سَرداب در برخی زیارتگاه‌ها، به مکانی در زیرزمین گفته شده، که قبر اصلی در آن‌جا قرار دارد. گاهی به مکان‌هایی در زیرزمین که کسی در آن‌جا دفن نشده نیز سرداب گفته شده است؛ مانند سرداب غیبت در سامرا.

سرداب حرم حضرت عباس(ع).

سرداب در معماری ایرانی، به خانه‌ای در زیرزمین گفته شده که برای پناه بردن از گرما و خنک شدن، ساخته می‌شود.

واژه‌شناسی ویرایش

سَرداب، واژه‌ای فارسی بوده و از دو بخش سرد و آب تشکیل شده[۱] و به معنای خانه‌ای است که در زیرزمین می‌سازند تا در گرما به آن پناه برده و آب در آنجا نگه می‌دارند تا سرد بماند.[۲] برخی، این ترکیب را نپذیرفته، بخش دوم آن را «آبه» به معنای محل ساختمان دانسته‌اند.[۳] دهخدا، زیر واژه «سردابه» به نقل از انجمن آرای ناصری، سردابه را خانه‌ای دانسته که در زیرزمین ساخته شده و دارای حوض آب سرد بوده و در گرمای تابستان برای خواب و استراحت استفاده می‌شده است.[۴] عمید، یکی از معانی سرداب را جایی که در زیرزمین برای دفن مردگان یا گذاشتن تابوت مرده درست می‌کنند، دانسته است.[۵]

واژه سرداب، وارد زبان عربی شده و به سرادیب جمع بسته شده است.[۱] در واژه‌نامه‌های عربی نیز، سرداب را ساختمانی که برای تابستان زیر زمین ساخته می‌شود معنی کرده‌اند. این واژه در زبان عربی، سِرداب تلفظ شده است.[۶]

در لغتنامه آكسفورد واژه‌هاى Crypt[یادداشت ۱] و Cellar[یادداشت ۲] معانى نزديك به سرداب دارد. Cellar به اتاقى كه براى نگهدارى اشــياء در زير زمين ساخته می‌شود و Crypt به اتاقى در ســطح زيرين كليسا كه براى دفن مردگان استفاده می‌شده است، گفته شده است.[۷]

در مکان‌های مقدس ویرایش

یکی از معانی سرداب، آرامگاه و محل دفن مردگان است. در قبرستان وادى‌السلام، در نجف، مقبره برخى از اشخاص به صورت سرداب‌هايى پايين‌تر از سطح زمين قرار دارد. در حرم امام رضا(ع) سرداب مقدس، مدفن اصلى آن امام(ع) است كه اكنون در طبقه زيرين و به فاصله تقريبى سه متر از كف روضه قرار دارد.[۸] گاهی به مکان‌هایی در زیر زمین که کسی در آن‌جا دفن نشده نیز سرداب گفته شده است؛ مانند سرداب غیبت در سامرا.[۹]

پانوشت ویرایش

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ لغت نامه دهخدا، ذیل واژه سرداب، به نقل از اقرب الموارد.
  2. لغت نامه دهخدا، ذیل واژه سرداب، به نقل از غیاث.
  3. آشــنايى با معمارى اســلامى، ص 197، برداشــت مضمون؛ معرفى سردابهاى يزد و فضاهاى مرتبط با آن، مجله صفه، شماره ۵۶، ص۴۴.
  4. لغت نامه دهخدا، ذیل واژه سردابه.
  5. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه سرداب.
  6. القاموس المحيط، ج‏1، ص10؛ مجمع البحرين، ج‏2، ص82.
  7. معرفى سردابهاى يزد و فضاهاى مرتبط با آن، مجله صفه، شماره ۵۶، ص۴۲.
  8. حرم در واژه‌ها، ص۲۸.
  9. معجم البلدان، ج3، ص173.
  1. An underground room often used for storing things
  2. A room under the floor of a church used especially in the past as a place for burying people

منابع ویرایش

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره دوازدهم، ص36 است.
  • آشــنايى با معمارى اســلامى ايران، محمدكريم پيرنيا، تدوين غلامحسين معماريان، سروش دانش، تهران، 1371ش.
  • حرم در واژه‌ها، از مجموعه «رهنما»، سید ابراهیم موسوی‌پناه، آستان قدس رضوى، ۱۳۹۱ش.
  • القاموس المحيط، محمد بن یعقوب فیروزآبادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • مجمع البحرين، فخر الدين بن محمد طريحى، مرتضوي، تهران، 1375ش.
  • معجم البلدان، ياقوت بن عبدالله الحموي، بيروت، دار صادر، ١٣٩٧ه. ق - ١٩٧٧م.
  • معرفى سردابهاى يزدوفضاهاى مرتبط با آن همراه تحليلى ازنگاه مفاهيم پايدارى، مجله صفه، پیاپی ۵۶، بهار ۱۳۹۱ش، ص۴۱.