امارت مکه در دوره امویان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حک: 41-132ق.) در حکومت حدود 92 ساله امویان، امویان امیران شهر را بر می‌گزیدند، جز نُه سال در دوران [[عبدالله بن زبیر]] (حک: 64-73ق.) که وی مکه را مرکز خلافت خود قرار داد<ref>تاریخ طبری، ج5، ص494، 582؛ مروج الذهب، ج4، ص303.</ref> و نیز برهه‌ای کوتاه به سال 139ق. که [[خوارج ازارقه]]، مکه را تسخیر کردند و ابوحمزه خارجی بر آن شهر تسلط یافت.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص289-290.</ref>
'''امارت مکه در دوره امویان''' (حکومت: 41-132ق)، توسط امیرانی که [[بنی‌امیه|خلفای اموی]] تعیین می‌کردند اداره می‌شد. از حوادث این دوران، محاصره [[مکه]] و به منجنیق بستن [[کعبه]] توسط لشکر [[یزید بن معاویه|یزید]] است.


امویان معمولا خویشاوندانشان را برای این مسؤولیت برمی‌گزیدند؛ حضور رقبا و برخی فعالان سیاسی در مکه، اهتمام امویان به این شهر را دوچندان کرده بود. حکومت مکه در دوران اموی،  از مدینه جدا بود. البته گاه شهرهای پیرامونی مکه مانند [[طائف]] و [[جده]]، به امارت مکه ضمیمه می‌شدند.
حکومت مکه در این امویان، از [[مدینه]] جدا بود و گاهی [[طائف]] و [[جده]]، به امارت مکه ضمیمه می‌شد. به‌کارگیری امیران مکه از فردی به نام حاجب که از اموال آنها مراقبت می‌کرد و ساخت ساختمانی ویژه بیت‌المال کنار [[دارالندوه]] از ویژگی‌های این دوران است. 


در دوران بنی‌امیه، برخی امیران مکه فردی با عنوان [[حاجب]] برمی‌گزیدند ‌که کارش مراقبت از اموال او در سرزمین‌های فتح شده و نیز انتقال شکایات بود. نیز ‌تعدادی نیروی شامی در اختیار داشت تا در [[ابطح]]، جایی میان [[منا]] و مکه، مراقب اوضاع باشد. همچنین کاتبانی داشت که بخشش‌های مردم را ثبت و ضبط می‌کرد. نیز در این روزگار، ساختمانی ویژه بیت المال کنار ‌دارالندوه ساخته شد. برخی امیران مکه در این دوران کسانی را به نیابت از خود در قضاوت و برگزاری نماز جماعت به کار می‌گرفتند. نیز سازمان بَرید و راه ارتباطی مکه با شام به عنوان مرکز خلافت را گسترش دادند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص126.</ref>
در دوره ولید بن عبدالملک (حکومت: ۸۶-۹۶ق)، نخستین بار صف‌های [[نماز جماعت]] به صورت دایره‌وار پیرامون [[کعبه]] تشکیل شد. جدایی ‌انداختن میان مردان و زنان در حال [[طواف]] و [[تذهیب]] (طلاکاری) [[کعبه]] نیز در این دوران رخ داد.  


بیشتر امیران مکه از [[بنی‌امیه]] بودند که می‌توان آنان را چنین فهرست کرد: [[عتبة بن ابی‌سفیان]] (برادر معاویه)، [[مروان بن حکم]]، [[سعید بن عاص]]، [[عبدالله بن خالد بن اسید]]، [[عمرو بن سعید بن عاص]]، [[ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان]]، [[عثمان بن محمد]] بن ابی‌سفیان. اینان همگی به بنی‌امیه نسب می‌بردند. دیگر امیران مکه از این قرار بودند: عبدالرحمن بن زید بن خطاب عدوی، حارث بن خالد بن عاص مخزومی، یحیی بن حکیم بن صفوان جُمحی، حارث بن عبدالله بن ابی‌ربیعه. برخی امارت حارث بن خالد را به نیابت از عمرو دانسته‌اند.<ref>نک: شفاء الغرام، ج2، ص194-196.</ref> امارت عتبه بر مکه از این رو که وی در این هنگام حکمران مصر یا طائف بوده<ref>المحبر، ص379.</ref> بعید است.  
امیران مکه در این دوران بیشتر خویشان خلفای اموی، مانند [[عتبة بن ابی‌سفیان]] (برادر معاویه)، [[مروان بن حکم]]، [[سعید بن عاص]] و [[عبدالله بن خالد بن اسید]] بودند.  


==دوران معاویه==
== سیاست‌های کلی ==
در دوره ۹۲ ساله [[بنی‌امیه|امویان]] (حکومت: 41-132ق) خلیفه‌های اموی، امیران شهر [[مکه]] را بر می‌گزیدند.
 
البته [[عبدالله بن زبیر]] (حک: 64-73ق) به مدت نُه سال مرکز خلافت خود را در شهر مکه قرار داد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص494، 582؛ مروج الذهب، ج4، ص303.</ref> همچنین برهه‌ای کوتاه در سال 139ق، [[خوارج ازارقه]]، مکه را تسخیر کردند و [[ابوحمزه خارجی]] بر آن شهر تسلط یافت.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص289-290.</ref>
 
امویان بیشتر، خویشاوندانشان را برای امارت مکه برمی‌گزیدند؛ حضور رقبا و برخی فعالان سیاسی در مکه، باعث شد اهتمام امویان به این شهر بیشتر باشد.
 
