بارگاه‌های بقیع

از ویکی حج
بارگاه‌های بقیع

بارگاه‌های بقیع به بناهای ساخته شده بر قبور امامان و بزرگان در قبرستان بقیع گفته می‌شود، قبرستانی که مشهورترین قبرستان مسلمانان بوده و در مدینه کنار مسجد نبوی واقع است. در این قبرستان شماری از شخصیت‌های بزرگ تاریخ مسلمانان و نیز برخی از امامان شیعه مدفونند. ساخت بارگاه بر روی قبور مسلمانان، در سده دوم هجری قمری رواج یافت؛ ساخت بارگاه بر قبر امیر المؤمنین(ع) توسط هارون‌الرشید یکی از آنهاست.

بقیع نیز بناهای متعددی بر روی قبر بزرگان ساخته شده بود که از آن جمله می‌توان به بقعه چهار امام شیعیان و عباس عموی پیامبر(ص)، بقعه همسران، عمه‌ها و دختران پیامبر(ص) و بقعه برخی از صحابه اشاره کرد. با تسلط وهابیان بر حجاز بناهای موجود در بقیع یکبار در سال 1220 قمری و بار دوم در هشتم شوال سال 1344 قمری تخریب شدند.

واژه‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقعه از «ب ـ ق ـ ع» در لغت به معنای قسمتی از زمین است که از نقاط هم‌جوارش متمایز باشد.[۱] همچنین بر صومعه، زیارتگاه، مقبره، و مزار امامان دین و بزرگان[۲] و اتاقک گرداگرد مزار ایشان[۳] اطلاق شده است.

قبرستان بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقیع نام مشهورترین قبرستان مسلمانان است که در جنوب شرقی مسجدالنبی قرار دارد. با هجرت پیامبر به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات مسلمانان ضرورت یافت. از این رو، پیامبر(ص) در پی بازدید از سرزمین‌های گوناگون مدینه، بقیع را که در مسیر باب جبرئیل مسجد قرار داشت، [۴] برگزید.[۵] با دفن صحابی بزرگ عثمان بن مظعون[۶] به سال دوم ق. و سپس دفن ابراهیم فرزند خردسال پیامبر(ص) به سال دهم ق. و نیز با تشویق‌های ایشان، [۷] این قبرستان مورد توجه اصحاب قرار گرفت و مدفن بزرگان صحابه و شخصیت‌های اسلامی شد.

جواز و مطلوبیت زیارت قبور اموات افزون بر این که از آیات قرآن کریم از جمله آیات 21 کهف/18 و آیه 84 توبه/9 برداشت می‌شود، [۸] در روایت‌های گوناگون پیامبر(ص) سفارش شده است.[۹] این روایت‌ها آن‌چنان فراوان هستند که در برخی کتاب‌های روایی فصلی مستقل به آن‌ها اختصاص یافته است.[۱۰]

بقیع مورد توجه اهل بیت نیز بوده و گزارش‌هایی از زیارت بقیع از جانب آن‌ها در منابع یاد شده است.[۱۱] در روایت‌های اهل بیت(ع) زیارت قبور مؤمنان مایه خوشحالی آن‌ها دانسته شده و سفارش گشته که بر مزار پدر و مادر و امامان، از خداوند نیاز بخواهند.[۱۲]

از این رو است که دانشورانی بسیار از شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] زیارت بقیع را مستحب دانسته و بر استحباب زیارت قبر مطهر پیامبر(ص) اجماع کرده‌اند.[۱۵]

ساخت بارگاه بر قبور بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نخستین گزارش‌ها از ساخت بنا بر قبور که در منابع نخست با عنوان مسجد از آن یاد شده است، به عهد نبوی بازمی‌گردد. بر این اساس، ابوجندل بن سهیل از تیره بنی‌عامر بن لؤی مسجدی بر قبر ابوبصیر عتبة بن اَسید ثقفی (م. قبل از8ق.) ساخت[۱۶] و رسول خدا(ص) با وجود آگاهی از این کار، آن را نهی نکرد.

پس از رحلت پیامبر(ص) و دفن او در خانه خود، حفظ و تعمیر این بنا از همان سال‌های آغازین مورد اهتمام مسلمانان و خلفا بوده است. عمر بن خطاب (حک: 13-23ق.) دیواری بر قبر پیامبر ساخت.[۱۷]عمر بن عبدالعزیز، حاکم مدینه به سال 91ق. به دستور ولید بن عبدالملک اموی (حک: 86-96ق.) با هدف گسترش مدفن حضرت، خانه او را ویران کرد و در تجدید بنا، محوطه پیرامون قبر را به آن افزود و حجره او را با سنگ مرمر تزیین کرد.[۱۸]در روزگار ملک منصور نورالدین ایبک صالحی (حک: 655-657ق.) از ممالیک مصر در سال 656ق. با استفاده از مصالح ساختمانی ارسالی از مصر، مرقد پیامبر(ص) تعمیر و تزیین شد[۱۹] و نخستین گنبد به نام «قبه زرقا» بر حجره شریفه در حکومت سلطان قلاوون مملوکی (حک: 678-689ق.) به سال 678ق. زده شد.[۲۰]

از سده دوم ق. ساخت بنا و بارگاه بر قبور در سرزمین‌های اسلامی رایج شد.[۲۱] بر قبر امیرالمؤمنین(ع) گنبدی به دستور خلیفه عباسی‌ هارون الرشید (حک: 170-193ق.) در سده دوم ق. ساخته شد.[۲۲]گنبد جعفر (م. 186ق.) پسر منصور عباسی نیز گواه وجود بنا و گنبد بر برخی قبور در میانه سده دوم ق. است.[۲۳] اعتراض نکردن مسلمانان به این کار، نشان دهنده صحت عمل خلفا و اتصال سیره مسلمانان در بنای بر قبور است.[۲۴]

مشهورترین بارگاه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در طول تاریخ، بقعه‌ها و گنبدهایی بر قبور بزرگان و شخصیت‌های مدفون در بقیع ساخته شد. مشهورترین این بناها عبارتند از:

بقعه عثمان بن مظعون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقعه عثمان بن مظعون صحابی پیامبر و ابراهیم فرزند خردسال رسول خدا(ص). ابوسائب عثمان بن مظعون جُمحی صحابی بزرگ پیامبر(ص) بود. وی را نخستین مهاجری دانسته‌اند که در مدینه وفات یافت.

