عبدالرحیم حائری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
==زیست‌نامه==
==زیست‌نامه==


عبدالرحیم حائری، فرزند عبدالحسین و از نوادگان محمدحسین حائری اصفهانی(م.حدود ۱۲۶۱ق){{یادداشت|معروف به صاحب فصول.}} بوده و به فصولی شهرت داشته است.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج3، ص1104؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52ـ 53؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.</ref>


عبدالرحیم حائری فصولی، فرزند عبدالحسین و از نوادگان محمد حسین صاحب فصول است.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج3، ص1104؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52ـ 53؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.</ref> وی در سال ۱۲۹۴ ق. در کربلا به دنیا آمد. در همان‌جا به تحصیلات دینی پرداخت. ملا اسماعیل بروجردی(-۱۳۱۹ق)، زین العابدین مازندرانی (۱۳۰۶ق) و میرزا محمد هاشم خوانساری (۱۳۱۸ق) از اساتید وی بودند.<ref>موسوعه فقه الاسلامی، ج1، ص70؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52.</ref> وی از کودکی با تخلص حائری، شعر می‌سرود و بیش از ۳۰ اجازه روایت و اجتهاد از علماء شیعه داشت.<ref>کیهان فرهنگی، شماره62، ص52ـ53.</ref> از سال ۱۳۱۰ق. به مدت ده سال در اصفهان و پس از آن ده سال در نجف به تحصیل علم و تهذیب پرداخت.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص27 ـ 37؛ «مقدمه».</ref> با آشفته شدن اوضاع عراق در جنگ جهانی اول در سال ۱۳۳۰ ق. به تهران مهاجرت کرد. از سال ۱۳۴۹ق. به مدت سه سال در قم و یک سال بعد نیز در اراک اقامت کرد. پس از آن تا پایان عمر در تهران به فعالیت دینی پرداخت. وی در کنار امور مذهبی از جمله برپایی نماز جمعه، با هدف ایجاد وحدت اسلامی و جلوگیری از تفرقه مسلمانان که از نظر وی مشکل اصلی مسلمانان بود، جامعه اخوان اسلامی را بنیان گذاشت. حائری در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ ش) در تهران از دنیا رفت و درآنجا بخاک سپرده شد.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص50.</ref> آثاری در عرفان، تفسیر قرآن و علم درایه از وی باقی مانده است.<ref>الذریعه، ج20، ص17؛ ج21، ص47؛ ج22، ص213؛ ج23 ص107؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.</ref>
وی در سال ۱۲۹۴ ق. در [[کربلا]] به دنیا آمد و در همان‌جا به تحصیلات دینی پرداخت. برخی از استادان او ملا اسماعیل بروجردی (م.۱۳۱۹ق)، زین‌العابدین مازندرانی (م.۱۳۰۶ق) و میرزا محمدهاشم خوانساری (م.۱۳۱۸ق) بودند.<ref>موسوعه فقه الاسلامی، ج1، ص70؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52.</ref> از سال ۱۳۱۰ق. به مدت ده سال در [[اصفهان]] و پس از آن ده سال در [[نجف]] به آموختن دانش‌های دینی پرداخت.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص27 ـ 37؛ «مقدمه».</ref> وی از کودکی با تخلص حائری، شعر می‌سرود.<ref name=":0">کیهان فرهنگی، شماره62، ص52ـ53.</ref> او بیش از ۳۰ اجازه روایت و اجتهاد از عالمان شیعه داشت<ref name=":0" /> و آثاری در عرفان، تفسیر قرآن و درایه نگاشت.<ref>الذریعه، ج20، ص17؛ ج21، ص47؛ ج22، ص213؛ ج23 ص107؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.</ref>
 
