| {{ارجاع مساله|۶۳۱}} }} {{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۲ | اگر سهواً يا غفلتاً يا جهلاً طواف را بيوضو به جا آورد طوافش باطل است و همين طور اگر با حال جنابت يا حيض و نفاس به جا آورد.
| {{ارجاع مساله|۶۳۱}} }} {{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۲ | اگر سهواً يا غفلتاً يا جهلاً طواف را بيوضو به جا آورد طوافش باطل است و همين طور اگر با حال جنابت يا حيض و نفاس به جا آورد.
| نظر دیگر=ندارد
| نظر دیگر=ندارد
}}{{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۳ | اگر کسي مريض يا طفلي را حمل کند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف کند طواف هر دو صحيح است.{{توضیح مساله|۶۳۲|آيه الله زنجاني: و لازم نيست در حال طواف، شانه چپ آنها به طرف کعبه باشد.}}
}}{{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۳ | اگر کسي مريض يا طفلي را حمل کند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف کند طواف هر دو صحيح است.{{توضیح مساله|۶۳۳|آيه الله زنجاني: و لازم نيست در حال طواف، شانه چپ آنها به طرف کعبه باشد.}}
| {{ارجاع مساله|۶۳۲}} }} {{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۴ | در حال طواف تکلمکردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.
| {{ارجاع مساله|۶۳۳}} }} {{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۴ | در حال طواف تکلمکردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.
| نظر دیگر=ندارد
| نظر دیگر=ندارد
}}{{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۵ | واجـب نيسـت در حال طواف روي طوافکننده طـرف جلو باشـد بلکه جايز است به يميـن و يسار نگـاه کنـد و صفحه صـورت را برگردانـد بلکه به عقـب نگـاه کنـد{{توضیح مساله|۶۳۵|آيه الله سبحاني: بوسيدن کعبه و يا لمس آن و استلام حجر و يا رکن يماني به احتياط واجب در حال حرکت و چرخيدن نباشد و اگر بخشي از شوط را با همين حال انجام دهد به احتياط واجب اعاده کند و اگر محل جبران گذشته است، طواف را پس از اتمام و خواندن نماز اعاده کند و اگر اعمال مترتبه را انجام داده، دو مرتبه انجام دهد، ولي قطع طواف و انجام اين کارها و بعد ادامه از محلي که قطع کرده اشکالي ندارد مشروط بر اينکه بين اشواط موالات و وحدت عرفي آن به هم نخورد.
}}{{سخ}} {{فتاوی حج | مساله = ۶۳۵ | واجـب نيسـت در حال طواف روي طوافکننده طـرف جلو باشـد بلکه جايز است به يميـن و يسار نگـاه کنـد و صفحه صـورت را برگردانـد بلکه به عقـب نگـاه کنـد{{توضیح مساله|۶۳۵|آيه الله سبحاني: بوسيدن کعبه و يا لمس آن و استلام حجر و يا رکن يماني به احتياط واجب در حال حرکت و چرخيدن نباشد و اگر بخشي از شوط را با همين حال انجام دهد به احتياط واجب اعاده کند و اگر محل جبران گذشته است، طواف را پس از اتمام و خواندن نماز اعاده کند و اگر اعمال مترتبه را انجام داده، دو مرتبه انجام دهد، ولي قطع طواف و انجام اين کارها و بعد ادامه از محلي که قطع کرده اشکالي ندارد مشروط بر اينکه بين اشواط موالات و وحدت عرفي آن به هم نخورد.
نسخهٔ ۲۰ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۰
این صفحه شامل فتوای مراجع تقلید درباره احکام طواف است. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم نگاه کنید به مقاله طواف.
امام خمینی: کسی که محرم شد به احرامعمره تمتع و وارد مکه معظمه شد، اول چیزی که از اعمال عمره بر او واجب است، آن است که طواف کند به دور خانه کعبه برای عمره تمتع.
مراجع دیگر:
طواف چیست؟
مسئله ۵۳۱
امام خمینی: طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه کعبه گردیدن؛ به نحوی که خواهد آمد و هر دوری را شوط میگویند، پس طواف عبارت از هفت شوط است.
مراجع دیگر:
حکم به جا نیاوردن عمره
ترک عمره به عمد
مسئله ۵۳۲
امام خمینی: طواف از ارکان عمره است و کسی که آن را از روی عمد ترک کند
تا وقتی که فوت شود وقت آن، عمره او باطل است؛ چه عالم به مسئله باشد و
چه جاهل باشد.[م۵۳۲ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله بهجت: و وجوب ذبح یک شتر مطلقاً، حتی در حال علم و عمد، موافق احتیاط است.
• آیة الله زنجانی: چه عالم به اصل وجوب طواف باشد و چه جاهل به آن، ولی کسی که به خاطر ندانستن برخی از احکام فرعی طواف، طواف صحیح را ترک کرده، در برخی صورتها عمرهاش باطل نمیشود و تفصیل آن در ضمن مسایل طواف خواهد آمد.
• آیة الله سبحانی: معنی رکن در نماز غیر از رکن در حج است، ترک رکن در نماز عمداً و سهواً موجب بطلان نماز است ولی ترک رکن در حج در صورت عمد مایه بطلان است نه در صورت سهو.
• آیة الله سیستانی: بنا بر احتیاط، جاهل به حکم باید یک شتر کفاره بدهد.
مسئله ۵۳۳
امام خمینی: چنین کسی که عمره خود را باطل کرد، احوط آن است که حج افراد به جا آورد،[م۵۳۳ ۱] و پس از آن عمره به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله بهجت: و ظاهراً حج او مبدل به حج افراد میشود و وجوب قضای حج بر او در سال آینده قوی است.
• آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: عمرهاش باطل میشود و احرام او نیز باطل میشود و باید حج را در سال بعد اعاده کند و احتیاط مستحب این است عدول به حج افراد نموده و آن را به قصد اعم از حج و عمره مفرده تمام نماید.
• آیة الله زنجانی: باید حج افراد و پس از انجام حج و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده به جا آورد، هرچند حج او استحبابی باشد و اگر در این کار معذور نبوده کفایت از حج واجب نمیکند.
• آیة الله سبحانی، آیة الله گلپایگانی: حج او مبدل به حج افراد میشود و در سال بعد هم باید حج را قضا کند.
مسئله ۵۳۴
امام خمینی: وقت فوت طواف، وقتی است که اگر بخواهد آن را با بقیه اعمال عمره به جا آورد، نتواند وقوف به عرفات کند.[م۵۳۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله بهجت: میزان در تنگی وقت... بیم از دست رفتن وقوف اختیاری عرفات است.
• آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: یعنی نتواند خود را به اندازه درک مقدار رکن از وقوف ـ مسمّای وقوف اختیاری ـ به عرفات برساند.
• آیة الله سیستانی: آخرِ زمان آن وقتی است که بتواند اعمال عمره را تا ظهر روز عرفه تمام کند.
ترک عمره به سهو
مسئله ۵۳۵
امام خمینی: اگر از روی سهو ترک کرده طواف را،[م۵۳۵ ۱] لازم است آن را به جا آورد هر وقت که باشد،[م۵۳۵ ۲] و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد به مکه یا مشقت داشته باشد برگشتن، باید شخص مورد اطمینانی را نایب بگیرد.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله سیستانی: یا آن را به طور صحیح انجام نداده.
↑
• آیة الله زنجانی: و اگر به محل خود برگشته باید به مکه رفته طواف نماید و اگر نتواند یا این کار ضرر جانی شدید داشته باشد باید برای طواف نایب بگیرد و اگر این کار مشقت داشته باشد مخیر است که خودش به جا آورد یا نایب بگیرد و در هر صورت بعد از طواف باید نماز آن را نیز به جا آورد.
• آیة الله فاضل: و سعی را نیز بنا بر احتیاط اعاده کند.
• آیة الله مکارم: و در این مدت چیزی بر او حرام نیست و احتیاط آن است که یک گوسفند قربانی به مکه بفرستد و اگر فرستادن به مکه ممکن نیست در محل خود قربانی کند.
به جا آوردن سعی قبل از طواف
مسئله ۵۳۶
امام خمینی: اگر سعی را به جا آورده، پیش از آنکه طواف را به جا آورد، احتیاط واجب[م۵۳۶ ۱] آن است که سعی را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده، باید آن را هم بعد از طواف اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله خامنهای: اگر طواف را فراموش کند و پیش از فوت وقت به یاد آورد، باید طواف و نماز طواف را به جا آورد و سپس سعی انجام دهد.
• آیة الله زنجانی: باید بعد از طواف و نماز، سعی و تقصیر نماید و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام اجتناب کند. البته اگر بعد از بازگشتن به وطن متوجه شود، انجام طواف و نماز کافی است.
• آیة الله سبحانی: باید علاوه بر طواف و نماز سعی را نیز مجدداً به جا آورد.
• آیة الله سیستانی: باید سعی را اعاده نماید، مگر در صورتی که طواف را فراموش کند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اینکه طواف عمره را تا وقوف در عرفات یا طواف حج را تا پایان ذیحجه فراموش کند، که اعاده سعی لازم نیست گرچه بهتر است.
• آیة الله فاضل: بنا بر اقوی سعی را نیز بعد از طواف اعاده کند.
• آیة الله مکارم: این احتیاط در مورد سعی مستحب است.
ناتوانی از طواف به دلیل بیماری
مسئله ۵۳۷
امام خمینی: اگر شخص محرم به واسطه مرض، خودش قدرت نداشته باشد که طواف کند و تا وقت تنگ شود قدرت حاصل نکند، اگر ممکن است، خودِ او را به یک نحو ببرند و طواف دهند؛[م۵۳۷ ۱] اگرچه به دوش گرفتن یا بر تخت گذاشتن باشد،[م۵۳۷ ۲] و اگر ممکن نشود باید برای او نایب بگیرند.[م۵۳۷ ۳]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب آن است که به طوری او را طواف دهند که پاهایش به زمین
کشیده شود.
• آیة الله فاضل: و بهتر است در صورت امکان پاهای او به زمین کشیده شود.
• آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و طوری طواف دهند که پاهایش بر زمین کشیده شود و اگر ممکن نشود، او را توسط دوش یا چیز دیگر طواف دهند و اگر هیچگونه ممکن نشود نایب بگیرد که برای او طواف کند.
• آیة الله مکارم: و لازم نیست پاهای او به زمین کشیده شود.
↑
• آیة الله زنجانی: و اگر این کار ممکن نباشد یا با ضرر جانی همراه باشد باید نایب بگیرد و اگر طواف بر او مشقت شدید دارد مخیر است که خود طواف نماید یا نایب بگیرد.