برخی از امیران مکه که از خویشان بنی‌امیه بودند چنین‌اند: [[عتبة بن ابی‌سفیان]] (برادر معاویه)، [[مروان بن حکم]]، [[سعید بن عاص]]، [[عبدالله بن خالد بن اسید]]، [[عمرو بن سعید بن عاص]]، [[ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان]]، [[عثمان بن محمد]] بن ابی‌سفیان. 
 
حکومت مکه در دوران اموی، از [[مدینه]] جدا بود. البته گاه شهرهای پیرامونی مکه مانند [[طائف]] و [[جده]]، به امارت مکه ضمیمه می‌شدند.
 
در دوران بنی‌امیه، برخی امیران مکه فردی با عنوان [[حاجب]] برمی‌گزیدند ‌که کارش مراقبت از اموال امیر مکه در سرزمین‌های فتح شده و نیز انتقال شکایات بود. حاجب تعدادی نیروی [[شام|شامی]] در اختیار داشت تا در [[ابطح]]، جایی میان [[منا]] و مکه، مراقب اوضاع باشد. همچنین کاتبانی داشت که بخشش‌های مردم را ثبت و ضبط می‌کرد.


بین سال‌های 41 و 60ق.  
در این روزگار، ساختمانی ویژه بیت المال کنار [[‌دارالندوه]] ساخته شد. برخی امیران مکه در این دوران کسانی را به نیابت از خود در قضاوت و برگزاری [[نماز جماعت]] به کار می‌گرفتند. نیز سازمان بَرید و راه ارتباطی مکه با [[شام]] به عنوان مرکز خلافت را گسترش دادند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص126.</ref>


==دوران معاویه==


در دوران حکومت [[معاویه بن ابی سفیان|معاویة بن ابی‌سفیان]]، اولین خلیفه اموی (حکومت:‌ 41-60ق)، [[عتبة بن ابی‌سفیان]] (برادر معاویه) و [[مروان بن حکم]] امیران مکه بوده‌اند.
==دوران خلافت یزید==
==دوران خلافت یزید==
در دوران خلافت یزید (حکومت: 61-64ق)، افرادی مانند عمرو بن سعید بن عاص، حارث بن خالد بن عاص مخزومی و ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان امارت مکه را به دستور یزید به عهده داشته‌اند.  
در دوران خلافت [[یزید]] (حکومت: 61-64ق)، افرادی مانند [[عمرو بن سعید بن عاص]]، حارث بن خالد بن عاص مخزومی و ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان، امارت [[مکه]] را به دستور یزید به عهده داشته‌اند.  


در دوران امارت عمرو بن سعید بن عاص، امام حسین(ع) در پی خودداری از بیعت با یزید، چند ماه در مکه حضور یافت. هنگامی که امام تصمیم گرفت به [[عراق]] برود، [[عمرو بن سعید]] برای او امان‌نامه نوشت؛ اما وی نپذیرفت.<ref>الطبقات، خامسه1، ص447-448؛ تاریخ طبری، ج5، ص388؛ اتحاف الوری، ج2، ص48.</ref> عمرو بن سعید در محدود کردن ابن زبیر نیز موفق نبود.<ref>الطبقات، ج5، ص185؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص198-199؛ الکامل، ج4، ص18.</ref>  
در دوران امارت عمرو بن سعید بن عاص، [[امام حسین(ع)]] که از بیعت با یزید خودداری کرده بود، چند ماه در مکه حضور یافت. هنگامی که امام(ع) تصمیم گرفت به [[عراق]] برود، عمرو بن سعید برای او امان‌نامه نوشت؛ اما وی نپذیرفت.<ref>الطبقات، خامسه1، ص447-448؛ تاریخ طبری، ج5، ص388؛ اتحاف الوری، ج2، ص48.</ref> عمرو بن سعید در محدود کردن [[عبدالله بن زبیر]] که حاضر به بیعت با یزید نشده بود نیز، موفق نبود.<ref>الطبقات، ج5، ص185؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص198-199؛ الکامل، ج4، ص18.</ref>  


نیز عمرو تلاش کرد تا تلاش‌های ابن زبیر را در مکه با جدیت و در عین حال مدارا محدود کند؛ اما به رغم گماردن جاسوسانی در ورودی‌های شهر، کاری از پیش نبرد. عمرو به دستور یزید به عنوان امیر مدینه رهسپار این شهر شد و حارث بن خالد بن عاص مخزومی را جانشین خود در مکه قرار داد.<ref>العقد الثمین، ج3، ص297؛ غایة المرام، ج1، ص138.</ref>  
یزید در سال 62 یا 63ق. ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان را به امارت مکه برگزید. در امارت او عبدالله بن زبیر قیام خود را آغاز کرد. یزید با اعزام لشکری، مکه را محاصره کرد و [[کعبه]] را به منجنیق بست که موجب آتش گرفتن [[پرده کعبه]] و ویرانی دیوار آن شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص202-203.</ref>


