امام صادق(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۲: خط ۲:




'''امام صادق(ع)'''، جعفر بن محمد، ششميـن امام [[شیعه|شیعیان]]، يکي از چهار امام مدفون در قبرستان [[بقيع]] در شهر [[مدینه]] است. مجموعه سخنان و احدیث آن حضرت در امور فقهی و اخلاقی مرتبط به [[حج]]، بنیاد دانش فقهی حج نزد شیعیان را فراهم آورده است.
'''امام صادق(ع)'''، جعفر بن محمد، از نوادگان '''امام علی(ع)'''، ششمیـن امام [[شیعه|شیعیان]]، یکی از چهار امام مدفون در قبرستان [[بقیع]] در شهر [[مدینه]] است. مجموعه سخنان و احدیث آن حضرت در امور فقهی و اخلاقی مرتبط به [[حج]]، بنیاد دانش فقهی حج نزد شیعیان را فراهم آورده است.


امام صادق(ع) از نظر علمی چهره‌ای برجسته نزد مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده است. احادیث نقل شده از او بیش از سایر امامان شیعه است و آن حضرت به سبب تاثیر گسترده‌ای که در آموزش شیعیان و شکل‌گیری فقه شیعی داشته، با عنوان رییس مذهب شیعه و بنیانگذار مذهب فقهی جعفری شناخته می‌شود.
امام صادق(ع) از نظر علمی چهره‌ای برجسته نزد مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده است. احادیث نقل شده از او بیش از سایر امامان شیعه است و آن حضرت به سبب تاثیر گسترده‌ای که در آموزش شیعیان و شکل‌گیری فقه شیعی داشته، با عنوان رییس مذهب شیعه و بنیانگذار مذهب فقهی جعفری شناخته می‌شود.
خط ۸: خط ۸:
امام صادق بیشتر عمر خود را در شهر [[مدینه]] زندگی کرد.
امام صادق بیشتر عمر خود را در شهر [[مدینه]] زندگی کرد.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علي بن الحسين از نوادگان امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س)است. به نقلي نامش را به سفارش پيامبر(ص) جعفر نهادند. <ref>دلائل الامامه، ص248؛ احقاق الحق، ج13، ص63-64.</ref> مادرش فاطمه ام فروه، دختر [[قاسم بن محمد بن ابوبکر]]، و جده مادري‌اش [[اسماء بنت عبدالرحمن بن ابي‌بکر]] بود. <ref>الطبقات الکبري، ج5، ص320؛ الارشاد، ج2، ص176</ref> از اين رو برخي، از آن حضرت با تعبير «ابن المُکرمه» ياد کرده‌اند.  <ref>رجال الکشي، ص212؛ الانوار البهيه، ص150؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص529</ref>  
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علی بن الحسین از نوادگان [[امام علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)]]است. به نقلی نامش را به سفارش [[پیامبر(ص)]] جعفر نهادند. <ref>دلائل الامامه، ص248؛ احقاق الحق، ج13، ص63-64.</ref> مادرش فاطمه ام فروه، دختر [[قاسم بن محمد بن ابوبکر]]، و جده مادری‌اش [[اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی‌بکر]] بود. <ref>الطبقات الکبری، ج5، ص320؛ الارشاد، ج2، ص176</ref> از این رو برخی، از آن حضرت با تعبیر «ابن المُکرمه» یاد کرده‌اند.  <ref>رجال الکشی، ص212؛ الانوار البهیه، ص150؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص529</ref>
معروف‌ترين کنيه آن حضرت ابوعبدالله (به اعتبار فرزندش عبدالله افطح) است. <ref>مطالب السوول، ص284؛ الاتحاف بحب الاشراف، ص293 </ref>
معروف‌ترین کنیه آن حضرت ابوعبدالله (به اعتبار فرزندش عبدالله افطح) است. <ref>مطالب السوول، ص284؛ الاتحاف بحب الاشراف، ص293 </ref>
لقب صادق از سوي شماري از شاگردان امام، مانند [[مالک بن انس]] <ref>الامام الصادق، ج1، ص77، 239؛ بحار الانوار، ج96، ص182؛ حلية الابرار، ج4، ص15 ،</ref> و نيز در منابع [[اهل سنت]]، مانند «مسند احمد» در سده سوم، ديده مي‌شود <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص122.</ref> ‌بنابر روایاتی رسول خدا(ص)، ضمن پيشگويي تولد آن حضرت، سفارش کرده بود او را صادق بنامند. <ref>کمال الدين، ص319؛ علل الشرائع، ج1، ص234</ref>
به نظر برخي دانشوران اهل سنت، راستگويي امام صادق(ع) سبب اين نامگذاري بوده است. <ref>وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ الائمة الاثناعشر، ص85</ref> برخي لقب صادق را در مقابل کذاب خوانده شدن [[محمد نفس زکيه]] دانسته‌اند. <ref>کمال الدين، ص319</ref>
منصور عباسي که خلافتش (136- 158ق.) از سوي امام پيشگويي شده بود، چنين لقبي را براي آن حضرت بارها به کار مي‌برد. <ref>مقاتل الطالبيين، ص173؛ مناقب آل ابي‌طالب، ج3، ص392-393؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج18، ص181 </ref>
در قولي ديگر لقب صادق براي حضرت در برابر جعفر کذاب، که از نسل پنجم آن حضرت بود و به دروغ ادعاي امامت داشت، نهاده شده است.  <ref>نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج18، ص180؛ الدر النظيم، ص622.</ref>


امام صادق (ص) بنا بر قول مشهور نزد شيعه، در سال 83 <ref>الکافي، ج1، ص472؛ الارشاد، ج2، ص179؛ وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ دلائل الامامه، ص245</ref> و به نقل اهل سنت سال 80 هجري در مدينه <ref>تاريخ الکبير، ج2، ص198؛ مشاهير علماء الامصار، ص206،</ref> در سپيده‌دم روز جمعه يا سه‌شنبه، هشتم رمضان، متولد شد. <ref>وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ روضة الواعظين، ج1، ص212</ref> به رغم ثبت نشدن روز تولد امام در منابع متقدم، از سده ششم به بعد، منابع اماميه 17ربيع الاول را به عنوان روز تولد امام <ref>اعلام الوري، ج1، ص514؛ روضة الواعظين، ج1، ص212.</ref> شناسانده و ميان متأخرين شهرت يافته است. <ref>نک: بازپژوهش تاريخ ولادت و شهادت معصومان، ص373-394</ref>
لقب صادق از سوی شماری از شاگردان امام، مانند [[مالک بن انس]] <ref>الامام الصادق، ج1، ص77، 239؛ بحار الانوار، ج96، ص182؛ حلیة الابرار، ج4، ص15 ،</ref> و نیز در منابع [[اهل سنت]]، مانند «مسند احمد» در سده سوم، دیده می‌شود <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص122.</ref> بنابر روایاتی رسول خدا(ص)، ضمن پیشگویی تولد آن حضرت، سفارش کرده بود او را '''صادق''' بنامند. <ref>کمال الدین، ص319؛ علل الشرائع، ج1، ص234</ref>
به نظر برخی دانشوران اهل سنت، راستگویی امام صادق(ع) سبب این نامگذاری بوده است. <ref>وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ الائمة الاثناعشر، ص85</ref> برخی لقب صادق را در مقابل کذاب خوانده شدن [[محمد نفس زکیه]] دانسته‌اند. <ref>کمال الدین، ص319</ref>
منصور عباسی که خلافتش (۱۳۶- ۱۵۸ق.) از سوی امام پیشگویی شده بود، چنین لقبی را برای آن حضرت بارها به کار می‌برد. <ref>مقاتل الطالبیین، ص173؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص392-393؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج18، ص181 </ref>
در قولی دیگر لقب صادق برای حضرت در برابر جعفر کذاب، که از نسل پنجم آن حضرت بود و به دروغ ادعای امامت داشت، نهاده شده است.  <ref>نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج18، ص180؛ الدر النظیم، ص622.</ref>
===تاریخ تولد===
امام صادق (ص) بنا بر قول مشهور نزد شیعه، در سال 83 <ref>الکافی، ج1، ص472؛ الارشاد، ج2، ص179؛ وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ دلائل الامامه، ص245</ref> و به نقل اهل سنت سال ۸۰ هجری در [[مدینه]] <ref>تاریخ الکبیر، ج2، ص198؛ مشاهیر علماء الامصار، ص206،</ref> در سپیده‌دم روز جمعه یا سه‌شنبه، هشتم رمضان، متولد شد. <ref>وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ روضة الواعظین، ج1، ص212</ref> به رغم ثبت نشدن روز تولد امام در منابع متقدم، از سده ششم به بعد، منابع امامیه ۱۷ربیع الاول را به عنوان روز تولد امام <ref>اعلام الوری، ج1، ص514؛ روضة الواعظین، ج1، ص212.</ref> شناسانده و میان متأخرین شهرت یافته است. <ref>نک: بازپژوهش تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص373-394</ref>
===محل تولد امام===
===محل تولد امام===
در اين که زادگاه امام صادق مدينه بوده اختلاف نيست. مطابق قولي تأييد نشده، زادگاه حضرت در مکه، در خانه‌‏اي معروف به دار ابي‏ سعيد، نزديک دارالعجله (سمت صفا و مروه) بوده است. با اينکه فاسي مکي کتيبه‏‌اي در اين خانه ديده که بر آن نوشته شده بود: «هذا مَولدُ جَعفر الصّادق عليه السلام و دَخَلَهُ النَّبي صلي الله عليه و آله». اين خانه در سال 623ق. در امارت اشراف حسني تعمير گرديد. اما به نظر مي‌رسد اين خانه، زادگاه جعفر طيار بوده است <ref>شفاء الغرام، ج1، ص360؛ تاريخ مکة المشرفه، ص186</ref> که پس از تسلط آل سعود بر مکه، همراه دارالعجله، تخريب شد. <ref>العقد الثمين، ج1، ص263؛ الجامع اللطيف، ص288؛تحصيل المرام، ج1، ص545</ref>.
در این که زادگاه امام صادق مدینه بوده اختلاف نیست. مطابق قولی تأیید نشده، زادگاه حضرت در مکه، در خانه‌ای معروف به دار ابی سعید، نزدیک دارالعجله (سمت صفا و مروه) بوده است. با اینکه فاسی مکی کتیبه‌ای در این خانه دیده که بر آن نوشته شده بود: «هذا مَولدُ جَعفر الصّادق علیه السلام و دَخَلَهُ النَّبی صلی الله علیه و آله». این خانه در سال ۶۲۳ق. در امارت اشراف حسنی تعمیر گردید. اما به نظر می‌رسد این خانه، زادگاه جعفر طیار بوده است <ref>شفاء الغرام، ج1، ص360؛ تاریخ مکة المشرفه، ص186</ref> که پس از تسلط آل سعود بر مکه، همراه دارالعجله، تخریب شد. <ref>العقد الثمین، ج1، ص263؛ الجامع اللطیف، ص288؛تحصیل المرام، ج1، ص545</ref>.
===مدت عمر===
===مدت عمر===
امام صادق، به سبب عمر طولاني نسبت به ديگر امامان، به شيخ الائمه نامبردار شده است. <ref>سيري در سيره ائمه، ص36؛ مناقب و مراثي اهل بيت، ص192.</ref>  قول مشهور، سن امام را 65 سال الکافي، <ref>ج1، ص472، 475؛ الارشاد، ج2، ص180.</ref> و برخي اقوال ديگر 67 و 68 سال دانسته‌اند. <ref>دلائل الامامه، ص246</ref> از اين مدت، 12 سال همزمان با زندگي جدش، امام سجاد7، 31 سال هم‌دوره با پدر بزرگوارش و مابقي آن، دوران امامتش بود که از سال 114 تا سال 148ق.، به مدت 34 سال ادامه يافت. <ref>الکافي، ج1، ص475؛ الارشاد، ج2، ص180؛ مناقب آل ابي‌طالب، ج3، ص399</ref>
امام صادق، به سبب عمر طولانی نسبت به دیگر امامان، به شیخ الائمه نامبردار شده است. <ref>سیری در سیره ائمه، ص36؛ مناقب و مراثی اهل بیت، ص192.</ref>  قول مشهور، سن امام را ۶۵ سال الکافی، <ref>ج1، ص472، 475؛ الارشاد، ج2، ص180.</ref> و برخی اقوال دیگر ۶۷ و ۶۸ سال دانسته‌اند. <ref>دلائل الامامه، ص246</ref> از این مدت، ۱۲ سال همزمان با زندگی جدش، [[امام سجاد(ع)]]، ۳۱ سال هم‌دوره با پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(ع) و مابقی آن، دوران امامتش بود که از سال ۱۱۴ تا سال ۱۴۸ق.، به مدت ۳۴ سال ادامه یافت. <ref>الکافی، ج1، ص475؛ الارشاد، ج2، ص180؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص399</ref>
===زندگی در مدینه===
===زندگی در مدینه===
امام صادق(ص) بيشتر زندگي خود را در مدينه سپري کرد. سفر او به شام به همراه پدر بزرگوارش ا<ref>ثباة الهداه، ج4، ص118؛ حياة الامام الباقر، ج2، ص61</ref> که تاريخ دقيق آن مشخص نيست و نيز سفرهاي آن حضرت به عراق در دوران امامت، به رغم ميل حضرت، دليل سياسي داشت و بنا به اجبار دستگاه خلافت عباسي انجام شد. <ref>الامام الصادق، ج1، ص124.</ref>  گزارش‌هايي از اقامت آن حضرت در حيره (از شهرهاي عراق) در دوران امام باقر7 وجود دارد. <ref>الملل و النحل، ج1، ص147؛ تهذيب الکمال، ج5، ص79</ref>
امام صادق(ص) بیشتر زندگی خود را در مدینه سپری کرد. سفر او به [[شام]] به همراه پدر بزرگوارش <ref>ثباة الهداه، ج4، ص118؛ حیاة الامام الباقر، ج2، ص61</ref> که تاریخ دقیق آن مشخص نیست و نیز سفرهای آن حضرت به [[عراق]] در دوران امامت، به رغم میل حضرت، دلیل سیاسی داشت و بنا به اجبار دستگاه [[بنی عباس|خلافت عباسی]] انجام شد. <ref>الامام الصادق، ج1، ص124.</ref>  گزارش‌هایی از اقامت آن حضرت در [[حیره]] (از شهرهای عراق) در دوران امام باقر(ع) وجود دارد. <ref>الملل و النحل، ج1، ص147؛ تهذیب الکمال، ج5، ص79</ref>