امام خمینی: شخص مریض را که طواف میدهند باید مراعات شرایط و احکام طواف را، به مقداری که برای او ممکن است، بکنند.
مراجع دیگر:
واجبات طواف
مسئله *
امام خمینی: واجبات طواف دو قسم است:
قسم اول ـ چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:[م* ۱]
اول ـ نیت است؛ یعنی باید طواف را با قصد خالص برای خدا به جا آورد.[م* ۲]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله خامنهای: شرایط صحت طواف چند چیز است: 1. نیت؛ 2. طهارت از حدث اکبر و اصغر؛ 3. طهارت از نجاست؛ 4. ختنه بودن برای مردان؛ 5. پوشاندن عورت؛ 6. غصبی نبودن جامه طواف؛ 7. موالات.
• آیة الله زنجانی: علاوه بر چیزهایی که در این دو قسمت میآید، امور دیگری نیز در طواف واجب، معتبر است: 1. موالات بین اجزای طواف؛ 2. ترتیب بین اجزای طواف؛ 3. اختیاری بودن طواف؛ 4. معلوم بودن عدد اشواط؛ 5. اجتناب زنان از زدن نقاب. و چون طوافکننده در معرض دید ناظر محترم است باید خود را بپوشاند، خواه طواف واجب باشد یا مستحب، اما این امر، جزء واجبات معتبر در صحت طواف نیست.
↑
• نظر آیات عظام در مسائل مربوط به کیفیت نیت در بحث نیت در احرام گذشت.
• آیة الله خامنهای: در نیت طواف باید تعیین کند که طواف عمره مفرده است یا طواف عمره تمتع. و همچنین تعیین کند که طواف حجة الاسلام است یا حج نذری یا حج استحبابی. و در صورتی که طواف را به نیابت از دیگری به جا میآورد، آن را نیز قصد کند.
• آیة الله سبحانی: و باید نوع آن را مشخص کند و اینکه طواف حج است یا طواف عمره یا طواف نساء در حجة الاسلام یا حجی مستحبی و یا اگر نایب است به نیت منوب عنه؛ البته اگر انجام وظیفه فعلی را نیت کند کافی است.
نیت
مسئله ۵۳۹
امام خمینی: نیت را لازم نیست به زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند، بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا آورد، کفایت میکند و به عبارت دیگر، نیت در عبادت و کارهای دیگر، در این جهت فرق ندارد. پس همان طور که انسان با قصد آب میخورد و راه میرود عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۰
امام خمینی: باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت با کارهای دیگر فرق پیدا میکند. پس باید طواف را برای اطاعت خداوند به جا آورد.[م۵۴۰ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله زنجانی: در طواف مانند سایر عبادات، قصد طواف و تعیین نوع آن و قصد قربت همراه با اخلاص
لازم است.
• آیة الله سیستانی: در عبادت معتبر است که برای تذلّل و کرنش در پیشگاه خداوند انجام داده شود؛ خواه اطاعت صدق کند یا نکند.
مسئله ۵۴۱
امام خمینی: اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریا کند؛ یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد، طواف او و همین طور هرچه را این طور به جا آورده باطل است و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۲
امام خمینی: ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال، باعث بطلان عمل نمیشود.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۳
امام خمینی: کفایت میکند در صحیح بودن عمل، آنکه برای خدا بیاورد یا برای اطاعت امر خدا، یا برای ترس از جهنم یا برای رسیدن به بهشت و ثواب.[م۵۴۳ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله زنجانی: برای قصد قربت، کافی است که آن عمل «برای خدا» آورده شود و فرق نمیکند که انگیزه «انجام عمل برای خدا» محبت خداوند باشد یا ترس از جهنم یا شوق به بهشت و ثواب یا غیر آن.
• آیة الله سیستانی: در فرض صدق معیار مذکورِ در ذیل مسئله 540.
مسئله ۵۴۴
امام خمینی: اگر در عملی که برای خدا میآورد، رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد عمل باطل است.
دوم ـ آن است که طاهر باشد از حدث اکبر؛ مثل جنابت و حیض و نفاس و از حدث اصغر؛ یعنی باید با وضو باشد.
مراجع دیگر:
طهارت
مسئله ۵۴۵
امام خمینی: طهارت از حدث اکبر و اصغر در طوافِ واجب شرط است؛ چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء، حتی در عمره و حج مستحب، که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۶
امام خمینی: طهارت از حدث اکبر و اصغر، در طواف مستحبی شرط نیست،[م۵۴۶ ۱] لیکن کسی که جنب یا حائض است جایز نیست در مسجدالحرام وارد شود، ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً[م۵۴۶ ۲] طواف مستحب کرد صحیح است.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله خامنهای: در طواف مستحب لازم نیست وضو بگیرد ولی بنا بر احتیاط واجب طواف در حال جنابت یا حیض یا نفاس صحیح نیست.
• آیة الله سبحانی: در طواف مستحب، طهارت از حدث اکبر شرط است ولی طهارت از حدث اصغر
شرط نیست.
• آیة الله سیستانی: در طواف مستحب طهارت از حدث اصغر شرط نیست و بنا بر مشهور طهارت از حدث اکبر شرط نیست.
امام خمینی: طواف ـ یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن ـ مستحب است و بلکه هرچه شخص بتواند طواف کند خوب است.[م۵۴۷ ۱] و در این طواف طهارت شرط نیست.[م۵۴۷ ۲]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعیت برای طواف واجب، طواف مستحب را ترک کنند.
↑
• آیات عظام خامنهای، سبحانی، سیستانی: به ذیل مسئله قبل مراجعه شود.
مسئله ۵۴۸
امام خمینی: اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف کند، باطل است؛ چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسئله باشد.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۹
امام خمینی: اگر در اثنای طواف، حدث عارض شود، پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم[م۵۴۹ ۱] است، باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند.[م۵۴۹ ۲]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله مکارم: نصف طواف که همان سه و نیم دور است.
↑
• آیة الله بهجت: آنکه حدث بعد از تجاوز از نصف از روی سهو و غفلت باشد، که در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه میدهد و در صورتی که بعد از تجاوز از نصف و از روی عمد باشد حکم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است.
• آیة الله تبریزی: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روی عمد نباشد طواف باطل است و در غیر این صورت، احتیاط واجب این است که آن را اتمام کرده، سپس اعاده نماید، و میتواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
• آیة الله خامنهای: اگر پیش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است که قطع کند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده کند و در صورتی که بعد از نصف دور چهارم ـ قبل از پایان آن و یا بعد از آن ـ عارض شود طواف را قطع نموده و پس از تحصیل طهارت اگر موالات عرفیه به هم نخورده طواف را تکمیل کند و اگر موالات به هم خورده بنا بر احتیاط طواف قبلی را تکمیل و یک طواف کامل جدید نیز به جا آورد، و میتواند به جای آن یک طواف کامل به قصد اعم از اتمام طواف ناقص گذشته یا طواف مستقل جدید به جا آورد و در هر صورت میتواند طواف قبلی را رها نموده و از نو طواف کند.
• آیة الله خویی: اگر حدث بعد از تمامی دور چهارم و بدون اختیار باشد، در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه میدهد. و اگر حدث بعد از نصف و پیش از تمامی دور چهارم طواف، یا بعد از تمامی دور چهارم و اختیاری باشد، احوط در این دو صورت این است که طواف خود را پس از طهارت از جایی که قطع نموده تمام کرده سپس اعادهاش نماید. و به جای این احتیاط اگر این کار را بکند کافی است که پس از قطع طواف و طهارت، یک طواف کامل به قصد اعم از تمام کردن طواف پیش و یک طواف کامل جدید به جا آورد.
• آیة الله زنجانی: حدث اختیاری طواف را باطل میکند و غیر اختیاری سه صورت دارد، اول: قبل از رسیدن به نیمه شوط چهارم، در این صورت باید پس از تحصیل طهارت، طواف را از سرگرفت. دوم: پس از پایان شوط چهارم که باید بعد از طهارت، طواف قبلی را از جایی که محدث شده تکمیل کند. سوم: پس از رسیدن به نصف طواف و قبل از اتمام شوط چهارم، که باید بعد از طهارت، طواف قبلی را تکمیل کرده نماز آن را بخواند و دوباره یک طواف کامل به جا آورد. در این تفصیل فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست.
• آیة الله سبحانی: اگر بدون اختیار پس از تجاوز از نصف محدث شود باید طواف را قطع کند و پس از تحصیل طهارت از همان جا که طواف را قطع کرده، تمام کند و اگر حدث از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند و سپس طواف را اعاده کند و میتواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام یا اتمام به جا آورد.
• آیة الله سیستانی: اگر بدون اختیار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، باید طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نماید.
• آیة الله فاضل: اگر در بین طوافِ واجب، حدث عارض شود میتواند طواف را رها کند و پس از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد و اگر بخواهد احتیاط کند، مسئله چهار صورت دارد:
اول: حدث قبل از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل میشود که باید بعد از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد؛ خواه محدث شدن اختیاری باشد یا بدون اختیار.
دوم: پس از رسیدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، که در این صورت پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف دیگر کند و نماز آن را نیز بخواند، خواه حدث با اختیار باشد یا بدون اختیار.
سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختیاراً خود را محدث کند، که در این صورت نیز مثل صورت دوم
عمل کند.
چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بیاختیار محدث شود، در این صورت پس از تحصیل طهارت، طواف را از آنجایی که محدث شده تمام کند، و صحیح است و در این مسئله فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست.
جدید
مسئله ۵۵۰
امام خمینی: اگر در فرض سابق پيش از تمام شدن دور چهارم[م۵۵۰ ۱]، حدث عارض شود احتياط واجب آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند و اين حکم در حدث اصغر است.[م۵۵۰ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر پيش از تمام شدن نصف طواف، حدث عارض شود طواف را قطع کند، پس از تحصيل طهارت آن را اعاده کند.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود.
آیات عظام خامنهای، زنجانی، فاضل: وظيفه همان است که در مسئله سابق بيان شد.
آيه الله سبحاني، آيه الله مکارم: پيش از نصف يعني سه و نيم شوط باشد پس از تحصيل طهارت طواف را از سر گيرد.
آيه الله سيستاني: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و بايد پس از تحصيل طهارت، آن را دوباره انجام دهد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: پس اگر به سه شوط و نيم نرسيده، طواف او باطل است و بايد بعد از وضو يا غسل يا بعد از رفع عذر، طواف را از سر بگيرد و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به ۴ شوط نرسيده احتياط به اتمام و اعاده طواف با نمازهاي آن ترک نشود.