یزید به سال 62 یا 63ق. ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان را به امارت مکه برگزید. در امارت او ابن‌زبیر حرکت خود را آغاز کرد؛ اما با واکنش یزید رویارو شد. او با اعزام لشکری که فرماندهی آن را مسلم (مسرف) بن عقبه مری و در پی مرگش [[حصین بن نمیر|حُصین بن نمیر]] بر عهده داشت، مکه را محاصره کرد و کعبه را به منجنیق بست که موجب آتش گرفتن [[پرده کعبه]] و ویرانی دیوار آن شد. با مرگ یزید به سال 64ق. حصین به [[شام]] بازگشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص202-203.</ref> از عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان، حارث بن خالد مخزومی، عبدالرحمن بن زید بن خطاب، و یحیی بن حکیم نیز به عنوان امیران انتصابی بر مکه از سوی یزید یاد شده است.<ref>امراء البلد الحرام، ص10.</ref> عبدالرحمن به سال 63ق. از سوی یزید بن معاویه مدتی حکمران مکه گشت؛ اما در پی حرکت عبدالله بن زبیر و ناتوانی عبدالرحمن در مهار وی، برکنار شد.<ref>الطبقات، ج5، ص51.</ref>  
از عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان، حارث بن خالد مخزومی، عبدالرحمن بن زید بن خطاب، و یحیی بن حکیم نیز به عنوان امیران انتصابی بر مکه از سوی یزید یاد شده است.<ref>امراء البلد الحرام، ص10.</ref>


==دوران ابن زبیر==
==دوران عبدالله بن زبیر==
پس از مرگ یزید، مردم مکه با ابن زبیر به عنوان خلیفه بیعت کردند و او تا سال 73ق. این شهر را مرکز خلافت خود قرار داد. <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص255-267؛ التنبیه و الاشراف، ص266-272؛ تاریخ مکه، سباعی، ص106.</ref>  
{{اصلی|عبدالله بن زبیر}}
پس از مرگ [[یزید بن معاویه|یزید]] در سال ۶۴ق، مردم مکه با [[عبدالله بن زبیر]] به عنوان خلیفه، بیعت کردند و او تا سال 73ق. این شهر را مرکز خلافت خود قرار داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص255-267؛ التنبیه و الاشراف، ص266-272؛ تاریخ مکه، سباعی، ص106.</ref>  


عبدالملک بن مروان نخست نیروهای زبیری در عراق به رهبری [[مصعب بن زبیر]] را شکست داد و با ارسال پول برای رؤسا و مراکز رهبری زبیری‌ها در حجاز که زمینه کناره‌گیری آن‌ها از ابن زبیر را فراهم کرد،<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص98-100.</ref> [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را مامور دفع شورش ابن زبیر در مکه کرد. حجاج توانست در مدت محاصره مکه که برخی آن را هشت ماه و هفده روز دانسته‌اند،<ref>تاریخ‌ طبری، ج6، ص175؛ المنتظم، ج6، ص124.</ref> ضمن به منجنیق بستن کعبه و [[مسجدالحرام]] و کشتن ابن زبیر به سال 73ق. حجاز را دیگر بار زیر سلطه امویان درآورد.<ref>المعارف، ص396-397؛ جمهرة انساب العرب، ص146.</ref>  
[[عبدالملک بن مروان]] حاکم وقت اموی، نخست نیروهای عبدالله بن زبیر در [[عراق]] را شکست داد<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص98-100.</ref> و پس از آن، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را مأمور شکست دادن عبدالله بن زبیر در مکه کرد. حجاج بن یوسف مکه را بیش از هشت ماه محاصره کرد<ref>تاریخ‌ طبری، ج6، ص175؛ المنتظم، ج6، ص124.</ref> و پس از آن، کعبه و [[مسجدالحرام]] را به منجنیق بسته و عبدالله بن زبیر را به قتل رساند. بنابراین، در سال ۷۳ق. دیگر بار امویان بر [[حجاز]] و مکه حاکم شدند.<ref>المعارف، ص396-397؛ جمهرة انساب العرب، ص146.</ref>  


==دوره آل مروان==
==دوره آل مروان==
آنان تا پایان حکومت بنی‌امیه به سال 132ق. بیست و یک تن را بر مکه امیر کردند که تاریخ‌نگاران درباره برخی اختلاف نظر دارند. به باور سباعی، بهترین فهرست که بتوان به آن اعتماد نمود، همان است که فاسی ارائه کرده است.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص199-206؛ تاریخ مکه، سباعی، ص107.</ref> از ویژگی‌های این دوره، وا‌گذاری مکه به شخصیت‌های توانمند نظامی سیاسی و حاکمان برجسته محلی است.
آل مروان (حکومت: ۶۵-۱۳۲ق)، تا پایان حکومت بنی‌امیه، ۲۱ نفر را بر [[مکه]] امیر کردند.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص199-206؛ تاریخ مکه، سباعی، ص107.</ref> از ویژگی‌های این دوره، وا‌گذاری مکه به شخصیت‌های توانمند نظامی-سیاسی و حاکمان برجسته محلی است.  
 
