در حال ویرایش جادة العاشقین
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''جادة العاشقین''' کتابی | '''جادة العاشقین''' کتابی حاوی سفرنامه حج شیخ کمالالدین حسین خوارزمی نوشته [[شریفالدین حسین خوارزمی]] (م. 958ق.) است. این اثر فارسی، شرح احوال و مقامات عرفانی و گزارش [[سفر حج]] کمالالدین حسین بن احمد بن ابراهیم خوارزمی متخلص به حسینی، شاعر و عارف سده دهم ق. به سال 956ق. از [[سمرقند]] است. | ||
نویسنده کتاب، فرزند و مرید او شریفالدین حسین خوارزمی است. این کتاب آگاهیهایی تاریخی و جغرافیایی از مسیر [[حج]] ساکنان ماوراء النهر به [[حجاز]] از راه روسیه و عثمانی در سده دهم ق. به دست داده و از آداب و رسمهای مذهبی صوفیان اهلسنت این منطقه در سفر گروهی حج سخن گفته است. همچنین حاوی آگاهیهایی از [[قبرستان بقیع]] و بارگاه [[امامان معصوم(ع)]] در آن است. | |||
شیخ کمالالدین حسین، مرید حاجی محمد خبوشانی (م. 938ق.) و از اقطاب فرقه همدانیه منسوب به امیر سیدعلی همدانی از زیرشاخههای طریقت کبرویه<ref>نک: طرائق الحقائق، ج2، ص344؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ص1593؛ دانشنامه جهان اسلام، ج16، ص324.</ref>است که خود سلسلهای بنیان نهاد. این طریقت را «حسینیه» خواندهاند.<ref>مذکر احباب، ص242-243؛ جادة العاشقین، ص21، 26، 53، 54.</ref> در جادة العاشقین<ref>جادة العاشقین، ص30-31.</ref> و شماری از منابع معاصر آن<ref>نک: تذکرة الشعراء، ص649-650.</ref>و دیگر منابع،<ref>طرائق الحقائق، ج2، ص344-345.</ref> فهرست نام مشایخ و اقطاب او به تفصیل آمده است. شیخ حسین سالها در خوارزم به ارشاد مریدان پرداخت. از او آثاری در [[تصوف]] برجای مانده است.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص108؛ طرائق الحقائق، ج2، ص334-345؛ تاریخ نظم و نثر در ایران، ج1، ص242-243.</ref>پسرش شریفالدین، نمونهای از اشعار او را در سفرنامه آورده است | ==معرفی نویسنده== | ||
شیخ کمالالدین حسین، مرید حاجی محمد خبوشانی (م. 938ق.) و از اقطاب فرقه همدانیه منسوب به امیر سیدعلی همدانی از زیرشاخههای طریقت کبرویه<ref>نک: طرائق الحقائق، ج2، ص344؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ص1593؛ دانشنامه جهان اسلام، ج16، ص324.</ref>است که خود سلسلهای بنیان نهاد. این طریقت را «حسینیه» خواندهاند.<ref>مذکر احباب، ص242-243؛ جادة العاشقین، ص21، 26، 53، 54.</ref> در جادة العاشقین<ref>جادة العاشقین، ص30-31.</ref> و شماری از منابع معاصر آن<ref>نک: تذکرة الشعراء، ص649-650.</ref>و دیگر منابع،<ref>طرائق الحقائق، ج2، ص344-345.</ref> فهرست نام مشایخ و اقطاب او به تفصیل آمده است. شیخ حسین سالها در خوارزم به ارشاد مریدان پرداخت. از او آثاری در [[تصوف]] برجای مانده است.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص108؛ طرائق الحقائق، ج2، ص334-345؛ تاریخ نظم و نثر در ایران، ج1، ص242-243.</ref>پسرش شریفالدین، نمونهای از اشعار او را در سفرنامه آورده است: «هر که را در دل بود درد حبیب/ هست از وصل حبیب او را نصیب.»<ref>جادة العاشقین، ص74.</ref> | |||