امام خمینی: اگر در اثناي طواف حدث اکبر؛ مثل جنابت يا حيض عارض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون رود، پس اگر پيش از تمامي دور چهارم[م۵۵۱ ۱] بود، پس از غسل طواف را اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: احوط در هر دو صورت (قبل و بعد از شوط چهارم) اين است که بعد از پاکي يک طواف کامل به نيت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
آيات عظام خامنه¬اي، زنجاني، فاضل، مکارم: به ذيل مسئله ۵۴۹ مراجعه شود.
آيه الله سبحاني: اگر در بين طواف حيض عارض شود، اگر پيش از گذشتن از نصف طواف بوده طواف او باطل ميشود، بايد پس از غسل اعاده کند و اما اگر پس از گذشتن از نصف طواف باشد، بايد پس از پاک شدن و غسل، از همان جا که طواف را قطع کرده، تمام کند.
آيه الله سيستاني: اگر زن در حال احرام، حين انجام طواف حائض شود، پس اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است پس اگر وقت وسعت داشته باشد بايد صبر کند تا پاک شود و طواف و اعمال بعدي را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد ميتواند بر عمره تمتع خود باقي بماند، و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد؛ يعني اينکه سعي و تقصير نمايد، و بعد از آن احرام حج ببندد، و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از اينکه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد و احتياط مستحب اين است که به حج افراد عدول نمايد و اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد،
مقداري که انجام داده صحيح است و باقي آن را بايد بعد از پاک شدن از حيض و انجام غسل به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد سعي و تقصير را انجام دهد و براي حج محرم شود و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از طواف حج، آنچه از طوافش باقي مانده است و نماز آن را انجام دهد.
مسئله ۵۵۲
امام خمینی: اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،[م۵۵۲ ۱] واجب است تيمم کند بدل از وضو يا بدل از غسل.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى: در صورت معذور بودن از غسل و مأيوس شدن از توانايي بر غسل، واجب است با تيمم طواف کند و احوط اولي اين است که نايب نيز بگيرند.
آيه الله زنجاني، آيه الله مکارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر کند تا عذر برطرف شود...
آيه الله فاضل: و وقت طواف تنگ شود....
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: در غسل غير جنابت، علاوه بر تيمم بدل از غسل در صورت تمکن، بايد وضو هم بگيرد وگرنه بايد يک تيمم ديگر به جاي وضو به جا آورد و جنب متيمم بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد.
مسئله ۵۵۳
امام خمینی: اگر تيمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد، براي حدث اکبر لازم نيست تيمم کند، بلکه براي حدث اصغر بايد تيمم کند و تا حدث اکبر براي او حاصل نشده و عذرش باقي است همان تيمم اول کافي است، ليکن احتياط مستحب[م۵۵۳ ۱] آن است که تيمم بدل از غسل هم بکند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: احوط جمع بين وضو يا تيمم بدل از آن و تيمم بدل از حدث اکبر است.
آيه الله تبريزى: اگر بدل از غسلِ جنابت، تيمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد، چنانچه عذرش باقي است، بايد بدل از غسل تيمم کند و احتياط مستحب آن است که بين تيمم و وضو جمع کند و اگر براي حدث اکبرِ ديگر غير از جنابت تيمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد بايد بدل از غسل تيمم کند و بنا بر احتياط وضو هم بگيرد و اگر متمکن از وضو هم نبود بايد تيمم ديگري بدل از وضو بنمايد.
آيه الله خامنهاي: احتياط واجب.
آيه الله خويي: لازم است تيمم بدل از غسل بکند.
آيهالله سبحاني: استحباب تکرار تيمم بدل از غسل در جايي است که آب براي غسل ندارد و يا غسل حرجي است ولي براي حدث اصغر آب هست و وضو ميتواند بگيرد و حدث اکبر ديگري رخ نداده در عين حال تکرار تيمم بدل از غسل در مورد حدث اکبر مستحب است.
مسئله ۵۵۴
امام خمینی: احتياط واجب آن است که اگر اميد دارد که عذرش از وضو يا غسل مرتفع شود، صبر کند تا وقتي که وقت تنگ شود يا اميدش قطع شود.[م۵۵۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: افضل و احوط تأخير است ولي اظهر جواز مبادرت است.
آيه الله خامنهاي: و اگر ميداند عذر او تا آخر وقت برطرف ميشود، بايد صبر کند.
آيه الله خويي: اگر احتمال بقاي عذر تا آخر وقت ميدهد ميتواند صبر نکند ولي اگر بعداً کشف خلاف شد بايد اعاده نمايد بلي اگر عذرش نبودِ آب باشد بايد فحص کند، به تفصيلي که در رساله عمليه مذکور است.
آيه الله زنجاني: ولي محدث به حدث اصغر اگر در وسعت وقت، رجائاً تيمم کرده بعد معلوم شود که تا تنگي وقت عذرش باقي بوده، کفايت ميکند.
آيه الله سبحاني: انجام تيمم بدون يأس از قدرت بر انجام وضو و يا غسل به احتياط واجب جايز نيست و چنانچه با يأس از برطرف شدن عذر انجام داد و عذر در وقت برطرف شد اعاده لازم نيست.
آيه الله سيستاني: اگر وقت تنگ نباشد، تيمم جايز نيست مگر اينکه از بر طرف شدن عذر مأيوس باشد يا احتمال دهد در صورت تأخير از انجام تيمم نيز عاجز شود.
آيه الله گلپايگاني: با علم به بر طرف شدن عذر، انتظار واجب است و در غير اين صورت تأخير بنا بر احتياط مستحب است.
آيه الله مکارم: احتياط مستحب آن است که تا آخرين فرصت صبر کند ولي اگر يقين دارد برطرف ميشود، بايد صبر کند.
مسئله ۵۵۵
امام خمینی: اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است يا نه، بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نيست وضو بگيرد و همچنين اگر از حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.
مسئله ۵۵۶
امام خمینی: اگر مُحدِث به حدث اصغر يا اکبر بوده و شک کند که وضو گرفته يا نه يا غسل کرده يا نه، بايد در فرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم غسل کند.
مسئله ۵۵۷
امام خمینی: اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را به جا آورده يا نه يا شک کند با غسل آن را به جا آورده يا نه، طواف او صحيح است[م۵۵۷ ۱]، ليکن براي اعمال بعد بايد طهارت تحصيل کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر بعد از حدث اصغر شک کند در اينکه قبل از طواف غسل کرده يا نه، بايد غسل کرده و طواف را اعاده کند و براي اعمال آتيه وضو بگيرد.
آيه الله زنجاني: چنانچه احتمال ميدهد در حال طواف به رعايت طهارت، توجه داشته طواف او صحيح است.
آيه الله سبحاني: و سابقه او از جهت تقدم طهارت و حدث قبل از شروع به طواف روشن نباشد به شک خود اعتنا نکند ولي بايد براي اعمال بعد طهارت لازم را تحصيل نمايد.
مسئله ۵۵۸
امام خمینی: اگر در اثناي طواف شک کند که وضو داشته يا نه[م۵۵۸ ۱]، پس اگر بعد از تمامي دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگيرد و از همان جا تتمه طواف را به جا آورد[م۵۵۸ ۲] و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم[م۵۵۸ ۳] است احتياط واجب آن است که طواف را تمام کند و اعاده کند.[م۵۵۸ ۴]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: حکم شک در طهارت در اثناي طواف هم همان حکم شک است در طهارت در اثناي نماز.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد.
آيه الله خامنهاي: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد و فرقي بين تمام شدن چهار دور و قبل از آن نيست.
آيه الله زنجاني: چنانچه حالت سابقه را بداند طبق آن عمل نمايد وگرنه بايد پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره آن را اعاده کند، خواه بعد از دور چهارم باشد يا قبل از آن.
آيه الله سبحاني: در صورتي که سابقه او حدث باشد يا سابقه او از نظر طهارت يا حدث روشن نباشد طواف او در هر دو صورت يعني چه شک وي قبل از نيمه طواف بوده و چه بعد از آن، باطل است.
آيه الله سيستاني: و سابقه طهارت نداشته باشد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: در اين صورت بايد وضو بگيرد و بعد طواف را از سر بگيرد، چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد يا بعد از آن.
آيه الله فاضل: اگر در بين طواف شک کند که وضو داشته يا خير، مسئله سه صورت دارد، اول: حالت سابق خود را بداند که طاهر بوده در اين فرض جايز است طواف را تمام کند و براي اتمام آن وضو واجب نيست و اعاده طواف نيز لازم نيست و در اين صورت فرقي نيست که شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن. دوم: حالت سابق خود را بداند که مُحدِث بوده، در اين فرض ظاهراً هر مقدار طوافي که انجام داده، محکوم به بطلان است؛ چه شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن و بايد بعد از وضو از نو طواف کند. سوم: حالت سابق خود را نداند، که در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده کند و در اين صورت فرقي نيست که شک بعد از دور چهارم يا قبل از آن عارض شده باشد.
آيه الله مکارم: و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند.
↑آيه الله مکارم: قبل از تمام شدن سه و نيم دور طواف او باطل است.
↑آيه الله سيستاني: اتمام لازم نيست بلکه اعاده کند.
مسئله ۵۵۹
امام خمینی: در تمام صورتهايي که در شک گفته شد که «بنا بر طهارت بگذارد» يا «طوافش صحيح است» بهتر آن است که تجديد وضو کند و رجائاً غسل به جا آورد، چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو يا غسل نداشته و اشکال پيدا ميشود.
مسئله ۵۶۰
امام خمینی: اگر در اثناي طواف شک کند که غسل کرده است از جنابت يا حيض يا نفاس يا نه، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون برود[م۵۶۰ ۱]، پس اگر شوط چهارم را تمام کرده بوده و شک کرده، بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد[م۵۶۰ ۲] والاّ بعد از غسل اعاده کند طواف را و احتياط آن است که در صورت اول نيز اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر متمکن است تطهير مينمايد و سپس اعاده ميکند.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: بايد غسل کرده و طواف را اعاده نمايد.
آيه الله خامنهاي: و پس از غسل برگردد و طواف را اعاده کند.
آيه الله زنجاني: و پس از غسل، طواف را تمام کرده و نماز آن را بخواند و سپس آن را اعاده کند، خواه قبل از شوط چهارم شک کرده يا بعد از آن.
آيه الله سبحاني: و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از نصف طواف باشد و يا بعد از آن.
