پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
جارالله
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
'''جارالله''' اصطلاحی ترکیبی به معنای همسایه [[خدا]] یا در پناه خدا، که بر مجاوران [[مکه]] اطلاق میشود. [[مجاور|مجاورت]] و اقامت در [[مکه]]، در فرهنگ اسلامی و منابع روایی، نیکو شمرده شده است. فقیهان شیعی با پرداختن به مبحث مجاورت در مکه، اقامت در این شهر را [[مستحب]] شمردهاند. همچنین دفن اموات نیز در [[حرم]] مستحب است. در دوره اسلامی، منابع تراجم لقب جارالله را برای حدود 50 تن از دانشوران بهکار بردهاند که نخستین و معروفترین کسی که به این عنوان ملقب گشته، [[زمخشری|جارالله زمخشری]] صاحب [[تفسیر الکشاف]] است که این عنوان برای وی به صورت اسم خاص درآمده است. ملاکی خاص برای اطلاق جارالله بر مجاوران [[خانه خدا]] از نظر مکی یا غیر مکی بودن و طول دوران اقامت یا اشتغال به کاری خاص وجود ندارد. با اینحال، نمونهای از اطلاق این لقب بر کسی که اصلاً به مکه نرفته یا بر غیر عالمان، دیده نشده است. ==واژهشناسی== «جارالله» اصطلاحی ترکیبی به معنای همسایه [[خدا]] یا در پناه خدا است. ماده «ج ـ و ـ ر» به معنای عدول و میل است و واژه جار، صفت بر وزن فَعَل، <ref>اعراب القرآن، ج5، ص35.</ref> به معنای هممسکن و همسایه میباشد. مجاورت و جِوار نیز از همین ماده به اینمعنا و نیز به معنای «در پناه و حمایت دیگری بودن» است.<ref>العین، ج1، ص176؛ لسان العرب، ج4، ص153؛ تاج العروس، ج6، ص220، «جور. </ref>ترکیب اضافی «جارالله» به صورت مستقیم یا با مستتر دانستن بیت پیش از الله (جار بیت الله) به معنای همسایه خدا، همسایه خانه خدا، در پناه خدا، یا در پناه خانه خدا است. ==واژه «جار» در قرآن== لفظ جار در آیه 36 [[سوره نساء]] به همسایه<ref>الکشاف، ج1، ص509؛ جوامع الجامع، ج1، ص255.</ref>و در آیه 48 [[سوره انفال]] به پناه و یاور<ref>التبیان، ج5، ص134؛ مجمع البیان، ج4، ص844.</ref>تفسیر شده است. ششمین آیه [[سوره توبه]] نیز با بیان استجاره و پناه خواستن برخی [[مشرکان]] برای شنیدن سخن خداوند، [[پیامبر(ص)]] را به پناه دادن به ایشان موظف کرده است.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص157؛ جامع البیان، ج10، ص57.</ref> ==پیشینه تاریخی== از پیشینه تاریخی اطلاق عنوان جارالله یا جار البیت بر اشخاص پیش از [[اسلام]]، گزارشی در دست نیست. آوردهاند که برخی خود را در پناه «الله» دانسته، با پناهندگی و حق جوار خداوند، خود را از جوار دیگر افراد بینیاز میشمردند.<ref>اسد الغابه، ج3، ص589.</ref> پیمان مجاورت و حق جِوار که نزد عرب مرسوم بوده است، بر پیمانی اطلاق میشد که فردی در پناه شخص محترم و قبیله یا قوم یا مقبره و مکان مقدسی مانند [[حرم مکه]] قرار میگرفت.<ref>المفصل، ج7، ص360-364.</ref>شخص پناهنده، جار یا مستجیر خوانده میشد.<ref>لسان العرب، ج4، ص154، «جور». </ref><ref>المفصل، ج7، ص360-364.</ref> ==مجاورت مکه در دیدگاه مذاهب== مجاورت و اقامت در [[مکه]]، در فرهنگ اسلامی و منابع روایی، نیکو شمرده شده است. فقیهان شیعی با پرداختن به مبحث مجاورت در مکه، اقامت در این شهر را برای کسانی که از قساوت قلب در امان هستند، [[مستحب]] شمردهاند.<ref>الدروس، ج1، ص471؛ التنقیح الرائع، ج1، ص521؛ جامع المقاصد، ج3، ص278.</ref>دفن اموات، هر چند افراد بیرون از آن مرده باشند، نیز در حرم مستحب است.<ref>الدروس، ج1، ص471؛ وسائل الشیعه، ج9، ص340-343.</ref> از میان پیشوایان مذاهب [[اهلسنت]]، [[ابوحنیفه]] و [[مالک بن انس|مالک]] به کراهت مجاورت<ref>المجموع، ج8، ص278؛ فیض القدیر، ج1، ص535؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص577.</ref>و بسیاری از [[حنبلیان]]<ref>صحیح مسلم، ج9، ص151؛ المجموع، ج8، ص278؛ کشاف القناع، ج2، ص548.</ref>و [[شافعیان]]<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص483؛ فیض القدیر، ج1، ص535.</ref>و برخی از [[حنفیان]]<ref>البحر الرائق، ج2، ص526-527؛ فیض القدیر، ج1، ص535.</ref>به استحباب مجاورت در مکه باور دارند. شاید از همینرو است که شمار بیشتری از دانشوران حنفی با عنوان جارالله خوانده شدهاند.<ref>نک: شذرات الذهب، ج8، ص477، 547؛ ج10، ص432.</ref> ==جارالله زمخشری== در دوره اسلامی، منابع تراجم و فهرستها، لقب جارالله را برای حدود 50 تن از دانشوران بهکار بردهاند.