در حال ویرایش بنی هاشم
ظاهر
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[خرداد]]|روز=[[۱۰]]|سال=[[۱۴۰۴]]|کاربر=Mo.ali.rezapour}} | |||
[[رده:مقالههای در حال ویرایش]] | |||
{{جعبه اطلاعات قبایل | {{جعبه اطلاعات قبایل | ||
خط ۲۰: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''بنیهاشم''' تیرهای شریف از [[قریش]] منسوب به [[هاشم بن عبدمناف]] | '''بنیهاشم''' تیرهای شریف از [[قریش]] منسوب به[[هاشم بن عبدمناف]] بود. سرسلسله بنیهاشم [[هاشم بن عبدمناف]] نام داشته که جایگاهی والا میان قریش داشته است. بنی هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. آنها قبل از اسلام مناصبی از جمله [[سقایت]] و [[رفادت]] را عهدهدار بودند. | ||
بنیهاشم از زمان [[بعثت]] [[پیامبر(ص)]] بیشترین نقش را در حمایت پیامبر(ص) داشتند به گونهای که بیشتر طوایف قریش از بیم خونخواهی بنیهاشم از آسیب رساندن به پیامبر (ص) هراس داشتند. در دوره بعد از [[هجرت]] پیامبر (ص) به[[مدینه]]، برخی از بنی هاشم همچون [[علی(ع)]] و [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] همراه رسول خدا (ص) به مدینه مهاجرت کردند و بخشی دیگر مانند [[ابولهب]]، [[عباس بن عبدالمطلب]] و [[ابوسفیان بن حارث]] از مشهورترین ایشان بودند، همچنان در [[مکه]] و در صف [[مشرکان]] ماندند؛ در این دوران نیز گرایش مشرکان بنیهاشم به اسلام به موازات گسترش این آیین افزایش یافت و حمایت بیشتر افراد این طایفه از پیامبر(ص) همچون گذشته ادامه داشت. | بنیهاشم از زمان [[بعثت]] [[پیامبر(ص)]] بیشترین نقش را در حمایت پیامبر(ص) داشتند به گونهای که بیشتر طوایف قریش از بیم خونخواهی بنیهاشم از آسیب رساندن به پیامبر (ص) هراس داشتند. در دوره بعد از [[هجرت]] پیامبر (ص) به[[مدینه]]، برخی از بنی هاشم همچون [[علی(ع)]] و [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] همراه رسول خدا (ص) به مدینه مهاجرت کردند و بخشی دیگر مانند [[ابولهب]]، [[عباس بن عبدالمطلب]] و [[ابوسفیان بن حارث]] از مشهورترین ایشان بودند، همچنان در [[مکه]] و در صف [[مشرکان]] ماندند؛ در این دوران نیز گرایش مشرکان بنیهاشم به اسلام به موازات گسترش این آیین افزایش یافت و حمایت بیشتر افراد این طایفه از پیامبر(ص) همچون گذشته ادامه داشت. | ||
در دوره بعد از رحلت پیامبر سید بنیهاشم علی بن ابیطالب (ع) بود. | |||
احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم، و این که آنها سادات اهل بهشت هستند، روایت شدهاند. | |||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
سرسلسله طایفه بنی هاشم، [[هاشم بن عبدمناف|هاشم بن عبدمَناف]] (۴۵۸–۴۸۳م) (نیای دوم پیامبر) نام داشته<ref>تاریخ طبری، | سرسلسله طایفه بنی هاشم، [[هاشم بن عبدمناف|هاشم بن عبدمَناف]] (۴۵۸–۴۸۳م) (نیای دوم پیامبر) نام داشته<ref>تاریخ طبری، ج1، ص504؛ الطبقات، ابنسعد، ج1، ص75-76.</ref> که چهارمین پسر [[عبدمناف]] بوده است.<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص135؛ السیرة النبویه، ج1، ص94، 233.</ref><ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص62، 64.</ref> هاشم را فردی باهوش و خطیب توصیف کردهاند<ref>الاکتفاء، ج1، ص19.</ref> که در میان قریش شخصیتی با نفوذ بوده و حتی ریاست بر قریش را نیز به او نسبت دادهاند.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص75-76، 78.</ref> | ||
هاشم | هاشم چهار پسر به نامهای شَیبه (عبدالمطّلب)، أسد، عَمرو (ابوصَیفی)، نَضْله و همچنین پنج دختر داشت.<ref>الاغانی، ج22، ص67.</ref><ref>السیرة النبویه، ج1، ص235.</ref><ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص80.</ref> | ||
