نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==منابع==
| | '''امارت مکه در دوران فاطمیان''' |
| *'''اعانة الطالبین''': السید البکری الدمیاطی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق.
| |
| *'''بدائع الصنائع''': علاء الدین الکاسانی (درگذشت 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
| |
| *'''تاج العروس''': محمد بن محمد مرتضی زبیدی، به کوشش: علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
| |
| *'''تحریر الوسیله''': امام خمینی، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
| |
| *'''تحفة الفقهاء''': علاء الدین السمرقندی (درگذشت 535/539ق) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
| |
| *'''تذکرة الفقهاء''': العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۱۴ق.
| |
| *'''جامع المقاصد''': علی بن حسین الکرکی (محقق کرکی)، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۱۱ق.
| |
| *'''جواهر الکلام''': النجفی (درگذشت 1266ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
| |
| *'''حاشیة الدسوقی''': الدسوقی (درگذشت 1230ق)، دار احیاء الکتب العربیه، بیتا.
| |
| *'''الحدائق الناضره''': یوسف البحرانی (درگذشت 1186ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
| |
| *'''الخلاف''': الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش: سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 14۱۸ق.
| |
| *'''روضة الطالبین''': النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
| |
| *'''شرائع الاسلام''': المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
| |
| *'''العروة الوثقی''': سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ١٤۲۰ق.
| |
| *'''فتح الباری''': ابن حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه، بیتا.
| |
| *'''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت 623ق)، دار الفکر.
| |
| *'''فرهنگ فقه فارسی''': جمعی از محققان، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
| |
| *'''الفقه الاسلامی و ادلته''': وهبة الزحیلی، دمشق، دار الفکر، 1418ق.
| |
| *'''قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام''': حسن بن یوسف حلی(علامه حلی)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
| |
| *'''کتاب الحج''': محاضرات الخوئی (درگذشت 1413ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
| |
| *'''کشاف القناع''': منصور البهوتی (درگذشت ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
| |
| *'''کفایة الاحکام''': محمد باقر السبزواری (-۱۰۹۰ق)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
| |
| *'''لسان العرب''': محمد بن مكرم (ابن منظور)، قم، ادب الحوزه، 14۰۵ق.
| |
| *'''لغتنامه''': علیاکبر دهخدا و دیگران، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
| |
| *'''مختلف الشیعه فی احکام الشریعه''': حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
| |
| *'''المبسوط''': السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
| |
| *'''المجموع شرح المهذب''': النووی (درگذشت 676ق)، دار الفکر.
| |
| *'''مدارک الاحکام'''، سید محمد بن علی الموسوی العاملی، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۱۰ق.
| |
| *'''مستمسک العروة الوثقی''': سید محسن حکیم، قم، انتشارات کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
| |
| *'''مستند الشیعه''': احمد النراقی (درگذشت ۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''المعتبر فی شرح المختصر''': جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
| |
| *'''معجم لغة الفقهاء''': محمد قلعهجی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۸ق.
| |
| *'''المغنی''': عبدالله بن قدامه (درگذشت 620ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه
| |
| *'''مغنی المحتاج''': محمد الشربینی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
| |
| *'''مفردات ألفاظ القرآن''': حسين بن محمد راغب اصفهانى، دمشق، دار القلم، 1412ق.
| |
| *'''مناسک الحج''': سید محمدرضا گلپایگانی، قم، دار القرآن الکریم 141۳ق.
| |
| *'''مواهب الجلیل''': الحطاب الرعینی (درگذشت 954ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق.
| |
|
| |
|
| /////////////////////////////////////////
| | == امارت مکه در دوران فاطمیان == |
|
| |
|
|
| |
|
|
| |
|
| | ////////////////////////////////////////////////////////////// |
|
| |
|
| | (حک: 297-567ق.) همزمان با جای گرفتن [[فاطمیان]] در مصر، مکه شاهد شکلگیری امارت [[اشراف]] (سادات) حسنی در مکه بود. جعفر بن محمد از نسل موسی الجون از نوادگان [[حسن مثنی]] در دوران رقابت میان عباسیان و فاطمیان، این امارت را پدید آورد.<ref>الارج المسکی، ص336.</ref> وی به سال 358ق. دست اخشیدیان از مکه را کوتاه کرد و با آوردن نام خلیفه فاطمی المعز در خطبه و دعاخوانی برای وی<ref>اتعاظ الحنفاء، ج1، ص225.</ref> خود را زیر حمایت فاطمیان مصر قرار داد؛ زیرا آنان در پی شکست دادن اخشیدیان در مصر به سال 358ق. نفوذ خود را به [[شام]] و [[حجاز]] هم سرایت دادند.<ref>اتعاظ الحنفاء، ج1، ص102-103.</ref> شاید بیم شریف مکه جعفر از قرمطیان نیز در گرایش آنان به فاطمیان بیتاثیر نبوده است. در این دوره و نیز در پی آن، امارت اشراف حجاز با فراز و فرودهایی در زمانههای پسین تا تسلط [[آل سعود]] بر مکه استمرار یافت. |
|
| |
|
| | بر پایه گزارشی دیگر، در سال 363ق. المعز فاطمی با تحریک و همکاری بنوهلال و برخی قبایل دیگر و با بستن راه کاروان حاجیان [[عراق]]، موفق شد نامش را در مکه جایگزین نام خلیفه عباسی نماید.<ref>البدایة و النهایه، ج11، ص277؛ اتحاف الوری، ج2، ص410، 631.</ref> از این هنگام جز در برخی سالها مانند سال 367ق. که امیر الحاج عراق، ابواحمد موسوی نقیب علویان در عراق، توانست امیر مکه را قانع کند تا به نام [[عضدالدوله دیلمی]]، برجستهترین امیر آل بویه، و خلیفه عباسی خطبه خوانده شود.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص416؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص130.</ref> این نام خلیفه فاطمی بود که در سالهای پسین در خطبههای مکه آورده میشد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص406، 410، 415؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص130؛ سمط النجوم، ج4، ص211.</ref> |
| | ===تأثیر فاطمیان مکه=== |