هنگام وفات وی را سال دوم یا سوم ق. نوشته‌اند.[۲۵] بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) پس از وفات عثمان بن مظعون، وی را در بخش میانی بقیع دفن کرد و فرمود: «هذه الروحاء»؛ «این جا، مکان راحتی و آسایش است.» [۲۶] از آن پس سنگی را به نشانه این قبر بر آن نهاد.[۲۷]

این سنگ تا هنگام حکمرانی مروان بن حکم بر مدینه، در دوره حکومت معاویة بن ابی‌سفیان (حک: 40-60ق.) بر قبر عثمان قرار داشت تا این که به فرمان وی از آن جا برداشته شد[۲۸] و به گزارشی آن را بر قبر عثمان بن عفان نهادند[۲۹] که تا آن هنگام بیرون از بقیع قرار داشت و تازه به بقیع پیوسته بود؛

پس از وفات ابراهیم پسر 18 ماهه پیامبر(ص) به سال دهم ق. او امر کرد که وی را کنار قبر عثمان بن مظعون دفن کنند[۳۰] و بالای قبر ابراهیم نیز سنگی به عنوان علامت نصب کرد.[۳۱] سپس بالای قبر او ایستاد و بر ساکنان آن سلام داد.[۳۲] روایتی از دفن رقیه (م. 2ق.) [۳۳] و زینب (م. 8ق.) دختران رسول خدا نزدیک قبر عثمان بن مظعون حکایت دارد.[۳۴]

دفن صحابه در بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گزارش‌هایی از دفن افرادی چون عبدالرحمن بن عوف زهری از مهاجران به حبشه و مدینه (م. 31/32ق.) که با عثمان بن مظعون پیمان بسته بود تا کنارش دفن شود، [۳۵] ابواَمامه اسعد بن زراره خزرجی از حاضران در دو بیعت عقبه و نقیب بنی‌نجار (م. اول ق.)، سعد بن ابی‌وقاص زهری از نخستین اسلام آورندگان (م. 55ق.)، عبدالله بن مسعود هَذلی از نخستین اسلام آورندگان و از مهاجران به حبشه و مدینه (م. 32ق.)، [۳۶] خُنیس بن حذافه سهمی داماد عمر و از مهاجران به حبشه و مدینه و از شهدای احد (م. 3ق.) و فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) (م. 3ق.) [۳۷] کنار قبر عثمان و ابراهیم حکایت دارند.

بر این قبور گنبد و ضریحی ساخته شده بود که منابع پیشین به هنگام ساخت و نیز سازنده آن اشاره ندارند. شماری از محققان با توجه به شباهت ضریح ساخته شده برای قبور امامان شیعه و عباس با ضریح موجود بر این قبور، ساخت این بنا را نیز به مجدالملک براوستانی (م. 492/493ق.) وزیر ایرانی سلطان برکیارق سلجوقی (حک: 486-498ق.) نسبت می‌دهند.[۳۸]


ابن‌جبیر (م. 614ق.) در وصف این ضریح، آن را از جنس چوب دانسته که با نقش‌های بدیع تزیین شده بود و میخکوبی‌هایی به شکل بسیار زیبا بر آن دیده می‌شد. این ضریح به صورت پنجره‌ای چوبی بود که رو به قبله باز می‌شد.[۳۹]

مطری (م. 741ق.) نیز همراه اشاره به مرقد ابراهیم، از ضریح مشبک سمت قبله مرقد یاد کرده است.[۴۰] گنبد ساخته شده بر این بقعه به رنگ سفید بود.[۴۱]

از گزارش‌ها درباره این گنبد که واپسین آن‌ها به رفعت پاشا به سال 1325ق.[۴۲] بازمی‌گردد، برمی‌آید که این بنا تا هنگام ویرانی اول بقعه‌های بقیع در سال 1220ق. در دولت اول سعودی باقی بوده است.[۴۳] اکنون قبور موجود در این بقعه نشانه‌‌گذاری شده است.

بقعه امامان شیعه و عباس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قبور ائمه بقیع قبل از تخریب

عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی(ع) بیرون بقیع و در سمت جنوب آن خانه‌ای بزرگ[۴۴] در برابر خانه امام علی(ع) داشت.[۴۵]

به گزارشی، پیامبر(ص) در گوشه‌ای از این خانه می‌ایستاد و برای اهل بقیع آمرزش می‌طلبید. روایت شده که دعا کردن در آن مستجاب است.[۴۶] در گذر زمان، این خانه مکان دفن بزرگانی از بنی‌هاشم شد و بعدها به بقیع ملحق گشت.

در منابع، این بخش از بقیع به مقابر بنی‌هاشم شهرت یافته است.[۴۷] فاطمه بنت اسد (م. 3ق.)، عباس بن عبدالمطلب (م. 32ق.) عموی پیامبر(ص)، چهار تن از امامان شیعه، امام حسن(ع) (شهادت 49/50ق.)، [۴۸] امام سجاد(ع) (شهادت 94/95ق.)، [۴۹] امام محمد باقر(ع) (شهادت حدود 114/117ق.) [۵۰] و امام جعفر صادق(ع) (شهادت 148ق.) [۵۱] از مدفونان در این خانه‌اند.

بر پایه روایتی، امام سجاد(ع) این خانه را در حدود سال 65ق. بازسازی کرد.[۵۲]

پیوستن خانه عقیل به بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از هنگام پیوستن خانه عقیل به بقیع و ساخت بارگاه بر این قبور، آگاهی دقیقی در دست نیست. با توجه به وجود مدفن عباس بن عبدالمطلب، جدّ عباسیان، در این خانه، به احتمال می‌توان گفت که دهه‌های نخست سده دوم ق. که هم‌زمان با روی کار آمدن عباسیان است، هنگام تقریبی این امر بوده است.

شاید از این رو است که در گزارش‌های سده دوم ق. و از آن پس، به وجود این قبور اشاره شده است. ابن‌زباله (م. 199ق) از وجود مسجدی (حرم) بر قبر عباس بن عبدالمطلب و امامان شیعه خبر داده است.[۵۳] ابن‌شبه (م. 262ق) نیز از وجود مسجدی در سده سوم ق. بر قبر فاطمه بنت اسد گزارش داده است.[۵۴]

با توجه به نزدیکی قبور امامان شیعه و عباس به قبر فاطمه، به نظر می‌رسد که همه این قبور را در بر می‌گرفت. مسعودی (م. 345ق.) عبارت این سنگ را چنین گزارش داده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد للَّه مُبِید الامم و محیی الرمم هذا قبر فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابی‌طالب و علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب و محمد بن علی و جعفر بن محمد رضی الله عنهم‏». [۵۵]

ساخت اولین گنبد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از ساخت نخستین گنبد بر مزار عباس و امامان شیعه نیز گزارش‌هایی متناقض در دست است. آورده‌‌اند که در سده پنجم ق. مجدالملک براوستانی گنبدی بر قبور امامان شیعه و عباس ساخت که بسیار بزرگ بود.[۵۶] مطری به ساخت این گنبد بزرگ در دوران حکومت ناصر احمد بن مستضیء عباسی (حک: 575-622ق.) اشاره می‌کند.[۵۷]

ابن‌نجار (م. 643ق.) که هم‌عصر با ناصر عباسی است، به قدمت گنبد تصریح دارد.[۵۸] از این رو، به نظر می‌رسد که گزارش مطری غیر واقعی است.

