در حال ویرایش حجازیه (کتاب)

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۰]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}
| عنوان          = حجازیه
| عنوان اصلی      =
| تصویر          = حجازیه (کتاب).jpg
| اندازه تصویر    =
| توضیح تصویر    = برگ نخست حجازیه، که در دفتر اول «مجموعه نسخه‌های خطی فارسی» چاپ شده است.
| نویسنده        = ابوالاشرف یزدی
| برگرداننده      =
| ویراستار        =
| به تصحیح        = ایرج افشار، محمد جعفر یاحقی
| تحقیق          =
| به کوشش        =
| تاریخ نگارش    = سده هشتم
| تصویرگر        =
| طراح جلد        =
| موضوع          = سفرنامه حج
| سبک            =
| زبان            = فارسی
| تعداد جلد      = ۱
| صفحه            = ۱۵
| قطع            =
| ناشر            = انتشارات آستان قدس رضوی
| وبسایت ناشر    = https://behnashr.razavi.ir
| محل انتشارات    = تهران، مشهد
| تاریخ نشر      = ۱۳۶۸ش.
| ترجمه به        =
| مجموعه          =
| شابک            =
|رده‌بندی کنگره    = ی ۱۳۶۸ ۳ م ۲ ب/PIR ۴۰۰۳
|رده‌بندی دیویی    =
|سایر مشخصات      =
}}
'''حجازیه'''، گزارش [[حج]] ابوالاشرف یزدی (م.۷۶۲ق) از سادات سرشناس یزد است که در سال ۷۵۷ق. به حج رفته و این رساله را در گزارش دشواری‌های راه حج و ارائه پیشنهادهایی برای رفع آن‌ها نگاشته است. این رساله، یکی از کهن‌ترین سفرنامه‌های حج به نثر فارسی شمرده شده است. در این رساله، مهمترین مشکلات راه حج کمبود منابع آب، ناامنی مسیر و آلودگی [[مکه]] و [[مدینه]] دانسته شده است.
 
نویسنده، که از نزدیکان پادشاهان آل جلایر (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) است، در پایان رساله از سلطان اویس (حک:757-776ق) می‌خواهد برای اصلاح راه حج اقداماتی انجام دهد. وی در پایان، دست خط گروهی از عالمان را در تأیید سخنان خود گردآوری کرده است.
==نویسنده==
ابوالاشرف محمد بن حسین بن علی حسینی یزدی، از ثروتمندان،<ref name=":1" /> بزرگان و رؤسای شهر یزد و از نزدیکان پادشاهان آل جلایر بوده است. آل جلایر بین سال‌های ۷۴۰ تا ۸۳۵ق. در [[عراق]] و آذربایجان حکومت داشتند. دایی‌ او سید عضدالدین، سفیر دربار جلایریان در [[هند|هندوستان]] بوده و مدتی وزارت شیخ حسن جلایری (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) را برعهده داشته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۲؛ محیط ادب، ص442-443.</ref> پسوند «حسینی» که در نام او قرار دارد و تعبیر یکی از نویسندگان یادداشت‌های پایان رساله، که ابوالاشرف را از فرزندان [[حضرت محمد(ص)]] دانسته، نشانگر تعلق او به یکی از خاندان‌های سادات یزد است.<ref>محیط ادب، ص443؛ مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۴۴.</ref>
 