شریفالدین حسین خوارزمی، نویسنده این سفرنامه، فرزند ارشد و مرید کمالالدین شیخ حسین، سالها ملازم پدر و در این سفر نیز کاروانسالار حجگزاران بود<ref>جادة العاشقین، ص34.</ref> و پس از مرگ پدر، جانشین او شد. شریفالدین شعر میسرود و به «شریفی» تخلص میکرد و برخی اشعار او در این سفرنامه آمده است؛ همچون: «آن کیست که در راه طلب نیست به صد شوق/ از جان و دل خویش طلبکار مدینه».<ref>جادة العاشقین، ص66.</ref> از تاریخ دقیق وفات او گزارشی در دست نیست. در آثار برخی صوفیان معاصر او، آگاهیهایی درباره وی میتوان یافت؛ اما این اخبار بیشتر جنبه ستایشگرانه دارند و از شرححال و آثارش چندان اطلاعی بهدست نمیدهند.<ref>نک: تذکرة الشعراء، ص649-651؛ مذکر احباب، ص242-243.</ref>همسر و فرزندان شریفالدین در این سفر همراه او بودهاند و همسرش در میان راه درگذشته و همانجا به خاکش سپردهاند.<ref>جادة العاشقین، ص60-61.</ref> | |||
شریفالدین حسین خوارزمی، نویسنده این سفرنامه، فرزند ارشد و مرید کمالالدین شیخ حسین، سالها ملازم پدر و در این سفر نیز کاروانسالار حجگزاران بود<ref>جادة العاشقین، ص34.</ref> و پس از مرگ پدر، جانشین او شد. شریفالدین شعر میسرود و به «شریفی» تخلص میکرد و برخی اشعار او در این سفرنامه آمده است؛ همچون | |||
از تاریخ دقیق وفات او گزارشی در دست نیست. در آثار برخی صوفیان معاصر او، آگاهیهایی درباره وی میتوان یافت؛ اما این اخبار بیشتر جنبه ستایشگرانه دارند و از شرححال و آثارش چندان اطلاعی بهدست نمیدهند.<ref>نک: تذکرة الشعراء، ص649-651؛ مذکر احباب، ص242-243.</ref>همسر و فرزندان شریفالدین در این سفر همراه او بودهاند و همسرش در میان راه درگذشته و همانجا به خاکش سپردهاند.<ref>جادة العاشقین، ص60-61.</ref> | |||
==شروع سفر حج== | ==شروع سفر حج== | ||
خط ۵۶: | خط ۴۵: | ||
==زمان تالیف کتاب== | ==زمان تالیف کتاب== | ||
نویسنده جادة العاشقین سالها پس از سفر حج و درگذشت پدر، کتاب را تدوین کرده است؛ اما اجازه اینکار را هنگام حیاتش از او گرفته است.<ref>جادة العاشقین، ص5.</ref> عبارت «جادة العاشقین» به شمار ابجد به سال 969ق. که هنگام آغاز تدوین کتاب بوده، اشاره دارد و تدوین آن در سال 973ق. پایان یافته است. پیش از شریفالدین، یکی دیگر از مریدان پدرش، محمود غجدوانی که از 923 تا 941ق. ملازم شیخ کمالالدین بوده، کتاب مفتاح الطالبین را در احوال و مقامات او نگاشته بود.<ref>نک: فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص2285، 2093.</ref>برخی پژوهشگران جادة العاشقین را خلاصه مفتاح الطالبین نوشته غجدوانی دانستهاند.<ref>تاریخ نظم و نثر در ایران، ج1، ص400.</ref>این سخن اشتباه است<ref>نک: فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص2094.</ref>و شریفالدین تنها در برخی مطالب کتاب، از مفتاح الطالبین بهره برده است.<ref>فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص2094.