صلح حدیبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==حدیبیه==
==حدیبیه==
حديبيه، مصغّر «[[حدباء]]» محلي در 25کيلومتري [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]]، در غرب [[مکه]]، و در مسير قديمي [[جده|جدّه]] است.<ref>. اخبار مکه، الفاکهي، ج5، ص70؛ معجم المعالم الجغرافيه،  ج1، ص84.</ref> نام‌گذاري اين منطقه به حديبيه به جهت وجود چاه حديبيه يا درخت «حدباء» در آنجا بوده است.<ref>. معجم البلدان، ج2، ص229.</ref>  
[[حدیبیه]]، مصغّر «[[حدباء]]» محلي در 25کيلومتري [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]]، در غرب [[مکه]]، و در مسير قديمي [[جده|جدّه]] است.<ref>. اخبار مکه، الفاکهي، ج5، ص70؛ معجم المعالم الجغرافيه،  ج1، ص84.</ref> نام‌گذاري اين منطقه به حديبيه به جهت وجود چاه حديبيه يا درخت «حدباء» در آنجا بوده است.<ref>. معجم البلدان، ج2، ص229.</ref>  


==رفتن پیامبر به مکه برای حج عمره==
==رفتن پیامبر به مکه برای حج عمره==
خط ۹: خط ۹:
پيامبر در اين سفر، قصد جنگ نداشت؛ از همين رو فرمان داد تا از حمل هر نوع سلاحي، جز شمشير غلاف شده '''-'''که برداشتن آن در سفر، معمول بود'''-''' خودداري کنند.<ref>المغازی، ج2، 572-573، طبقات الکبری، ج2، ص73</ref>  
پيامبر در اين سفر، قصد جنگ نداشت؛ از همين رو فرمان داد تا از حمل هر نوع سلاحي، جز شمشير غلاف شده '''-'''که برداشتن آن در سفر، معمول بود'''-''' خودداري کنند.<ref>المغازی، ج2، 572-573، طبقات الکبری، ج2، ص73</ref>  


[[پیامبر(ص)|پیامبر]] در روز دوشنبه، اول ذي‌قعده از ماه‏‌هاي حرام، همراه [[مهاجران]] و [[انصار]]، روانه [[مکه]] شدند.<ref>المغازی، ج2، ص573-574، طبقات الکبری، ج2، ص 73</ref> برخی منابع تعداد مسلمانان را در اين سفر، 1400 نفر ذکرکرده اند .<ref>تاریخ طبری، ج2، ص621</ref> چهار زن  از جمله [[ام سلمه]]، همسر پيامبر(ص)، در اين جمع حضور داشتند.<ref>المغازی، ج2، ص574</ref> پيامبر ، [[عبدالله بن ام مکتوم]]<ref>المغازی، ج2، ص 573</ref> و به نقلي [[نميلةابن عبدالله ليثي]] را به جانشينی خود در مدينه برگزید .<ref>السیره النبویه، ج2، ص774</ref>  
[[پیامبر(ص)|پیامبر]] در روز دوشنبه، اول ذي‌قعده از ماه‏‌هاي حرام، همراه [[مهاجران]] و [[انصار]]، روانه [[مکه]] شدند.<ref>المغازی، ج2، ص573-574، طبقات الکبری، ج2، ص 73</ref> برخی منابع تعداد مسلمانان را در اين سفر، 1400 نفر ذکرکرده اند .<ref>تاریخ طبری، ج2، ص621</ref> چهار زن  از جمله [[ام سلمه]]، همسر پيامبر(ص)، در اين جمع حضور داشتند.<ref>المغازی، ج2، ص574</ref> پيامبر ، [[عبدالله بن ام مکتوم]]<ref>المغازی، ج2، ص 573</ref> و به نقلي [[نميلةابن عبدالله ليثي]] را به جانشينی خود در [[مدینه]] برگزید .<ref>السیره النبویه، ج2، ص774</ref>  


