ابن جبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی)
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده: تصویر ابن جبیر.jpg|File.png|300px|thumb|left|تصویر ابن جبیر]]


ابوالحسين محمد بن احمد مشهور به ابن جبير، اديب، از رجال دانش آموخته ديوان عصر خويش، شاعر و جهانگرد مالکي اندلسي دهم ربيع الاول سال 540 قمري، در شهر بلنسيه [[اندلس]] (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانياي فعلي) به دنيا آمد.محمد بن جبير با القاب کنانی<ref>الکامل، ج5، ص 192، الحله السیراء، ج2، ص341، الاحاطه، ج2، ص146</ref> و نیز شاطبی<ref>. الانساب، ج5، ص97.</ref> نیز خوانده می شد. سفرنامه ابن جبیر یا رحله الکنانی  از مشهورترين و مهمترين سفرنامه‌هاي [[حج]] و شرح فريضه [[حج]] سال 579 قمري از [[اندلس]] و نیز سفري طولاني در سال هاي ميان 578 تا 581 قمري است.<ref>تاریخ نوشته های جغرافیایی، ص 242-244، نشوارالمحاضره، ج 7، ص330، الرحلات المغربیه، ص102</ref>  
ابوالحسین محمد بن احمد مشهور به ابن جبیر، ادیب، از رجال دانش آموخته دیوان عصر خویش، شاعر و جهانگرد [[مالکی]] [[اندلس|اندلسی]] دهم ربیع الاول سال 540 قمری، در شهر [[بلنسیه]] [[اندلس]] (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانیای فعلی) به دنیا آمد.محمد بن جبیر با القاب کنانی<ref>الکامل، ج5، ص 192، الحله السیراء، ج2، ص341، الاحاطه، ج2، ص146</ref> و نیز شاطبی<ref>. الانساب، ج5، ص97.</ref> نیز خوانده می شد. سفرنامه ابن جبیر یا رحله الکنانی  از مشهورترین و مهمترین سفرنامه‌های [[حج]] و شرح فریضه [[حج]] سال 579 قمری از [[اندلس]] و نیز سفری طولانی در سال های میان 578 تا 581 قمری است.<ref>تاریخ نوشته های جغرافیایی، ص 242-244، نشوارالمحاضره، ج 7، ص330، الرحلات المغربیه، ص102</ref>  


==خاندان ابن جبیر==
==خاندان ابن جبیر==


لقب «کِناني» ابن جبير به خاندان او از کِنانَه،<ref>. الکامل، ج5، ص192؛ الحلة السيراء، ج2، ص341؛ الاحاطه، ج2، ص146.</ref> يک قبيلة کهن عرب، اشاره دارد.<ref>. تاريخ نوشته¬های جغرافيايی، ص241-242.</ref> عبدالسلام بن جبير کناني، نياي ابن جبير، در محرّم سال 120 قمري در رکاب بلج بن بشر بن عياض قشيري، از سرداران شامي و فاتحان آفريقا به [[اندلس]] آمد و در بلنسيه ساکن شد.<ref>. سير أعلام النبلاء، ج22، ص45-46.</ref> در سلسله نسب ابن جبير چند تن «ابن جبير» نام داشته اند و عبدالسلام کناني نخستين عضو اين خاندان بوده که بدين نام خوانده شده است.<ref>. الاعلام، ج5، ص319؛ معجم المؤلقين، ج8، ص245.</ref>  
لقب «کِنانی» ابن جبیر به خاندان او از کِنانَه،<ref>. الکامل، ج5، ص192؛ الحلة السیراء، ج2، ص341؛ الاحاطه، ج2، ص146.</ref> یک قبیلة کهن عرب، اشاره دارد.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص241-242.</ref> عبدالسلام بن جبیر کنانی، نیای ابن جبیر، در محرّم سال 120 قمری در رکاب بلج بن بشر بن عیاض قشیری، از سرداران شامی و فاتحان آفریقا به [[اندلس]] آمد و در بلنسیه ساکن شد.<ref>. سیر أعلام النبلاء، ج22، ص45-46.</ref> در سلسله نسب ابن جبیر چند تن «ابن جبیر» نام داشته اند و عبدالسلام کنانی نخستین عضو این خاندان بوده که بدین نام خوانده شده است.<ref>. الاعلام، ج5، ص319؛ معجم المؤلقین، ج8، ص245.</ref>  


