در حال ویرایش مزار
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۸]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
مزار، واژهای عربی و اسم مکان، به معنای محل | مزار، واژهای عربی و اسم مکان، به معنای محل زیارت است<ref>الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> و زیارت به معنای ملاقات کردن یا قصد کردن؛<ref>تاج العروس، ج6، ص477.</ref> قصد مزور برای اکرام و احترام گذاشتن به او و انس گرفتن با اوست.{{یادداشت|الزِّيَارَةُ، فِى الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِكْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ.}}<ref>المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> این واژه، به عنوان مصدر میمی،<ref>تاج العروس، ج6، ص477.</ref> به معنای زیارت کردن نیز به کار رفته است.<ref>الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> | ||
در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.</ref> و گورستان<ref name=":0">لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مزار.</ref> آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.</ref> دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.<ref name=":0" /> بر پایه | در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.</ref> و گورستان<ref name=":0">لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مزار.</ref> آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.</ref> دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.<ref name=":0" /> بر پایه این معنا، مزارگاه به معنای زیارتگاه است.<ref name=":1" /> | ||
== | == معرفی == | ||
به معناى زيارتگاه، محلّ زيارت، حرم و بقعه امامان و امامزادگان و شهدا و اولياى الهى است كه مردم به ديدن آن مىروند. مزار به معناى «زيارت كردن» هم آمده است (مصدرميمى) و بنابر اين معنا، مزارگاه يعنى زيارتگاه. از آنجا كه در روايات معصومين (عليهم السلام) به حضور در كنار مدفن امامان و انبيا يا خانه خدا و زيارت قبور آنان توصيه شده است، به اينگونه قبرها و مكانها و معابد «مزار» گفته مىشود.<ref name=":1">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص87.</ref> امام باقر (عليه السلام) در توصيه به جابر براى زيارت قبر امير مؤمنان (عليه السلام) و زيارت وداع فرمود كه چنين بگو: | |||
«اللّهم لا تَحرِمْني ثوابَ مزَاره الّذي اوجبتَ لَهُ».<ref>بحارالأنوار، ج٩٧ ص٢۶٨.</ref> در روايتى ديگر، پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) فرمود: | |||
«جعل الله قبره مزار ملائكة الرّحمه»؛ هركس با حبّ آل محمّد از دنيا برود، خداوند قبر او را مزار فرشتگان رحمت قرار مىدهد.<ref>بحارالأنوار، ج٢٣ ص٢٣٣.</ref> | |||
به قبرستان و قبورى هم كه در شهرها و روستاها وجود دارد، «مزار» گفته مىشود و مردم شبها و روزهاى جمعه بر سر مزار مىروند و براى اموات خود فاتحه مىخوانند. | |||
«مزار» به كتاب زيارت هم گفته مىشود. برخى از علماى دين، كتابهايى حاوى رواياتِ مربوط به زيارت و متن زيارتنامه و فضيلت زيارت تأليف كردهاند و نام آنها را «المزار» گذاشتهاند؛ مانند مزار مشهدى، مزار شيخ مفيد، مزار قطب رواندى و... ديگران.<ref>فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص8۸.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی | ||
| پیش از لینک = مقاله | | پیش از لینک = مقاله | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1374/1/86 | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1374/1/86 | ||
}} | }} | ||
الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق. | |||
لسان العرب، محمد بن مكرم ابن منظور، بيروت، 1414ق. | |||
المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، احمد بن محمد فيومى، موسسه دار الهجرة، قم، 1414ق. | |||
تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضى زبيدى، دار الفكر، بيروت، 1414ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||