===مزار امام در بقیع===
===مزار امام در بقیع===
بنا بر قول مشهور شيعه آن حضرت در سال 148ق. در 25 شوال يا نيمه آن ماه، در 65 سالگي، به سبب مسموميت از سوي منصور عباسي، در مدينه، به شهادت رسيد. ا<ref>لارشاد، ج2، ص180؛ روضة الواعظين، ج1، ص212.</ref>  برخی منابع رحلت امام (ع) را طبیعی دانسته‌اند. <ref>الارشاد، ج2، ص193.</ref>
بنا بر قول مشهور شیعه، آن حضرت در سال ۱۴۸ق. در ۲۵ شوال یا نیمه آن ماه، در ۶۵ سالگی، به سبب مسمومیت از سوی [[منصور عباسی]]، در [[مدینه]]، به شهادت رسید. ا<ref>لارشاد، ج2، ص180؛ روضة الواعظین، ج1، ص212.</ref>  برخی منابع رحلت امام (ع) را طبیعی دانسته‌اند. <ref>الارشاد، ج2، ص193.</ref>
مدفن امام صادق(ع) در بقيع و کنار قبر پدر و جدشان امام حسن(ع) واقع شده است. <ref>الارشاد، ج2، ص180؛ دلائل الامامه، ص246؛ الفصول المهمه، ج2، ص1093</ref> گزارش‌ها نشان مي‌دهد، از سده ششم و حتي پيش‌تر، گنبد و ضريحي براي ائمه بقيع: از جمله امام صادق(ع)، ساخته شده بود <ref>پنجاه سفرنامه، ج2، ص441، 587؛ ج3، ص99، 440-441</ref>.  که در سال 1344ق.، پس از سلطه آل سعود بر حرمين، تخريب شد. <ref>کشف الارتياب، ص55، 287</ref>.
 
مدفن امام صادق(ع) در بقیع و کنار قبر پدر و جدشان [[امام حسن(ع)]] واقع شده است. <ref>الارشاد، ج2، ص180؛ دلائل الامامه، ص246؛ الفصول المهمه، ج2، ص1093</ref> گزارش‌ها نشان می‌دهد، از سده ششم و حتی پیش‌تر، گنبد و ضریحی برای ائمه بقیع از جمله امام صادق(ع)، ساخته شده بود <ref>پنجاه سفرنامه، ج2، ص441، 587؛ ج3، ص99، 440-441</ref>.  که در سال ۱۳۴۴ق.، پس از سلطه [[آل سعود]] بر [[حرمین]]، تخریب شد. <ref>کشف الارتیاب، ص55، 287</ref>.
==جایگاه علمی==
==جایگاه علمی==
آن حضرت،افزون بر جايگاه محوري ميان شيعيان اماميه، نزد [[اهل سنت]] نيز مقامی رفيع داشت؛ به گونه‌اي که چهره‌هاي شاخص آنان، امام صادق(ع) را از برترين سادات اهل بيت در دانش و فضل دانسته <ref>وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ مطالب السوول، ص283</ref> و با تعبير بزرگ علويان و شيخ بني‌هاشم <ref>سير اعلام النبلاء، ج6، ص255</ref> ياد کرده‌اند. تکريم اهل سنت از آن حضرت، با عبارت «رضي الله عنه» که معمولاً براي صحابه به کار مي‌رود، حاکي از جايگاه امام صادق(ع) نزد آنان است.<ref>العقد الفريد، ج2، ص303؛ تفسير ابن کثير، ج4، ص20</ref> حتي برخي دانشوران اهل سنت، فارغ از جايگاه امام، آن حضرت را در شايستگي به خلافت بر منصور ترجيح مي‌دادند. <ref>سير اعلام النبلاء، ج13، ص120؛ التحفة اللطيفه، ج1، ص242</ref> دانشمندان اهل سنت، به ويژه پيشوايان اين مذهب، به مقام تقوا، علم، معنويت و عبادت آن حضرت، در کتب خود، معترف بودند و اقتباس از دانش او را براي خود شرافت و منقبت مي‌شمردند. <ref>مطالب السوول، ص283؛ کشف الغمه، ج2، ص367.</ref>
آن حضرت،افزون بر جایگاه محوری میان شیعیان امامیه، نزد [[اهل سنت]] نیز مقامی رفیع داشت؛ به گونه‌ای که چهره‌های شاخص آنان، امام صادق(ع) را از برترین سادات اهل بیت در دانش و فضل دانسته <ref>وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ مطالب السوول، ص283</ref> و با تعبیر بزرگ علویان و شیخ [[بنی‌هاشم]] <ref>سیر اعلام النبلاء، ج6، ص255</ref> یاد کرده‌اند. تکریم اهل سنت از آن حضرت، با عبارت «رضی الله عنه» که معمولاً برای صحابه به کار می‌رود، حاکی از جایگاه امام صادق(ع) نزد آنان است.<ref>العقد الفرید، ج2، ص303؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص20</ref> حتی برخی دانشوران اهل سنت، فارغ از جایگاه امام، آن حضرت را در شایستگی به خلافت بر منصور ترجیح می‌دادند. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج13، ص120؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص242</ref> دانشمندان اهل سنت، به ویژه پیشوایان این مذهب، به مقام تقوا، علم، معنویت و عبادت آن حضرت، در کتب خود، معترف بودند و اقتباس از دانش او را برای خود شرافت و منقبت می‌شمردند. <ref>مطالب السوول، ص283؛ کشف الغمه، ج2، ص367.</ref>


==امامت==
==امامت==
امام صادق(ع)، به عنوان فرزند ارشد [[امام باقر(ع)]]، امامت را، به نص جلي و بدون مدعي، در سال 114ق. عهده‌دار شد. امام باقر(ع) از امام صادق(ع) با تعبير: «هذا خير البريه بعدي» و«هذا و الله قائم آل محمد» ياد کرده است. <ref>الارشاد، ج2، ص181؛ اعلام الوري، ج1، ص517-519؛ الفصول المهمه، ج2، ص909.</ref>  امام باقر(ع) همچنين هنگام شهادت و در حضور چند نفر، به عنوان شهود، وصايت امام صادق(ع) را ابلاغ و مکتوب کرد. <ref>الکافي، ج1، ص307؛ الارشاد، ج2، ص181؛ المستجاد، ص175-176</ref>
امام صادق(ع)، به عنوان فرزند ارشد [[امام باقر(ع)]]، امامت را، به نص جلی و بدون مدعی، در سال ۱۱۴ق. عهده‌دار شد. امام باقر(ع) از امام صادق(ع) با تعبیر: «هذا خیر البریه بعدی» و«هذا و الله قائم آل محمد» یاد کرده است. <ref>الارشاد، ج2، ص181؛ اعلام الوری، ج1، ص517-519؛ الفصول المهمه، ج2، ص909.</ref>  امام باقر(ع) همچنین هنگام شهادت و در حضور چند نفر، به عنوان شهود، وصایت امام صادق(ع) را ابلاغ و مکتوب کرد. <ref>الکافی، ج1، ص307؛ الارشاد، ج2، ص181؛ المستجاد، ص175-176</ref>


در اثبات امامت حضرت صادق(ع) به ادله ديگري نيز استناد شده است. تصريح به امامت آن حضرت در روايات نبوي از آن جمله است. <ref>عيون اخبار الرضا، ج1، ص48-49؛ الغيبه، ص145؛ الکافي، ج1، ص527.</ref>
در اثبات امامت حضرت صادق(ع) به ادله دیگری نیز استناد شده است. تصریح به امامت آن حضرت در روایات نبوی از آن جمله است. <ref>عیون اخبار الرضا، ج1، ص48-49؛ الغیبه، ص145؛ الکافی، ج1، ص527.</ref>
همچنین آن حضرت به اتفاق مخالفان و موافقان امامت آن حضرت، در علم و ديگر کمالات افضل اهل زمانش بود. <ref>نک: الارشاد، ج2، ص182؛ الفصول المهمه، ج2، ص907؛ المستجاد، ص176-177.  </ref>
همچنین آن حضرت به اتفاق مخالفان و موافقان امامت آن حضرت، در علم و دیگر کمالات افضل اهل زمانش بود. <ref>نک: الارشاد، ج2، ص182؛ الفصول المهمه، ج2، ص907؛ المستجاد، ص176-177.  </ref>


==حیات سیاسی==
==حیات سیاسی==
آن حضرت در طول امامتش، به مدت ۳۴ سال که مصادف با اواخر حکومت [[بنی امیه|امويان]] و اوايل حکومت [[بنی عباس|عباسيان]] بود، با چندين خليفه هم‌عصر بود.  مدت 22 سال از دوران امامت امام صادق(ع)، يعني از سال 114 تا 132ق.، در حکومت بني‌اميه سپري شد. خلفاي عباسي معاصر آن حضرت نيز شامل ابوالعباس، معروف به سفاح، (حک:132-137ق.) و [[ابوجعفر منصور]] دوانيقي (حک:137-158ق.) بودند که شانزده سال از امامت صادق اهل بيت در عصر آنان سپري شد.
آن حضرت در طول امامتش، به مدت ۳۴ سال که مصادف با اواخر حکومت [[بنی امیه|امویان]] و اوایل حکومت [[بنی عباس|عباسیان]] بود، با چندین خلیفه هم‌عصر بود.  مدت ۲۲ سال از دوران امامت امام صادق(ع)، یعنی از سال ۱۱۴ تا ۱۳۲ق.، در حکومت بنی‌امیه سپری شد. خلفای عباسی معاصر آن حضرت نیز شامل ابوالعباس، معروف به سفاح، (حک:۱۳۲-۱۳۷ق.) و [[ابوجعفر منصور]] دوانیقی (حک:۱۳۷-۱۵۸ق.) بودند که شانزده سال از امامت صادق اهل بیت در عصر آنان سپری شد.


حدود دو دهه از دوران امامت آن حضرت مصادف با ضعف بني‌اميه و تکاپوهاي معارضان بني‌اميه، اعم از شيعيان، خوارج و به ويژه قيام عظيم سياه‌جامگان خراسان، به فرماندهي [[ابومسلم خراساني]]، از دعوتگران عباسيان بود.  
حدود دو دهه از دوران امامت آن حضرت مصادف با ضعف بنی‌امیه و تکاپوهای معارضان بنی‌امیه، اعم از شیعیان، خوارج و به ویژه قیام عظیم سیاه‌جامگان خراسان، به فرماندهی [[ابومسلم خراسانی]]، از دعوتگران عباسیان بود.


