مؤیدالدین محمد مقدادی: تفاوت میان نسخهها
جز حذف از رده:مقالههای در دست ویرایش ردهانبوه |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در | {{جعبه اطلاعات اشخاص | ||
| نام کامل = مؤیدالدین محمد بن عبدالکریم مقدادی بغدادی قمی | |||
| نسب = از نوادگان [[مقداد بن اسود]] کندی | |||
| شهر تولد = [[قم]] | |||
| کشور تولد = [[ایران]] | |||
| زادروز = | |||
| محل زندگی = [[اصفهان]]، [[بغداد]] | |||
| آرامگاه = در جوار [[آستان کاظمین(ع)]] | |||
| مذهب = [[شیعه]] | |||
| مناصب = وزارت دستگاه [[بنی عباس|عباسی]] | |||
| تاریخ درگذشت = ۶٢٩ق. | |||
| کشور درگذشت = [[عراق]] | |||
| شهر درگذشت = [[بغداد]] | |||
| نحوه درگذشت/شهادت = بیماری در زندان | |||
| هجرت به = | |||
| دیگر فعالیتها = بازسازی [[آستان کاظمین(ع)]] | |||
| بناهای ساخته شده = یتیمخانه، بیمارستان، مدرسه، | |||
}} | |||
[[ | '''مؤيدالدين محمد مقدادی'''، به مدت ۲۳ سال وزیر سه خلیفه [[بنیعباس|عباسی]]، از ناصرالدین لله تا مستنصر بالله بوده است. وی، [[شیعه]]، اصل او از [[قم]] و از نوادگان [[مقداد]]، یار ويژه [[امام علی(ع)]] است. برخی در وزارت او برای دستگاه عباسی، تردید کرده و برخی، شواهدی بر این وزارت ذکر کردهاند. از اقدامات او بازسازی [[آستان مقدس کاظمین|آستان کاظمین(ع)]] و خدمات عمرانی، فرهنگی و اجتماعی به شیعیان، به ویژه شیعیان [[کاظمین (شهر)|کاظمین]] بوده است. | ||
او را فردی کاردان، مدبّر، نیکوکار و مؤثر در گسترش مذهب تشیع دانستهاند. مؤیدالدین، در سال ۶۲۹ق. توسط مستنصر بالله، خلیفه عباسی، برکنار و زندانی شده و پس از بیماری، در خانه دخترش درگذشته و در جوار آستان کاظمین(ع) دفن شد. | |||
==تبار== | ==تبار== | ||
مؤيدالدين محمد مقدادی، فرزند عبدالكريم،<ref name=":0">محمدحسين مظفر، تاريخ شيعه، ترجمه سيد محمدباقر حجتى، ص١۴۴.</ref> اصل او از قم<ref name=":4">هندوشاه نخجوانى، تجارب السلف، ص٣٣۶-٣٣٨.</ref> و به بغدادى و قمى نیز شهرت داشت.<ref name=":5" /> نسب وی، به «مقداد بن اَسوَد كندى»<ref name=":1" /> صحابى [[حضرت محمد(ص)]]<ref name=":1" /> و یار ویژه [[امام علی(ع)]] میرسید.<ref name=":2" /> مقداد از پيشگامان در [[اسلام]] و در زمره مهاجران به [[حبشه]] بوده و در غزوههاى صدر اسلام، مانند [[غزوه بدر|بدر]]، [[غزوه احد|اُحُد]] و [[غزوه احزاب|خندق]] حضور داشت. او را از تيراندازان ماهر در ميان ياران حضرت محمد(ص) معرفى كردهاند. وی، مردى بلندبالا، گندمگون و با موهايى پرپشت بوده، محاسن خود را با حنا خضاب مىكرد و چهرهای گيرا، چشمانی بزرگ و ابروهایی پيوسته داشت.<ref name=":1">ابناثير، اسدالغابه، ج۴، ص۴٠٩.</ref> پیامبر(ص) مقداد را یکی از چهار نفری دانست که خدا به او فرمان داده آنها را دوست بدارد و خدا نیز آنها را دوست دارد.