ عنوان المجد، ص137؛ البقیع قصة التدمیر، ص84.</ref> اکنون قبور موجود در این بقعه نشانهگذاری شده است. | |||
2. بقعه امامان شیعه: و عباس عموی پیامبر(ص): عقیل بن ابیطالب برادر امام علی (علیهالسّلام) بیرون بقیع و در سمت جنوب آن | |||
خانهای بزرگ<ref>الطبقات، ج4، ص44؛ المعارف، ص204.</ref> در برابر خانه امام علی (علیهالسّلام) داشت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص82.</ref> (تصویر شماره 14) به گزارشی، پیامبر(ص) در گوشهای از این خانه میایستاد و برای اهل بقیع آمرزش میطلبید. روایت شده که دعا کردن در آن مستجاب است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص82.</ref> در گذر زمان، این خانه مکان دفن بزرگانی از بنیهاشم شد و بعدها به بقیع ملحق گشت. در منابع، این بخش از بقیع به مقابر بنیهاشم شهرت یافته است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127.</ref> فاطمه بنت اسد (م. 3ق.) ، عباس بن عبدالمطلب (م. 32ق.) عموی پیامبر(ص)، چهار تن از امامان شیعه، امام حسن (شهادت 49/50ق.)، <ref>الکافی، ج1، ص472؛ البدایة و النهایه، ج8، ص48.</ref> امام سجاد (شهادت 94/95ق.)، <ref>الکافی، ج1، ص469؛ تاریخ طبری، ج11، ص631.</ref> امام محمد باقر (شهادت حدود 114/117ق.) <ref>مروج الذهب، ج3، ص219؛ دلائل الامامه، ص215-216.</ref> و امام جعفر صادق: (شهادت 148ق.) <ref>ذخائر العقبی، ص141؛ مروج الذهب، ج3، ص219.</ref> از مدفونان در این خانهاند. بر پایه روایتی، امام سجاد (علیهالسّلام) این خانه را در حدود سال 65ق. بازسازی کرد.<ref>بحارالانوار، ج45، ص344-345.</ref> | |||
از هنگام پیوستن خانه عقیل به بقیع و ساخت بارگاه بر این قبور، آگاهی دقیقی در دست نیست. با توجه به وجود مدفن عباس بن عبدالمطلب، جدّ عباسیان، در این خانه، به احتمال میتوان گفت که دهههای نخست سده دوم ق. که همزمان با روی کار آمدن عباسیان است، هنگام تقریبی این امر بوده است. شاید از این رو است که در گزارشهای سده دوم ق. و از آن پس، به وجود این قبور اشاره شده است. ابن زباله (م. 199ق) از وجود مسجدی (حرم) بر قبر عباس بن عبدالمطلب و امامان شیعه خبر داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص126-127.</ref> ابن شبه (م. 262ق) نیز از وجود مسجدی در سده سوم ق. بر قبر فاطمه بنت اسد گزارش داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص123.</ref> با توجه به نزدیکی قبور امامان شیعه و عباس به قبر فاطمه، به نظر میرسد که همه این قبور را در بر میگرفت. مسعودی (م. 345ق.) عبارت این سنگ را چنین گزارش داده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد للَّه مُبِید الامم و محیی الرمم هذا قبر فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابیطالب و علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب و محمد بن علی و جعفر بن محمد رضی الله عنهم». <ref>مروج الذهب، ج3، ص285؛ التنبیه و الاشراف، ص260؛ تذکرة الخواص، ص311.</ref> | |||
