اشعار و تقلید: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳: خط ۱۳:
اشعار و تقلید که پیش از اسلام نیز وجود داشت، در [[اسلام]] با حدود و شرایطی تأیید شد. در منابع فقهی [[شیعه]] و شماری از [[اهل سنت]]، به منزله جایگزین [[تلبیه]]، از سبب‌های انعقاد [[احرام]] در [[حج قِران]] مطرح شده است.<ref group="یادداشت">حج قران در کنار [[حج افراد]] و [[حج تمتع]] یکی از اقسام سه‌گانه حج و وظیفه کسانی است که در محدوده ۴۸ میلی مکه سکونت دارند.</ref><ref>اللمعة الدمشقیه، ص66.</ref>  
اشعار و تقلید که پیش از اسلام نیز وجود داشت، در [[اسلام]] با حدود و شرایطی تأیید شد. در منابع فقهی [[شیعه]] و شماری از [[اهل سنت]]، به منزله جایگزین [[تلبیه]]، از سبب‌های انعقاد [[احرام]] در [[حج قِران]] مطرح شده است.<ref group="یادداشت">حج قران در کنار [[حج افراد]] و [[حج تمتع]] یکی از اقسام سه‌گانه حج و وظیفه کسانی است که در محدوده ۴۸ میلی مکه سکونت دارند.</ref><ref>اللمعة الدمشقیه، ص66.</ref>  


به باور برخی از مفسران، مقصود از شعائر الهی که در آیه {{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ}}<ref group="یادداشت">اى كسانى كه ايمان آورده ايد، حرمت شعاير خدا را... نگه داريد!</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه ۲؛ ترجمه قرآن (فولادوند)، ص۱۰۶.</ref> پاسداشت حرمت آن سفارش شده، شترهای اشعار شده برای حج هستند.<ref>نک: التبیان، ج4، ص31.</ref> «قلائد» در دو آیه از آیات قرآن <ref group="یادداشت">{{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ}} اى كسانى كه ايمان آورده ايد، حرمت شعاير خدا، و ماه حرام، و قربانى بى نشان، و قربانی‌هاى گردن بنددار و... نگه داريد! {{آیه|جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ}} خداوند [زيارت] [[كعبه]] [[بیت‌الله|بيت الحرام]] را وسيله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده، و ماه حرام و [[قربانی|قربانيی]]<nowiki/>هاى بى نشان و قربانی‌هاى نشان دار را [نيز به همين منظور مقرّر فرموده است].</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه‌های ۲ و ۹۷.</ref>نیز به قربانی‌های نشان‌دار تفسیر شده<ref>روض الجنان، ج7، ص166.</ref> و ذکر آن پس از «هَدْی»، از قبیل ذکر خاص پس از عام است که از اهمیت این موضوع نشان دارد.<ref>مواهب الرحمن، ج10، ص259؛ مسالک الافهام، کاظمی، ج2، ص282.</ref>
به باور برخی از مفسران، مقصود از شعائر الهی که در آیه {{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ}}<ref group="یادداشت" name=":0">اى كسانى كه ايمان آورده ايد، حرمت شعاير خدا را... نگه داريد!</ref><ref name=":0">سوره مائده (۵)، آیه ۲؛ ترجمه قرآن (فولادوند)، ص۱۰۶.</ref> پاسداشت حرمت آن سفارش شده، شترهای اشعار شده برای حج هستند.<ref>نک: التبیان، ج4، ص31.</ref> «قلائد» در دو آیه از آیات قرآن <ref group="یادداشت">{{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ}} اى كسانى كه ايمان آورده ايد، حرمت شعاير خدا، و ماه حرام، و قربانى بى نشان، و قربانی‌هاى گردن بنددار و... نگه داريد! {{آیه|جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ}} خداوند [زيارت] [[كعبه]] [[بیت‌الله|بيت الحرام]] را وسيله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده، و ماه حرام و [[قربانی|قربانيی]]<nowiki/>هاى بى نشان و قربانی‌هاى نشان دار را [نيز به همين منظور مقرّر فرموده است].</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه‌های ۲ و ۹۷.</ref>نیز به قربانی‌های نشان‌دار تفسیر شده<ref>روض الجنان، ج7، ص166.</ref> و ذکر آن پس از «هَدْی»، از قبیل ذکر خاص پس از عام است که از اهمیت این موضوع نشان دارد.<ref>مواهب الرحمن، ج10، ص259؛ مسالک الافهام، کاظمی، ج2، ص282.</ref>