{{یادداشت|حضرت محمد(ص): خداوند مرا فرمان داده است تا چهار نفر را دوست بدارم و مرا خبر دادهاند كه خدا هم ايشان را دوست مىدارد. سه بار مكرر از پيامبر پرسيدند آنان چه كسانى هستند؟ پيامبر در هر نوبت فرمودند على(ع) از آنان مىباشد و در آخرين مرتبه فرمودند: ابوذر، مقداد و سلمان.}}<ref name=":2">محمدتقى تسترى، قاموس الرجال، ج٩، ص١١۴.</ref> مقداد در سال ٣٣ق، در ۷۰ سالگى در «جرف»، منطقهاى در يك فرسخى [[مدينه]] درگذشت. جنازهاش بر روى دست مسلمانان از جرف به مدينه انتقال داده شد و در آن جا دفن گرديد.<ref>ابنسعد واقدى، الطبقات، ج٣، ص١١۴.</ref> | مؤيدالدين محمد مقدادی، فرزند عبدالكريم،<ref name=":0">محمدحسين مظفر، تاريخ شيعه، ترجمه سيد محمدباقر حجتى، ص١۴۴.</ref> اصل او از [[قم]]<ref name=":4">هندوشاه نخجوانى، تجارب السلف، ص٣٣۶-٣٣٨.</ref> و به بغدادى و قمى نیز شهرت داشت.<ref name=":5" /> نسب وی، به «مقداد بن اَسوَد كندى»<ref name=":1" /> صحابى [[حضرت محمد(ص)]]<ref name=":1" /> و یار ویژه [[امام علی(ع)]] میرسید.<ref name=":2" /> مقداد از پيشگامان در [[اسلام]] و در زمره مهاجران به [[حبشه]] بوده و در غزوههاى صدر اسلام، مانند [[غزوه بدر|بدر]]، [[غزوه احد|اُحُد]] و [[غزوه احزاب|خندق]] حضور داشت. او را از تيراندازان ماهر در ميان ياران حضرت محمد(ص) معرفى كردهاند. وی، مردى بلندبالا، گندمگون و با موهايى پرپشت بوده، محاسن خود را با حنا خضاب مىكرد و چهرهای گيرا، چشمانی بزرگ و ابروهایی پيوسته داشت.<ref name=":1">ابناثير، اسدالغابه، ج۴، ص۴٠٩.</ref> پیامبر(ص) مقداد را یکی از چهار نفری دانست که خدا به او فرمان داده آنها را دوست بدارد و خدا نیز آنها را دوست دارد.{{یادداشت|حضرت محمد(ص): خداوند مرا فرمان داده است تا چهار نفر را دوست بدارم و مرا خبر دادهاند كه خدا هم ايشان را دوست مىدارد. سه بار مكرر از پيامبر پرسيدند آنان چه كسانى هستند؟ پيامبر در هر نوبت فرمودند على(ع) از آنان مىباشد و در آخرين مرتبه فرمودند: ابوذر، مقداد و سلمان.}}<ref name=":2">محمدتقى تسترى، قاموس الرجال، ج٩، ص١١۴.</ref> مقداد در سال ٣٣ق، در ۷۰ سالگى در «جرف»، منطقهاى در يك فرسخى [[مدينه]] درگذشت. جنازهاش بر روى دست مسلمانان از جرف به مدينه انتقال داده شد و در آن جا دفن گرديد.<ref>ابنسعد واقدى، الطبقات، ج٣، ص١١۴.</ref> | ||
==وزارت== | ==وزارت== | ||
مؤیدالدین محمد مقدادی، درآغاز در [[اصفهان]] خدمت دیوان میکرد، برای انجام رسالتی عازم [[بغداد]] شد و در این شهر در تشکیلات اداری نفوذ کرده و به سمت نیابت وزارت دست یافت.<ref name=":5" /> پس از درگذشت ابوعبدالله محمد بن على، وزیر ناصرالدین خلیفه [[بنیعباس|عباسی]]، در سال ۵٩٠ق. مؤیدالدین محمد مقدادی که نائب وزیر بود، به وزارت رسید.