| | تاثیر فاطمیان در مکه، بیش از عباسیان بود. شاید بتوان دلیل آن را نزدیکی مصر به حجاز یا ارتباط بیشتر فاطمیان با حاکمان آن و تامین نیازهای عمومی حرمین دانست که فرصت مناسبی در اختیار فاطمیان برای تسلط بر حرمین نهاد. این تاثیر، خود را در نظام اداری اشراف مکه و آداب و رسوم عمومی نشان داد؛ چنانکه اشراف همانند فاطمیان در پی نمایش ابهت در مجالس و مراسم ویژه خود بودند. انتخاب [[حاجب]]، ایجاد گروه موسیقی (النوبه) برای نواختن در برابر قصرها و نیز راهاندازی کاروانی از سواران به هنگام حرکت، از جمله این موارد هستند. در این دوره، امیر مکه به تقلید از فاطمیان، مقام ناظر بازار را نیز به مقامهای اداری دیگر همانند [[قاضی]]، مسؤول بیت المال، [[برید]]، [[محتسب]]، فرمانده سپاه و صاحب باب الامیر افزود که جایگاه همه آنها در قصرهای پشت [[دار الندوه]] و طبقات زیرین خانههای امیران بود.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص272-273.</ref> |
| | ===اهمیت سلطه بر مکه=== |
| | در امارت اشراف نیز رقابت دولتهای همسایه برای تسلط بر مکه ادامه داشت. اهمیت سلطه بر آن شهر، این ستیزها را دامن میزد. آنها برای کسب اعتبار و مشروعیت میان مسلمانان و نیز برای گسترش قلمرو بدون نبرد و هزینه، تلاش خود را برای نفوذ در مکه و خوانده شدن خطبه به نام ایشان و نیز انجام تلاشهای عمرانی و خدمت رسانی به حاجیان از راه ایجاد امنیت در مسیر [[حج]]، آبرسانی و دیگر کارهای خیر به کار میبستند تا با بازتاب یافتن آنها در سرزمینهای اسلامی، این دولتها از مشروعیت برخوردار گردند. آل بویه، فاطمیان، و [[سلجوقیان]] از حکومتهایی بودند که برای اعمال نفوذ در مکه با یکدیگر به رقابت پرداختند. |
|
| |
|
| | اشراف حسنی به عنوان امیران مکه در عرصه این رقابتها معمولاً جانب قدرتی را میگرفتند که توان نظامی بیشتری داشت و نیز کمکهای مادی افزونتری به آنان میکرد تا بدین وسیله امنیت حرم و رفاه اهالی آن را تامین کنند. اشراف برای بهرهمندی از کمکهای فاطمیان و عباسیان، تلاش داشتند تا با هر دو کانون قدرت ارتباط یابند؛ هر چند بیشتر نگاهشان به خلافت فاطمیان بود.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص16.</ref> با توجه به دیپلماسی کارآمد فاطمیان مصر و صرف هزینه بیشتر در مکه، امارت اشراف حدود یک سده و ربع تا سال 480ق. زیر نفوذ آنها بود.<ref>نک: نامه تاریخپژوهان، سال1384ش، ش3، ص103، «مکه آوردگاه رقابت امرای ایرانی و مصری.</ref> البته نمیتوان قرابت مذهبی و نسبی آن دو را نیز در این روابط نادیده انگاشت. |
|
| |
|
| | در این مدت، به رغم تلاش آل بویه و دستگاه خلافت برای تسلط بر حرمین، رقیب سرسخت آنان یعنی فاطمیان مصر موفقتر بودند.<ref>نک: رقابت عباسیان و فاطمیان، ص14.</ref> امیر مکه هر ماه 3000 دینار با اسب و خلعت از مصر دریافت میکرد.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص105.</ref> فاطمیان در مکه استیلای کامل داشتند و خطبه به نام آنها خوانده میشد. این روند تا روی کار آمدن سلجوقیان (447-590ق.) تقریباً بدون وقفه ادامه داشت. در پی ضعف فاطمیان به دلیل رویارویی با هجوم صلیبیها و بحران درونی دستگاه خلافت فاطمی و نیز تثبیت حکومت سلجوقیان در عراق و [[ایران]] به عنوان منجی دستگاه خلافت عباسی، عباسیان بر حرمین نفوذی بیشتر یافتند.<ref>رقابت عباسیان و فاطمیان، ص90.</ref> |
|
| |
|
| | فاطمیان تقریباً به طور منظم کاروانهای حاجیان مصر و شام را به مکه اعزام میکردند. راههای حج در قلمرو فاطمیان از امینت بیشتر برخوردار بود. فرستادن جامه کعبه در هر سال و نیز پرداخت مقرری و ارسال هدایا برای خادمان، مجاوران، پردهداران و کلیدداران مکه از کارهای آنان بود. |
| | ===امیران مکه در دوران فاطمیان=== |
| | افزون بر جعفر بن محمد حسنی، فرزندان او عیسی و حسن ([[ابوالفتوح]]) به ترتیب امارت مکه را زیر اشراف فاطمیان بر عهده داشتند.<ref>خلاصة الکلام، ص16.</ref> |
|
| |
|
| | ابوالفتوح میانه سالهای 384 تا390ق. افزون بر امارت مکه، بر مدینه نیز چیره شد. به نوشته [[مقریزی]]، در همین سال، او به دستور الحاکم فاطمی خانه [[امام جعفر صادق]] را در مدینه گشود و اثاث آن را برای حاکم فرستاد.<ref>اتعاظ الحنفاء، ج2، ص118-119.</ref> به سال 430ق. در پی رحلت ابوالفتوح، پسرش محمد شکر ملقب به تاج المعالی امیر شد و در 453ق. درگذشت. این دسته از اشراف را که به سادات موسوی و نیز [[آل جعفر]] شناخته میشوند، طبقه اول اشراف نامیدهاند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص200-201؛ تاریخ امراء البلد الحرام، ص128-134؛ امراء البلد الحرام، ص28-31.</ref> مدت حکومت آنان حدود یک سده از سال 358 تا 453ق. به طول انجامید. از آنجا که محمد فرزندی نداشت، امارت مکه را غلامش بر عهده گرفت که با واکنش اشراف سلیمانیون، شاخهای دیگر از سادات حسنی، به ریاست شریف محمد بن ابیفاتک رویارو شد.<ref>منائح الکرم، ج2، ص225؛ خلاصة الکلام، ص18؛ تاریخ امراء البلد الحرام، ص134.</ref> آنان به عنوان طبقه دوم اشراف و نیز سادات موسویون، به دلیل انتسابشان به موسی الجون، امارت مکه را تا سال 455ق. در دست داشتند. در این سال یا سال پیش از آن، سادات هواشم، فرزندان ابوهاشم محمد بن حسن، قدرت را در مکه عهدهدار شدند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص132.</ref> امارت آنان تقریباً تا زمان انقراض فاطمیان ادامه یافت. محمد در نخستین گام برای جلب نظر فاطمیان، به نام خلیفه المستنصر (حک: 427-487ق.) خطبه خواند.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص470.</ref> اما سال بعد امیر مکه نام خلیفه فاطمی را از خطبه انداخت. المستنصر فاطمی با توسل به علی بن محمد صُلیحی، امیر اسماعیلیان یمن و لشکرکشی او به مکه، امیر مکه را واداشت که دیگر بار خطبه را به نام خلیفه فاطمی بخواند.<ref>رقابت عباسیان و فاطمیان، ص19.</ref> |
|
| |
|
| | امیر مکه با روی کار آمدن [[آلب ارسلان]] (حک: 455-465ق.) که وضعیت سلجوقیان را در مکه بهبود بخشیده بود، با ترغیب ابوالغنائم علوی، امیر الحاج، به سال 462ق. خطبه را به نام خلیفه عباسی و سلطان سلجوقی خواند.<ref>البدایة و النهایه، ج12، ص99؛ اتحاف الوری، ج2، ص473.</ref> پیش از آن، سلجوقیان با بذل مال میان قبایل عربی که در مسیر حاجیان عراق ساکن بودند، پس از سالها کاروانی از حاجیان عراق را به مکه اعزام کردند. این کار با واکنش خلیفه فاطمی المستنصر رویارو شد و به دستور او ارسال آذوقه از مصر به مکه قطع گشت. با فشار مردم، امیر مکه محمد بن ابیهاشم به ناچار بار دیگر خطبه را تا سال 462ق. به نام خلیفه فاطمی خواند.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص470-472؛ العقد الثمین، ج2، ص134-135.</ref> در این سال و در پی پیروزیهای آلب ارسلان در شام و فلسطین و در تنگنا قرار گرفتن فاطمیان، امیر مکه به نفع قدرت بیشتر تغییر سیاست داد و به نام خلیفه عباسی و آلب ارسلان خطبه خواند. سلطان سلجوقی با استقبال از این کار، سیهزار دینار با خلعت و هدایای گرانبها برای امیر مکه فرستاد و به او وعده داد در صورت حفظ وضع موجود، سالانه ده هزار دینار برای او مقرری بفرستد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص472-473.</ref> |