در منابع گوناگون، حکمت‌هایی برای اشعار و تقلید بیان شده که برخی از آن‌ها چنین است: ناتوانی شیطان از دست زدن به حیوان، آمرزش صاحب حیوان با ریختن نخستین قطره خون از حیوان اشعار شده، آگاهی دیگران از اختصاص یافتن حیوان اشعار شده برای [[قربانی]] و آسان‌تر بودن شناخت حیوان برای مالک خود پس از اشعار و تقلید.<ref>علل الشرایع، ج2، ص434؛ من لا یحضره الفقیه، ج2،
در منابع گوناگون، حکمت‌هایی برای اشعار و تقلید بیان شده که برخی از آن‌ها چنین است: ناتوانی شیطان از دست زدن به حیوان، آمرزش صاحب حیوان با ریختن نخستین قطره خون از حیوان اشعار شده، آگاهی دیگران از اختصاص یافتن حیوان اشعار شده برای [[قربانی]] و آسان‌تر بودن شناخت حیوان برای مالک خود پس از اشعار و تقلید.<ref>علل الشرایع، ج2، ص434؛ من لا یحضره الفقیه، ج2،
خط ۶۳: خط ۶۳:


===قربانی فرستاده شده از راه دور===
===قربانی فرستاده شده از راه دور===
به تصریح شماری از فقیهان شیعه، مستحب است حج‌گزار [[آفاقی]] به [[مکه]] قربانی بفرستد و با دوستان خود موعدی را برای انجام دادن اشعار و تقلید در میقات معین کند. مستحب است فرستنده قربانی در فاصله موعد اشعار و تقلید تا ذبح حیوان، از محرمات احرام اجتناب کند.<ref>تنقیح الرائع، ج1، ص530؛ اللوامع، ج8، ص336؛ شرح فروع الکافی، ج5، ص518.</ref> فقیهان اهل سنت نیز به استحباب اشعار و تقلید در این موارد تصریح کرده‌اند<ref>المجموع، ج8، ص361؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص675.</ref>؛ هر چند مکان اجرای اشعار و تقلید در مورد سوم را شهری دانسته‌اند که قربانی از آن‌جا فرستاده شده است.<ref>المجموع، ج8، ص361.</ref>
به تصریح شماری از فقیهان شیعه، مستحب است حج‌گزار [[آفاقی]] به [[مکه]] قربانی بفرستد و با دوستان خود موعدی را برای انجام دادن اشعار و تقلید در [[میقات]] معین کند. مستحب است فرستنده قربانی در فاصله موعد اشعار و تقلید تا ذبح حیوان، از محرمات [[احرام]] دوری کند.<ref>تنقیح الرائع، ج1، ص530؛ اللوامع، ج8، ص336؛ شرح فروع الکافی، ج5، ص518.</ref> فقیهان اهل سنت نیز، به استحباب اشعار و تقلید در این موارد تصریح کرده‌اند؛<ref>المجموع، ج8، ص361؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص675.</ref> هر چند مکان اجرای اشعار و تقلید در مورد سوم را شهری دانسته‌اند که قربانی از آن‌جا فرستاده شده است.<ref>المجموع، ج8، ص361.</ref>


==زمان و مکان اشعار و تقلید==
==زمان و مکان اشعار و تقلید==
به باور مشهور فقیهان شیعه، مکان انجام دادن اشعار و تقلید، میقات است. اگر تنها پس از احرام در میقات، همراه داشتن حیوان ممکن شود، می‌توان همان‌جا اشعار و تقلید نمود.<ref>الدروس، ج1، ص483-484؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص550.</ref> در سخن شماری از فقیهان اهل سنت نیز به این تفصیل اشاره شده است.<ref>المغنی، ج3، ص575؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص383.</ref> اما شماری دیگر به پشتوانه روایات، هنگام اشعار و تقلید را همان زمان احرام دانسته‌اند،<ref>احکام الاحکام، ج1، ص323؛ الذخیره، ج3، ص356؛ نیل الاوطار، ج5، ص183.</ref> حتی اگر احرام پیش از میقات صورت پذیرد.<ref>المجموع، ج8، ص361.</ref>
به باور مشهور فقیهان شیعه، مکان انجام دادن اشعار و تقلید، میقات است. اگر تنها پس از احرام در میقات، همراه داشتن حیوان ممکن شود، می‌توان همان‌جا اشعار و تقلید نمود.<ref>الدروس، ج1، ص483-484؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص550.</ref> در سخن شماری از فقیهان اهل سنت نیز، به این تفصیل اشاره شده است.<ref>المغنی، ج3، ص575؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص383.</ref> اما شماری دیگر به پشتوانه روایات، هنگام اشعار و تقلید را همان زمان احرام دانسته‌اند،<ref>احکام الاحکام، ج1، ص323؛ الذخیره، ج3، ص356؛ نیل الاوطار، ج5، ص183.</ref> حتی اگر احرام پیش از میقات صورت پذیرد.<ref>المجموع، ج8، ص361.</ref>