با آشفته شدن اوضاع [[عراق]] در جنگ جهانی اول در سال ۱۳۳۰ق. به [[تهران]] مهاجرت کرد. از سال ۱۳۴۹ق. به مدت سه سال در [[قم]] و یک سال بعد نیز در اراک ساکن شد. پس از آن تا پایان عمر در تهران به فعالیت دینی پرداخت. وی در کنار امور مذهبی از جمله برپایی نماز جمعه، با هدف ایجاد وحدت اسلامی و جلوگیری از تفرقه مسلمانان که از نظر وی مشکل اصلی مسلمانان بود، جامعه اخوان اسلامی را بنیان گذاشت.<ref name=":1" />
 
حائری در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) در تهران درگذشت و در آنجا دفن شد.<ref name=":1">دعوت بشر به یگانگی، ص50.</ref>  


==فعالیت‌ها==
==فعالیت‌ها==
پس از تسلط آل سعود* بر حرمین شریفین و در پی [[تخریب قبور|تخریب]] [[بارگاه‌های بقیع]] توسط آنها در سال ۱۳۴۴ق. بسیاری از مسلمانان از بیم تکفیر از سوی وهابیت و اقدامات افراطی آنها به حج نرفتند.<ref>عجائب الآثار، ج4، ص141 ـ روابط ایران و عربستان، ص52ـ 57. مرآة الحرمین، ج1، ص454.</ref> در سال ۱۳۴۵ ق. (۱۳۰۶ش) گروهی از ایرانیان برای حج، به عتبات رفتند؛ ولی به علت ممانعت دولت عراق از سفر به حجاز، نگران فوت زمان انجام مناسک حج بودند. عبدالرحیم حائری نیز که برای سفر حج از تهران به کربلا رفته بود، مردم را دعوت به ارسال تلگراف به حجاز و درخواست تضمین سفر حج کرد. پس از رسیدن جواب تک تک تلگراف‌های ارسالی مردم و دعوت ایشان به حج و تضمین سفر حج، دولت عراق اجازه خروج حجاج را صادر کرد.<ref>حکایات قبرستان بقیع، ص20 ـ26.</ref>


حائری در ادامه سفر خود برای زیارت مرقد حضرت زینب (س) به سوریه رفت و در دمشق با سفیر سعودی ملاقات کرد. وی که از نقش و تأثیر حائری در اعزام حجاج مطلع بود و نزد ملک عبدالعزیز سعودی نفوذ داشت، گزارش اقدامات حائری را به عبدالعزیز داد و با توجه به عدم استقبال مسلمانان از حج در آن سال، ضمن تشویق حائری به حج، برای امنیت سفر وی و ایرانیان از ملک تضمین گرفت.<ref>حکایات قبرستان بقیع، ص27 ـ نامه‌های حائری، ص37ـ38.</ref> همچنین با توجه به امکان اختلاف رویت هلال ذی حجه در بین شیعه و اهل سنت، که در روز وقوف در عرفات و سایر مناسک حج تأثیرگذار است، وی موافقت پادشاه سعودی برای وقوف انفرادی حاجیان شیعی در عرفات را دریافت کرد.
=== جلوگیری از تعطیلی حج ایرانیان ===
پس از تسلط [[آل سعود]] بر [[حرمین]] و در پی [[تخریب قبور|تخریب]] [[بارگاه‌های بقیع]] توسط آنها در سال ۱۳۴۴ق. بسیاری از مسلمانان از بیم تکفیر از سوی [[وهابیت]] و اقدامات افراطی آنها به حج نرفتند.<ref>عجائب الآثار، ج4، ص141 ـ روابط ایران و عربستان، ص52ـ 57. مرآة الحرمین، ج1، ص454.</ref>{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[تعطیل حج]] تلیک کنید!}} در سال ۱۳۴۵ ق. (۱۳۰۶ش) گروهی از [[ایران|ایرانیان]] برای حج، به [[عتبات]] رفتند؛ ولی به سبب ممانعت دولت [[عراق]] از سفر به [[حجاز]]، نگران از دست رفتن زمان انجام [[مناسک حج]] بودند. عبدالرحیم حائری که برای سفر حج از تهران به کربلا رفته بود، مردم را دعوت به ارسال تلگراف به حجاز و درخواست تضمین سفر حج کرد. پس از رسیدن جواب تک تک تلگراف‌های ارسالی مردم و دعوت آنها به حج و تضمین سفر حج، دولت عراق اجازه خروج حاجیان را صادر کرد.<ref>حکایات قبرستان بقیع، ص20 ـ26.</ref>
 