از ساخت نخستین گنبد بر مزار عباس و امامان شیعه نیز گزارشهایی متناقض در دست است. آوردهاند که در سده پنجم ق. مجدالملک براوستانی گنبدی بر قبور امامان شیعه و عباس ساخت که بسیار بزرگ بود.<ref>الکامل، ج10، ص352.</ref> مطری به ساخت این گنبد بزرگ در دوران حکومت ناصر احمد بن مستضیء عباسی (حک: 575-622ق.) اشاره میکند.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص119.</ref> ابن نجار (م. 643ق.) که همعصر با ناصر عباسی است، به قدمت گنبد تصریح دارد.<ref>الدرة الثمینه، ص166.</ref> از این رو، به نظر میرسد که گزارش مطری غیرواقعی است. توصیفات ابن جبیر از این گنبد و قبور درون آن، از دقت بیشتر برخوردار است. وی گنبد ساخته شده بر این قبور را بسیار مرتفع شمرده که نزدیک در ورودی بقیع قرار داشت. قبور درون بقعه، بزرگ و از سطح زمین بلندتر بودند. این قبور ضریحی چوبین داشتند که با نقوشی برجسته از جنس مس با میخکوبیهایی تزیین شده بود.<ref>رحلة ابن جبیر، ص174.</ref> عبدری (م. بعد از 700ق.) این بقعه را همراه با بقعه عثمان بن عفان بزرگترین و زیباترین بارگاه بقیع دانسته است.<ref>رحلة العبدری، ج1، ص423.</ref> ابن نجار از وجود دو در برای بقعه یاد میکند که تنها یکی از آن دو هنگام زیارت گشوده میشد.<ref>الدرة الثمینه، ص166.</ref> از دیگر کسانی که درباره چگونگی بقعه، گنبد و ضریح قبور امامان شیعه به این مطلب اشاره کردهاند، میتوان از ابن بطوطه، <ref>رحلة ابن بطوطه، ص125.</ref> خالد بن عیسی (زنده به سال 740ق.) <ref>تاج المفرق، ج1، ص289.</ref> و سمهودی (م. 911ق.) <ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> یاد کرد. محمد حسین فراهانی، از رجال دربار قاجار، در گزارش خود از سفر حج سال 1302ق. از بقعه هشت ضلعی امامان شیعه و عباس خبر میدهد. بر پایه این گزارش، در این بقعه صندوقی بزرگ از جنس چوب مرغوب بود و میان این صندوق بزرگ دو صندوق چوبی دیگر قرار داشت. درون یک صندوق قبر چهار امام شیعیان و درون صندوق دیگر قبر عباس قرار داشته است.<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص237.</ref> | |||
این گزارش که همانند آن در سفرنامه 1292ق. فرهاد میرزا نیز به چشم میخورد، <ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.</ref> بیانگر ساخت ضریحی جدید است که در گزارشهای تا پیش از سده دهم ق. از آن یاد نشده است. بقعه عباس و امامان بقیع طی سدههای پیاپی مورد تعمیر و مرمت قرار گرفت. منابع از تعمیر بقعه به سال 519ق. به دستور مسترشد عباسی (حک: 512-529ق.) و نیز در روزگار مستنصر عباسی (حک: 623-640ق.) گزارش دادهاند. کتیبه نصب شده بالای محراب بقعه که دربردارنده دستور خلیفه مستنصر برای تعمیر بقعه است، این ادعا را تایید میکند.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> از تعمیر این بقعه به سال 1234ق. به دستور سلطان محمود عثمانی (حک: 1223-1255ق.) و به دست محمد علی پاشا و نیز به سال 1292ق. در دوران حکومت عبدالعزیز خان عثمانی (حک: 1277-1293ق.) گزارش شده است.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.</ref> آوردهاند که پس از بازسازی سال 1234ق. این بقعه و دیگر بارگاههای بقیع همه ساله تعمیر میشدند.<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص237.</ref> (تصویر شماره 15) | |||
3. بقعه حضرت فاطمه بنت اسد: فاطمه بنت اسد (م. 3ق.) از دیگر مدفونان در بقیع است که بر قبر وی بنایی ساختند. گزارشها حکایت دارند که پیامبر به دلیل علاقه فراوان به فاطمه بنت اسد مادر امام علی (علیهالسّلام) او را مادر خود میدانست.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص124؛ شرح نهج البلاغه، ج1، ص14.</ref> پس از رحلت آن بانو، او را با آداب ویژه دفن کرد. لباس خود را به جای کفن بر او پوشاند و برای ایمنی یافتنش از فشار قبر، لحظاتی در گور او خوابید. کهنترین مدینهشناسان و منابع مدینهشناسی قبر وی را نزدیک قبر عباس و در خانه عقیل میدانند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص123-124.