محرمات احرام: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
یا خودارضایی از محرمات احرام است.<ref>الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷.</ref> | یا خودارضایی از محرمات احرام است.<ref>الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷.</ref> | ||
==== عقد ازدواج ==== | ====عقد ازدواج==== | ||
به نظر فقیهان امامی و برخی فقیهان اهل سنت، عقد ازدواج بر مُحرِم [[حرام]] است؛ خواه ولی باشد و خواه وکیل<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۲-۳۸۳؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹.</ref> و برای خودش باشد یا دیگری.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۳؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۶۱.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت آن را جایز شمردهاند.<ref>بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۷؛ الجوهر النقی، ج۷، ص۲۱۰.</ref> | به نظر فقیهان امامی و برخی فقیهان اهل سنت، عقد ازدواج بر مُحرِم [[حرام]] است؛ خواه ولی باشد و خواه وکیل<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۲-۳۸۳؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹.</ref> و برای خودش باشد یا دیگری.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۳؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۶۱.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت آن را جایز شمردهاند.<ref>بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۷؛ الجوهر النقی، ج۷، ص۲۱۰.</ref> | ||
==== ازاله مو ==== | ====ازاله مو==== | ||
{{اصلی|ازاله مو}} | {{اصلی|ازاله مو}} | ||
زدودن یا قطعکردن مو از سر یا بدن خود یا دیگری.<ref>المجموع، ج۷، ص۲۴۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.</ref> | زدودن یا قطعکردن مو از سر یا بدن خود یا دیگری.<ref>المجموع، ج۷، ص۲۴۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.</ref> | ||
==== | ====کندن یا کوتاهکردن ناخن==== | ||
<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۴-۳۵۵؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۰.</ref> | |||
====استعمال بوی خوش==== | ====استعمال بوی خوش==== | ||
بهره بردن از بوی خوش، خواه با بوییدن و خواه مالیدن آن به بدن، برای محرم حرام است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۳؛ المجموع، ج۷، ص۲۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.</ref> | بهره بردن از بوی خوش، خواه با بوییدن و خواه مالیدن آن به بدن، برای محرم حرام است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۳؛ المجموع، ج۷، ص۲۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
====سرمه کشیدن==== | ====سرمه کشیدن==== | ||
به نظر برخی از فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶.</ref> و اهل سنت<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مغنی المحتاج، ج۳، ص۴۰۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۹.</ref> استفاده از سرمه معطر و غیر معطر بر محرم حرام است؛ هرچند بعضی آن را [[حلال|مباح]] دانستهاند.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> | به نظر برخی از فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶.</ref> و اهل سنت<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مغنی المحتاج، ج۳، ص۴۰۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۹.</ref> استفاده از سرمه معطر و غیر معطر بر محرم حرام است؛ هرچند بعضی آن را [[حلال|مباح]] دانستهاند.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> | ||
====حمل سلاح=== | ====حمل سلاح==== | ||
به نظر مشهور فقیهان شیعه، جز در موارد ضروری، حمل سلاح بر محرم حرام است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳؛ المعتمد، ج۴، ص۲۶۱، «کتاب الحج».</ref> شماری از فقیهان این کار را مکروه شمردهاند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.</ref> | به نظر مشهور فقیهان شیعه، جز در موارد ضروری، حمل سلاح بر محرم حرام است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳؛ المعتمد، ج۴، ص۲۶۱، «کتاب الحج».</ref> شماری از فقیهان این کار را مکروه شمردهاند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.</ref> | ||