توصیفات ابن‌جبیر از این گنبد و قبور درون آن، از دقت بیشتر برخوردار است. وی گنبد ساخته شده بر این قبور را بسیار مرتفع شمرده که نزدیک در ورودی بقیع قرار داشت. قبور درون بقعه، بزرگ و از سطح زمین بلندتر بودند. این قبور ضریحی چوبین داشتند که با نقوشی برجسته از جنس مس با میخ‌کوبی‌هایی تزیین شده بود.[۵۹]

عبدری (م. بعد از 700ق.) این بقعه را همراه با بقعه عثمان بن عفان بزرگ‌ترین و زیباترین بارگاه‌ بقیع دانسته است.[۶۰] ابن‌نجار از وجود دو در برای بقعه یاد می‌کند که تنها یکی از آن دو هنگام زیارت گشوده می‌شد.[۶۱]

از دیگر کسانی که درباره چگونگی بقعه، گنبد و ضریح قبور امامان شیعه به این مطلب اشاره کرده‌اند، می‌توان از ابن‌بطوطه، [۶۲] خالد بن عیسی (زنده به سال 740ق.) [۶۳] و سمهودی (م. 911ق.) [۶۴] یاد کرد.

محمد‌حسین فراهانی، از رجال دربار قاجار، در گزارش خود از سفر حج سال 1302ق. از بقعه هشت ضلعی امامان شیعه و عباس خبر می‌دهد. بر پایه این گزارش، در این بقعه صندوقی بزرگ از جنس چوب مرغوب بود و میان این صندوق بزرگ دو صندوق چوبی دیگر قرار داشت. درون یک صندوق قبر چهار امام شیعیان و درون صندوق دیگر قبر عباس قرار داشته است.[۶۵] این گزارش که همانند آن در سفرنامه 1292ق. فرهاد میرزا نیز به چشم می‌خورد، [۶۶] بیانگر ساخت ضریحی جدید است که در گزارش‌های تا پیش از سده دهم ق. از آن یاد نشده است.

تعمیر بقعه عباس و ائمه بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقعه عباس و امامان بقیع طی سده‌های پیاپی مورد تعمیر و مرمت قرار گرفت. منابع از تعمیر بقعه به سال 519ق. به دستور مسترشد عباسی (حک: 512-529ق.) و نیز در روزگار مستنصر عباسی (حک: 623-640ق.) گزارش داده‌اند.

کتیبه نصب شده بالای محراب بقعه که دربردارنده دستور خلیفه مستنصر برای تعمیر بقعه است، این ادعا را تایید می‌کند.[۶۷] از تعمیر این بقعه به سال 1234ق. به دستور سلطان محمود عثمانی (حک: 1223-1255ق.) و به دست محمد‌علی پاشا و نیز به سال 1292ق. در دوران حکومت عبدالعزیز خان عثمانی (حک: 1277-1293ق.) گزارش شده است.[۶۸]

آورده‌‌اند که پس از بازسازی سال 1234ق. این بقعه و دیگر بارگاه‌های بقیع همه ساله تعمیر می‌شدند.[۶۹]

بقعه حضرت فاطمه بنت اسد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فاطمه بنت اسد (م. 3ق.) از دیگر مدفونان در بقیع است که بر قبر وی بنایی ساختند. گزارش‌ها حکایت دارند که پیامبر به دلیل علاقه فراوان به فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) او را مادر خود می‌دانست.[۷۰] پس از رحلت آن بانو، او را با آداب ویژه دفن کرد. لباس خود را به جای کفن بر او پوشاند و برای ایمنی یافتنش از فشار قبر، لحظاتی در گور او خوابید.

کهن‌ترین مدینه‌شناسان و منابع مدینه‌شناسی قبر وی را نزدیک قبر عباس و در خانه عقیل می‌دانند.[۷۱] در سده 7ق. ابن‌نجار و پس از وی بسیاری از تاریخ‌نگاران و مدینه‌شناسان مکان قبر وی را به اشتباه در شمال شرقی بقیع و شمال بقعه عثمان بن عفان دانسته و از رواج زیارت این قبر در دوران خود گزارش داده‌اند.[۷۲] منابع پسین نیز این نظر را تایید کرده‌اند.[۷۳]

سمهودی این گزارش را مردود و آن را نتیجه برداشت اشتباه ابن‌نجار از گزارش منابع پیشین دانسته و خود از دفن فاطمه نزدیک قبر ابراهیم و عثمان بن مظعون در روحاء گزارش داده است.[۷۴] با پیوستن خانه عقیل به بقیع و نیز ساخت بنا بر روی قبور امامان شیعه، قبر فاطمه نیز که در جنوب غربی این قبور قرار داشت، در این بنا قرار گرفت. گزارش ابن‌شبه از وجود مسجدی در سده سوم ق. در این مکان می‌تواند از ساخت نخستین بنا بر این قبر حکایت کند.[۷۵] این قبر هیچگاه دارای ضریح نبوده و تنها پارچه‌ای گرانبها و گلابتون بر آن کشیده بودند.[۷۶]

بر پایه وقف‌نامه سلطان سلیمان عثمانی به سال 947ق. پرده‌ای ویژه برای این بقعه و بقاع دیگر فرستاده شد.[۷۷] در سده‌های اخیر و در هنگام ازدحام حاجیان، شبکه‌ای از فولاد در جلوی طاق‌نما به صورت حائلی میان قبر و فضای عمومی درون حرم قرار می‌گرفت.[۷۸] این شبکه در زمان ویرانی بقاع بقیع در 8 شوال سال1344ق. به هفت قطعه تقسیم شد که شش قطعه آن را روی دیوار سمت راست و چپ در ورودی محوطه حرم حضرت حمزه(ع) و قطعه دیگر را سمت قبور شهدا نزدیک کوه اُحد نصب کردند.[۷۹]