حائری در ادامه سفر خود برای زیارت [[حرم حضرت زینب(س)]] به [[سوریه]] رفت و در دمشق با سفیر سعودی ملاقات کرد. وی که از نقش و تأثیر حائری در اعزام حجاج مطلع بود و نزد ملک عبدالعزیز [[آل سعود|سعودی]] نفوذ داشت، گزارش اقدامات حائری را به عبدالعزیز داد و با توجه به عدم استقبال مسلمانان از حج در آن سال، ضمن تشویق حائری به حج، برای امنیت سفر وی و ایرانیان از ملک تضمین گرفت.<ref>حکایات قبرستان بقیع، ص27 ـ نامه‌های حائری، ص37ـ38.</ref> همچنین با توجه به امکان اختلاف رؤیت هلال [[ذی حجه]] در بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، که در روز [[وقوف در عرفات]] و سایر مناسک حج تأثیرگذار است، وی موافقت پادشاه سعودی برای وقوف انفرادی حاجیان شیعی در [[عرفات]] را دریافت کرد.


حائری در ورود به مکه، از سوی مسئولین شهر استقبال شد. در خلال مناسک حج نیز با ثبوت رویت هلال نزد حائری، حجاج ایرانی به همراه حجاج سایر کشورها وقوف و سایر اعمال حج را بجا آوردند و به این جهت ملک عبدالعزیز با اعزام نماینده‌ای از حائری تقدیر کرد.
حائری در ورود به مکه، از سوی مسئولین شهر استقبال شد. در میان مناسک حج نیز با ثبوت رؤیت هلال نزد حائری، حاجیان ایرانی به همراه حاجیان دیگر کشورها وقوف و سایر اعمال حج را بجا آوردند و به این جهت ملک عبدالعزیز با اعزام نماینده‌ای از حائری تقدیر کرد.<ref name=":2" />


حائری پس از مناسک حج، به دعوت ملک عبدالعزیز در مراسمی در قصر ملک شرکت کرد و طی دو جلسه مذاکره، ضمن اعتراض به تخریب قبور امامان بقیع، خواستار ترمیم قبور شد. با توجه به سابقه تخریب قبور بزرگان اسلام از سوی وهابیت و شایع شدن تلاش آنها برای تخریب مرقد نبوی، عبدالعزیز در این مذاکرات که به صورت نامه‌ای رسمی نیز به حائری ابلاغ گردید، ضمن تأکید بر حرمت پیامبر اکرم(ص) تصریح کرد که هرگز قصد تخریب حرم نبوی را ندارد و تخریب قبور بقیع را نیز به دیگران نسبت داد.<ref>حکایات قبرستان بقیع، ص39؛ دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه»</ref> همچنین آمادگی خود را برای پیروی از نظر علماء مذاهب اسلامی در مسئله قبور، اعلام کرد. وی خود را متعهد به پاکسازی و ایجاد دیواری برای حفاظت از قبور بقیع دانست و تأکید کرد از زیارت مشروع از بقیع ممانعت نکند.<ref>دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه».</ref>
=== ترمیم قبور امامان بقیع ===
[[پرونده:متن توافق ملک عبدالعزیز و عبدالرحیم حائری.jpg|بندانگشتی|متن توافق ملک عبدالعزیز و عبدالرحیم حائری.]]
حائری پس از مناسک حج، به دعوت ملک عبدالعزیز در مراسمی در قصر ملک شرکت کرد و طی دو جلسه مذاکره، ضمن اعتراض به تخریب قبور امامان بقیع، خواستار ترمیم قبور شد. با توجه به سابقه تخریب قبور بزرگان اسلام از سوی وهابیت و شایع شدن تلاش آنها برای تخریب مرقد نبوی، عبدالعزیز در این مذاکرات که به صورت نامه‌ای رسمی نیز به حائری ابلاغ گردید، ضمن تأکید بر حرمت پیامبر اکرم(ص) تصریح کرد که هرگز قصد تخریب حرم نبوی را ندارد و تخریب قبور بقیع را نیز به دیگران نسبت داد.<ref name=":2">حکایات قبرستان بقیع، ص39؛ دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه»</ref> همچنین آمادگی خود را برای پیروی از نظر علماء مذاهب اسلامی در مسئله قبور، اعلام کرد. وی خود را متعهد به پاکسازی و ایجاد دیواری برای حفاظت از قبور بقیع دانست و تأکید کرد از زیارت مشروع از بقیع ممانعت نکند.<ref>دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه».</ref>