|
| |
|
| | | امیر مکه در پی دریافت هدایای مستنصر خلیفه فاطمی، به سال 465ق. خطبه را به نام وی خواند. اما اندکی بعد دیگر بار نام وی از خطبه حذف شد و سرانجام با مرگ آلب ارسلان، مستنصر در نامهای به امیر مکه از او خواست بار دیگر خطبه به نام وی خوانده شود.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص475.</ref> بدین گونه پس از چهار سال خطبه به نام عباسیان و سلجوقیان قطع شد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص477؛ تاریخ الاسلام، ج31، ص29.</ref> تا اواخر سلطنت ملکشاه سلجوقی (465-485ق.) خطبهها معمولاً به نام فاطمیان بود؛ اما در پی پیروزیهای او در شام به سال 479ق. امیر مکه با تغییر موضع و حذف نام خلیفه فاطمی از خطبه، خود را به سلجوقیان و عباسیان نزدیک ساخت.<ref>الکامل، ج10، ص158؛ نهایة الارب، ج23، ص249.</ref> هجوم سپاهیان سلطان سلجوقی به حجاز در سال 484ق. و رفتار نامناسب آنان با مردم، امیر مکه را واداشت تا سال بعد برای دادخواهی از خلیفه به بغداد سفر کند.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص485.</ref> مرگ ناگهانی ملکشاه در این هنگام و آشفتگی اوضاع در پی مرگ او باعث بیتوجهی سلجوقیان به مکه شد و امیر مکه توانست با بیرون راندن سپاه آنان از مکه، خطبه را به نام فاطمیان بخواند.<ref>صبح الاعشی، ج4، ص275.</ref> این روند تا روی کار آمدن ایوبیان در مصر و شام ادامه داشت. |
| | |
| | |
| | |
| {{جعبه نقل قول | عنوان= توصف ناصر خسرو از در کعبه به سال ۴۴۱ قمری| نقلقول=در کعبه دری است از چوب ساج، به دو مصراع. و بالای در شش اَرَش و نیم است. و پهنای هر مصراعی یک گز و سه چهار یک، چنانکه هر دو مصراع سه گز و نیم باشد. و روی در و در افرازِ هم نبشته است و بر آن نقره کاری دایرهها و کتابتها نقاشی منَبَّت کردهاند، و کتابتهای بزرکرده و سیمِ سوخته در رانده، و این آیات را تا آخر بر آنجا نوشته: آیه: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ…}} ([[سوره آل عمران]]، ۹۰) الآیة. و دو حلقه نقرهگین بزرگ که از غزنین فرستادهاند بر دو مصراع در زده، چنانکه دست هر کس که خواهد بدان نرسد و دو حلقه دیگر نقرهگین خردتر از آن هم بر دو مصراع در زده، چنانکه دست هر کس که خواهد بدان رسد. و قفلی بزرگ از نقره بر این دو حلقه زیرین بگذرانده که بستن در به آن باشد و تا آن قفل بر نگیرند در گشوده نشود.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص130-131.</ref>|تاریخ بایگانی | | منبع = | تراز = چپ| عرض = 23۰px | اندازه خط = 15px|رنگ پسزمینه=#f3fca4 | گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}}
| |
| | |
| == احکام ==
| |
| به فتوای فقیهان شیعه، یکبار گفتن تلبیه، برای تحقق احرام در [[حج]] و [[عمره تمتع]] و [[حج افراد|حج اِفراد]] و [[عمره مفرده]]، [[واجب]] و شرط صحت احرام است؛ ولی در [[حج قران|حج قِران]]، حجگزار برای انعقاد احرام، میان تلبیه و [[اشعار و تقلید|اِشعار و تقلید]] مخیر است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ العروة الوثقی، ج4، ص666؛ معتمد العروه، ج2، ص528.</ref>
| |
| | |
| فقیهان [[شافعی]]<ref>المجموع، ج7، ص224-246؛ اعانة الطالبین، ج2، ص324، 350.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص254؛ کشاف القناع، ج2، ص486؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254، 256.</ref> تلبیه را مستحب شمردهاند؛ ولی فقیهان [[مالکی]] آن را واجب دانستهاند.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص21، 39-40؛ الثمر الدانی، ص363.</ref> به نظر فقیهان [[حنفی]]، تلبیه با نیت تلبیه یا گفتن یکی از ذکرهای لا اله الا الله، الحمد لله و سبحان الله یا [[اشعار و تقلید|تقلید]] منعقد میگردد؛<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص398-400؛ بدائع الصنائع، ج2، ص161.</ref> ولی گفتن عبارات تلبیه مستحب است.<ref>البحر الرائق، ج2، ص565؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص533.</ref>
| |
| | |
| === رکن بودن تلبیه ===
| |
| در باور فقیهان امامی<ref>مسالک الافهام، ج2، ص226؛ کشف اللثام، ج5، ص20؛ جواهر الکلام، ج18، ص3-4.</ref> و اهلسنت،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص381؛ مواهب الجلیل، ج4، ص11؛ مغنی المحتاج، ج1، ص513.</ref> تلبیه از [[ارکان حج]] و [[ارکان عمره|عمره]] بهشمار نمیرود؛<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص59.</ref>ولی شماری از فقیهان امامی بر این باورند که تلبیه در حج و عمره، رکن بهشمار میرود.<ref>الکافی، حلبی، ص193؛ السرائر، ج1، ص532؛ مختلف الشیعه، ج4، ص58-59.</ref>
| |
| | |
| === هنگام آغاز تلبیه ===
| |
| | |
| === موارد استحباب تکرار تلبیه ===
| |
| | |
| | |
| | |
| | |
| /////////////////////////////////////////////////////
| |
| | |
| | |
| | |
| '''تکبیر''' گفتن ذکر مخصوص بوده و از کارهای مستحب در [[مناسک حج|مناسک]] و [[آداب حج]] و [[حرمین]] است.
| |
| | |
| واژه تکبیر، در [[لغت]] به معنای بزرگ داشتن، بزرگ شمردن و به بزرگی یادکردن [[خداوند]] بوده و بیشتر با جمله الله اکبر بیان میشود. این جمله تنها یک بار در [[قرآن]] ذکر شده است. از ذکر الله اکبر به عنوان شعار [[مسلمانان]] یاد میشود.
| |
| | |
| تکبیر پیش از ظهور [[اسلام]] نیز شعار یکتاپرستان در کارهای مهم بوده است. در روایات نقل شده از پیامبر(ص) و [[امامان شیعه(ع)]] و نیز در کتب اهل سنت، فضیلت و ثواب بسیار زیادی برای ذکر الله اکبر آمده است و گفتن و مداومت بر آن در همه حالات، مستحب است. گفتن الله اکبر در آغاز [[نماز]] به عنوان [[تکبیرة الاحرام]] و در [[تسبیحات اربعه]] به عنوان جزیی از آن واجب است.
| |
| | |
| تکبیر در بسیاری از مناسک حج کاربرد دارد. از جمله میتوان به تکبیر گفتن در آغاز مراسم حج، هنگام رؤیت [[کعبه]] و [[حجرالاسود]] و [[استلام]] آن، [[ایام تشریق]]، هنگام [[رمی جمرات]]، [[قربانیکردن]] و [[حلق]] اشاره کرد.
| |
| | |
| ==واژهشناسی==
| |
| تکبیر در اصطلاح به معنای جاری کردن جمله «الله اکبر» بر زبان است. به نظر برخی، به جملاتی همچون؛ «اللهُ اَکْبَرُ لا اله الا الله»<ref>مسائل علی بن جعفر، ص141-142؛ الکافی، کلینی، ج4، ص516.</ref> و الفاظی مانند «الله الاکبر»، «الله الکبیر» و «الله کبیر» بر پایه نظر شماری از [[اهل سنت]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص35-36؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص123-124.</ref> نیز تکبیر گفته شده است.
