فرهاد میرزا معتمدالدوله: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:
'''فرهاد میرزا معتمدالدوله''' (۱۲۳۳-۱۳۰۵ق)، فرزند عباس میرزا نایب‌السلطنه، برادر [[محمدشاه قاجار]] و عموی [[ناصرالدین شاه]] است، که به علم، درایت و پایبندی به دین شهرت داشته و یکی از اقدامات او گسترش و بازسازی [[آستان مقدس کاظمین|آستان مقدس کاظمین(ع)]] است.
'''فرهاد میرزا معتمدالدوله''' (۱۲۳۳-۱۳۰۵ق)، فرزند عباس میرزا نایب‌السلطنه، برادر [[محمدشاه قاجار]] و عموی [[ناصرالدین شاه]] است، که به علم، درایت و پایبندی به دین شهرت داشته و یکی از اقدامات او گسترش و بازسازی [[آستان مقدس کاظمین|آستان مقدس کاظمین(ع)]] است.


او در دوره‌های مختلف، مناصبی مانند حکمرانی خوزستان، لرستان، فارس، کردستان و همدان را برعهده داشته و نشان‌های افتخار گوناگون گرفته است. با این همه، در دوره‌ای توسط سلسله [[قاجار]] طرد شده و به طالقان تبعید شده است.
او در دوره‌های مختلف، مناصبی مانند حکمرانی خوزستان، لرستان، فارس، کردستان و همدان را برعهده داشته و نشان‌های افتخار گوناگون گرفته است. با این همه، در دوره‌ای، سلسله [[قاجار]] او را طرد کرده و به طالقان تبعید کرده است.


وی در سال ۱۲۹۱ق. به سفر [[حج]] رفته و سفرنامه‌ای نگاشته است. وی دارای آثاری در رشته‌های گوناگون علمی است.
وی در سال ۱۲۹۱ق. به سفر [[حج]] رفته و سفرنامه‌ای نگاشته است. وی دارای آثاری در رشته‌های گوناگون علمی است.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:اشخاص حج‌گزار]]
[[رده:اشخاص حج‌گزار]]
[[رده:افراد خاندان قاجار]]
[[رده:کارگزاران حکومت قاجار]]
[[رده:شاعران ایران]]
[[رده:نویسندگان فارسی زبان]]
[[رده:نویسندگان سده سیزده هجری قمری]]
[[رده:سفرنامه‌نویسان فارسی]]
[[رده:اشخاص قرن سیزدهم]]
[[رده:مدفونان در کاظمین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۳۶

فرهاد میرزا معتمدالدوله
مشخصات فردی
لقب معتمدالدوله، نایب‌السلطنه و نایب‌الإیاله
نسب خاندان قاجار
زادروز ۱۲۰۳ق.
زادگاه ایران
خویشان سرشناس محمدشاه قاجار برادر وی، ناصرالدین شاه عموی او.
مذهب شیعه
منصب حکمرانی خوزستان، لرستان، فارس، کردستان و همدان
تاریخ درگذشت ۱۳۰۵ق.
محل درگذشت ایران، تهران
آرامگاه آستان مقدس کاظمین(ع)، داخل صحن، در غرفه‌ای سمت مشرق باب‌المراد، کنار دری به نام وی.
مشخصات دینی
هجرت به تبعید به طالقان
حج و زیارت
خدمت امنیت‌سازی راه‌های فارس
سفر حج، کاظمین
بناهای ساخته شده صحن آستان مقدس کاظمین(ع)
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتید قائم مقام فراهانی
محل تحصیل تبریز
تالیفات هدایةالسبیل و کفایة الدلیل، قمقام زخّار و صمصام بَتّار.
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
فعالیت مذهبی مبارزه با منکرات شرعی

فرهاد میرزا معتمدالدوله (۱۲۳۳-۱۳۰۵ق)، فرزند عباس میرزا نایب‌السلطنه، برادر محمدشاه قاجار و عموی ناصرالدین شاه است، که به علم، درایت و پایبندی به دین شهرت داشته و یکی از اقدامات او گسترش و بازسازی آستان مقدس کاظمین(ع) است.