سياست امام، خودداري از مقابله مستقيم با امويان بود. امام صادق(ع) با قيام‌های ضد اموی همکاري نکرد و براي نمونه با قيام عمويش [[زيد بن علي]] در سال 122ق. در [[کوفه]] و قيام [[نفس زکيه]] در سال 145ق. مخالف بود. <ref>الامالي، صدوق، ص94؛ الارشاد، ج2، ص267-271</ref> وی همچنين دعوت [[ابوسلمه خلال]]، از سران قيام عباسي را، براي پذيرش خلافت، رد کرد. <ref>ينابيع الموده، ج3، ص161؛ مروج الذهب، ج3، ص253-254؛ عمدة الطالب، ص93. </ref>
سیاست امام، خودداری از مقابله مستقیم با امویان بود. امام صادق(ع) با قیام‌های ضد اموی همکاری نکرد و برای نمونه با قیام عمویش [[زید بن علی]] در سال ۱۲۲ق. در [[کوفه]] و قیام [[نفس زکیه]] در سال ۱۴۵ق. مخالف بود. <ref>الامالی، صدوق، ص94؛ الارشاد، ج2، ص267-271</ref> وی همچنین دعوت [[ابوسلمه خلال]]، از سران قیام عباسی را، برای پذیرش خلافت، رد کرد. <ref>ینابیع الموده، ج3، ص161؛ مروج الذهب، ج3، ص253-254؛ عمدة الطالب، ص93. </ref>
امام همچنين به نامه ابومسلم خراساني، رهبر نظامي دعوت عباسي، واکنش منفي نشان داد. <ref>مروج الذهب، ج3، ص254-255؛ مناقب آل ابي‌طالب، ج3، ص355-356</ref>
امام همچنین به نامه ابومسلم خراسانی، رهبر نظامی دعوت عباسی، واکنش منفی نشان داد. <ref>مروج الذهب، ج3، ص254-255؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص355-356</ref>
===دوره عباسیان===
===دوره عباسیان===
اصلي‌ترين نگراني عباسيان از امام صادق(ع)، ارسال وجوهات از سوي شيعيان به مدينه بود. برخي اخبار مؤيد چنين اقدامي است و گويا عباسيان بر آن آگاهي داشته‌اند. <ref>سازمان وکالت، ج1، ص48، 63.</ref>  
اصلی‌ترین نگرانی عباسیان از امام صادق(ع)، ارسال وجوهات از سوی شیعیان به مدینه بود. برخی اخبار مؤید چنین اقدامی است و گویا عباسیان بر آن آگاهی داشته‌اند. <ref>سازمان وکالت، ج1، ص48، 63.</ref>
علت ديگر نگراني عباسيان از ناحيه امام، گرايش برخي رجال وابسته به حکومت، مانند جعفر بن محمد بن اشعث خزاعي، به آن حضرت بود. <ref>الکافي، ج1، ص475.</ref>  به هر روي در خلافت چهار ساله سفاح براي امام صادق(ع) مشکل عمده‌اي از ناحيه دستگاه خلافت ايجاد نشد.
علت دیگر نگرانی عباسیان از ناحیه امام، گرایش برخی رجال وابسته به حکومت، مانند جعفر بن محمد بن اشعث خزاعی، به آن حضرت بود. <ref>الکافی، ج1، ص475.</ref>  به هر روی در خلافت چهار ساله سفاح برای امام صادق(ع) مشکل عمده‌ای از ناحیه دستگاه خلافت ایجاد نشد.
امام صادق(ع)درآغاز خلافت منصور، چند بار به مرکز خلافت فراخوانده شد. سياست سختگيرانه منصور، حضرت را به سمتِ در پيش گرفتن نوعي سياست منفي، در قالب تقيه، سوق داد. <ref>الامام الصادق، ص39-41</ref>.روابط منصور عباسي با امام فراز و فرود داشت. در مواقعي، به ويژه هنگام بروز قيام‌ها، منصور از ترس همراهي امام با قيام، حضرت را به شدت زير نظر قرار مي‌داد و حتي تهديد به قتل مي‌کرد. منصور عباسي تدريجاً فشار بر شيعيان را تشديد کرد؛ چنان‌که  در مدينه، جاسوساني داشت که در پي شناسايي شيعيان و قلع و قمع آنان بودند. <ref>لخرائج و الجرائح، ج2، ص463؛ بحار الانوار، ج47، ص172</ref> در چنين شرايطي، امام شيعيان را به تقيه سفارش مي‌کرد. <ref>رجال الکشي، ج2، ص501-502؛ تشيع در مسير تاريخ، ص364؛ حيات فکري و سياسي امامان شيعه، ص360 </ref> بنا به نقل [[کليني]]، منصور به حسن بن زيد بن حسن (م.168ق.)، والي خود در مدينه، دستور داد تا خانه امام را آتش بزند. <ref>الکافي، ج2، ص537</ref>
امام صادق(ع)درآغاز خلافت منصور، چند بار به مرکز خلافت فراخوانده شد. سیاست سختگیرانه منصور، حضرت را به سمتِ در پیش گرفتن نوعی سیاست منفی، در قالب تقیه، سوق داد. <ref>الامام الصادق، ص39-41</ref>.روابط منصور عباسی با امام فراز و فرود داشت. در مواقعی، به ویژه هنگام بروز قیام‌ها، منصور از ترس همراهی امام با قیام، حضرت را به شدت زیر نظر قرار می‌داد و حتی تهدید به قتل می‌کرد. منصور عباسی تدریجاً فشار بر شیعیان را تشدید کرد؛ چنان‌که  در مدینه، جاسوسانی داشت که در پی شناسایی شیعیان و قلع و قمع آنان بودند. <ref>لخرائج و الجرائح، ج2، ص463؛ بحار الانوار، ج47، ص172</ref> در چنین شرایطی، امام شیعیان را به تقیه سفارش می‌کرد. <ref>رجال الکشی، ج2، ص501-502؛ تشیع در مسیر تاریخ، ص364؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص360 </ref> بنا به نقل [[کلینی]]، منصور به حسن بن زید بن حسن (م.۱۶۸ق.)، والی خود در مدینه، دستور داد تا خانه امام را آتش بزند. <ref>الکافی، ج2، ص537</ref>
همچنین بنابر روایتی منصور چند بار تلاش کرد امام صادق را به شهادت برساند اما موفق نشد. <ref>مناقب آل ابي‌طالب، ج3، ص234</ref>
همچنین بنابر روایتی منصور چند بار تلاش کرد امام صادق را به شهادت برساند اما موفق نشد. <ref>مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص234</ref>


در عین دوری از امور سیاسی،‌امام صادق(ع) همواره از فرصت‌هاي مناسب براي ترويج مکتب [[اهل بیت]] بهره مي‌برد؛ چنان‌که در حضور منصور عباسي به رد و انکار اقتدارگرايي و طاغوت‌گرايي در حکومت کردن و نقد جباريت پرداخت. <ref>الفصول المهمه، ج2، ص915؛ مطالب السوول، ص286؛ تهذيب الکمال، ج5، ص79</ref> و دنياطلبي و روي آوردن به سلاطين را نکوهش کرد. <ref>سير اعلام النبلاء، ج6، ص261-262.</ref> از ديگر مواضع صريح سياسي امام صادق(ع) در پي اهانت حاکم مدينه به [[امام علی (ع)|حضرت علي(ع)]] ست که سرزنش شديد منصور را در پي داشت. <ref>الامالي، طوسي، ص33-50.</ref>
در عین دوری از امور سیاسی،امام صادق(ع) همواره از فرصت‌های مناسب برای ترویج مکتب [[اهل بیت]] بهره می‌برد؛ چنان‌که در حضور منصور عباسی به رد و انکار اقتدارگرایی و طاغوت‌گرایی در حکومت کردن و نقد جباریت پرداخت. <ref>الفصول المهمه، ج2، ص915؛ مطالب السوول، ص286؛ تهذیب الکمال، ج5، ص79</ref> و دنیاطلبی و روی آوردن به سلاطین را نکوهش کرد. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج6، ص261-262.</ref> از دیگر مواضع صریح سیاسی امام صادق(ع) در پی اهانت حاکم مدینه به [[امام علی (ع)|حضرت علی(ع)]] ست که سرزنش شدید منصور را در پی داشت. <ref>الامالی، طوسی، ص33-50.</ref>


==نقش فرهنگی==
==نقش فرهنگی==
امام صادق(ع) بخش عمده فعاليت‌هاي خود را به احيا و نشر حديث [[پيامبر(ص)]] و اهل بيت اختصاص داد و بدين ترتيب ميراث ارزشمندي به جاي گذاشت. احاديث نقل شده از امام صادق(ع) بيشتر از ديگر امامان است و غالب سند روايات شيعي و [[اصول اربعمائه]] به آن حضرت منتهي مي‌شود. در منابع شيعه و اهل سنت، احاديث بسياري از امام صادق، در ابواب گوناگون ديني، از جمله اصول و فروع دين، اخلاق و مواعظ و مناظرات نقل شده است.
امام صادق(ع) بخش عمده فعالیت‌های خود را به احیا و نشر حدیث [[پیامبر(ص)]] و اهل بیت اختصاص داد و بدین ترتیب میراث ارزشمندی به جای گذاشت. احادیث نقل شده از امام صادق(ع) بیشتر از دیگر امامان است و غالب سند روایات شیعی و [[اصول اربعمائه]] به آن حضرت منتهی می‌شود. در منابع شیعه و اهل سنت، احادیث بسیاری از امام صادق، در ابواب گوناگون دینی، از جمله اصول و فروع دین، اخلاق و مواعظ و مناظرات نقل شده است.


فقه شيعه عمدتاً بر روايات به‌جاي مانده از امام صادق(ع) مبتني‌است؛ به همين جهت مکتب فقهي شيعيان دوازده امامي را مذهب جعفري نيز مي‌نامند. تعداد راويان از امام، به اختلاف تا 4000 نفر دانسته شده است. <ref>الارشاد، ج2، ص179؛ الامام الصادق و مذاهب الاربعه، ج2، ص61</ref>
فقه شیعه عمدتاً بر روایات به‌جای مانده از امام صادق(ع) مبتنی‌است؛ به همین جهت مکتب فقهی شیعیان دوازده امامی را مذهب جعفری نیز می‌نامند. تعداد راویان از امام، به اختلاف تا ۴۰۰۰ نفر دانسته شده است. <ref>الارشاد، ج2، ص179؛ الامام الصادق و مذاهب الاربعه، ج2، ص61</ref>


==امام در حرميـن ==
==امام در حرمیـن ==
امام صادق(ع) با حاکمان انتصابي اموي و عباسي متعددي در [[مدينه]] هم‌عصر بود. امراي منصوب اموي عبارت بودند از: خالد بن عبدالملک بن حارث (114-117ق.)، محمد بن هشام بن اسماعيل مخزومي (118-125ق.)، يوسف بن محمد ثقفي(125ق.)، عبدالعزيز بن عمر بن عبدالعزيز (126ق.)، عبدالواحد بن سليمان بن عبدالملک (129ق.)، مختار بن عبدالله اباضي (129ق.)، محمد بن عبدالملک بن عطيه سعدي (130ق.)، وليد بن عروه سعدي (131ق.) و يوسف بن عروه سعدي (132ق.).
امام صادق(ع) با حاکمان انتصابی اموی و عباسی متعددی در [[مدینه]] هم‌عصر بود. امرای منصوب اموی عبارت بودند از: خالد بن عبدالملک بن حارث (۱۱۴-۱۱۷ق.)، محمد بن هشام بن اسماعیل مخزومی (۱۱۸-۱۲۵ق.)، یوسف بن محمد ثقفی(۱۲۵ق.)، عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز (۱۲۶ق.)، عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک (۱۲۹ق.)، مختار بن عبدالله اباضی (۱۲۹ق.)، محمد بن عبدالملک بن عطیه سعدی (۱۳۰ق.)، ولید بن عروه سعدی (۱۳۱ق.) و یوسف بن عروه سعدی (۱۳۲ق.).


در عصر عباسيان نيز امام با اميراني هم‌عصر بود که يکي از آن‌ها، داوود بن علي، عموي سفاح و منصور عباسي بود. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص83؛ تاريخ الطبري، ج7، ص458</ref> او در مدت امارت چهار ماهه‌اش <ref>الطبقات الکبري، ج6، ص336؛ تاريخ خليفه، ص270؛ الامامة و السياسه، ج2، ص179،</ref> معلي بن خنيس، وکيل آن حضرت، را دستگير و اموال ايشان را توقيف کرد. پس از اين‌که معلي از معرفي کردن شيعيان به داوود امتناع کرد، داوود فرمان اعدام وي را به سيرافي، رئيس شرطه مدينه، داد. اين کار، اعتراض شديد امام صادق(ع) را به دنبال داشت. داوود در پاسخ به اين اعتراض ادعا کرد که قتل معلي بدون هماهنگي با وي صورت گرفته و سيرافي را به جرم آن کشت. <ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص333؛ رجال الکشي، ص379-380؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص533</ref>
در عصر عباسیان نیز امام با امیرانی هم‌عصر بود که یکی از آن‌ها، داوود بن علی، عموی سفاح و منصور عباسی بود. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص83؛ تاریخ الطبری، ج7، ص458</ref> او در مدت امارت چهار ماهه‌اش <ref>الطبقات الکبری، ج6، ص336؛ تاریخ خلیفه، ص270؛ الامامة و السیاسه، ج2، ص179،</ref> معلی بن خنیس، وکیل آن حضرت، را دستگیر و اموال ایشان را توقیف کرد. پس از این‌که معلی از معرفی کردن شیعیان به داوود امتناع کرد، داوود فرمان اعدام وی را به سیرافی، رئیس شرطه مدینه، داد. این کار، اعتراض شدید امام صادق(ع) را به دنبال داشت. داوود در پاسخ به این اعتراض ادعا کرد که قتل معلی بدون هماهنگی با وی صورت گرفته و سیرافی را به جرم آن کشت. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص333؛ رجال الکشی، ص379-380؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص533</ref>