| |
| | |
| تکبیر از ریشه «ک ـ ب ـ ر» به معنای بزرگ شمردن است.<ref>العین، ج5، ص361؛ المحیط فی اللغه، ج6، ص257؛ الصحاح، ج2، ص802، «کبر. </ref>
| |
| ===معنای الله اکبر===
| |
| بنا بر روایات [[اهل بیت(ع)]] مقصود از الله اکبر آن است که [[خداوند]] بزرگتر از آن است که وصف شود.<ref>المحاسن، ج1، ص241؛ الکافی، کلینی، ج1، ص117؛ معانی الاخبار، ص11.</ref>
| |
| دیگر معانی آن عبارت است از: خدا بزرگ است، خدا بزرگتر از هر چیز است، خدا بزرگتر از آن است که کُنه و ذات آن شناخته شود.<ref>تهذیب اللغه، ج10، ص122؛ لسان العرب، ج5، ص127؛ تاج العروس، ج7، ص430، «کبر».</ref>
| |
| | |
| ==تکبیر در حج و عمره==
| |
| به نوشته اخبار مکه، تکبیرگویی حجگزار، مایه آبرو و بزرگی او خوانده شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص421.</ref> همچنین از آنجا که امام علی(ع) در [[روز عرفه]] تکبیر میگفت، [[معاویه]] برای مخالفت با او، این تکبیر را ترک کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص6.</ref> | |
| | |
| بر پایه گزارشی دیگر، تکبیرگویی مردم در [[ایام حج]] در بازارهای مکه تا هنگامی که [[حجاج بن یوسف ثقفی]] (حک: 73-75ق.) به حکومت [[مکه]] رسید، رایج بوده است. حجاج این کار را ممنوع کرد؛ اما پس از او این سنت دیگر بار تداوم یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373.</ref> [[خالد بن عبدالله قسری]]، حاکم اموی مکه (حک: 87-96ق.) برای شمارش تعداد طوافها و نیز ایجاد آمادگی برای خواندن [[نماز تراویح]] در ماه رمضان، شماری از خدمتکاران [[کعبه]] را موظف کرده بود که در هر دورِ [[طواف]]، در پیرامون کعبه تکبیر گویند.<ref>اخبارمکه، فاکهی، ج2، ص101؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65-66؛ تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص150.</ref>
| |
| | |
| ==پیشینه==
| |
| بنا بر روایتی، هنگام بنای [[کعبه]]، آن گاه که [[حضرت آدم(ع)]] از کنار [[کوه صفا]] به [[رکن حجر]] نگریست، تکبیر گفت<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص186؛ علل الشرائع، ج2، ص431.</ref> و در مناسکی که خداوند از طریق [[جبرئیل]] به او آموخت تا توبه وی را بپذیرد، در پی عبور از [[عرفات]] بر بالای هر یک از کوههای هفتگانه به دستور جبرئیل چهار تکبیر گفت. همچنین پس از انجام قربانی و [[حلق]] در [[منا]] در راه بازگشت به سوی مکه، هنگام ظاهر شدن [[شیطان]] در محل [[جمرات سهگانه]]، جبرئیل هر بار به او فرمان داد تا هفت سنگریزه به سوی شیطان پرتاب کند و با هر پرتاب تکبیر بگوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص401.</ref> بر پایه روایات، [[هبةالله]] جانشین حضرت آدم در نماز بر جنازه او 30 تکبیر گفت.<ref>الکافی، کلینی، ج8، ص114؛ الوافی، ج2، ص284.</ref>
| |
| | |
| پیش از [[اسلام]]، تکبیر شعار یکتاپرستان در امور مهم بود؛ چنانکه به روایتی، هنگامی که [[عبدالمطلب]] توانست با حفر دیگر بار [[چاه زمزم]]، به آب و هدایای کعبه که در آن دفن شده بود دست یابد، از خوشحالی تکبیر گفت و برخی قریشیان نیز با او همراهی کردند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص44؛ الکافی، کلینی، ج4، ص219-220؛ الوافی، ج12، ص74.</ref>
| |
| | |
| ===تکبیر در جنگهای مسلمانان===
| |
| [[حضرت محمد (ص)]] در نبردهای گوناگون؛ از جمله [[بدر]] (2ق.)،<ref>المغازی، ج1، ص92؛ دلائل النبوه، ج3، ص95؛ امتاع الاسماع، ج12، ص166.</ref> [[احد]] (3ق.)،<ref>تاریخ طبری، ج2، ص509؛ الکامل، ج2، ص152.</ref> [[بنینضیر]] (4ق.)<ref>الطبقات، ج2، ص44؛ تاریخ طبری، ج2، ص553؛ المنتظم، ج3، ص204.</ref> و [[خندق]] (5ق.) تکبیر گفت و [[مسلمانان]] نیز همراهی کردند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ الخصال، ج1، ص162؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> همچنین پیامبر با شنیدن تکبیر [[امام علی(ع)]] هنگام کشته شدن [[عمرو بن عبدود]]، تکبیر گفت.<ref>شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ ارشاد القلوب، ج2، ص243.</ref>
| |
| | |
| همچنین مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر میگفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> تکبیر و [[تهلیل]] مسلمانان در نبردها؛ از جمله هنگام [[فتح بیتالمقدس]] (سال 492ق) در جنگهای صلیبی گزارش شده است.<ref>الکامل، ج11، ص551، 534؛ النجوم الزاهره، ج6، ص37.</ref>
| |
| | |
| ==تکبیر هنگام زیارت اولیاءالله==
| |
| | |
| در زیارت پیامبر(ص)، امامان(ع) و برخی اولیاء نیز تکبیر گفتن سفارش شده است؛ از جمله زیارت [[امیر مؤمنان علی(ع)]]،<ref>المزار، مفید، ص76؛ مصباح المتهجد، ص740؛ المزار، مشهدی، ص181، 252، 302.</ref> زیارت [[امام حسین(ع)]]،<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص576؛ کامل الزیارات، ص255؛ المزار، مشهدی، ص421، 430، 462.</ref> زیارت سرداب مقدس<ref>المزار، مشهدی، ص657.</ref> و زیارت [[حضرت معصومه]].<ref>بحار الانوار، ج99، ص266.</ref> نیز در [[زیارت جامعه کبیره]]، پس از ورود به حرم و دیدن قبر و پیش از خواندن زیارت، 100 بار تکبیر در سه مرحله جداگانه با فاصله سفارش شده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص609؛ التهذیب، ج6، ص95-96؛ المزار، مشهدی، ص524.</ref>
| |
| | |
| در حدیثی، تکبیر گفتن پیش روی امام(ع) همراه با ذکر «لا اِلَهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ» مایه دستیابی به رضوان خداوند دانسته شده است.<ref>بصائر الدرجات، ص332.</ref> از این رو، شماری از فقیهان امامی تکبیرگویی را هنگام دیدن قبر مطهر معصومان(ع) پیش از آغاز زیارت، از آداب آن شمردهاند.<ref>مناسک حج و عمره، ص280.</ref>
| |
| | |
| ==تکبیر در برخی از مناسک حج==
| |
| | |
| در منابع حدیثی و فقهی، ذکر «الله اکبر» در بسیاری از [[مناسک حج]] و [[عمره]] و پارهای اعمال دیگر مستحب به شمار رفته است؛ از جمله:
| |
| | |
| ===آغاز سفر حج===
| |
| شماری از منابع، تکبیرگویی را هنگام سوار شدن بر مرکب برای آغاز سفر حج مستحب دانستهاند.<ref>مصباح المتهجد، ص675؛ البلد الامین، ص269.</ref> بر پایه احادیث، پیامبر(ص) 10 روز اول ماه ذیحجه را محبوبترین ایام نزد خداوند خوانده و به تکبیر، [[تهلیل]] و یاد خدا در آنها سفارش فرموده است.<ref>المصنف، ابنابیشیبه، ج4، ص332؛ شعب الایمان، ج3، ص353.</ref>
| |
| | |
| بر پایه گزارشهایی، تکبیرگویی در دهه اول ذیحجه در [[بازارهای مکه]]، به [[عمر]] و [[عبدالله بن عمر]] منسوب است. آوردهاند که مردم از آن دو پیروی کردند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373؛ ج4، ص227.</ref> از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت به استحباب تکبیر در این ایام فتوا دادهاند و آن را «تکبیر مطلق» خواندهاند و تکبیر پس از نمازهای واجب را در [[ایام تشریق]] «تکبیر مقید» نامیدهاند.<ref>الکافی، ابنقدامه، ج1، ص343؛ الشرح الکبیر، ج2، ص252؛ اعانة الطالبین، ج1، ص303؛ منار السبیل، ج1، ص153.</ref>
| |
| | |
| ===هنگام دیدن کعبه و حجرالاسود===
| |
| پیامبر(ص) در [[فتح مکه]]، هنگام [[استلام حجرالاسود]] تکبیر گفت و [[مسلمانان]] با ایشان همراهی کردند.<ref>امتاع الاسماع، ج1، ص390.</ref> [[امام صادق(ع)]] سفارش فرموده که حجگزار هنگام ورود به [[مسجدالحرام]]، روبهروی [[حجرالاسود]] قرار گیرد و این ذکر را به زبان آورد: «اللهُ اَکْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَ اَکْبَرُ مِمَّنْ اَخْشَی وَ اَحْذَر»؛ «خداوند از آفریدگانش بزرگتر است و نیز بزرگتر است از هر که از او میترسم و بیم دارم.»<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص403؛ وسائل الشیعه، ج13، ص315.</ref> در حدیثی دیگر، ایشان به تکبیرگویی و درود فرستادن بر پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان هنگام روبهرو شدن با حجرالاسود سفارش کرده است.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص407.</ref> نیز امام صادق هرگاه نزد حجرالاسود میآمد، میفرمود: «اللهُ اَکْبَرُ السَّلَامُ عَلَی رسولِ الله.»<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص407.</ref>
| |
| | |