</ref> | نویسنده جادة العاشقین سالها پس از سفر حج و درگذشت پدر، کتاب را تدوین کرده است؛ اما اجازه اینکار را هنگام حیاتش از او گرفته است.<ref>جادة العاشقین، ص5.</ref> عبارت «جادة العاشقین» به شمار ابجد به سال 969ق. که هنگام آغاز تدوین کتاب بوده، اشاره دارد و تدوین آن در سال 973ق. پایان یافته است. پیش از شریفالدین، یکی دیگر از مریدان پدرش، محمود غجدوانی که از 923 تا 941ق. ملازم شیخ کمالالدین بوده، کتاب مفتاح الطالبین را در احوال و مقامات او نگاشته بود.<ref>نک: فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص2285، 2093.</ref>اما شریفالدین به درخواست برخی مریدان و مشتاقان تصمیم میگیرد که او نیز مقامات پدر و برخی خلفای او را که در مفتاح الطالبین نیامده، بازنویسد و در این میان سفرنامه حج او را نیز بیاورد.<ref>جادة العاشقین، ص2-3.</ref> | ||
برخی پژوهشگران جادة العاشقین را خلاصه مفتاح الطالبین نوشته غجدوانی دانستهاند.<ref>تاریخ نظم و نثر در ایران، ج1، ص400.</ref>این سخن اشتباه است<ref>نک: فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص2094.</ref>و شریفالدین تنها در برخی مطالب کتاب، از مفتاح الطالبین بهره برده است.<ref>فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص2094.</ref> | |||
==محتوای کتاب== | ==محتوای کتاب== | ||
کتاب 15 فصل دارد که هر یک از آنها مشتمل بر ابوابی است و همگی به معرفی شیخ کمالالدین و شرح زندگی و احوال و مقامات او میپردازند. فصل نهم تا دوازدهم کتاب به [[سفر حج]] او اختصاص یافته است.<ref>جادة العاشقین، ص14.</ref> | کتاب 15 فصل دارد که هر یک از آنها مشتمل بر ابوابی است و همگی به معرفی شیخ کمالالدین و شرح زندگی و احوال و مقامات او میپردازند. فصل نهم تا دوازدهم کتاب به [[سفر حج]] او اختصاص یافته است.<ref>جادة العاشقین، ص14.</ref> آگاهیهای کتاب برای ترسیم وضعیت صوفیه و فرقهها و عبادتگاهها و مکانهای مقدس آنان در سده دهم ق. سودمند است. در فصلهای مربوط به سفرنامه، آگاهیهایی تاریخی و جغرافیایی از شهرها و مناطق آسیای میانه فعلی، روسیه، عثمانی و [[مکه]] و [[مدینه]] میتوان یافت. این سفرنامه نگرش یک فرقه صوفیه به [[حج]] و چگونگی سفر گروهی حج صوفیان و آداب و رسمهای حجگزاری آنان را نشان میدهد. اهتمام اعضای کاروان به زیارت مکانهای مذهبی و قبرهای بزرگان و مشایخ صوفیه در میان راه، از سنتهای صوفیان در اینگونه سفرها بوده است. | ||
شیخ کمالالدین و افراد کاروان او نیز سخت به این شیوه پایبند بودهاند و یکی از علل طولانی شدن سفر حج آنان را میتوان همین شمرد. این کتاب همچون دیگر شرح حالهای بزرگان صوفیه، سرشار از کرامات و خوارق عادات است. نویسنده، کرامتهای بسیاری را در این اثر به مراد خویش نسبت داده است. او در وصف مکانها و آثار مقدس [[حرمین]]، بیشتر به مراد خود شیخ کمالالدین توجه داشته است. | |||
در سفرنامه، تاریخ رخدادها به ماه و روز نیامده و تنها تاریخ دقیقی که یاد شده، روز وفات شیخ، «سحر شنبه هجدهم [[شعبان]] سنه نهصد و پنجاه و هشت» است.<ref>جادة العاشقین، ص86.</ref> نیز تنها نام شهرها و مناطق مهم یا جایهایی که رخداد مهمی پیش آمده، ثبت شده است. | |||