==زمانه تألیف==
سفر نویسنده به [[حج]] و نگاشتن رساله حجازیه، با سال‌های پس از فروپاشی قدرت ایلخانان (حک: ۶۵۴–۷۵۴ق) مقارنت دارد. در این سال‌ها، [[ايران|ایران]] و دیگر سرزمین‌های شرق [[اسلامی]] ثبات سیاسی نداشته و در نقاط مختلف ایران، حکومت‌های محلی قدرت داشتند. در چنین شرایطی، قبیله‌های راهزن در راه‌ها قدرت می‌گرفتند و در راه حج، چاه‌ها و [[رباط|منزلگاه‌ها]] از آبادانی می‌افتادند. در سال سفر نویسنده درگذشت شیخ حسن بزرگ، نخستین حاکم جلایریان نیز به ناامنی‌ها دامن می‌زد و شایعات فراوانی از خرابی و ناامنی راه حج بر زبان‌ها بود.<ref name=":0">مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۱.</ref> وجود چنین شایعاتی، باعث شد نویسنده برای تصمیم به سفر حج، نماز استخاره به جا آورد و به قرآن تفأل زند. با آمدن آیه ۲۶ و ۲۷ سوره حج،{{یادداشت|۱={{آیه|وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ}}
و [ياد كن] هنگامى را كه جاى خانۀ [كعبه] را براى ابراهيم آماده كرديم [و از او پيمان گرفتيم] كه هيچ چيز را شريك من قرار مده و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان پاك و پاكيزه گردان!
{{آیه|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}
و در ميان مردم براى حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريك اندام [چابك و چالاك] كه از هر راه دور مى آيند، به سوى تو آيند.}}<ref>ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۳۵.</ref> که خداوند در آن به [[حضرت ابراهیم(ع)]] دستور ساختن [[کعبه]] و اعلام فرمان حج را داده، ابوالاشرف به انجام سفر حج مصمم شد.<ref name=":0" />


==محتوا==
حجازیه: گزارش حج ابوالاشرف یزدی (م.۷۶۲ ق)
رساله حجازیه، گزارش سفر نویسنده در سال ۷۵۷ق. از [[ايران|ایران]] به [[عراق]] و از آنجا به [[حجاز]]، برای انجام [[مناسک حج]] است. این رساله، با هدف ارائه گزارشی درباره وضع راه‌های حج برای سلطان اویس (حک:757-776ق) نگاشته شده و تنها در مواردی اندک، به گزارش رویدادها و شرح سفر پرداخته است. 


نویسنده، سفر خود را در سال ۷۵۷ق. از یزد آغاز کرده،<ref name=":1">مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۰–۳۱.</ref> از مسیر کهگیولیه و شوشتر به [[بغداد]] رفته{{یادداشت|ایرانیان در آن دوران برای رفتن به حج، در آغاز به عراق می‌رفتند و همراه کاروان عراق راهی حجاز می‌شدند. به گزارش ابوالاشرف، راه سفر ایرانیان به بغداد، از کهگیلویه و شوشتر می‌گذشته است. وی با گذر از این شهر به بغداد رفته و از آنجا همراه با کاروان حج عراقی به حج رفته است.}} و از آنجا به حجاز رسیده{{یادداشت|در آن سال کاروان حج عراق با حمایت سلطان اویس (حک:۷۵۷–۷۷۶ق) و همراه با جمعی از بزرگان دینی و حکومتی از عراق عازم حجاز شد.}}<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۳–۳۴.</ref> و پس از مناسک حج در [[مکه]]، برای [[زیارت]] به [[مدینه]] رفته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۱–۳۳.</ref>
رساله کوچکی است در شرح سفر حج ابوالاشرف یزدی از سادات سرشناس یزد که در سال ۷۵۷ق. به حج رفته و این رساله را در گزارش دشواری‌های راه حج و ارائه پیشنهادهایی برای رفع آن‌ها نگاشته است و در پایان دست خط گروهی از علما را در تأیید سخنان خود جمع‌آوری کرده است.