او در دوره‌های مختلف، مناصبی مانند حکمرانی خوزستان، لرستان، فارس، کردستان و همدان را برعهده داشته و نشان‌های افتخار گوناگون گرفته است. با این همه، در دوره‌ای، سلسله قاجار او را طرد کرده و به طالقان تبعید کرده است.

وی در سال ۱۲۹۱ق. به سفر حج رفته و سفرنامه‌ای نگاشته است. وی دارای آثاری در رشته‌های گوناگون علمی است.

تبار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهاد میرزا معتمدالدوله، فرزند عباس‌میرزا نایب‌السلطنه (۱۲۰۳-۱۲۹۹ق) است. عباس‌میرزا، در دوره قاجار، حاکم آذربایجان بوده و در مقابله با تجاوز روس‌ها به شمال غربی ایران، از خود رشادت نشان داده است.[۱] وی در مبارزه با امپراتوری عثمانی نیز به پیروزی‌هایی دست یافت. تاریخ‌نگاران ایرانی و اروپایی، او را شریف‌ترین فرد از تبار قاجار برشمرده و کارنامه او را در امور نظامی، سیاسی و تحولات اجتماعی ستوده‌اند.[۲] عباس‌میرزا، هنگامی که عزم تسخیر هرات و آزادسازی آن از دست انگلیس را داشت، درگذشت. پیکرش در مشهد، در جوار آستان امام رضا(ع)، در دارالحفاظ مسجد گوهرشاد دفن شد.[۲][یادداشت ۱][۳]

یکی دیگر از فرزندان عباس‌میرزا، محمدمیرزا معروف به ولیعهد ثانی است که با مرگ فتحعلی‌شاه، به فرمانروایی رسید و محمدشاه قاجار نام گرفت؛ از این رو، فرهادمیرزا، برادر محمدشاه قاجار[۲] و عموی ناصرالدین شاه بوده است.[۴]

ولادت و تحصیلات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا معتمدالدوله، پانزدهمین فرزند عباس‌میرزا نایب‌السلطنه است، که در سال ۱۲۳۳ق. (۱۱۹۷ش)، به دنیا آمد.[۵] وی در تبریز به تحصیل علوم متداول پرداخته و علوم معقول و منقول و برخی دانش‌های متداول دیگر را آموخت.[۵]

نشان‌ها و لقب‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا به لقب «معتمدالدوله» دست یافت؛ دلیل آن را خدمات دولتی و دیوانی و تدبیر لازم در اداره امور ایالات و ولایات دانسته‌اند. در سال ۱۲۷۶ق. به دریافت نشان میرپنجی و حمایل مخصوص با حمایل امیرتومانی دست پیدا کرد.[۵] محمدشاه قاجار در سال ۱۲۵۳ق. که عازم هرات و منطقه خراسان بزرگ شد، فرهادمیرزا را به عنوان نایب ایالت برگزیده و برای حفظ پایتخت، در تهران مستقر کرد. این کار، در سفر محمدشاه به اصفهان، در سال ۱۲۵۵ق. نیز انجام شد.[۶] لقب‌هایی مانند نایب‌السلطنه و نایب‌الإیاله را نیز به او نسبت داده‌اند.[۷]

حکمرانی خوزستان و لرستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمدشاه قاجار، در سال ۱۲۵۰ق. به پادشاهی رسیده و برادر خود فرهاد میرزا را در حالی که ۱۷ سال سن داشت، به حکمرانی منطقه خوزستان و لرستان منصوب کرد.[۸] در این مناطق، شماری از اشرار ناامنی به وجود آورده بودند. فرهاد میرزا امنیت را برگردانده و به آشفتگی‌ها پایان داد.[۹]