==تحصیل ابن جبیر==
==تحصیل ابن جبیر==


ابن جبير تحصيل را نزد پدر آغاز کرد. او از پدرش، عبدالله اصيلي و برخي ديگر حديث شنيد. نزد علي بن ابوالعيش مقريء قرائت آموخت. از کساني همچون ابوالوليد ابن دباغ و محمد بن عبدالله تميمي اجازه نقل حديث گرفت و کساني مانند کي منذري و کمال ضرير و أبو طاهر إسماعيل ملنجي و عبدالعزيز خليلي و أبو الحسن دمياطي و أبو المکارم بن جباب سعدي مصري نيز از او روايت کرده اند.
ابن جبیر تحصیل را نزد پدر آغاز کرد. او از پدرش، عبدالله اصیلی و برخی دیگر حدیث شنید. نزد علی بن ابوالعیش مقریء قرائت آموخت. از کسانی همچون ابوالولید ابن دباغ و محمد بن عبدالله تمیمی اجازه نقل حدیث گرفت و کسانی مانند کی منذری و کمال ضریر و أبو طاهر إسماعیل ملنجی و عبدالعزیز خلیلی و أبو الحسن دمیاطی و أبو المکارم بن جباب سعدی مصری نیز از او روایت کرده اند.


==محمد بن جبیر و همراهی پدر==
==تبحر در نگارش و کتابت==


محمد بن جبیر همراه خانواده به [[غرناطه]]  رفت. پدر و پسر، هر دو مدتي بسيار در حکومت موحدون (515-668ق.) غرناطه به کار ديواني پرداختند. ابن جبير و پدرش را که اديب و نويسنده زبردستي بوده از کساني دانسته اند که در تکامل ادب عربي نقش داشته اند.<ref>. تاريخ نوشته¬های جغرافيايی، ص242.</ref> او نثري استوار و قريحه اي توانا در شعر داشت و به جز سفرنامه، آثاري در شعر از او برجاي مانده است.<ref>. نک: هدية العارفين، ج2، ص109؛ الأعلام، ج5، ص319-320.</ref>
محمد بن جبیر همراه خانواده به [[غرناطه]]  رفت. پدر و پسر، هر دو مدتی بسیار در حکومت [[موحدون]] (515-668ق.) غرناطه به کار دیوانی پرداختند. ابن جبیر و پدرش را که ادیب و نویسنده زبردستی بوده از کسانی دانسته اند که در تکامل ادب عربی نقش داشته اند.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص242.</ref> او نثری استوار و قریحه ای توانا در شعر داشت و به جز سفرنامه، آثاری در شعر از او برجای مانده است.<ref>. نک: هدیة العارفین، ج2، ص109؛ الأعلام، ج5، ص319-320.</ref>


==سفر به حج==
==سفر به حج==
[[پرونده: تصویر سفر.png|File.png|300px|thumb|left|تصویر سفر]]
[[پرونده: تصویر سفر.png|File.png|300px|thumb|left| سفر]]
محمد بن جبیر در سال 578 قمري، از [[قرناطه|غرناطه]] راهي سفر [[حج]] شد.<ref>. سير اعلام النبلاء، ج22، ص45-46؛ الاحاطه، ج2، ص148؛ نک: تاريخ الإسلام، ج39، ص252؛ ج47، ص365-366؛ ج49، ص288.</ref>
محمد بن جبیر در سال 578 قمری، از [[قرناطه|غرناطه]] راهی سفر [[حج]] شد.<ref>. سیر اعلام النبلاء، ج22، ص45-46؛ الاحاطه، ج2، ص148؛ نک: تاریخ الإسلام، ج39، ص252؛ ج47، ص365-366؛ ج49، ص288.</ref>
برخي انگيزه [[حج]] ابن جبير را اداي کفاره گناه شرابخواري او نوشته اند پس از آن که حاکم [[غرناطه]]، در مجلسي او را وادار به نوشيدن جامي شراب کرد.<ref>. الرحلات المغربيه، ص100.</ref>
برخی انگیزه [[حج]] ابن جبیر را ادای کفاره گناه شرابخواری او نوشته اند پس از آن که حاکم [[غرناطه]]، در مجلسی او را وادار به نوشیدن جامی شراب کرد.<ref>. الرحلات المغربیه، ص100.</ref>