===منابع آب راه حج===
نام کامل نویسنده ابوالاشرف محمد بن حسین بن علی حسینی یزدی است. چنان‌که از محتوای این رساله می‌توان دریافت، وی از بزرگان و رؤسای شهر یزد و از نزدیکان به سلاطین آل جلایر که بین ۷۴۰ تا ۸۳۵ق. در عراق و آذربایجان حکومت داشتند و دایی‌اش سید عضدالدین سفیر دربار جلایریان در هندوستان بوده و مدتی وزارت شیخ حسن جلایری (حک: ۷۴۰–۷۵۷ق)، را برعهده داشته است.<ref>محیط ادب، ص442-443.</ref> (ص۳۲) خود او نیز وقتی در سفر خود به حج به عراق رسید به خدمت شیخ اویس جلایری (۷۵۷–۷۷۶ق)، که بعد از مرگ پدرش شیخ حسن به تازگی به پادشاهی رسیده بود، رفت و با او دیدار کرد. (ص۳۲) افزون بر پسوند حسینی در نام او تعبیر یکی از نویسندگان یادداشت‌های پایان رساله در حق ابوالاشرف که او را از اولاد پیامبر(ص) دانسته نشانگر تعلق او به یکی از خاندان‌های سادات یزد است.<ref>محیط ادب، ص443.</ref> (ص۴۴)
منابع آب در طول راه، مهم‌ترین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گفته او، در بسیاری از [[رباط|منازل]] سفر حج، چاه‌ها و کاریزها{{یادداشت|قنات‌ها.}} به دلیل عدم رسیدگی خشک شده بودند و کاروانیان برای رسیدن به آب به مشکل افتاده و دوباره به حفر چاه پرداخته‌اند. به باور نویسنده، برخلاف آنچه به نظر می‌رسد، حجاز و راه حج منابع آب زیر زمینی خوبی داشته است و در بیشتر منازل با حفر چند گز می‌شد به آب شیرین فراوان رسید. ابوالاشرف، راه بهره بردن از منابع آب منطقه را حفر کاریزها و انتقال آب دانسته است. او وجود برخی از آبادی‌های راه حجاز، مانند نخله محمود و وادی صفرا را که سرسبز بوده، دلیلی بر استعداد طبیعی منطقه حجاز دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>


===راهزنی در راه حج===
رساله حجازیه از قدیمی‌ترین سفرنامه‌های حج به نثر فارسی است که آگاهی‌هایی درباره حج‌گزاری ایرانیان در قرن هشتم و وضع عمومی راه‌های حج و حجاز به دست می‌دهد؛ هرچند نویسنده، این رساله را با هدف ارائه گزارشی درباره وضع راه‌های حج برای سلطان نگاشته و جز در موارد اندک به گزارش رویدادها و شرح راه و رسم سفر نپرداخته است. نثر رساله متکلف و در جاهایی مسجع است و اشارات متعدد به آیات و روایات و ذکر اشعار و کاربرد فراوان واژگان عربی از ویژگی‌های آن است.
راهزنی قبیله‌های عرب بدوی و چپاول کاروان‌های حاجیان، دومین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است. او در این باره، با رئیسان قبایل عرب و اشراف مکه مذاکره کرده است. اعراب گفته‌اند در صورتی که شاهان در آبادانی راه حج اقدام کنند و چاه‌ها حفر کنند و آب جاری کنند، ما نیز به کشاورزی و اقامت در آن خواهیم پرداخت و به آبادانی راه‌ها کمک خواهیم کرد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۸–۳۹.</ref>


===آلودگی مکه و مدینه===
ابوالاشرف یزدی سفر خود را در سال ۷۵۷ ق. از یزد آغاز کرد. او که از ثروتمندان و رؤسای شهر بود دستور داد تا در مسجد جامع شهر یزد ندا دهند که هرکس مایل به سفر حج است برای سفر با او آماده شود تا به گفته خودش به واسطه این اعلام عمومی و التزام به همراهی مردم آن سال نیز مانند سال‌های گذشته به بهانه مشغله‌های گوناگون از سفر حج کوتاهی نکند. (ص۳۰–۳۱)
به گفته نویسنده، نظافت توسط حاجیان و عرب‌ها در مکان‌های مقدس مکه و مدینه رعایت نمی‌شده است. برخی از نگرانی‌های او در این باره عبارت است از:‌ خوابیدن حاجیان در [[مسجدالحرام]]؛ آوردن احشام به اطراف حرم و تبدیل آن به جایی شبیه اصطبل‌ها؛ آمدن همه افراد بر سر [[مزار حضرت محمد(ص)|قبر حضرت محمد(ص)]] بدون رعایت ادب برای بوسیدن قبر و اکتفا نکردن به [[عتبه بوسی|عتبه‌بوسی]].


