پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
جنگ بنینضیر
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
[[پرونده:قلعههای بنی نضیر.png|بندانگشتی|آثار باقی مانده از قلعههای بنینضیر در مدینه]] '''جنگ بنینضیر''' بین یهودیان بنیقریضه از قبایل ثروتمند و توانگر یهودی ساکن در [[مدینه]] و مسلمانان در سال 4 هجری درگرفت. با ورود [[پیامبر(ص)]] به مدینه ایشان با قبایل یهودی مخصوصا بنینضیر پیمان بستند. اما آنان به پیمان خود پایبند نبودند و بارها سعی در قتل پیامبر داشتند اما ایشان از طریق [[وحی]] پی به حیله آنان برده بود. این پیمانشکنیها و توطئهها مقدمات غزوه بنینضیر را فراهم کرد. پیامبر(ص) با گماردن [[ابن ام مکتوم]] بر مدینه به سوی بنینضیر حرکت کردند و فرماندهی جنگ را به [[امام علی(ع)]] سپردند. بعد از 15 تا 20 روز محاصره بنینضیر تسلیم پیامبر شده و مجبور به مهاجرت شدند. از آنجا که جنگی در نگرفته بود اموال برجای مانده در حکم غنیمت نبود و تصرّف در آن به اختیار پیامبر بود. از اینرو رسول خدا(ص) با توافق [[انصار]] آن را میان [[مهاجران]] تقسیم کرد تا وظیفه حمایت از مهاجران توسط انصار پایان پذیرد. ==معرفی بنینضیر== بنینضیر از قبایل اثرگذار یهودی [[مدینه]] در دوران [[پیامبر(ص)]] و پیش از آن بودند. روابط گسترده این قبیله با دیگر قبایل، توان بالای نظامی و اقتصادی و نیز دامنه نفوذ فرهنگی آنها موجب چنین جایگاهی شده بود. روابط ستیزآمیز و احتجاجهای دینی میان مسلمانان و یهود و تاثیر غیر مستقیم آنها در جنگهایی چون [[جنگ سویق|سویق]]، [[جنگ احزاب|احزاب]]، [[جنگ بنیقریظه|بنیقریظه]] و [[جنگ خیبر|خیبر]] برخاسته از همین موقعیت بود. از برجستهترین سران این قبیله میتوان به [[سلام بن مشکم]] و [[حیی بن اخطب]] اشاره کرد. ==زمینه شکلگیری جنگ== [[نبرد بدر]] برای مخالفان پیامبر در مدینه بهویژه یهودیان، هشداری جدی بود. پس از شکست سنگین مکیان در بدر، برخی بزرگان بنینضیر که نفوذی گسترده بر یهودیان قبایل دیگر داشتند، همراه گروهی از احبار یهود پنهانی به [[مکه]] رفتند و در همنوایی با [[قریش]] بر کشتههای بدر گریستند<ref>سبل السلام، ج4، ص63؛تاریخ الخمیس، ج1، ص460.</ref> و قریش را بر ضد [[پیامبر]] تحریک کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص454؛الطبقات، ج2، ص32؛تاریخ طبری، ج2، ص178.</ref> در ماههای پایانی سال دوم ق. [[ابوسفیان]] که در نبرد بدر شرکت نکرده بود، با سپاهی اندک نزدیک مدینه آمد. برخی سران بنینضیر با آگاهی از تصمیم وی برای حمله به مسلمانان، به یاری او شتافتند و شبانه او را جای دادند و آگاهیهای مورد نیاز را در اختیارش نهادند.<ref>الاغانی، ج6، ص373-375؛تاریخ طبری، ج2، ص175؛بحارالانوار، ج20، ص2.</ref> برخی خاورشناسان برای ردّ معاونت بنینضیر با قریش، جانبدارنه در روایت مذکور تردید کرده و آن را یک مهمانی ساده دانستهاند.<ref>Muhammad at Medina، P20.</ref> علت اصلی درگیری مسلمانان با بنینضیر، به پیمانشکنی و یاری آنها به ابوسفیان و تصمیمشان برای کشتن پیامبر بازمیگردد. تفاوت بیشتر منابع درباره علت و هنگام نبرد، به سبب تفاوت گزارش ابناسحق و زهری است؛ هر چند هر دو از [[عروة بن زبیر]] روایت کردهاند.<ref>نک: تاریخ الاسلام، ج2، ص148، 151.