==حیوانات قابل اشعار و تقلید==
==حیوانات قابل اشعار و تقلید==
به باور فقیهان شیعه، اشعار مخصوص شتر است<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص257؛ منتهی المطلب، ج2، ص679؛ الحدائق، ج15، ص51.</ref>؛ زیرا در حیوانی جز آن، دلیلی بر تحقق اشعار نیست.<ref>معتمد العروه، ج2، ص530-531؛ فقه الحج، ج3، ص61؛ آراء المراجع، ج1، ص205.</ref> بر پایه روایات،<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص276-277.</ref> تقلید در گاو و گوسفند نیز جریان دارد.<ref>معتمد العروه، ج2، ص530.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز اشعار را ویژه شتر شمرده‌اند.<ref>الموطأ، ج1، ص340-341؛ المحلی، ج7، ص110؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص40.</ref> ولی شافعیان<ref>الام، ج7، ص154؛ المجموع، ج8، ص357.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص574؛ مطالب اولی النهی، ج2، ص486.</ref> اشعار گاو را نیز مستحب می‌دانند. مالکیان<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص280.</ref> اشعار را تنها در گاو کوهان‌دار جاری دانسته‌اند. فقیهان اهل سنت بر استحباب تقلید شتر و مستحب نبودن اشعار گوسفند، اتفاق نظر دارند.<ref>الاستذکار، ج4، ص245؛ صحیح مسلم، نووی، ج8، ص228.</ref> شماری از اهل سنت بر تحقق تقلید در گاو نیز ادعای اجماع دارند<ref>بدایة المجتهد، ج1، ص301.</ref>؛ ولی ابن حزم با آن مخالفت کرده است.<ref>المحلی، ج7، ص99.</ref>
به باور فقیهان شیعه، اشعار مخصوص شتر است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص257؛ منتهی المطلب، ج2، ص679؛ الحدائق، ج15، ص51.</ref> زیرا در حیوانی جز آن، دلیلی بر تحقق اشعار نیست.<ref>معتمد العروه، ج2، ص530-531؛ فقه الحج، ج3، ص61؛ آراء المراجع، ج1، ص205.</ref> بر پایه روایات،<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص276-277.</ref> تقلید در گاو و گوسفند نیز جریان دارد.<ref>معتمد العروه، ج2، ص530.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز، اشعار را ویژه شتر شمرده‌اند.<ref>الموطأ، ج1، ص340-341؛ المحلی، ج7، ص110؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص40.</ref> ولی [[مذهب شافعی|شافعیان]]<ref>الام، ج7، ص154؛ المجموع، ج8، ص357.</ref> و [[مذهب حنبلی|حنبلیان]]<ref>المغنی، ج3، ص574؛ مطالب اولی النهی، ج2، ص486.</ref> اشعار گاو را نیز مستحب می‌دانند. [[مذهب مالکی|مالکیان]]<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص280.</ref> اشعار را تنها در گاو کوهان‌دار جاری دانسته‌اند. فقیهان اهل سنت بر استحباب تقلید شتر و مستحب نبودن اشعار گوسفند، اتفاق نظر دارند.<ref>الاستذکار، ج4، ص245؛ صحیح مسلم، نووی، ج8، ص228.</ref> شماری از اهل سنت، بر تحقق تقلید در گاو نیز ادعای اجماع دارند<ref>بدایة المجتهد، ج1، ص301.</ref>؛ ولی ابن حزم با آن مخالفت کرده است.<ref>المحلی، ج7، ص99.</ref>