=== سفرنامه حج ===
=== سفرنامه حج ===
{{اصلی|سفرنامه ابن جبیر}}
{{اصلی|سفرنامه ابن جبیر}}
ابن جبير در سفر دو سال و سه ماهه اش (8 شوال 578-22 محرم 580 ق.) از غرناطه به [[حجاز]]، از شهرها و مناطق بسياري گذشت؛ از جمله: [[سَبَته]]، [[اسکندريه]]، [[عيذاب]]، جده، [[مکه]]، مدينه، [[نجف]]، [[کوفه]]، [[مداين]] (تيسفون)، [[بغداد]]، [[موصل]]، [[نصيبين]]، [[حران]]، [[دمشق]]، [[حماۀ]]، [[حمص]]، [[عکا]]، [[صور]]، [[سيسيل]]، قرطاجنه (يا کارتاژ، شهري باستاني در شمال آفريقا و تونس فعلي). سفرنامه ابن جبير حاصل همين سفر است.
ابن جبیر در سفر دو سال و سه ماهه اش (8 شوال 578-22 محرم 580 ق.) از غرناطه به [[حجاز]]، از شهرها و مناطق بسیاری گذشت؛ از جمله: [[سَبَته]]، [[اسکندریه]]، [[عیذاب]]، جده، [[مکه]]، [[مدینه|مدینه]]، [[نجف]]، [[کوفه]]، [[مداین]] (تیسفون)، [[بغداد]]، [[موصل]]، [[نصیبین]]، [[حران]]، [[دمشق]]، [[حماۀ]]، [[حمص]]، [[عکا]]، [[صور]]، [[سیسیل]]، [[قرطاجنه]] (یا کارتاژ، شهری باستانی در شمال آفریقا و تونس فعلی).


ابن جبير در سفرنامه خود اطلاعات مهمی از مناطقی که عبور کرده به دست داده است. معلومات مهمي از [[مصر]]، [[شام]]، [[حجاز]]، و اصلاحات ديني و عمراني و نظام اداري و حکومتي، [[ايوبيان]]، تسامح و تعامل مسيحيان و مسلمانان در مناطق [[شام]] و [[سيسيل]] به دست داده است. اطلاعات جغرافيايي او نيز موضوعاتي بسياري را مي­‌پوشاند و بخش بزرگي از سفرنامه را به خود اختصاص داده است. او از شهرها، روستاها، درياها، رودها، کوه‌­ها، بيابان‌­ها و جاهاي بسياري در مسير سفر ياد کرده و موقعيت جغرافيايي و وضعيت جمعيت­ شناختي، مذهبي، اقتصادي و فرهنگي مناطق پرشماري را با تفصيل و ذکر جزئيات بازگفته است.  
ابن جبیر در سفرنامه خود اطلاعات مهمی از مناطقی که عبور کرده به دست داده است. معلومات مهمی از [[مصر]]، [[شام]]، [[حجاز]]، و اصلاحات دینی و عمرانی و نظام اداری و حکومتی، [[ایوبیان]]، تسامح و تعامل مسیحیان و مسلمانان در مناطق [[شام]] و [[سیسیل]] . اطلاعات جغرافیایی او نیز بخش بزرگی از سفرنامه را به خود اختصاص داده است. او از شهرها، روستاها، دریاها، رودها، کوه‌­ها، بیابان‌­ها و جاهای بسیاری در مسیر سفر یاد کرده و موقعیت جغرافیایی و وضعیت جمعیت­ شناختی، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مناطق پرشماری را با تفصیل و ذکر جزئیات بازگفته است.<ref>رحله ابن جبیر، ص19-29، 46، 49، 53</ref>