</ref> ===گزارش زهری=== به روایت [[زهری]]، مدتی پس از غزوه سویق، در پی نامه تهدیدآمیز قریش، بنینضیر تصمیم گرفتند با ترفندی پیامبر را به قتل برسانند و از این رو، از او خواستند تا در منطقهای میان [[یثرب]] و مساکن بنینضیر، همراه با 30 تن از اصحاب خود برای گفتوگو به دیدار 30 تن از [[احبار]] بیاید تا اگر آنها او را تایید کردند و به وی ایمان آوردند، همگی به او ایمان بیاورند. اما پس از حضور پیامبر دریافتند که با وجود یارانش نمیتوانند او را بکشند و از او خواستند با سه تن از یاران خود به گفتوگوی سه تن از احباری بیاید که پنهانی خنجری با خود حمل میکردند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛سبل الهدی، ج4، ص317.</ref> با افشای تصمیم بنینضیر از جانب یکی از زنان آنان، پیامبر به مدینه بازگشت و فردای آن روز در حالیکه تنها شش ماه از نبرد بدر گذشته بود، به سوی بنینضیر رفت و آنها را به وفادار ماندن به پیمان خود فراخواند؛ اما چون نپذیرفتند، به محاصره آنها پرداخت و غزوه بنینضیر شکل گرفت. محدثان<ref>سنن ابی داود، ج2، ص33-34؛المصنف، صنعانی، ج5، ص358-359.</ref> و مفسران<ref>اسباب النزول، ص279؛تفسیر ابن کثیر، ج4، ص354؛الدر المنثور، ج6، ص189.</ref> این روایت را به طرق گوناگون از زهری گزارش کردهاند. منابع دیگر هم بخشهایی از روایت زهری را مطرح کردهاند.<ref>المستدرک، ج2، ص483؛فتح الباری، ج7، ص253-255؛عون المعبود، ج8، ص167.</ref> همه منابعی که بهگونهای روایت زهری را گزارش نمودهاند، زمان غزوه بنینضیر را شش ماه پس از نبرد بدر دانستهاند. ===گزارش ابن اسحاق=== در برابر روایت زهری، گزارش ابن اسحاق قرار میگیرد که بر اساس آن، پس از رویداد [[بئر معونه]] به سال چهارم ق. یکی از یاران پیامبر دو تن از قبیله [[بنیعامر بن صعصعه]] را کشت و چون پیامبر(ص) پیشتر به آنها امان داده بود، ملزم شد که دیه آنها را بپردازد. اما از آنجا که از پرداخت آن در این هنگام ناتوان بود، تصمیم گرفت از بنینضیر، همپیمان بنیعامر، یاری بگیرد. از این رو، در روز شنبه که مورد احترام یهودیان است، همراه حدود ده تن از اصحاب نزد آنها رفت.<ref>الدر المنثور، ج2، ص266؛السیرة الحلبیه، ج2، ص559-560.</ref> گویا شمار اندک همراهان پیامبر، بنینضیر را برای طراحی توطئه قتل پیامبر وسوسه کرد.<ref>الدر المنثور، ج6، ص190؛السیرة الحلبیه، ج2، ص560.</ref> آنها از پیامبر(ص) خواستند که قدری درنگ کند تا این مبلغ را برای او گردآوری کنند و پنهانی تصمیم گرفتند با رها کردن سنگی از روی قلعه بدون آن که خود مسؤولیت قتل را بپذیرند، او را از میان ببرند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص682؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص223-224.</ref> اما پیامبر(ص) که این نقشه را دریافت، بهگونهای آنجا را ترک کرد که همگان تصور نمودند پیامبر(ص) در همان حوالی است و به زودی نزد یارانش بازمیگردد. اما پیامبر به سرعت به مدینه بازگشته بود تا بدانها فرصت ترور ندهد.<ref>المغازی، ج1، ص365؛الطبقات، ج2، ص57؛دلائل النبوه، ج3، ص183؛تاریخ الاسلام، ج2، ص150.</ref> ===گزارش ولفنسون=== در مطالعات جدید، ادلّهای دیگر برای غزوه بنینضیر مطرح شده است. ولفنسون که پیمان بنینضیر با پیامبر را بر پایه پیماننامه عمومی پذیرفته، علت حمله به بنینضیر را همراهی نکردنشان با پیامبر در [[نبرد احد]] دانسته است. بر اساس معاهده، بنینضیر میبایست در نبرد احد از مدینه دفاع میکردند. او درباره علت حمله نکردن پیامبر به [[بنیقریظه]]، بر این باور است که گویا پیمان آنها متفاوت بوده و چنین تعهدی در برابر پیامبر نداشتهاند.<ref>تاریخ الیهود، ص177.