بنی هاشم پیش از اسلام با دیگر قبایل پیمانهایی بستند. از جمله پیمان حِلْفُ الْفُضول که در آن بنیهاشم، بنیمطلب، [[بنیزهره]]، [[بنیاسد]] و [[بنیتیم|بنیتَیم]] تعهد سپردند که نگذارند در مکه به کسی ستم شود.<ref>الطبقات، | هاشم بن عبدمَناف دو منصب مهم در میان قریش یعنی [[سقایت]] یا آبدهی و [[رفادت]] به معنای مهمانی حاجیان با خوراک را برعهده داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص111.</ref><ref>المنمق، ص42.</ref> این مناصب پس از او به فرزندش عبدالمطلب و بنی هاشم رسید. بنیهاشم با بهرهگیری از چاههای کر آدم، خم، عجون، ردم اعلی، بذر، سجله و سرانجام [[زمزم]]، در برطرف کردن کمبود آب در مکه به ویژه در [[موسم حج]] میکوشیدند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص111-113.</ref> کوچکترین فرزند هاشم، عبدالمطلب، بعدها به بزرگترین و اثرگذارترین فرد قریش تبدیل شد. شخصیت عبدالمطلب در درجه نخست قریش را به خود جذب میکرد. او برخی سنتها همچون تحنث (خلوتگزینی) در [[غار حراء]]، خضاب، و منع نکاح محارم را میان همه یا بخشی از قریش رواج داده بود.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص86-87؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص10؛ الکامل، ج2، ص15.</ref> پس از مرگ هاشم، منصب سقایت و رفادت پس از کش و قوسهایی در اقوام به عبدالمطلب رسید.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص503؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص23.</ref> وی در دورة ریاست خود چاه زمزم را بار دیگر حفر و برخی رسوم جاهلی را الغا کرد و به سبب خصلتهای بزرگمنشانه نزد مردم مکه حرمت یافت و در سختیها و رویدادهای دشوار همه به سراغ او میآمدند (برای نمونه رجوع کنید به داستان حملة ابرهه به مکه و دیدار عبدالمطلب با او در طبری، ج ۱، ص ۴۴۱) | ||
بنی هاشم پیش از اسلام با دیگر قبایل پیمانهایی بستند. از جمله پیمان حِلْفُ الْفُضول که در آن بنیهاشم، بنیمطلب، [[بنیزهره]]، [[بنیاسد]] و [[بنیتیم|بنیتَیم]] تعهد سپردند که نگذارند در مکه به کسی ستم شود.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص128.</ref> | |||
==== محل سکونت ==== | |||
پیش از اسلام، بنیهاشم و بنیامیه و دیگر سادات قریش در بخشهای مرکزی شهر مکه و پیرامون [[کعبه]] که به[[بطحاء]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص444.</ref> معروف بود، سکونت داشتند. همچنین بنیهاشم در مکه آبادیای میان یک دره داشتند که از هاشم به عبدالمطلب رسیده بود. عبدالمطلب در آنجا خانهای داشت. وی در اواخر عمر خویش، پس از کمسو شدن دیدگانش، همه آن املاک را میان فرزندانش تقسیم کرد. پیامبر (ص) نیز سهم پدرش را دریافت کرد.<ref>معجم البلدان، ج3، ص347؛ سبل الهدی، ج2، ص382.</ref> این بخش از مکه به شعب ابیطالب معروف شد. | |||
== دعوت پیامبر از بنی هاشم == | == دعوت پیامبر از بنی هاشم == | ||
بعد از عبدالمطلب (پدربزرگ پیامبر)، فرزندان او با عنوان بنیهاشم و بنیعبدالمطلب شناخته میشدند. بعد از نزول آیة «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: ۲۱۴) که آغاز دعوت آشکار پیامبر بود، حضرت محمد | بعد از عبدالمطلب (پدربزرگ پیامبر)، فرزندان او با عنوان بنیهاشم و بنیعبدالمطلب شناخته میشدند. به نوشتة مورّخان و مفسّران، بعد از نزول آیة «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: ۲۱۴) که آغاز دعوت آشکار پیامبر بود، حضرت محمد ص، بنیعبدالمطلب را گرد آورد و رسماً آنان را به پذیرش دینش فراخواند (طبری، ج ۱، ص ۵۴۲). اگرچه همة افراد بنیهاشم و بنیعبدالمطلب در قبول دعوت پیامبر یکسان نبودند و حتی بسیاری از آنان تا بعد از فتح مکه ایمان نیاوردند، ولی همه (به استثنای ابولهب) در برابر واکنشهای منفی سران قریش و در مقابله با آزارهای مکیان به پیامبر و مسلمانان، به حمایت از رسول اکرم برخاستند.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
در سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند.<ref>السیرة الحلبیه، | در سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص498؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص253.</ref> قریش تعهد سپردند که هرگز با بنیهاشم و بنیمطلب<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> داد و ستد نکنند و به تحریم اقتصادی و اجتماعی بنیهاشم دست زدند.<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref><ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> بنیهاشم، جز ابولهب،<ref>السیرة النبویه، ج2، ص196؛ تاریخ طبری، ج2، ص336.</ref> در پاسخ به این تحریم، راهیِ شعب ابیطالب شدند و سه سال در تنگنای شدید مالی و اجتماعی زیستند،<ref>سیره ابناسحق، ص159.</ref> تا آنکه میان بزرگان قریش در ادامة تحریم اختلاف افتاد و تحریم شکست<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص84-85.</ref><ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref>(طبری، ج ۱، ص ۵۴۹–۵۵۳). بعد از هجرت، گذشته از فداکاریهای افراد بنیهاشم برای استقرار اسلام و پیشتاز بودن آنان در دفاع از اسلام و شرکت در غزوهها، آن تعداد از بنیهاشم که در مکه بودند، نیز غالباً از همراهی با نقشههای مشرکان مکه برای جنگ با مسلمانان امتناع داشتند.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پردهداری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر (ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آبرسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامیگذارم. بدینترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهدهدار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref> | |||
== پس از رحلت پیامبر(ص) == | |||
پس از رحلت پیامبر، [[علی بن ابیطالب(ع)]] سید بنی هاشم تلقی میشد.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> و عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) نیز در نظام قبیلهای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref> بنیهاشم پس از رویداد [[سقیفه]] در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمردند.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | |||
[[ | بزرگترین دشمنان بنیهاشم درون قبیله [[قریش]]، تیره دیگر بنیعبدمناف یعنی بنیامیة بودند که از نسل بن امیّةبن عبدشمس، برادرزادة هاشم بن عبدمناف بودند. (طبری، محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۱، ص ۵۰۴ـ505).<ref>تاریخ طبری، ج1، ص505.</ref> با انتخاب عثمان برای خلافت، افرادی از بنیامیه قدرت یافتند و زمینههای احیای عصبیّت قومی و انتقامجویی پدید آمد.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
عباسیان که فرزندان عباس، عموی پیامبر، بودند با توجه بهحرمت اجتماعی «بنیهاشم» و با استناد به برخی احادیث که از پیامبر در تکریم بنیهاشم روایت شده بود (رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۲۰؛ مجلسی، ج ۹۳، ص ۲۳۴)، در بزرگنمایی انتسابشان به هاشم کوشیدند و تحت لوای «دعوت هاشمی» فعالیت کردند (یعقوبی، ج ۲، ص ۳۱۹). زمینههای اجتماعی نزاع بنیامیه و بنیهاشم نیز که امویان به آن دامن زده بودند، در مطرح کردن این عنوان مؤثر بود.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> (طبری، ج ۴، ص ۱۱۱، ۳۸۲–۳۸۳، ۵۴۵، ۵۷۵). رویهمرفته، تا پایان دورة عباسی، اصطلاح بنیهاشم بیشتر برای افراد بنیعباس به کار میرفت، بهطوری که مراد از بنیهاشم، افراد بنیعباس در برابر آلابیطالب و آلعلی بود (برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج ۴، ص ۳۸۵، ۵۱۶، ۶۲۰، ۶۶۷)، اما پیش از این دوره، بنی هاشم اولاد علی شمرده میشدند.(رجوع کنید به امینی، ج ۲، ص ۱۸۰–۱۹۵). امروزه نیز در ایران، اصطلاح بنیهاشم به همین معنی به کار میرود.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | |||