[[پرونده: تصویر عکا و صور در زمان ایوبیان.jpg|File.png|300px|thumb|left|عکا و صور در زمان ایوبیان]]
[[پرونده: تصویر عکا و صور در زمان ایوبیان.jpg|File.png|300px|thumb|left|عکا و صور در زمان ایوبیان]]
نظر ابن جبير در اين سفرنامه درباره ايوبيان بسيار مثبت است. به احتمال، رويارويي صلاح الدين ايوبي با مسيحيان و گرايش تند مذهي سني­اش در اين موضوع دخيل بوده است. ابن جبير حتي هنگامي توصيف اسکندريه آباداني شهر را به صلاح الدين نسبت مي­دهد (ص15-16)؛ در حالي که اسکندريه پيشتر، نزديک سه قرن در دست فاطميان (297-567ق.) و آباداني خود را وامدار آنان بوده است. او نظر به بدبيني­اش نسبت فاطميان از آنان با عنوان «عبيدي»، منسوب به عبيد موسس سلسله فاطمي ياد مي­کند نه «فاطمي» منسوب به حضرت فاطمه(س) دختر پيامبر9 و معتقد است که موحدون آخرين پيشوايان طريق عدل در آن زمانند(ص29-30، 56) و صلاح الدين ايوبي را به سبب الغاي رسم اخذ عوارض راهداري از حجاج مي­ستايد. بنابر نقل ابن جبير، اين رسم را در زمان حکومت (فاطميان) به بهانۀ تامين مخارج آذوقه حرمين رواج يافته بود و بر اساس آن، حجاج را در [[عيذاب]] و [[جده|جدّه]] مجبور به پرداخت ماليات مي­‌کردند.(ص38، 54) حکومت جديد اين رسم را ملغا و خود را متعهد به تامين هزينه حرمين کرد.(ص30) با اين حال، هرگاه در وصول نفقۀ مقرر از سوي صلاح الدين تاخيري روي دهد، به دستور امير مکه، از حاجيان مي­ستانند.(ص54)
نظر ابن جبیر در این سفرنامه درباره [[ایوبیان]] بسیار مثبت است. به احتمال، رویارویی [[صلاح الدین ایوبی]] با مسیحیان و گرایش تند مذهبی سنی­ اش در این موضوع دخیل بوده است. ابن جبیر حتی درتوصیف [[اسکندریه]] آبادانی شهر را به [[صلاح الدین ایوبی|صلاح الدین]] نسبت می­ دهد<ref>رحله ابن جبیر، ص 15-16</ref> ؛ در حالی که اسکندریه پیش‌تر، نزدیک سه قرن در دست [[فاطمیان]] (297-567ق.) و آبادانی خود را وامدار آنان بوده است. او نظر به بدبینی‌اش نسبت به فاطمیان از آنان با عنوان «عبیدی»، منسوب به عبید موسس سلسله فاطمی یاد می­‌کند نه «فاطمی» منسوب به [[حضرت فاطمه]](س) دختر پیامبر(ص) و معتقد است که [[موحدون]] آخرین پیشوایان طریق عدل در آن زمانند<ref>رحله ابن جبیر، ص 29-30، 59</ref> و [[صلاح الدین ایوبی]] را به سبب الغای رسم اخذ عوارض راهداری از [[حج گزاران|حجاج]] می­‌ستاید. بنابر نقل ابن جبیر، این رسم در زمان حکومت [[فاطمیان]] به بهانۀ تامین مخارج آذوقه [[حرمین|حرمین]] رواج یافته بود و بر اساس آن، حجاج را در [[عیذاب]] و [[جده|جدّه]] مجبور به پرداخت مالیات می­‌کردند.<ref>رحله ابن جبیر، ص 38، 54</ref>[[ایوبیان]] این رسم را ملغا و خود را متعهد به تامین هزینه [[حرمین|حرمین]] کردند.<ref>رحله ابن جبیر، ص30</ref> با این حال، هرگاه در وصول نفقۀ مقرر از سوی [[صلاح الدین ایوبی|صلاح‌الدین]] تاخیری روی می‌داد، به دستور امیر [[مکه]]، از حاجیان می‌­ستاندند.<ref>رحله ابن جبیر، ص54</ref>
 