</ref> شاید همراهی مُخَیْریق یهودی با پیامبر در غزوه احد که تنها بر پایه روایت [[واقدی]] از بنینضیر است، پشتوانه سخنان ولفنسون باشد. مخیریق که خود در غزوه احد شرکت کرد، از یهودیان خواست به یاری پیامبر بیایند؛ اما آنها عذر آوردند که آن روز شنبه است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص362؛السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص344.</ref> از دیدگاه ولفنسون، آنها با اینکار خود پیمان خویش با پیامبر را شکستند. ===گزارش بروکلمان=== بروکلمان غزوه بنینضیر را برآمده از بهانهجویی پیامبر برای جبران ضربه سنگین رویداد بئر معونه دانسته است که در آن 70 یا 40 تن از مسلمانان به شهادت رسیدند.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص52.</ref> این تحلیل و نادیده گرفتن رفتار یهود، جانبدارانه است. البته پیروزی بر بنینضیر میتوانست تا حدی فشار برآمده از رویداد بئر معونه را بر مسلمانان جبران کند؛ اما بر پایه آیات [[قرآن]] ([[سوره حشر]]، آیه 2) این پیروزی قابل پیشبینی نبود. پس از بروز دشمنی بنینضیر، پیامبر از طریق پیکی از اوسیان به آنها اعلام کرد که اگر تا 10 روز دیگر محل سکونت خود را ترک نکنند، خونشان هدر خواهد بود. با این اقدام، آنها دریافتند که برخلاف پیمان دوره جاهلی، [[اوس]] کنار بنینضیر نخواهد ایستاد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص224؛عیون الاثر، ج2، ص72؛فتح الباری، ج7، ص255-256.</ref> از این رو، به گردآوری دارایی خود پرداختند و برای حرکت از قبایل عرب شتر کرایه کردند.<ref>الطبقات، ج2، ص57.</ref> [[عبدالله بن ابی خزرجی]] با آگاهی از تصمیم پیامبر در پیامی ضمن وعده یاری [[خزرج]] و بنیقریظه و [[غطفان|غَطفان]] به بنینضیر از آنها خواست ایستادگی کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225.</ref> در آیه 11 سوره حشر این وعدهها دروغ دانسته شده است. [[سلام بن مشکم]] با یادآوری خیانت عبدالله بن ابیّ و عدم حمایت وی از [[بنیقینقاع|بنیقَینقاع]] به سال دوم ق. و مبارزات بنینضیر بر ضد خزرج در روزگار جاهلی، از حُیَی خواست حال که مالک نخلستانها و داراییهای خود هستند، به عبدالله بن ابیّ اعتماد نکند.<ref>المغازی، ج1، ص368؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225؛السیرة الحلبیه، ج2، ص561.</ref> اما حُیَی با توجه به برتری نظامی و دفاعی خود، با پذیرش پیشنهاد عبدالله بن ابیّ، آماده رویارویی با پیامبر شد و به ترمیم دژهای بنینضیر پرداخت<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛نور الثقلین، ج5، ص272.</ref> و تدارکات لازم را همراه با چارپایان درون آنها جای داد<ref>المغازی، ج1، ص368.</ref> و پیامبر را از مخالفت خود آگاه ساخت.<ref>الطبقات، ج2، ص57؛بحار الانوار، ج20، ص165.</ref> آیه دوم سوره حشر گزارش میدهد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ﴾}}؛ «گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود». (سوره حشر، آیه2) گفتههای سلاّم حکایت دارد که [[پیامبر(ص)]] در این مرحله در صدد تصرف دارایی آنها نبوده است. این سخن شاهدی بر بطلان نظر ولفنسون است که هدف اصلی از نبرد با یهود را دستیابی به ثروت آنها دانسته است.<ref>تاریخ الیهود، ص135.</ref> ==جزئیات نبرد بنینضیر== در روایت زهری جزئیات نبرد نیامده است. بر پایه روایت ابن اسحاق، پیامبر(ص) پس از آن که از ترور نافرجام آنها جان سالم به در برد، به مدینه بازگشت. در دوازدهم [[ربیع الاول]] سال چهارم ق.<ref>المحبر، ص113.