فرمانروای منطقه فارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا، در سال ۱۲۵۷ق. در ۲۴ سالگی، به عنوان نایب الایاله، به حکومت فارس فرستاده شد و به مدت پنج سال عهده‌دار این منصب بود. او را درباره دستگیری راهزانان و امن کردن راه‌های فارس ستوده‌اند.[۶] از اقدامات دیگر او، جاری کردن حدّ، در برخی منکرات، مانند شراب‌خواری و قماربازی معرفی کرده‌اند.[۱۰] سرانجام محمدشاه قاجار او را از این منصب عزل کرد؛ دلیل عزل او را سعایت مخالفان و تیرگی روابط او با صدر اعظم وقت، میرزاآغاسی دانسته‌اند.[۱۱]

فرهادمیرزا، سال‌ها بعد، از سال ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۸ق، بار دیگر حکمرانی فارس را به دست گرفت.[۱۲] رواج رسم‌های نیکو و برقراری امنیت از خدماتی است که برای وی، در این دوره ذکر کرده‌اند.[۱۳]

تبعید به طالقان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وی در سال ۱۲۶۸ق. توسط ناصرالدین شاه، به طالقان تبعید شد؛ دلیل تبعید او، متهم بودن وی در سوء قصد به جان شاه بود. برخی، عاملان این سوء قصد را پیروان فرقه بابیه دانسته و فرهاد میرزا را از این اتهام مبرا دانسته‌اند.[۱۴]

حکمرانی کردستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از سال ۱۲۷۸ق. به کارگیری او در مناصب دولتی از سر گرفته شد، حکومت دوباره بر لرستان و خوزستان، عضویت دارالشورای کبرای دولتی[۱۵] و حکومت کردستان و همدان برخی از این مناصب هستند. وی توانست در کردستان، دو آشوب مهم را بخواباند.[۱۶]

سفر به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا، در رجب ۱۲۹۲ق. از تهران عازم سفر حج شد.[۱۲] او از آغاز سفر حج، لباس رسمی و درجات دولتی را کنار گذاشته و مانند یک زائر و حاجی عادی حرکت کرده[۱۷] و به تلاوت قرآن، دعا و زیارت عاشورا اهمیت می‌داد. فرهادمیرزا در مسیر راه، از مساجد، امامزاده‌ها و مرقد بزرگان بازدید می‌کرد.[۱۸]

او از جایی که میل‌های گنبد حرم حضرت محمد(ص) دیده شد، از مرکب پیاده شده و تمام مسیر را پیاده رفت. هنگام ورود به مدینه اجازه نداد به رسم ورود بزرگان، برایش چند عراده توپ شلیک کنند. وی به زیارت حضرت محمد(ص) رفته، زیارت حضرت فاطمه(س) را خوانده و ائمه بقیع را نیز زیارت کرده است. درِ ضریح ائمه بقیع را برایش گشوده‌اند. به گفته وی، امام حسن(ع)، دردی که او در پا داشته را شفا داده است.[۱۹]

فرهادمیرزا، در سفرنامه خود، از اینکه نام پادشاهانی که کعبه را بازسازی کرده‌اند، درون خانه خدا نصب شده، انتقاد شدیدی کرده است.[۲۰] سفر او یک سال طول کشیده و در ربیع‌الثانی ۱۲۹۳ق. به تهران بازگشته است.[۱۲]

گسترش و بازسازی آستان مقدس کاظمین(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا، از اندوخته‌های مالی خود، صحن بزرگی را برای آستان مقدس کاظمین(ع) ساخت. وی، دو نفر از تاجران کاظمین، به نام‌های عبدالهادی و مهدی استرآبادی را مسئول این کار کرد. عملیات ساختمانی در ۱۷ ذی‌القعده ۱۲۹۶ق. آغاز شده و در ۱۷ ربیع‌الاول ۱۳۰۱ق. پایان یافت. هزینه این ساخت و ساز، بیشتر از ۲۰۰ هزار لیره عثمانی بوده است.[۲۱] برخی که همان‌زمان با پایان ساخت این طرح، به کاظمین رفته‌اند، صحن را «عالی و باشکوه» توصیف کرده‌[۲۲] و برخی از شاعران،[یادداشت ۲] به مناسبت ساخت آن، شعر سروده‌اند.[۲۳]