<ref name=":6" /> ناصرالدین، سىوپنجمين خليفه عباسى، در سال ۶٢٢ق. درگذشت و فرزندش الظاهر بالله محمد، به خلافت رسید. وی بر پایه وصیت پدر و لیاقتهای مؤیدالدین، او را در سمت وزارت ابقا کرد. اين خليفه، پس از یک سال خلافت، در ۶٢٣ق. درگذشته و فرزندش «ابوجعفر منصور مستنصربالله» خلافت حکومت عباسی را به دست آورد. مؤيدالدين همچنان در سمت خود باقى ماند. وی در تشكيلات عباسيان نفوذ به دست آورده، [[علويان]] و [[شیعه|شيعيان]] را تحت حمايت خود قرار داد. او، ضيافتخانههاى بسيارى در [[عراق]] | مؤیدالدین محمد مقدادی، درآغاز در [[اصفهان]] خدمت دیوان میکرد، برای انجام رسالتی عازم [[بغداد]] شد و در این شهر در تشکیلات اداری نفوذ کرده و به سمت نیابت وزارت دست یافت.<ref name=":5" /> پس از درگذشت ابوعبدالله محمد بن على، وزیر ناصرالدین خلیفه [[بنیعباس|عباسی]]، در سال ۵٩٠ق. مؤیدالدین محمد مقدادی که نائب وزیر بود، به وزارت رسید.<ref name=":6" /> ناصرالدین، سىوپنجمين خليفه عباسى، در سال ۶٢٢ق. درگذشت و فرزندش الظاهر بالله محمد، به خلافت رسید. وی بر پایه وصیت پدر و لیاقتهای مؤیدالدین، او را در سمت وزارت ابقا کرد. اين خليفه، پس از یک سال خلافت، در ۶٢٣ق. درگذشته و فرزندش «ابوجعفر منصور مستنصربالله» خلافت حکومت عباسی را به دست آورد. مؤيدالدين همچنان در سمت خود باقى ماند. وی در تشكيلات عباسيان نفوذ به دست آورده، [[علويان]] و [[شیعه|شيعيان]] را تحت حمايت خود قرار داد. او، ضيافتخانههاى بسيارى در [[عراق]] پایهگذار کرده و در اعياد، عطاياى فراوان به عالمان، مشايخ، امامان مساجد و واعظان میداد و نسبت به نیازمندان بسیار سخاوتمند بود.<ref name=":6">احمد رحيمى، گنجينه دانشوران، ص١٨٧و١٨٨، محدث قمى، تتمة المنتهى، ص١٨٧و١٨٨.</ref> ذهبى از اين وزير شيعى، به عنوان«نائب الوزارة الاماميه» ياد كرده است.<ref>ذهبى، تاريخ الاسلام، ج۴۴، ص٣۶۴.</ref> وی ٢٣ سال در اين سمت باقی بود.<ref name=":5" /> | ||
==تردید در وزارت او== | ==تردید در وزارت او== | ||
خط ۱۵: | خط ۳۴: | ||
==بازسازی آستان کاظمین(ع)== | ==بازسازی آستان کاظمین(ع)== | ||
کاظمین، در دوره خلافت ناصر عباسی و وزارت مؤیدالدین محمد مقدادی، در مسیر توسعه و بازسازی قرار گرفت. از نخستين كارهاي مؤیدالدین بازسازی [[مشهد]] كاظمين(ع) بود. نظارت مؤيدالدين مقدادى را در سرعت کار و جلوههای هنری آن تأثیرگزار دانستهاند. در نخستین گام، صندوق چوبى زراندود شدهاى بر مرقدهای [[امام کاظم(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] گذاشته و رواق و تالار از نو بنا شده و این دو سازه به همراه صحن تزئين گردید. ديوارى كه اطراف مشهد كاظمين(ع) براى حفظ آن از دست غارتگران و جلوگيرى از طغيان رود دجله ساخته شده بود، كافى نبوده و استحکام زیادی نداشت؛ از این رو، با نظارت مؤيدالدين مقدادى ديوارى براى محله كاظميه بنا شد.<ref name=":7" /> برخی، ساخت دیوار را در سال ۶١۴ق. پس از این که در [[بغداد]]، [[رود دجله]] طغيان كرد و خساراتى به مشهد كاظمين وارد ساخت، دانستهاند. در این سال، مؤيدالدوله به بازسازی بناهاى حرم پرداخته و ديوار جديدى در اطراف مشهد کاظمین(ع) ساخت.