با صدور نامه پادشاه سعودی، در همان سال حائری صورت قبور ائمه بقیع را از سطح زمین بالاتر آورد و دیواری دور قبور ساخت.<ref>دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».</ref> این اقدام، از آن جهت که در اولین سال پس از تخریب قبور بقیع و وجود نشانه‌های از قبور انجام گرفته، مهم دانسته شده است.<ref>شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز ـ http://www.ical.ir.index.php?option=com_k2&view=item&id=1738</ref>
با صدور نامه پادشاه سعودی، در همان سال حائری صورت قبور ائمه بقیع را از سطح زمین بالاتر آورد و دیواری دور قبور ساخت.<ref>دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».</ref> این اقدام، از آن جهت که در اولین سال پس از تخریب قبور بقیع و وجود نشانه‌های از قبور انجام گرفته، مهم دانسته شده است.<ref>شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز ـ http://www.ical.ir.index.php?option=com_k2&view=item&id=1738</ref>
خط ۲۰: خط ۲۹:


حائری برای تحقق مفاد نامه پیگیری‌های متعددی انجام داد. انتشار نسخه ای از آن در روزنامه اطلاعات، همچنین ارائه آن به سفیر ایران در لندن برای پیگیری بیشتر و ارسال رونوشتی برای جامعه الازهر مصر در این زمینه گزارش شده است. مکاتباتی نیز با سفیر سعودی در سوریه انجام گرفت. گفته شده در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) صدرالاشراف* امیر الحاج ایران، تصویر نامه ملک عبدالعزیز را تکثیر و در اختیار شماری از حجاج قرار داد تا در صورت ممانعت از زیارت بقیع به آن استناد کنند.<ref>دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».</ref>
حائری برای تحقق مفاد نامه پیگیری‌های متعددی انجام داد. انتشار نسخه ای از آن در روزنامه اطلاعات، همچنین ارائه آن به سفیر ایران در لندن برای پیگیری بیشتر و ارسال رونوشتی برای جامعه الازهر مصر در این زمینه گزارش شده است. مکاتباتی نیز با سفیر سعودی در سوریه انجام گرفت. گفته شده در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) صدرالاشراف* امیر الحاج ایران، تصویر نامه ملک عبدالعزیز را تکثیر و در اختیار شماری از حجاج قرار داد تا در صورت ممانعت از زیارت بقیع به آن استناد کنند.<ref>دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».</ref>