پيامبر و همراهانش، در ذوالحليفه (مسجد شجره)، جامه احرام پوشيدند و کوهان 70 شتر را، به نشان قرباني، خون‌آلود (اشعار) کردند.<ref>المغازی، ج2، ص 573، الطبقات الکبری، ج2، ص 73</ref> لبيک پيامبر اکرم مقارن با احرام، چنين گزارش شده است: «'''لبيك، اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك، انّ الحمد والنّعمة لك والملك لا شريك لك'''».<ref>المغازی، ج2، ص 574</ref>  
پيامبر و همراهانش، در [[ذوالحلیفه]]([[مسجد شجره (حدیبیه)|مسجد شجره]][[لباس احرام|جامه احرام]] پوشيدند و کوهان 70 شتر را، به نشان [[قربانی]]، خون‌آلود ([[اشعار و تقلید|اشعار]]) کردند.<ref>المغازی، ج2، ص 573، الطبقات الکبری، ج2، ص 73</ref> [[تلبیه|لبيک]] پيامبر اکرم مقارن با [[احرام]]، چنين گزارش شده است: «'''لبيك، اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك، انّ الحمد والنّعمة لك والملك لا شريك لك'''».<ref>المغازی، ج2، ص 574</ref>  


پیامبر، در راه، از بادي ه‏نشينان خواست تا او را همراهي کنند. ولي آنان، با بهانه ‏هاي مختلف، از پذيرش دعوت ايشان خودداري مي‌کردند. <ref>. المغازي، ج2، ص574-575.</ref>  
[[پیامبر(ص)|پیامبر]]، در راه، از بادي ه‏نشينان خواست تا او را همراهي کنند. ولي آنان، با بهانه ‏هاي مختلف، از پذيرش دعوت ايشان خودداری کردند. <ref>. المغازي، ج2، ص574-575.</ref>  


قريش پس از آگاهي از عزيمت پيامبر، تصمیم گرفتند از ورود او به مکه جلوگيري کنند. آنها از احابيش و هم‌پيمان‌هاي خود در ثقيف درخواست کمک کردند. همچنین خالد بن وليدرا با سپاهی به منطقه کراع الغميم، فرستادند. قریش به همراه زنان و فرزندان، از شهر خارج شده، در منطقه «بَلْدح» اردو زدند.<ref>. المغازي، ج2، ص579؛ الطبقات الکبری، ج2، ص73.</ref>آن‌ها براي جذب قبايل عرب، در نقاط مختلف مکه، به اطعام پرداختند<ref>. امتاع الاسماع، ج1، ص280.</ref> و از همه امکانات خود بهره گرفتند تا مانع ورود مسلمانان به مکه شوند. قرآن کريم اين تصميم قريش را، که باعث تعطيلي عمره آن سال شد، به شدت نکوهش مي‏کند. (فتح/48، 25)
[[قريش]] پس از آگاهي از عزيمت پيامبر، تصمیم گرفتند از ورود او به [[مکه]] جلوگيري کنند. آنها از احابيش و هم‌پيمان‌هاي خود در ثقيف درخواست کمک کردند. همچنین [[خالد بن وليد]] را با سپاهی به منطقه کراع الغميم، فرستادند. [[قریش]] به همراه زنان و فرزندان، از شهر خارج شده، در منطقه «[[بَلْدح]]» اردو زدند.<ref>. المغازي، ج2، ص579؛ الطبقات الکبری، ج2، ص73.</ref>آن‌ها براي جذب قبايل عرب، در نقاط مختلف مکه، به اطعام پرداختند<ref>. امتاع الاسماع، ج1، ص280.</ref> و از همه امکانات خود بهره گرفتند تا مانع ورود مسلمانان به [[مکه]] شوند.