<ref>محمدحسين آل ياسين، تاريخ حرم كاظمين، ترجمه غلامرضا اكبرى، ص٣٧.</ref> مؤيدالدين پيش از بازسازى حرم، به بيرون شهر رفت تا بتواند از طريق بستن سد، جلوى هجوم آب را بگيرد، اما با گسترش سيل اين سدها شكست و دو قسمت شرقى و غربى بغداد به زير آب رفت. او پس از آرام شدن جريان آب رودخانه دجله، اين تلاشهاى عمرانى را آغاز كرد.<ref name=":8">تاريخ فخرى، ص٢٨۶.</ref> وی در اطراف حرم بیمارستان، مکتبخانه و دارالقرآن برای یتیمهای علویان،<ref name=":9">تجارب السلف، ص٣٣٩-٣۴۴.</ref> اتاقهايى ويژه نگهدارى افراد يتيم، بهويژه يتيمان علوى بنا کرد.<ref name=":8" /> یتیمخانه در جوار صحن | کاظمین، در دوره خلافت ناصر عباسی و وزارت مؤیدالدین محمد مقدادی، در مسیر توسعه و بازسازی قرار گرفت. از نخستين كارهاي مؤیدالدین بازسازی [[مشهد]] كاظمين(ع) بود. نظارت مؤيدالدين مقدادى را در سرعت کار و جلوههای هنری آن تأثیرگزار دانستهاند. در نخستین گام، صندوق چوبى زراندود شدهاى بر مرقدهای [[امام کاظم(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] گذاشته و رواق و تالار از نو بنا شده و این دو سازه به همراه صحن تزئين گردید. ديوارى كه اطراف مشهد كاظمين(ع) براى حفظ آن از دست غارتگران و جلوگيرى از طغيان رود دجله ساخته شده بود، كافى نبوده و استحکام زیادی نداشت؛ از این رو، با نظارت مؤيدالدين مقدادى ديوارى براى محله كاظميه بنا شد.<ref name=":7" /> برخی، ساخت دیوار را در سال ۶١۴ق. پس از این که در [[بغداد]]، [[رود دجله]] طغيان كرد و خساراتى به مشهد كاظمين وارد ساخت، دانستهاند. در این سال، مؤيدالدوله به بازسازی بناهاى حرم پرداخته و ديوار جديدى در اطراف مشهد کاظمین(ع) ساخت.<ref>محمدحسين آل ياسين، تاريخ حرم كاظمين، ترجمه غلامرضا اكبرى، ص٣٧.</ref> مؤيدالدين پيش از بازسازى حرم، به بيرون شهر رفت تا بتواند از طريق بستن سد، جلوى هجوم آب را بگيرد، اما با گسترش سيل اين سدها شكست و دو قسمت شرقى و غربى بغداد به زير آب رفت. او پس از آرام شدن جريان آب رودخانه دجله، اين تلاشهاى عمرانى را آغاز كرد.<ref name=":8">تاريخ فخرى، ص٢٨۶.</ref> وی در اطراف حرم بیمارستان، مکتبخانه و دارالقرآن برای یتیمهای علویان،<ref name=":9">تجارب السلف، ص٣٣٩-٣۴۴.</ref> اتاقهايى ويژه نگهدارى افراد يتيم، بهويژه يتيمان علوى بنا کرد.<ref name=":8" /> یتیمخانه در جوار صحن پایهگذاری شده و خانههايى که برای اطعام نیازمندان بود، در ماه [[رمضان]] سفرههاى افطارى در آنها گسترده شده و به آنها «دارالضيافة» میگفتند.<ref name=":7" /> بر پایه گزارشی از بدرالدین ایاز، یکی از خادمان مؤیدالدین، نگاه مؤیدالدین به اطعام یتیمان علوی، نگاهی آخرتی بوده است.