| بر پایه حدیثی، [[امام باقر(ع)]] هنگام استلام حجر دعایی دیگر حاوی تکبیر را سفارش فرموده<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص404؛ وسائل الشیعه، ج13، ص315.</ref> که فقیهان امامی بر پایه آن، این ذکر را مستحب شمردهاند.<ref>الحدائق، ج16، ص119؛ مستند الشیعه، ج12، ص64؛ جواهر الکلام، ج19، ص340-341.</ref>
| |
| | |
| در منابع اهل سنت نیز ذکر «بِسْمِ اللهِ وَ اللهُ اَکْبَرُ» هنگام استلام حجر از ابنعمر به نقل از پیامبر(ص) سفارش شده است<ref>مسند احمد، ج2، ص14.</ref> و شماری از فقیهان بر پایه آن فتوا دادهاند.<ref>تبیین الحقائق، ج2، ص16.</ref>
| |
| | |
| به روایتی دیگر، پیامبر(ص) به عمر بن خطاب که در ازدحام جمعیت، با دشواری به سوی حجرالاسود راه میگشود، سفارش فرمود که دیگران را آزار ندهد، بلکه روبهروی حجر بایستد و ذکر «لا اله الا الله و الله اکبر» را بگوید.<ref>المصنف، صنعانی، ج5، ص32؛ مسند احمد، ج1، ص28؛ السنن الکبری، ج5، ص80.</ref> اهل سنت به پشتوانه این حدیث و روایات مشابه<ref>صحیح البخاری، ج2، ص163-164؛ عمدة القاری، ج9، ص257.</ref> هنگام استلام حجرالاسود و در صورت ممکن نبودن استلام، همانند فقیهان امامی،<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص377؛ السرائر، ج1، ص603؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص352.</ref> به جای استلام، تکبیر گفتن را مستحب شمردهاند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص296، 364؛ المغنی، ج3، ص384؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص548.</ref>
| |
| | |
| برخی از فقیهان اهل سنت به پشتوانه روایاتی،<ref>السنن الکبری، ج5، ص73.</ref> تکبیرگویی هنگام دیدن کعبه را مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص9.</ref>
| |
| | |
| ===تکبیر در ایام تشریق===
| |
| | |
| در باور مشهور فقیهان امامی، تکبیرگویی در ایام تشریق در [[منا]] برای حجگزاران، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز سیزدهم ذیحجه (15 نماز) و در دیگر مکانها، جز منا، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز دوازدهم (10 نماز) مستحب است.<ref>الهدایه، صدوق، ص209-210؛ السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.</ref> ذکر این تکبیر بر پایه برخی روایات شیعه<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص517.</ref> چنین است: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله» وَ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ وَ لِلهِ الْحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَام.»<ref>تحریر الاحکام، ج2، ص12؛ جواهر الکلام، ج20، ص36؛ مهذب الاحکام، ج14، ص386.</ref>
| |
| | |
| بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) گفتن این تکبیرها، پیروی از فرمان خداوند در آیات 198 و 200 سوره بقره است که پس از گزاردن مناسک در [[عرفات]] و [[منا]] به ذکر خدا به جای فخرفروشی به نیاکان که در میان [[مشرکان]] رایج بوده، فرمان داده است.<ref>نک: الکافی، کلینی، ص517؛ هدایة الامه، ج5، ص434.</ref> شماری از فقیهان امامی، تکبیر را برای حاضران در منا واجب و برای دیگران مستحب شمردهاند.<ref>الوسیله، ص189-190؛ نک: جواهر الکلام، ج11، ص382.</ref>
| |
| ====دیدگاه اهل سنت====
| |
| [[شافعیان]]<ref>المجموع، ج5، ص33-34.</ref> و [[مالکیان]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ الثمر الدانی، ص252.</ref> و [[حنبلیان]]<ref>المغنی، ج2، ص227؛ ج3، ص483؛ کشاف القناع، ج2، ص64-65.</ref> به پشتوانه آیاتی، از جمله آیه 37 سوره حج و روایات،<ref>السنن الکبری، ج3، ص315.</ref> تکبیرگویی را در [[ایام تشریق]] مستحب دانستهاند؛ ولی در باور مشهور حنفیان، به پشتوانه آیه 203 سوره بقره: {{قلم رنگ|سبز|وَاذْکُرُوا اللهَ فِی اَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ}} و روایات حاکی از سنت نبوی(ص)<ref>السنن الکبری، ج3، ص395.</ref> این تکبیر واجب است.
| |
| | |
| در باور فقیهان اهل سنت، هنگام گفتن تکبیر، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح واپسین روز ایام تشریق است.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483؛ المجموع، ج5، ص33-34.</ref> البته برخی از آنان آغاز این تکبیرها را پس از نماز صبح [[روز عرفه]] دانستهاند.<ref>بدائع الصنائع، ج1، ص195؛ اخصر المختصرات، ج1، ص130؛ المجموع، ج5، ص34.</ref>
| |
| | |
| درباره هنگام پایان این تکبیرها، در فقه اهل سنت، سه دیدگاه یافت میشود: پس از نماز صبح روز آخر ایام تشریق، پس از نماز ظهر، و پس از نماز عصر این روز.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص172؛ بدائع الصنائع، ج1، ص195-196؛ المغنی، ج3، ص255؛ المجموع، ج5، ص33-34.</ref> عبارت این تکبیر در باور شافعیان و مالکیان چنین است: «الله اکبر الله اکبر الله اکبر «لا اله الا الله» و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد.»<ref>المجموع، ج5، ص40؛ الثمر الدانی، ص252-253.</ref> در باور حنفیان و حنبلیان، جمله «الله اکبر» در آغاز تکبیر، به جای سه بار، دو بار تکرار میشود.<ref>بدائع الصنائع، ج1، ص195؛ المغنی، ج3، ص483؛ کشاف القناع، ج2، ص65.</ref>
| |
| | |
| ===تکبیر در رمی جمرات===
| |
| | |
| فقیهان امامی گفتن تکبیر را هنگام پرتاب هر سنگ در [[رمی جمرات]]، به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191، 481؛ التهذیب، ج5، ص261-262.</ref> مستحب دانستهاند.<ref>غنیة النزوع، ص188؛ جامع الخلاف، ص214؛ منتهی المطلب، ج11، ص394.</ref> حنفیان تکبیر را در ضمن عباراتی چون: «بسم الله و الله اکبر»، «بسم الله و الله اکبر رغماً للشیطان و حزبه»، «بسم الله و الله اکبر اللهم اجعله حجا مبرورا و ذنبا مغفورا و سعیا مشکورا» مستحب شمردهاند؛ هر چند در باور آنان، گفتن تسبیح و ذکرهای دیگر هم به جای آن کافی است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص20؛ البنایه، ج4، ص240-241؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص565.</ref>
| |
| | |
| مالکیان تنها تکبیرگویی را ماثور شمردهاند و آن را هنگام رَمی، مستحب میدانند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص421؛ التاج و الاکلیل، ج3، ص126؛ الذخیره، ج3، ص279.</ref> نظر شافعیان<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص195؛ حواشی الشروانی، ج4، ص118؛ المجموع، ج8، ص170.</ref> و حنبلیان<ref>الموطا، ج2، ص378؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص228؛ کشاف القناع، ج2، ص500.</ref> نیز همین است. اذکاری چون «لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد» از شافعی گزارش شده است.<ref>المجموع، ج8، ص170؛ حواشی الشروانی، ج4، ص118.</ref>
| |
| | |
| پشتوانه فقیهان اهل سنت، سیره پیامبر(ص) در تکبیرگویی با هر پرتاب است که روایات متعدد از [[عایشه]]،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص195؛ المجموع، ج8، ص235.</ref> [[ابنعمر]]<ref>المغنی، ج3، ص448؛ العده، ج1، ص178؛ المبدع، ج3، ص229.</ref> [[جابر بن عبدالله]] و [[ابنعباس]]<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص228، 262.</ref> از آن حکایت دارد.
| |
| | |
| ===تکبیر هنگام قربانی کردن و حلق===
| |
| {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = «{{قلم رنگ|سبز|کَذلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَ بَشّـِرِ الْمُحْسِنِینَ}}» (اینچنین این چهارپایان را رام و مطیع شما ساخته تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت فرمود تکبیر و تسبیح گویید [و شکر نعمتش به جای آورید] و تو [ای رسول] نیکوکاران را [به سعادت ابدی] بشارت ده). (سوره حج، آیه ۳۷.)| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}}
| |
| شماری از مفسران، مقصود از تکبیر در آیه ۳۷ سوره حج را یاد کردن خداوند به عظمت<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص227؛ تفسیر شاهی، ج1، ص381؛ المیزان، ج14، ص376.</ref> یا شناخت بزرگی خداوند<ref>مجمع البیان، ج7، ص138؛ نک: المیزان، ج14، ص376.</ref> دانستهاند و شماری نیز مقصود از آن را تکبیر گفتن با عباراتی ویژه در [[ایام تشریق]] (یازدهم تا سیزدهم [[ذیحجه]])<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ نک: مجمع البیان، ج7، ص138.</ref> یا هنگام ذبح [[قربانی]]<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295؛ نک: التبیان، ج7، ص320؛ کشف الاسرار، ج6، ص369.</ref> میدانند.