در سال ۱۳۴۷ق. حائری برای پیگیری اقدامات خود و تسهیل زیارت بقیع به حج رفت. در این سفر، مسیر خود را از راه جبل که مشکلات و مصائب متعددی برای ایرانیان و شیعیان داشت، انتخاب کرد و در مسیر ضمن گفت‌وگو با سران طوائف و قبائل، زمینه آشتی با آنها را مهیا ساخت. پس از اعمال حج و در مکه نیز مصرانه خواستار اجراء مفاد نامه قبل شده و قولهای مساعدی نیز دریافت کرد. سال بعد (۱۳۴۸ق) نیز به قصد حج تا مدینه رفت؛ ولی به دلائلی نامعلوم از انجام حج منصرف شد و به نجف بازگشت.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص35، «مقدمه».</ref>
در سال ۱۳۴۷ق. حائری برای پیگیری اقدامات خود و تسهیل زیارت بقیع به حج رفت. در این سفر، مسیر خود را از راه جبل که مشکلات و مصائب متعددی برای ایرانیان و شیعیان داشت، انتخاب کرد و در مسیر ضمن گفت‌وگو با سران طوائف و قبائل، زمینه آشتی با آنها را مهیا ساخت. پس از اعمال حج و در مکه نیز مصرانه خواستار اجراء مفاد نامه قبل شده و قولهای مساعدی نیز دریافت کرد. سال بعد (۱۳۴۸ق) نیز به قصد حج تا مدینه رفت؛ ولی به دلائلی نامعلوم از انجام حج منصرف شد و به نجف بازگشت.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص35، «مقدمه».</ref>


سید حسین بروجردی از مراجع شیعه که در سال ۱۳۴۵ ق. به حج رفت،<ref>نک: پیام حوزه، ش43ـ44، «زندگی‌نامه آیت الله بروجردی» (ویژه‌نامه)؛ پیام حوزه، ش31، «نگاهی گذرا به زندگانی حضرت آیة العظمی بروجردی».</ref> در شمار همراهان حائری در ملاقات وی با ملک عبدالعزیز یاد شده است.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص34.</ref> که البته در منابع زندگینامه ایشان علی‌رغم ذکرسفرحج در آن سال، اشاره‌ای به همراهی با حائری نشده است. برخی این شخص را نماینده یا کارمند مجلس شورای ملی معرفی کرده‌اند.<ref>شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=1738</ref>
سید حسین بروجردی از مراجع شیعه که در سال ۱۳۴۵ق. به حج رفت،<ref>نک: پیام حوزه، ش43ـ44، «زندگی‌نامه آیت الله بروجردی» (ویژه‌نامه)؛ پیام حوزه، ش31، «نگاهی گذرا به زندگانی حضرت آیة العظمی بروجردی».</ref> در شمار همراهان حائری در ملاقات وی با ملک عبدالعزیز یاد شده است.<ref>دعوت بشر به یگانگی، ص34.</ref> که البته در منابع زندگینامه ایشان علی‌رغم ذکر سفر حج در آن سال، اشاره‌ای به همراهی با حائری نشده است. برخی این شخص را نماینده یا کارمند مجلس شورای ملی معرفی کرده‌اند.<ref>شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=1738</ref>
 
=== در دیگر آثار ===
علی‌رغم اهمیت اقدامات حائری، بازتاب آن در منابع و گزارشات نشریات، اندک بوده و تنها مقدمه برخی آثار وی و کتاب «حکایات قبرستان بقیع» به گزارش آن پرداخته است.<ref>نک: حکایات قبرستان بقیع.</ref>
 
== پیوند به بیرون ==


علی‌رغم اهمیت اقدامات و سفر حائری، بازتاب در منابع و گزارشات نشریات، بسیار محدود بوده و به جز مقدمه برخی آثار ایشان، تنها یک کتاب با عنوان «حکایات قبرستان بقیع» به گزارش آن پرداخته است.<ref>نک: حکایات قبرستان بقیع.</ref>
* مصاحبه با محمدمهدی حائری، فرزند عبدالرحیم حائری؛ [https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/08/26/1575988 نسخه اصلی]، [https://web.archive.org/web/20200311154426/https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/08/26/1575988/%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DA%A9%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9-%D8%B9 نسخه آرشیو].


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۳۲

عبدالرحیم حائری (۱۲۹۴–۱۳۶۷ق)، فرزند عبدالحسین و مشهور به فصولی، روحانی شیعی معاصر بوده که برای نخستین بار پس از تخریب مقبره بقیع، مرقد امامان بقیع را مشخص کرده و دور آن دیواری بنا کرد.