==خانه امام صادق در مکه و مدینه==
==خانه امام صادق در مکه و مدینه==
{{اصلی|خانه امام صادق (ع)}}
{{اصلی|خانه امام صادق (ع)}}
امام صادق(ع) در مکه، نزديک دارالعجله سمت صفا و مروه، خانه‌اي داشت که نزديک دار ابي‌سعيد واقع شده بود. طبق قولي، چنان‌که گذشت، اين منزل زادگاه آن حضرت بود.<ref> شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> آن حضرت در مدينه نيز منزلي داشت که فاطميان مصر، در حکومت الحاکم، آن را که در حال ويراني و متروک بود، گشودند و مصحف، شمشير، کساء، و برخي ديگر از اشيای آن را به مصر منتقل کردند. <ref>المنتظم، ج15، ص71؛ البداية و النهايه، ج11، ص342</ref> همچنين براي آن حضرت باغ و مزرعه‌اي پيرامون مدينه ثبت شده است <ref>وسائل الشيعه، ج17، ص39؛ بحار الانوار، ج47، ص57 </ref> که کارگرانی در آن‌ها برای آن حضرت کار می‌کردند.<ref>فروع الکافي، ج5، ص289؛ بحار الانوار، ج47، ص57.</ref>
امام صادق(ع) در مکه، نزدیک دارالعجله سمت صفا و مروه، خانه‌ای داشت که نزدیک دار ابی‌سعید واقع شده بود. طبق قولی، چنان‌که گذشت، این منزل زادگاه آن حضرت بود.<ref> شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> آن حضرت در مدینه نیز منزلی داشت که فاطمیان مصر، در حکومت الحاکم، آن را که در حال ویرانی و متروک بود، گشودند و مصحف، شمشیر، کساء، و برخی دیگر از اشیای آن را به مصر منتقل کردند. <ref>المنتظم، ج15، ص71؛ البدایة و النهایه، ج11، ص342</ref> همچنین برای آن حضرت باغ و مزرعه‌ای پیرامون مدینه ثبت شده است <ref>وسائل الشیعه، ج17، ص39؛ بحار الانوار، ج47، ص57 </ref> که کارگرانی در آن‌ها برای آن حضرت کار می‌کردند.<ref>فروع الکافی، ج5، ص289؛ بحار الانوار، ج47، ص57.</ref>


گرچه منابع شمار دفعات حج‌گزاري امام صادق(ع) را گزارش نکرده‌اند، اما زندگي کردن آن حضرت در مدينه و حضور مستمر و مداوم ايشان در موسم حج <ref>حج الانبياء و الائمه، ص341-343.</ref> گوياي اهتمام ويژه آن حضرت به حج و عمره است. حتي به نقلي امام، در دوران نوجواني، سفر حج داشته است. <ref>الکافي، ج2، ص86</ref>
گرچه منابع شمار دفعات حج‌گزاری امام صادق(ع) را گزارش نکرده‌اند، اما زندگی کردن آن حضرت در مدینه و حضور مستمر و مداوم ایشان در موسم حج <ref>حج الانبیاء و الائمه، ص341-343.</ref> گویای اهتمام ویژه آن حضرت به حج و عمره است. حتی به نقلی امام، در دوران نوجوانی، سفر حج داشته است. <ref>الکافی، ج2، ص86</ref>


==آموزه‌های امام صادق(ع) درباب حج==
==آموزه‌های امام صادق(ع) درباب حج==
روايات پرشماري از امام صادق(ع) درباره آداب و مناسک حج نقل شده است. نقش آن حضرت در تبيين مسائل حج به حدي است که به نقل از ابوحنيفه، اگر جعفر بن محمد نبود، مردم مناسک حج خود را نمي‌دانستند.<ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص519</ref> منابع روايي بابي را به حج اختصاص داده‌اند که روايات آن غالباً از امام صادق(ع)است. برخي محققان، اين روايات را به صورت مستقل جمع‌آوري کرده‌اند.<ref>الانبياء و الائمه، ص386</ref> امام درباره اهميت و لزوم فراگيري احکام و مناسک حج، که قبولي آن در انجام درست اعمال است، به زراره (از اصحاب امام) -که گفته بود حدود چهل سال است که از شما درباره حج مي‌پرسم و شما فتوا مي‌دهيد- يادآور شد: «خانه‌اي که بيش از دو هزار سال پيش از پيدايش آدم حج گزارده مي‌شد، در 40 سال مسائل آن پايان نمي‌پذيرد». <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص519</ref>
روایات پرشماری از امام صادق(ع) درباره آداب و مناسک حج نقل شده است. نقش آن حضرت در تبیین مسائل حج به حدی است که به نقل از ابوحنیفه، اگر جعفر بن محمد نبود، مردم مناسک حج خود را نمی‌دانستند.<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص519</ref> منابع روایی بابی را به حج اختصاص داده‌اند که روایات آن غالباً از امام صادق(ع)است. برخی محققان، این روایات را به صورت مستقل جمع‌آوری کرده‌اند.<ref>الانبیاء و الائمه، ص386</ref> امام درباره اهمیت و لزوم فراگیری احکام و مناسک حج، که قبولی آن در انجام درست اعمال است، به زراره (از اصحاب امام) -که گفته بود حدود چهل سال است که از شما درباره حج می‌پرسم و شما فتوا می‌دهید- یادآور شد: «خانه‌ای که بیش از دو هزار سال پیش از پیدایش آدم حج گزارده می‌شد، در ۴۰ سال مسائل آن پایان نمی‌پذیرد». <ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص519</ref>


===اهمیت حج===
===اهمیت حج===
از آن حضرت در باب اهميت حج رواياتي نقل شده که در آن‌ها حج برترین راه از راه‌های خدا و همرتبه جهاد دانسته شده است. <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص 293؛  الکافي، ج4، ص253.</ref> آن حضرت حج را آزمايشي از سوي خدا، براي ميزان طاعت بندگان، عنوان کرده و پابرجايي دين را به برپايي [[کعبه]] منوط کرده است. <ref>علل الشرائع، ج2، ص89؛ مسند الامام الصادق، ج13، ص416</ref>  
از آن حضرت در باب اهمیت حج روایاتی نقل شده که در آن‌ها حج برترین راه از راه‌های خدا و همرتبه جهاد دانسته شده است. <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص 293؛  الکافی، ج4، ص253.</ref> آن حضرت حج را آزمایشی از سوی خدا، برای میزان طاعت بندگان، عنوان کرده و پابرجایی دین را به برپایی [[کعبه]] منوط کرده است. <ref>علل الشرائع، ج2، ص89؛ مسند الامام الصادق، ج13، ص416</ref>


از آثار و برکات حج در سخنان امام صادق می‌توان به پاک شدن از گناه، <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص109.</ref> نورانيت، <ref>الکافي، ج4، ص255.</ref> همنشيني با پيامبران و صالحان ، <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص235</ref> در امان بودن از عذاب، <ref>الامالي، طوسي، ص668</ref> نوشته شدن حسنه از ابتداي حرکت و افزايش درجه حج‌گزار، نجات از آتش، حفظ خانواده و اموال، <ref>الکافي، ج4، ص253</ref> افزايش مال و روزي،<ref>الکافي، ج4، ص252</ref> استجابت دعا،<ref>الکافي، ج2، ص509</ref> است.
از آثار و برکات حج در سخنان امام صادق می‌توان به پاک شدن از گناه، <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص109.</ref> نورانیت، <ref>الکافی، ج4، ص255.</ref> همنشینی با پیامبران و صالحان ، <ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص235</ref> در امان بودن از عذاب، <ref>الامالی، طوسی، ص668</ref> نوشته شدن حسنه از ابتدای حرکت و افزایش درجه حج‌گزار، نجات از آتش، حفظ خانواده و اموال، <ref>الکافی، ج4، ص253</ref> افزایش مال و روزی،<ref>الکافی، ج4، ص252</ref> استجابت دعا،<ref>الکافی، ج2، ص509</ref> است.
===آداب سفر حج در سخنان امام===
===آداب سفر حج در سخنان امام===


در مجموعه‌ای از سخنانی که از امام صادق(ع) درباب حج نقل شده، برخی آداب و توصیه‌ها برای سفر حج وجود دارد که بخشی از آن به شرح زیر است:  
در مجموعه‌ای از سخنانی که از امام صادق(ع) درباب حج نقل شده، برخی آداب و توصیه‌ها برای سفر حج وجود دارد که بخشی از آن به شرح زیر است:
* [[توبه]] و استغفار هنگام اراده حج<ref>مصباح الشريعه، ص142</ref>  
* [[توبه]] و استغفار هنگام اراده حج<ref>مصباح الشریعه، ص142</ref>
* انجام حج، با مال پاک<ref>وسائل الشيعه، ج12، ص60</ref>  
* انجام حج، با مال پاک<ref>وسائل الشیعه، ج12، ص60</ref>
* استطاعت مالی به اندازه‌اي که فرد بتواند با بخشي مالش حج انجام داده و بخشي را نيز براي خوراک خانواده‌اش باقي بگذارد. <ref>سائل الشيعه، ج11، ص37</ref> امام صادق(ع)  
* استطاعت مالی به اندازه‌ای که فرد بتواند با بخشی مالش حج انجام داده و بخشی را نیز برای خوراک خانواده‌اش باقی بگذارد. <ref>سائل الشیعه، ج11، ص37</ref> امام صادق(ع)
* مراقبت از دارايی در سفر حج و همراه داشتن و حفظ زاد و توشه<ref>وسائل الشعيه، ج11، ص419</ref>
* مراقبت از دارایی در سفر حج و همراه داشتن و حفظ زاد و توشه<ref>وسائل الشعیه، ج11، ص419</ref>
* سفر خود را به اطلاع برادران ديني رساندن<ref>وسائل الشيعه، ج11، ص448.</ref>
* سفر خود را به اطلاع برادران دینی رساندن<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص448.</ref>
* داشتن همسفر و پرهيز از تنها سفر کردن <ref>آداب سفر حج، ص45</ref>
* داشتن همسفر و پرهیز از تنها سفر کردن <ref>آداب سفر حج، ص45</ref>
* وصیت کردن پیش از سفر <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص369</ref>
* وصیت کردن پیش از سفر <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص369</ref>
* صدقه دادن پیش از سفر <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص375</ref> و پس از انجام مناسک حج <ref>الکافي، ج4، ص533</ref>
* صدقه دادن پیش از سفر <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص375</ref> و پس از انجام مناسک حج <ref>الکافی، ج4، ص533</ref>
* نماز خواندن پيش از سفر و آغاز سفر با نماز <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص379</ref>  
* نماز خواندن پیش از سفر و آغاز سفر با نماز <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص379</ref>
* دعا خواندن هنگام خروج براي سفر مکه <ref>وسائل الشيعه، ج8، ص303؛ المحاسن، ج2، ص88</ref>
* دعا خواندن هنگام خروج برای سفر مکه <ref>وسائل الشیعه، ج8، ص303؛ المحاسن، ج2، ص88</ref>
* به همراه داشتن نيازمندي‌هاي سفر <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص185</ref> و توشه پاکيزه <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص424</ref>
* به همراه داشتن نیازمندی‌های سفر <ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص185</ref> و توشه پاکیزه <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص424</ref>
* نيز آن حضرت به برداشتن [[تربت]] امام حسين7 توصيه کرده و آن را براي در امان ماندن از ترس، مفيد دانسته است. <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص427</ref>  
* نیز آن حضرت به برداشتن [[تربت]] امام حسین۷ توصیه کرده و آن را برای در امان ماندن از ترس، مفید دانسته است. <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص427</ref>
* شکرگزاری و خواندن دعا در هنگام سوار شدن بر مرکب <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص387</ref>
* شکرگزاری و خواندن دعا در هنگام سوار شدن بر مرکب <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص387</ref>
* رعايت اخلاق اسلامي، همچون فروبردن خشم، گذشت کردن، لزوم پرهيز از خيانت، اختلاس، دزدي و ربا<ref>الکافي، ج5، ص124</ref>
* رعایت اخلاق اسلامی، همچون فروبردن خشم، گذشت کردن، لزوم پرهیز از خیانت، اختلاس، دزدی و ربا<ref>الکافی، ج5، ص124</ref>
* سخاوت داشتن در سفر حج <ref>الکافي، ج4، ص286</ref>
* سخاوت داشتن در سفر حج <ref>الکافی، ج4، ص286</ref>
* پرهيز از ناسازگاري، آزار نرساندن به همسفران و ناديده گرفتن لغزش‌هاي آنان <ref>الکافي، ج2، ص354</ref>  
* پرهیز از ناسازگاری، آزار نرساندن به همسفران و نادیده گرفتن لغزش‌های آنان <ref>الکافی، ج2، ص354</ref>
* رازداري پس از سفر <ref>تحف العقول، ص373؛ الامالي، مفيد، ص44</ref>  
* رازداری پس از سفر <ref>تحف العقول، ص373؛ الامالی، مفید، ص44</ref>
* احترام به سالخوردگان <ref>الکافي، ج2، ص658 </ref>
* احترام به سالخوردگان <ref>الکافی، ج2، ص658 </ref>
* سلام کردن به همسفران <ref>الکافي، ج2، ص645</ref>  
* سلام کردن به همسفران <ref>الکافی، ج2، ص645</ref>
* کمک به همسفران<ref>الکافي، ج4، ص545</ref> و پرستاري و مدارا با بيمار <ref>الکافي، ج4، ص546</ref>  
* کمک به همسفران<ref>الکافی، ج4، ص545</ref> و پرستاری و مدارا با بیمار <ref>الکافی، ج4، ص546</ref>
* داشتن ارتباط در سفر، مانند نامه‌نگاري با خانواده، خويشان و دوستان، <ref>آثار الصادقين، ج8، ص293. </ref>  
* داشتن ارتباط در سفر، مانند نامه‌نگاری با خانواده، خویشان و دوستان، <ref>آثار الصادقین، ج8، ص293. </ref>
* مراقب وقت واجبات الهي باشند. <ref>مصباح الشريعه، ص48.</ref>
* مراقب وقت واجبات الهی باشند. <ref>مصباح الشریعه، ص48.</ref>
* نماز در مسجدالحرام و مسجدالنبي، که نماز در اولي يکصد هزار و در دومي ده هزار پاداش دارد، <ref>الکافي، ج4، ص586</ref>
* نماز در مسجدالحرام و مسجدالنبی، که نماز در اولی یکصد هزار و در دومی ده هزار پاداش دارد، <ref>الکافی، ج4، ص586</ref>
* لزوم پرداختن به عبادت و غنيمت شمردن اوقات <ref>الکافي، ج2، ص86-87</ref>
* لزوم پرداختن به عبادت و غنیمت شمردن اوقات <ref>الکافی، ج2، ص86-87</ref>
* شرکت در نماز جماعت غير شيعه <ref>الکافي، ج2، ص635</ref>
* شرکت در نماز جماعت غیر شیعه <ref>الکافی، ج2، ص635</ref>
* نظم صفوف <ref>بحار الانوار، ج83، ص18</ref>
* نظم صفوف <ref>بحار الانوار، ج83، ص18</ref>
* رو به قبله نشستن - به تأسي از رسول خدا(ص) <ref>مکارم الاخلاق، ص26</ref>  
* رو به قبله نشستن - به تأسی از رسول خدا(ص) <ref>مکارم الاخلاق، ص26</ref>
* خودداري از اسراف <ref>بحار الانوار، ج72، ص303</ref>
* خودداری از اسراف <ref>بحار الانوار، ج72، ص303</ref>
* پرهيز از پرخوري و خواب زياد <ref>وسائل الشيعه، ج24، ص242</ref>
* پرهیز از پرخوری و خواب زیاد <ref>وسائل الشیعه، ج24، ص242</ref>
* رعايت نکات بهداشتي مانند شستن دست‌ها، پيش و پس از صرف غذا <ref>فروع الکافي، ج6، ص290</ref>
* رعایت نکات بهداشتی مانند شستن دست‌ها، پیش و پس از صرف غذا <ref>فروع الکافی، ج6، ص290</ref>
* مسواک زدن که امام آن را از اخلاق انبيا برشمرده است <ref>بحار الانوار، ج73، ص131</ref>
* مسواک زدن که امام آن را از اخلاق انبیا برشمرده است <ref>بحار الانوار، ج73، ص131</ref>
* تکرار کردن لبيک، با صداي بلند، براي مردان، پس از احرام در مسجد شجره، هنگام سوار شدن يا پياده شدن از مرکب، در سرازيري و بلندي، برخورد با سواره، هنگام سحر و قطع لبيک با ديدن خانه خدا <ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص182-184، 467</ref>
* تکرار کردن لبیک، با صدای بلند، برای مردان، پس از احرام در مسجد شجره، هنگام سوار شدن یا پیاده شدن از مرکب، در سرازیری و بلندی، برخورد با سواره، هنگام سحر و قطع لبیک با دیدن خانه خدا <ref>الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص182-184، 467</ref>