بقعه همسران پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر بقاع مهم قبرستان بقیع، بقعه‌ای بود که بر مزار برخی همسران پیامبر بنا نهاده شده بود و در فاصله پنج متری جنوب قبر عقیل[۸۰] و شمال قبور امامان شیعه قرار داشت. بنای این بقعه به سال 852ق. و در دوران حکومت امیر جقمق مملوکی (حک: 842-857ق.) به دست امیر بردبک معمار ساخته شده بود.[۸۱] این قبور پیش از آن با دیوار سنگی کوتاه از دیگر قبرها متمایز شده بودند.[۸۲] فرهاد میرزا (م. 1305ق.) در سفر خود به سال 1292ق. به وجود ضریح بر این قبور اشاره دارد.[۸۳] به رغم تصریح بسیاری از منابع به دفن همه همسران پیامبر جز خدیجه و میمونه در بقیع، [۸۴] در تعیین شمار همسران وی که در این بخش از بقیع و در این بارگاه مدفون شده‌اند، اختلاف نظر دارند. ابن‌شبه از وجود قبر ام‌حبیبه، دختر ابوسفیان، در خانه عقیل و قبر ام‌سلمه در بیت الاحزان یاد می‌کند.[۸۵]

ابن‌نجار به وجود چهار قبر برجسته در این بارگاه بدون اشاره به همسران پیامبر اشاره کرده[۸۶]؛ اما سمهودی آگاهی از وجود این تعداد قبر را درون بقعه به سبب مسطح بودن کف آن‌ها ناممکن دانسته است.[۸۷] از این رو، تصریح برخی منابع و سفرنامه‌های پسین به نام هشت تن از همسران مدفون در این بارگاه را باید فاقد اعتبار دانست.[۸۸]

بقعه عثمان بن عفان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقعه مهم بعد در انتهای بقیع، متعلق به عثمان بن عفان است. پس از کشته شدن وی به سال 35ق. از دفن جسدش در قبرستان بقیع پیشگیری شد و پیکرش در شرق بقیع[۸۹] در محلی به نام حُش/حَش (بستان) کوکب که محل دفن مردگان یهودی بود، [۹۰] دفن شد.

در روزگار حکومت مروان بن حکم بر مدینه، به دستور معاویه، دیوار میان بقیع و حش کوکب برداشته شد و کوشیدند تا با دفن مردگان مسلمان در فاصله میان بقیع تا حش کوکب، قبر عثمان به بقیع افزوده شود.[۹۱] ابن جبیر از وجود گنبدی کوچک بر بقعه عثمان گزارش داده است.[۹۲]

پس از وی، ابن‌نجار و نیز ابن‌بطوطه (م. 770ق.) از بزرگ بودن این گنبد سخن گفته‌اند.[۹۳] به نظر می‌رسد که در فاصله دیدار ابن‌جبیر و ابن‌نجار، گنبدی بزرگ جایگزین گنبد پیشین شده است. ساخت این گنبد را به اسامة بن سنان صالحی، از امیران سلطان صلاح‌الدین ایوبی، به سال 601ق. نسبت داده‌اند.[۹۴] عبدری (م. بعد از700ق.) این بقعه را همراه با بقعه عباس، بزرگ‌ترین و زیباترین بارگاه‌های بقیع دانسته است.[۹۵]

بقعه عقیل و عبدالله بن جعفر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقعه معروف دیگر، بقعه عقیل (م. حدود60ق.) برادر امیرالمؤمنین و نیز عبدالله بن جعفر (م. 80ق.) برادرزاده عقیل است. این دو در خانه عقیل و در یک قبر[۹۶] دفن شده‌اند. مزار اینان نزدیک به بقعه عباس و امامان شیعه و در فاصله پنج متری با قبور همسران پیامبر(ص) [۹۷] قرار دارد.

ابوسفیان بن حارث (م. 15/20ق.)، پسر عمو و برادر رضاعی پیامبر(ص) از دیگر مدفونان در این بارگاه است.[۹۸] درباره زمان ساخت این بقعه و سازنده آن، آگاهی چندان در دست نیست. گزارش ابن‌نجار از این بقعه، از ساخت آن تا پیش از سده هفتم ق. حکایت دارد.[۹۹]

بقعه دختران پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بقعه منسوب به دختران پیامبر(ص)، رقیه (م. 2ق.) و‌ ام کلثوم (م. 9ق.) همسران عثمان بن عفان، و زینب (م. 8ق.) همسر ابی‌العاص بن ربیع از دیگر بقعه‌هایی بود که در شمال قبور امامان شیعه و جنوب غربی قبور همسران پیامبر(ص) و نزدیک قبر عثمان بن مظعون قرار داشت.

منابع از دفن رقیه[۱۰۰] و زینب[۱۰۱] در بقیع، نزدیک به قبر عثمان بن مظعون، بر پایه سفارش پیامبر(ص) حکایت دارند. اما از مکان دفن‌ ام کلثوم گزارشی در دست نیست. تنها نویسندگان پسین چون فرهاد میرزا[۱۰۲] و رفعت پاشا[۱۰۳] به دفن‌ ام کلثوم کنار دیگر دختران پیامبر اشاره نموده و به بقعه ساخته شده بر قبر اینان توجه کرده‌اند. بر این قبور ضریحی برنجی قرار داشت.[۱۰۴]

بقعه حلیمه سعدیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شمال شرقی بقیع، بقعه‌ای وجود داشت که به حلیمه، دایه پیامبر(ص) منسوب بود. منابع پیشین از زمان وفات این بانو و مکان دفن وی سخن نگفته‌اند. تنها قاضی عیاض (م. 544ق.) از دیدار وی با ابوبکر و عمر یاد کرده[۱۰۵] و مقریزی (م. 845ق.) از وفاتش در روزگار پیامبر و تاثر رسول خدا از مرگ او یاد کرده است.[۱۰۶]

ابن‌بطوطه از قبر حلیمه در بصره گزارش داده؛ اما در سفرنامه‌های سده‌های اخیر[۱۰۷] از وجود قبر این بانو در بقیع و در مسیر قبر عثمان بن عفان[۱۰۸] یاد شده است. بر این قبر، گنبد و بارگاهی ساخته بودند که تاریخ ساخت آن نامعلوم است.

درون این بارگاه، ضریحی چوبی بر قبر نصب شده بود.[۱۰۹] نایب الصدر شیرازی (م. 1344ق.) در گزارش سفر حج خود به سال 1305ق. از دو بیت شعر ترکی نگاشته شده بر در این بقعه یاد کرده است.[۱۱۰]

بقعه صفیه عمه پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دیگر قبری که در بقیع بر آن بنایی ساخته بودند، قبر صفیه (م. 20ق.) دختر عبدالمطلب و عمه پیامبر(ص) است. این قبر تا نیمه دوم سده 14ق. بیرون از بقیع و در کوچه‌ای در بخش غربی آن قرار داشت.[۱۱۱]

زمین کنار این قبر از سوی عثمان بن عفان به مغیرة بن شعبه واگذار شد و مغیره در این زمین برای خود خانه‌ای ساخت.[۱۱۲] از این رو، قبر صفیه کنار دیوار این خانه قرار داشت.