====نگاهکردن در آینه==== | ====نگاهکردن در آینه==== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
====بیرونآوردن خون==== | ====بیرونآوردن خون==== | ||
به نظر بسیاری از فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، بیرون آوردن اختیاری خون بر محرم حرام است؛<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۷.</ref> هرچند با خاراندن بدن یا مسواک زدن باشد.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۹.</ref> برخی از فقیهان این کار را [[مکروه]] یا مباح شمردهاند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۷-۳۵۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۲۴.</ref> | به نظر بسیاری از فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، بیرون آوردن اختیاری خون بر محرم حرام است؛<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۷.</ref> هرچند با خاراندن بدن یا مسواک زدن باشد.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۹.</ref> برخی از فقیهان این کار را [[مکروه]] یا مباح شمردهاند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۷-۳۵۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۲۴.</ref> | ||
==== | ====محرمات مورد اختلاف==== | ||
برخی دیگر از محرمات احرام به فتوای برخی فقیهان عبارتاند از: [[زینت کردن]]،<ref>تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۲۷؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۳۲۵.</ref> فروبردن سر در آب،<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۹؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۲.</ref> [[غسل|غسلکردن]] به قصد خنک شدن<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۳؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۲۰.</ref> و غسل دادن شخص محرم با [[کافور]] پس از مرگ.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۱؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۲، ص۲۹۴.</ref> | برخی دیگر از محرمات احرام به فتوای برخی فقیهان عبارتاند از: [[زینت کردن]]،<ref>تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۲۷؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۳۲۵.</ref> فروبردن سر در آب،<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۹؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۲.</ref> [[غسل|غسلکردن]] به قصد خنک شدن<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۳؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۲۰.</ref> و غسل دادن شخص محرم با [[کافور]] پس از مرگ.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۱؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۲، ص۲۹۴.</ref> | ||
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۳
محرمات احرام، کارهایی است که انجام آنها پس از مُحرم شدن، تا زمان بیرون آمدن از احرام بر انسان حرام است. این محرمات ۲۴ مورد است که برخی میان زن و مرد مشترک، برخی ویژه مردان و برخی ویژه زنان است.
احرام
نخستین عمل از اعمال عمره و حج، احرام است. انسان باید در یکی از میقاتها، مانند مسجد شجره و جحفه لباس احرام پوشیده، نیت کرده و لبیک بگوید. او با این اعمال، مُحرم میشود.
هنگام احرام، برخی کارها بر مُحرِم حرام میشود که از آنها به «تُروک احرام» [۱] یا «مَحظورات احرام»[۲] تعبیر شده است. برخی از این مُحَرَّمات ویژه مردان، شماری مختص زنان و بسیاری ازآنها مشترک میان مردان و زنان است.[۳]
تعداد محرمات
در شمارش این محرمات در منابع فقهی اختلافاتی به چشم میخورد. در دیدگاه مشهور فقیهان امامی[۴] و برخی از فقیهان اهل سنت[۵] از محرمات بیستگانه سخن رفته است.
آراء دیگری نیز در میان فقیهان شیعه و اهل سنت یافت میشود؛ از جمله: ۷،[۶] ،۹[۷] ،۱۰[۸]، ۱۴، ۱۸، ۲۳، [۹] ۲۴، [۱۰] ۲۵، [۱۱] ۲۶[۱۲] و ۳۰.[۱۳]
مهمترین سبب اختلاف نظر در شمار محرمات، به ویژه میان فقیهان شیعه و اهل سنت، اختلاف در اصل حلالبودن یا حُرمت برخی از اعمال است. اهل سنت برخی از کارهایی را که فقیهان شیعه حرام دانستهاند، حلال میشمارند و به عکس. نیز برخی از فقیهان شماری از این محرمات را با عناوین کلی یاد کردهاند و برخی دیگر آنها را بهگونه تفصیلی برشمردهاند. این محرمات به اختصار عبارتند از:
مُحَرَّمات مشترک میان مردان و زنان
شکار (صید) حیوانات خشکی.
به اتفاق شیعه[۱۴] و اهل سنت[۱۵] شکار حیوانات خشکی بر محرم حرام است.