== فضایل بنی هاشم == | == فضایل بنی هاشم == | ||
بنی هاشم دستکم پس از فراگیر شدن دین اسلام به سبب آنکه رسول خدا (ص) از آنها بود، از جایگاهی والا میان مسلمانان برخوردار بودهاند. بر پایه روایتی منسوب به پیغمبر (ص) طایفه بنیهاشم به سبب رسالت او برگزیده از میان قریش است.<ref>وسیلة الاسلام، | بنی هاشم دستکم پس از فراگیر شدن دین اسلام به سبب آنکه رسول خدا (ص) از آنها بود، از جایگاهی والا میان مسلمانان برخوردار بودهاند. بر پایه روایتی منسوب به پیغمبر (ص) طایفه بنیهاشم به سبب رسالت او برگزیده از میان قریش است.<ref>وسیلة الاسلام، ص35.</ref> احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم،<ref>ذخائر العقبی، ص14.</ref> استحباب عیادت بیماران خاندان هاشم<ref>ذخائر العقبی، ص15.</ref> و اینکه آنها سادات اهل بهشت هستند،<ref>ذخائر العقبی، ص15.</ref> هاشمیان در میان عرب به داشتن برخی صفات شناخته بودهاند كه از آن جمله، عفت ایشان است (ابن اعثم، ۳ / ۴۸). صفت دیگر، استغناست كه در سختترین شرایط، با وجود همۀ مشكلات، خود را صاحب جاه میدانستند و شأن اجتماعی خویش را از یاد نبرده بودند (بلاذری، همان، ۴(۱) / ۱۱۱-۱۱۲، ۱۴۳).دوستی وزیدن با خاندان بنیهاشم بهعنوان خانواده پیامبر (ص)، در جهان اسلام، فرهنگی رایج بوده است (ذیل، آل محمد؛ نیز كتاب ''سلیم''، ۲ / ۵۷۱؛ هجویری، ۸۶).<ref>مهروش، فرهنگ، «بنی هاشم»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.</ref> | ||
بنیهاشم در فقه نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از خمس به فرزندان هاشم، از طریق عبدالمطلب، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، زکات به آنان نمیرسد. | بنیهاشم در فقه نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از خمس به فرزندان هاشم، از طریق عبدالمطلب، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، زکات به آنان نمیرسد (نجفی، ج ۱۵، ص ۴۰۶–۴۱۵، ج ۱۶، ص ۱۰۴؛ زحیلی، ج ۲، ص ۸۸۳–۸۸۴). از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، ج1، ص457.</ref> آنها شامل آل علی (ع)، [[آل جعفر]]، [[آل عقیل]] و [[آل عباس]] هستند.<ref>ذخائر العقبی، ص16.</ref> پیامبر (ص) سهم ذویالقربی را به بنیهاشم و بنیمطلب میداد.<ref>زادالمعاد، ج3، ص104؛ ج5، ص81.</ref> | ||
== باب بنیهاشم در مسجدالنبی == | == باب بنیهاشم در مسجدالنبی == | ||
یکی از درهای مسجدالحرام [[باب بنیهاشم]] نام داشت و پرچمی سبز بر آن افراشته بودند.<ref>اخبار مکه، | یکی از درهای مسجدالحرام [[باب بنیهاشم]] نام داشت و پرچمی سبز بر آن افراشته بودند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص173.</ref> این دروازه در برابر بطحاء و وادی بکّه قرار داشته است. | ||
به سال ۱۶۷ق. مهدی خلیفه عباسی (حک: ۱۵۸–۱۶۹ق) کار نوسازی و افزایش فضای مسجدالحرام را انجام داد. او فرمان داد که معماران ساختمان مسجد را به گونهای طراحی کنند که خانه کعبه در وسط قرار گیرد. در نتیجه این کار، بر وسعت باب بنیهاشم افزوده شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص173.</ref> این در را «باب عباس بن عبدالمطلب» نیز میگفتند؛ زیرا از یک سوی در برابر خانه عباس بن عبدالمطلب قرار داشته است. نماز بر جنازهها در آن مکان برپا میشده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص202.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۸: | خط ۸۴: | ||