'''دوره عبدالملک بن مروان'''


امیران مکه و برخی از رویدادهایی که در دوران حاکمان آل مروان در مکه رخ داد چنین است:
===دوره عبدالملک بن مروان===
امیرانی که در دوره [[عبدالملک بن مروان]] (حکومت: ۶۵-۸۶ق)، بر مکه حکومت کردند چنین‌اند:
{{ستون-شروع|۲}}
* حجاج بن یوسف سقفی (از ۷۳ تا ۷۵)
* حجاج بن یوسف سقفی (از ۷۳ تا ۷۵)
* مسلمه بن عبدالملک
* مسلمه بن عبدالملک
خط ۴۲: خط ۵۸:
* ابان بن عثمان
* ابان بن عثمان
* قیس بن مخرمه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص205.</ref>
* قیس بن مخرمه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص205.</ref>
{{پایان}}
===ولید بن عبدالملک ===
در دوره ولید بن عبدالملک (حکومت: ۸۶-۹۶ق)، [[عمر بن عبدالعزیز]] و خالد بن عبدالله قسری (از ۹۱ تا ۹۴ق) امارت مکه را به عهده داشتند.<ref>الکامل، ج4، ص536.</ref>


'''ولید بن عبدالملک'''
در زمان امارت خالد بن عبدالله قسری، نخستین بار صف‌های [[نماز جماعت]] به صورت دایره‌وار پیرامون [[کعبه]] تشکیل شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65.</ref> سبّ [[امام علی(ع)]] بر منبر،<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج15، ص256.</ref> و برخورد تند او با [[عبدالله بن شیبه]]، از [[پرده‌داری کعبه|پرده‌داران کعبه]]، برای گشودن [[در کعبه]] به هنگام نامعمول از اقدامات او است.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص132.</ref> وی [[عراق|عراقی‌ها]] را به دستور ولید بن عبدالملک از مکه اخراج کرد.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص464، 485.</ref>


* [[عمر بن عبدالعزیز]]
جدایی ‌انداختن میان مردان و زنان در حال [[طواف]]،<ref name=":1">اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص20-21.</ref> [[تذهیب]] (طلاکاری) [[کعبه]]،<ref name=":2">اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص211.</ref> و ساختن برکه‌ای برای [[وضو|وضو گرفتن]] با جاری ساختن آب چاهی، از تلاش‌های او است. وی نخستین بار در ماه [[ماه رمضان|رمضان]] کسی را روی کوه [[کوه ابوقبیس|ابوقبیس]] گماشت که هنگام طلوع فجر، با صدای بلند مردم را از ادامه خوردن و آشامیدن باز‌دارد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص130-131.</ref>
* خالد بن عبدالله قسری (از ۹۱ تا ۹۴)<ref>الکامل، ج4، ص536.</ref>: در امارت خالد، نخستین بار صف‌های نماز جماعت به صورت دایره‌وار پیرامون کعبه تشکیل شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65.</ref> نیز اخراج عراقی‌ها از مکه به دستور ولید،<ref>تاریخ طبری، ج6، ص464، 485.</ref> دستگیری [[سعید بن جبیر]] و فرستادن او نزد حجاج در عراق که منجر به گردن زدن سعید شد،<ref>تاریخ طبری، ج6، ص488.</ref> جدایی ‌انداختن میان مردان و زنان در حال [[طواف]]،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص20-21.</ref> [[تذهیب]] (طلاکاری) کعبه،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص211.</ref> و ساختن برکه‌ای برای وضو گرفتن با جاری ساختن آب چاهی از تلاش‌های او است. خالد نخستین بار در رمضان کسی را روی [[کوه ابوقبیس]] گماشت که هنگام طلوع فجر، با صدای بلند مردم را از ادامه خوردن و آشامیدن باز‌دارد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص130-131.</ref> برخورد تند او با [[عبدالله بن شیبه]]، از پرده‌داران کعبه، برای گشودن در کعبه به هنگام نامعمول<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص132.</ref> و نیز سبّ امام علی(ع) بر منبر از کارهای ناپسند خالد در دوران امارتش بر مکه بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج15، ص256.</ref>


'''سلیمان بن عبدالملک''' (حک: 96-99ق.)
=== سلیمان بن عبدالملک ===
در دوره سلیمان بن عبدالملک (حکومت: ‌۹۶-۹۹ق)، خالد بن عبدالله قسری که در دوره خلیفه قبل امیر مکه بود،‌ از امارت مکه برکنار و طلحة بن داود حضرمی بر امارت مکه منسوب شد. پس از او عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد امارت مکه را بر عهده گرفت.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص522.</ref>


* خالد بن عبدالله قسری از امارت مکه برکنار و طلحة بن داود حضرمی و در پی او عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بر مکه امارت یافتند.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص522.</ref>
=== عمر بن عبدالعزیز ===
در دوران [[عمر بن عبدالعزیز]] (حکومت: 99-101ق)، امیران مکه اینچنین بودند: عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد، محمد بن طلحة بن عبدالله، عروة بن عیاض نوفلی، عبدالله بن قیس بن مخرمه، و عثمان بن عبدالله بن سراقه.<ref name=":0" />