آمیزش
هرگونه مباشرت جنسی، خواه با همسر باشد یا دیگری، با انسان باشد یا حیوان، برای محرم حرام است.[۱۶]
فُسوق(دشنامگویی)
در برخی حدیثهای امامان شیعه(ع) فسوق به دروغ و دشنام معنا شده است؛[۱۷] هرچند برخی مقصود از آن را مطلق گناه شمردهاند.[۱۸]
جدال
از محرمات احرام جدال است.[۱۹] مقصود از جدال، در باور فقیهان امامی، سوگند خوردن به خدا برای پیروزی بر طرف مقابل است، با گفتن جملاتی مخصوص.[۲۰] فقیهان اهل سنت مقصود از آن را تخاصم، مجادله و تفاخر دانستهاند.[۲۱]
التذاذ جنسی
به نظر فقیهان امامی و اهل سنت، هرگونه لذتجویی جنسی بر محرم حرام است.[۲۲]
استمناء
یا خودارضایی از محرمات احرام است.[۲۳]
عقد ازدواج
به نظر فقیهان امامی و برخی فقیهان اهل سنت، عقد ازدواج بر مُحرِم حرام است؛ خواه ولی باشد و خواه وکیل[۲۴] و برای خودش باشد یا دیگری.[۲۵] برخی از فقیهان اهل سنت آن را جایز شمردهاند.[۲۶]
ازاله مو
زدودن یا قطعکردن مو از سر یا بدن خود یا دیگری.[۲۷]
کندن یا کوتاهکردن ناخن
استعمال بوی خوش
بهره بردن از بوی خوش، خواه با بوییدن و خواه مالیدن آن به بدن، برای محرم حرام است.[۲۹]
روغن مالیدن
به نظر همه فقیهان امامی و بیشتر فقیهان اهل سنت، مالیدن روغن معطر[۳۰] و به نظر مشهور فقیهان امامی و برخی از فقیهان اهل سنت، مالیدن روغن غیر معطر به بدن نیز حرام است.[۳۱] برخی فقیهان تنها کاربرد آن را در سر ممنوع کردهاند.[۳۲]
کندن درختان
گیاهان حرم، جز موارد خاص برای محرم ممنوع است.
کشتن جانوران
کشتن جانوران روی بدن. به نظر مشهور فقیهان امامی[۳۳] و برخی از فقیهان اهل سنت[۳۴] کشتن جانوران بدن مانند پشه و شپش بر محرم حرام است. اندکی از فقیهان شیعه و برخی از اهل سنت، این کار را مکروه شمردهاند.[۳۵]
سرمه کشیدن
به نظر برخی از فقیهان امامی[۳۶] و اهل سنت[۳۷] استفاده از سرمه معطر و غیر معطر بر محرم حرام است؛ هرچند بعضی آن را مباح دانستهاند.[۳۸]
حمل سلاح
به نظر مشهور فقیهان شیعه، جز در موارد ضروری، حمل سلاح بر محرم حرام است.[۳۹] شماری از فقیهان این کار را مکروه شمردهاند.[۴۰]
نگاهکردن در آینه
به باور مشهور فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، نگاهکردن در آینه بر محرم حرام[۴۱] و به نظر برخی دیگر، مکروه است.[۴۲]
کشیدن دندان
به نظر مشهور فقیهان امامی[۴۳] و برخی فقیهان اهل سنت[۴۴] کشیدن دندان بر محرم، حرام و به نظر برخی، جایز است.[۴۵]
بیرونآوردن خون
به نظر بسیاری از فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، بیرون آوردن اختیاری خون بر محرم حرام است؛[۴۶] هرچند با خاراندن بدن یا مسواک زدن باشد.[۴۷] برخی از فقیهان این کار را مکروه یا مباح شمردهاند.[۴۸]
محرمات مورد اختلاف
برخی دیگر از محرمات احرام به فتوای برخی فقیهان عبارتاند از: زینت کردن،[۴۹] فروبردن سر در آب،[۵۰] غسلکردن به قصد خنک شدن[۵۱] و غسل دادن شخص محرم با کافور پس از مرگ.[۵۲]
مُحَرَّمات مخصوص مردان
- پوشیدن لباس دوخته. به اتفاق فقیهان شیعه[۵۳] و اهل سنت[۵۴] پوشیدن لباس دوخته در حال احرام بر مردان حرام است؛ خواه پیراهن باشد و خواه شلوار. برخی فقیهان شیعه این کار را برای زنان نیز جایز ندانستهاند.[۵۵]
- پوشاندن سر. پوشاندن سر به اجماع فقیهان شیعه[۵۶] و اهل سنت[۵۷] بر مردان حرام است.[۵۸]
- زیر سایه رفتن. به اجماع فقیهان امامی[۵۹] و برخی از مذاهب اهل سنت[۶۰] زیر سایه رفتن مردان در حال احرام حرام است. به باور برخی از فقیهان اهل سنت، این کار برای مردان جایز است.[۶۱]
- پوشاندن روی پا. به نظر فقیهان امامی[۶۲] و بسیاری از فقیهان اهل سنت، پوشاندن روی پا به طور کامل، بر مردان حرام است.[۶۳]
- استفاده از انگشتر. به باور فقیهان امامی، استفاده از انگشتر برای زینت، نه برای رعایت استحباب، بر مردان حرام است.[۶۴]
مُحَرَّمات مخصوص زنان
- پوشاندن صورت. به اجماع فقیهان شیعه[۶۵] و اهل سنت[۶۶] پوشاندن صورت بر زنان در حال احرام، حرام است.