آيه الله سيستاني: اگر امکان تيمم باشد و تيمم کردن کمتر از خارج شدن از مسجد وقت ميگيرد بايد تيمم کند و سپس خارج شود و اگر بيشتر وقت ميگيرد بايد فوراً خارج شود. (و در بقيه مسئله، نظريه ايشان موافق متن است).
آيه الله صافی، آيه الله گلپايگاني: و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از شوط چهارم باشد و يا بعد از آن.
↑آيه الله فاضل: و به احتياط واجب طواف را اعاده کند.
مسئله ۵۶۱
امام خمینی: اگر آب و چيزي که به آن جايز است تيمم کند، موجود نباشد[م۵۶۱ ۱]، حکم آن حکم غير متمکن از طواف است، پس با مأيوس بودن از پيدا شدن يکي از آن دو، بايد نايب بگيرد. و احتياط وجوبي[م۵۶۱ ۲] آن است که اگر جنب و حائض و نفساء نيست خودش نيز طواف کند و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهايي که بر او لازم است ميتواند[م۵۶۱ ۳] وارد مسجدالحرام شود و طواف کند، بنابراين به احتياطي که در غير جنب و حائض و نفساء گفته شد بايد عمل کند، گرچه دخول مسجدالحرام نيز براي او خلاف احتياط استحبابي است.
↑آيه الله مکارم: فرض فاقد الطهورين در مسجدالحرام وجود ندارد.
↑آيات عظام تبريزي، خويي، زنجاني، سيستاني: و احتياط مستحب آن است.
↑آيه الله بهجت: مستحاضه متوسطه و کثيره بدون غسلهايي که بر آنها واجب است نميتواند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبي۹ شوند.
آيه الله زنجاني: مستحاضه کثيره بدون غسلهايي که بر او واجب است نميتواند وارد مسجدالحرام شود.
آيه الله سبحاني: مستحاضه متوسطه و کثيره اگر وظايف خود را براي نماز انجام داده باشند ميتوانند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبي۹ شوند.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: بدون به جا آوردن غسلهايي که بر او لازم است، بنا بر احتياط نميتواند وارد مسجد شود.
آيه الله مکارم: و مستحاضه هم نميتواند داخل مسجدالحرام شود.
↑آيه الله خامنهاي: بدن و لباس طوافکننده بايد از خون ـ و نيز از ساير نجاسات بنا بر احتياط واجب
ـ پاک باشد.
مسئله ۵۶۲
امام خمینی: احتياط واجب[م۵۶۲ ۱] آن است که از نجاساتي که در نماز عفو شده ـ مثل خون کمتر از درهم[م۵۶۲ ۲] و جامهاي که با آن نتوان[م۵۶۲ ۳] نماز خواند؛ مثل عرقچين و جوراب حتي انگشتر[م۵۶۲ ۴] نجس ـ اجتناب کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: خوني که از يک درهم کمتر باشد؛ و نيز خون جراحتها و زخمها که موجب بطلان نماز نميشود، به صحت طواف نيز خللي وارد نميکند. و پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها
شرط نيست.
آيه الله زنجاني: رعايت اين احتياط، واجب نيست، به خصوص در خون قروح و جروح.
آيه الله سبحاني: بايد بدن محرم و جامههاي احرام طوافکننده از هر نوع نجاست پاک باشد حتي از برخي از نجاساتي که در حال نماز عفو شده مانند خون کمتر از درهم نيز اجتناب کنند لکن چيز نجسي که ساتر عورت نيست مانند جوراب و دستمال کوچک حمل آنها در نماز جايز است و در حال طواف نيز بياشکال است.
آيه الله فاضل: ظاهر آن است که....
↑آيه الله زنجاني: از خون بدن انسان يا حيوان حلالگوشت، نه دماء ثلاثه يا خون حيوان حرامگوشت.
↑آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: طواف در جامهاي که با آن نتوان نماز خواند [يعني ساتر نباشد؛ مانند مثالهاي مذکور در متن] اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين بودن چيز نجس همراه انسان در طواف مانعي ندارد.
آيه الله سيستاني: همراه داشتن چيز متنجس در طواف مانع ندارد.
آيه الله مکارم: نجس بودن اين لباسهاي کوچک ضرري ندارد.
↑آيه الله سبحاني: انگشتر صدق ثوب نميکند و محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشکال ندارد.
آيه الله فاضل: در انگشتر و مانند آنکه ثوب صدق نميکند براي صحت طواف طهارت آنها شرط نيست همچنين همراه داشتن چيز متنجس در صورت جهل به مسئله مانعي ندارد.
مسئله ۵۶۳
امام خمینی: در خون قروح و جروح اگر تطهير آن مشقت داشته باشد لازم نيست تطهير کند.[م۵۶۳ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: اگر زخم يا جراحت يا دملي است که خوب نشده است، لازم نيست براي طواف و نماز آن زخم يا دمل و قسمتهايي از بدن و لباس را که معمولاً از آن خون نجس ميشود تطهير کند و اگر خوب شده بايد بدن و لباس را تطهير کند، مگر اين کار براي او ضرر داشته يا حرجي باشد و از اينجا حکم مسئله بعد نيز روشن ميشود.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: و احتياط آن است که هم خودش با آن حال طواف کند و هم نايب بگيرد تا براي او طواف نمايد.
مسئله ۵۶۴
امام خمینی: در خون قروح و جروح، تا آن اندازهاي که ميشود تطهير کرد و لباس را عوض کرد، احتياط واجب[م۵۶۴ ۱] آن است که تطهير کند يا جامه را عوض کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله سبحانی: بدن را براي طواف تطهير کند و جامه آلوده به خون را بشويد و يا عوض کند.
مسئله ۵۶۵
امام خمینی: احتياط آن است[م۵۶۵ ۱] که اگر ميتواند تأخير بيندازد طواف را تا بشود بيمشقت تطهير کرد، تأخير بيندازد به شرطي که وقت تنگ نشود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: واجب است.
آيه الله زنجاني: رعايت اين احتياط، لازم نيست، بلکه ميتوان بدون تأخير با تحمل مشقت، تطهير کرده طواف نمود.
آيه الله سبحاني: اگر وقت طواف وسيع است بايد صبر کند تا به نحو آسان بدن را تطهير نمايد و در صورت ضيق وقت میتواند با همان حالت طواف نمايد.
مسئله ۵۶۶
امام خمینی: اگر طواف کند و بعد از آنکه از طواف فارغ شد علم پيدا کند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است که طوافش صحيح است.
مسئله ۵۶۷
امام خمینی: اگر شک داشته باشد که لباسش يا بدنش نجس است، ميتواند با آن حال طواف کند و صحيح است؛ چه بداند که پيش از اين پاک بوده يا نداند، ليکن اگر بداند که پيشتر نجس بوده و نداند که تطهير شده است، نميتواند با آن حال طواف کند بلکه بايد تطهير کند و طواف کند.
مسئله ۵۶۸
امام خمینی: اگر در بين طواف نجاستي به بدن يا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير کند و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحيح است.[م۵۶۸ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: هرگاه نجس بودن بدن يا لباس خود را نميدانسته و در اثناي طواف دانست يا آنکه پيش از فراغت از طواف، بدن يا لباسش نجس شد، اگر جامه پاکي داشته باشد همان جا جامه نجس را کنده و با جامه پاک طواف خود را تمام نمايد و چنانچه جامه پاک همراه نداشته باشد. اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس باقيمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست يا حدوثش پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنا بر احتياط يک طواف کامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد.
آية الله خامنهاي، آية الله سبحاني: اگر بدون رها کردن طواف تطهير ممکن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير کند و فوراً برگردد و طواف را [آية الله خامنهاي اضافه نمودهاند: اگر موالات به هم نخورده] از همان جا تمام کند و طواف او صحيح است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد که از پيش نجس بوده و بدون رها کردن طواف، شستن آن ممکن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف کرده، بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام کند و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نکرده احتياط آن است که بعد از تطهير از همان جا که رها کرده طواف را تمام کند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد.
مسئله ۵۶۹
امام خمینی: اگر در بين طواف نجاستي در بدن يا لباس خود ببيند و احتمال بدهد که در اين حال نجاست حاصل شده، ظاهراً حکم مسئله قبل را دارد.
مسئله ۵۷۰
امام خمینی: اگر در بين طواف علم پيدا کند که نجاست به بدن يا لباس او از اول بوده، احتياط[م۵۷۰ ۱] آن است که طواف را رها کند و تطهير کند و از همان جا بقيه طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده کند؛ خصوصاً اگر تطهير زياد طول بکشد و در اين صورت بعد از اتمام، نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نيز اعاده کند و در اين احتياط فرقي نيست بين آنکه بعد از چهار دور علم پيدا کند يا قبل از آن، گرچه در صورت دوم احتياط شديدتر است.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: بايد طواف را رها کند و تطهير کند و از همان جا بقيه طواف را تمام کند و بنا بر احتياط مستحب، طواف و نماز را اعاده نيز بنمايد.
آيه الله سبحاني: حکم اين مسئله با حکم مسئله ۵۶۸ يکسان است. البته در صورت فوت موالات احتياط مستحب حکم به اتمام و اعاده است.
آيه الله سيستاني، آيه الله مکارم: حکم آن همان حکم مسئله ۵۶۸ است.
آيه الله فاضل: ظاهراً طوافش صحيح است، اگرچه احتياط استحبابي آن است که....
نظر ساير آيات عظام ذيل مسئله ۵۶۸ گذشت.
مسئله ۵۷۱
امام خمینی: اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند، احتياط واجب اعاده است،[م۵۷۱ ۱] و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد.[م۵۷۱ ۲]
چهارم ـ ختنه کردن است در حق مردان و اين شرط در زنها نيست، و احتياط واجب آن است که درباره بچههاي نابالغ مراعات شود.[م۵۷۱ ۳]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: صحت طواف خالي از وجه نيست و در صورت تذکر در اثنا، تطهير ميکند و سپس اتمام مينمايد.
آيه الله خامنهاي: طوافش صحيح است، ولي اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده بايد آن را دوباره بخواند و احتياط استحبابي آن است که در اين مسئله طواف را نيز بار ديگر به جا آورد.
آيات عظام تبريزي، خويي، زنجاني، سيستاني، فاضل: طوافش صحيح است.
آيه الله سبحاني: طواف او باطل و بايد دوباره اعاده کند. وظيفه جاهل به حکم نيز مانند ناسي است.
آيه الله گلپايگاني: اقوي اعاده طواف است.