</ref> در سده 7ق. ابن نجار و پس از وی بسیاری از تاریخنگاران و مدینهشناسان مکان قبر وی را به اشتباه در شمال شرقی بقیع و شمال بقعه عثمان بن عفان دانسته و از رواج زیارت این قبر در دوران خود گزارش دادهاند.<ref>الدرة الثمینه، ص168؛ التعریف بما آنست الهجره، ص43؛ اثارة الترغیب، ج2، ص351.</ref> منابع پسین نیز این نظر را تایید کردهاند.<ref>تاریخ معالم المدینة المنوره، ص352؛ الجواهر الثمینه، ص205؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص722.</ref> سمهودی این گزارش را مردود و آن را نتیجه برداشت اشتباه ابن نجار از گزارش منابع پیشین دانسته و خود از دفن فاطمه نزدیک قبر ابراهیم و عثمان بن مظعون در روحاء گزارش داده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص85.</ref> | |||
با پیوستن خانه عقیل به بقیع و نیز ساخت بنا بر روی قبور امامان شیعه، قبر فاطمه نیز که در جنوب غربی این قبور قرار داشت، در این بنا قرار گرفت. گزارش ابن شبه از وجود مسجدی در سده سوم ق. در این مکان میتواند از ساخت نخستین بنا بر این قبر حکایت کند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص123.</ref> این قبر هیچگاه دارای ضریح نبوده و تنها پارچهای گرانبها و گلابتون بر آن کشیده بودند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص156؛ پنجاه سفرنامه، ج5، ص238. .</ref> بر پایه وقفنامه سلطان سلیمان عثمانی به سال 947ق. پردهای ویژه برای این بقعه و بقاع دیگر فرستاده شد.<ref>التاریخ القویم، ج4، ص17، 20.</ref> در سدههای اخیر و در هنگام ازدحام حاجیان، شبکهای از فولاد در جلوی طاقنما به صورت حائلی میان قبر و فضای عمومی درون حرم قرار میگرفت.<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص237؛ سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.</ref> این شبکه در زمان ویرانی بقاع بقیع در 8 شوال سال1344ق. به هفت قطعه تقسیم شد که شش قطعه آن را روی دیوار سمت راست و چپ در ورودی محوطه حرم حضرت حمزه (علیهالسّلام) و قطعه دیگر را سمت قبور شهدا نزدیک کوه اُحد نصب کردند.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص107-109.</ref> | |||
4. بقعه همسران پیامبر: از دیگر بقاع مهم قبرستان بقیع، بقعهای بود که بر مزار برخی همسران پیامبر(ص) بنا نهاده شده بود و در فاصله پنج متری جنوب قبر عقیل<ref>فصول من تاریخ المدینه، ص167-168.</ref> و شمال قبور امامان شیعه قرار داشت. بنای این بقعه به سال 852ق. و در دوران حکومت امیر جقمق مملوکی (حک: 842-857ق.) به دست امیر بردبک معمار ساخته شده بود.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص101.</ref> این قبور پیش از آن با دیوار سنگی کوتاه از دیگر قبرها متمایز شده بودند.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص120.</ref> فرهاد میرزا (م. 1305ق.) در سفر خود به سال 1292ق. به وجود ضریح بر این قبور اشاره دارد.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص156.</ref> | |||