===آداب حضور در حرمین===
===آداب حضور در حرمین===
* انجام غسل هنگام ورود به مکه و در صورت عدم موفقيت، انجام آن، هنگام ورود به حرم<ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص56-57</ref>
* انجام غسل هنگام ورود به مکه و در صورت عدم موفقیت، انجام آن، هنگام ورود به حرم<ref>الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص56-57</ref>
* تواضع در هنگام ورود به حرم <ref>مصباح المتهجد، ص679؛ السرائر، ج1، ص570.</ref>  
* تواضع در هنگام ورود به حرم <ref>مصباح المتهجد، ص679؛ السرائر، ج1، ص570.</ref>
* ورود به مسجدالحرام از باب بني‌شيبه که محل دفن شدن بت بني‌شيبه، در فتح مکه (سال هشتم هجرت)، به دست امام علي(ع) است ا<ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص67</ref>  
* ورود به مسجدالحرام از باب بنی‌شیبه که محل دفن شدن بت بنی‌شیبه، در فتح مکه (سال هشتم هجرت)، به دست امام علی(ع) است ا<ref>الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص67</ref>
* حرکت با پاي برهنه، داشتن خشوع و خضوع <ref>الکافي، ج4، ص401-402</ref>
* حرکت با پای برهنه، داشتن خشوع و خضوع <ref>الکافی، ج4، ص401-402</ref>
* طواف نکردن در حال خستگي، حرکت آرام و معتدل در طواف براي آزار نديدن ديگر طواف‌کنندگان ا<ref>لحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص191، 193.</ref>  
* طواف نکردن در حال خستگی، حرکت آرام و معتدل در طواف برای آزار ندیدن دیگر طواف‌کنندگان ا<ref>لحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص191، 193.</ref>
* خودداري از طواف مستحبي و فرصت دادن به کساني که طواف واجب انجام مي‌دهند،
* خودداری از طواف مستحبی و فرصت دادن به کسانی که طواف واجب انجام می‌دهند،
* فرستادن تکبير و صلوات هنگام ازدحام براي استلام حجرالاسود و عدم استلام آن،و استلام آن هنگام خلوتي. ا<ref>لکافي، ج4، ص405، 407، 412</ref>
* فرستادن تکبیر و صلوات هنگام ازدحام برای استلام حجرالاسود و عدم استلام آن،و استلام آن هنگام خلوتی. ا<ref>لکافی، ج4، ص405، 407، 412</ref>
* نماز و دعا خواندن بسيار در مسجدالحرام <ref>الکافي، ج4، ص527</ref>
* نماز و دعا خواندن بسیار در مسجدالحرام <ref>الکافی، ج4، ص527</ref>
* منع از «اِحتباء» (نشستن بر نشيمنگاه خود با حلقه زدن دست‌ها گرد زانو) منع فرموده است. <ref>الکافي، ج2، ص663</ref>
* منع از «اِحتباء» (نشستن بر نشیمنگاه خود با حلقه زدن دست‌ها گرد زانو) منع فرموده است. <ref>الکافی، ج2، ص663</ref>
* آرامش و وقار و نگاه به کعبه در بالاي صفا، حمد و ثناي الهي و يادآوري نعمت‌هاي الهي، ادعيه و اذکاري را، از جمله گفتن هفت مرتبه «اللهُ اکبَر»، «الحُمْدُ للهِ»، و «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» و سه مرتبه «لا الهَ الّا اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريک لَهُ، لَهُ المُلک وَ لَهُ الحَمْدُ، يحْيي ويميتُ وَ هُوَ حَي لا يمُوتُ وَ هُوَ عَلی کلِّ شَيء قدِير» سفارش کرده‌اند. <ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص205 از آن حضرت خواندن دعايي خاص در عرفات نقل شده است. اقبال الاعمال، ج2، ص73</ref>  
* آرامش و وقار و نگاه به کعبه در بالای صفا، حمد و ثنای الهی و یادآوری نعمت‌های الهی، ادعیه و اذکاری را، از جمله گفتن هفت مرتبه «اللهُ اکبَر»، «الحُمْدُ للهِ»، و «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» و سه مرتبه «لا الهَ الّا اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ، لَهُ المُلک وَ لَهُ الحَمْدُ، یحْیی ویمیتُ وَ هُوَ حَی لا یمُوتُ وَ هُوَ عَلی کلِّ شَیء قدِیر» سفارش کرده‌اند. <ref>الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص205 از آن حضرت خواندن دعایی خاص در عرفات نقل شده است. اقبال الاعمال، ج2، ص73</ref>
* ترک مکه پس از انجام مناسک و بازگشت نزد خانواده<ref>الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص267.</ref> <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص525 </ref>  
* ترک مکه پس از انجام مناسک و بازگشت نزد خانواده<ref>الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص267.</ref> <ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص525 </ref>
* صدقه دادن در هنگام ترک مکه <ref>الکافي، ج4، ص530</ref>  
* صدقه دادن در هنگام ترک مکه <ref>الکافی، ج4، ص530</ref>
* وداع کعبه با طواف، و در صورت امکان استلام حجرالاسود در هر شوط، و نيز استلام رکن يماني<ref>الکافي، ج4، ص531</ref>  
* وداع کعبه با طواف، و در صورت امکان استلام حجرالاسود در هر شوط، و نیز استلام رکن یمانی<ref>الکافی، ج4، ص531</ref>
* شريک کردن دیگران در حج <ref>الکافي، ج4، ص316؛ وسائل الشيعه، ج8، ص143</ref>  
* شریک کردن دیگران در حج <ref>الکافی، ج4، ص316؛ وسائل الشیعه، ج8، ص143</ref>
* زيارت رسول الله و حرم معصومين در مدینه پس از انجام حج <ref>علل الشرائع، ج2، ص459</ref> <ref>الکافي، ج4، ص548</ref>.</ref>  
* زیارت رسول الله و حرم معصومین در مدینه پس از انجام حج <ref>علل الشرائع، ج2، ص459</ref> <ref>الکافی، ج4، ص548</ref>.</ref>
* تهیه سوغات سفر حج <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص225.</ref> <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص459 </ref>  
* تهیه سوغات سفر حج <ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص225.</ref> <ref>وسائل الشیعه، ج11، ص459 </ref>
* امام خوشامدگويي به حاجي و مصافحه با او را مانند کسي دانسته که حجرالاسود را لمس کرده باشد. <ref>ثواب الاعمال، ص50.</ref>  
* امام خوشامدگویی به حاجی و مصافحه با او را مانند کسی دانسته که حجرالاسود را لمس کرده باشد. <ref>ثواب الاعمال، ص50.</ref>


امام صادق(ع) انجام عمره در هر يک از ماه‌هاي سال را روا، اما عمره رجبيه را برتر مي‌دانست. <ref>الکافي، ج4، ص536؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص453</ref> در نقلي آن حضرت، براي انجام عمره، منتظر بيست سوم رمضان مي‌شد، آن‌گاه احرام بسته و مشغول مناسک مي‌شد. <ref>الکافي، ج4، ص536</ref> بنا به روايتي از آن امام، انجام عمره در اين ماه معادل يک حج است. <ref>الکافي، ج4، ص548</ref> امام صادق(ع) مقصود از آيه (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) را انجام آن‌ها و پرهيز از هر چيزي که محرم در اين دو از آن پرهيز مي‌کند، تفسير کرد. <ref>الکافي، ج4، ص264</ref>
امام صادق(ع) انجام عمره در هر یک از ماه‌های سال را روا، اما عمره رجبیه را برتر می‌دانست. <ref>الکافی، ج4، ص536؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص453</ref> در نقلی آن حضرت، برای انجام عمره، منتظر بیست سوم رمضان می‌شد، آن‌گاه احرام بسته و مشغول مناسک می‌شد. <ref>الکافی، ج4، ص536</ref> بنا به روایتی از آن امام، انجام عمره در این ماه معادل یک حج است. <ref>الکافی، ج4، ص548</ref> امام صادق(ع) مقصود از آیه (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) را انجام آن‌ها و پرهیز از هر چیزی که محرم در این دو از آن پرهیز می‌کند، تفسیر کرد. <ref>الکافی، ج4، ص264</ref>


==توصيف حرمين در سخن امام==
==توصیف حرمین در سخن امام==
امام صادق(ع) در روايتي، [[مکه]] را دوست‌داشتني‌ترين زمين نزد خداوند دانسته که خاک، سنگ، درخت، کوه و آبي محبوب‌تر از آن‌ها نيست. <ref>الکافي، ج2، ص243.</ref>  
امام صادق(ع) در روایتی، [[مکه]] را دوست‌داشتنی‌ترین زمین نزد خداوند دانسته که خاک، سنگ، درخت، کوه و آبی محبوب‌تر از آن‌ها نیست. <ref>الکافی، ج2، ص243.</ref>
آن حضرت وجه تسميه [[کعبه]] و مربع بودن آن را بدان جهت دانسته که کعبه در مقابل [[بيت‌المعمور]]، که به شکل مربع است، استقرار گرفته و غرض خدا بر اذکار: «سبحان الله، الحمد لله و لا اله الا الله»، استوار است. علل الشرائع، ج2، ص398
آن حضرت وجه تسمیه [[کعبه]] و مربع بودن آن را بدان جهت دانسته که کعبه در مقابل [[بیت‌المعمور]]، که به شکل مربع است، استقرار گرفته و غرض خدا بر اذکار: «سبحان الله، الحمد لله و لا اله الا الله»، استوار است. علل الشرائع، ج۲، ص۳۹۸