نویسنده در مذاکرات خود با رؤسای حجاز، پاکیزه کردن حرمین و رفع نجاسات از اطراف مسجدالحرام و [[مسجدالنبی(ص)]] و منابع آب شهر را لازم دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>
سفر نویسنده مقارن است با سال‌های بعد از فروپاشی قدرت ایلخانان (حک: ۶۵۴–۷۵۴ق) و عدم ثبات سیاسی در ایران و سایر سرزمین‌های شرق اسلامی. در این سال‌ها در نقاط مختلف ایران حکومت‌های محلی قدرت داشتند. در چنین شرایطی قبایل راهزن در راه‌ها قدرت می‌یافتند و وسایل راحت در راه حج از جمله چاه‌ها و منزلگاه‌ها از عمارت و آبادانی می‌افتادند. در سال سفر نویسنده وفات شیخ حسن بزرگ- اولین حاکم جلایریان نیز به ناامنی‌ها دامن می‌زد و شایعات فراوانی از خرابی و ناامنی راه حج بر زبان‌ها بود. (ص۳۱) وجود چنین شایعاتی باعث شد نویسنده برای تصمیم به سفر حج نماز استخاره بگزارد و به قرآن تفأل زند. با آمدن آیه ۲۶ و ۲۷ سوره حج که خداوند در آن به ابراهیم پیامبر دستور ساختن کعبه و اعلام فرمان حج را داده، ابوالاشرف به انجام سفر حج مصمم شد. (همان)


===سفارش‌ها به سلطان اویس===
ایرانیان در آن دوران برای رفتن به حج ابتدا به عراق می‌رفتند و همراه کاروان عراق راهی حجاز می‌شدند. به گزارش ابوالاشرف، راه سفر ایرانیان به بغداد از کهگیلویه و شوشتر می‌گذشته است. وی با گذر از این شهر به بغداد رفته و از آنجا همراه با کاروان حج عراقی به حج رفته است. (ص۳۱–۳۳) براساس گزارشی که در یکی از یادداشت‌های پایان رساله آمده حتی حجاج شهرهای شمالی مانند آمل برای رفتن به عراق به شوشتر آمده بودند. (ص۴۳) در آن سال کاروان گروهی از حاجیان در نزدیکی شوشتر دچار حمله راهزنان شده بود و کاروانیان آهنگ بازگشت داشتند؛ اما با رسیدن ابوالاشرف به شوشتر و با تشویق او، به راه خود ادامه دادند و بی مشکلی به بغداد رسیدند. (ص۳۲) در آن سال کاروان حج عراق با حمایت سلطان اویس (حک: ۷۵۷–۷۷۶ق) و همراه با جمعی از بزرگان دینی و حکومتی از عراق عازم حجاز شد. کاروانیان بدون دردسر به حجاز رسیدند و با وجود خشکسالی، آب چاه‌ها برای کل کاروان که به گفته نویسنده پرتعداد بودند، کافی بود. ابوالاشرف بعد از انجام مناسک حج همراه با کاروان به زیارت مدینه رفت. (ص۳۳–۳۴)
نویسنده، در بند پایانی رساله از سلطان اویس خواسته است جهت آبادانی راه حج اقدام کند. او به شاه پیشنهاد کرده تا خود شاه بازسازی چند منزل از منازل را نذر کرده و با این کار نام خود را نیز نیک گرداند. او همچنین پیشنهاد کرده برای این کار، سفیرانی نزد پادشاهان [[مصر]]{{یادداشت|که در آن زمان ممالیک (حک:۶۴۸–۹۲۲ق) بودند.}} فرستاده شود و لزوم آبادانی راه حج به آنان تذکر داده شود و به آنها گفته شود یا خود آنها که حاکمان حجاز هستند به این کار اقدام کنند یا اجازه آن را به پادشاهان جلایری بدهند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۹–۴۰.</ref>