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر. | * '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر. | ||
* '''الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله (ص)''': سلیمان بن موسی الحمیری (م. ۶۳۴ق)، به کوشش محمد عزالدین، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۷ق. | * '''الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله (ص)''': سلیمان بن موسی الحمیری (م. ۶۳۴ق)، به کوشش محمد عزالدین، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۷ق. | ||
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. ۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق. | * '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. ۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق. | ||
* '''الآحاد و المثانی''': ابنابیعاصم (م. ۲۸۷ق)، به کوشش باسم فیصل، ریاض، دار الدرایه، ۱۴۱۱ق. | * '''الآحاد و المثانی''': ابنابیعاصم (م. ۲۸۷ق)، به کوشش باسم فیصل، ریاض، دار الدرایه، ۱۴۱۱ق. | ||
* '''البحر المحیط''': ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق. | * '''البحر المحیط''': ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق. | ||
* '''البدایة و النهایه''': ابنکثیر (م. ۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة | * '''البدایة و النهایه''': ابنکثیر (م. ۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف. | ||
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق. | * '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق. | ||
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابنعساکر (م. ۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. | * '''تاریخ مدینة دمشق''': ابنعساکر (م. ۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۶: | ||
* '''جامع البیان''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. | * '''جامع البیان''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
* '''جمهرة انساب العرب''': ابنحزم (م. ۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. | * '''جمهرة انساب العرب''': ابنحزم (م. ۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. | ||
* '''الدرر فی اختصار المغازی والسیر''': ابنعبدالبر (م. ۴۶۳ق). | * '''الدرر فی اختصار المغازی والسیر''': ابنعبدالبر (م. ۴۶۳ق). | ||
* '''ذخائر العقبی''': احمد بن عبدالله الطبری (م. ۶۹۴ق)، قاهره، دار الکتاب المصریه، ۱۳۵۶ق. | * '''ذخائر العقبی''': احمد بن عبدالله الطبری (م. ۶۹۴ق)، قاهره، دار الکتاب المصریه، ۱۳۵۶ق. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۷: | ||
* '''سیره ابناسحق (السیر و المغازی)''': ابناسحق (م. ۱۵۱ق)، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۸ش. | * '''سیره ابناسحق (السیر و المغازی)''': ابناسحق (م. ۱۵۱ق)، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۸ش. | ||
* '''الطبقات الکبری''': ابنسعد (م. ۲۳۰ق)، بیروت، دار صادر. | * '''الطبقات الکبری''': ابنسعد (م. ۲۳۰ق)، بیروت، دار صادر. | ||
* '''الطبقات''': خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق. | * '''الطبقات''': خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق. | ||
* '''عمدة الطالب''': ابنعنبه (م. ۸۲۸ق)، به کوشش آل الطالقانی، نجف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۸۰ق. | * '''عمدة الطالب''': ابنعنبه (م. ۸۲۸ق)، به کوشش آل الطالقانی، نجف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۸۰ق. |