شماری از فقیهان اهل سنت استحباب تقلید را در انواع سه‌گانه هَدْی (شتر، گاو، گوسفند) پذیرفته‌اند.<ref>المغنی، ج3، ص575.</ref> مالکیان و حنفیان به دلیل ضعیف بودن گوسفند در مقایسه با گاو و شتر و شایع نبودن تقلید گوسفند، آن را مستحب نمی‌دانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص140؛ مواهب الجلیل، ج4، ص281؛ تحفة الاحوذی، ج3، ص560.</ref> این نظر مخالف حدیث‌های پرشمار و صحیح قلمداد شده<ref>صحیح مسلم، نووی، ج8، ص228.</ref> ودر نقد آن، به گزارش عایشه از تقلید گوسفند به دست پیامبر9<ref>صحیح البخاری، ج2، ص182.</ref> استناد کرده‌اند.<ref>المغنی، ج3، ص573؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص40.</ref>
شماری از فقیهان اهل سنت، استحباب تقلید را در انواع سه‌گانه هَدْی یعنی شتر، گاو و گوسفند پذیرفته‌اند.<ref>المغنی، ج3، ص575.</ref> مالکیان و حنفیان، به دلیل ضعیف بودن گوسفند در مقایسه با گاو و شتر و شایع نبودن تقلید گوسفند، آن را مستحب نمی‌دانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص140؛ مواهب الجلیل، ج4، ص281؛ تحفة الاحوذی، ج3، ص560.</ref> این نظر، مخالف حدیث‌های پرشمار و صحیح قلمداد شده<ref>صحیح مسلم، نووی، ج8، ص228.</ref> و در نقد آن، به گزارش [[عایشه]] از تقلید گوسفند به دست [[حضرت محمد(ص)]]<ref>صحیح البخاری، ج2، ص182.</ref> استناد کرده‌اند.<ref>المغنی، ج3، ص573؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص40.</ref>


== ترتیب اشعار و تقلید ==
در چارپایانی مانند شتر که افزون بر اشعار، تقلید نیز شدنی است، درباره ترتیب آن دو اختلاف است. برخی از اهل سنت به پشتوانه روایتی، اشعار را مقدم می‌شمرند.<ref>المجموع، ج8، ص358؛ اسنی المطالب، ج1، ص533.</ref> در حدیث‌های شیعه نیز اشعار بر تقلید مقدم به شمار رفته است.<ref>الکافی، ج4، ص297.</ref> گروهی از بیم گریختن حیوان هنگام تقلید در صورت مقدم داشتن اشعار، تقلید را مقدم دانسته‌اند.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص87؛ الشرح الکبیر، ج2، ص88.</ref> برخی نیز حج‌گزار را در تقدیم و تأخیر هر یک از این دو دارای اختیار دانسته‌اند.<ref>الاستذکار، ج4، ص246.</ref>
در چارپایانی مانند شتر که افزون بر اشعار، تقلید نیز شدنی است، درباره ترتیب آن دو اختلاف است. برخی از اهل سنت به پشتوانه روایتی، اشعار را مقدم می‌شمرند.<ref>المجموع، ج8، ص358؛ اسنی المطالب، ج1، ص533.</ref> در حدیث‌های شیعه نیز اشعار بر تقلید مقدم به شمار رفته است.<ref>الکافی، ج4، ص297.</ref> گروهی از بیم گریختن حیوان هنگام تقلید در صورت مقدم داشتن اشعار، تقلید را مقدم دانسته‌اند.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص87؛ الشرح الکبیر، ج2، ص88.</ref> برخی نیز حج‌گزار را در تقدیم و تأخیر هر یک از این دو دارای اختیار دانسته‌اند.<ref>الاستذکار، ج4، ص246.</ref>


==آثار اشعار و تقلید==
==آثار اشعار و تقلید==
===انعقاد احرام قارن (انجام‌دهنده حج قران)===
===انعقاد احرام قارن ===
از ویژگی‌های حج قران در نظر مشهور فقیهان شیعه آن است که انعقاد احرام در آن، افزون بر تلبیه، با اشعار و تقلید نیز امکان‌پذیر است. آنان باور دارند که قارن برای انعقاد احرام در حج قران می‌تواند هر یک از این سه کار را برگزیند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص315؛ کشف اللثام، ج1، ص314؛ سلسلة الینابیع، ج30، ص186.</ref> پشتوانه آنان حدیث‌های گوناگون است<ref>نک: وسائل الشیعه، ج11، ص275-280.</ref> که در آن‌ها اشعار و تقلید در انعقاد احرام به منزله تلبیه قلمداد شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص258؛ الدروس، ج1، ص349؛ مدارک الاحکام، ج7، ص196.</ref>