'''عمر بن عبدالعزیز''' (حک: 99-101ق.)
البته سخن [[محمد بن جریر طبری]]، تاریخ‌نگار(درگذشت ۳۱۰ق)، نشان می‌دهد که در خلافت عمر بن عبدالعزیز، تنها عبدالعزیز بن عبدالله امیر مکه بوده است.<ref name=":0">تاریخ طبری، ج6، ص522.</ref>


* عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد، محمد بن طلحة بن عبدالله، عروة بن عیاض نوفلی، عبدالله بن قیس بن مخرمه، و عثمان بن عبدالله بن سراقه را امیران مکه در این دوران دانسته‌اند. سخن طبری نشان می‌دهد که در خلافت عمر بن عبدالعزیز، تنها عبدالعزیز بن عبدالله امیر مکه بوده است.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص522.</ref> این خلیفه به عبدالعزیز دستور داده بود تا مردم درهای خانه‌هایشان را به روی حاجیان باز بگذارند و از کرایه دادن آن‌ها خودداری کنند و خانه‌های ساخته شده در [[منا]] نیز تخریب شوند. از این رو، مردم به صورت پنهانی خانه‌هایشان را اجاره می‌دادند.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص204.</ref>
عمر بن عبدالعزیز به عبدالعزیز بن عبدالله دستور داده بود تا [[مردم مکه]] درهای خانه‌هایشان را به روی حاجیان باز بگذارند و از کرایه دادن آن‌ها خودداری کنند. همچنین خانه‌های ساخته شده در [[منا]] تخریب شوند. از این رو، مردم به صورت پنهانی خانه‌هایشان را اجاره می‌دادند.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص204.</ref>


'''یزید بن عبدالملک''' (حک: 101-105ق.)
=== یزید بن عبدالملک ===
در دوره یزید بن عبدالملک (حکومت: 101-105ق)، نخست عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بن اسید و در پی او عبدالرحمن بن ضحاک در سال 103ق. به امارت مکه برگزیده شدند. عبدالواحد بن زیاد نصری، ابراهیم بن هشام مخزومی، و خالد بن عبدالملک نیز از امیران دوران خلافت یزید بن عبدالملک بودند.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص268.</ref>


* نخست عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بن اسید و در پی او عبدالرحمن بن ضحاک را به سال 103ق. به امارت مکه برگزید. عبدالرحمن امارت مدینه را نیز بر عهده داشت. عبدالواحد بن زیاد نصری، ابراهیم بن هشام مخزومی، و خالد بن عبدالملک نیز از امیران دوران خلافت یزید بودند.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص268.</ref>
=== هشام بن عبدالملک ===
هشام بن عبدالملک (حکومت: 105-125ق)، این افراد را به عنوان امیر مکه برگزید: عبدالواحد بن زیاد نصری، ابراهیم بن هشام مخزومی، محمد بن هشام مخزومی، نافع بن علقمه کنانی. برخی محمد بن ابی‌بکر بن حزم و یوسف بن محمد بن یوسف را نیز از امیران مکه دانسته‌اند.<ref>تاریخ خلیفه، ص232؛ اتحاف الوری، ج2، ص155.</ref>  


'''هشام بن عبدالملک''' (حک: 105-125ق.)
=== ولید بن یزید ===
در دوره ولید بن یزید (حکومت: 125-127ق)، یوسف بن محمد بن یوسف ثقفی امیر مکه و [[مدینه]] بود. او به دستور خلیفه، ابراهیم بن هشام بن عبدالملک<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص331.</ref> و برادرش محمد بن هشام را در مکه دستگیر کرد و به [[شام]] فرستاد و آن دو همراه خالد بن عبدالله قسری، از امیران پیشین مکه، بر اثر شلاق خوردن و شکنجه در سال 126ق. جان دادند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص226-227؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص331؛ تاریخ مکه، سباعی، ص109.</ref>


* این افراد را امیر مکه انتخاب کرد: عبدالواحد بن زیاد نصری، ابراهیم بن هشام مخزومی، محمد بن هشام مخزومی، نافع بن علقمه کنانی. برخی محمد بن ابی‌بکر بن حزم و یوسف بن محمد بن یوسف را نیز از امیران مکه دانسته‌اند.<ref>تاریخ خلیفه، ص232؛ اتحاف الوری، ج2، ص155.</ref>
=== دیگر خلیفه‌ها از آل مروان ===
یزید بن ولید (حکومت: 127ق) در خلافت کوتاه خود (نزدیک به 5 ماه)، کسی را به امارت مکه انتخاب نکرد و همچنان عبدالعزیز بن عمر امیر مکه بود.