===یادداشت‌های دیگران===
بررسی منابع آب در طول راه حج مهمترین مسئله مورد توجه ابوالاشرف است. چنان‌که خود می‌گوید در طول راه از نجف تا مکه و سپس تا مدینه چشمه‌های دور و نزدیک و چاه‌ها را بررسی کرده است. (ص۳۵) به گفته وی در بسیاری از منازل سفر حج، چاه‌ها و کاریزها (قنات‌ها) به دلیل عدم رسیدگی خشک شده بودند و کاروانیان برای رسیدن به آب به مشکل افتاده و دوباره به حفر چاه پرداخته‌اند. این درحالی بود که به نظر نویسنده برخلاف آنچه به نظر می‌رسد حجاز و راه حج منابع آب زیر زمینی خوب و استعداد سبزی و خرمی داشته است و در طول راه در بیشتر منازل با حفر چند گز می‌شد به آب شیرین فراوان رسید. ابوالاشرف وجود برخی از آبادی‌های راه حجاز مانند نخله محمود و وادی صفرا را که سرسبز و خرم بوده و انواع میوه‌ها در آن کشت می‌شد، دلیلی بر استعداد طبیعی منطقه حجاز و راه بهره بردن از منابع آب منطقه را حفر کاریزها و انتقال آب دانسته است. (ص۳۶–۳۷)


در پایان رساله، یادداشت‌های کوتاهی از برخی عالمان و سرشناسان که به گمان، همسفر نویسنده بوده‌اند آمده است. درونمایه این یادداشت‌ها، تأیید مطالب رساله و لزوم رسیدگی به مشکلات راه حج است. برخی از یادداشت‌نویسان در پایان رساله عبارتند از: اسحاق بن عبداللطیف بن اسماعیل قصری؛ میمون شاه بن ابراهیم بن رشید و فضل الله بن عبدالمؤمن بن ابراهیم بن رشید که نوادگان خواجه رشید الدین فضل الله بودند؛ محمد بن یوسف معروف به شمس الائمه کرمانی؛ خواجه مرجان آغا که مدتی حاکم بغداد و از بزرگان دولت جلایری بود<ref>تاریخ حبیب السیر، ج3، ص240.</ref> و محمد بن جنید سکندرانی. یکی از این دست‌خط‌ها، از خود شاه اویس جلایری است که در آن وعده رفع کاستی‌ها را داده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۴۱–۴۴.</ref>
اشتغال قبایل عرب بدوی به راهزنی و غارت کاروان‌های حاجیان دومین مشکلی است که تنها در صورت یکجانشینی این قبایل رفع می‌شود. نویسنده از دیدارها و مذاکراتش با رئیسان قبایل عرب و اشراف مکه برای منع اعراب از حمله به حاجیان خبر داده است. او در این دیدارها حمله به حاجیانی را که از راه‌های دور به شوق دیدار کعبه به حجاز می‌آمدند، دور از انصاف دانسته و آنان را به ترک این عمل نصیحت کرده است. اعراب با ذکر اینکه پیش از وی، کسی چنین سخنانی به آنان نگفته از کارهای خود ابراز پشیمانی کرده و گفته‌اند در صورتی که شاهان در آبادانی راه حج اقدام کنند و چاه‌ها حفر کنند و آب جاری کنند ما نیز به عمارت و زراعت و اقامت در آن خواهیم پرداخت و به آبادانی راه‌ها کمک خواهیم کرد. (ص۳۸–۳۹)