گزارش مفصل  ابن جبیر  از [[قاهره]] نیز ارزش تاریخی دارد.<ref>رحله ابن جبیر، ص19-29</ref>ورود ابن جبیر به سرزمین [[حجاز]] از طریق مسیر دریایی، دریای سرخ به [[جده]]،بوده است.<ref>رحله ابن جبیر، ص52-53</ref> 
=== سفر دوباره به حج ===
=== سفر دوباره به حج ===
او دو بار ديگر به [[حج]] رفت که اثر مکتوبي از آنها بر جاي نمانده و اطلاعي از جزئيات اين سفرها در دست نيست. سه سال پس از بازگشت از سفر اول، دومين سفر خود را به [[حجاز]] آغاز کرد؛ زماني که بيت المقدس برخلاف سفر پيشين، ديگر در تصرف صليبيان نبود و چند سالي از آزادي‌اش به دست صلاح الدين ايوبي در 583 قمري/1187م.  مي‌گذشت. اين سفر از ربيع الاول 585 تا 13 شعبان 587 قمري طول کشيد.<ref>. تاريخ نوشته¬های جغرافيايی، ص242.</ref> پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتي همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشي وزير درگذشت، تصميم به سفر بعدي گرفت<ref>. التاريخ القويم، ج6، ص298.</ref> که از تاريخ دقيق آن اطلاعي در دست نيست.
او دو بار دیگر به [[حج]] رفت که اثر مکتوبی از آنها بر جای نمانده و اطلاعی از جزئیات این سفرها در دست نیست. سه سال پس از بازگشت از سفر اول، دومین سفر خود را به [[حجاز]] آغاز کرد؛ زمانی که بیت المقدس برخلاف سفر پیشین، دیگر در تصرف صلیبیان نبود و چند سالی از آزادی‌اش به دست صلاح الدین ایوبی در 583 قمری/1187م.  می‌گذشت. این سفر از ربیع الاول 585 تا 13 شعبان 587 قمری طول کشید.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص242.</ref> پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتی همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشی وزیر درگذشت، تصمیم به سفر بعدی گرفت<ref>. التاریخ القویم، ج6، ص298.</ref> که از تاریخ دقیق آن اطلاعی در دست نیست.


==وفات ابن جبیر==
==وفات ابن جبیر==
[[پرونده: مسجدجامع عمروبن عاص.jpg|File.png|300px|thumb|left|مسجد جامع عمروبن عاص]]
ابن جبیر دیرزمانی در [[مکه]] و [[بیت المقدس]] ماند<ref>. الاحاطه، ج2، ص147؛ التاریخ القویم، ج6، ص298؛ الرحلات المغربیه، ص102.</ref> و سپس به [[اسکندریه]] و [[مصر]] رفت و در آنجا به شعر و ادب و روایت حدیث مشغول شد و سال 614 ق.1217م. در مصر درگذشت<ref>. سیر اعلام النبلاء، ج22، ص46، 83؛ الاحاطه، ج2، ص152.</ref> و او را در [[کوم عمرو بن العاص]] به خاک سپردند.<ref>. التاریخ القویم، ج6، ص298؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.</ref>


ابن جبير ديرزماني در [[مکه]] و [[بيت المقدس]] ماند<ref>. الاحاطه، ج2، ص147؛ التاريخ القويم، ج6، ص298؛ الرحلات المغربيه، ص102.</ref> و سپس به [[اسکندريه]] و مصر رفت و در آنجا به شعر و ادب و روايت حديث مشغول شد و سال 614 ق.1217م. در مصر درگذشت<ref>. سير اعلام النبلاء، ج22، ص46، 83؛ الاحاطه، ج2، ص152.</ref> و او را در [[کوم عمرو بن العاص]] به خاک سپردند.<ref>. التاريخ القويم، ج6، ص298؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.</ref>


==جستارهای وابسته:==
==جستارهای وابسته:==
خط ۴۳: خط ۴۵:
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:نویسندگان سفرنامه‌ها]]
[[رده:نویسندگان سده ششم هجری قمری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۶

ابوالحسین محمد بن احمد مشهور به ابن جبیر، ادیب، از رجال دانش آموخته دیوان عصر خویش، شاعر و جهانگرد مالکی اندلسی دهم ربیع الاول سال 540 قمری، در شهر بلنسیه اندلس (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانیای فعلی) به دنیا آمد.محمد بن جبیر با القاب کنانی[۱] و نیز شاطبی[۲] نیز خوانده می شد. سفرنامه ابن جبیر یا رحله الکنانی از مشهورترین و مهمترین سفرنامه‌های حج و شرح فریضه حج سال 579 قمری از اندلس و نیز سفری طولانی در سال های میان 578 تا 581 قمری است.[۳]