| |
| | |
| بر پایه احادیثی از امام صادق(ع)، دعایی مشتمل بر تکبیر هنگام ذبح یا قربانی کردن، سفارش شده است<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص498؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص504.</ref> و فقیهان شیعه بر پایه آن به استحباب این ذکر فتوا دادهاند.<ref>المقنعه، ص418؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص374؛ منتهی المطلب، ج11، ص301-302.</ref> برخی از [[اهل سنت]] نیز به استحباب تکبیرگویی هنگام قربانی کردن باور دارند و به آیه 37 حج استناد کردهاند.<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295.</ref>
| |
| | |
| شماری از فقیهان شافعی پس از [[حلق]] در روز عید قربان، تکبیرگویی را مستحب دانستهاند.<ref>المجموع، ج8، ص204؛ مغنی المحتاج، ج1، ص502؛ اسنی المطالب، ج1، ص492.</ref>
| |
| | |
| ===تکبیر در عید قربان===
| |
| | |
| در باور فقیهان امامی و اهل سنت، تکبیرهای متعدد در نماز عید قربان مستحب است. روایات شیعه این تکبیرها را پیش از قنوتها در رکعت اول، پنج تکبیر و در رکعت دوم، چهار تکبیر دانستهاند که با احتساب تکبیرة الاحرام و تکبیرهای پیش از رکوع، 12 تکبیر میشود.<ref>تاویل الدعائم، ج1، ص323؛ الکافی، کلینی، ج3، ص460؛ الاستبصار، ج1، ص448.</ref> فقیهان امامی بر پایه این روایات فتوا دادهاند.<ref>النهایه، ص281.</ref>
| |
| | |
| شماری از روایات در منابع اهل سنت، تعداد تکبیرهای نماز عید را هفت بار در رکعت اول و پنج بار در رکعت دوم، پیش از قرائت حمد، دانستهاند.<ref>السنن الکبری، ج3، ص286؛ المعجم الکبیر، ج6، ص40.</ref> به گزارش از ابنعباس، پیامبر(ص) در رکعت اول پنج بار و در رکعت دوم چهار (یا پنج) بار تکبیر میگفت و خلفای عباسی بر پایه این روایت رفتار میکردند.<ref>البحر الرائق، ج2، ص281.</ref> نیز فقیهان اهل سنت در باره تعداد و محل این تکبیرها تفاوت دیدگاه دارند.<ref>النتف، ج1، ص101؛ المجموع، ج5، ص15؛ اعانة الطالبین، ج1، ص302؛ تبیین الحقائق، ج1، ص226.</ref>
| |
| | |
| بر پایه شماری از منابع شیعی، هنگام ورود به [[مسجدالنبی]] برای زیارت پیامبر(ص) مستحب است کنار ذکرهای دیگر 100 بار تکبیر گفته شود.<ref>المزار، مشهدی، ص56؛ المصباح، ص506.</ref> نیز گفتن تکبیر هنگام زیارت [[حضرت فاطمه(س)]] و دیگر معصومان، از جمله [[امامان بقیع]] مستحب به شمار رفته است.<ref>المزار، مشهدی، ص88؛ المصباح، ص506؛ بحار الانوار، ج97، ص211.</ref>
| |
| | |
| ===موارد دیگر===
| |
| | |
| بر پایه روایتی از اهل سنت، پیامبر(ص) هنگام [[طواف]]، [[ابوبکر]] را در حال خواندن شعر یافت و تکبیر گفت و او را نیز به تکبیرگویی تشویق کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج1، ص302؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص144.</ref>
| |
| | |
| فقیهان امامی سه بار تکبیرگویی را هنگام بیرون آمدن از [[کعبه]]، به پشتوانه حدیثی حاکی از سه بار تکبیرگویی امام صادق(ع)<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص529؛ التهذیب، ج5، ص279.</ref> مستحب دانستهاند.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص266؛ جواهر الکلام، ج20، ص64؛ الحدائق، ج17، ص338.</ref>
| |
| | |
| بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) مستحب است که انسان پس از پایان یافتن طواف، بر بالای [[کوه صفا]] رود و به حجرالاسود روی کند و پس از حمد و ثنای خداوند و یاد کردن از نعمتهای او، با ترتیب و آداب مشخص بیش از 100 بار تکبیر گوید و این کار را تا حد ممکن تکرار کند و مدتی در مکان صفا درنگ نماید و تکبیر گوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص431؛ التهذیب، ج5، ص146؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص535.</ref> بر پایه روایات اهل سنت، توقف و تکبیرگویی بر صفا پس از طواف، سنت پیامبر(ص) در [[حجة الوداع]] بوده است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص40؛ سنن النسائی، ج5، ص225.</ref> فقیهان امامی<ref>الحدائق، ج16، ص261؛ جواهر الکلام، ج19، ص415؛ جامع المدارک، ص522.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص148؛ المغنی، ج3، ص403؛ البنایه، ج4، ص203؛ التاج و الاکلیل، ج3، ص110.</ref> به پشتوانه روایات یاد شده، به استحباب تکبیرگویی پیش از آغاز [[سعی]] باور دارند.
| |
| | |
| از جمله ذکرهای مستحب در آغاز و نیز هنگام سعی میان صفا و [[مروه]]، تکبیر است.<ref>فقه الرضا، ص220؛ الجامع للشرائع، ص202؛ الاختیار، ج1، ص160.</ref> در باور برخی از اهل سنت، مستحب است سعی کننده هنگام استقرار بر صفا و مروه در میان سعی، تکبیر بگوید.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص40؛ الهدایه، مرغینانی، ج1، ص139؛ الاختیار، ج1، ص160.</ref>
| |
| | |
| در منابع اهل سنت، تکبیرگویی در مسیر حرکت به سوی عرفات، از پیامبر(ص) نقل شده و مستحب به شمار رفته است.<ref>سنن النسائی، ج5، ص241؛ صحیح مسلم، نووی، ج9، ص29-30.</ref>
| |
| | |
| بر پایه روایتی، امام صادق(ص) 100 بار تکبیر را همراه با ذکرهای دیگر هنگام [[وقوف در عرفات]] سفارش فرموده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص542؛ وسائل الشیعه، ج13، ص540-541.</ref> فقیهان امامی<ref>المقنعه، ص409؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص652.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص153؛ الاستذکار، ج4، ص74؛ مواهب الجلیل، ج4، ص128.</ref> نیز تکبیرگویی را هنگام وقوف مستحب شمردهاند.
| |
| | |
| فقیهان امامی<ref>زبدة البیان، ص271؛ انوار الفقاهه، ص161.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص151؛ حاشیة الجمل، ج2، ص463.</ref> به پشتوانه آیه 198 سوره بقره که به ذکر خدا در [[مشعر الحرام]] فرمان داده: {{قلم رنگ|سبز|فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}} و نیز روایتی از پیامبر9<ref>صحیح البخاری، ج5، ص159.</ref> ذکر خدا از جمله تکبیر را هنگام وقوف در مشعر الحرام در شب عید قربان مستحب دانستهاند.