در پایان نسخه چاپی، مطلب ناتمامی با عنوان «ذکر منازل مبارک از مشهد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)» آمده است. در این بخش که تنها چند خط از آن باقی مانده، به منازل حج و منابع آب آنها پرداخته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۴۵.</ref>
مسئله دیگری که موجب ناراحتی و اعتراض نویسنده بود آلودگی مکه و مدینه و رعایت نکردن نظافت توسط حاجیان و عرب‌ها در این اماکن مقدس است. او در مکه از اینکه حاجیان در مسجدالحرام می‌خوابند یا اینکه گروهی از «اراذل» اطراف حرم را با آوردن احشام خود به اصطبل‌ها شبیه کرده‌اند و در مدینه از اینکه همه افراد بدون رعایت ادب برای بوسیدن قبر پیامبر(ص) بر سر قبر می‌آمدند و به بوسیدن درگاه و آستانه حجره پیامبر اکتفا نمی‌کردند برآشفته است. ابوالاشرف در مذاکرات خود با رؤسای حجاز ضمن اشاره بر لزوم پاکیزه کردن حرمین و رفع نجاسات از اطراف مسجدالحرام و مسجد نبوی و چاه‌ها و کاریزهای شهر، بر آبادکردن بخش‌هایی از داخل مسجد نبوی وکمک گرفتن از سلاطین برای انجام این کارها تأکید کرده است. (ص۳۶–۳۷)


نویسنده در میانه رساله، وقتی تعداد منزل‌های راه، از ابتدای [[آستان مقدس امام علی(ع)|مشهد امام علی(ع)]] تا مکه را ذکر می‌کند، می‌گوید: «مفصل و مشروح [آن]، بر ظهر نوشته».<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گمانِ برخی،<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۵۱۱.</ref> بر پایه این عبارت، مطلب ناتمام در پایان رساله، همین تفصیل منازل حج بوده، که تنها چند خط از آن باقی مانده است.
ابوالاشرف در آخرین بند از رساله خطاب به پادشاه (سلطان اویس) لزوم اقدام در جهت آبادانی راه حج را گوشزد کرده و شاه را نصیحت کرده تا خود شخصاً بازسازی چند منزل از منازل را نذر کند و با این کار نام خود را نیز نیک گرداند. او همچنین پیشنهاد کرده برای این کار سفرایی به نزد پادشاهان مصر -که در آن زمان ممالیک (حک: ۶۴۸–۹۲۲ق) بودند- فرستاده شود و لزوم آبادانی راه حج به آنان تذکر داده شود که یا خود آنان که حاکمان حجاز هستند به این کار اقدام کنند یا اجازه آن را به پادشاهان جلایری بدهند. (ص۳۹–۴۰)


==ویژگی‌ها==
در پایان رساله، یادداشت‌های کوتاهی از برخی از علما و سرشناسان که ظاهراً همسفر نویسنده بوده‌اند در تأیید مطالب رساله و لزوم اقدام به اصلاح مشکلات آمده است. افرادی مانند اسحاق بن عبداللطیف بن اسماعیل قصری، میمون شاه بن ابراهیم بن رشید و فضل الله بن عبدالمومن بن ابراهیم بن رشید که نوادگان خواجه رشید الدین فضل الله بودند، محمد بن یوسف معروف به شمس الائمه کرمانی، خواجه مرجان آغا که مدتی حاکم بغداد و از بزرگان دولت جلایری بود<ref>تاریخ حبیب السیر، ج3، ص240.</ref> و محمد بن جنید سکندرانی یادداشت‌هایی نوشته‌اند و در رساله‌های خود خلاصه‌ای از سخنان ابوالاشرف را درباره بازسازی منابع آب راه‌ها تکرار کرده‌اند و بر صحت سخنان ابوالاشرف گواهی داده‌اند و اصلاح مشکلات را بر سلاطین واجب دانسته‌اند. یکی از این دست خط‌ها از خود شاه اویس جلایری است که در آن وعده رفع کاستی‌ها را داده و چنین نگاشته است: «چون کار خیر است، ان شاء الله، ما به اتمام رسانیم». (ص۴۱–۴۴)