با وجود این، در دیدگاه فقیهان شیعه، در صورت گزینش هر یک از این دو گزینه (تلبیه یا اشعار و تقلید) انجام دادن دیگری برای احرام‌گزار مستحب است.<ref>مسالک الافهام، شهید، ج2، ص235؛ الحدائق، ج15، ص53.</ref> استحباب تلبیه پس از اشعار و تقلید، از موثقه یونس بن یعقوب<ref>الکافی، ج4، ص296.</ref> استنباط‌پذیر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص227-228؛ الحدائق، ج15، ص53.</ref> استحباب اشعار و تقلید در صورت اختیار تلبیه نیز از روایاتی چون حدیث فضیل بن یسار<ref>الکافی، ج4، ص322.</ref> دریافت می‌شود؛ روایاتی که پس از احرام، به اشعار و تقلید نیز سفارش کرده‌اند. البته برخی<ref>معتمد العروه، ج2، ص534-535؛ المرتقی، ج2، ص82.</ref> این حکم استحبابی را بی‌دلیل و برخی دلیل احتمالی آن را اطلاق ادلّه حاکی از انعقاد احرام با تلبیه، اشعار و تقلید دانسته‌اند.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص195؛ ریاض المسائل، ج6، ص131.</ref> به تصریح شماری از فقیهان شیعه، با ترک کردن اشعار و تقلید پس از انعقاد احرام با تلبیه، دیگر حج ازگونه قران نخواهد بود.<ref>اللوامع، ج7، ص496؛ العروة الوثقی، ج4، ص666.</ref>
==== در فقه شیعه ====
از ویژگی‌های [[حج قران]] در نظر مشهور فقیهان [[شیعه]] آن است که انعقاد [[احرام]] در آن، افزون بر [[تلبیه]]، با اشعار و تقلید نیز امکان‌پذیر است. آنان باور دارند که قارن برای انعقاد احرام در حج قران می‌تواند هر یک از این سه کار را برگزیند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص315؛ کشف اللثام، ج1، ص314؛ سلسلة الینابیع، ج30، ص186.</ref> پشتوانه آنان حدیث‌های گوناگون است<ref>نک: وسائل الشیعه، ج11، ص275-280.</ref> که در آن‌ها اشعار و تقلید در انعقاد احرام به منزله تلبیه قلمداد شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص258؛ الدروس، ج1، ص349؛ مدارک الاحکام، ج7، ص196.</ref>


در برابر سخن مشهور، سید مرتضی<ref>الانتصار، ص254.</ref> و ابن ادریس حلی<ref>السرائر، ج1، ص532.</ref> انعقاد احرام با اشعار و تقلید را نپذیرفته و آن را تنها با تلبیه محقق دانسته‌اند. به باور آن دو، انعقاد احرام با تلبیه بر پایه اجماع و در نتیجه متعین است. این دیدگاه با توجه به دلالت صریح حدیث‌هایی بر انعقاد احرام با اشعار و تقلید، نقد شده است.<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص51-52؛ جواهر الکلام، ج18، ص236؛ معتمد العروه، ج2، ص531-534.</ref> البته برخی باورمندان به سخن مشهور نیز گفتن تلبیه را موافق احتیاط دانسته‌اند.<ref>روضة المتقین، ج4، ص366؛ نجاة العباد، ص103، العروة الوثقی، ج4، ص666.</ref> به باور برخی، انعقاد احرام با اشعار و تقلید وابسته به ناتوانی احرام‌گزار از انجام تلبیه است.<ref>الجمل و العقود، ص132؛ المهذب، ج1، ص214-215؛ الوسیله، ص158.</ref> این دیدگاه را نیز مخالف اطلاق روایات دانسته‌اند.<ref>مستمسک العروه، ج11، ص397.</ref>
با وجود این، در دیدگاه فقیهان شیعه، در صورت گزینش هر یک از این دو گزینه<ref group="یادداشت">تلبیه یا اشعار و تقلید.</ref> انجام دادن دیگری برای احرام‌گزار مستحب است.<ref>مسالک الافهام، شهید، ج2، ص235؛ الحدائق، ج15، ص53.</ref> استحباب تلبیه پس از اشعار و تقلید، از موثقه [[یونس بن یعقوب بجلی|یونس بن یعقوب]]<ref>الکافی، ج4، ص296.</ref> استنباط‌پذیر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص227-228؛ الحدائق، ج15، ص53.</ref> استحباب اشعار و تقلید در صورت اختیار تلبیه نیز از روایاتی چون حدیث فضیل بن یسار<ref>الکافی، ج4، ص322.</ref> دریافت می‌شود؛ روایاتی که پس از احرام، به اشعار و تقلید نیز سفارش کرده‌اند. البته برخی<ref>معتمد العروه، ج2، ص534-535؛ المرتقی، ج2، ص82.</ref> این حکم استحبابی را بی‌دلیل دانسته‌اند و برخی دلیل احتمالی آن را اطلاق ادلّه حاکی از انعقاد احرام با تلبیه، اشعار و تقلید دانسته‌اند.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص195؛ ریاض المسائل، ج6، ص131.</ref> به تصریح شماری از فقیهان شیعه، با ترک کردن اشعار و تقلید پس از انعقاد احرام با تلبیه، دیگر حج از گونه قران نخواهد بود.<ref>اللوامع، ج7، ص496؛ العروة الوثقی، ج4، ص666.</ref>