{{یادداشت|بدرالدين اياز، خدمه مؤيدالدين بغدادى قمى مىگويد: شبى از شبها مؤيدالدين شيرينى نبات درخواست کرد. بلافاصله آن شيرينى در ظروف متعددى فراهم گرديده و براى وی حاضر نمودند. مؤيدالدين به من گفت: «اى اياز! آيا مىتوانى اين شيرينى را تا روز قيامت براى من پسانداز كنى؟» گفتم: «سرورم! چگونه مىشود؟! آيا چنين چيزى امكان دارد؟!» گفت: «بله، هماكنون به حرم كاظمين(ع) مىروى و اين بشقابهاى شيرينى را نزد يتيمان علوى مىگذارى؛ در اين صورت براى من تا روز آخرت پسانداز خواهد شد.» اياز مىگويد: «نيمههاى شب بود كه به سوى حرم رفتم. درهاى بارگاه امام كاظم(ع) و امام جواد(ع) گشوده بود. كودكان يتيم را از خواب بيدار كردم و ظروف نبات را نزد آنان گذاشتم و برگشتم.}}<ref name=":8" /> مدرسهاى در حجرههاى صحن تأسيس گرديد و در آنجا كتابخانهاى شامل کتابهای فراوان شیعی و سنی پایهگذاری شد. توليت این امور، با مؤيدالدين ابوطالب محمدعلى علقمى قمى بود كه در دوره آخرين خليفه عباسى به مقام وزارت رسيد.<ref name=":7">جعفر الخليلى، موسوعة العتبات المقدسه، ج٩، ص١٢٣، ١۶۶و١۶٧.</ref> شرح معروف نهجالبلاغه، نوشته [[ابن ابىالحديد]]، به سفارش توليت این کتابخانه، و براى خزانه کتابهای اين مدرسه نگاشته شد.{{یادداشت|چنانكه خود وی، در مقدمه شرح بر نهج البلاغه به این موضوع اشاره كرده است.}}<ref>ابن ابىالحديد، شرح نهجالبلاغه، مقدمه شارح.</ref> | ||
در دوره یک ساله الظاهر بامرالله، خلیفه عباسی، که از آخرين شب [[رمضان]] ۶٢٣ق. و پس از درگذشت ناصر بالله آغاز شد، حرم كاظمين(ع) دچار آتشسوزى شده و گُنبد خسارت زیادی ديد. با پىگيرى مؤيدالدین، دستگاه عباسى مصمم شد علل اين رویداد بررسى و كشف شود، كه البته سرانجام مشخص نشد؛ ولی اقداماتى براى بازسازى حرم صورت گرفت. پيش از اينكه عمليات بازسازی پایان يابد، الظاهر بامرالله از دنيا رفت. مؤيدالدين در زمان خلیفه بعدی، مستنصر عباسى، كار را به پایان رساند.<ref>تجارب السلف، ص٣۴۶؛ تاريخ فخرى، ص٢٨٧.</ref> | در دوره یک ساله الظاهر بامرالله، خلیفه عباسی، که از آخرين شب [[رمضان]] ۶٢٣ق. و پس از درگذشت ناصر بالله آغاز شد، حرم كاظمين(ع) دچار آتشسوزى شده و گُنبد خسارت زیادی ديد. با پىگيرى مؤيدالدین، دستگاه عباسى مصمم شد علل اين رویداد بررسى و كشف شود، كه البته سرانجام مشخص نشد؛ ولی اقداماتى براى بازسازى حرم صورت گرفت. پيش از اينكه عمليات بازسازی پایان يابد، الظاهر بامرالله از دنيا رفت. مؤيدالدين در زمان خلیفه بعدی، مستنصر عباسى، كار را به پایان رساند.<ref>تجارب السلف، ص٣۴۶؛ تاريخ فخرى، ص٢٨٧.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۵۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}}{{برگرفتگی | |||
{{برگرفتگی | |||
| پیش از لینک = مقاله | | پیش از لینک = مقاله | ||
| منبع = مؤید الدین محمد مقدادی و عمران مشهد کاظمین(ع)، | | منبع = مؤید الدین محمد مقدادی و عمران مشهد کاظمین(ع)، | ||
خط ۴۳: | خط ۶۱: | ||
}} | }} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:اشخاص قرن هفتم]] | |||
[[رده:مدفونان در کاظمین]] |