*رساله حجازیه، که در سده هشتم قمری نگاشته شده، یکی از کهن‌ترین سفرنامه‌های حج به نثر فارسی شمرده شده است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۵۰۷.</ref>
در پایان نسخه چاپی موجود از رساله مطلب ناتمامی با عنوان «ذکر منازل مبارک از مشهد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» آمده که ظاهراً تفصیل منازل حج و بیان تعداد چاه‌ها و سایر منابع آب هر منزل بوده است که جز چند خطی از آن باقی نمانده است. نویسنده در میانه رساله به آنچه درباره گزارش راه‌ها و منازل سفر حج و منابع آب آن «بر ظهر نوشته» خواهد آمد اشاره کرده است که آنچه از آن باقی مانده تنها شرح منابع آب ابتدای راه و منازل قادسیه و عذیب و رحبه را دربردارد. (ص۴۵)
*نثر رساله، متکلّف و در جاهایی مسجع است. از دیگر ویژگی‌های آن، اشاره‌های پُرشمار به آیات و روایات، بیان اشعار و کاربرد فراوان واژگان عربی است. نمونه‌ای از نثر رساله:<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص۳۳-۳۴.</ref>
{{گفتاورد
| متن = ارکان و مناسک حج و [[عمره]] که موجب نجاتِ روز قیامت است -کَما یَنْبَغی- اقامت یافت و [[و قوفِ عرفه]] که رافع درجات عرصه عرصات تواند بود، دو نوبت [یوم] الجمعه و یوم السَّبت به حصول موصول گشت -وذلِکَ فَضلُ اللهِ علینا و علی الناس- و [همچن‍]ین تقبیل تربت حضرت رسالت -علیه الصّلوة و السّلام- و زیارتِ «ما بین بَیْتی و مِنْبَری رَوضَةٌ [مِن رِ]یاضِ الجنَّة...» در شأن آن است به فیروزی روزی شد. چنانچه فحوای این ابیات اثبات معنی آن می‌کند.
{{شعر
|تراز=<!--وسط، راست ، چپ-->
|خط اول=
|چو دیدیم ما [[مکه]] و [[کعبه]] را|چه گویم که چون شاد و خرّم شدیم
|خط دوم=
|خدایا چه گوییم ما شکر این|که [[احرام]] بستیم و محرم شدیم
}}
}}


==نسخه خطی و چاپی==
از رساله حجازیه تنها یک نسخه باقی مانده که همراه با نسخه خطی کتاب نهایة المسوول فی درایة الرسول صحافی شده و در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. بخشی از این رساله در انتهای نهایة المسوول و بخش دیگر آن در میانه این کتاب صحافی شده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، ج1، ص28.</ref> بخش نخست رساله که شامل سه برگ ابتدایی رساله است ابتدا با تصحیح ایرج افشار در مجموعه مقالات یادنامه «محیط ادب» از صفحه ۴۴۲–۴۵۱ در سال ۱۳۵۷ش. به چاپ رسید. محمد جعفر یاحقی که چند سال بعد به تصحیح نهایة المسئول پرداخت. باقی این رساله را در صفحات میانی آن کتاب یافت و تصحیح مجدد و کاملتری از آن را در صفحات ۳۰ تا ۴۵ دفتر اول مجموعه رسائل خطی فارسی، که در سال ۱۳۶۸ توسط انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده به چاپ رساند.
[[پرونده:مجموعه رسائل خطی فارسی (دفتر اول).jpg|بندانگشتی|200x200px|مجموعه رسائل خطی فارسی، که رساله حجازیه در آن چاپ شده است.|جایگزین=]]
از رساله حجازیه تنها یک نسخه باقی مانده که همراه با نسخه خطی کتاب «نهایة المسؤول فی درایة الرسول» صحافی شده و در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود. بخشی از این رساله، در انتهای «نهایة المسؤول» و بخش دیگر آن در میانه این کتاب صحافی شده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی، دفتر اول (حجازیه)، ص28.</ref>
 