'''ولید بن یزید''' (حک: 125-127ق.)
امیران مکه در دوران مروان بن محمد (حکومت: 127-132ق) آخرین خلیفه اموی، چنین بودند:‌ عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز، عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک، ولید بن عروه، محمد بن عبدالملک بن مروان، و یوسف بن عروة بن محمد.<ref>تاریخ خلیفه، ص266.</ref> 


* یوسف بن محمد بن یوسف ثقفی امیر مکه و مدینه بود. وی به دستور خلیفه، ابراهیم بن هشام بن عبدالملک<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص331.</ref> و برادرش محمد بن هشام را در مکه دستگیر نمود و به [[شام]] فرستاد و آن دو همراه خالد بن عبدالله قسری، از امیران پیشین مکه، بر اثر شلاق خوردن و شکنجه به سال 126ق. جان سپردند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص226-227؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص331؛ تاریخ مکه، سباعی، ص109.</ref> رقابت و اختلاف خاندان اموی در این دوران به اوج رسید.
از سال ۱۲۹ قمری، در دوران امارت عبدالواحد بن سلیمان، مکه و [[طائف]] مدتی به دست [[ابو حمزه خارجی]] افتاد. <ref>انساب الاشراف، ج9، ص289؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص210.</ref>  


'''یزید بن ولید''' (حک: 127ق.)
==پانویس==
{{پانویس}}


* در خلافت کوتاه خود در حدود 5 ماه، کسی را به امارت مکه انتخاب نکرد و همچنان عبدالعزیز بن عمر امیر مکه بود. مروان بن محمد (حک: 127-132ق.) واپسین خلیفه اموی، نخست عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز و در پی او عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک، ولید بن عروه، محمد بن عبدالملک بن مروان، و یوسف بن عروة بن محمد را به امارت مکه برگزید.<ref>تاریخ خلیفه، ص266.</ref> از سال ۱۲۹ قمری در دوران امارت عبدالواحد بن سلیمان مکه و طائف مدتی به دست [[ابو حمزه خارجی]] افتاد. <ref>انساب الاشراف، ج9، ص289؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص210.</ref>
==منابع==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۵۸

امارت مکه در دوره امویان (حکومت: 41-132ق)، توسط امیرانی که خلفای اموی تعیین می‌کردند اداره می‌شد. از حوادث این دوران، محاصره مکه و به منجنیق بستن کعبه توسط لشکر یزید است.

حکومت مکه در این امویان، از مدینه جدا بود و گاهی طائف و جده، به امارت مکه ضمیمه می‌شد. به‌کارگیری امیران مکه از فردی به نام حاجب که از اموال آنها مراقبت می‌کرد و ساخت ساختمانی ویژه بیت‌المال کنار دارالندوه از ویژگی‌های این دوران است.

در دوره ولید بن عبدالملک (حکومت: ۸۶-۹۶ق)، نخستین بار صف‌های نماز جماعت به صورت دایره‌وار پیرامون کعبه تشکیل شد. جدایی ‌انداختن میان مردان و زنان در حال طواف و تذهیب (طلاکاری) کعبه نیز در این دوران رخ داد.

امیران مکه در این دوران بیشتر خویشان خلفای اموی، مانند عتبة بن ابی‌سفیان (برادر معاویه)، مروان بن حکم، سعید بن عاص و عبدالله بن خالد بن اسید بودند.

سیاست‌های کلی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره ۹۲ ساله امویان (حکومت: 41-132ق) خلیفه‌های اموی، امیران شهر مکه را بر می‌گزیدند.

البته عبدالله بن زبیر (حک: 64-73ق) به مدت نُه سال مرکز خلافت خود را در شهر مکه قرار داد.[۱] همچنین برهه‌ای کوتاه در سال 139ق، خوارج ازارقه، مکه را تسخیر کردند و ابوحمزه خارجی بر آن شهر تسلط یافت.[۲]

امویان بیشتر، خویشاوندانشان را برای امارت مکه برمی‌گزیدند؛ حضور رقبا و برخی فعالان سیاسی در مکه، باعث شد اهتمام امویان به این شهر بیشتر باشد.

برخی از امیران مکه که از خویشان بنی‌امیه بودند چنین‌اند: عتبة بن ابی‌سفیان (برادر معاویه)، مروان بن حکم، سعید بن عاص، عبدالله بن خالد بن اسید، عمرو بن سعید بن عاص، ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان، عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان.

حکومت مکه در دوران اموی، از مدینه جدا بود. البته گاه شهرهای پیرامونی مکه مانند طائف و جده، به امارت مکه ضمیمه می‌شدند.

در دوران بنی‌امیه، برخی امیران مکه فردی با عنوان حاجب برمی‌گزیدند ‌که کارش مراقبت از اموال امیر مکه در سرزمین‌های فتح شده و نیز انتقال شکایات بود. حاجب تعدادی نیروی شامی در اختیار داشت تا در ابطح، جایی میان منا و مکه، مراقب اوضاع باشد. همچنین کاتبانی داشت که بخشش‌های مردم را ثبت و ضبط می‌کرد.

در این روزگار، ساختمانی ویژه بیت المال کنار ‌دارالندوه ساخته شد. برخی امیران مکه در این دوران کسانی را به نیابت از خود در قضاوت و برگزاری نماز جماعت به کار می‌گرفتند. نیز سازمان بَرید و راه ارتباطی مکه با شام به عنوان مرکز خلافت را گسترش دادند.[۳]

دوران معاویه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوران حکومت معاویة بن ابی‌سفیان، اولین خلیفه اموی (حکومت:‌ 41-60ق)، عتبة بن ابی‌سفیان (برادر معاویه) و مروان بن حکم امیران مکه بوده‌اند.