از میان اهل سنت، تنها حنفیان تقلید را در انعقاد احرام دخیل می‌دانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص138؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص222.</ref> بر پایه دیدگاه شافعیان،<ref>المجموع، ج7، ص223؛ نهایة المحتاج، ج3، ص264.</ref> حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص239-240؛ کشاف القناع، ج2، ص471.</ref> و نظر مقبول‌تر در میان مالکیان<ref>المدونة الکبری، ج1، ص401؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص26.</ref> احرام تنها با نیت منعقد می‌شود و در انعقاد آن، تلبیه و تقلید و… شرط نیست. البته مالکیان همراهی نیت احرام را با تلبیه یا اشعار و تقلید، مستحب دانسته‌اند.<ref>تهذیب المسائل المدونه، ج1، ص186.</ref>
در برابر سخن مشهور، سید مرتضی<ref>الانتصار، ص254.</ref> و [[ابن ادریس حلی]]<ref>السرائر، ج1، ص532.</ref> انعقاد احرام با اشعار و تقلید را نپذیرفته و آن را تنها با تلبیه محقق دانسته‌اند. به باور آن دو، انعقاد احرام با تلبیه بر پایه اجماع یوده و در نتیجه متعین است. این دیدگاه، با توجه به دلالت صریح حدیث‌هایی بر انعقاد احرام با اشعار و تقلید، نقد شده است.<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص51-52؛ جواهر الکلام، ج18، ص236؛ معتمد العروه، ج2، ص531-534.</ref> البته برخی باورمندان به سخن مشهور نیز گفتن تلبیه را موافق احتیاط دانسته‌اند.<ref>روضة المتقین، ج4، ص366؛ نجاة العباد، ص103، العروة الوثقی، ج4، ص666.</ref> به باور برخی، انعقاد احرام با اشعار و تقلید وابسته به ناتوانی احرام‌گزار از انجام تلبیه است.<ref>الجمل و العقود، ص132؛ المهذب، ج1، ص214-215؛ الوسیله، ص158.</ref> این دیدگاه را نیز مخالف اطلاق روایات دانسته‌اند.<ref>مستمسک العروه، ج11، ص397.</ref>
 
==== در فقه اهل سنت ====
از میان اهل سنت، تنها [[مذهب حنفی|حنفیان]] تقلید را در انعقاد احرام دخیل می‌دانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص138؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص222.</ref> بر پایه دیدگاه [[مذهب شافعی|شافعیان]]،<ref>المجموع، ج7، ص223؛ نهایة المحتاج، ج3، ص264.</ref> [[مذهب حنبلی|حنبلیان]]<ref>المغنی، ج3، ص239-240؛ کشاف القناع، ج2، ص471.</ref> و نظر مقبول‌تر در میان [[مذهب مالکی|مالکیان]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص401؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص26.</ref> احرام تنها با نیت منعقد می‌شود و در انعقاد آن، تلبیه و تقلید و غیر آن شرط نیست. البته مالکیان همراهی نیت احرام را با تلبیه یا اشعار و تقلید، مستحب دانسته‌اند.<ref>تهذیب المسائل المدونه، ج1، ص186.</ref>