آيه الله مکارم: اعاده ندارد.
↑آيه الله خامنهاي: وظيفه همان است که ذيل مسئله ۵۶۸ گذشت.
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: احوط بلکه اظهر اين است که بچه مميز که خوب و بد را تشخيص ميدهد، اگر شخصاً محرم شود بايد ختنه کرده باشد و اما اگر بچه مميز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نيست، اگرچه اعتبارش احوط است.
آيه الله خامنهاي، آيه الله سبحاني: و در اين حکم فرقي بين بالغ و غير بالغ نيست.
آيه الله زنجاني: در صحت احرام پسر بچه مميز ختنه شرط است، بنابراين چنانچه چنين کودکي بدون ختنه احرام ببندد محرم نميشود، و در صحت طواف او نيز ختنه شرط ميباشد، پس اگر بخواهد طواف مستحب انجام دهد بايد ختنه کرده باشد و همچنين اگر قبل از مميز شدن او را ـ مثلاً به عمره مفرده ـ محرم کرده باشند و تا زمان تميز او را طواف نداده باشند نميتواند بدون ختنه طواف کند، و اگر از ختنه معذور باشد براي طواف نايب ميگيرد و بنا بر احتياط مستحب خودش نيز طواف ميکند.
آيه الله سيستاني: اگر مميز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتياط مستحب است.
آيه الله گلپايگاني: واجب است.
آيه الله مکارم: ختان در صبي شرط نيست و طواف و نماز طوافهاي بچهاي که ختنه نشده صحيح است.
مسئله ۵۷۲
امام خمینی: اگر بچه را که ختنه نشده وادار به احرام کنند يا او را محرم کنند، احرام او صحيح است ولي طواف او صحيح نيست.[م۵۷۲ ۱] پس اگر محرم به احرام حج شود، چون طواف نساء او باطل است[م۵۷۲ ۲] بنا بر احوط حلال شدن زن بر او مشکل ميشود[م۵۷۲ ۳] مگر آنکه او را ختنه کنند و طواف دهند، يا خودش بعد از ختنه شدن طواف کند، يا آنکه نايب براي او بگيرند تا طواف کند.[م۵۷۲ ۴]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: در مميزي که خودش محرم شده باشد.
آيه الله سيستاني: اگر مميز باشد.
آيه الله فاضل: طواف طفل مميزي که ختنه نشده صحيح نيست، و از غير مميز بنا بر احتياط صحيح نيست هرچند احرام آنها صحيح است.
↑آيه الله خامنهاي، آيه الله مکارم: به ذيل شرط چهارم مراجعه شود.
آيه الله سيستاني: اگر مميز باشد بنا بر احتياط واجب حکم کسي را دارد که طواف را ترک کرده است مگر اينکه پس از ختنه طواف را اعاده کند.
↑آيه الله سبحاني: اگر چنين کودکي بعدها ازدواج کرد، نميتواند با همسر خود نزديکي کند مگر اينکه ختنه شود و شخصاً طواف کند و يا نايب بگيرد.
آيه الله سيستاني: فتواي ايشان در مورد کفايت نيابت در اين فرض، يافت نشد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: گرفتن نايب در اين صورت (قبل از ختنه) مشکل است.
مسئله ۵۷۳
امام خمینی: اگر بچه ختنه کرده به دنيا بيايد طواف او صحيح است.
پنجم ـ ستر عورت است،[م۵۷۳ ۱] پس اگر بدون ساترِ عورت طواف کند باطل است[م۵۷۳ ۲] و معتبر است در آن اباحه[م۵۷۳ ۳]، پس با ساتر غصبي طواف صحيح نيست بلکه با لباس غصبي غير ساتر نيز بنا بر احتياطِ واجب،[م۵۷۳ ۴] و احتياط آن است که مراعات شرايط لباس نمازگزار را بنمايند.[م۵۷۳ ۵]
مراجع دیگر:
↑آيات عظام تبريزي، خامنهاي، خويي، سيستاني: بنا بر احتياط واجب ستر عورت معتبر است.
↑آيه الله زنجاني: اگر مرد يا زني پوشش لازم را در حال طواف رعايت نکرد، طواف او باطل نميشود هرچند احتياط مؤکد استحبابي در آن است که براي طواف واجب به آن طواف اکتفا نکند.
آيه الله سبحاني: بلکه لازم است علاوه بر ستر عورت عريان و برهنه نيز نباشد.
آيه الله مکارم: حتي اگر فقط ستر عورت کند و برهنه و عريان بر او صدق کند طوافش باطل است.
↑آيه الله بهجت: طواف در لباس غصبي جايز نيست و در صحت آن تأمل و احتياط است؛ خصوصاً در ساتر.
آيه الله خامنهاي: لباس طوافکننده بايد غصبي نباشد و طواف با لباس غصبي بنا بر احتياط واجب
باطل است.
آيه الله زنجاني: طواف در لباس غصبي ـ ساتر باشد يا غير ساتر ـ حرام و بنا بر احتياط باطل است و لباسي را که در حال طواف واجب ميپوشند علاوه بر طهارت بنا بر احتياط مستحب ساير شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد.
آيه الله سيستاني، آيه الله فاضل: بنا بر احتياط واجب.
↑آيه الله سبحاني: بايد جامه و کفش و ديگر لباسهاي طوافکننده مباح باشد بنابراين طواف در جامه و کفش غصبي باطل است.
آيه الله سيستاني، آيه الله فاضل: اين احتياط واجب نيست.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر جامه احرام، کفش و يا لباسهاي ديگرِ شخصِ طوافکننده غصبي باشد طواف باطل است.
آيه الله نوري: بلکه با لباس غصبي غير ساتر نيز صحيح نيست.
↑آيه الله سبحاني: طواف در لباس غصبي صحيح نيست و شرايط لباس نمازگزار بايد در آن مراعات شود.
مسئله ۵۷۴
امام خمینی: احتياط واجب آن است که مراعات موالات عرفيه را در طواف بکند[م۵۷۴ ۱]؛ يعني در بين دورهاي طواف آنقدر طول ندهد که از صورت يک طواف خارج شود.
قسم دوم، [از واجبات طواف] ـ چيزهايي است که گفتهاند داخل در حقيقت طواف است، اگرچه بعضي از آنها نيز شرط است از براي طواف، ليکن در عمل فرقي نميکند و آن هفت چيز است:
اول ـ آنکه ابتدا کند به حجرالاسود؛
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: مراعات موالات عرفيه، در غير موارد عذرِ حاصل بعد از شوط چهارم، لازم است.
آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: مراعات موالات لازم است.
آيه الله خامنهاي: بنا بر احتياط واجب، بايد ميان اجزاء طواف، موالات عرفي وجود داشته باشد، بدين معنا که ميان دورهاي طواف به اندازهاي فاصله نباشد که آن را از شکل طواف واحد خارج کند، البته اگر بعد از نصف طواف (سه و نيم دور)، آن را براي اقامه نماز و مانند آن قطع کند، اشکال ندارد.
آيه الله زنجاني: به تفصيلي که ذيل مسئله ۶۱۶ به بعد ميآيد رعايت موالات عرفي در طواف واجب، لازم است.
آيه الله سبحاني: هفت شوط طواف و سعي هر کدام يک عمل واحدي است که بايد آن را به صورت واحد به جا آورد از اين جهت: اولاً نبايد آنقدر طول داد که از صورت يک عمل در آيد و ثانياً هفت دور را بايد پشت سر هم انجام داد و موالات را حفظ کرد و از خواندن نماز مستحبي در اثنای اشواط و ديگر اعمال که از نظر عرف با موالات سازگار نيست خودداري نمود. لکن براي رفع خستگي استراحت کردن و نشستن و مانند اينها به اندازهاي که موالات به هم نخورد چه در طواف و چه در سعي اشکالي ندارد.
آيه الله مکارم: در طواف واجب موالات لازم است و در مستحب شرط نيست.
مسئله ۵۷۵
امام خمینی: در ابتدا کردن به حجرالاسود، لازم نيست که تمام اجزاي بدن طوافکننده به تمام اجزاي حجرالاسود عبور کند،[م۵۷۵ ۱] بلکه واجب آن است که انسان از حجرالاسود، هر جاي آن باشد شروع کند و به همان جا ختم کند.
مراجع دیگر:
↑آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: احوط و اولي اين است که تمام بدن خود را بر تمام حجرالاسود بگذراند و براي انجام اين احتياط، کمي قبل از حجر بايستد و نيت کند که طواف را از محاذات واقعي انجام ميدهم و زايد بر آن، از باب مقدمه علميه است.
آيه الله خامنهاي: و مانعي ندارد از باب احتياط اندکي زودتر وارد مسير طواف شود با اين نيت که طواف او از مقابل حجرالاسود باشد.
آيه الله سبحاني: در محاذات کافي است که در نظر عرف دقيق بگويند عمل خود را از محاذي حجرالاسود آغاز کرده و با رسيدن به محاذي آن پايان داد. براي اين منظور هنگام کثرت جمعيت که مانع از تشخيص محاذات است، لازم است که کمي قبل از رسيدن به حجرالاسود نيت کند که طواف را از محاذات واقعي آغاز ميکنم و با رسيدن به آن نقطه نيز پايان ميدهم.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: طواف را در هر دور واجب است از حجرالاسود شروع کند و به آن ختم کند و چون تحقق اين معنا بر وجه حقيقت متعسّر و بلکه متعذّر است، در تحقق آن اکتفا ميشود به اينکه پيش از رسيدن به حجرالاسود نيت کند و قصد کند که ابتداي طواف در هر دور از محاذي اولين جزء حجر باشد و انتهاي آن همان موضعي که واقعاً انتهاي دور است باشد و زايد، از باب مقدمه علميه باشد. و اين نيت را در ذهن باقي بدارد تا وقتي که محاذي حَجَر شود و اين کافي خواهد بود و با همين نيت هفت دور طواف کند.
آيه الله فاضل: آنچه که براي صحت طواف لازم است، آن است که شروع و ختم طواف نزد عرف از حَجَر و محاذي حَجَر باشد و ميتواند براي يقين به حصول اين معنا از باب مقدمه علميه کمي قبل از حجر نيت کند و در پايان کمي پس از حجر ختم کند.
آيه الله مکارم: دقت در محاذي بودنِ اجزاي بدن با اجزاي حجرالاسود لازم نيست همين اندازه که عرفاً محاذات صدق کند کافي است.
مسئله ۵۷۶
امام خمینی: آنچه واجب است آن است که در عرف گفته شود: از حجرالاسود شروع به طواف کرد، و ختم کرد به حجرالاسود؛ چه از ابتداي آن شروع کند، چه از وسطش، چه از آخرش.