دوران خلافت یزید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوران خلافت یزید (حکومت: 61-64ق)، افرادی مانند عمرو بن سعید بن عاص، حارث بن خالد بن عاص مخزومی و ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان، امارت مکه را به دستور یزید به عهده داشته‌اند.

در دوران امارت عمرو بن سعید بن عاص، امام حسین(ع) که از بیعت با یزید خودداری کرده بود، چند ماه در مکه حضور یافت. هنگامی که امام(ع) تصمیم گرفت به عراق برود، عمرو بن سعید برای او امان‌نامه نوشت؛ اما وی نپذیرفت.[۴] عمرو بن سعید در محدود کردن عبدالله بن زبیر که حاضر به بیعت با یزید نشده بود نیز، موفق نبود.[۵]

یزید در سال 62 یا 63ق. ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان را به امارت مکه برگزید. در امارت او عبدالله بن زبیر قیام خود را آغاز کرد. یزید با اعزام لشکری، مکه را محاصره کرد و کعبه را به منجنیق بست که موجب آتش گرفتن پرده کعبه و ویرانی دیوار آن شد.[۶]

از عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان، حارث بن خالد مخزومی، عبدالرحمن بن زید بن خطاب، و یحیی بن حکیم نیز به عنوان امیران انتصابی بر مکه از سوی یزید یاد شده است.[۷]

دوران عبدالله بن زبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از مرگ یزید در سال ۶۴ق، مردم مکه با عبدالله بن زبیر به عنوان خلیفه، بیعت کردند و او تا سال 73ق. این شهر را مرکز خلافت خود قرار داد.[۸]

عبدالملک بن مروان حاکم وقت اموی، نخست نیروهای عبدالله بن زبیر در عراق را شکست داد[۹] و پس از آن، حجاج بن یوسف ثقفی را مأمور شکست دادن عبدالله بن زبیر در مکه کرد. حجاج بن یوسف مکه را بیش از هشت ماه محاصره کرد[۱۰] و پس از آن، کعبه و مسجدالحرام را به منجنیق بسته و عبدالله بن زبیر را به قتل رساند. بنابراین، در سال ۷۳ق. دیگر بار امویان بر حجاز و مکه حاکم شدند.[۱۱]

دوره آل مروان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آل مروان (حکومت: ۶۵-۱۳۲ق)، تا پایان حکومت بنی‌امیه، ۲۱ نفر را بر مکه امیر کردند.[۱۲] از ویژگی‌های این دوره، وا‌گذاری مکه به شخصیت‌های توانمند نظامی-سیاسی و حاکمان برجسته محلی است.

امیران مکه و برخی از رویدادهایی که در دوران حاکمان آل مروان در مکه رخ داد چنین است:

دوره عبدالملک بن مروان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امیرانی که در دوره عبدالملک بن مروان (حکومت: ۶۵-۸۶ق)، بر مکه حکومت کردند چنین‌اند:

  • حجاج بن یوسف سقفی (از ۷۳ تا ۷۵)
  • مسلمه بن عبدالملک
  • حارث بن خالد مخزومی
  • خالد بن عبدالله قسری
  • عبدالله بن سفیان مخزومی
  • عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد
  • نافع بن علقمه کنانی
  • یحیی بن حکم بن ابی العاص
  • هشام بن اسماعیل مخزومی
  • ابان بن عثمان
  • قیس بن مخرمه[۱۳]

ولید بن عبدالملک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره ولید بن عبدالملک (حکومت: ۸۶-۹۶ق)، عمر بن عبدالعزیز و خالد بن عبدالله قسری (از ۹۱ تا ۹۴ق) امارت مکه را به عهده داشتند.[۱۴]

در زمان امارت خالد بن عبدالله قسری، نخستین بار صف‌های نماز جماعت به صورت دایره‌وار پیرامون کعبه تشکیل شد.[۱۵] سبّ امام علی(ع) بر منبر،[۱۶] و برخورد تند او با عبدالله بن شیبه، از پرده‌داران کعبه، برای گشودن در کعبه به هنگام نامعمول از اقدامات او است.[۱۷] وی عراقی‌ها را به دستور ولید بن عبدالملک از مکه اخراج کرد.[۱۸]

جدایی ‌انداختن میان مردان و زنان در حال طواف،[۱۹] تذهیب (طلاکاری) کعبه،[۲۰] و ساختن برکه‌ای برای وضو گرفتن با جاری ساختن آب چاهی، از تلاش‌های او است. وی نخستین بار در ماه رمضان کسی را روی کوه ابوقبیس گماشت که هنگام طلوع فجر، با صدای بلند مردم را از ادامه خوردن و آشامیدن باز‌دارد.[۲۱]

سلیمان بن عبدالملک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره سلیمان بن عبدالملک (حکومت: ‌۹۶-۹۹ق)، خالد بن عبدالله قسری که در دوره خلیفه قبل امیر مکه بود،‌ از امارت مکه برکنار و طلحة بن داود حضرمی بر امارت مکه منسوب شد. پس از او عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد امارت مکه را بر عهده گرفت.[۲۲]