- بهره گرفتن از زیورآلات. به باور فقیهان امامی[۶۷] و برخی از فقیهان اهل سنت[۶۸] استفاده از زیورآلات بر زنان محرم به قصد زینت، حرام و از دید برخی از فقیهان اهل سنت، مکروه یا مباح است.[۶۹]
- پوشیدن دستکش. به نظر فقیهان امامی[۷۰] و اهل سنت[۷۱] پوشیدن دستکش بر زنان حرام و به نظر برخی دیگر مباح است.[۷۲]
انجام آگاهانه هر یک از این مُحَرَّمات، کفاره دارد. اما اگر این کار از روی سهو یا خطا و یا فراموشی انجام گیرد، کفاره ندارد، جز شکار (صید) که هر چند با سهو یا فراموشی انجام شود، کفاره دارد.[۷۳]
پانویس
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۲؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۹.
- ↑ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۱۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۳۸.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۳؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۰۳.
- ↑ نک: حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۵۹.
- ↑ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۵۹؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۳۱.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۶۲؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۸۹.
- ↑ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۵۹.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۶؛ فقه الصادق، ج۱۰، ص۳۲۸.
- ↑ الحج و العمره، ص۱۸۷؛ الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۱، ص۳۱۱.
- ↑ المعتمد، ج۳، ص۳۶۰، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۲.
- ↑ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۸۷.
- ↑ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۳؛ المعتمد، ج۳، ص۳۵۸، «کتاب الحج».
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۵؛ المغنی، ج۳، ص۲۸۶.
- ↑ النهایه، ص۲۱۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۰۶؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۴.
- ↑ تهذیب، ج۵، ص۲۹۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۳.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۴۴؛ المجموع، ج۷، ص۱۴۰؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۱۸.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۶۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۳؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۶۶.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۳؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۶۵؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۶۶.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۵؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۰؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۸.
- ↑ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۲-۳۸۳؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۳؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۷؛ الجوهر النقی، ج۷، ص۲۱۰.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۴۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۴-۳۵۵؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۰.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۳؛ المجموع، ج۷، ص۲۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۲؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۹.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۰؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۱؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۶۲؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۶.
- ↑ بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۶۵؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۶۷؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مغنی المحتاج، ج۳، ص۴۰۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۹.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴-۳۲۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳؛ المعتمد، ج۴، ص۲۶۱، «کتاب الحج».
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۹۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۵۴؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۸.
- ↑ المحلی، ج۷، ص۲۴۷؛ الخلاف، ج۲، ص۳۱۹؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۸.
- ↑ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۴۲، «کتاب الحج».
- ↑ المحلی، ج۷، ص۲۴۸؛ فقه السنه، ج۱، ص۶۶۷.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۴؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۷۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۳۰.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۹.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۷-۳۵۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۲۴.
- ↑ تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۲۷؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۳۲۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۹؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۲.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۳؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۲۰.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۱؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ المبسوط،سرخسی، ج۴، ص۱۲۵؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۲۹؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۴۲؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷.
- ↑ الحدائق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۲؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۳۳.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۲؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۳۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰.
- ↑ الحدائق، ج۱۵، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۹۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۸۲؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۸.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۸۲؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۷.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۹۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۵۸؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۷۲؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۹؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۴۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۷؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷؛ المجموع، ج۷، ص۲۵۰؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۳۲۴.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۱.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۸؛ المجموع، ج۱۸، ص۱۸۹.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۹۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۲.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۴؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۰.
- ↑ المغنی، ج۲، ص۳۰۹؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۴؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۶۷.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ فقه الصادق، ج۹، ص۱۵۳.