مسئله ۵۷۷
امام خمینی: از هر جاي حجرالاسود که شروع کرد، بايد در دور هفتم به همان جا ختم کند، پس اگر از اولش شروع کرد بايد به اولش ختم شود و همچنين اگر از وسط يا آخر شروع کرد بايد به همان جا ختم شود.[م۵۷۷ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: و البته ميتواند اندکي بيش از اين مقدار با نيت احتياط طي نمايد تا يقين حاصل کند که در همان نقطه آغاز طواف را پايان داده است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: ولي اقوي شروع به طواف است از جزء اول حَجَر.
آيه الله مکارم: اين دقتها لازم نيست و محاذات عرفيه با حجرالاسود کافي است.
نظر ساير آيات عظام در مسئله ۵۷۵ گذشت.
مسئله ۵۷۸
امام خمینی: در طواف بايد به همان طوري که همه مسلمين طواف ميکنند، از محاذات «حجرالاسود»، بدون دقتهاي صاحبان وسوسه شروع کنند، و در دورهاي ديگر، بدون توقف دور بزنند[م۵۷۸ ۱] تا هفت دور تمام شود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: يعني لازم نيست که در هر دور مقابل حجرالاسود بايستد.
آيه الله زنجاني، آيه الله مکارم: يعني توقف لازم نيست.
مسئله ۵۷۹
امام خمینی: گاهي ديده ميشود که اشخاص نادان در هر دوري که ميزنند، ميايستند و عقب و جلو ميروند که محاذات را درست کنند و اين موجب اشکال است و گاهي حرام است.
دوم ـ ختم نمودن هر دوري است به حجرالاسود و اين حاصل ميشود به اينکه بدون توقف هفت دور را ختم کند و در دور هفتم به همان جا که شروع کرده
ختم شود[م۵۷۹ ۱] و لازم نيست در هر دوري بايستد و باز شروع کند و کارهاي جهال را
نبايد بکنند.
سوم ـ آنکه در طواف کردن، خانه کعبه در طرف چپ طوافکننده واقع شود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: و اين از حيث مطاف کافي است و از حيث طائف در ابتدا کافي است محاذاتِ معظمِ بدنِ شخص، و تمام بدن محاذات آن احوط است و همچنين در ختم محاذات معظم بدن يا تمام بدن با بعضي از حجر، با رعايت وصول به موضع ابتدا موافق احتياط است.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: و در شوط آخر احتياطاً قدري از حجر بگذرد و زيادي را مقدمه علميه محسوب دارد.
آيه الله خامنهاي: به ذيل مسئله ۵۷۷ مراجعه شود.
آيه الله سبحاني: لازم است که کمي قبل از رسيدن به حجرالاسود نيت کند که طواف را از محاذات واقعي حجر آغاز ميکنم و با رسيدن به آن نقطه پايان ميدهم، بنابراين دقتهاي صاحبان وسوسه در پيدا کردن محاذات و توقف و عقب و جلو رفتن جهت احراز محاذات لازم نيست و گاهي چه بسا موجب اشکال در طواف هم ميشود.
مسئله ۵۸۰
امام خمینی: لازم نيست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقيقتاً به شانه چپ قرار دهد، بلکه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعيل۷ خانه از طرف چپ قدري خارج شود مانع ندارد، حتي اگر خانه متمايل به پشت شود، ليکن دور زدن به نحو متعارف باشد اشکال ندارد.[م۵۸۰ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: خانه خدا در جميع احوالِ طواف، بايد در طرف چپ قرار گيرد. پس اگر مقداري اين چنين نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نميشود. آيه الله تبريزى در ادامه ميفرمايند: و ميزان در قرار دادن کعبه در طرف چپ، صدق عرفي است و بهتر اين است که دقت شود به خصوص در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبشهاي خانه خدا که در اينجاها بايد مواظب بود که به چپ يا راست منحرف نگردد.
آيه الله زنجاني: در حال طواف، لازم نيست روي طوافکننده به طرف جلو و شانه چپ او به سمت خانه کعبه باشد، بنابراين طوافکننده ميتواند درحاليکه رويش به سوي کعبه است طواف کند، بلکه اگر همان مسير طواف را عقب عقب برود يا گاهي پشت او به کعبه شود طوافش صحيح است ولي بايد در هر حال از حجرالاسود به سمت در خانه طواف نمايد؛ پس اگر کودک يا ناتواني را که طواف ميدهند در همان مسير طواف دهند کافي است، هرچند شانه راستش به طرف کعبه باشد.
آيه الله سبحاني: چنين حالتي که لازمه طبيعت طواف است اشکالي ندارد فقط بايد مواظب باشد پشت به کعبه يا رو به کعبه نشود.
آيه الله سيستاني: خانه بايد در همه حالات طواف در طرف چپ باشد، پس اگر رو به آن کند براي بوسيدن و مانند آن يا فشار جمعيت او را ناچار به پشت کردن يا رو کردن به آن کند، آن مقدار از طواف شمرده نميشود ولي معيار صدق عرفي است و لازم نيست در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبشهاي خانه بدن را منحرف سازد.
مسئله ۵۸۱
امام خمینی: اگر در موقع رسيدن به گوشههاي خانه، شانه از محاذات کعبه خارج شود هيچ اشکالي ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتي اگر خانه متمايل به
امام خمینی: گاهي ديده ميشود که بعضي از نادانان، براي احتياط، ديگري را وادار ميکنند که او را طواف دهد و خود طوافکننده اختيار را از خود سلب ميکند و به دست ديگري ميدهد و تکيه به دست او ميدهد و او را، آن شخص ديگر با فشار دور ميدهد، اين طواف باطل است[م۵۸۲ ۱] و اگر طواف نساء را اين طور به جا آورد، زنها يا مردها بر او حرام خواهند بود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: باطل نيست.
آيه الله خامنهاي: اگر با اختيار خود ميرود ولي در اثر فشار جمعيت ممکن است گاهي به جلو يا به
اين طرف و آن طرف برود مانعي ندارد ولي اگر ديگري او را ببرد به طوري که اراده از او سلب گردد
اشکال دارد.
آيه الله زنجاني: اگر با اراده خودش قدم برميدارد طوافش صحيح است.
آيه الله سبحانی: طوافکننده ميتواند با تکيه دادن به ديگري طواف کند، مشروط به اينکه قصدش سلب اراده از خود نباشد و قصد طواف را براي خود حفظ کند.
آيه الله مکارم: اين طواف باطل نيست. و در بسياري از مواقع ازدحام طواف ظاهراً اختيار سلب ميشود و چون از اول مختاراً اين راه را انتخاب ميکند منافات با اختيار ندارد، اما کارهاي افراد نادان بسيار بد
و زننده است.
مسئله ۵۸۳
امام خمینی: احتياط به اينکه خانه در تمام حالاتِ طواف، حقيقتاً به طرف چپ باشد، گرچه خيلي ضعيف است و قابل اعتنا نيست و بايد اشخاص جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز کنند و به همان ترتيب که ساير مسلمين دور ميزنند بزنند، لکن اگر شخص عاقل عالمي بخواهد احتياط کند و قدري شانه را چپ کند، در موقع رسيدن به
حجر اسماعيل يا ارکان کعبه به طوري که خلاف متعارف[م۵۸۳ ۱] و موجب انگشتنمايي نشود مانع ندارد.[م۵۸۳ ۲]
↑آيه الله فاضل: احتياط در ترک آن است.
آيه الله مکارم: بهتر است به جاي اينگونه کارهاي غير متعارف، مانند همه مسلمين طواف کند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نياز کند.
مسئله ۵۸۴
امام خمینی: اگر به واسطه مزاحمتِ طوافکنندگان، مقداري از دور زدن به خلاف متعارف شد؛ مثل آنکه روي طوافکننده به کعبه واقع شد يا پشتش واقع شد و يا عقبعقب طواف کرد بايد آن مقدار را جبران کند و از سر بگيرد.[م۵۸۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: چنانچه ذيل مسئله ۵۸۰ گفته شد، طواف در تمام اين صورتها صحيح است.
آيه الله سبحاني: چون بازگشت به عقب ممکن نيست، بقيه شوط را بدون نيت برود تا نقطهاي برسد که طواف او آسيب ديده و يا محاذي آن برسد و از آنجا شوط را تکميل کند و اگر آن نقطه و يا محاذي را به دقت به ياد ندارد، بدون نيت به حرکت ادامه دهد و يک بار ديگر از حجرالاسود اين شوط را تکرار کند به قصد اينکه هر مقدار قبلاً پيموده را تکميل کند و تا رسيدن به آن نقطه جزء طواف نباشد.
آيه الله سيستاني: و اگر نتواند در اثر ازدحام برگردد و جبران کند ميتواند تا حجرالاسود بدون قصد طواف برود و از آنجا شوط را کاملاً اعاده نمايد.
مسئله ۵۸۵
امام خمینی: اگر به واسطه کثرت جمعيت، انسان را بدون اختيار خود بردند و دور دادند کفايت نميکند[م۵۸۵ ۱] و بايد آن دور را از سر بگيرد، اگرچه خانه هم طرف چپ او بوده.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: البته با ملاحظه اينکه بردن غير از سلب اختيار است.
آيه الله تبريزى: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نميشود مادامي که ساير شرايط موجود باشد.
آيه الله خامنهاي: به ذيل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
آيه الله زنجاني: اگر با اراده خودش قدم برميدارد طوافش صحيح است در غير اين صورت مثلاً اگر او را از جا بلند کرده به جلو بردند بايد آن مقدار را تدارک کند.
آيه الله سبحاني: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نميشود مشروط بر اينکه نيت کند که خود را در ميان جمعيت قرار ميدهم که طواف کنم و آنچه را بر اثر فشار به جاي ميآورم جزء طواف باشد.
آيه الله سيستاني: اگر به طور کلي اختيار از او سلب شده باشد و در اين صورت اگر بتواند آن مقدار را جبران نمايد و اگر نتوانست همانگونه که در مسئله قبل گفته شد عمل کند و شوط را از سر بگيرد.
آيه الله مکارم: هرگاه با توجه به اين امر و با اختيار خود وارد طواف شود و او را ببرند ضرري ندارد.
مسئله ۵۸۶
امام خمینی: در طواف کردن هر طور برود مانع ندارد، ميتواند آهسته برود و ميتواند تند برود و ميتواند بدود و ميتواند سواره طواف کند يا با دوچرخه طواف کند.[م۵۸۶ ۱] ليکن بهتر آن است که به طور ميانهروي برود.