مطری (م. 741ق.) از کوشش ناموفق معماران برای ساخت گنبد بر این بنا خبر می‌دهد.[۱۱۳] سمهودی (م. 911ق.) از بنایی بر قبر صفیه سخن گفته که فاقد گنبد بوده است.

سیداسماعیل مرندی در سفرنامه‌اش به سال 1255ق. از وجود گنبدی بر بنای این قبر گزارش داده است.[۱۱۴] بر این اساس، باید ساخت گنبد را در فاصله قرن10 تا 13ق. دانست؛ در سال1373ق. شهرداری مدینه با برداشتن دیوارهای حائل میان بقیع و کوچه‌ای که قبر صفیه در آن قرار داشت، این کوچه و زمین‌های مجاور آن را با مساحت 3494 متر مربع به بقیع پیوند داد.[۱۱۵]

اکنون این قبر درون بقیع و کنار دیوار غربی قرار دارد؛ وجود قبری گمنام کنار قبر صفیه، برخی نویسندگان پسین را به اشتباه واداشته و سبب شده که این قبر را به عاتکه، دیگر عمه پیامبر، نسبت دهند[۱۱۶]؛ اما منابع سیره و صحابه‌نگاری در اسلام آوردن عاتکه تردید کرده‌اند.[۱۱۷]

بقعه مالک بن انس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر بناهای ساخته شده در بقیع، بقعه‌ای است متعلق به مالک بن انس (م. 179ق.) از امامان مذاهب اهل سنت که در روحاء بقیع و نزدیک بارگاه ابراهیم قرار داشت. این بقعه با گنبدی کوچک در گزارش ابن‌جبیر یاد شده است.[۱۱۸] با توجه به این گزارش، باید ساخت این بقعه را به پیش از سده هفتم ق. مربوط دانست. بنای این بارگاه به حدی کوچک بود که دفن فردی دیگر در آن امکان نداشت.[۱۱۹]

بقعه نافع مولی ابن‌عمر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر بارگاه‌های ساخته شده در بقیع، بقعه‌ای است که به نافع (م. 118/120ق.) از قراء هفت‌گانه مدینه تعلق داشته است. این بارگاه کنار بقعه مالک بن انس در شمال شرقی بقیع قرار داشت. سمهودی با توجه به آن که چنین بارگاهی در گزارش مطری در سده 8ق. نیامده، آن را از بناهای ساخته شده پس از عصر وی دانسته؛ ولی از سازنده بقعه و هنگام ساخت آن گزارش نداده است.[۱۲۰]

بقعه اسماعیل فرزند امام صادق[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قبر اسماعیل (م. 133ق.) فرزند بزرگ امام صادق نیز از قبوری بود که نخست بیرون بقیع و در غرب قبر عباس و امامان شیعه قرار داشت و بر آن بقعه و گنبدی ساخته بودند.

ساخت این بقعه و گنبد را به فاطمیان نسبت داده‌اند.[۱۲۱] فاصله این آرامگاه تا بقعه امامان شیعه، حدود 15 متر بود. پس از ویرانی بقعه‌های بیرون بقیع به دست وهابیان، گرداگرد قبر اسماعیل دیواری کشیدند.

در سال 1353ش./1394ق. پس از زیرسازی و گسترش خیابان ابوذر، جسد اسماعیل با حضور بزرگان اسماعیلیه[۱۲۲] به درون بقیع انتقال یافت و در سمت شرقی مقابر شهدای حره به سوی قبر حلیمه سعدیه دفن شد. اکنون این قبر بر اثر ساخت پیاده‌رو‌های درون بقیع، محو شده است.[۱۲۳]

دیگر بارگاه‌های بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر بقعه‌ها و بارگاه‌های بقیع، می‌توان به این موارد اشاره کرد: بقعه و گنبدی کوچک بر قبر سعد بن معاذ رئیس اوس (م. 5ق.) [۱۲۴] و ابوسعید خدری از بزرگان خزرج (م. 64ق.) در انتهای بقیع، [۱۲۵] بقعه‌ای کوچک بر قبر ابن‌ابی‌الهیجاء (زنده در سده 6ق.) از امیران دولت فاطمی در غرب بقعه عباس و امامان شیعه، [۱۲۶] بقعه امیر چوپان از امیران ایلخانی (م. 723/728ق.) [۱۲۷] نزدیک بقعه ابن‌ابی‌الهیجاء و قبر شیخ احمد احسایی (م. 1243ق.) بزرگ شیخیه، پشت بقعه امامان شیعه که به سال 1302ق. از وجود ضریحی فلزی برای آن یاد شده[۱۲۸] است.

تخریب بقاع بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قبرستان بقیع

برخی اهل سنت به ویژه وهابیان در پرتو افکار ابن‌تیمیه به روایاتی برای تخطئه بنای بر قبور استناد کرده[۱۲۹] و ساختن بنا بر قبور را بدعت و شرک دانسته‌اند.[۱۳۰]

بر پایه این اعتقاد، در پی قدرت یافتن وهابیان در حجاز و بر خلاف وعده عبدالعزیز بن سعود به مسلمانان و نیز بر خلاف اجماع مذاهب که نباید به سبب اختلاف در فروع مذهبی یکدیگر را تکفیر کنند، آنان حکم ویرانی همه بقعه‌ها را در حجاز صادر کردند.

در سال 1220ق. مدینه به محاصره نیروهای وهابی درآمد و پس از تسلیم شدن شهر، سعود بن عبدالعزیز همراه توقیف و تصرف همه اموال موجود درخزائن حرم نبوی، دستور ویران کردن همه گنبدهای بقیع را صادر کرد.[۱۳۱]

با توجه به موج اعتراض مسلمانان کشورهای اسلامی به اهانت‌های سعودیان، دولت عثمانی که به بازپس گرفتن حرمین تمایل داشت، لشکری انبوه برای تصرف مدینه فرستاد و در ذی‌حجه 1227ق. مدینه را بازپس گرفت. برخی از این بقعه‌ها به سال 1234ق. به دستور سلطان محمود ثانی (حک: 1223-1255ق.) بازسازی شد.[۱۳۲]

اما با حمله دیگر بار وهابیان به سال 1344ق. همه آثار تاریخی این قبرستان به فتوای شیخ عبدالله بلیهد، قاضی القضاة سعودی، در هشتم شوال همان سال ویران شد.[۱۳۳]

واکنش دولت‌های اسلامی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این بار نیز ویرانی بقیع واکنش‌هایی بسیار میان مسلمانان جهان برانگیخت. دولت ایران روز 16 صفر سال 1344ق. را به مناسبت این هتک حرمت، عزای عمومی اعلان کرد. آیت‌الله مدرس پیگیری‌هایی انجام داد و مجلس ایران کمیسیونی را برای بررسی این موضوع تشکیل داد.