</ref> با گماردن [[ابن ام مکتوم]] بر مدینه<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683.</ref> به سوی قلعههای آنها به راه افتاد. او [[علی(ع)]] را بهعنوان فرمانده تعیین کرد<ref>المغازی، ج1، ص371؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562.</ref> و پرچم خود را به دستش داد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛الطبقات، ج2، ص58؛الکامل، ج2، ص174.</ref> [[مسلمانان]] به دستور پیامبر(ص) به سوی بنینضیر حرکت کردند<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562؛بحار الانوار، ج20، ص169.</ref> و هنگام عصر به زمینهای بنینضیر رسیدند.<ref>تاریخ الخمیس، ج1، ص461.</ref> بنینضیر با مشاهده پیامبر از فراز دژهای خود، به پرتاب تیر و سنگ پرداختند.<ref>الطبقات، ج2، ص58.</ref> مسلمانان پس از برپا کردن نماز عصر، در آنجا مستقر شدند. خیمه پیامبر را نخست در زمینهای تیره [[بنیخطمه]] از [[اوس]] و همپیمانان بنینضیر که همچنان ایمان نیاورده بودند،<ref>المناقب، ج1، ص169-170؛بحار الانوار، ج20، ص172.</ref> برپا کردند که بعدها به [[مسجد صغیر]] شهرت یافت؛ اما چون از جانب تیراندازان بنینضیر هدف تیر قرار گرفت، خیمه را بهمنطقهای میان زمینهای بنینضیر و بنیقریظه که بعدها [[مسجد فضیخ]] نام گرفت، منتقل کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص69؛بحار الانوار، ج20، ص172.</ref> پیامبر با تنی چند از اصحاب خود به مدینه بازگشت و شب را آنجا گذراند و روز بعد به جمع سپاه [[اسلام]] بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص371.</ref> به نظر میرسد منطقه جنگی از امنیت کافی برخوردار نبوده و بیم ترور پیامبر میرفته است. همچنین حضور پیامبر(ص) در مدینه میتوانست زمینه توطئه عبدالله بن ابیّ در پیوستن او به بنینضیر را خنثا کند. مدت محاصره بنینضیر شش شب<ref>البدایة و النهایه، ج4، ص86؛تاریخ ابن خلدون، ج2، ص28.</ref> یا 15 روز<ref>تاریخ طبری، ج2، ص225؛فتوح البلدان، ج1، ص18؛التنبیه و الاشراف، ص213.</ref> و یا بیش از 20 شب<ref>المحبر، ص113؛بحار الانوار، ج20، ص166؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562.</ref> ادامه یافت. در طول این مدت، [[سعد بن عباده]] از بزرگان خزرج، با ارسال خرما، خوراک سپاه اسلام را تامین میکرد.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص563.</ref> بنینضیر که منتظر رسیدن نیروهای کمکی بودند، بهانداختن سنگ و تیراندازی از روی دژها بسنده کردند.<ref>الطبقات، ج2، ص44-45؛المغازی، ج1، ص370-371.</ref> تنها اقدام نظامی بنینضیر در این مدت آن بود که به عَزوَک، سردسته شجاع تیراندازان، ماموریت دادند تا با تنی چند پیامبر را ترور کنند. در آن شب، علی بن ابیطالب(ع) همراه با چند تن از [[انصار]]، ماموران بنینضیر از جمله عزوک را کشتند و سرهایشان را در چاههای منطقه انداختند. این امر ناتوانی بنینضیر را آشکارتر ساخت.<ref>المغازی، ج1، ص372؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562؛سبل الهدی، ج4، ص322.</ref> عبدالله بن ابیّ هم از انجام وعدههای خود ناتوان ماند، هر چند کوشید بنیقریظه را با خود همراه سازد. اما [[کعب بن اسد]]، رئیس بنیقریظه، به هیچیک از اعضای قبیله خود اجازه نداد به یاری بنینضیر بشتابد.<ref>المغازی، ج1، ص368؛تاریخ طبری، ج2، ص225.</ref> مسلمانان برای قطع ارتباط قلعههای بنینضیر، به محاصره دژهای آنها پرداختند.<ref>الطبقات، ج3، ص567؛الخصائص الکبری، ج2، ص399.