جزئیات صحن به این شرح است:

  1. حصاری بلند در اطراف صحن شامل دو طبقه ساخته شده است. طبقه نخست، دارای اتاق‌ها و ایوان‌های کوچک بوده، با سنگ مرمر مفروش شده و دیوارهای آن با کاشی‌های گلدار تزئین شده است. دور تا دور بالای این طبقه از دیوار صحن، کتیبه زیبایی از آیات قرآن نقش بسته است. طبقه دوم، دیوار بلندی است که روی دیوار قسمت خارجیِ طبقه نخست قرار گرفته و چند اتاق دور از هم، در میان دیوار ساخته شده، که حصار طبقه دوم بر آن تکیه کرده است. بر بخش بالای دیوار، کتیبه‌ای قرآنی نقش بسته است. بر پایه نوشته‌ای که در پایان کتیبه، در شمال غربی صحن وجود دارد، این کتیبه به خط نصرالله مشهدی و در سال ۱۲۹۸ق. نگاشته شده است.[یادداشت ۳]
  2. دو ستون بزرگ در طبقه دوم صحن، روی دو درِ اصلی، در سمت شرق و جنوب صحن ساخته شده، که برای نصب دو ساعت بزرگ است.
  3. زیرزمین‌هایی که منظم و محکم توصیف شده، در صحن، ایوان‌ها و حجره‌ها، برای دفن مردگان ساخته شده است.
  4. مناره‌های بزرگ چهارگانه، از جایی که مؤذن می‌ایستد تا نوک آنها طلاکاری شده است.
  5. چهارمین درِ نقره‌ای آستان مقدس کاظمین(ع)، در سال ۱۲۹۴ق. در بین رواق و طارمه[یادداشت ۴] شرقی نصب شده که طلای آن را فرهادمیرزا اهدا کرده است.[۲۴]

ویژگی‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • اهمیت به موازین شرعی و شیعی؛ وقتی او را برای مراسم قماربازی شاهزاده‌ها نزد شاه دعوت کردند، این دعوت را رد کرده و خود را از اهل قمار و خلاف مبرّا دانست؛ این پاسخ، باعث دلخوری شاه نیز شد.[۲۵] فرهادمیرزا، سالیانه برای امام حسین(ع)، مراسم روضه‌خوانی برپا می‌کرد.[۲۶]
  • مخالفت با فرهنگ غرب؛ فرهادمیرزا، با اینکه زبان انگلیسی را می‌دانست[۲۷] و در رواج دانش‌های جدید کوشا بود،[۲۸] به فرهنگ غرب نظر خوبی نداشته، بلکه به شدت مخالف بود.[۲۷] او در سفرنامه خود به مکه، از پوشش زنان مصری که شبیه لباس‌های فرنگی است، و از آزادی مشروبات الکلی در مصر به شدت انتقاد کرده است.[۲۹]
  • استعمارستیزی؛ سفیر انگلیس، نام برخی از طردشدگان حکومت قاجار را نوشته و به نماینده دولت فرانسه در ایران تأکید کرد این افراد مورد حمایت دولت بریتانیا هستند. بین نام‌ها، نام فرهادمیرزا نیز وجود داشت.[یادداشت ۵] وقتی فرهادمیرزا با خبر شد، اعلام کرد پناهنده هیچ دولتی نبوده و حتی اگر بخواهند او را در ایران گردن بزنند، به دولت بیگانه روی نمی‌آورد.[۳۰] فرهادمیرزا، در لغو قرارداد «رویتر»[یادداشت ۶] نیز نقش داشته است.[۳۱]

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا دارای آثاری در زمینه تاریخ، جغرافی، ریاضی، ادبیات و شعر است. او بر کتاب‌های «وفیات االعیان» و «تذکرة الخواص» حاشیه زده و «دیوان منوچهری دامغانی» را تصحیح کرده است.[۳۲] وی دو کتاب «تحریر اقلیدس»[۳۳] و «خلاصة الحساب»[یادداشت ۷][۳۴] را به فارسی برگردانده است. دیگر آثار او عبارتند از:

  • هدایةالسبیل و کفایة الدلیل، که به «روزنامه سفر مدینة السلام و بیت الله الحرام» نیز نامیده شده است. این کتاب، سفرنامه سفر حج او از آخر رجب ۱۲۹۳ تا ۲ ربیع‌الثانی ۱۲۹۳ق. است. مسیر رفت و برگشت در این سفرنامه عبارت است از: تهران، رشت، بادکوبه، تفلیس، طرابوزان، اسلامبول، ازمیر، اسکندریه، بندر سوئز، بندر ینبع (در حجاز و در کرانه دریای سرخ)، مدینه، مکه، بندر جده، بندر پورت‌سعید در مصر، بیروت، اسلامبول، طرابوزان، تفلیس، بادکوبه، رشت، تهران. این سفرنامه، در معرفی مکان‌ها، مرقدها و شهرها از منابع گوناگون تاریخی و جغرافیایی[یادداشت ۸] و در مطالب اعتقادی و فقهی از منابع حدیثی و تفسیری[یادداشت ۹] استفاده کرده است. بخشی از این کتاب نیز، به بیان مناسک حج پرداخته است.
کتاب هدایة السیبل، در شیراز، در سال ۱۲۹۴ق. در ۳۶۲ صفحه و در همان سال، در تهران، در ۳۸۵ صفحه به چاپ رسیده است.[۳۵] سفرنامه فرهادمیرزا، بار دیگر توسط مؤسسه مطبوعاتی علمی با تصحیح و حاشیه غلامرضا طباطبایی، در ۴۲۴ صفحه، در قطع وزیری، در ۱۳۶۶ش. چاپ شده است.[۳۶]
  • قمقام زخّار و صمصام بَتّار، که مقتلی درباره رویداد عاشورا است و انگیزه تألیف آن جداسازی روایات تاریخی درست، از توضیحاتی است که شاعران و ذاکران به تاریخ عاشورا افزوده‌اند. نام این کتاب، به معنای «دریای ژرف و شمشیر برنده» است.[۳۷] فرهادمیرزا، در تألیف این کتاب از دیگر اندیشمندان نیز مشورت گرفته است.[۳۸] این کتاب، در دو جلد سامان یافته است؛ جلد نخست، به زندگی امام حسین(ع)، قیام مسلم بن عقیل و قیام کربلا از آغاز تا روز عاشورا و زمان شهادت پرداخته است. جلد دوم، به چگونگی شهادت امام(ع) و بنی‌هاشم، اسارت اهل بیت امام(ع)، انتقال آنها به کوفه و شام، عقوبت قاتلان، قیام توابین، جنبش مختار و بیان اشعار پرداخته است.[۳۹]
محمدعلی معلم حبیب‌آبادی (م.۱۳۹۶ش)، عالم و سرگذشت‌نگار شیعه، کتاب قمقام زخار را تا زمان خود، در تصحیح اخبار، توضیح مکان‌ها و ضبط نام‌های شهیدان و مخالفان بی‌مانند دانسته است.[۴۰] این کتاب، بار نخست، چند ماه پیش از درگذشت نویسنده، در اوایل سال ۱۳۰۵ق، در تهران، در ۷۱۳ صفحه چاپ [۴۱] و در سال ۱۳۳۷ش. تجدید چاپ شده است. کتاب قمقام زخار، با تصحیح و حواشی محمود محرمی زرندی، توسط انتشارات اسلامیه، در سال ۱۳۶۳ش. نیز به چاپ رسیده است.[۴۲]
  • کتاب روضه، کتابی برای روضه‌خوان‌ها، که مستند بوده و از مطالب نادرست خالی بوده است. امروزه اثری این کتاب در دست نیست.[۴۳] اعتمادالسلطنه، در کتاب خود از این کتاب نام برده و گفته فرهادمیرزا نسخه‌ای از آن را برای ناصرالدین شاه فرستاده است.[۴۴]
  • تدوین منشآت قائم مقام فراهانی، که گردآوری نامه‌های استادش قائم‌مقام فراهانی است. خودش نیز مقدمه‌ای بر کتاب افزوده است. برخی، خدمت برجسته میرزافرهاد به عالم ادبیات را تدوین و انتشار همین کتاب دانسته‌اند.[۴۵]
  • فرهنگ جغرافیایی ایران، که از مأخذهای مهم کتاب «مرآت البلدان» است.[۴۶] این کتاب در سال ۱۲۷۶ق. تألیف شده و آقابزرگ تهرانی، نسخه‌ای از آن را به خط نویسنده، در کتابخانه محمودفرهاد معتمد دیده است.[۴۷]
  • جام جم، که در ۱۴۰ باب، به مباحث جغرافیای کره زمین و تاریخ آن پرداخته و تألیف آن در سال ۱۲۷۰ق آغاز شده است.[۴۸] در این کتاب، به مسائل ریاضی، جغرافی، تاریخ و همه سلسله پادشاهان که آن دوره در قدرت بودند تا زمان نگاشتن کتاب پرداخته شده است.[۴۹] این کتاب را در حقیقت، برگردان فارسی جغرافیای «ویلیام پیناک»[یادداشت ۱۰] دانسته‌اند.
  • فهرست آثاری که درباره حضرت محمد(ص) و امامان(ع) نوشته شده است؛ این اثر در پایان کتاب قمقام زخّار آمده است.[۵۰]
  • نصاب انگلیس، که دارای دو هزار واژه انگلیسی و برابرِ فارسی آن است. این کتاب، فرهنگنامه منظوم انگلیسی به فارسی است که در سال ۱۲۸۳ق. در تهران چاپ شده است.
  • زنبیل، سفینه‌ای است مانند کشکول شیخ بهایی.
  • اشعار.[۵۱]