===وجوب قربانی بر قارن===
===وجوب قربانی بر قارن===
به تصریح فقیهان شیعه، قربانی در حج قران واجب نیست؛ بلکه مستحب است قارن در منا قربانی کند؛ ولی اگر احرام‌گزار قربانی همراه آورده را اشعار یا تقلید کند، قربانی در منا بر او واجب می‌گردد.<ref>اشارة السبق، ص136؛ جواهر الکلام، ج19، ص192، 196؛ مهذب الاحکام، ج14، ص246، 310.</ref> حتی بر پایه اعتقاد به برداشته شدن قربانی از عهده محصر در صورت اشتراط نیز قربانی کردن حیوانی که اشعار و تقلید شده، واجب است.<ref>السرائر، ج1، ص640؛ کنز الفوائد، ج1، ص302-303؛ کشف الغطاء، ص471.</ref> به باور شماری از فقیهان شیعه، در موارد وجوب قربانی بر محصر، ارسال حیوانی که اشعار و تقلید شده کفایت نمی‌کند<ref>السرائر، ج1، ص640.</ref> و قربانی دیگری لازم است؛ هر چند بیشتر فقیهان آن را
به تصریح فقیهان شیعه، قربانی در [[حج قران]] واجب نیست؛ بلکه مستحب است قارن در [[منا]] قربانی کند؛ ولی اگر احرام‌گزار قربانیِ همراه آورده را اشعار یا تقلید کند، قربانی در منا بر او واجب می‌گردد.<ref>اشارة السبق، ص136؛ جواهر الکلام، ج19، ص192، 196؛ مهذب الاحکام، ج14، ص246، 310.</ref> حتی بر پایه اعتقاد به برداشته شدن قربانی از عهده [[احصار و صد|محصر]] در صورت اشتراط نیز قربانی کردن حیوانی که اشعار و تقلید شده، واجب است.<ref>السرائر، ج1، ص640؛ کنز الفوائد، ج1، ص302-303؛ کشف الغطاء، ص471.</ref> به باور شماری از فقیهان شیعه، در موارد وجوب قربانی بر محصر، ارسال حیوانی که اشعار و تقلید شده کفایت نمی‌کند<ref>السرائر، ج1، ص640.</ref> و قربانی دیگری لازم است؛ هر چند بیشتر فقیهان آن را کافی می‌دانند.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص121.</ref> همچنین ذبح حیوانی که پس از اشعار و تقلید گم شود و پس از ذبح قربانی بدل آن را بیابند، به باور برخی واجب است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص37؛ مختلف الشیعه، ج4، ص292؛ نجاة العباد، ص153.</ref>
کافی می‌دانند.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص121.</ref> همچنین ذبح حیوانی که
پس از اشعار و تقلید گم شود و پس از ذبح قربانی بدل، آن را بیابند، به باور برخی واجب است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص37؛ مختلف الشیعه، ج4، ص292؛ نجاة العباد، ص153.</ref>


===تعیّن حیوان برای قربانی===
===تعیّن حیوان برای قربانی===
به باور مشهور فقیهان شیعه، پس از اشعار و تقلید، حیوان برای ذبح در منا اختصاص می‌یابد و جایگزین کردن حیوانی دیگر برای قربانی جایز نیست.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص375؛ غنیة النزوع، ص189؛ جامع المقاصد، ج3، ص246.</ref> دلیل آنان در این زمینه، افزون بر آیه۲ مائده/۵: {لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ} روایات است.<ref>التهذیب، ج5، ص219؛ کشف اللثام، ج6، ص177؛ جواهر الکلام، ج19، ص193.</ref> شماری از حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص559؛ الانصاف، ج4، ص88.</ref> و مالکیان<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص277.</ref> نیز اشعار و تقلید را مانند گفتار از موجبات تعیین حیوان برای قربانی شمرده‌اند؛ زیرا کاری که دلالت بر مقصود کند، می‌تواند جانشین لفظ شود.<ref>المغنی، ج3، ص559-560؛ کشاف القناع، ج3، ص9.</ref> این نظر به اسحاق و ثوری نسبت یافته است.<ref>المغنی، ج3، ص559.</ref> با وجود این، بسیاری از فقیهان اهل سنت با این دیدگاه مخالفت کرده‌اند.<ref>المجموع، ج8، ص360؛ المغنی، ج3، ص559.</ref> (قربانی)
{{اصلی|قربانی}}
به باور مشهور فقیهان شیعه، پس از اشعار و تقلید، حیوان برای ذبح در [[منا]] اختصاص می‌یابد و جایگزین کردن حیوانی دیگر برای قربانی جایز نیست.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص375؛ غنیة النزوع، ص189؛ جامع المقاصد، ج3، ص246.</ref> دلیل آنان در این زمینه، افزون بر آیه {{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ}}<ref name=":0" group="یادداشت" /><ref name=":0" /> روایات است.<ref>التهذیب، ج5، ص219؛ کشف اللثام، ج6، ص177؛ جواهر الکلام، ج19، ص193.</ref> شماری از حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص559؛ الانصاف، ج4، ص88.</ref> و مالکیان<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص277.</ref> نیز اشعار و تقلید را مانند گفتار از موجبات تعیین حیوان برای قربانی شمرده‌اند؛ زیرا کاری که دلالت بر مقصود کند، می‌تواند جانشین لفظ شود.<ref>المغنی، ج3، ص559-560؛ کشاف القناع، ج3، ص9.</ref> این نظر به اسحاق و ثوری نسبت یافته است.<ref>المغنی، ج3، ص559.</ref> با وجود این، بسیاری از فقیهان اهل سنت، با این دیدگاه مخالفت کرده‌اند.<ref>المجموع، ج8، ص360؛ المغنی، ج3، ص559.</ref>  
 