</ref> خداوند در آیه 14 سوره حشر به این امر اشاره کرده است. ===دستور قطع درختان=== با طولانی شدن محاصره، پیامبر(ص) که از دلبستگی آنها به درختانشان آگاه بود، فرمان داد آنها را قطع کنند. بنینضیر گفتند: چگونه کسی که دیگران را از فساد پرهیز میدهد، درختان را قطع میکند؟ این سخن برخی از مؤمنان را مردد ساخت. بر پایه [[وحی]]، اینکار خواست [[خداوند]] دانسته شد.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛اسباب النزول، ص279.</ref> دستور قطع درختان تاثیری بسزا بر بنینضیر نهاد، بهویژه که زنانشان شیون کردند و بر سر و صورت خود زدند.<ref>سبل الهدی، ج4، ص323؛السیرة الحلبیه، ج2، ص564.</ref> از اینرو، کوشیدند تا نخلستانهایشان آسیب نبیند؛ شاید با سازش یا نبردی دیگر، بتوانند دیگر بار آنها را بازیابند. بدینسان، به مقاومت خود پایان دادند. حُیَی تصمیم گرفت بر پایه پیشنهاد پیشین با پیامبر که دارایی آنها را هنوز محترم شمرده بود، سازش کند؛ اما پیامبر نپذیرفت و از آنها خواست همه تجهیزات نظامی، مزارع و باغهای خود را وانهند و تنها دارایی منقول خود را ببرند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛تاریخ طبری، ج2، ص225؛فتوح البلدان، ج1، ص18.</ref> اما وی چند روز درنگ کرد.<ref>سبل الهدی، ج4، ص323.</ref> ===کوچ اجباری=== در این فاصله، دو تن از بنینضیر به نام [[یامین بن عمیر]] و [[ابوسعد بن وهب]] برای حفظ جان و مال خود، مسلمان شدند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛سبل الهدی، ج4، ص323؛السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص684.</ref> سران بنینضیر از بیم این که مبادا وضعیت سختتر شود، به شرایط پیامبر تن دردادند و اثاث خود را بر پشت شتران بار زدند و خانههای خویش را ویران کردند تا قابل سکونت نباشد و در و چارچوبههای خانه را نیز با خود بردند. برخی مسلمانان نیز به نشانه دلبستگی نداشتن به خانههایشان، در ویرانی آنها همراهی کردند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص315؛السیرة الحلبیه، ج2، ص565؛تاریخ الخمیس، ج1، ص462.</ref> بنینضیر هنگام بیرون آمدن از یثرب کوشیدند قدرت و شوکت خود را با نمایش مال و منال خود نشان دهند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص684؛تاریخ طبری، ج2، ص226.</ref> برخی شاعران با اثرپذیری از فراق بنینضیر شعر سرودند.<ref>الاغانی، ج14، ص462-463.</ref> [[منافقان]] نیز نتوانستند ماتم و اندوه خود را پنهان کنند؛ زیرا بنینضیر کوشیدند همچنان استواری خود را به مردم مدینه بنمایانند. 600 شتر در یک صف، اثاث و افراد بنینضیر را از محلههای مدینه گذراندند.<ref>الطبقات، ج2، ص58؛بحار الانوار، ج20، ص165.</ref> زنان زیبای بنینضیر که در آغاز این قافله بودند، بهترین لباسهای رنگارنگ خود را پوشیده و زیور آلات خود را به نمایش نهاده بودند. دسته نوازندگان و خوانندگان پس از آنها قرار داشتند و مردم مدینه هم در دو طرف قافله نظارهگر آنها بودند. گنجینه بنینضیر در معرض دید همگان قرار گرفت. آنان اعلام کردند: این را برای زیر و زبر کردن زمین اندوختهایم (کنایهای تهدیدآمیز از تغییر وضعیت موجود) و گرچه درختان خرمای خود را در مدینه از دست دادیم، در [[خیبر]] نخلهای بهتر و بیشتری داریم.<ref>المغازی، ج1، ص375-376؛الاغانی، ج3، ص39؛السیرة الحلبیه، ج2، ص566.</ref> محمد بن مسلم اوسی هدایت آنها را به بیرون از مدینه برعهده گرفت.<ref>المغازی، ج1، ص374؛الطبقات، ج2، ص58؛سبل الهدی، ج4، ص324.