در نگاه دیگران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهدی بامداد، سرگذشت‌نگار معاصر، فرهادمیرزا را یکی از چهار شاهزاده فاضل قاجاریه دانسته است.[یادداشت ۱۱][۵۲] نادرمیرزا، از تاریخ‌نگاران دوره قاجار، وی را شاهزاده عالم فاضل خوانده و آرزو کرده کاش مانند او هزار نفر در دوره قاجار می‌بود و به این خاندان نیرو و افتخار می‌داد.[۵۳] رضاقلی‌خان هدایت نیز، او را در عزم و اراده ستوده[۵۴] و چارلز استوری، خاورشناس انگلیسی او را اداره‌کننده‌ای بااستعداد، تحصیل‌کرده، ملتزم به موازین اسلامی و شیعی و مورد احترام اقشار گوناگون دانسته است.[۵۵] رجال‌نگاران بسیاری مانند محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه،[۵۶] حسن حسینی فسایی،[۵۷] محمدعلی معلم حبیب‌آبادی[۵۸] و محمدعلی مدرس تبریزی[۵۹] وی را در علم،[۵۶] ایجاد امنیت، ترویج احکام اسلام، فروتنی، مردم‌داری، اخلاق نیکو، انفاق،[۵۷] شعر و نشر دانش‌های جدید[۲۸] ستوده‌اند.

درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهادمیرزا، از سال ۱۲۹۸ق. تا پایان عمر از کار و خدمات دولتی کناره گرفت[۶۰] و در ذی‌القعده ۱۳۰۵ق. برابر با تیر ۱۲۶۷ش. در تهران و در سن ۷۲ سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود برای همدردی با امام کاظم(ع)، جنازه‌اش را نیم‌روزی روی پل بغداد قرار دهند؛ ولی محمدحسن آل یاسین، عالم شیعه، به گمانِ ایجاد اختلاف میان فرقه‌های اسلامی، اجازه اجرای وصیت را نداد.[۶۱]