در سخني از امام صادق(ع) [[رکن يماني]] دري از درهاي بهشت است که از هنگام گشوده شدنش، بسته نشده است. <ref>علل الشرائع، ج4، ص409</ref>آن حضرت بوسيدن و استلام [[حجرالاسود]] را، در صورتي که ازدحام نباشد، توصيه کرده و فرموده است: «در وقت ازدحام، از دور بر او تکبير بگويند». <ref>نک: الکافي، ج4، ص404؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص103</ref> از نظر امام صادق(ع) استلام [[حجرالاسود]] از زنان برداشته شده است. <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص326.</ref>
در سخنی از امام صادق(ع) [[رکن یمانی]] دری از درهای بهشت است که از هنگام گشوده شدنش، بسته نشده است. <ref>علل الشرائع، ج4، ص409</ref>آن حضرت بوسیدن و استلام [[حجرالاسود]] را، در صورتی که ازدحام نباشد، توصیه کرده و فرموده است: «در وقت ازدحام، از دور بر او تکبیر بگویند». <ref>نک: الکافی، ج4، ص404؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص103</ref> از نظر امام صادق(ع) استلام [[حجرالاسود]] از زنان برداشته شده است. <ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص326.</ref>


به نقل امام، [[حِجر اسماعيل]]، محل سکونت حضرت [[اسماعيل]] و نيز محل دفن او و مادرش هاجر بوده است. <ref>الکافي، ج4، ص210</ref> آن حضرت [[ملتزم]] را جايي دانسته که اگر بنده‏ اي در آن‌جا به گناهانش اعتراف و طلب استغفار کند، بخشوده مي‌شود. ا<ref>لکافي، ج4، ص410.</ref>  امام صادق(ع) [[مسعي]] را جايي معرفي کرده که روي زمين دوست‌داشتني‌تر از آن نبوده و فلسفه آن را تحقير زورگويان در آن‌جا دانسته است. <ref>الکافي، ج4، ص434</ref> در روايتي از امام صادق نامگذاري اين سرزمين به [[عرفات]] از اين رو بوده که [[جبرئيل]]، در ظهر [[عرفه]]، به [[ابراهيم]] ابلاغ کرد تا به گناهان خود اعتراف کرده و مناسک را بشناسد.<ref> الکافي، ج4، ص436</ref>
به نقل امام، [[حِجر اسماعیل]]، محل سکونت حضرت [[اسماعیل]] و نیز محل دفن او و مادرش هاجر بوده است. <ref>الکافی، ج4، ص210</ref> آن حضرت [[ملتزم]] را جایی دانسته که اگر بنده ای در آن‌جا به گناهانش اعتراف و طلب استغفار کند، بخشوده می‌شود. ا<ref>لکافی، ج4، ص410.</ref>  امام صادق(ع) [[مسعی]] را جایی معرفی کرده که روی زمین دوست‌داشتنی‌تر از آن نبوده و فلسفه آن را تحقیر زورگویان در آن‌جا دانسته است. <ref>الکافی، ج4، ص434</ref> در روایتی از امام صادق نامگذاری این سرزمین به [[عرفات]] از این رو بوده که [[جبرئیل]]، در ظهر [[عرفه]]، به [[ابراهیم]] ابلاغ کرد تا به گناهان خود اعتراف کرده و مناسک را بشناسد.<ref> الکافی، ج4، ص436</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]

نسخهٔ ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۰


امام صادق(ع)، جعفر بن محمد، از نوادگان امام علی(ع)، ششمیـن امام شیعیان، یکی از چهار امام مدفون در قبرستان بقیع در شهر مدینه است. مجموعه سخنان و احدیث آن حضرت در امور فقهی و اخلاقی مرتبط به حج، بنیاد دانش فقهی حج نزد شیعیان را فراهم آورده است.

امام صادق(ع) از نظر علمی چهره‌ای برجسته نزد مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده است. احادیث نقل شده از او بیش از سایر امامان شیعه است و آن حضرت به سبب تاثیر گسترده‌ای که در آموزش شیعیان و شکل‌گیری فقه شیعی داشته، با عنوان رییس مذهب شیعه و بنیانگذار مذهب فقهی جعفری شناخته می‌شود.

امام صادق بیشتر عمر خود را در شهر مدینه زندگی کرد.

زندگی‌نامه

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علی بن الحسین از نوادگان امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)است. به نقلی نامش را به سفارش پیامبر(ص) جعفر نهادند. [۱] مادرش فاطمه ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر، و جده مادری‌اش اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی‌بکر بود. [۲] از این رو برخی، از آن حضرت با تعبیر «ابن المُکرمه» یاد کرده‌اند. [۳] معروف‌ترین کنیه آن حضرت ابوعبدالله (به اعتبار فرزندش عبدالله افطح) است. [۴]

لقب صادق از سوی شماری از شاگردان امام، مانند مالک بن انس [۵] و نیز در منابع اهل سنت، مانند «مسند احمد» در سده سوم، دیده می‌شود [۶] بنابر روایاتی رسول خدا(ص)، ضمن پیشگویی تولد آن حضرت، سفارش کرده بود او را صادق بنامند. [۷] به نظر برخی دانشوران اهل سنت، راستگویی امام صادق(ع) سبب این نامگذاری بوده است. [۸] برخی لقب صادق را در مقابل کذاب خوانده شدن محمد نفس زکیه دانسته‌اند. [۹] منصور عباسی که خلافتش (۱۳۶- ۱۵۸ق.) از سوی امام پیشگویی شده بود، چنین لقبی را برای آن حضرت بارها به کار می‌برد. [۱۰] در قولی دیگر لقب صادق برای حضرت در برابر جعفر کذاب، که از نسل پنجم آن حضرت بود و به دروغ ادعای امامت داشت، نهاده شده است. [۱۱]

تاریخ تولد

امام صادق (ص) بنا بر قول مشهور نزد شیعه، در سال 83 [۱۲] و به نقل اهل سنت سال ۸۰ هجری در مدینه [۱۳] در سپیده‌دم روز جمعه یا سه‌شنبه، هشتم رمضان، متولد شد. [۱۴] به رغم ثبت نشدن روز تولد امام در منابع متقدم، از سده ششم به بعد، منابع امامیه ۱۷ربیع الاول را به عنوان روز تولد امام [۱۵] شناسانده و میان متأخرین شهرت یافته است. [۱۶]

محل تولد امام

در این که زادگاه امام صادق مدینه بوده اختلاف نیست. مطابق قولی تأیید نشده، زادگاه حضرت در مکه، در خانه‌ای معروف به دار ابی سعید، نزدیک دارالعجله (سمت صفا و مروه) بوده است. با اینکه فاسی مکی کتیبه‌ای در این خانه دیده که بر آن نوشته شده بود: «هذا مَولدُ جَعفر الصّادق علیه السلام و دَخَلَهُ النَّبی صلی الله علیه و آله». این خانه در سال ۶۲۳ق. در امارت اشراف حسنی تعمیر گردید. اما به نظر می‌رسد این خانه، زادگاه جعفر طیار بوده است [۱۷] که پس از تسلط آل سعود بر مکه، همراه دارالعجله، تخریب شد. [۱۸].

مدت عمر

امام صادق، به سبب عمر طولانی نسبت به دیگر امامان، به شیخ الائمه نامبردار شده است. [۱۹] قول مشهور، سن امام را ۶۵ سال الکافی، [۲۰] و برخی اقوال دیگر ۶۷ و ۶۸ سال دانسته‌اند. [۲۱] از این مدت، ۱۲ سال همزمان با زندگی جدش، امام سجاد(ع)، ۳۱ سال هم‌دوره با پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(ع) و مابقی آن، دوران امامتش بود که از سال ۱۱۴ تا سال ۱۴۸ق.، به مدت ۳۴ سال ادامه یافت. [۲۲]

زندگی در مدینه

امام صادق(ص) بیشتر زندگی خود را در مدینه سپری کرد. سفر او به شام به همراه پدر بزرگوارش [۲۳] که تاریخ دقیق آن مشخص نیست و نیز سفرهای آن حضرت به عراق در دوران امامت، به رغم میل حضرت، دلیل سیاسی داشت و بنا به اجبار دستگاه خلافت عباسی انجام شد. [۲۴] گزارش‌هایی از اقامت آن حضرت در حیره (از شهرهای عراق) در دوران امام باقر(ع) وجود دارد. [۲۵]

مزار امام در بقیع

بنا بر قول مشهور شیعه، آن حضرت در سال ۱۴۸ق. در ۲۵ شوال یا نیمه آن ماه، در ۶۵ سالگی، به سبب مسمومیت از سوی منصور عباسی، در مدینه، به شهادت رسید. ا[۲۶] برخی منابع رحلت امام (ع) را طبیعی دانسته‌اند. [۲۷]

مدفن امام صادق(ع) در بقیع و کنار قبر پدر و جدشان امام حسن(ع) واقع شده است. [۲۸] گزارش‌ها نشان می‌دهد، از سده ششم و حتی پیش‌تر، گنبد و ضریحی برای ائمه بقیع از جمله امام صادق(ع)، ساخته شده بود [۲۹]. که در سال ۱۳۴۴ق.، پس از سلطه آل سعود بر حرمین، تخریب شد. [۳۰].

جایگاه علمی

آن حضرت،افزون بر جایگاه محوری میان شیعیان امامیه، نزد اهل سنت نیز مقامی رفیع داشت؛ به گونه‌ای که چهره‌های شاخص آنان، امام صادق(ع) را از برترین سادات اهل بیت در دانش و فضل دانسته [۳۱] و با تعبیر بزرگ علویان و شیخ بنی‌هاشم [۳۲] یاد کرده‌اند. تکریم اهل سنت از آن حضرت، با عبارت «رضی الله عنه» که معمولاً برای صحابه به کار می‌رود، حاکی از جایگاه امام صادق(ع) نزد آنان است.[۳۳] حتی برخی دانشوران اهل سنت، فارغ از جایگاه امام، آن حضرت را در شایستگی به خلافت بر منصور ترجیح می‌دادند. [۳۴] دانشمندان اهل سنت، به ویژه پیشوایان این مذهب، به مقام تقوا، علم، معنویت و عبادت آن حضرت، در کتب خود، معترف بودند و اقتباس از دانش او را برای خود شرافت و منقبت می‌شمردند. [۳۵]

امامت

امام صادق(ع)، به عنوان فرزند ارشد امام باقر(ع)، امامت را، به نص جلی و بدون مدعی، در سال ۱۱۴ق. عهده‌دار شد. امام باقر(ع) از امام صادق(ع) با تعبیر: «هذا خیر البریه بعدی» و«هذا و الله قائم آل محمد» یاد کرده است. [۳۶] امام باقر(ع) همچنین هنگام شهادت و در حضور چند نفر، به عنوان شهود، وصایت امام صادق(ع) را ابلاغ و مکتوب کرد. [۳۷]

در اثبات امامت حضرت صادق(ع) به ادله دیگری نیز استناد شده است. تصریح به امامت آن حضرت در روایات نبوی از آن جمله است. [۳۸] همچنین آن حضرت به اتفاق مخالفان و موافقان امامت آن حضرت، در علم و دیگر کمالات افضل اهل زمانش بود. [۳۹]

حیات سیاسی

آن حضرت در طول امامتش، به مدت ۳۴ سال که مصادف با اواخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان بود، با چندین خلیفه هم‌عصر بود. مدت ۲۲ سال از دوران امامت امام صادق(ع)، یعنی از سال ۱۱۴ تا ۱۳۲ق.، در حکومت بنی‌امیه سپری شد. خلفای عباسی معاصر آن حضرت نیز شامل ابوالعباس، معروف به سفاح، (حک:۱۳۲-۱۳۷ق.) و ابوجعفر منصور دوانیقی (حک:۱۳۷-۱۵۸ق.) بودند که شانزده سال از امامت صادق اهل بیت در عصر آنان سپری شد.

حدود دو دهه از دوران امامت آن حضرت مصادف با ضعف بنی‌امیه و تکاپوهای معارضان بنی‌امیه، اعم از شیعیان، خوارج و به ویژه قیام عظیم سیاه‌جامگان خراسان، به فرماندهی ابومسلم خراسانی، از دعوتگران عباسیان بود.