</ref> بیشتر تیرههای بنینضیر پس از اخراج، در [[حیره]] [[عراق]]، [[اریحا|اریحای]] [[فلسطین]] و اَذْرَعات شام پراکنده شدند و تنها آل ابیالحُقَیق و آل حُیَی بن اَخْطَب در خیبر سکونت گزیدند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛مجمع البیان، ج9، ص386-387؛سبل السلام، ج4، ص63.</ref> در این هنگام، گروهی از انصار نزد پیامبر آمدند و از او خواستند تا مانع همراهی فرزندانشان با بنینضیر شود؛ زیرا در [[دوران جاهلیت]] برخی زنان اوس برای زنده ماندن فرزندان خود نذر میکردند آنها را یهودی کنند و فرزندان خود را به بنینضیر میسپردند. بر پایه روایات، در پاسخ آنها آیه 256 [[سوره بقره]] نازل شد و از مسلمانان خواست که چون حق از باطل روشن شده، دیگران را بر پذیرش دین وادار نکنند.<ref>سنن ابی داود، ج1، ص606؛اسباب النزول، ص52؛لباب النقول، ص48.</ref> ===غنائم=== 340 شمشیر،<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص567.</ref> 50 زره و 50 نیزه غنیمتهایی بود که پیامبر بهدست آورد.<ref>عیون الاثر، ج2، ص73؛بحار الانوار، ج20، ص166.</ref> از میان آنها، رسول خدا(ص) شمشیر معروف ابیالحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref> پیامبر درباره باغها، زمینها و منابع ابیبنینضیر دو پیشنهاد کرد تا [[انصار]] یکی را برگزینند. نخست آنکه پیامبر اموال بنینضیر را میان مهاجران و انصار نیازمند پخش کند و دوم آن که بخشی از آن زمینها را تنها میان [[مهاجران]] توزیع کند و در برابر، انصار اموالی را که در یثرب از آغاز هجرت در اختیار مهاجران قرار داده بودند، بازستانند. سعد بن معاذ و [[سعد بن عباده]] ضمن مشورت با یکدیگر از پیامبر خواستند تا افزون بر این که آن زمینها را میان مهاجران تقسیم کند، مهاجران همچنان در اموال انصار شریک بمانند. انصار به حمایت از بزرگانشان ندای رضایت و تسلیم سردادند و پیامبر برای انصار دعا کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص489.</ref> پیامبر برخی از زمینها را میان حدود 100 تن مهاجر و تنی چند از فقرای انصار که برخی از آنها در کشتن تیراندازان بنینضیر نقش داشتند، توزیع کرد. بیشتر زمینهای بنینضیر در اختیار پیامبر ماند و پیامبر غلام خود [[ابو رافع]] را بر آن گمارد<ref>المغازی، ج1، ص378.</ref> و خود در آن کشاورزی میکرد و مواد غذایی سالانه خانواده خود و [[بنیعبدالمطلب]] را تامین میکرد.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص490؛فتوح البلدان، ج1، ص20؛البدایة و النهایه، ج4، ص87.</ref> آنگاه افزوده درآمد این زمینها صرف هزینههای نظامی میشد یا در بیت المال گرد میآمد.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص43؛سنن ابی داود، ج2، ص22.</ref> بر پایه روایت واقدی، هفت باغی که مُخَیْریق یهودی پیش از شهادتش در احد به پیامبر بخشیده بود، به نام [[المیثب|المِیْثَب]]، [[الصافیه|الصّافیه]]، [[الدلال|الدَلال]]، [[الحسنی|الحُسْنی]]، [[برقه|بَرْقَُه]]، [[الاعواف]]، و [[مشربه ام ابراهیم]] نیز بخشی از زمینهای بنینضیر بود.<ref>المغازی، ج1، ص378؛البدایة و النهایه، ج4، ص41.</ref> چند سال بعد که [[ماریه]] حسادت و آزار دیگر زنان پیامبر را دید، پیامبر او را در یکی از همین باغها جای داد<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص173؛الاستیعاب، ج1، ص54؛وفاء الوفاء، ج3، ص35-36.</ref> که به مَشْرَبه اُمّ ابراهیم معروف شد. همچنین پیامبر هنگامی که به سال ششم ق. تصمیم گرفت از برخی زنان خود جدا شود، آنها را یک ماه در این باغ سکونت داد و خود از آنها کناره گرفت.