<ref>نک: معجم المؤلفین، ج3، ص107؛ ج7، ص50؛ ج10، ص175، 251؛ ج12، ص11، 186؛ ج13، ص36، 168؛ هدیة العارفین، ج1، ص249؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص298.</ref>نخستین و معروفترین کسی که به این عنوان ملقب گشته، جارالله [[زمخشری|ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری خوارزمی]] (467-538ق.) صاحب [[تفسیر الکشاف]] است که این عنوان برای وی به صورت اسم خاص درآمده است.<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص169.</ref>زمخشری برای گریز از خطر مرگ به دست سلطان سنجر سلجوقی (حک: 511-552ق.) <ref>معجم البلدان، ج1، ص47، 60، «مقدمه ترجمه. </ref>در حدود سال 516ق. به مکه پناه برد.<ref>ربیع الابرار، ج1، ص9.</ref>او مدتی دراز در مکه اقامت گزید و تا سال 518ق. در مکه بوده است<ref>البلغه، ص75.</ref>؛ ولی سال بیرون آمدن وی از مکه مشخص نیست. زمخشری اواخر عمر خود را در خوارزم گذراند و به سال 538ق. در همانجا درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص173؛ البلغه، ص75.</ref> ==ملاک اطلاق جارالله== درباره اینکه مکی یا غیر مکی بودن و طول مدت اقامت در مکه، شرط اطلاق این عنوان بر فرد است یا نه، نکتهای یاد نشده است. البته درباره برخی مانند زمخشری تصریح شده که بهسبب طول دوران اقامت، به این عنوان ملقب شده است.<ref>تاج العروس، ج6، ص472، «زمخشری. </ref>با اینحال، برخی از مکیان نیز این عنوان را دارا بودند، مانند جمالالدین محمد جارالله بن محمد نورالدین بن ابیبکر علی بن ظهیرة القرشی المخزومی (درگذشت 986ق.) مؤلف کتاب [[الجامع اللطیف فی فضل مکة و اهلها و بناء البیت الشریف]]. نیز برخی از مکیان که به سببی به شهر دیگر مهاجرت کرده و سپس به مکه بازگشتهاند، نیز به این عنوان ملقب شدهاند؛ همچون: [[ابوالفضل محمد بن عبدالعزیز|جارالله محمد بن عبدالعزیز]] (891-954ق.) از تاریخنگاران [[خاندان ابن فهد]] که در مکه زاده شد و سالها در [[جده|جدّه]] اقامت کرد و سفرهای متعدد به [[شام]] و [[مصر]] داشت و سپس به مکه بازگشت.<ref>الضوء اللامع، ج3، ص52؛ شذرات الذهب، ج8، ص301.</ref> میتوان گفت که ملاکی خاص برای اطلاق جارالله بر مجاوران خانه خدا از نظر مکی یا غیر مکی بودن و طول دوران اقامت یا اشتغال به کاری خاص وجود ندارد. با اینحال، نمونهای از اطلاق این لقب بر کسی که اصلاً به مکه نرفته یا بر غیر عالمان، دیده نشده است. برخی قبایل و خاندانها نیز شاید به جهت مسافرت یکی از نیاکان ایشان به مکه و مجاورت در آنجا، به آل جارالله ملقب شدهاند.<ref>المعجم الجغرافی، ج1، ص342؛ معجم قبائل العرب، ج4، ص52.</ref>برخی افراد نیز دارای اسم جارالله بودهاند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص385؛ ج4، ص64؛ موسوعة عشائر العراق، ج1، ص135.</ref> در کتابهای تراجم از افراد فراوان که به مکه سفر کردند و مدتی طولانی در مکه اقامت نمودند و حتی در آنجا درگذشتند، یاد شده که به عنوان جارالله ملقب نشدند. برخی افراد نیز که مدتی در مکه اقامت کردهاند، به عنوان نزیل،<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص156-159، 184؛ الدرر الکامنه، ج1، ص24، 165؛ ج3، ص40، 42.</ref> مجاور بیت الله<ref>الدرر الکامنه، ج1، ص251؛ الضوء اللامع، ج9، ص266.</ref>یا حمامة الحرم<ref>انباء الغمر، ج1، ص407؛ الدرر الکامنه، ج5، ص73.</ref>خوانده شدهاند. از اطلاق چنین عنوانی بر مجاوران [[حرم نبوی]] یا [[شهر مدینه]] گزارشی در دست نیست؛ جز آنکه [[ابوثابت قرشی]] از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] که در دوره زندگانی ایشان همسایه وی بودند، جار النبی خوانده شده است.<ref>معرفة الصحابه، ج5، ص2843؛ اسد الغابه، ج6، ص41.</ref> ==پانویس== {{پانویس}} ==منابع== {{منابع}} {{دانشنامه | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7394 | عنوان = جارالله | نویسنده = اباذر جعفری }} *'''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (درگذشت 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، 1408ق. *'''اسد الغابه''': ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق. *'''اعراب القرآن و صرفه و بیانه (الجدول)''': محمود صافی، قم، مدین، 1412ق. *'''انباء الغمر بابناء العمر''': ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، به کوشش حبشی، مصر، المجلس الاعلی، 1389ق. *'''البحر الرائق''': ابونجیم المصری (درگذشت 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق. *'''البلغة فی تراجم ائمة النحو و اللغه''': محمد بن یعقوب الفیروزآبادی، به کوشش المصری، الکویت، دار النشر، 1407ق. *'''تاج العروس''': الزبیدی (درگذشت 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق. *'''التبیان''': الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. *'''التحفة اللطیفه''': شمس الدین السخاوی (درگذشت 902ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق. *'''تفسیر مقاتل بن سلیمان''': (درگذشت 150ق.)، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، 1423ق. *'''التنقیح الرائع''': الفاضل المقداد (درگذشت 826ق.)، به کوشش کوهکمری، قم، مکتبة النجفی، 1404ق. *'''جامع البیان''': الطبری (درگذشت 310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق. *'''جامع المقاصد''': الکرکی (درگذشت 940ق.)، قم، آل البیت:، 1411ق. *'''جوامع الجامع''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، به کوشش گرجی، تهران، 1378ش. *'''حاشیة رد المحتار''': ابن عابدین (درگذشت 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق. *'''الدرر الکامنه''': ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، به کوشش عبدالمعید خان، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1392ق. *'''الدروس الشرعیه''': الشهید الاول (درگذشت 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق. *'''ربیع الابرار''': الزمخشری (درگذشت 538ق.)، به کوشش عبدالامیر، بیروت، اعلمی، 1412ق. *'''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (درگذشت 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق. *'''صحیح مسلم بشرح النووی''': النووی (درگذشت 676ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق. *'''الضوء اللامع''': شمس الدین السخاوی (درگذشت 902ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق. *'''العین''': خلیل (درگذشت 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق. *'''فیض القدیر''': المناوی (درگذشت 1031ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق. *'''کشاف القناع''': منصور البهوتی (درگذشت 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق. *'''الکشاف''': الزمخشری (درگذشت 538ق.)، قم، بلاغت، 1415ق. *'''الکنی و الالقاب''': شیخ عباس القمی (درگذشت 1359ق.)، تهران، مکتبة الصدر، 1368ش. *'''لسان العرب''': ابن منظور (درگذشت 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق. *'''مجمع البیان''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق. *'''المجموع شرح المهذب''': النووی (درگذشت 676ق.)، دار الفکر. *'''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (درگذشت 626ق.)، ترجمه: منزوی، تهران، سازمان میراث فرهنگی، 1380ش. *'''المعجم الجغرافی للبلاد العربیة السعودیه''': حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه. *'''معجم المؤلفین''': عمر کحّاله، بیروت، دار احیاء التراث العربی ـ مکتبة المثنی. *'''المعجم الوسیط''': ابراهیم انیس و دیگران، تهران، فرهنگ اسلامی، 1375ش. *'''معجم قبائل العرب''': عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق. *'''معرفة الصحابه''': ابونعیم الاصفهانی (درگذشت 430ق.)، به کوشش العزازی، ریاض، دار الوطن، 1419ق. *'''مغنی المحتاج''': محمد الشربینی (درگذشت 977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق. *'''المفصل''': جواد علی، دار الساقی، 1424ق. *'''موسوعة عشائر العراق''': عباس العزاوی المحامی، بیروت، الدار العربیه، 1425ق. *'''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق. *'''وفیات الاعیان''': ابن خلکان (درگذشت 681ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر. *'''هدیة العارفین''': اسماعیل پاشا (درگذشت 1339ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی. {{پایان}} [[رده:مجاوران مکه]] [[رده:مقالههای تکمیلشده]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:Column-width
(
ویرایش
)
الگو:دانشنامه
(
ویرایش
)
الگو:منابع
(
ویرایش
)
الگو:پانویس
(
ویرایش
)
الگو:پانویس اصلی
(
ویرایش
)
الگو:پایان
(
ویرایش
)
این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است:
رده:مقالههای تکمیلشده
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
جارالله
افزودن مبحث
Toggle limited content width