خاندان ابن جبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لقب «کِنانی» ابن جبیر به خاندان او از کِنانَه،[۴] یک قبیلة کهن عرب، اشاره دارد.[۵] عبدالسلام بن جبیر کنانی، نیای ابن جبیر، در محرّم سال 120 قمری در رکاب بلج بن بشر بن عیاض قشیری، از سرداران شامی و فاتحان آفریقا به اندلس آمد و در بلنسیه ساکن شد.[۶] در سلسله نسب ابن جبیر چند تن «ابن جبیر» نام داشته اند و عبدالسلام کنانی نخستین عضو این خاندان بوده که بدین نام خوانده شده است.[۷]

تحصیل ابن جبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابن جبیر تحصیل را نزد پدر آغاز کرد. او از پدرش، عبدالله اصیلی و برخی دیگر حدیث شنید. نزد علی بن ابوالعیش مقریء قرائت آموخت. از کسانی همچون ابوالولید ابن دباغ و محمد بن عبدالله تمیمی اجازه نقل حدیث گرفت و کسانی مانند کی منذری و کمال ضریر و أبو طاهر إسماعیل ملنجی و عبدالعزیز خلیلی و أبو الحسن دمیاطی و أبو المکارم بن جباب سعدی مصری نیز از او روایت کرده اند.

تبحر در نگارش و کتابت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد بن جبیر همراه خانواده به غرناطه رفت. پدر و پسر، هر دو مدتی بسیار در حکومت موحدون (515-668ق.) غرناطه به کار دیوانی پرداختند. ابن جبیر و پدرش را که ادیب و نویسنده زبردستی بوده از کسانی دانسته اند که در تکامل ادب عربی نقش داشته اند.[۸] او نثری استوار و قریحه ای توانا در شعر داشت و به جز سفرنامه، آثاری در شعر از او برجای مانده است.[۹]

سفر به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سفر

محمد بن جبیر در سال 578 قمری، از غرناطه راهی سفر حج شد.[۱۰] برخی انگیزه حج ابن جبیر را ادای کفاره گناه شرابخواری او نوشته اند پس از آن که حاکم غرناطه، در مجلسی او را وادار به نوشیدن جامی شراب کرد.[۱۱]

سفرنامه حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابن جبیر در سفر دو سال و سه ماهه اش (8 شوال 578-22 محرم 580 ق.) از غرناطه به حجاز، از شهرها و مناطق بسیاری گذشت؛ از جمله: سَبَته، اسکندریه، عیذاب، جده، مکه، مدینه، نجف، کوفه، مداین (تیسفون)، بغداد، موصل، نصیبین، حران، دمشق، حماۀ، حمص، عکا، صور، سیسیل، قرطاجنه (یا کارتاژ، شهری باستانی در شمال آفریقا و تونس فعلی).

ابن جبیر در سفرنامه خود اطلاعات مهمی از مناطقی که عبور کرده به دست داده است. معلومات مهمی از مصر، شام، حجاز، و اصلاحات دینی و عمرانی و نظام اداری و حکومتی، ایوبیان، تسامح و تعامل مسیحیان و مسلمانان در مناطق شام و سیسیل . اطلاعات جغرافیایی او نیز بخش بزرگی از سفرنامه را به خود اختصاص داده است. او از شهرها، روستاها، دریاها، رودها، کوه‌­ها، بیابان‌­ها و جاهای بسیاری در مسیر سفر یاد کرده و موقعیت جغرافیایی و وضعیت جمعیت­ شناختی، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مناطق پرشماری را با تفصیل و ذکر جزئیات بازگفته است.[۱۲]