پيامبر در منطقه عُسْفان، از آمادگي قريش براي رويارويي آگاه شد و براي روبه‌‏رو نشدن با آنان، مسیر خود را تغییر داد و با عبور از بیراهه به حديبيه رسيد.<ref>. المغازي، ج2، ص583-585.</ref>
پيامبر در منطقه [[عُسْفان]]، از آمادگي [[قريش]] براي رويارويي آگاه شد و براي روبه‌‏رو نشدن با آنان، مسیر خود را تغییر داد و با عبور از بیراهه به [[حدیبیه]] رسيد.<ref>. المغازي، ج2، ص583-585.</ref>


خالد بن وليد و سوارانش در حديبيه مقابل مسلمانان صف کشيدند. هنگام نماز ظهر، پيامبر با مسلمانان نماز را به جماعت ادا کردند. سپاه قريش منتظر برگزاري نماز عصر بود تا به مسلمانان يورش برد که خداي متعال با نزول آيه 102 نساء/4 نماز خوف را، هنگام احتمال حمله غافلگيرانه دشمن، تشريع کرد و بر آمادگي آنان، حتي در حال نماز، تأکيد ورزيد.<ref>المغازی، ج2، ص 582</ref>
[[خالد بن وليد]] و سوارانش در [[حدیبیه]] مقابل مسلمانان صف کشيدند. <ref>المغازی، ج2، ص 582</ref>


==پیغام آورندگان طرفین==
==پیغام آورندگان طرفین==
هنگام رویارویی مسلمانان و قریش، افرادی از سوی دو طرف برای انتقال پیام فرستاده‌شدند.
هنگام رویارویی مسلمانان و قریش، افرادی از سوی دو طرف برای انتقال پیام فرستاده‌شدند:


'''فرستادگان قریش''': عروة بن مسعود ثقفي، <ref>. المغازي، ج2، ص598.</ref>مکرز بن حفص<ref>. المغازي، ص599؛ الطبقات الکبری، ج2، ص74.</ref>حليس بن علقمه، رئيس احابيش<ref>. المغازي، ج2، ص599؛ الطبقات الکبری، ج2، ص74.</ref>
'''فرستادگان قریش''': [[عروه بن مسعود ثقفی|عروة بن مسعود ثقفي]]، <ref>. المغازي، ج2، ص598.</ref>[[مکرز بن حفص]]<ref>. المغازي، ص599؛ الطبقات الکبری، ج2، ص74.</ref>[[حليس بن علقمه]]<ref>. المغازي، ج2، ص599؛ الطبقات الکبری، ج2، ص74.</ref>


'''فرستادگان پیامبر''': خراش بن اميه ، <ref>. السيرة النبويه، ج2، ص314؛ سبل الهدي، ج5، ص46.</ref> عثمان<ref>. المغازي، ج2، ص600-602.</ref>  
'''فرستادگان پیامبر''': [[خراش بن اميه]] ، <ref>. السيرة النبويه، ج2، ص314؛ سبل الهدي، ج5، ص46.</ref> [[عثمان بن عفان|عثمان]]<ref>. المغازي، ج2، ص600-602.</ref>  


==بیعت رضوان و مسجد شجره==
==بیعت رضوان و مسجد شجره==
عثمان فرستاده پیامبر نزد قریش، سه روز در مکه ماند. تأخير در مراجعت عثمان، باعث پخش شدن شایعه کشته شدن او شد.  در این هنگام پیامبر که زير درختی نشسته بود از مسلمانان، براي دفاع از اسلام بيعت گرفت. از آنجا که پيامبر با مردم زير درخت بيعت کرد، اين بيعت را «بيعت شجره» خوانده‌‏اند.<ref>المغازی، ج2، ص 619-620، انساب الاشراف، ج1، 439-440، السیره النبویه، ج2، ص315</ref> همچنین خدا در آيه 18 فتح/48 رضايت خود را از بيعت‏ کنندگان اعلام کرد. از اين ‏رو اين بيعت را «بيعت رضوان» نيز ناميده‏‌اند.
[[عثمان بن عفان|عثمان]] فرستاده [[پیامبر(ص)|پیامبر]] نزد [[قریش]]، سه روز در [[مکه]] ماند.<ref>المغازی، ج2، ص600-602</ref> تأخير در مراجعت عثمان، باعث پخش شدن شایعه کشته شدن او شد.  در این هنگام پیامبر که زير درختی نشسته بود از مسلمانان، براي دفاع از [[اسلام]] بيعت گرفت. از آنجا که [[پيامبر(ص)|پيامبر]] با مردم زير درخت بيعت کرد، اين بيعت را «[[بیعت رضوان|بیعت شجره]]» خوانده‌‏اند.<ref>المغازی، ج2، ص 619-620، انساب الاشراف، ج1، 439-440، السیره النبویه، ج2، ص315</ref> همچنین خدا در آيه 18 فتح/48 رضايت خود را از بيعت‏ کنندگان اعلام کرد. از اين ‏رو اين بيعت را «[[بیعت رضوان|بيعت رضوان]]» نيز ناميده‏‌اند.