زیست‌نامه

عبدالرحیم حائری، فرزند عبدالحسین و از نوادگان محمدحسین حائری اصفهانی(م.حدود ۱۲۶۱ق)[یادداشت ۱] بوده و به فصولی شهرت داشته است.[۱]

وی در سال ۱۲۹۴ ق. در کربلا به دنیا آمد و در همان‌جا به تحصیلات دینی پرداخت. برخی از استادان او ملا اسماعیل بروجردی (م.۱۳۱۹ق)، زین‌العابدین مازندرانی (م.۱۳۰۶ق) و میرزا محمدهاشم خوانساری (م.۱۳۱۸ق) بودند.[۲] از سال ۱۳۱۰ق. به مدت ده سال در اصفهان و پس از آن ده سال در نجف به آموختن دانش‌های دینی پرداخت.[۳] وی از کودکی با تخلص حائری، شعر می‌سرود.[۴] او بیش از ۳۰ اجازه روایت و اجتهاد از عالمان شیعه داشت[۴] و آثاری در عرفان، تفسیر قرآن و درایه نگاشت.[۵]

با آشفته شدن اوضاع عراق در جنگ جهانی اول در سال ۱۳۳۰ق. به تهران مهاجرت کرد. از سال ۱۳۴۹ق. به مدت سه سال در قم و یک سال بعد نیز در اراک ساکن شد. پس از آن تا پایان عمر در تهران به فعالیت دینی پرداخت. وی در کنار امور مذهبی از جمله برپایی نماز جمعه، با هدف ایجاد وحدت اسلامی و جلوگیری از تفرقه مسلمانان که از نظر وی مشکل اصلی مسلمانان بود، جامعه اخوان اسلامی را بنیان گذاشت.[۶]

حائری در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) در تهران درگذشت و در آنجا دفن شد.[۶]

فعالیت‌ها

جلوگیری از تعطیلی حج ایرانیان

پس از تسلط آل سعود بر حرمین و در پی تخریب بارگاه‌های بقیع توسط آنها در سال ۱۳۴۴ق. بسیاری از مسلمانان از بیم تکفیر از سوی وهابیت و اقدامات افراطی آنها به حج نرفتند.[۷][یادداشت ۲] در سال ۱۳۴۵ ق. (۱۳۰۶ش) گروهی از ایرانیان برای حج، به عتبات رفتند؛ ولی به سبب ممانعت دولت عراق از سفر به حجاز، نگران از دست رفتن زمان انجام مناسک حج بودند. عبدالرحیم حائری که برای سفر حج از تهران به کربلا رفته بود، مردم را دعوت به ارسال تلگراف به حجاز و درخواست تضمین سفر حج کرد. پس از رسیدن جواب تک تک تلگراف‌های ارسالی مردم و دعوت آنها به حج و تضمین سفر حج، دولت عراق اجازه خروج حاجیان را صادر کرد.[۸]

حائری در ادامه سفر خود برای زیارت حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفت و در دمشق با سفیر سعودی ملاقات کرد. وی که از نقش و تأثیر حائری در اعزام حجاج مطلع بود و نزد ملک عبدالعزیز سعودی نفوذ داشت، گزارش اقدامات حائری را به عبدالعزیز داد و با توجه به عدم استقبال مسلمانان از حج در آن سال، ضمن تشویق حائری به حج، برای امنیت سفر وی و ایرانیان از ملک تضمین گرفت.[۹] همچنین با توجه به امکان اختلاف رؤیت هلال ذی حجه در بین شیعه و اهل سنت، که در روز وقوف در عرفات و سایر مناسک حج تأثیرگذار است، وی موافقت پادشاه سعودی برای وقوف انفرادی حاجیان شیعی در عرفات را دریافت کرد.

حائری در ورود به مکه، از سوی مسئولین شهر استقبال شد. در میان مناسک حج نیز با ثبوت رؤیت هلال نزد حائری، حاجیان ایرانی به همراه حاجیان دیگر کشورها وقوف و سایر اعمال حج را بجا آوردند و به این جهت ملک عبدالعزیز با اعزام نماینده‌ای از حائری تقدیر کرد.[۱۰]

ترمیم قبور امامان بقیع

متن توافق ملک عبدالعزیز و عبدالرحیم حائری.