مدفن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مدفن او، در آستان مقدس کاظمین(ع)، داخل صحن، در غرفه‌ای سمت مشرق باب‌المراد، کنار دری که به نام وی معروف است، قرار دارد.[۶۱]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ج ٢، ص ٧٠؛ علی‌اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ص ١٧٠.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ عباس قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ٢، ص ۵٧٨ و ۵٧٩.
  3. اسماعیل رائین، حقوق‌بگیران انگلیس در ایران، ص ١١۴.
  4. خاطرات سیاسی امین‌الدوله، به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، ص36ـ42؛ شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۹۰.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ اسناد و مدارک مأموریت امین‌الدوله ص ١٨١.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ جورج کرزن، ایران و قضیه ایران، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، ج ٢، ص ٢۴۶؛ حاج میرزا حسن فسائی، فارسنامه ناصری، تصحیح منصور رستگار فسائی، ج 2 ، ص 863؛ دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.
  7. غلامرضا طباطبایی مجد، مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص ٩.
  8. محمدحسن اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج ٣، ص ١۶۴.
  9. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، ج ٣، ص ٨۶.
  10. دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.
  11. حقوق‌بگیران انگلیس در ایران، ص 354؛ نادر میرزا، تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 75؛ تاریخ منتظم ناصری، ج 3 ص 173.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه، المآثر و اآلثار، ج 1، ص 5 و 76 و 112؛ عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج1، ص125.
  13. مکارم اآلثار، ج 3، ص 962 و 963.
  14. یحیی آریان‌پور، از صبا تا نیما، ج1، ص157.
  15. شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 88.
  16. میرزا محمدخان مجدالملک سینکی، رساله مجدیه، ص 4؛ شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 17 و 18 و 90.
  17. سفرنامه فرهادمیرزا، ص285.
  18. سفرنامه فرهادمیرزا، ص231 ـ 242 و 257 و 309.
  19. سفرنامه فرهادمیرزا، ص 139ـ141.
  20. سفرنامه فرهادمیرزا، ص 210.
  21. شیخ محمدحسن آل‌یاسین، تاریخ حرم کاظمین، ترجمه غلامرمضا اکبری، ص 107 و 108؛ مکارم الآثار، ج 3، ص 963؛ شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 91؛ الذریعه، ج 17، ص 171.
  22. خاطرات حاج سیاح، ص 214.
  23. دیوان شیخ جابر کاظمی، ص 223؛ جعفر نقدی، تاریخ الامامین الکاظمین(ع)، ص 78؛ تاریخ حرم کاظمین، ص 108ـ117.
  24. فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۲۳؛ المآثر و الآثار، ج 1، ص 116 و 117.
  25. روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص 121 و 122؛ شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 91.
  26. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج 1، ص 203 .
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ تعلیقات حسین محبوبی اردکانی بر کتاب المآثر و اآلثار، ج 2، ص 580 و 581 .
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ از صبا تا نیما، ج 1، ص 156ـ158.
  29. سفرنامه فرهادمیرزا، ص 110 و 111 و 210.
  30. تاریخ متظم ناصری، ج3، ص266؛ اسناد و مدارک مأموریت امین‌الدوله، ص181.
  31. ابراهیم تیموری، عصر بیخبری، ص 123 و 129 و 131؛ غلامعلی حداد عادل و دیگران، تاریخ ایران و جهان، ص 148؛ ملاعلی کنی، مرزبان دین، محمدباقر پورامینی، ص 113 و 115.
  32. فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۹-۲۲۱.
  33. احمد منزوی، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج 3، ص 1932؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ج 2، ص 865 .
  34. فارسنامه ناصری، ج 1 ،ص 861؛ ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر، ترجمه بهرام مقدادی، ص 163.
  35. ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص 864؛ شیخ آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 25، ص 177.
