در حال ویرایش حره واقم
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | ||
| | |||
| | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
| | '''حَرّه واقم''' یا '''حره شرقیه''' یا '''حره بنیقُرَیظه'''، زمینی است سنگلاخی، پوشیده از سنگهای سیاه، که در شرق [[مدینه]] قرار داشته و در روایات، حدّ شرقی حرمِ مدینه شمرده شده است. | ||
}} | |||
'''حَرّه واقم''' یا '''حره شرقیه''' یا '''حره بنیقُرَیظه'''، زمینی است سنگلاخی، پوشیده از سنگهای سیاه، که در شرق [[مدینه]] قرار داشته و در روایات، حدّ شرقی حرمِ مدینه شمرده شده است. | |||
در این حره، قبلیههایی مانند | در این حره، قبلیههایی مانند بنیقریظه و بنینظیر سکونت داشتند. | ||
==حره== | ==حره== | ||
«حَرَّة»، واژهای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگهای سیاه شکل گرفته،<ref>جمهرة اللغة، | «حَرَّة»، واژهای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگهای سیاه شکل گرفته،<ref>جمهرة اللغة، ج1،ص96؛ معجم مقاييس اللغه، ج2، ص7.</ref> گویی با آتش سوخته باشد.<ref>كتاب العين، ج3، ص24.</ref> ریشه این واژه «ح، ر، ر» به معنای گرما بوده<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص7؛ الصحاح، ج2، ص626.</ref> و جمع آن «حِرار» است.<ref>كتاب العين، ج3، ص24؛ جمهرة اللغة، ج1،ص96؛ معجم مقاييس اللغه، ج2، ص7.</ref> به گفته برخی، «حرّه» به نام «لابة» نیز خوانده میشود.<ref>معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۹.</ref> واژهنامههای پارسی، حره را «سنگلاخ سوخته»<ref>فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه حره.</ref> و «سنگستان» معنا کردهاند.<ref>فرهنگ معین، ذیل واژه حره.</ref> | ||
زمینهای حرّه، انبوهی از سنگهای سخت سیاهرنگ و متخلخل{{یادداشت|تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمینشناسی بوده و به معنای وجود حفرهها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.}}<ref>[https://wiki.apll.ir/word/index.php/Porosity واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی]، دفتر پنجم.</ref> است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسلهای فراوانی است، که گاه گدازههای آتشفشانی از آن فوران کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوهزایی کند، میپوشاند. این گدازهها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمیآیند. | زمینهای حرّه، انبوهی از سنگهای سخت سیاهرنگ و متخلخل{{یادداشت|تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمینشناسی بوده و به معنای وجود حفرهها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.}}<ref>[https://wiki.apll.ir/word/index.php/Porosity واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی]، دفتر پنجم.</ref> است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسلهای فراوانی است، که گاه گدازههای آتشفشانی از آن فوران کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوهزایی کند، میپوشاند. این گدازهها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمیآیند.<ref>اسماعیلی، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref> | ||
==نام== | ==نام== | ||
حره واقم، به نام حره بنیقریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله [[بنیقریظه]] در سمت قبلهای آن ساکن بودند.<ref name=":0">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.</ref> به باور برخی، هر کدام از بخشهای این حره، به نام قبیلهای که در آن ساکن بود، خوانده میشد و تنها به بخش جنوبی حره، که بنیقریظه در آن ساکن بودند، «حره بنیقریظه» گفته میشد.<ref name=":2">معالم | حره واقم، به نام حره بنیقریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله [[بنیقریظه]] در سمت قبلهای آن ساکن بودند.<ref name=":0">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.</ref> به باور برخی، هر کدام از بخشهای این حره، به نام قبیلهای که در آن ساکن بود، خوانده میشد و تنها به بخش جنوبی حره، که بنیقریظه در آن ساکن بودند، «حره بنیقریظه» گفته میشد.<ref name=":2">معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص459.</ref> | ||
علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه{{یادداشت|به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته میشود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بودهاند.}} در این حره بوده است.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۲، | علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه{{یادداشت|به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته میشود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بودهاند.}} در این حره بوده است.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹ ؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۵۸ ؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص334</ref> به باور برخی، نام «واقم» از قلعهای که در این حره بوده گرفته شده است.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1،ص458.</ref> | ||
بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه این حره، با نام «حره شرقیه» شناخته میشود. به باور برخی، این نام محدوده گستردهتری از حره واقم را شامل میشود.<ref name=":2" /> | بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه این حره، با نام «حره شرقیه» شناخته میشود. به باور برخی، این نام محدوده گستردهتری از حره واقم را شامل میشود.<ref name=":2" /> | ||
==مکان== | ==مکان== | ||
حرّه واقم، در شرق [[مدینه]] واقع شده است.<ref name=":0" /> تعیین محدوده آن از همه جهات را دشوار شمردهاند.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص۴۶۳.</ref> برخی، حد آن از سوی غرب را تا [[حره وبره]] دانستهاند<ref name=":0" /> و به باور برخی از تاریخنگاران، در جنوب مدینه، سدّ [[وادی بطحان]] میان این حره و [[حره شوران]] فاصله انداخته است.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص464.</ref> | |||
حرّه واقم، در شرق [[مدینه]] واقع شده است.<ref name=":0" /> تعیین محدوده آن از همه | |||
==در حدیث== | ==در حدیث== | ||
بر پایه روایات در منابع [[شیعه]]{{یادداشت|عن ابیعبدالله(ع)... قُلْتُ: حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ | بر پایه روایات در منابع [[شیعه]]{{یادداشت|عن ابیعبدالله(ع)... قُلْتُ: حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِينَةِ مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا. قَالَ: وَ مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا؟ قُلْتُ: مَا أَحَاطَتْ بِهِ الْحِرَارُ. | ||
عَنْ | عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع): حَدُّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِينَةِ مِنْ ذُبَابٍ إِلى وَاقِمٍ.}} و [[اهل سنت]]{{یادداشت|عن أبي هريرة، قال: حرم رسول الله(ص) ما بين لابتي المدينة- قال أبو هريرة: فلو وجدت الظباء ما بين لابتيها ما ذعرتها- و جعل اثني عشر ميلا حول المدينة حمى.}}، حدّ حرمِ مدینه از سمت شرق، حره واقم است.<ref>كافي، ج9، ص282 و ۲۸۳؛ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص458.</ref> | ||
بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، در کتابهای آسمانی کهن مانند تورات، از کشته شدن افرادی در حرّه شرقی مدینه خبر داده شده که صورتشان در روز قیامت مانند ماه | بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، در کتابهای آسمانی کهن مانند تورات، از کشته شدن افرادی در حرّه شرقی مدینه خبر داده شده که صورتشان در روز قیامت مانند ماه شب چهاردهم میدرخشد. به باور برخی، این خبر اشاره به واقعه حرّه دارد.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص460.</ref> | ||
==در تاریخ== | ==در تاریخ== | ||
این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت | این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل به پنج منطقه تقسیم میشد؛ دو منطقه برای یهود، که دو قبیله بنینظیر و بنیقریظه در آن زندگی میکردند و سه منطقه برای اوس، که قبیلههای بنیعبدالاشهل و بنیظفر و بنیزغور بن جشم در آن ساکن بودند.<ref name=":0" /> | ||
در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند که به «واقعه حره» شهرت یافت.<ref name=":1" /> | در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند که به «واقعه حره» شهرت یافت.<ref name=":1" /> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۴: | ||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی | ||
| پیش از لینک = مقاله | | پیش از لینک = مقاله | ||
خط ۴۶: | خط ۴۲: | ||
| لینک = http://miqat.hajj.ir/article_70564.html | | لینک = http://miqat.hajj.ir/article_70564.html | ||
}} | }} | ||
*'''تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا'''، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق. | |||
[ | *'''جمهرة اللغة'''، محمد بن حسن بن درید (ابن درید)، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م. | ||
*'''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق. | |||
*'''[https://apll.ir/ فرهنگستان زبان و ادب فارسی]'''. | |||
*'''كافي'''، محمد بن يعقوب كلينى، دار الحدیث، قم، 1429ق. | |||
*'''کتاب العین'''، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق. | |||
*'''معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ'''، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق. | |||
*'''معجم البلدان'''، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م. | |||
*'''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس (ابن فارس)، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق. | |||
*'''وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی'''، علی سمهودی، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۲۰۰۶م. |