حائری پس از مناسک حج، به دعوت ملک عبدالعزیز در مراسمی در قصر ملک شرکت کرد و طی دو جلسه مذاکره، ضمن اعتراض به تخریب قبور امامان بقیع، خواستار ترمیم قبور شد. با توجه به سابقه تخریب قبور بزرگان اسلام از سوی وهابیت و شایع شدن تلاش آنها برای تخریب مرقد نبوی، عبدالعزیز در این مذاکرات که به صورت نامه‌ای رسمی نیز به حائری ابلاغ گردید، ضمن تأکید بر حرمت پیامبر اکرم(ص) تصریح کرد که هرگز قصد تخریب حرم نبوی را ندارد و تخریب قبور بقیع را نیز به دیگران نسبت داد.[۱۰] همچنین آمادگی خود را برای پیروی از نظر علماء مذاهب اسلامی در مسئله قبور، اعلام کرد. وی خود را متعهد به پاکسازی و ایجاد دیواری برای حفاظت از قبور بقیع دانست و تأکید کرد از زیارت مشروع از بقیع ممانعت نکند.[۱۱]

با صدور نامه پادشاه سعودی، در همان سال حائری صورت قبور ائمه بقیع را از سطح زمین بالاتر آورد و دیواری دور قبور ساخت.[۱۲] این اقدام، از آن جهت که در اولین سال پس از تخریب قبور بقیع و وجود نشانه‌های از قبور انجام گرفته، مهم دانسته شده است.[۱۳]

بر اساس گزارش حائری، وی همچنین پیشنهاد کرد که سایبان و سکوهای مناسبی بدون تزیئنات و طلاکاری، جهت زائران در بقیع احداث گردد که علی‌رغم موافقت عبدالعزیز، هرگز عملی نگردید. نامه ملک عبدالعزیز به عنوان سندی برای ترمیم قبور در اختیار علماء قرار گرفت و تلاشهایی نیز برای تأمین بودجه تعمیرات بقیع صورت گرفت؛ ولی به دلائلی نامعلوم این امر محقق نگردید.[۱۴]

حائری برای تحقق مفاد نامه پیگیری‌های متعددی انجام داد. انتشار نسخه ای از آن در روزنامه اطلاعات، همچنین ارائه آن به سفیر ایران در لندن برای پیگیری بیشتر و ارسال رونوشتی برای جامعه الازهر مصر در این زمینه گزارش شده است. مکاتباتی نیز با سفیر سعودی در سوریه انجام گرفت. گفته شده در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) صدرالاشراف* امیر الحاج ایران، تصویر نامه ملک عبدالعزیز را تکثیر و در اختیار شماری از حجاج قرار داد تا در صورت ممانعت از زیارت بقیع به آن استناد کنند.[۱۵]


در سال ۱۳۴۷ق. حائری برای پیگیری اقدامات خود و تسهیل زیارت بقیع به حج رفت. در این سفر، مسیر خود را از راه جبل که مشکلات و مصائب متعددی برای ایرانیان و شیعیان داشت، انتخاب کرد و در مسیر ضمن گفت‌وگو با سران طوائف و قبائل، زمینه آشتی با آنها را مهیا ساخت. پس از اعمال حج و در مکه نیز مصرانه خواستار اجراء مفاد نامه قبل شده و قولهای مساعدی نیز دریافت کرد. سال بعد (۱۳۴۸ق) نیز به قصد حج تا مدینه رفت؛ ولی به دلائلی نامعلوم از انجام حج منصرف شد و به نجف بازگشت.[۱۶]

سید حسین بروجردی از مراجع شیعه که در سال ۱۳۴۵ق. به حج رفت،[۱۷] در شمار همراهان حائری در ملاقات وی با ملک عبدالعزیز یاد شده است.[۱۸] که البته در منابع زندگینامه ایشان علی‌رغم ذکر سفر حج در آن سال، اشاره‌ای به همراهی با حائری نشده است. برخی این شخص را نماینده یا کارمند مجلس شورای ملی معرفی کرده‌اند.[۱۹]