به رغم تصریح بسیاری از منابع به دفن همه همسران پیامبر جز خدیجه و میمونه در بقیع، <ref>الدرة الثمینه، ص165؛ التعریف بما آنست الهجره، ص119؛ بهجة النفوس، ج2، ص101.</ref> در تعیین شمار همسران وی که در این بخش از بقیع و در این بارگاه مدفون شدهاند، اختلاف نظر دارند. ابن شبه از وجود قبر امحبیبه، دختر ابوسفیان، در خانه عقیل و قبر امسلمه در بیت الاحزان یاد میکند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص120.</ref> ابن نجار به وجود چهار قبر برجسته در این بارگاه بدون اشاره به همسران پیامبر اشاره کرده<ref>الدرة الثمینه، ص166.</ref> ؛ اما سمهودی آگاهی از وجود این تعداد قبر را درون بقعه به سبب مسطح بودن کف آنها ناممکن دانسته است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص101.</ref> از این رو، تصریح برخی منابع و سفرنامههای پسین به نام هشت تن از همسران مدفون در این بارگاه را باید فاقد اعتبار دانست.<ref>فصول من تاریخ المدینه، ص167-168؛ پنجاه سفرنامه، ج5، ص241.</ref> | |||
5. بقعه عثمان بن عفان: بقعه مهم بعد در انتهای بقیع، متعلق به عثمان بن عفان است. پس از کشته شدن وی به سال 35ق. از دفن جسدش در قبرستان بقیع پیشگیری شد و پیکرش در شرق بقیع<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص120.</ref> در محلی به نام حُش/حَش (بستان) کوکب که محل دفن مردگان یهودی بود، <ref>تاریخ طبری، ج3، ص438.</ref> دفن شد. در روزگار حکومت مروان بن حکم بر مدینه، به دستور معاویه، دیوار میان بقیع و حش کوکب* برداشته شد و کوشیدند تا با دفن مردگان مسلمان در فاصله میان بقیع تا حش کوکب، قبر عثمان به بقیع افزوده شود.<ref>اخبار المدینه، ص209؛ تاریخ المدینه، ج1، ص112-113؛ تاریخ طبری، ج3، ص438.</ref> | |||
ابن جبیر از وجود گنبدی کوچک بر بقعه عثمان گزارش داده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص174.</ref> پس از وی، ابن نجار و نیز ابن بطوطه (م. 770ق.) از بزرگ بودن این گنبد سخن گفتهاند.<ref>الدرة الثمینه، ص166؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص361.</ref> به نظر میرسد که در فاصله دیدار ابن جبیر و ابن نجار، گنبدی بزرگ جایگزین گنبد پیشین شده است. ساخت این گنبد را به اسامة بن سنان صالحی، از امیران سلطان صلاح الدین ایوبی، به سال 601ق. نسبت دادهاند.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص120؛ وفاء الوفاء، ج3، ص102.</ref> عبدری (م. بعد از700ق.) این بقعه را همراه با بقعه عباس، بزرگترین و زیباترین بارگاههای بقیع دانسته است.<ref>رحلة العبدری، ج1، ص423.</ref> | |||
6. بقعه عقیل بن ابیطالب و عبدالله بن جعفر: بقعه معروف دیگر، بقعه عقیل (م. حدود60ق.) برادر امیرالمؤمنین و نیز عبدالله بن جعفر (م. 80ق.) برادرزاده عقیل است. این دو در خانه عقیل و در یک قبر<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100-101.</ref> دفن شدهاند. مزار اینان نزدیک به بقعه عباس و امامان شیعه و در فاصله پنج متری با قبور همسران پیامبر(ص) <ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص235.</ref> قرار دارد. ابوسفیان بن حارث (م. 15/20ق.) ، پسر عمو و برادر رضاعی پیامبر(ص) از دیگر مدفونان در این بارگاه است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127؛ نک: الاستیعاب، ج4، ص1673.</ref> درباره زمان ساخت این بقعه و سازنده آن، آگاهی چندان در دست نیست. گزارش ابن نجار از این بقعه، از ساخت آن تا پیش از سده هفتم ق. حکایت دارد.<ref>الدرة الثمینه، ص166.</ref> | |||