درخت سمره يا اراک، که بيعت شجره زير آن واقع شد،<ref>. بحارالانوار، ج38، ص217.</ref> محل نماز و عبادت برخی از مسلمانان شد. عمر، خلیفه دوم آنان را منع کرد و آن را نوعی بت پرستی قلمداد نمود. <ref>. الطبقات الکبری، ج2، ص76؛ عيون الاثر، ج2، ص125.</ref> بعدها مسلمانان، در جاي اين درخت، مسجدي به نام شجره بنا کردند.<ref>. ارشاد الساري، ج6، ص349.</ref>  
درخت سمره يا اراک، که بيعت شجره زير آن واقع شد،<ref>. بحارالانوار، ج38، ص217.</ref> محل نماز و عبادت برخی از مسلمانان شد. [[عمربن خطاب|عمر]]، خلیفه دوم آنان را منع کرد و آن را نوعی بت پرستی قلمداد نمود. <ref>. الطبقات الکبری، ج2، ص76؛ عيون الاثر، ج2، ص125.</ref> بعدها مسلمانان، در جاي اين درخت، مسجدي به نام [[مسجد شجره (حدیبیه)|مسجد شجره]] بنا کردند.<ref>. ارشاد الساري، ج6، ص349.</ref>  


==دلایل و زمینه‌های صلح==
==دلایل و زمینه‌های صلح==
1. قريش، خود را متولي کعبه و خادم زائران بيت الله می‌دانست و اگر مانع عمره گزاری پیامبر می‌شد با اختلاف داخلي و مخالفت هم‌پيمانان مواجه مي‌شد.
[[پیامبر(ص)|پیامبر]] هدف خود از رفتن به [[مکه]] را به جا آوردن [[عمره]] ذکر کرد و تأکید ورزید که قصد جنگ ندارد، دلایل عدم تمایل قریش به جنگ نیز در منابع بدین صورت آمده است:


2. قريش پس از حدود 20 سال دشمني و مبارزه با پيامبربه اين نتيجه رسيده بود که بسياري از امکانات خود را هدر داده و توان بر‌اندازي اسلام را ندارد.<ref>. المغازي، ج2، ص593؛ الطبقات الکبری، ج2، ص74؛ امتاع الاسماع، ج1، ص286.</ref>
* [[قريش]]، خود را متولي [[بیت‌الله|کعبه]] و خادم زائران [[بیت‌الله|بيت الله]] می‌دانست و اگر مانع [[عمره|عمره‌گزاری]] پیامبر می‌شد با اختلاف داخلي و مخالفت هم‌پيمانان مواجه مي‌شد.  
 
* قريش پس از حدود 20 سال دشمني و مبارزه با [[پيامبر(ص)|پيامبر]] به اين نتيجه رسيده بود که بسياری از امکانات خود را هدر داده و توان بر‌اندازي [[اسلام]] را ندارد.<ref>. المغازي، ج2، ص593؛ الطبقات الکبری، ج2، ص74؛ امتاع الاسماع، ج1، ص286.</ref>
3. پيمان مسلمانان بر جهاد تا سر حدّ مرگ (بيعت رضوان)<ref>. انساب الاشراف، ج1، ص440.</ref> ، بيانگر آمادگي رزمي بالاي آنان بود.
* پيمان مسلمانان بر جهاد تا سر حدّ مرگ ([[بیعت رضوان|بيعت رضوان]])<ref>. انساب الاشراف، ج1، ص440.</ref> ، بيانگر آمادگي رزمي بالاي آنان بود.
 