===جایز نبودن فروش حیوان ===
با توجه به حکم پیشین، هر تصرفی که مانع قربانی حیوان گردد، مانند فروش آن، بر پایه فقه شیعه جایز نیست. اما بهره‌وری‌هایی مانند سوار شدن بر آن و نوشیدن شیر آن، اگر مایه زیان به آن نشود، مانعی ندارد.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص196-197؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص292.</ref> پشتوانه این نظر، برخی روایات<ref>سداد العباد، ص358.</ref> از جمله حدیثی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] است که برای جواز بهره‌گیری از منافع حیوان تا رسیدن موعد قربانی به آیه {{آیه|لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ
}}<ref group="یادداشت">براى شما در دام هاى قربانى تا زمانى معين سودهايى است.</ref><ref>سوره حج (۲۲)، آیه ۳۳؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۳۶.</ref> استناد کرده است.<ref>الکافی، ج4، ص492؛ التهذیب، ج5، ص220.</ref> بسیاری از فقیهان<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص505؛ فقه الصادق، ج12، ص115.</ref> روایت‌هایی را که از سوار شدن بر حیوان اشعار شده منع کرده‌اند، دارای معنای کراهت یا زیانبار بودن سوار شدن بر حیوان دانسته‌اند.<ref>الاستذکار، ج4، ص241؛ جواهر الکلام، ج19، ص211؛ کتاب الحج، داماد، ج3، ص297.</ref>


===انتفاع از حیوان اشعار یا تقلید شده===
فقیهان شافعی،<ref>الام، ج2، ص238؛ المجموع، ج8، ص365-368، حلیة العلماء، ج3، ص314.</ref> حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص563.</ref> و حنفی<ref>البحر الرائق، ج3، ص129.</ref> نیز به پشتوانه حدیثی [[حضرت محمد(ص)|نبوی(ص)]]<ref>صحیح مسلم، ج4، ص92.</ref> سوار شدن بر هَدی را در صورت ضرورت جایز شمرده‌اند، بدین شرط که مایه ضرر به آن نشود. به باور آنان، دوشیدن شیر حیوان در صورت زیان نرسیدن به نوزاد آن نیز به پشتوانه حدیثی از امام علی(ع)<ref>السنن الکبری، ج5، ص237.</ref> جائز است. بر پایه نظر مالکیان، بهره‌گیری از شیر حیوان و سوار شدن بر آن و باربری با آن در غیر موارد ضروری مکروه است.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص288-289.</ref>
با توجه به حکم پیشین، هر تصرفی که مانع قربانی حیوان گردد، مانند فروش آن، بر پایه فقه شیعه جایز نیست. اما بهره‌وری‌هایی مانند سوار شدن بر آن و نوشیدن شیر آن، اگر مایه زیان به آن نشود، مانعی ندارد.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص196-197؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص292.</ref> پشتوانه این نظر، برخی روایات<ref>سداد العباد، ص358.</ref> از جمله حدیثی از امام صادق۷ است که برای جواز بهره‌گیری از منافع حیوان تا رسیدن موعد قربانی به آیه ۳۳ حج/۲۲ استناد کرده است.<ref>الکافی، ج4، ص492؛ التهذیب، ج5، ص220.</ref> بسیاری از فقیهان<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص505؛ فقه الصادق، ج12، ص115.</ref> روایت‌هایی را که از سوار شدن بر حیوان اشعار شده منع کرده‌اند، دارای معنای کراهت یا زیانبار بودن سوار شدن بر حیوان دانسته‌اند.<ref>الاستذکار، ج4، ص241؛ جواهر الکلام، ج19، ص211؛ کتاب الحج، داماد، ج3، ص297.</ref> فقیهان شافعی،<ref>الام، ج2، ص238؛ المجموع، ج8، ص365-368، حلیة العلماء، ج3، ص314.</ref> حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص563.</ref> و حنفی<ref>البحر الرائق، ج3، ص129.</ref> نیز به پشتوانه حدیثی نبوی<ref>صحیح مسلم، ج4، ص92.</ref> سوار شدن بر هَدی را در صورت ضرورت جایز شمرده‌اند، بدین شرط که مایه ضرر به آن نشود. به باور آنان، دوشیدن شیر حیوان در صورت زیان نرسیدن به نوزاد آن نیز به پشتوانه حدیثی از امام علی7<ref>السنن الکبری، ج5، ص237.</ref> جائز است. بر پایه نظر مالکیان، بهره‌گیری از شیر حیوان و سوار شدن بر آن و باربری با آن در غیر موارد ضروری مکروه است.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص288-289.</ref>


==پانویس==
==پانویس==