چهارم ـ داخل کردن حِجر اسماعيل۷ است در طواف؛ و حجر اسماعيل محلي است که متصل به خانه کعبه است و بايد طوافکننده دور حجر اسماعيل نيز بگردد.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: لکن در اين صورت تا ميتواند بايد خود طوافکننده اين وسايل را حرکت بدهد و کسي که پياده طواف ميکند در حال اختيار بايد ايستاده طواف کند.
مسئله ۵۸۷
امام خمینی: اگر دور حجر اسماعيل نگرديد و [در تمام دورها] از داخل آن طواف کرد، طوافش باطل است و بايد اعاده کند.
مسئله ۵۸۸
امام خمینی: اگر عمداً اين کار را بکند حکم ابطال عمدي طواف را دارد که گذشت.
مسئله ۵۸۹
امام خمینی: اگر سهواً اين کار را بکند حکم ابطال سهوي را دارد.
مسئله ۵۹۰
امام خمینی: اگر در بعضي از دورها حجر اسماعيل را داخل در دور زدن نکرد احتياط واجب آن است که آن دور را از سر بگيرد[م۵۹۰ ۱] و اعاده کند طواف را، اگرچه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نيست.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: بايد آن دور اعاده شود در صورتي که در ابتداي طواف، نيت طواف بر بيت محض نکرده باشد والاّ اعاده اصل طواف موافق احتياط است؛ اگرچه عملاً در يک شوط اختصار نمايد.
آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بايد آن دور اعاده شود.
آيه الله خامنهاي: اگر از داخل حِجر اسماعيل۷ طواف کند و يا از روي ديوار آن بگذرد، طوافش باطل است و بايد آن را اعاده کند، و اگر در يکي از دورهاي طواف از داخل حجر بگذرد، فقط همان دور
باطل است.
آيات عظام زنجاني، صافي، گلپايگاني: بايد آن دور را اعاده نمايد و احوط اعاده کل طواف است بعد از اتمام آن.
آيه الله سبحاني: اگر سهواً و يا از روي جهل به حکم شرعي برخي از دورها را از داخل حجر اسماعيل انجام دهد دو صورت دارد: الف) اگر در همان اثناي طواف متوجه شد بايد شوط و يا اشواطي را که به طور غير صحيح انجام داده تصحيح کند و يا اعاده نمايد تصحيح نسبت به اولين دوري که وارد حجر شده و اعاده نسبت به دورهاي بعدي و شيوه تصحيح در ذيل مسئله ۵۸۵ بيان شد؛ ب) اگر پس از پايان يافتن عمل طواف متوجه شود در صورتي که ورود به حجر در شوط هفتم رخ داده باشد شيوه تدارک به همان نحو است که گفته شد و اگر شوط آخر درست انجام شد و شوطهاي قبلي اشتباه انجام شده در اين صورت نماز طواف را بخواند و با صدق به هم خوردن موالات عرفي طواف ديگري به نيت اعم از اتمام (تصحيح) و اعاده انجام دهد و نماز طواف را به جا آورد.
آيه الله فاضل: اظهر اين است که آن شوط را اعاده نمايد.
آيه الله مکارم: فقط آن دور باطل ميشود و چون برگشتن غالباً مشکل است ميتواند همراه جمعيت برود و نزد حجرالاسود نيت کند و ادامه بدهد.
آيه الله نوري: آن مقدار از شوط را که حجر اسماعيل را داخل در دور زدن نکرده است اعاده کند، چنانکه اگر کسي از روي ديوار حجر اسماعيل رفته باشد بايد شوط را اعاده نمايد.
مسئله ۵۹۱
امام خمینی: اگر کسي در بعضي از دورها، از روي ديوار حجر اسماعيل۷ برود، احتياط آن است که به دستور مسئله قبل عمل کند[م۵۹۱ ۱] و در اين فرض نيز به احتياط واجب کفايت نميکند تمام کردن دور را از آنجايي که از روي ديوار رفته است.[م۵۹۱ ۲]
پنجم ـ بودن طواف است بين خانه کعبه و مقام حضرت ابراهيم۷ از همه اطراف.[م۵۹۱ ۳]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: طواف کند بايد احتياطاً آن دور را از سر بگيرد و بعد از اتمام طواف و خواندن نماز، طواف و نماز آن را اعاده کند.
↑آيه الله بهجت: اعاده همان جزء از طواف، که به بالا رفتن بر ديوار حجر باطل شده است، لازم ميباشد.
آيه الله سبحاني: در حکم رفتن در حجر است، بالا رفتن بر ديوار حجر، بنا بر احتياط.
آيه الله خامنهاي: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
آيه الله مکارم: اگر همان مقدار را اعاده کند کافي است.
↑آيه الله بهجت: ليکن ظاهر اين است که طواف در دورتر از اين مسافت ـ بيست و شش ذراع و نيم ـ نيز کافي باشد براي کساني که در اين مسافت نتوانند طوافکنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمکن متعين است و با تحري اوقات خلوت نسبي و عدم تمکن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعايت اختلاف اطراف در مانع.
آيه الله تبريزى: در صورت امکان بنا بر احتياط طواف بايد در محدوده فاصله بين کعبه و مقام ابراهيم۷ باشد ولي در موارد ازدحام طواف در خارج اين محدوده هم کافي است.
آيه الله خامنهاي: بنا بر مشهور، طواف بايد در فاصله ميان کعبه و مقام ابراهيم۷ و در جهتهاي ديگر نيز در همين فاصله انجام شود، اما اقوي آن است که طواف کردن در اين فاصله شرط نيست و ميتواند در خارج از اين فاصله و در ساير بخشهاي مسجدالحرام نيز طواف را به جا آورد، به ويژه هنگامي که ازدحام شديد مانع از طواف در آن فاصله باشد، البته بهتر آن است که در صورت عدم ازدحام، در فاصله مذکور طواف کند.
آيه الله خويي: و ليکن ظاهر اين است که طواف در دورتر از اين مسافت بيست و شش ذراع و نيم
نيز کافي باشد؛ خصوصاً براي کساني که در اين مسافت نتوانند طواف کنند يا طواف در آن بر آنها
مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمکن بهتر است و از اين مسئله حکم چهار مسئله
بعد هم معلوم ميشود.
آيه الله زنجاني: يعني در همه اطراف کعبه، مقدار محلّي که در شرايط عادي ميتوان در آن طواف کرد، همين مقدار است؛ بنابراين در سمت ديوار حجر، محدوده طواف از بيرون ديوار حجر محاسبه ميگردد نه از خانه کعبه، و کسي که نميتواند و يا براي او مشقت شديد دارد که در محدوده، طواف کند، نايب ميگيرد و اگر از آن هم معذور است ميتواند در فاصله دورتر طواف کند و رعايت الاقرب فالاقرب لازم نيست؛ ولي در ايامي از سال ـ مانند ايام شلوغ حج و ماه رمضان ـ که محدوده مقام با ازدحام جمعيت روبهروست و طواف کردن در اين محدوده، در شب و روز براي معمول مردم، مشقت شديد دارد، طواف در فاصله دورتر صحيح است، هرچند براي شخص او طواف کردن در محدوده، مشقت نداشته باشد و فرقي بين طواف عمره و حج، و يا طواف واجب و مستحب نيست و احکام چند مسئله بعد، مربوط به شرايط عادي است که محدوده طواف، توسعه ندارد.
آيه الله سبحاني: يعني در شعاع تقريباً ۱۲ متر.
آيه الله سيستاني: ولي بعيد نيست که در بيش از مقدار ذکر شده هم ـ هرچند که کراهت دارد ـ طواف جايز باشد؛ خصوصاً براي کسي که در فاصله ذکر شده توانايي طواف را ندارد يا موجب حرج و مشقت زياد براي او ميشود و در صورت توانايي رعايت احتياط اولي است و از اين جا حکم مسائل بعد نيز روشن ميشود.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: با عدم تمکن از طواف در محدوده به خاطر ازدحام، طواف از پشت مقام به شرط اتصال به جمعيت طوافکننده کافي است.
آيه الله فاضل: ولي چنانچه ضرورت عرفي اقتضا کند، طواف در خارج از محدوده، با رعايت الأقرب فالأقرب صحيح است.
آيه الله مکارم: رعايت اين شرط لازم نيست ولي بهتر است.
آيه الله نوري: اقوي اين است که در طواف، همين قدر که «طواف دور خانه خدا» صدق کند کافي است و مراعات اينکه طواف بين خانه خدا و مقام ابراهيم۷ است لازم نيست و مستحب است.
مسئله ۵۹۲
امام خمینی: مراد از اينکه: طواف بين کعبه و مقام باشد، آن است که ملاحظه شود مسافتي را که ميان خانه و مقام ابراهيم۷ است و در همه اطراف خانه کعبه، طوافکننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانه کعبه (و ما بين مقام و خانه چنانچه گفتهاند تقريباً بيست و شش ذراع و نصف است) پس در همه اطراف بايد همين قدر بيشتر دور نباشد.
مسئله ۵۹۳
امام خمینی: اگر شخص از پشت مقام ابراهيم طواف کند[م۵۹۳ ۱] که مقام ابراهيم هم داخل در طوافش شود طوافش باطل است و بايد اعاده کند.[م۵۹۳ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: يعني تمام اشواط طواف را پشت مقام ابراهيم طواف کند.
↑نظر آيات عظام در ذيل مسئله قبل گذشت.
آيه الله تبريزى: اگر ازدحام بوده و طواف در فاصله بين کعبه و مقام ابراهيم۷ ميسور نبود، طوافي که انجام داده صحيح است و اعاده ندارد.
آيه الله سبحاني: اگر به جهت ازدحام، طواف در فاصله ياد شده موجب حرج و مشقت باشد، طواف در خارج محدوده با ملاحظه الاقرب فالاقرب صحيح است و صبر کردن تا اينکه مطاف خلوت شود لازم نيست هرچند موافق احتياط است.
مسئله ۵۹۴
امام خمینی: اگر بعضي از دورها را از پشت مقام طواف کند بايد آن دور را با اعاده همان جزء تمام کند[م۵۹۴ ۱] و احوط آن است که طواف را هم اعاده کند اگرچه ظاهراً اعاده لازم نباشد، بلکه بعيد نيست کفايت اعاده همان جزء.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: آن مقدار که از مطاف خارج بوده و بعد از آن تا در شوط بعد به همان مکاني که از مطاف خارج شده برسد، باطل است، بنابراين اگر اين اشکال در شوط هفتم پيش آمده بايد از جايي که از مطاف خارج شده تا حجرالاسود را اعاده کند و اگر در يکي از اشواط قبل رخ داده بايد يک دور کامل ديگر بزند تا طوافش تکميل شود؛ و در هر حال، اعاده همان جزء کفايت نميکند.