<ref>الحدائق، ج23، ص99.</ref> بنابه روایتی از [[امام صادق(ع)]]، پیامبر(ص) در همین باغ و در روزی که به «یوم مشربة ام ابراهیم» شهرت یافت، کنار اصحاب خود از امامت و وصایت [[علی بن ابیطالب(ع)]] سخن گفت.<ref>بصائر الدرجات، ص73؛الامالی، ص173؛بشارة المصطفی، ص45.</ref> ==بنینضیر پس از اخراج== سران بنینضیر در پی تبعید از [[مدینه]] و سکونت در خیبر به [[مکه]] رفتند و برای رویارویی با پیامبر از سران [[قریش]] یاری خواستند و به آنها وعده حمایت مالی دادند.<ref>جامع البیان، ج5، ص186.</ref> آنها قبایلی بزرگ چون [[غطفان]] و [[قیس بن عیلان|قَیس بن عیلان]] را با خود همراه ساختند و زمینه [[نبرد احزاب]] را فراهم آوردند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص700؛تاریخ طبری، ج2، ص233؛الارشاد، ج1، ص95.</ref> بخشی از بنینضیر، خود، در سپاه حضور داشتند<ref>جامع البیان، ج21، ص156؛البدایة و النهایه، ج4، ص108؛بحار الانوار، ج20، ص250.</ref> و وعده یاری یهودیان بنیقریظه ساکن در مدینه را نیز به سپاه احزاب داده بودند.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص637.</ref> حُیَی، رهبر بنینضیر، پنهانی نزد بنیقریظه شتافت و آنها را در نبرد احزاب همراه خود ساخت<ref>تاریخ طبری، ج2، ص571-572.</ref> و بدینسان، بر مسلمانان فشار بسیار وارد آورد. اما چون نبرد به پایان رسید و پیامبر بنیقریظه را محاصره کرد، در میان بنیقریظه و به حکم سعد بن معاذ کشته شد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص235؛الکامل، ج2، ص186.</ref> ==پانویس== {{پانویس}} ==منابع == {{منابع}} {{دانشنامه | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7722 | عنوان = بنینضیر | نویسنده = مهران اسماعیلی }} *'''الارشاد''':المفيد (م.413ق.)، بيروت، دار المفيد، 1414ق. *'''اسباب النزول''':الواحدي (م.468ق.)، قاهره، الحلبي و شركاه، 1388ق. *'''بحار الانوار''':المجلسي (م.1110ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق. *'''بصائر الدرجات''':الصفار (م.290ق.)، به كوشش كوچهباغي، تهران، اعلمي، 1404ق. *'''الدر المنثور''':السيوطي (م.911ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1365ق. *'''دلائل النبوه''':البيهقي (م.458ق.)، به كوشش عبدالمعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق. *'''سبل السلام''':الكحلاني (م.1182ق.)، مصر، مصطفي البابي، 1379ق. *'''عون المعبود''':العظيمآبادي (م.1329ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق. *'''فتوح البلدان''':البلاذري (م.279ق.)، به كوشش صلاح الدين، قاهره، النهضة المصريه، 1956م. *'''لباب النقول''':السيوطي (م.911ق.)، بيروت، دار احياء العلوم. *'''وفاء الوفاء''':السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م. *Muhammad at Medina {{پایان}} {{غزوات پیامبر}} [[رده:غزوات پیامبر(ص)]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:Column-width
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:دانشنامه
(
ویرایش
)
الگو:غزوات پیامبر
(
ویرایش
)
الگو:قلم رنگ
(
ویرایش
)
الگو:منابع
(
ویرایش
)
الگو:ناوبری جنگ
(
ویرایش
)
الگو:پانویس
(
ویرایش
)
الگو:پانویس اصلی
(
ویرایش
)
الگو:پایان
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/styles.css
(
ویرایش
)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
جنگ بنینضیر
افزودن مبحث
Toggle limited content width