* رونق اقتصادي [[مکه]] و [[قريش]] در گرو امنيت راه تجارتي به شام بود؛ راهي که از [[مدینه]] مي‌گذشت و طبعاً اين امنيت، در صورت صلح محقق مي‌شد.
4. رونق اقتصادي مکه و قريش در گرو امنيت راه تجارتي به شام بود؛ راهي که از مدينه مي‌گذشت و طبعاً اين امنيت، در صورت صلح محقق مي‌شد.
* جنگ با مسلمانان، [[قريش]] را در برابر مردان جنگي [[خزاعه]] قرار مي‌داد که هم‌پيمان [[پيامبر(ص)|پيامبر]] در اطراف [[مکه]] بودند<ref>. سيره رسول خدا، ص582.</ref>
 
5. جنگ با مسلمانان، قريش را در برابر مردان جنگي خزاعه قرار مي‌داد که هم‌پيمان پيامبر در اطراف مکه بودند<ref>. سيره رسول خدا، ص582.</ref>


==انعقاد پیمان نامه==
==انعقاد پیمان نامه==
پس از توافق برای صلح، و مذاکرات شفاهي و توافق بر آزادي اسيراني که طی اين چند روز از يکديگر گرفته بودند، قرار شد تا عهدنامه نوشته شود. امام علي(ع) مأمور نوشتن صلح‌نامه شد. <ref>المصنف، ج5، ص343، البدایه النهایه، ج4، ص 192، مکاتیب الرسول، ج3، ص 84-85</ref> موقع نوشتن سهیل بن عمر، به نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم، و رسول الله اعتراض کرد که به جای آن‌ها باسمک اللهم <ref>المغازی، ج2، ص 610، تفسیر الثعلبی، ج5، ص 291</ref>و محمد بن عبدالله نوشته شد.<ref>المغازی، ج2، ص610-611</ref>
پس از توافق برای صلح، و مذاکرات شفاهي و توافق بر آزادي اسيراني که طی اين چند روز از يکديگر گرفته بودند، قرار شد تا عهدنامه نوشته شود. [[امام علي(ع)]] مأمور نوشتن صلح‌نامه شد. <ref>المصنف، ج5، ص343، البدایه النهایه، ج4، ص 192، مکاتیب الرسول، ج3، ص 84-85</ref> موقع نوشتن [[سهیل بن عمر]]، به نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم، و [[پیامبر(ص)|رسول الله]] اعتراض کرد که به جای آن‌ها باسمک اللهم <ref>المغازی، ج2، ص 610، تفسیر الثعلبی، ج5، ص 291</ref>و محمد بن عبدالله نوشته شد.<ref>المغازی، ج2، ص610-611</ref>


===مفاد صلح‌نامه===
===مفاد صلح‌نامه===
خط ۵۱: خط ۴۹:


* تا ده سال جنگ نباشد و مردم در امنيت باشند و هيچ سرقت پنهاني و خيانتي رخ ندهد.
* تا ده سال جنگ نباشد و مردم در امنيت باشند و هيچ سرقت پنهاني و خيانتي رخ ندهد.
* هر طايفه‌‏اي مي‏‌تواند با محمد يا با قريش هم‌پيمان شود.
* هر طايفه‌‏اي مي‏‌تواند با [[محمد(ص)|محمد]] يا با [[قريش]] هم‌پيمان شود.
* اگر کسي بدون ‏اجازه وليّ خود نزد محمد رفت، بايد به مکه بازگردانده شود و چنانچه کسي از اصحاب محمد به سوي قريش بازگردد، به سوي محمد بازگردانده نمي‏شود.
* اگر کسي بدون ‏اجازه وليّ خود نزد [[محمد(ص)|محمد]] رفت، بايد به [[مکه]] بازگردانده شود و چنانچه کسي از اصحاب محمد به سوي [[قريش]] بازگردد، به سوي محمد بازگردانده نمي‏شود.
* محمد و اصحابش امسال را بازگردند و سال آينده، براي سه روز، در مکه مي‏‌مانند و جز سلاح مسافر، که شمشير غلاف شده است، نبايد سلاح ديگر داشته باشند.<ref>. تاريخ الطبري، ج2، ص281؛ انساب الاشراف، ج1، ص439-440؛ الطبقات الکبری، ج2، ص77.</ref>
* [[محمد(ص)|محمد]] و اصحابش امسال را بازگردند و سال آينده، براي سه روز، در [[مکه]] مي‏‌مانند و جز سلاح مسافر، که شمشير غلاف شده است، نبايد سلاح ديگر داشته باشند.<ref>. تاريخ الطبري، ج2، ص281؛ انساب الاشراف، ج1، ص439-440؛ الطبقات الکبری، ج2، ص77.</ref>
* هريک از اصحاب محمد که براي حج يا عمره به مکه می‌آیند، امنيت خواهد داشت؛ چنان‌که هر نفر قريشي که براي رفتن به شام يا مصر از مدينه بگذرد، جان و مالش در امان خواهد بود.<ref>. انساب الاشراف، ج1، ص441.</ref>
* هريک از اصحاب محمد که براي [[حج]] يا [[عمره]] به [[مکه]] می‌آیند، امنيت خواهد داشت؛ چنان‌که هر نفر قريشي که براي رفتن به [[شام]] يا [[مصر]] از [[مدینه]] بگذرد، جان و مالش در امان خواهد بود.<ref>. انساب الاشراف، ج1، ص441.</ref>