7. بقعه دختران پیامبر: بقعه منسوب به دختران پیامبر(ص)، رقیه (م. 2ق.) وام کلثوم (م. 9ق.) همسران عثمان بن عفان، و زینب (م. 8ق.) همسر ابیالعاص بن ربیع از دیگر بقعههایی بود که در شمال قبور امامان شیعه و جنوب غربی قبور همسران پیامبر(ص) و نزدیک قبر عثمان بن مظعون قرار داشت. منابع از دفن رقیه<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص103؛ الکافی، ج3، ص241؛ الطبقات، ج8، ص37.</ref> و زینب<ref>مسند احمد، ج1، ص237؛ الاستیعاب، ج3، ص1056؛ المستدرک، ج3، ص190.</ref> در بقیع، نزدیک به قبر عثمان بن مظعون، بر پایه سفارش پیامبر(ص) حکایت دارند. اما از مکان دفنام کلثوم گزارشی در دست نیست. تنها نویسندگان پسین چون فرهاد میرزا<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص156.</ref> و رفعت پاشا<ref>مرآة الحرمین، ص478.</ref> به دفنام کلثوم کنار دیگر دختران پیامبر اشاره نموده و به بقعه ساخته شده بر قبر اینان توجه کردهاند. بر این قبور ضریحی برنجی قرار داشت.<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص241.</ref> | |||
8. بقعه حلیمه سعدیه: در شمال شرقی بقیع، بقعهای وجود داشت که به حلیمه، دایه پیامبر(ص) منسوب بود. منابع پیشین از زمان وفات این بانو و مکان دفن وی سخن نگفتهاند. تنها قاضی عیاض (م. 544ق.) از دیدار وی با ابوبکر و عمر یاد کرده<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص115.</ref> و مقریزی (م. 845ق.) از وفاتش در روزگار پیامبر و تاثر رسول خدا از مرگ او یاد کرده است.<ref>امتاع الاسماع، ج2، ص6.</ref> | |||
ابن بطوطه از قبر حلیمه در بصره گزارش داده؛ اما در سفرنامههای سدههای اخیر<ref>الرحلة الورثیلانیه، ج2، ص539؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص282؛ پنجاه سفرنامه، ج5، ص478.</ref> از وجود قبر این بانو در بقیع و در مسیر قبر عثمان بن عفان<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص478-479.</ref> یاد شده است. بر این قبر، گنبد و بارگاهی ساخته بودند که تاریخ ساخت آن نامعلوم است. درون این بارگاه، ضریحی چوبی بر قبر نصب شده بود.<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص242.</ref> نایب الصدر شیرازی (م. 1344ق.) در گزارش سفر حج خود به سال 1305ق. از دو بیت شعر ترکی نگاشته شده بر در این بقعه یاد کرده است.<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص479.</ref> | |||
9. بقعه صفیه عمه پیامبر(ص): دیگر قبری که در بقیع بر آن بنایی ساخته بودند، قبر صفیه (م. 20ق.) دختر عبدالمطلب و عمه پیامبر(ص) است. این قبر تا نیمه دوم سده 14ق. بیرون از بقیع و در کوچهای در بخش غربی آن قرار داشت.<ref>مدینهشناسی، ص394.</ref> زمین کنار این قبر از سوی عثمان بن عفان به مغیرة بن شعبه واگذار شد و مغیره در این زمین برای خود خانهای ساخت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص126-127.</ref> از این رو، قبر صفیه کنار دیوار این خانه قرار داشت. مطری (م. 741ق.) از کوشش ناموفق معماران برای ساخت گنبد بر این بنا خبر میدهد.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص121.</ref> سمهودی (م. 911ق.) از بنایی بر قبر صفیه سخن گفته که فاقد گنبد بوده است. سید اسماعیل مرندی در سفرنامهاش به سال 1255ق. از وجود گنبدی بر بنای این قبر گزارش داده است.<ref>میقات حج، ش5، ص118، «توصیف مدینه. </ref> بر این اساس، باید ساخت گنبد را در فاصله قرن10 تا 13ق. دانست؛ در سال1373ق. شهرداری مدینه با برداشتن دیوارهای حائل میان بقیع و کوچهای که قبر صفیه در آن قرار داشت، این کوچه و زمینهای مجاور آن را با مساحت 3494 متر مربع به بقیع پیوند داد.<ref>فصول من تاریخ المدینه، ص173.</ref> اکنون این قبر درون بقیع و کنار دیوار غربی قرار دارد؛ وجود قبری گمنام کنار قبر صفیه، برخی نویسندگان پسین را به اشتباه واداشته و سبب شده که این قبر را به عاتکه، دیگر عمه پیامبر، نسبت دهند<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص426.</ref> ؛ اما منابع سیره و صحابهنگاری در اسلام آوردن عاتکه تردید کردهاند.<ref>المعارف، ص128-129؛ الاستیعاب، ج4، ص1778-1779؛ مروج الذهب، ج2، ص286.</ref> | |||
