واجب: تفاوت میان نسخهها
Mnourahmadi (بحث | مشارکتها) |
Mnourahmadi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
واجب از ریشه وجب است و مصدر آن وُجُوب و وَجْب است. وَجَب در قدیمی ترین کتاب لغت موجود برای مواردی همچون پنهان شدن خورشید در هنگام غروب و سقوط و افتادن شتر بر زمین هنگام نحر و خارج شدن جان از بدنش به کار رفته است. <ref name=":0" /> در کتب بعدی واژه واجب به معنای لازم و فرض <ref name=":1" /> و وجب به معنای ثبت و لزم <ref name=":2" /> گرفته شده است. اصل واحد در ماده وجب، طبق گفته ابن فارس سقوط و واقع شدن <ref name=":3" /> و طبق نظر آقای مصطفوی ثبوت همراه با لزوم، <ref name=":4" /> و طبق گفته آقای قرشی ثبوت و سقوط است.<ref name=":5" /> در کتب لغت فارسی معانیِ لازم، حتمی، ناگزیر، بایسته، بایا، حتم، بودنی، محتوم ضروری، بایست، سزاوار، شایسته، و مایحتاج برای "واجب" ذکر شده است. <ref name=":6" /> | واجب از ریشه وجب است و مصدر آن وُجُوب و وَجْب است. وَجَب در قدیمی ترین کتاب لغت موجود برای مواردی همچون پنهان شدن خورشید در هنگام غروب و سقوط و افتادن شتر بر زمین هنگام نحر و خارج شدن جان از بدنش به کار رفته است. <ref name=":0" /> در کتب بعدی واژه واجب به معنای لازم و فرض <ref name=":1" /> و وجب به معنای ثبت و لزم <ref name=":2" /> گرفته شده است. اصل واحد در ماده وجب، طبق گفته ابن فارس سقوط و واقع شدن <ref name=":3" /> و طبق نظر آقای مصطفوی ثبوت همراه با لزوم، <ref name=":4" /> و طبق گفته آقای قرشی ثبوت و سقوط است.<ref name=":5" /> در کتب لغت فارسی معانیِ لازم، حتمی، ناگزیر، بایسته، بایا، حتم، بودنی، محتوم ضروری، بایست، سزاوار، شایسته، و مایحتاج برای "واجب" ذکر شده است. <ref name=":6" /> | ||
اصطلاح واجب در فلسفه و کلام در مقابل ممکن و ممتنع به کار رفته است. <ref>رک: مفردات ألفاظ القرآن، صص853-854؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص31.</ref> واجب در نزد متکلمین کسی است که باید باشد و نمی تواند نباشد. <ref>رسائل الشريف المرتضى، ج2، ص289.</ref> و در فقه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی است <ref>معجم أصول الفقه، ص321.</ref> و به معنای عملی است که مکلّف باید آن را انجام دهد؛ پس اگر آن را انجام داد، سزاوار مدح و ثواب و پاداش می شود و اگر آن را ترک کرد، سزاوار سرزنش و عذاب می شود. <ref>شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم، ج11، ص7077؛ معجم مفردات أصول الفقه المقارن، ص309؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، صص460-461؛ القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص372؛ معجم أصول الفقه، ص321.</ref> در واقع واجب، فعل یا ترک فعلی است که خداوند آن را با تأکید از مکلفین خواسته و آن ها را با شدت به سوی آن فرستاده است. <ref>فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص335؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج2، ص205؛ اصطلاحات الأصول و معظم أبحاثها، ص275.</ref> به گونه اى كه به ترك آن راضی نيست.<ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص865.</ref> | اصطلاح واجب در فلسفه و کلام در مقابل ممکن و ممتنع به کار رفته است. <ref>رک: مفردات ألفاظ القرآن، صص853-854؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص31.</ref> واجب در نزد متکلمین کسی است که باید باشد و نمی تواند نباشد. <ref>رسائل الشريف المرتضى، ج2، ص289.</ref> و در فقه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی است <ref>معجم أصول الفقه، ص321.</ref> و به معنای عملی است که مکلّف باید آن را انجام دهد؛ پس اگر آن را انجام داد، سزاوار مدح و ثواب و پاداش می شود و اگر آن را ترک کرد، سزاوار سرزنش و عذاب می شود. <ref>شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم، ج11، ص7077؛ و نیز رک: معجم مفردات أصول الفقه المقارن، ص309؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، صص460-461؛ القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص372؛ معجم أصول الفقه، ص321.</ref> در واقع واجب، فعل یا ترک فعلی است که خداوند آن را با تأکید از مکلفین خواسته و آن ها را با شدت به سوی آن فرستاده است. <ref>فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص335؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج2، ص205؛ اصطلاحات الأصول و معظم أبحاثها، ص275.</ref> به گونه اى كه به ترك آن راضی نيست.<ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص865.</ref> | ||
واجب دو نوع است: 1) واجب از جهت عقل مثل وجوب شناخت وحدانیت خداوند و نبوّت و 2) واجب از جهت شرع مانند وجوب عبادتهای تعیین شده. <ref>رک: مفردات ألفاظ القرآن، صص853-854.</ref> مانند واجب بودن نمازهای یومیه و روزه ماه مبارک رمضان.<ref name=":0">نوری، آشنایی با ابواب فقه، ۱۳۷۹ش، ص۳۴.</ref> | واجب دو نوع است: 1) واجب از جهت عقل مثل وجوب شناخت وحدانیت خداوند و نبوّت و 2) واجب از جهت شرع مانند وجوب عبادتهای تعیین شده. <ref>رک: مفردات ألفاظ القرآن، صص853-854.</ref> مانند واجب بودن نمازهای یومیه و روزه ماه مبارک رمضان.<ref name=":0">نوری، آشنایی با ابواب فقه، ۱۳۷۹ش، ص۳۴.</ref> |