| |
| | |
| <ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج2، ص896.</ref> مستحب است حاجیان هنگام عبور از [[مازمین]]، اگر دچار ازدحام جمعیت شوند، تکبیر گویند؛ زیرا بر پایه احادیث، این کار، شیاطینی را که بر حاجیان راه تنگ میکنند، دور میسازد و فرشتگان را به یاری آنان میفرستد.<ref>علل الشرائع، ج2، ص450؛ هدایة الامه، ج5، ص370.</ref>
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| | |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| ==منابع ==
| |
| | |
| {{منابع}}
| |
| | |
| {{دانشنامه
| |
| | |
| | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7465
| |
| | |
| | عنوان = تکبیر
| |
| | |
| | نویسنده = محمدسعيد نجاتي
| |
| | |
| }}
| |
| | |
| * '''احکام القرآن''': ابنالعربی (م. 543ق.)، به کوشش محمد عطا، لبنان، دار الفکر؛
| |
| | |
| * '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''اخبار مکه''': الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابندهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''الاختیار لتعلیل المختار''': عبدالله بن محمود الموصلی (م. 683ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق؛
| |
| | |
| * '''اخصر المختصرات فی الفقه''': محمد بن بلبلان الحنبلی (م. 1083ق.)، به کوشش محمد ناصر، بیروت، دار البشائر الاسلامیه، 1416ق؛
| |
| | |
| * '''ارشاد القلوب''': حسن بن محمد الدیلمی (م. 841ق.)، قم، الرضی، 1412ق؛
| |
| | |
| * '''الاستبصار''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1363ش؛
| |
| | |
| * '''الاستذکار''': ابنعبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، 2000م؛
| |
| | |
| * '''اسنی المطالب فی شرح روض الطالب''': ذکریا الانصاری، به کوشش محمد تامر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
| |
| | |
| * '''الاشراف فی عامة فرائض اهل الاسلام''': المفید (م. 1413ق.)، به کوشش مهدی نجف، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، 1413ق؛
| |
| | |
| * '''اعانة الطالبین''': السید البکری الدمیاطی (م. 1310ق.)، بیروت، دار الفکر، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''اقبال الاعمال''': ابنطاوس (م. 664ق.)، به کوشش القیومی، قم، دفتر تبلیغات، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''الاقناع''': الشربینی (م. 977ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
| |
| | |
| * '''الامالی''': الطوسی (م. 460ق.)، قم، دار الثقافه، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق؛
| |
| | |
| * '''الانتصار''': السید المرتضی (م. 436ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''انوار الفقاهه''': کاشف الغطاء (م. 1227ق.)، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، 1422ق؛
| |
| | |
| * '''بحار الانوار''': المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق؛
| |
| | |
| * '''البحر الرائق''': ابونجیم المصری (م. 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''بدایة المجتهد''': ابنرشد القرطبی (م. 595ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''البدایة و النهایه''': ابنکثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
| |
| | |
| * '''بدائع الصنائع''': علاء الدین الکاسانی (م. 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق؛
| |
| | |
| * '''بصائرالدرجات''': الصفار (م. 290ق.)، به کوشش کوچهباغی، تهران، اعلمی، 1404ق؛
| |
| | |
| * '''البلد الامین''': الکفعمی (م. 905ق.)، بیروت، الاعملی، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''البنایة شرح الهدایه''': محمود بن احمد الغیتابی (م. 855ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق؛
| |
| | |
| * '''بیان السعاده''': الجنابذی (م. 1327ق.)، بیروت، اعلمی، 1408ق؛
| |
| | |
| * '''البیان و التحصیل''': محمد بن رشد القرطبی (م. 520ق.)، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1408ق؛
| |
| | |
| * '''تاج العروس''': الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''التاج و الاکلیل لمختصر خلیل''': محمد بن یوسف العبدری (م. 897ق.)، بیروت، دار الفکر، 1398ق؛
| |
| | |
| * '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) ''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
| |
| | |
| * '''تاریخ مکة المشرفه''': محمد ابنالضیاء (م. 854ق.)، به کوشش علاء و ایمن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق؛
| |
| | |
| * '''تاویل الدعائم''': النعمان بن محمد (م. 363ق.)، به کوشش الاعظمی، قاهره، دار المعارف؛
| |
| | |
| * '''التبیان''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
| |
| | |
| * '''تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق''': عثمان بن علی الزیلعی، قاهره، دار الکتب الاسلامی، 1313ق؛
| |
| | |
| * '''تحریر الاحکام الشرعیه''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق7، 1420ق؛
| |
| | |
| * '''تحفة الفقهاء''': علاء الدین السمرقندی (م. 535ق./539ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''تذکرة الفقهاء''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، آل البیت، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''تفسیر القمی''': القمی (م. 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق؛
| |
| | |
| * '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''تفسیر شاهی (آیات الاحکام) ''': ابوالفتح جرجانی (م. 976ق.)، به کوشش اشراقی، تهران، نوید، 1362ش؛
| |
| | |
| * '''تهذیب الاحکام''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش؛
| |
| | |
| * '''تهذیب اللغه''': الازهری (م. 370ق.)، محمد عوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 2001م؛
| |
| | |
| * '''الثمر الدانی''': الآبی الازهری (م. 1330ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه؛
| |
| | |
| * '''ثواب الاعمال''': الصدوق (م. 381ق.)، قم، الرضی، 1368ش؛
| |
| | |
| * '''جامع الخلاف و الوفاق''': علی بن محمد القمی (م. قرن7ق.)، به کوشش حسنی، قم، زمینهسازان ظهور امام عصر، 1379ش؛
| |
| | |
| * '''جامع المدارک''': سید احمد الخوانساری (م. 1405ق.)، به کوشش غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، 1405ق؛
| |
| | |
| * '''الجامع للشرائع''': یحیی بن سعید الحلی (م. 690ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، 1405ق؛
| |
| | |
| * '''جمال الاسبوع''': ابنطاوس (م. 664ق.)، به کوشش قیومی، الآفاق، 1371ش؛
| |
| | |
| * '''جمل العلم و العمل''': السید المرتضی (م. 436ق.)، النجف، مطبعة الآداب، 1387ق؛
| |
| | |
| * '''جواهر الکلام''': النجفی (م. 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
| |
| | |
| * '''حاشیة الجمل''': سلیمان الجمل (م. 1204ق.)، بیروت، دار الفکر؛
| |
| | |
| * '''حاشیة رد المحتار''': ابنعابدین (م. 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''الحاوی الکبیر''': الماوردی (م. 450ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛
| |
| | |
| * '''الحدائق الناضره''': یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛
| |
| | |
| * '''حواشی الشروانی و العبادی''': الشروانی (م. 1301ق.) و العبادی (م. 994ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
| |
| | |
| * '''الخصال''': الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1416ق؛
| |
| | |
| * '''الخلاف''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق؛
| |
| | |
| * '''الدروس الشرعیه''': الشهید الاول (م. 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق؛
| |
| | |
| * '''الدعوات''': الراوندی (م. 573ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی، 1407ق؛
| |
| | |
| * '''دلائل الامامه''': الطبری الشیعی (م. قرن4ق.)، قم، بعثت، 1413ق؛
| |
| | |
| * '''دلائل النبوه''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق؛
| |
| | |
| * '''ذخیرة المعاد''': محمد باقر السبزواری (م. 1090ق.)، آل البیت؛
| |
| | |
| * '''الذخیره''': احمد بن ادریس القرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1994م؛
| |
| | |
| * '''ذکری''': الشهید الاول (م. 786ق.)، قم، آل البیت، 1419ق؛
| |
| | |
| * '''روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان''': الشهید الثانی (م. 965ق.)، قم، آل البیت.