10. بقعه مالک بن انس: از دیگر بناهای ساخته شده در بقیع، بقعهای است متعلق به مالک بن انس (م. 179ق.) از امامان مذاهب اهل سنت که در روحاء بقیع و نزدیک بارگاه ابراهیم قرار داشت. این بقعه با گنبدی کوچک در گزارش ابن جبیر یاد شده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص174.</ref> با توجه به این گزارش، باید ساخت این بقعه را به پیش از سده هفتم ق. مربوط دانست. بنای این بارگاه به حدی کوچک بود که دفن فردی دیگر در آن امکان نداشت.<ref>رحلة العبدری، ج1، ص423؛ بهجة النفوس، ج2، ص1049.</ref> | |||
11. بقعه نافع مولی ابن عمر: از دیگر بارگاههای ساخته شده در بقیع، بقعهای است که به نافع (م. 118/120ق.) از قراء هفتگانه مدینه تعلق داشته است. این بارگاه کنار بقعه مالک بن انس در شمال شرقی بقیع قرار داشت. سمهودی با توجه به آن که چنین بارگاهی در گزارش مطری در سده 8ق. نیامده، آن را از بناهای ساخته شده پس از عصر وی دانسته؛ ولی از سازنده بقعه و هنگام ساخت آن گزارش نداده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص102.</ref> | |||
12. بقعه اسماعیل فرزند امام صادق (علیهالسّلام): قبر اسماعیل (م. 133ق.) فرزند بزرگ امام صادق نیز از قبوری بود که نخست بیرون بقیع و در غرب قبر عباس و امامان شیعه قرار داشت و بر آن بقعه و گنبدی ساخته بودند. ساخت این بقعه و گنبد را به فاطمیان نسبت دادهاند.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص103.</ref> فاصله این آرامگاه تا بقعه امامان شیعه، حدود 15 متر بود. پس از ویرانی بقعههای بیرون بقیع به دست وهابیان، گرداگرد قبر اسماعیل دیواری کشیدند. در سال 1353ش./1394ق. پس از زیرسازی و گسترش خیابان ابوذر، جسد اسماعیل با حضور بزرگان اسماعیلیه<ref>آثار اسلامی، ص348؛ تاریخ حرم ائمه بقیع، ص301-302.</ref> به درون بقیع انتقال یافت و در سمت شرقی مقابر شهدای حره به سوی قبر حلیمه سعدیه دفن شد. اکنون این قبر بر اثر ساخت پیادهروهای درون بقیع، محو شده است.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص301-303.</ref> | |||
دیگر بارگاههای بقیع: از دیگر بقعهها و بارگاههای بقیع، میتوان به این موارد اشاره کرد: بقعه و گنبدی کوچک بر قبر سعد بن معاذ رئیس اوس (م. 5ق.) <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص125؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص42.</ref> و ابوسعید خدری از بزرگان خزرج (م. 64ق.) در انتهای بقیع، <ref>وفاء الوفاء، ج3، ص99؛ تاریخ معالم المدینه، ص352.</ref> بقعهای کوچک بر قبر ابن ابیالهیجاء (زنده در سده 6ق.) از امیران دولت فاطمی در غرب بقعه عباس و امامان شیعه، <ref>نزهة الناظرین، ص318.</ref> بقعه امیر چوپان از امیران ایلخانی (م. 723/728ق.) <ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> نزدیک بقعه ابن ابیالهیجاء و قبر شیخ احمد احسایی (م. 1243ق.) بزرگ شیخیه، پشت بقعه امامان شیعه که به سال 1302ق. از وجود ضریحی فلزی برای آن یاد شده<ref>پنجاه سفرنامه، ج5، ص239-240.</ref> است. | |||