در پي قرارداد صلح، قبيله خزاعه با پیامبر و قبيله بني‌بکر از کنانه با قريش هم‌پيمان شدند. چندي بعد، تعرض قبيله بني‌بکر به خزاعه و حمايت قريش از بني‌بکر، مقدمات نقض قرارداد و فتح مکه را در سال 8 ق. فراهم آورد.<ref>. المغازي، ج2، ص612، 781، 785-786؛ الطبقات الکبری، ج2، ص75؛ فتوح البلدان، ص46-47.</ref>
در پي قرارداد صلح، قبيله [[خزاعه]] با پیامبر و قبيله [[بني‌بکر]] از [[بنی‌کنانه|کنانه]] با قريش هم‌پيمان شدند. چندي بعد، تعرض قبيله [[بني‌بکر]] به [[خزاعه]] و حمايت [[قريش]] از بني‌بکر، مقدمات نقض قرارداد و [[فتح مکه]] را در سال 8 ق. فراهم آورد.<ref>. المغازي، ج2، ص612، 781، 785-786؛ الطبقات الکبری، ج2، ص75؛ فتوح البلدان، ص46-47.</ref>


===وضعیت مهاجرت زنان و مردان مسلمان از مکه بعد از صلح===
===وضعیت مهاجرت زنان و مردان مسلمان از مکه بعد از صلح===
پس از پيمان حديبيه، زني از مکه گريخت و به مسلمانان پناه آورد. خويشاوندانش بازگشت او را مطالبه کردند، اما پیامبرگفت این پيمان، شامل زنان نمی‏‌شود.
پس از پيمان حديبيه، زني از [[مکه]] گريخت و به مسلمانان پناه آورد. خويشاوندانش بازگشت او را مطالبه کردند، اما [[پیامبر(ص)|پیامبر]] گفت این پيمان، شامل زنان نمی‏‌شود.


مشکل مردان مهاجر نيز پس از مدتی حل شد. تعدادی از مسلمانان که از مکه فرار کرده بودند در مکانی به نام عیص به کاروان های تجاری قریش آسیب می‌زدند. این وضیعت موجب شد تا قریش از امتیاز خود چشم پوشی کرده و از پیامبر خواستند این افراد را به مدینه بخواند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص 284-285</ref>
مشکل مردان [[مهاجر]] نيز پس از مدتی حل شد. تعدادی از مسلمانان که از [[مکه]] فرار کرده بودند در مکانی به نام [[عیص]] به کاروان های تجاری [[قریش]] آسیب می‌زدند. این وضیعت موجب شد تا قریش از امتیاز خود چشم پوشی کرده و از [[پیامبر(ص)|پیامبر]] خواستند این افراد را به [[مدینه]] فرابخواند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص 284-285</ref>


==صلح حدیبیه، فتح المبین==
==صلح حدیبیه، فتح المبین==