بخش نخست رساله، که شامل سه برگ آغازین رساله است، ابتدا با تصحیح ایرج افشار، در مجموعه مقالات یادنامه «محیط ادب»، از صفحه۴۴۲ تا ۴۵۱، در تهران، توسط مجله یغما، در سال ۱۳۵۷ش. به چاپ رسید.<ref>[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/884113 کتاب‌شناسی محیط ادب]، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.</ref> محمد جعفر یاحقی، که چند سال بعد به تصحیح نهایة المسئول پرداخت، باقی این رساله را در صفحات میانی آن کتاب یافت. این رساله، پس از تصحیح وی، در دفتر اول «مجموعه رسائل خطی فارسی»، در صفحات ۳۰ تا ۴۵،  در مشهد، توسط انتشارات آستان قدس رضوی، در سال ۱۳۶۸ش. چاپ شد.<ref>[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1819280 کتابشناسی مجموعه رسائل خطی فارسی (مشهد)]، سازمان اسناد و کتابخانه‌ ملی جمهوری اسلامی ایران.</ref> این کتاب، در همان سال، در تهران نیز به چاپ رسید.<ref>[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1010436&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author کتاب‌شناسی مجموعه رسائل خطی فارسی (تهران)]، سازمان اسناد و کتابخانه‌ ملی جمهوری اسلامی ایران.</ref>
 
==پیوند به بیرون==
 
*کتابشناسی نسخه خطی «نهایة المسؤول فی روایة الرسول»، که تنها نسخه خطی «حجازیه»، میان برگه‌های آن صحافی شده است؛ [https://digital.aqr.ir/newindex.aspx?pid=6&ID=1514661&Complete=1&CBNID=a86c6b23-c82f-42f7-8d0e-7ddbdcdf3341 اصلی]، [https://web.archive.org/web/20200212115534/https://digital.aqr.ir/newindex.aspx?pid=6&ID=1514661&Complete=1&CBNID=a86c6b23-c82f-42f7-8d0e-7ddbdcdf3341 آرشیو].


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۰: خط ۳۳:


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}{{دانشنامه
 
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22193/حجازیه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22193/حجازیه
  | عنوان = حجازیه
  | عنوان = حجازیه
  | نویسنده = کامران محمدحسینی
  | نویسنده = کامران محمدحسینی
}}
}}
*'''تاریخ حبیب السیر'''، غیاث‌الدین خواند میر (م.۹۴۲ق)، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش.
*'''تاریخ حبیب السیر'''، غیاث‌الدین خواند میر (م.۹۴۲ق)، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش.
*'''ترجمه قرآن (انصاریان)'''، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
*'''مجموعه رسائل خطی فارسی'''، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش.
*'''مجموعه رسائل خطی فارسی'''، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش.
*'''محیط ادب'''، محمد محیط طباطبایی، به کوشش یغمایی و دیگران، تهران، مجله یغما، ۱۳۵۷ش.
*'''محیط ادب'''، محمد محیط طباطبایی، به کوشش یغمایی و دیگران، تهران، مجله یغما، ۱۳۵۷ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{کتاب‌شناسی مدینه}}
{{کتاب‌شناسی مکه}}
[[رده:کتاب‌های قرن هشتم قمری]]
[[رده:سفرنامه‌های غیرعربی حج]]
[[رده:سفرنامه های حج قرن 8(قمری)]]
[[رده:کتاب‌های ابوالاشرف یزدی]]
[[رده:سفرنامه‌های فارسی حج]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)