مسلمانان در کشورهایی چون هند، پاکستان و نیز بخش‌های مسلمان‌نشین شوروی سابق با برپایی همایش و ارسال پیام، به این اقدام اعتراض کردند و دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه کوشش‌های خود، نمایندگان دولت‌های مسلمان را به مکه فراخواند.

از ایران هیاتی مرکب از غفار خان جلال‌‏السلطنه، وزیر مختار ایران در مصر، و نیز حبیب‌الله خان هویدا در تاریخ 24 شهریور 1304ش. وارد جده شد؛ ولی با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقام‌های کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند.[۱۳۴] شیخ عبدالرحیم صاحب فصول حائری (م. 1327ش.) از دانشوران تهران، در سال 1345ق. همراه گروهی از ایرانیان از راه شام به حج رفت و پس از مذاکراتی با ملک عبدالعزیز توانست رضایت پادشاه سعودی را برای بازسازی بخشی از قبور امامان شیعه جلب نماید.[۱۳۵]

برای مطالعه بیشتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • البقیع قصة تدمیر آل سعود للآثار الاسلامیه فی الحجاز، یوسف الهاجری.
  • بقیع الغرقد، حاتم عمر طه و محمد انور البکری.
  • البقیع الغرقد، سید محمدحسینی شیرازی.
  • تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، سیدعلی قاضی عسکر.

پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. العین، ج1، ص184؛ المحیط فی اللغه، ج‌1، ص195؛ مجمع البحرین، ج4، ص301؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص281، «بقعه.
  2. لغت‌نامه، ج3، ص4256، «بقعه.
  3. فرهنگ فارسی، ج1، ص556، «بقعه.
  4. بقیع الغرقد، ص21.
  5. الطبقات، ج3، ص399؛ المستدرک، ج3، ص190؛ تاریخ طبری، ج2، ص177.
  6. الطبقات، ج1، ص144.
  7. تاریخ المدینه، ج1، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص83.
  8. الحصون المنیعه، ص27؛ الملل و النحل، ج4، ص253؛ الزیارة و التوسل، ص14.
  9. صحیح مسلم، ج3، ص65؛ سنن النسائی، ج4، ص94؛ بحار الانوار، ج79، ص170.
  10. صحیح ابن حبان، ج7، ص439؛ شعب الایمان، ج7، ص14.
  11. الخصال، ج1، ص273؛ البدایة و النهایه، ج5، ص243؛ القاب الرسول و عترته، ص58.
  12. وسائل الشیعه، ج3، ص223.
  13. المهذب، ج1، ص283؛ شرائع الاسلام، ج1، ص210؛ مسالک الافهام، ج2، ص383.
  14. مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ کشف القناع، ج2، ص601.
  15. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص194؛ شرح الشفا، ج2، ص150؛ وفاء الوفاء، ج4، ص187.
  16. الاستیعاب، ج4، ص1614؛ تاریخ دمشق، ج25، ص300؛ اسد الغابه، ج5، ص150.
  17. وفاء الوفاء، ج2، ص544؛ کشف الارتیاب، ص314.
  18. الاعلاق النفیسه، ص69؛ الانس الجلیل، ج1، ص305؛ اثارة الترغیب، ج2، ص378.
  19. تاریخ المدینه، ص177، 230؛ بهجة النفوس، ج1، ص540؛ وفاء الوفاء، ج2، ص154.
  20. وفاء الوفاء، ج2، ص157.
  21. مقابر، ج1، ص27.
  22. کشف الارتیاب، ص308؛ اعیان الشیعه، ج1، ص536.
  23. المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، ص158.
  24. صیانة الآثار، ص79-80.
  25. الاستیعاب، ج3، ص1053-1055.
  26. تاریخ المدینه، ج1، ص100.
  27. تاریخ المدینه، ج1، ص102؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص498.
  28. تاریخ المدینه، ج1، ص102؛ وفاء الوفاء، ج3، ص84؛ الدرة الثمینه، ص168.
  29. وفاء الوفاء، ج3، ص84.
  30. اخبار المدینه، ص207؛ انساب الاشراف، ج2، ص88.
  31. الطبقات، ج1، ص144؛ انساب الاشراف، ج2، ص88؛ سبل الهدی، ج11، ص24.
  32. الطبقات، ج1، ص144؛ انساب الاشراف، ج2، ص88؛ تاریخ المدینه، ج1، ص99.
  33. تاریخ المدینه، ج1، ص103.
  34. مسند احمد، ج1، ص237؛ مجمع الزوائد، ج3، ص17.
  35. الدرة الثمینه، ص168؛ وفاء الوفاء، ج3، ص88.
  36. الطبقات، ج3، ص151.
  37. وفاء الوفاء، ج3، ص88.
  38. اعیان الشیعه، ج3، ص299؛ تاریخ حرم ائمه بقیع، ص193.
  39. رحلة ابن جبیر، ص174.
  40. التعریف بما آنست الهجره، ص119-120.
  41. رحلة ابن جبیر، ص173-174؛ رحلة ابن بطوطه، ص119.
  42. مرآة الحرمین، ج1، ص426.
  43. من اخبار الحجاز و النجد، ص104؛ عنوان المجد، ص137؛ البقیع قصة التدمیر، ص84.
  44. الطبقات، ج4، ص44؛ المعارف، ص204.
  45. وفاء الوفاء، ج3، ص82.
  46. وفاء الوفاء، ج3، ص82.
  47. تاریخ المدینه، ج1، ص127.
  48. الکافی، ج1، ص472؛ البدایة و النهایه، ج8، ص48.
  49. الکافی، ج1، ص469؛ تاریخ‏ طبری، ج11، ص631.
  50. مروج الذهب، ج3، ص219؛ دلائل الامامه، ص215-216.
  51. ذخائر العقبی، ص141؛ مروج الذهب، ج3، ص219.
  52. بحارالانوار، ج45، ص344-345.
  53. تاریخ المدینه، ج1، ص126-127.
  54. تاریخ المدینه، ج1، ص123.
  55. مروج الذهب، ج3، ص285؛ التنبیه و الاشراف، ص260؛ تذکرة الخواص، ص311.
  56. الکامل، ج10، ص352.
  57. التعریف بما آنست الهجره، ص119.
  58. الدرة الثمینه، ص166.
  59. رحلة ابن جبیر، ص174.
  60. رحلة العبدری، ج1، ص423.
  61. الدرة الثمینه، ص166.
  62. رحلة ابن بطوطه، ص125.
  63. تاج المفرق، ج1، ص289.
  64. وفاء الوفاء، ج3، ص100.
  65. پنجاه سفرنامه، ج5، ص237.
  66. سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.
  67. وفاء الوفاء، ج3، ص100.
  68. سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.
  69. پنجاه سفرنامه، ج5، ص237.
  70. تاریخ المدینه، ج1، ص124؛ شرح نهج البلاغه، ج1، ص14.
  71. تاریخ المدینه، ج1، ص123-124.
  72. الدرة الثمینه، ص168؛ التعریف بما آنست الهجره، ص43؛ اثارة الترغیب، ج2، ص351.
  73. تاریخ معالم المدینة المنوره، ص352؛ الجواهر الثمینه، ص205؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص722.
  74. وفاء الوفاء، ج3، ص85.
  75. تاریخ المدینه، ج1، ص123.
  76. سفرنامه فرهاد میرزا، ص156؛ پنجاه سفرنامه، ج5، ص238. .
  77. التاریخ القویم، ج4، ص17، 20.
  78. پنجاه سفرنامه، ج5، ص237؛ سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.
  79. تاریخ حرم ائمه بقیع، ص107-109.
  80. فصول من تاریخ المدینه، ص167-168.
  81. وفاء الوفاء، ج3، ص101.
  82. التعریف بما آنست الهجره، ص120.
  83. سفرنامه فرهاد میرزا، ص156.
  84. الدرة الثمینه، ص165؛ التعریف بما آنست الهجره، ص119؛ بهجة النفوس، ج2، ص101.
  85. تاریخ المدینه، ج1، ص120.
  86. الدرة الثمینه، ص166.
  87. وفاء الوفاء، ج3، ص101.
  88. فصول من تاریخ المدینه، ص167-168؛ پنجاه سفر‌نامه، ج5، ص241.
  89. التعریف بما آنست الهجره، ص120.
  90. تاریخ طبری، ج3، ص438.
  91. اخبار المدینه، ص209؛ تاریخ المدینه، ج1، ص112-113؛ تاریخ طبری، ج3، ص438.
  92. رحلة ابن جبیر، ص174.
  93. الدرة الثمینه، ص166؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص361.
  94. التعریف بما آنست الهجره، ص120؛ وفاء الوفاء، ج3، ص102.
  95. رحلة العبدری، ج1، ص423.
  96. وفاء الوفاء، ج3، ص100-101.
  97. تاریخ حرم ائمه بقیع، ص235.
  98. تاریخ المدینه، ج1، ص127؛ نک: الاستیعاب، ج4، ص1673.
  99. الدرة الثمینه، ص166.
  100. تاریخ المدینه، ج1، ص103؛ الکافی، ج3، ص241؛ الطبقات، ج8، ص37.
  101. مسند احمد، ج1، ص237؛ الاستیعاب، ج3، ص1056؛ المستدرک، ج3، ص190.
  102. سفرنامه فرهاد میرزا، ص156.
  103. مرآة الحرمین، ص478.
  104. پنجاه سفرنامه، ج5، ص241.
  105. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص115.
  106. امتاع الاسماع، ج2، ص6.
  107. الرحلة الورثیلانیه، ج2، ص539؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص282؛ پنجاه سفرنامه، ج5، ص478.
  108. پنجاه سفرنامه، ج5، ص478-479.
  109. پنجاه سفرنامه، ج5، ص242.
  110. پنجاه سفرنامه، ج5، ص479.
  111. مدینه‌شناسی، ص394.
  112. تاریخ المدینه، ج1، ص126-127.
  113. التعریف بما آنست الهجره، ص121.
  114. میقات حج، ش5، ص118، «توصیف مدینه.
  115. فصول من تاریخ المدینه، ص173.
  116. مرآة الحرمین، ج1، ص426.
  117. المعارف، ص128-129؛ الاستیعاب، ج4، ص1778-1779؛ مروج الذهب، ج2، ص286.
  118. رحلة ابن جبیر، ص174.
  119. رحلة العبدری، ج1، ص423؛ بهجة النفوس، ج2، ص1049.
  120. وفاء الوفاء، ج3، ص102.
  121. التعریف بما آنست الهجره، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص103.
  122. آثار اسلامی، ص348؛ تاریخ حرم ائمه بقیع، ص301-302.
  123. تاریخ حرم ائمه بقیع، ص301-303.
  124. تاریخ المدینه، ج1، ص125؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص42.
  125. وفاء الوفاء، ج3، ص99؛ تاریخ معالم المدینه، ص352.
  126. نزهة الناظرین، ص318.
  127. وفاء الوفاء، ج3، ص100.
  128. پنجاه سفرنامه، ج5، ص239-240.
  129. الاخنائیه، ج1؛ ص150؛ الفتاوی الکبری، ج5، ص292؛ تفسیر قرطبی، ج11، ص379.
  130. الاخنائیه، ج1، ص150؛ الفتاوی الکبری، ج5، ص287-292؛ روح المعانی، ج8، ص225.
  131. من اخبار الحجاز و النجد، ص104؛ عنوان المجد، ص137؛ البقیع قصة التدمیر، ص84.
  132. سفرنامه فرهاد میرزا، ص141.
  133. البقیع قصة التدمیر، ص113-139؛ بقیع الغرقد، ص49.
  134. تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، ص41-60.
  135. مجله خرد، سال 1328ش، ش2، به نقل از سایت خبر آنلاین.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل بارگاه‌های بقیع.
  • آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، 1386ش.
  • اثارة الترغیب: محمد بن اسحق الخوارزمی (م. 827ق.) ، به کوشش الذهبی، مکه، مکتبة نزار مصطفی الباز، 1418ق.
  • اخبار المدینه: محمد ابن زباله (م. 199ق.) ، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، 1424ق.
  • الاخنائیه: ابن تیمیه (م. 728ق.) ، به کوشش الدانی بن منیر، بیروت، المکتبة العصریه، 1423ق.
  • ارشاد القلوب: حسن بن محمد الدیلمی (م. 841ق.) ، به کوشش سید‌هاشم، دار الاسوه، 1417.
  • الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
  • اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی.
  • الشفاء بتعریف حقوق المصطفی: قاضی عیاض (م. 544ق.) ، عمان، دار الفیحاء، 1407ق.