در دیگر آثار

علی‌رغم اهمیت اقدامات حائری، بازتاب آن در منابع و گزارشات نشریات، اندک بوده و تنها مقدمه برخی آثار وی و کتاب «حکایات قبرستان بقیع» به گزارش آن پرداخته است.[۲۰]

پیوند به بیرون

پانویس

  1. طبقات اعلام الشیعه، ج3، ص1104؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52ـ 53؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.
  2. موسوعه فقه الاسلامی، ج1، ص70؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52.
  3. دعوت بشر به یگانگی، ص27 ـ 37؛ «مقدمه».
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ کیهان فرهنگی، شماره62، ص52ـ53.
  5. الذریعه، ج20، ص17؛ ج21، ص47؛ ج22، ص213؛ ج23 ص107؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ دعوت بشر به یگانگی، ص50.
  7. عجائب الآثار، ج4، ص141 ـ روابط ایران و عربستان، ص52ـ 57. مرآة الحرمین، ج1، ص454.
  8. حکایات قبرستان بقیع، ص20 ـ26.
  9. حکایات قبرستان بقیع، ص27 ـ نامه‌های حائری، ص37ـ38.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ حکایات قبرستان بقیع، ص39؛ دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه»
  11. دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه».
  12. دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».
  13. شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز ـ http://www.ical.ir.index.php?option=com_k2&view=item&id=1738
  14. شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز؛ http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=1738
  15. دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».
  16. دعوت بشر به یگانگی، ص35، «مقدمه».
  17. نک: پیام حوزه، ش43ـ44، «زندگی‌نامه آیت الله بروجردی» (ویژه‌نامه)؛ پیام حوزه، ش31، «نگاهی گذرا به زندگانی حضرت آیة العظمی بروجردی».
  18. دعوت بشر به یگانگی، ص34.
  19. شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=1738
  20. نک: حکایات قبرستان بقیع.
  1. معروف به صاحب فصول.
  2. برای آگاهی بیشتر روی تعطیل حج تلیک کنید!

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل عبدالرحیم حائری.
  • اثرآفرينان زندگينامه نام آوران فرهنگي ايران از آغاز تا سال 1300 هجري شمسي، زير نظر محمد رضا نصيري، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ايران، 1377ش.
  • پيام حوزه (فصلنامه)، حوزه علميه قم.
  • حکايات قبرستان بقيع، خاطراتي از عبدالرحيم صاحب الفصول حائري، به کوشش شهرام قراگوزلو، تهران، رسپِنا، 1388 ش.
  • دعوت بشر به يگانگي، عبدالرحيم حائري، شرح سعيد غفارزاده، تهران، غفارزاده، 1374ش.
  • الذريعه الي تصانيف الشيعه، آقا بزرگ تهراني ( -1389ق.)، بيروت، دارالاضواء، 1403ق.
  • روابط ايران و عربستان در سده بيستم (دوره پهلوي)، حميد احمدي، تهران، وزارت امور خارجه، 1386ش.
  • طبقات اعلام الشيعه، آقا بزرگ تهراني، به کوشش عبدالعزيز طباطبايي و محمد طباطبايي، مشهد، دارالمرتضي، بي تا.
  • تاريخ عجائب الاثار في التراجم و الاخبار، عبدالرحمن الجبرتي، بيروت، دارالجيل، بي تا.
  • الفقه الاسلامي، مؤسسة دائرة معارف الفقه الاسلامي، قم، 1431ق.
  • کيهان فرهنگي (ماهنامه)، تهران، موسسه کيهان.
  • مرآة الحرمين، ابراهيم رفعت باشا ( -1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق.
  • نامه‌ها حائري (نهج البصيره)، عبدالرحيم صاحب الفصول، شرح سعيد غفارزاده، تهران، قلم، 1376ش.