عمر بن عبدالعزیز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوران عمر بن عبدالعزیز (حکومت: 99-101ق)، امیران مکه اینچنین بودند: عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد، محمد بن طلحة بن عبدالله، عروة بن عیاض نوفلی، عبدالله بن قیس بن مخرمه، و عثمان بن عبدالله بن سراقه.[۲۳]

البته سخن محمد بن جریر طبری، تاریخ‌نگار(درگذشت ۳۱۰ق)، نشان می‌دهد که در خلافت عمر بن عبدالعزیز، تنها عبدالعزیز بن عبدالله امیر مکه بوده است.[۲۳]

عمر بن عبدالعزیز به عبدالعزیز بن عبدالله دستور داده بود تا مردم مکه درهای خانه‌هایشان را به روی حاجیان باز بگذارند و از کرایه دادن آن‌ها خودداری کنند. همچنین خانه‌های ساخته شده در منا تخریب شوند. از این رو، مردم به صورت پنهانی خانه‌هایشان را اجاره می‌دادند.[۲۴]

یزید بن عبدالملک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره یزید بن عبدالملک (حکومت: 101-105ق)، نخست عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بن اسید و در پی او عبدالرحمن بن ضحاک در سال 103ق. به امارت مکه برگزیده شدند. عبدالواحد بن زیاد نصری، ابراهیم بن هشام مخزومی، و خالد بن عبدالملک نیز از امیران دوران خلافت یزید بن عبدالملک بودند.[۲۵]

هشام بن عبدالملک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هشام بن عبدالملک (حکومت: 105-125ق)، این افراد را به عنوان امیر مکه برگزید: عبدالواحد بن زیاد نصری، ابراهیم بن هشام مخزومی، محمد بن هشام مخزومی، نافع بن علقمه کنانی. برخی محمد بن ابی‌بکر بن حزم و یوسف بن محمد بن یوسف را نیز از امیران مکه دانسته‌اند.[۲۶]

ولید بن یزید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره ولید بن یزید (حکومت: 125-127ق)، یوسف بن محمد بن یوسف ثقفی امیر مکه و مدینه بود. او به دستور خلیفه، ابراهیم بن هشام بن عبدالملک[۲۷] و برادرش محمد بن هشام را در مکه دستگیر کرد و به شام فرستاد و آن دو همراه خالد بن عبدالله قسری، از امیران پیشین مکه، بر اثر شلاق خوردن و شکنجه در سال 126ق. جان دادند.[۲۸]

دیگر خلیفه‌ها از آل مروان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یزید بن ولید (حکومت: 127ق) در خلافت کوتاه خود (نزدیک به 5 ماه)، کسی را به امارت مکه انتخاب نکرد و همچنان عبدالعزیز بن عمر امیر مکه بود.

امیران مکه در دوران مروان بن محمد (حکومت: 127-132ق) آخرین خلیفه اموی، چنین بودند:‌ عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز، عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک، ولید بن عروه، محمد بن عبدالملک بن مروان، و یوسف بن عروة بن محمد.[۲۹]

از سال ۱۲۹ قمری، در دوران امارت عبدالواحد بن سلیمان، مکه و طائف مدتی به دست ابو حمزه خارجی افتاد. [۳۰]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. تاریخ طبری، ج5، ص494، 582؛ مروج الذهب، ج4، ص303.
  2. انساب الاشراف، ج9، ص289-290.
  3. تاریخ مکه، سباعی، ص126.
  4. الطبقات، خامسه1، ص447-448؛ تاریخ طبری، ج5، ص388؛ اتحاف الوری، ج2، ص48.
  5. الطبقات، ج5، ص185؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص198-199؛ الکامل، ج4، ص18.
  6. اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص202-203.
  7. امراء البلد الحرام، ص10.
  8. تاریخ یعقوبی، ج2، ص255-267؛ التنبیه و الاشراف، ص266-272؛ تاریخ مکه، سباعی، ص106.
  9. تاریخ مکه، سباعی، ص98-100.
  10. تاریخ‌ طبری، ج6، ص175؛ المنتظم، ج6، ص124.
  11. المعارف، ص396-397؛ جمهرة انساب العرب، ص146.
  12. شفاء الغرام، ج2، ص199-206؛ تاریخ مکه، سباعی، ص107.
  13. شفاء الغرام، ج2، ص205.
  14. الکامل، ج4، ص536.
  15. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65.
  16. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج15، ص256.
  17. تاریخ مکه، سباعی، ص132.
  18. تاریخ طبری، ج6، ص464، 485.
  19. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص20-21.
  20. اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص211.
  21. تاریخ مکه، سباعی، ص130-131.
  22. تاریخ طبری، ج6، ص522.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ تاریخ طبری، ج6، ص522.
  24. شفاء الغرام، ج2، ص204.
  25. حجاز در صدر اسلام، ص268.
  26. تاریخ خلیفه، ص232؛ اتحاف الوری، ج2، ص155.
  27. تاریخ یعقوبی، ج2، ص331.
  28. تاریخ طبری، ج7، ص226-227؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص331؛ تاریخ مکه، سباعی، ص109.
  29. تاریخ خلیفه، ص266.
  30. انساب الاشراف، ج9، ص289؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص210.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]