==مسیر سفر حج== | ==مسیر سفر حج== | ||
سفر شیخ و مریدان او از راه دریا و خشکی بوده است. به ظاهر، بخشی از سفر در دریای خزر انجام پذیرفته؛ هر چند نامی از آن نیامده است. شیخ پس از زیارت مزار بزرگان صوفیه در سمرقند، به خوارزم رفته و | سفر شیخ و مریدان او از راه دریا و خشکی بوده است. به ظاهر، بخشی از سفر در دریای خزر انجام پذیرفته؛ هر چند نامی از آن نیامده است. شیخ پس از زیارت مزار بزرگان صوفیه در سمرقند، به خوارزم رفته است. مردم و حاکم شهر در توقف یک ماهه شیخ در این شهر، بسیار به او حرمت نهادهاند. در حاجی ترخان (آستاراخان کنونی در روسیه) کاروان شیخ به سبب دریافت خبر کمین راهزنان در میان راه، یک ماه ماند.<ref>جادة العاشقین، ص40.</ref> سپس به قرم (کریمه: شبه جزیرهای بر ساحل دریای سیاه) و از آنجا به آق کرمان (بلگورود نیستروفسکی کنونی: شهری در ادسا در جنوب اوکراین) رسید. این شهر از توقفگاههای کسانی بوده که از آن مسیر قصد استانبول داشتهاند. | ||
شیخ در بهار 956ق. یعنی یکی از ماههای [[ربیع الاول]] تا [[جمادی الاولی]]، با کشتی از راه دریای سیاه به استانبول رسید.<ref>جادة العاشقین، ص46.</ref> بیشترین استقبال از شیخ در همین شهر صورت پذیرفت. بسیاری از مردم و بزرگان مذهبی و حکومتی به دیدار شیخ آمدند. سلطان عثمانی که از پیش منتظر ورود او بوده، از وی خواهش کرده است دعوتش را بپذیرد و در کاخ سلطنتی به دیدارش رود. سلطان در این دیدار بسیار او را حرمت نهاده<ref>جادة العاشقین، ص48-50.</ref> و هدایا و زاد و توشه سفر به وی داده است.<ref>جادة العاشقین، ص50.</ref> | شیخ در بهار 956ق. یعنی یکی از ماههای [[ربیع الاول]] تا [[جمادی الاولی]]، با کشتی از راه دریای سیاه به استانبول رسید.<ref>جادة العاشقین، ص46.</ref> بیشترین استقبال از شیخ در همین شهر صورت پذیرفت. بسیاری از مردم و بزرگان مذهبی و حکومتی به دیدار شیخ آمدند. سلطان عثمانی که از پیش منتظر ورود او بوده، از وی خواهش کرده است دعوتش را بپذیرد و در کاخ سلطنتی به دیدارش رود. سلطان در این دیدار بسیار او را حرمت نهاده<ref>جادة العاشقین، ص48-50.</ref> و هدایا و زاد و توشه سفر به وی داده است.<ref>جادة العاشقین، ص50.</ref> | ||
شیخ از عثمانی راهی شام شد و مسیر [[حجاز]] را در پیش گرفت. مُزَیریب نخستین توقفگاه کاروان حاجیان پس از شام بوده و حاجیان یک هفته در آن توقف میکردهاند. درباره این منزل که از مهمترین منازل راه شام به [[حرمین]] بوده، آگاهیهایی در منابع آمده است.<ref>نک: موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص166؛ المعجم الجغرافی، ص463.</ref> | |||
شیخ از عثمانی راهی شام شد و مسیر [[حجاز]] را در پیش گرفت. مُزَیریب نخستین توقفگاه کاروان حاجیان پس از شام بوده و حاجیان یک هفته در آن توقف میکردهاند.<ref>نک: موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص166؛ المعجم الجغرافی، ص463 | |||