عکا و صور در زمان ایوبیان

نظر ابن جبیر در این سفرنامه درباره ایوبیان بسیار مثبت است. به احتمال، رویارویی صلاح الدین ایوبی با مسیحیان و گرایش تند مذهبی سنی­ اش در این موضوع دخیل بوده است. ابن جبیر حتی درتوصیف اسکندریه آبادانی شهر را به صلاح الدین نسبت می­ دهد[۱۳] ؛ در حالی که اسکندریه پیش‌تر، نزدیک سه قرن در دست فاطمیان (297-567ق.) و آبادانی خود را وامدار آنان بوده است. او نظر به بدبینی‌اش نسبت به فاطمیان از آنان با عنوان «عبیدی»، منسوب به عبید موسس سلسله فاطمی یاد می­‌کند نه «فاطمی» منسوب به حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) و معتقد است که موحدون آخرین پیشوایان طریق عدل در آن زمانند[۱۴] و صلاح الدین ایوبی را به سبب الغای رسم اخذ عوارض راهداری از حجاج می­‌ستاید. بنابر نقل ابن جبیر، این رسم در زمان حکومت فاطمیان به بهانۀ تامین مخارج آذوقه حرمین رواج یافته بود و بر اساس آن، حجاج را در عیذاب و جدّه مجبور به پرداخت مالیات می­‌کردند.[۱۵]ایوبیان این رسم را ملغا و خود را متعهد به تامین هزینه حرمین کردند.[۱۶] با این حال، هرگاه در وصول نفقۀ مقرر از سوی صلاح‌الدین تاخیری روی می‌داد، به دستور امیر مکه، از حاجیان می‌­ستاندند.[۱۷]

گزارش مفصل ابن جبیر از قاهره نیز ارزش تاریخی دارد.[۱۸]ورود ابن جبیر به سرزمین حجاز از طریق مسیر دریایی، دریای سرخ به جده،بوده است.[۱۹]

سفر دوباره به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

او دو بار دیگر به حج رفت که اثر مکتوبی از آنها بر جای نمانده و اطلاعی از جزئیات این سفرها در دست نیست. سه سال پس از بازگشت از سفر اول، دومین سفر خود را به حجاز آغاز کرد؛ زمانی که بیت المقدس برخلاف سفر پیشین، دیگر در تصرف صلیبیان نبود و چند سالی از آزادی‌اش به دست صلاح الدین ایوبی در 583 قمری/1187م. می‌گذشت. این سفر از ربیع الاول 585 تا 13 شعبان 587 قمری طول کشید.[۲۰] پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتی همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشی وزیر درگذشت، تصمیم به سفر بعدی گرفت[۲۱] که از تاریخ دقیق آن اطلاعی در دست نیست.

وفات ابن جبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسجد جامع عمروبن عاص

ابن جبیر دیرزمانی در مکه و بیت المقدس ماند[۲۲] و سپس به اسکندریه و مصر رفت و در آنجا به شعر و ادب و روایت حدیث مشغول شد و سال 614 ق.1217م. در مصر درگذشت[۲۳] و او را در کوم عمرو بن العاص به خاک سپردند.[۲۴]


جستارهای وابسته:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. الکامل، ج5، ص 192، الحله السیراء، ج2، ص341، الاحاطه، ج2، ص146
  2. . الانساب، ج5، ص97.
  3. تاریخ نوشته های جغرافیایی، ص 242-244، نشوارالمحاضره، ج 7، ص330، الرحلات المغربیه، ص102
  4. . الکامل، ج5، ص192؛ الحلة السیراء، ج2، ص341؛ الاحاطه، ج2، ص146.
  5. . تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص241-242.
  6. . سیر أعلام النبلاء، ج22، ص45-46.
  7. . الاعلام، ج5، ص319؛ معجم المؤلقین، ج8، ص245.
  8. . تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص242.
  9. . نک: هدیة العارفین، ج2، ص109؛ الأعلام، ج5، ص319-320.
  10. . سیر اعلام النبلاء، ج22، ص45-46؛ الاحاطه، ج2، ص148؛ نک: تاریخ الإسلام، ج39، ص252؛ ج47، ص365-366؛ ج49، ص288.
  11. . الرحلات المغربیه، ص100.
  12. رحله ابن جبیر، ص19-29، 46، 49، 53
  13. رحله ابن جبیر، ص 15-16
  14. رحله ابن جبیر، ص 29-30، 59
  15. رحله ابن جبیر، ص 38، 54
  16. رحله ابن جبیر، ص30
  17. رحله ابن جبیر، ص54
  18. رحله ابن جبیر، ص19-29
  19. رحله ابن جبیر، ص52-53
  20. . تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص242.
  21. . التاریخ القویم، ج6، ص298.
  22. . الاحاطه، ج2، ص147؛ التاریخ القویم، ج6، ص298؛ الرحلات المغربیه، ص102.
  23. . سیر اعلام النبلاء، ج22، ص46، 83؛ الاحاطه، ج2، ص152.
  24. . التاریخ القویم، ج6، ص298؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.