سیاست امام، خودداری از مقابله مستقیم با امویان بود. امام صادق(ع) با قیام‌های ضد اموی همکاری نکرد و برای نمونه با قیام عمویش زید بن علی در سال ۱۲۲ق. در کوفه و قیام نفس زکیه در سال ۱۴۵ق. مخالف بود. [۴۰] وی همچنین دعوت ابوسلمه خلال، از سران قیام عباسی را، برای پذیرش خلافت، رد کرد. [۴۱] امام همچنین به نامه ابومسلم خراسانی، رهبر نظامی دعوت عباسی، واکنش منفی نشان داد. [۴۲]

دوره عباسیان

اصلی‌ترین نگرانی عباسیان از امام صادق(ع)، ارسال وجوهات از سوی شیعیان به مدینه بود. برخی اخبار مؤید چنین اقدامی است و گویا عباسیان بر آن آگاهی داشته‌اند. [۴۳] علت دیگر نگرانی عباسیان از ناحیه امام، گرایش برخی رجال وابسته به حکومت، مانند جعفر بن محمد بن اشعث خزاعی، به آن حضرت بود. [۴۴] به هر روی در خلافت چهار ساله سفاح برای امام صادق(ع) مشکل عمده‌ای از ناحیه دستگاه خلافت ایجاد نشد. امام صادق(ع)درآغاز خلافت منصور، چند بار به مرکز خلافت فراخوانده شد. سیاست سختگیرانه منصور، حضرت را به سمتِ در پیش گرفتن نوعی سیاست منفی، در قالب تقیه، سوق داد. [۴۵].روابط منصور عباسی با امام فراز و فرود داشت. در مواقعی، به ویژه هنگام بروز قیام‌ها، منصور از ترس همراهی امام با قیام، حضرت را به شدت زیر نظر قرار می‌داد و حتی تهدید به قتل می‌کرد. منصور عباسی تدریجاً فشار بر شیعیان را تشدید کرد؛ چنان‌که در مدینه، جاسوسانی داشت که در پی شناسایی شیعیان و قلع و قمع آنان بودند. [۴۶] در چنین شرایطی، امام شیعیان را به تقیه سفارش می‌کرد. [۴۷] بنا به نقل کلینی، منصور به حسن بن زید بن حسن (م.۱۶۸ق.)، والی خود در مدینه، دستور داد تا خانه امام را آتش بزند. [۴۸] همچنین بنابر روایتی منصور چند بار تلاش کرد امام صادق را به شهادت برساند اما موفق نشد. [۴۹]

در عین دوری از امور سیاسی،امام صادق(ع) همواره از فرصت‌های مناسب برای ترویج مکتب اهل بیت بهره می‌برد؛ چنان‌که در حضور منصور عباسی به رد و انکار اقتدارگرایی و طاغوت‌گرایی در حکومت کردن و نقد جباریت پرداخت. [۵۰] و دنیاطلبی و روی آوردن به سلاطین را نکوهش کرد. [۵۱] از دیگر مواضع صریح سیاسی امام صادق(ع) در پی اهانت حاکم مدینه به حضرت علی(ع) ست که سرزنش شدید منصور را در پی داشت. [۵۲]

نقش فرهنگی

امام صادق(ع) بخش عمده فعالیت‌های خود را به احیا و نشر حدیث پیامبر(ص) و اهل بیت اختصاص داد و بدین ترتیب میراث ارزشمندی به جای گذاشت. احادیث نقل شده از امام صادق(ع) بیشتر از دیگر امامان است و غالب سند روایات شیعی و اصول اربعمائه به آن حضرت منتهی می‌شود. در منابع شیعه و اهل سنت، احادیث بسیاری از امام صادق، در ابواب گوناگون دینی، از جمله اصول و فروع دین، اخلاق و مواعظ و مناظرات نقل شده است.

فقه شیعه عمدتاً بر روایات به‌جای مانده از امام صادق(ع) مبتنی‌است؛ به همین جهت مکتب فقهی شیعیان دوازده امامی را مذهب جعفری نیز می‌نامند. تعداد راویان از امام، به اختلاف تا ۴۰۰۰ نفر دانسته شده است. [۵۳]

امام در حرمیـن

امام صادق(ع) با حاکمان انتصابی اموی و عباسی متعددی در مدینه هم‌عصر بود. امرای منصوب اموی عبارت بودند از: خالد بن عبدالملک بن حارث (۱۱۴-۱۱۷ق.)، محمد بن هشام بن اسماعیل مخزومی (۱۱۸-۱۲۵ق.)، یوسف بن محمد ثقفی(۱۲۵ق.)، عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز (۱۲۶ق.)، عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک (۱۲۹ق.)، مختار بن عبدالله اباضی (۱۲۹ق.)، محمد بن عبدالملک بن عطیه سعدی (۱۳۰ق.)، ولید بن عروه سعدی (۱۳۱ق.) و یوسف بن عروه سعدی (۱۳۲ق.).

در عصر عباسیان نیز امام با امیرانی هم‌عصر بود که یکی از آن‌ها، داوود بن علی، عموی سفاح و منصور عباسی بود. [۵۴] او در مدت امارت چهار ماهه‌اش [۵۵] معلی بن خنیس، وکیل آن حضرت، را دستگیر و اموال ایشان را توقیف کرد. پس از این‌که معلی از معرفی کردن شیعیان به داوود امتناع کرد، داوود فرمان اعدام وی را به سیرافی، رئیس شرطه مدینه، داد. این کار، اعتراض شدید امام صادق(ع) را به دنبال داشت. داوود در پاسخ به این اعتراض ادعا کرد که قتل معلی بدون هماهنگی با وی صورت گرفته و سیرافی را به جرم آن کشت. [۵۶]

خانه امام صادق در مکه و مدینه

امام صادق(ع) در مکه، نزدیک دارالعجله سمت صفا و مروه، خانه‌ای داشت که نزدیک دار ابی‌سعید واقع شده بود. طبق قولی، چنان‌که گذشت، این منزل زادگاه آن حضرت بود.[۵۷] آن حضرت در مدینه نیز منزلی داشت که فاطمیان مصر، در حکومت الحاکم، آن را که در حال ویرانی و متروک بود، گشودند و مصحف، شمشیر، کساء، و برخی دیگر از اشیای آن را به مصر منتقل کردند. [۵۸] همچنین برای آن حضرت باغ و مزرعه‌ای پیرامون مدینه ثبت شده است [۵۹] که کارگرانی در آن‌ها برای آن حضرت کار می‌کردند.[۶۰]

گرچه منابع شمار دفعات حج‌گزاری امام صادق(ع) را گزارش نکرده‌اند، اما زندگی کردن آن حضرت در مدینه و حضور مستمر و مداوم ایشان در موسم حج [۶۱] گویای اهتمام ویژه آن حضرت به حج و عمره است. حتی به نقلی امام، در دوران نوجوانی، سفر حج داشته است. [۶۲]

آموزه‌های امام صادق(ع) درباب حج

روایات پرشماری از امام صادق(ع) درباره آداب و مناسک حج نقل شده است. نقش آن حضرت در تبیین مسائل حج به حدی است که به نقل از ابوحنیفه، اگر جعفر بن محمد نبود، مردم مناسک حج خود را نمی‌دانستند.[۶۳] منابع روایی بابی را به حج اختصاص داده‌اند که روایات آن غالباً از امام صادق(ع)است. برخی محققان، این روایات را به صورت مستقل جمع‌آوری کرده‌اند.[۶۴] امام درباره اهمیت و لزوم فراگیری احکام و مناسک حج، که قبولی آن در انجام درست اعمال است، به زراره (از اصحاب امام) -که گفته بود حدود چهل سال است که از شما درباره حج می‌پرسم و شما فتوا می‌دهید- یادآور شد: «خانه‌ای که بیش از دو هزار سال پیش از پیدایش آدم حج گزارده می‌شد، در ۴۰ سال مسائل آن پایان نمی‌پذیرد». [۶۵]

اهمیت حج

از آن حضرت در باب اهمیت حج روایاتی نقل شده که در آن‌ها حج برترین راه از راه‌های خدا و همرتبه جهاد دانسته شده است. [۶۶] آن حضرت حج را آزمایشی از سوی خدا، برای میزان طاعت بندگان، عنوان کرده و پابرجایی دین را به برپایی کعبه منوط کرده است. [۶۷]

از آثار و برکات حج در سخنان امام صادق می‌توان به پاک شدن از گناه، [۶۸] نورانیت، [۶۹] همنشینی با پیامبران و صالحان ، [۷۰] در امان بودن از عذاب، [۷۱] نوشته شدن حسنه از ابتدای حرکت و افزایش درجه حج‌گزار، نجات از آتش، حفظ خانواده و اموال، [۷۲] افزایش مال و روزی،[۷۳] استجابت دعا،[۷۴] است.

آداب سفر حج در سخنان امام

در مجموعه‌ای از سخنانی که از امام صادق(ع) درباب حج نقل شده، برخی آداب و توصیه‌ها برای سفر حج وجود دارد که بخشی از آن به شرح زیر است:

  • توبه و استغفار هنگام اراده حج[۷۵]
  • انجام حج، با مال پاک[۷۶]
  • استطاعت مالی به اندازه‌ای که فرد بتواند با بخشی مالش حج انجام داده و بخشی را نیز برای خوراک خانواده‌اش باقی بگذارد. [۷۷] امام صادق(ع)
  • مراقبت از دارایی در سفر حج و همراه داشتن و حفظ زاد و توشه[۷۸]
  • سفر خود را به اطلاع برادران دینی رساندن[۷۹]
  • داشتن همسفر و پرهیز از تنها سفر کردن [۸۰]
  • وصیت کردن پیش از سفر [۸۱]
  • صدقه دادن پیش از سفر [۸۲] و پس از انجام مناسک حج [۸۳]
  • نماز خواندن پیش از سفر و آغاز سفر با نماز [۸۴]
  • دعا خواندن هنگام خروج برای سفر مکه [۸۵]
  • به همراه داشتن نیازمندی‌های سفر [۸۶] و توشه پاکیزه [۸۷]
  • نیز آن حضرت به برداشتن تربت امام حسین۷ توصیه کرده و آن را برای در امان ماندن از ترس، مفید دانسته است. [۸۸]
  • شکرگزاری و خواندن دعا در هنگام سوار شدن بر مرکب [۸۹]
  • رعایت اخلاق اسلامی، همچون فروبردن خشم، گذشت کردن، لزوم پرهیز از خیانت، اختلاس، دزدی و ربا[۹۰]
  • سخاوت داشتن در سفر حج [۹۱]
  • پرهیز از ناسازگاری، آزار نرساندن به همسفران و نادیده گرفتن لغزش‌های آنان [۹۲]
  • رازداری پس از سفر [۹۳]
  • احترام به سالخوردگان [۹۴]
  • سلام کردن به همسفران [۹۵]
  • کمک به همسفران[۹۶] و پرستاری و مدارا با بیمار [۹۷]
  • داشتن ارتباط در سفر، مانند نامه‌نگاری با خانواده، خویشان و دوستان، [۹۸]
  • مراقب وقت واجبات الهی باشند. [۹۹]
  • نماز در مسجدالحرام و مسجدالنبی، که نماز در اولی یکصد هزار و در دومی ده هزار پاداش دارد، [۱۰۰]
  • لزوم پرداختن به عبادت و غنیمت شمردن اوقات [۱۰۱]
  • شرکت در نماز جماعت غیر شیعه [۱۰۲]
  • نظم صفوف [۱۰۳]
  • رو به قبله نشستن - به تأسی از رسول خدا(ص) [۱۰۴]
  • خودداری از اسراف [۱۰۵]
  • پرهیز از پرخوری و خواب زیاد [۱۰۶]
  • رعایت نکات بهداشتی مانند شستن دست‌ها، پیش و پس از صرف غذا [۱۰۷]
  • مسواک زدن که امام آن را از اخلاق انبیا برشمرده است [۱۰۸]
  • تکرار کردن لبیک، با صدای بلند، برای مردان، پس از احرام در مسجد شجره، هنگام سوار شدن یا پیاده شدن از مرکب، در سرازیری و بلندی، برخورد با سواره، هنگام سحر و قطع لبیک با دیدن خانه خدا [۱۰۹]