تخریب بقاع بقیع: برخی اهل سنت به ویژه وهابیان در پرتو افکار ابن تیمیه به روایاتی برای تخطئه بنای بر قبور استناد کرده<ref>الاخنائیه، ج1؛ ص150؛ الفتاوی الکبری، ج5، ص292؛ تفسیر قرطبی، ج11، ص379.</ref> و ساختن بنا بر قبور را بدعت و شرک دانستهاند.<ref>الاخنائیه، ج1، ص150؛ الفتاوی الکبری، ج5، ص287-292؛ روح المعانی، ج8، ص225.</ref> (← بنای بر قبور) بر پایه این اعتقاد، در پی قدرت یافتن وهابیان در حجاز و بر خلاف وعده عبدالعزیز بن سعود به مسلمانان و نیز بر خلاف اجماع مذاهب که نباید به سبب اختلاف در فروع مذهبی یکدیگر را تکفیر کنند، آنان حکم ویرانی همه بقعهها را در حجاز صادر کردند. در سال 1220ق. مدینه به محاصره نیروهای وهابی درآمد و پس از تسلیم شدن شهر، سعود بن عبدالعزیز همراه توقیف و تصرف همه اموال موجود درخزائن حرم نبوی، دستور ویران کردن همه گنبدهای بقیع را صادر کرد.<ref>من اخبار الحجاز و النجد، ص104؛ عنوان المجد، ص137؛ البقیع قصة التدمیر، ص84.</ref> (تصویر شماره 16) با توجه به موج اعتراض مسلمانان کشورهای اسلامی به اهانتهای سعودیان، دولت عثمانی که به بازپس گرفتن حرمین تمایل داشت، لشکری انبوه برای تصرف مدینه فرستاد و در ذیحجه 1227ق. مدینه را بازپس گرفت. برخی از این بقعهها به سال 1234ق. به دستور سلطان محمود ثانی (حک: 1223-1255ق.) بازسازی شد<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.</ref> ؛ اما با حمله دیگر بار وهابیان به سال 1344ق. همه آثار تاریخی این قبرستان به فتوای شیخ عبدالله بلیهد، قاضی القضاة سعودی، در هشتم شوال همان سال ویران شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص113-139؛ بقیع الغرقد، ص49.</ref> (تصویر شماره 17) این بار نیز ویرانی بقیع واکنشهایی بسیار میان مسلمانان جهان برانگیخت. دولت ایران روز 16 صفر سال 1344ق. را به مناسبت این هتک حرمت، عزای عمومی اعلان کرد. آیتالله مدرس پیگیریهایی انجام داد و مجلس ایران کمیسیونی را برای بررسی این موضوع تشکیل داد. مسلمانان در کشورهایی چون هند، پاکستان و نیز بخشهای مسلماننشین شوروی سابق با برپایی همایش و ارسال پیام، به این اقدام اعتراض کردند و دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه کوششهای خود، نمایندگان دولتهای مسلمان را به مکه فراخواند. از ایران هیاتی مرکب از غفار خان جلال السلطنه، وزیر مختار ایران در مصر، و نیز حبیبالله خان هویدا در تاریخ 24 شهریور 1304ش. وارد جده شد؛ ولی با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقامهای کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند.<ref>تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، ص41-60.</ref> (← بقیع) | |||
شیخ عبدالرحیم صاحب فصول حائری (م. 1327ش.) از دانشوران تهران، در سال 1345ق. همراه گروهی از ایرانیان از راه شام به حج رفت و پس از مذاکراتی با ملک عبدالعزیز توانست رضایت پادشاه سعودی را برای بازسازی بخشی از قبور امامان شیعه جلب نماید.<ref>مجله خرد، سال 1328ش، ش2، به نقل از سایت خبر آنلاین.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7896 | ||
| عنوان = بارگاههای بقیع | | عنوان = بارگاههای بقیع | ||
| نویسنده = سیدعلی خیرخواه علوی | | نویسنده = سیدعلی خیرخواه علوی | ||
خط ۲۸۶: | خط ۱۳۷: | ||
* وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.) ، قم، آل البیت:، 1412ق. | * وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.) ، قم، آل البیت:، 1412ق. | ||
* وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م. | * وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م. | ||