| |
| | |
| * '''الروضة البهیة فی شرح اللمعه''': الشهید الثانی (م. 965ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، 1410ق؛
| |
| | |
| * '''رهتوشه حج''': شماری از نویسندگان، تهران، مشعر، 1386ش؛
| |
| | |
| * '''ریاض المسائل''': سید علی الطباطبائی (م. 1231ق.)، قم، مؤسسة آل البیت، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''زاد المسیر''': ابنالجوزی (م. 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق؛
| |
| | |
| * '''زبدة البیان''': المقدس الاردبیلی (م. 993ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
| |
| | |
| * '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''السرائر''': ابنادریس (م. 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق؛
| |
| | |
| * '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر؛
| |
| | |
| * '''سنن النسائی''': النسائی (م. 303ق.)، بیروت، دار الفکر، 1348ق؛
| |
| | |
| * '''الشرح الکبیر''': عبدالرحمن بن قدامه (م. 682ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
| |
| | |
| * '''شرح نهج البلاغه''': ابنابیالحدید (م. 656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق؛
| |
| | |
| * '''شعب الایمان''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش محمد سعید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1410ق؛
| |
| | |
| * '''الصحاح''': الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق؛
| |
| | |
| * '''صحیح البخاری''': البخاری (م. 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق؛
| |
| | |
| * '''صحیح مسلم بشرح النووی''': النووی (م. 676ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق؛
| |
| | |
| * '''صحیح مسلم''': مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر؛
| |
| | |
| * '''الطبقات الکبری''': ابنسعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''العده شرح العمره''': عبدالرحمن المقدسی (م. 624ق.)، به کوشش عویضه، دار الکتب العلمیه، 1426ق؛
| |
| | |
| * '''علل الشرائع''': الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385ق؛
| |
| | |
| * '''عمدة القاری''': العینی (م. 855ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
| |
| | |
| * '''العین''': خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛
| |
| | |
| * '''عیون الاثر''': ابنسید الناس (م. 734ق.)، بیروت، دار القلم، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''غنیة النزوع''': ابنزهرة الحلبی (م. 585ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق7، 1417ق؛
| |
| | |
| * '''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. 623ق.)، دار الفکر؛
| |
| | |
| * '''فرهنگ زیارت''': جواد محدثی، تهران، مشعر، 1386ش؛
| |
| | |
| * '''فقه الرضا7''': الصدوق (م. 329ق.)، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا7، 1406ق؛
| |
| | |
| * '''فلاح السلائل''': ابنطاوس (م. 644ق.) ؛
| |
| | |
| * '''قرب الاسناد''': الحمیری (م. قرن3ق.)، قم، آل البیت، 1413ق؛
| |
| | |
| * '''الکافی فی فقه اهل المدینه''': ابنعبدالبر (م. 462ق.)، محمد مورتیانی، ریاض، مکتبة الریاض، 1400ق؛
| |
| | |
| * '''الکافی فی فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
| |
| | |
| * '''کامل الزیارات''': ابنقولویه القمی (م. 368ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، 1417ق؛
| |
| | |
| * '''الکامل فی التاریخ''': علی ابناثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
| |
| | |
| * '''کتاب مقدس''': ترجمه''': فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، 1380ش؛
| |
| | |
| * '''کشاف القناع''': منصور البهوتی (م. 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''کشف الغطاء''': کاشف الغطاء (م. 1227ق.)، اصفهان، مهدوی؛
| |
| | |
| * '''لسان العرب''': ابنمنظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
| |
| | |
| * '''لوامع صاحبقرانی''': محمد تقی المجلسی (م. 1070ق.)، قم، اسماعیلیان، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''المبدع شرح المقنع''': ابراهیم بن محمد ابنمفلح (م. 844ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
| |
| | |
| * '''المبسوط''': السرخسی (م. 483ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
| |
| | |
| * '''مجمع البیان''': الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
| |
| | |
| * '''مجمع الفائدة و البرهان''': المحقق الاردبیلی (م. 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق؛
| |
| | |
| * '''المجموع شرح المهذب''': النووی (م. 676ق.)، دار الفکر؛
| |
| | |
| * '''المحاسن''': ابنخالد البرقی (م. 274ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1326ش؛
| |
| | |
| * '''المحیط فی اللغه''': صاحب بن عباد (م. 385ق.)، به کوشش آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''مدارک الاحکام''': سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. 1009ق.)، قم، آل البیت، 1410ق؛
| |
| | |
| * '''المدونة الکبری''': مالک بن انس (م. 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛
| |
| | |
| * '''المزار الکبیر''': محمد بن المشهدی (م. 610ق.)، به کوشش القیّومی، قم، النشر الاسلامی، 1419ق؛
| |
| | |
| * '''المزار''': المفید (م. 413ق.)، به کوشش ابطحی، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
| |
| | |
| * '''مسالک الافهام الی آیات الاحکام''': فاضل الجواد الکاظمی (م. 1065ق.)، به کوشش شریفزاده، تهران، مرتضوی، 1365ش؛
| |
| | |
| * '''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام''': الشهید الثانی (م. 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق؛
| |
| | |
| * '''مسائل علی بن جعفر''': علی بن جعفر العریضی (م. قرن2ق.)، قم، آل البیت، 1409ق؛
| |
| | |
| * '''المستدرک علی الصحیحین''': الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
| |
| | |
| * '''مستند الشیعه''': احمد النراقی (م. 1245ق.)، قم، آل البیت، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر؛
| |
| | |
| * '''مصباح المتهجد''': الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، فقه الشیعه، 1411ق؛
| |
| | |
| * '''المصباح''': الکفعمی (م. 905ق.)، بیروت، اعلمی، 1403ق؛
| |
| | |
| * '''المصنّف''': ابنابیشیبه (م. 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، 1409ق؛
| |
| | |
| * '''المصنّف''': عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی؛
| |
| | |
| * '''معانی الاخبار''': الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، 1361ش؛
| |
| | |
| * '''المعجم الکبیر''': الطبرانی (م. 360ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
| |
| | |
| * '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق؛
| |
| | |
| * '''مغنی المحتاج''': محمد الشربینی (م. 977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق؛
| |
| | |
| * '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
| |
| | |
| * '''المقنع''': الصدوق (م. 381ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی7، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''المقنعه''': المفید (م. 413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق؛
| |
| | |
| * '''مکارم الاخلاق''': الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، اعلمی، 1392ق؛
| |
| | |
| * '''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق؛
| |
| | |
| * '''من وحی القرآن''': سید محمد حسین فضل الله، بیروت، دار الملاک، 1419ق؛
| |
| | |
| * '''منار السبیل فی شرح الدلیل''': ابراهیم بن ضویان (م. 1353ق.)، به کوشش الشاویش، المکتب الاسلامی، 1409ق؛
| |
| | |
| * '''مناسک حج و عمره''': بهجت، قم، شفق، 1424ق؛
| |
| | |
| * '''المنتظم''': ابنالجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
| |
| | |
| * '''منتهی المطلب''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1412ق؛
| |
| | |
| * '''المواعظ و الاعتبار''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
| |
| | |
| * '''مواهب الجلیل''': الحطاب الرعینی (م. 954ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق؛
| |
| | |
| * '''مواهب علیّه (تفسیر حسینی) ''': حسینی کاشفی (م. 910ق.)، به کوشش جلالی، تهران، اقبال؛
| |
| | |
| * '''موسوعة مرآة الحرمین الشریفین''': ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق؛
| |
| | |
| * '''الموطا''': مالک بن انس (م. 179ق.)، به کوشش الندوی، دمشق، دار القلم، 1413ق؛
| |
| | |
| * '''مهذب الاحکام''': السید عبدالاعلی السبزواری (م. 1414ق.)، قم، المنار، 1413ق؛
| |
| | |
| * '''المهذب''': القاضی ابنالبراج (م. 481ق.)، قم، نشر اسلامی، 1406ق؛
| |
| | |
| * '''المیزان''': الطباطبائی (م. 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق؛
| |
| | |
| * '''النتف فی الفتاوی''': علی بن الحسین السغدی (م. 461ق.)، صلاح الدین، عمان، دار الفرقان، 1404ق؛
| |
| | |
| * '''النجوم الزاهره''': یوسف بن تغری بردی (م. 874ق.)، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1392ق؛
| |
| | |
| * '''نزهة الناظر''': یحیی بن سعید حلی (م. 689ق.)، به کوشش حسینی و واعظی، النجف، مطبعة الآداب، 1386ق؛
| |
| | |
| * '''نهایة الاحکام''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش رجایی، قم، اسماعیلیان، 1410ق؛
| |
| | |
| * '''النهایه''': الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
| |
| | |
| * '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق؛
| |
| | |
| * '''الوسیلة الی نیل الفضیله''': ابنحمزه (م. 560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، 1408ق؛
| |
| | |
| * '''هدایة الامة الی احکام الائمه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، 1412ق؛
| |
| | |
| * '''الهدایة شرح بدایة المبتدی''': علی بن ابیبکر المرغینانی (م. 593ق.)، به کوشش طلال یوسف، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق؛
| |
| | |
| * '''الهدایه''': الصدوق (م. 381ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی7، 1418ق.
| |
| {{پایان}}
| |
| | |
| {{اعمال حج}}
| |
| | |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
خط ۵۶۰: |
خط ۶۷: |
| |پیش از لینک = کتاب | | |پیش از لینک = کتاب |
|
| |
|
| |منبع = آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان. | | |منبع = آثار اسلامی مکه و مدينه، رسول جعفریان. |
|
| |
|
| |پس از لینک = بخش «مسجد جن»، ج1، ص137-138، | | |پس از لینک = بخش «مسجد جن»، ج1، ص137-138، |
خط ۵۶۶: |
خط ۷۳: |
| | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1077 | | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1077 |
| }} | | }} |
| | | * '''قرآن کریم'''. |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
|
| |
|