  36. فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۷.
  37. فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۸.
  38. خاطرات و خطرات، ص 32 و 33؛ المآثر واآلثار، ج 1، ص 305.
  39. قمقام زخار و صمصام بتار، تمام کتاب.
  40. مکارم اآلثار، ج 3، ص 962.
  41. الذریعه، ج 17، ص 171.
  42. گروهی از نویسندگان (به اهتمام حسین علیزاده)، سیری در سلوک حسینی، ص 333؛ خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی، ج 4، ص 819ـ821؛ عاشورانامه، به کوشش محمد اسفندیاری، ج 4، ص 15 و ۸۶.
  43. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی، ج1، ص275 و 276؛ المآثر و اآلثار، ج1، ص263؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ج۱، ص۱۷۵.
  44. روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 518 و 519.
  45. مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص 11؛ عاشورانامه، ج 4، ص 15؛ از صبا تا نیما، ص 157.
  46. فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۳۰.
  47. الذریعه، ج16، ص197.
  48. فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۲۰.
  49. جام جم، مقدمه کتاب.
  50. دائرة المعارف تشیع، ج13، ص300.
  51. مکارم الآثار، ج۳ ، ص 962؛ از صبا تا نیما، ج 1، ص 157 .
  52. شرح حال رجال ایران، ج3، ص93؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص12.
  53. تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 76.
  54. رضاقلی‌خان هدایت، مجمع الفصحا، ج1، ص46؛ لغتنامه دهخدا، ج11، ص17131.
  55. ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص864.
  56. ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ المآثر و اآلثار، ج1، ص263.
  57. ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ فارسنامه ناصری، ج 1، ص 862.
  58. مکارم اآلثار، ج 3، ص 962ـ964.
  59. مدرس تبریزی، ریحانة االدب، ج 5، ص 331 و 332.
  60. از صبا تا نیما، ج 1، ص157.
  61. ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ همان، ص 107؛ پاورقی روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 584؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص 12؛ مکارم الآلثار، ج 3، ص 914؛ الذریعه، ج17، ص 171.
  1. برخی تاریخ‌نگاران، به اشتباه، «عباس‌میرزا ملک آراء»، دومین فرزند محمدشاه و برادر کوچک ناصرالدین شاه قاجار را، با عباس‌میرزا نایب‌السلطنه یکی گرفته‌اند. عباس‌میرزا ملک آراء، با بیگانگان تبانی و با سفارت انگلستان ارتباط داشته است.
  2. جابر کاظمی، سید حید حلی، سلمان آل نوح، جابر بن عبدالغفار بلدی کاظمی.
  3. کتبه تراب أقدام الزائرین نصرالله المشهدی خادم الروضة الرضویة سنة ۱۲۹۸ق.
  4. کلبه چوبی.
  5. فرهادمیرزا، در دوره‌ای طرد شده دولت قاجار بود.
  6. قرارداد رویتر، در زمان ناصرالدین شاه و با تلاش میرزا حسینخان سپهسالار، صدر اعظم وقت میان دولت ایران با فردی انگلیسی به نام «بارون جولیوس رویتر» بسته شد. به موجب این توافقنامه، حق احداث راه آهن، بهره‌برداری از منابع و معادن، جنگل‌ها، احداث قنوات و کانال‌های آبیاری اراضی به مدت ۷۰ سال و اداره گمرکات و حق صدور همه نوع محصولات به مدت ۲۵ سال به رویتر واگذار شد.
  7. این ترجمه را در رجب ۱۲۵۶ق. به پایان رسانده و «کنزالحساب» نامیده است.
  8. برخی از آنها عبارتند از: مراصد الاطلاع، معجم البلدان، وفایت الاعیان، کامل ابن اثیر حبیب السیر، روضة الصفا، الاستعیاب فی معرفة الاصحاب، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، تقویم البلدان و تاریخ وصاف.
  9. برخی از آنها عبارتند از: اصول کافی، شرایع الاسلام، منهاج السالکین، هدایة السالکین و تفسیر مجمع البیان.
  10. Pinnock William, History & Geography
  11. سه نفر دیگرعبارتند: از علیقلی‌میرزا اعتضادالسلطنه، بهمن‌میرزا و ابوالحسن میرزا.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله فرهاد میرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، غلامرضا گلی‌زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره پانزدهم و شانزدهم، تابستان و پاییز ۱۳۹۲، ص۱۹۷ است.