== | ==منازل مدینه تا مکه== | ||
چند منزل از مدینه تا [[مکه]] نیز یاد شده است؛ از جمله [[بدر]] که در آن، حوض آب و مسجدی با دو گنبد وجود داشت و حجگزاران بر دیوارش یادگار مینوشتند. [[وادی فاطمه]] نیز واپسین منزل بوده است.<ref>جادة العاشقین، ص69-70.</ref> | منازل پسین این سفر تا مدینه، عبارت بودهاند از: عین زلفا، تجلان عاضی<ref>جادة العاشقین، ص63.</ref>، قلعه حیدر<ref>جادة العاشقین، ص64.</ref>، و عُلا. مردم این آبادی بسیار تنگدست بوده و با ارائه خدماتی مانند فروش علوفه به حجگزاران، روزگار میگذراندهاند. در آن سال، کاروان حجگزاران در این منزل بر اثر سرما و باران، تلفات جانی داشت.<ref>جادة العاشقین، ص65.</ref> چند منزل از مدینه تا [[مکه]] نیز یاد شده است؛ از جمله [[بدر]] که در آن، حوض آب و مسجدی با دو گنبد وجود داشت و حجگزاران بر دیوارش یادگار مینوشتند. [[وادی فاطمه]] نیز واپسین منزل بوده است.<ref>جادة العاشقین، ص69-70.</ref> | ||
بخشی از آگاهیهای سفرنامه، از ناامنی راه در آسیای میانه و روسیه حکایت دارد. خطر راهزنان و دزدان در چندجا کاروان را تهدید کرده است.<ref>جادة العاشقین، ص40، 43.</ref> | |||
==محتوای اخبار مکه و مدینه== | |||
بیشتر اخبار مکه و مدینه به ذکر حالات و مکاشفات معنوی و کرامات شیخ کمالالدین و مریدانش در این شهر اختصاص یافته و از وضعیت شهرها در آن گزارشی نیامده است. شریفالدین از گنبد و بارگاه امامان چهارگانه(ع) (به تعبیر وی: «ائمه معصوم») در [[قبرستان بقیع]] یاد کرده و گفته است که مدفن همگی در یک صندوق (ضریح) جای داشته و قبر [[عباس بن عبدالمطلب]] در صندوقی دیگر بوده است. آنان قبر [[عایشه]] همسر [[پیامبر(ص)]]، [[عثمان بن عفان]]، و [[فاطمه بنت اسد]] را [[زیارت]] کردهاند.<ref>جادة العاشقین، ص68.</ref> | |||
شریفالدین از گنبد و بارگاه امامان چهارگانه(ع) (به تعبیر وی: «ائمه معصوم») در [[قبرستان بقیع]] یاد کرده و گفته است که مدفن همگی در یک صندوق (ضریح) جای داشته و قبر [[عباس بن عبدالمطلب]] در صندوقی دیگر بوده است. آنان قبر [[عایشه]] همسر [[پیامبر(ص)]]، [[عثمان بن عفان]]، و [[فاطمه بنت اسد]] را [[زیارت]] کردهاند.<ref>جادة العاشقین، ص68.</ref> | |||
محل اقامت شیخ کمالالدین در مکه، جایی میان کاروان شامی و مصری و محاذی [[معلات]]، قبرستان مکه، بوده و شریفالدین آن را «حسینیه» خوانده و کرامتی نیز درباره سبب نامگذاریاش به شیخ کمال الدین نسبت داده است.<ref>جادة العاشقین، ص71-72.</ref> | محل اقامت شیخ کمالالدین در مکه، جایی میان کاروان شامی و مصری و محاذی [[معلات]]، قبرستان مکه، بوده و شریفالدین آن را «حسینیه» خوانده و کرامتی نیز درباره سبب نامگذاریاش به شیخ کمال الدین نسبت داده است.<ref>جادة العاشقین، ص71-72.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۸۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۱: | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7395 | ||
| عنوان = جادة العاشقين | | عنوان = جادة العاشقين |