آداب حضور در حرمین

  • انجام غسل هنگام ورود به مکه و در صورت عدم موفقیت، انجام آن، هنگام ورود به حرم[۱۱۰]
  • تواضع در هنگام ورود به حرم [۱۱۱]
  • ورود به مسجدالحرام از باب بنی‌شیبه که محل دفن شدن بت بنی‌شیبه، در فتح مکه (سال هشتم هجرت)، به دست امام علی(ع) است ا[۱۱۲]
  • حرکت با پای برهنه، داشتن خشوع و خضوع [۱۱۳]
  • طواف نکردن در حال خستگی، حرکت آرام و معتدل در طواف برای آزار ندیدن دیگر طواف‌کنندگان ا[۱۱۴]
  • خودداری از طواف مستحبی و فرصت دادن به کسانی که طواف واجب انجام می‌دهند،
  • فرستادن تکبیر و صلوات هنگام ازدحام برای استلام حجرالاسود و عدم استلام آن،و استلام آن هنگام خلوتی. ا[۱۱۵]
  • نماز و دعا خواندن بسیار در مسجدالحرام [۱۱۶]
  • منع از «اِحتباء» (نشستن بر نشیمنگاه خود با حلقه زدن دست‌ها گرد زانو) منع فرموده است. [۱۱۷]
  • آرامش و وقار و نگاه به کعبه در بالای صفا، حمد و ثنای الهی و یادآوری نعمت‌های الهی، ادعیه و اذکاری را، از جمله گفتن هفت مرتبه «اللهُ اکبَر»، «الحُمْدُ للهِ»، و «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» و سه مرتبه «لا الهَ الّا اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ، لَهُ المُلک وَ لَهُ الحَمْدُ، یحْیی ویمیتُ وَ هُوَ حَی لا یمُوتُ وَ هُوَ عَلی کلِّ شَیء قدِیر» سفارش کرده‌اند. [۱۱۸]
  • ترک مکه پس از انجام مناسک و بازگشت نزد خانواده[۱۱۹] [۱۲۰]
  • صدقه دادن در هنگام ترک مکه [۱۲۱]
  • وداع کعبه با طواف، و در صورت امکان استلام حجرالاسود در هر شوط، و نیز استلام رکن یمانی[۱۲۲]
  • شریک کردن دیگران در حج [۱۲۳]
  • زیارت رسول الله و حرم معصومین در مدینه پس از انجام حج [۱۲۴] [۱۲۵].</ref>
  • تهیه سوغات سفر حج [۱۲۶] [۱۲۷]
  • امام خوشامدگویی به حاجی و مصافحه با او را مانند کسی دانسته که حجرالاسود را لمس کرده باشد. [۱۲۸]

امام صادق(ع) انجام عمره در هر یک از ماه‌های سال را روا، اما عمره رجبیه را برتر می‌دانست. [۱۲۹] در نقلی آن حضرت، برای انجام عمره، منتظر بیست سوم رمضان می‌شد، آن‌گاه احرام بسته و مشغول مناسک می‌شد. [۱۳۰] بنا به روایتی از آن امام، انجام عمره در این ماه معادل یک حج است. [۱۳۱] امام صادق(ع) مقصود از آیه (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) را انجام آن‌ها و پرهیز از هر چیزی که محرم در این دو از آن پرهیز می‌کند، تفسیر کرد. [۱۳۲]

توصیف حرمین در سخن امام

امام صادق(ع) در روایتی، مکه را دوست‌داشتنی‌ترین زمین نزد خداوند دانسته که خاک، سنگ، درخت، کوه و آبی محبوب‌تر از آن‌ها نیست. [۱۳۳] آن حضرت وجه تسمیه کعبه و مربع بودن آن را بدان جهت دانسته که کعبه در مقابل بیت‌المعمور، که به شکل مربع است، استقرار گرفته و غرض خدا بر اذکار: «سبحان الله، الحمد لله و لا اله الا الله»، استوار است. علل الشرائع، ج۲، ص۳۹۸

در سخنی از امام صادق(ع) رکن یمانی دری از درهای بهشت است که از هنگام گشوده شدنش، بسته نشده است. [۱۳۴]آن حضرت بوسیدن و استلام حجرالاسود را، در صورتی که ازدحام نباشد، توصیه کرده و فرموده است: «در وقت ازدحام، از دور بر او تکبیر بگویند». [۱۳۵] از نظر امام صادق(ع) استلام حجرالاسود از زنان برداشته شده است. [۱۳۶]

به نقل امام، حِجر اسماعیل، محل سکونت حضرت اسماعیل و نیز محل دفن او و مادرش هاجر بوده است. [۱۳۷] آن حضرت ملتزم را جایی دانسته که اگر بنده ای در آن‌جا به گناهانش اعتراف و طلب استغفار کند، بخشوده می‌شود. ا[۱۳۸] امام صادق(ع) مسعی را جایی معرفی کرده که روی زمین دوست‌داشتنی‌تر از آن نبوده و فلسفه آن را تحقیر زورگویان در آن‌جا دانسته است. [۱۳۹] در روایتی از امام صادق نامگذاری این سرزمین به عرفات از این رو بوده که جبرئیل، در ظهر عرفه، به ابراهیم ابلاغ کرد تا به گناهان خود اعتراف کرده و مناسک را بشناسد.[۱۴۰]

پانویس

  1. دلائل الامامه، ص248؛ احقاق الحق، ج13، ص63-64.
  2. الطبقات الکبری، ج5، ص320؛ الارشاد، ج2، ص176
  3. رجال الکشی، ص212؛ الانوار البهیه، ص150؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص529
  4. مطالب السوول، ص284؛ الاتحاف بحب الاشراف، ص293
  5. الامام الصادق، ج1، ص77، 239؛ بحار الانوار، ج96، ص182؛ حلیة الابرار، ج4، ص15 ،
  6. مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص122.
  7. کمال الدین، ص319؛ علل الشرائع، ج1، ص234
  8. وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ الائمة الاثناعشر، ص85
  9. کمال الدین، ص319
  10. مقاتل الطالبیین، ص173؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص392-393؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج18، ص181
  11. نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج18، ص180؛ الدر النظیم، ص622.
  12. الکافی، ج1، ص472؛ الارشاد، ج2، ص179؛ وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ دلائل الامامه، ص245
  13. تاریخ الکبیر، ج2، ص198؛ مشاهیر علماء الامصار، ص206،
  14. وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ روضة الواعظین، ج1، ص212
  15. اعلام الوری، ج1، ص514؛ روضة الواعظین، ج1، ص212.
  16. نک: بازپژوهش تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص373-394
  17. شفاء الغرام، ج1، ص360؛ تاریخ مکة المشرفه، ص186
  18. العقد الثمین، ج1، ص263؛ الجامع اللطیف، ص288؛تحصیل المرام، ج1، ص545
  19. سیری در سیره ائمه، ص36؛ مناقب و مراثی اهل بیت، ص192.
  20. ج1، ص472، 475؛ الارشاد، ج2، ص180.
  21. دلائل الامامه، ص246
  22. الکافی، ج1، ص475؛ الارشاد، ج2، ص180؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص399
  23. ثباة الهداه، ج4، ص118؛ حیاة الامام الباقر، ج2، ص61
  24. الامام الصادق، ج1، ص124.
  25. الملل و النحل، ج1، ص147؛ تهذیب الکمال، ج5، ص79
  26. لارشاد، ج2، ص180؛ روضة الواعظین، ج1، ص212.
  27. الارشاد، ج2، ص193.
  28. الارشاد، ج2، ص180؛ دلائل الامامه، ص246؛ الفصول المهمه، ج2، ص1093
  29. پنجاه سفرنامه، ج2، ص441، 587؛ ج3، ص99، 440-441
  30. کشف الارتیاب، ص55، 287
  31. وفیات الاعیان، ج1، ص327؛ مطالب السوول، ص283
  32. سیر اعلام النبلاء، ج6، ص255
  33. العقد الفرید، ج2، ص303؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص20
  34. سیر اعلام النبلاء، ج13، ص120؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص242
  35. مطالب السوول، ص283؛ کشف الغمه، ج2، ص367.
  36. الارشاد، ج2، ص181؛ اعلام الوری، ج1، ص517-519؛ الفصول المهمه، ج2، ص909.
  37. الکافی، ج1، ص307؛ الارشاد، ج2، ص181؛ المستجاد، ص175-176
  38. عیون اخبار الرضا، ج1، ص48-49؛ الغیبه، ص145؛ الکافی، ج1، ص527.
  39. نک: الارشاد، ج2، ص182؛ الفصول المهمه، ج2، ص907؛ المستجاد، ص176-177.
  40. الامالی، صدوق، ص94؛ الارشاد، ج2، ص267-271
  41. ینابیع الموده، ج3، ص161؛ مروج الذهب، ج3، ص253-254؛ عمدة الطالب، ص93.
  42. مروج الذهب، ج3، ص254-255؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص355-356
  43. سازمان وکالت، ج1، ص48، 63.
  44. الکافی، ج1، ص475.
  45. الامام الصادق، ص39-41
  46. لخرائج و الجرائح، ج2، ص463؛ بحار الانوار، ج47، ص172
  47. رجال الکشی، ج2، ص501-502؛ تشیع در مسیر تاریخ، ص364؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص360
  48. الکافی، ج2، ص537
  49. مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص234
  50. الفصول المهمه، ج2، ص915؛ مطالب السوول، ص286؛ تهذیب الکمال، ج5، ص79
  51. سیر اعلام النبلاء، ج6، ص261-262.
  52. الامالی، طوسی، ص33-50.
  53. الارشاد، ج2، ص179؛ الامام الصادق و مذاهب الاربعه، ج2، ص61
  54. انساب الاشراف، ج3، ص83؛ تاریخ الطبری، ج7، ص458
  55. الطبقات الکبری، ج6، ص336؛ تاریخ خلیفه، ص270؛ الامامة و السیاسه، ج2، ص179،
  56. تاریخ الیعقوبی، ج2، ص333؛ رجال الکشی، ص379-380؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص533
  57. شفاء الغرام، ج1، ص360.
  58. المنتظم، ج15، ص71؛ البدایة و النهایه، ج11، ص342
  59. وسائل الشیعه، ج17، ص39؛ بحار الانوار، ج47، ص57
  60. فروع الکافی، ج5، ص289؛ بحار الانوار، ج47، ص57.
  61. حج الانبیاء و الائمه، ص341-343.
  62. الکافی، ج2، ص86
  63. من لایحضره الفقیه، ج2، ص519
  64. الانبیاء و الائمه، ص386
  65. من لایحضره الفقیه، ج2، ص519
  66. دعائم الاسلام، ج1، ص 293؛ الکافی، ج4، ص253.
  67. علل الشرائع، ج2، ص89؛ مسند الامام الصادق، ج13، ص416
  68. وسائل الشیعه، ج11، ص109.
  69. الکافی، ج4، ص255.
  70. من لایحضره الفقیه، ج2، ص235
  71. الامالی، طوسی، ص668
  72. الکافی، ج4، ص253
  73. الکافی، ج4، ص252
  74. الکافی، ج2، ص509
  75. مصباح الشریعه، ص142
  76. وسائل الشیعه، ج12، ص60
  77. سائل الشیعه، ج11، ص37
  78. وسائل الشعیه، ج11، ص419
  79. وسائل الشیعه، ج11، ص448.
  80. آداب سفر حج، ص45
  81. وسائل الشیعه، ج11، ص369
  82. وسائل الشیعه، ج11، ص375
  83. الکافی، ج4، ص533
  84. وسائل الشیعه، ج11، ص379
  85. وسائل الشیعه، ج8، ص303؛ المحاسن، ج2، ص88
  86. من لایحضره الفقیه، ج2، ص185
  87. وسائل الشیعه، ج11، ص424
  88. وسائل الشیعه، ج11، ص427
  89. وسائل الشیعه، ج11، ص387
  90. الکافی، ج5، ص124
  91. الکافی، ج4، ص286
  92. الکافی، ج2، ص354
  93. تحف العقول، ص373؛ الامالی، مفید، ص44
  94. الکافی، ج2، ص658
  95. الکافی، ج2، ص645
  96. الکافی، ج4، ص545
  97. الکافی، ج4، ص546
  98. آثار الصادقین، ج8، ص293.
  99. مصباح الشریعه، ص48.
  100. الکافی، ج4، ص586
  101. الکافی، ج2، ص86-87
  102. الکافی، ج2، ص635
  103. بحار الانوار، ج83، ص18
  104. مکارم الاخلاق، ص26
  105. بحار الانوار، ج72، ص303
  106. وسائل الشیعه، ج24، ص242
  107. فروع الکافی، ج6، ص290
  108. بحار الانوار، ج73، ص131
  109. الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص182-184، 467
  110. الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص56-57
  111. مصباح المتهجد، ص679؛ السرائر، ج1، ص570.
  112. الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص67
  113. الکافی، ج4، ص401-402
  114. لحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص191، 193.
  115. لکافی، ج4، ص405، 407، 412
  116. الکافی، ج4، ص527
  117. الکافی، ج2، ص663
  118. الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص205 از آن حضرت خواندن دعایی خاص در عرفات نقل شده است. اقبال الاعمال، ج2، ص73
  119. الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص267.
  120. من لایحضره الفقیه، ج2، ص525
  121. الکافی، ج4، ص530
  122. الکافی، ج4، ص531
  123. الکافی، ج4، ص316؛ وسائل الشیعه، ج8، ص143
  124. علل الشرائع، ج2، ص459
  125. الکافی، ج4، ص548
  126. من لایحضره الفقیه، ج2، ص225.
  127. وسائل الشیعه، ج11، ص459
  128. ثواب الاعمال، ص50.
  129. الکافی، ج4، ص536؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص453
  130. الکافی، ج4، ص536
  131. الکافی، ج4، ص548
  132. الکافی، ج4، ص264
  133. الکافی، ج2، ص243.
  134. علل الشرائع، ج4، ص409
  135. نک: الکافی، ج4، ص404؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص103
  136. من لایحضره الفقیه، ج2، ص326.
  137. الکافی، ج4، ص210
  138. لکافی، ج4، ص410.
  139. الکافی، ج4، ص434
  140. الکافی، ج4، ص436