  • الاعلاق النفیسه: ابن رسته (م. قرن3ق.) ، بیروت، دار صادر، 1892م.
  • اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. 1371ق.) ، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
  • امتاع الاسماع: المقریزی (م. 845ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق.
  • الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل: مجیر الدین الحنبلی (م. 928ق.) ، به کوشش عدنان یونس، عمان، مکتبة دنیس، 1420ق.
  • انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش محمودی، بیروت، اعلمی، 1394ق.
  • بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
  • بقیع الغرقد فی دراسة شامله: محمد امین امینی (م. 1341ق.) .
  • بقیع الغرقد: حاتم عمر طه و محمد انور البکری، مدینه، مکتبة الحلبی، 1424ق.
  • البقیع قصة التدمیر: یوسف الماجری، بیروت، مؤسسة بقیع لاحیاء التراث، 1411ق.
  • بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجانی (م. 699ق.) ، به کوشش محمد شوقی، ریاض، مکتبة الملک فهد، 1425ق.
  • پنجاه سفرنامه حج قاجاری: به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، 1389ش.
  • تاج المفرق: خالد البلوی (م. قرن8ق.) ، به کوشش السائح، الامارات، احیاء التراث الاسلامی.
  • تاریخ حرم ائمه بقیع: محمد صادق نجمی، تهران، مشعر، 1386ش.
  • التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
  • تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. 571ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
  • تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. 262ق.) ، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیماً و حدیثاً: احمد یاسین الخیاری (م. 1960م.) ، عربستان، عامه، 1419ق.
  • التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (م. 902ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
  • تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد: تهران، مشعر، 1428ق.
  • تذکرة الخواص: سبط بن الجوزی (م. 654ق.) ، قم، الرضی، 1418ق.
  • التعریف بما آنست الهجره: محمد المطری (م. 741ق.) ، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، 1426ق.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
  • التنبیه و الاشراف: المسعودی (م. 345ق.) ، بیروت، دار صعب.
  • الجواهر الثمینه: محمد کبریت المدنی (م. 1070ق.) ، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.
  • الحصون المنیعه: محسن الامین (م. 1371ق.) ، 1326ق.
  • الخصال: الصدوق (م. 381ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
  • الدرة الثمینه: محمد بن نجار (م. 643ق.) ، به کوشش شکری، بیروت، دار الارقم بن ابی‌الارقم.
  • دلائل الامامه: الطبری الشیعی (م. قرن4ق.) ، قم، بعثت، 1413ق.
  • ذخائر العقبی: احمد بن عبدالله الطبری (م. 694ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1974م.
  • رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م. 779ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، 1417ق.
  • رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (م. 614ق.) ، بیروت، دار مکتبة الهلال، 1986م.
  • رحلة العبدری: محمد عبدری (م. بعد از 700ق.) ، به کوشش علی ابراهیم کردی، دمشق، دار سعد الدین، 1426ق.
  • الرحلة الورثیلانیه: حسن بن محمد ورثیلانی (م. 1799م.) ، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1429ق.
  • الرسائل العشر: ابن فهد الحلی (م. 841ق.) ، به کوشش رجایی، قم، مکتبة النجفی، 1409ق.
  • روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • الزیارة و التوسل: صائب عبدالحمید، قم، الرساله، 1421ق.
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
  • سفرنامه فرهاد میرزا: فرهاد میرزا قاجار، به کوشش طباطبایی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، 1366ش.
  • سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م. 275ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1395ق.
  • سنن النسائی: النسائی (م. 303ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1348ق.
  • شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م. 676ق.) ، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
  • شرح الشفاء: قاضی عیاض (م. 544ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
  • شرح نهج البلاغه: ابن ابی‌الحدید (م. 656ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق.
  • شعب الایمان: البیهقی (م. 458ق.) ، به کوشش محمد سعید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1410ق.
  • صحیح ابن حبان: علی بن بلبان الفارسی (م. 739ق.) ، به کوشش الارنؤوط، الرساله، 1414ق.
  • صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر.
  • صیانة الآثار الاسلامیه: جعفر سبحانی، معاونیة التعلیم و البحوث الاسلامیه.
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
  • عنوان المجد فی تاریخ نجد: عثمان بن عبدالله بن بشر، ریاض، مکتبة الریاض الحدیث.
  • العین: خلیل (م. 175ق.) ، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق.
  • الفتاوی الکبری: ابن تیمیه (م. 728ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر و مصطفی عبدالقادر، دار الکتب العلمیه، 1408ق.
  • فرهنگ فارسی: معین (م. 1350ش.) ، تهران، امیرکبیر، 1375ش.
  • فصول من تاریخ المدینة المنوره: علی حافظ، جده، شرکة المدینة المنوره، 1417ق.
  • القاب الرسول و عترته: من قدماء المحدثین، قم، مکتبة النجفی، 1406ق.
  • الکافی: الکلینی (م. 329ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
  • کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م. 368ق.) ، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، 1417ق.
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار صادر، 1385ق.
  • کشف الارتیاب: سید محسن الامین (م. 1371ق.) ، به کوشش امین، مکتبة الحریس، 1382ق.
  • کشف القناع: اسد الله بن اسماعیل التستری (م. 1237ق.) ، آل البیت: .
  • لغت‌نامه: دهخدا (م. 1334ش.) و دیگران، مؤسسه لغت‏نامه و دانشگاه تهران، 1373ش.
  • مجمع البحرین: الطریحی (م. 1085ق.) ، به کوشش حسینی، بیروت، الوفاء، 1403ق.
  • مجمع الزوائد: الهیثمی (م. 807ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، 1402ق.
  • المحیط فی اللغه: صاحب بن عباد (م. 385ق.) ، به کوشش محمد حسن آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، 1414ق.
  • المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه: جعفر خلیلی، بیروت، الاعلمی، 1987م.
  • مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م. 1353ق.) ، قم، المطبعة العلمیه، 1344ق.
  • مروج الذهب: المسعودی (م. 346ق.) ، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. 965ق.) ، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
  • المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.) ، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
  • مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.) ، بیروت، دار صادر.
  • المعارف: ابن قتیبه (م. 276ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
  • معالم مکة و المدینة بین الماضی و الحاضر: یوسف رغدا العاملی، بیروت، 1431ق.
  • معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.) ، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق.
  • مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م. 977ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.
  • مقابر در معماری ایران دوره اسلامی: رابرت هیلن برند، ترجمه: کرامت الله افسر، تهران، محمد یوسف کیانی، 1366ش.
  • الملل و النحل: السبحانی، قم، نشر اسلامی، 1420ق.
  • من اخبار الحجاز و النجد فی تاریخ الجبرتی: محمد ادیب غالب، دار الیمامه، 1395ق.
  • موسوعة العتبات المقدسه: جعفر خلیلی، بیروت، الاعلمی، 1407ق.
  • موسوعة مرآة الحرمین الشریفین: ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.) ، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق.
  • المهذب: القاضی ابن البراج (م. 481ق.) ، قم، نشر اسلامی، 1406ق.
  • میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
  • نزهة الناظرین: جعفر بن اسماعیل المدنی، به کوشش سعید بن سلمی، مکتبة الرفاعی.
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.) ، قم، آل البیت:، 1412ق.
  • وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.