آيه الله سبحاني: اگر طوافکننده بدون عذر از پشت مقام ابراهيم طواف کرد، طواف او باطل است و اگر بعضي دورها را از آنجا عبور کرد، اگر محل تصحيح در اثنا باقي است بايد در همان دور تصحيح نمايد و اگر محل آن گذشته ، بايد بعد از خواندن نماز طواف باطل شده و فوت موالات، طواف خود را از سرگيرد و اگر اعمال مترتبه را نيز انجام داده، آنها را نيز بياورد.
مسئله ۵۹۵
امام خمینی: چون در طرف حجر اسماعيل۷ محل طواف تنگ ميشود[م۵۹۵ ۱]، زيرا که مقدار حِجْر از آن کاسته ميشود و چنانچه گفتهاند تقريباً شش ذراع و نيم براي محل طواف باقي ميماند بايد در طواف از آن جانب بيشتر از شش ذراع و نيم دور نشود.
مراجع دیگر:
↑آيات عظام زنجاني، سبحاني، صافي، فاضل، گلپايگاني: در طرف حجر فاصله از ديوار حجر محاسبه ميشود.
مسئله ۵۹۶
امام خمینی: اگر از جانب حجر اسماعيل۷ بيشتر از شش ذراع و نيم[م۵۹۶ ۱] در دور زدن دور شد اظهر آن است که آن جزء را اعاده کند و از مطاف دور بزند.
ششم ـ خروج طوافکننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.
مراجع دیگر:
↑آيات عظام زنجاني، سبحاني، صافي، فاضل، گلپايگاني: به ذيل مسئله ۵۹۵ مراجعه شود.
مسئله ۵۹۷
امام خمینی: در اطراف ديوار خانه، يک پيش آمدگي است که آن را «شاذروان» گويند و آن جزو خانه کعبه است و طوافکننده بايد آن را هم داخل قرار دهد.[م۵۹۷ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: به اين معني که اگر از روي شاذروان طواف کند، آن مقدار از طوافش باطل است، و بايد مطابق ذيل مسئله ۵۹۴ طوافش را تکميل کند و همچنين است حکم مسئله بعد.
مسئله ۵۹۸
امام خمینی: اگر کسي در بعضي از احوال به واسطه کثرت جمعيت يا غير آن بالاي شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است[م۵۹۸ ۱] و بايد اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: و احتياط اين است که آن مقدار را تدارک نموده و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نمايد.
آيه الله سبحاني: بايد آن مقدار را اعاده کند و چه بهتر که پس از اتمام طواف و خواندن نماز آن را نيز
اعاده نمايد.
آيه الله صافي: حکم راه رفتن روي ديوار حجر را دارد که حکم آن گذشت.
آيه الله مکارم: امروز شاذروان طوري ساخته شده که عملاً طواف روي آن ممکن نيست و در صورت امکان احتياط در ترک آن است.
مسئله ۵۹۹
امام خمینی: دست به ديوار خانه کعبه گذاشتن، در آنجايي که شاذروان است جايز است و به طواف ضرر نميرساند،[م۵۹۹ ۱] گرچه احتياط مستحب در ترک آن است.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت، آيه الله سبحاني: احوط آن است که در اثناي طواف دست خود را دراز نکند از طرف شاذروان به ديوار خانه به جهت استلام ارکان يا غير آن و همچنين دست بر روي ديوار حجر نگذارد و اگر بخشي از شوط را با همين حالت انجام دهد به احتياط واجب آن مقدار را اعاده کند و چون عقب رفتن مشکل است راه خود را به حجرالاسود ادامه دهد و از آنجا شوط را آغاز کند، هر مقدار را که قبلا صحيح انجام داده بدون نيت طواف برود بقيه را به قصد تکميل شوط ناتمام به جا آورد.
آيه الله زنجاني: بلکه طواف کردن در حال بوسيدن کعبه نيز جايز است، گرچه...
آيات عظام صافي، فاضل، گلپايگاني، نوري: بنا بر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را
اعاده کند.
مسئله ۶۰۰
امام خمینی: در حال طواف، دست گذاشتن روي ديوار حجر اسماعيل۷ جايز است[م۶۰۰ ۱] و به طواف ضرر نميرساند، گرچه احتياط مستحب در ترک است.
هفتم ـ آنکه هفت شوط يعني هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زيادتر.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت، آيه الله سبحاني: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
آيات عظام فاضل، صافی، گلپايگانی: بنا بر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده کند.
آيه الله نوري: جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده نمايد.
مسئله ۶۰۱
امام خمینی: اگر از روي عمد، طوافکننده از اول قصد کند کمتر از هفت دور به جا آورد و يا بيشتر به جا آورد، طوافش باطل است[م۶۰۱ ۱] اگرچه به هفت دور تمام کند و احتياط واجب آن است که اگر از روي ندانستن حکم بلکه از روي سهو و غفلت باشد طواف را اعاده کند.[م۶۰۱ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى: بنا بر احتياط اصل طواف باطل است.
آيه الله خويي: با فرض تحقق قصد قربت طواف او صحيح است.
آيه الله گلپايگاني: بنا بر احتياط در هر حال طوافش باطل است.
↑آيه الله بهجت، آيه الله زنجانی: اشکال ندارد اگر به هفت دور تمام کند.
آيات عظام تبريزي، سيستاني، فاضل: در صورت ندانستن مسئله و در صورت سهو و غفلت، چنانچه به هفت دور تمام کند، اعاده طواف لازم نيست گرچه احتياط مستحب اعاده آن است.
آيه الله خويي: متعرض اين مسئله نشدهاند.
آيه الله سبحاني: اگر از روي سهو و غفلت و يا عدم آگاهي از حکم شرع با چنين قصدي وارد طواف شود اگر در دور هفتم ختم کند طواف او صحيح است و اگر در کمتر از هفت دور طواف کند و تا موالات به هم نخورده متوجه شود و آن را تکميل کند طواف او نيز صحيح است والاّ احتياطاً طواف قبل را تکميل کند و نماز آن را بخواند سپس طواف و نماز را اعاده کند و ميتواند يک طواف به نيت اعم از اتمام و تمام به جا آورد و بعيد نيست که در صورت فوت موالات اعاده مطلقاً کافي باشد و اگر در بالاتر از هفت شوط به پايان برساند طواف او نيز صحيح است و مضر نيست مشروط بر اينکه از نخست تصميم به اطاعت امر الهي داشته باشد و تصور ميکرد که کاهش و افزايش مضر نيست.
مسئله ۶۰۲
امام خمینی: اگر در اثناي طواف،[م۶۰۲ ۱] از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زيادتر آوردن يا کمتر آوردن، از آنجا که اين قصد را کرده و هرچه به اين عمل کرده باطل است و بايد اعاده کند[م۶۰۲ ۲] و اگر با اين قصد زيادتر آورد[م۶۰۲ ۳] اصل طواف باطل ميشود.
↑آيه الله تبريزى: بنا بر احتياط اصل طواف باطل ميشود، اگر از روي علم و عمد، قصد زيادتر آوردن يا کمتر آوردن را کرده باشد.
آيه الله خويي: اگر قصد قربت مختل شود اصل طواف اشکال پيدا ميکند.
آيه الله سبحاني: طواف او باطل است.
آيات عظام سيستاني، فاضل، گلپايگاني، نوري: بنا بر احتياط اصل طواف باطل ميشود.
آيه الله مکارم: احتياط آن است که طواف را به نيت صحيح تمام کرده و بعد اعاده کند.
↑آيه الله بهجت: آنچه که مصادف با نيت زياده بوده است، باطل ميباشد.
آيه الله زنجاني: و يا در کمتر از هفت شوط، طواف را رها کند به نحوي که موالات اجزاء سابق از بين برود اصل طواف، باطل ميشود؛ و اگر عدول از قصد هفت شوط، از روي سهو يا جهل باشد آنچه با اين نيت، انجام داده صحيح است، مگر بيشتر از هفت شوط طواف کرده باشد.
آيه الله سبحاني: و اگر از روي غفلت و سهو و يا عدم آگاهي از حکم شرعي باشد حکم آن در مسئله
قبل گذشت.
مسئله ۶۰۳
امام خمینی: اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد، ليکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و يک دور قدم زدن دور خانه براي تبرک يا مقصد ديگر باشد طواف او صحيح است.
مسئله ۶۰۴
امام خمینی: اگر گمان کند که يک دور نيز مستحب است همان طور که هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بياورد و يک دور مستحب هم دنبال آن بياورد طواف او صحيح است.
مسئله ۶۰۵
امام خمینی: اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خيال آنکه يک دور نيز مستحبي جداگانه است هشت دور به جا آورد طوافش صحيح است.
مسئله ۶۰۶
امام خمینی: اگر کم کند از طواف واجب، چه يک دور يا کمتر يا بيشتر از يک دور از روي عمد، واجب است آن را اتمام کند[م۶۰۶ ۱] و اگر نکند حکمش حکم کسي است که طواف را عمداً ترک کرده ـ که در مسائل فصل چهارم گذشت ـ به احتياط واجب[م۶۰۶ ۲] و حکم جاهل به مسئله حکم عالم است.[م۶۰۶ ۳]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: هرگاه طوافکننده پيش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفيه از او فوت شود طوافش باطل و اعادهاش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود يا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتياط اين است که آن طواف را تمام نموده سپس اعاده کند.
آيه الله زنجاني، آيه الله صافی: اگر به قصد هفت شوط، مشغول طواف واجب شود و آن را ناقص بگذارد بايد قبل از فوت موالات، آن را اتمام کند و اگر نکند طوافش باطل ميشود.
آيه الله سبحاني: اگر موالات به هم نخورده آن را تمام کند و اگر موالات به هم خورده است طواف را تمام کند و نماز به جا آورد سپس طواف را از سر بگيرد و نماز آن را نيز بخواند و اگر هيچکدام را انجام ندهد بسان کسي خواهد بود که عمداً طواف را که رکن است را ترک کرده باشد.
آيه الله سيستاني: اگر طوافکننده در طواف واجب بيدليل طواف خود را قطع کرد به اين معني که از مطاف خارج شود و مشغول به کاري شود که عرفاً صدق کند طوافش را قطع کرده است پس اگر قبل از تمام نمودن شوط چهارم باشد، طواف باطل است و بايد آن را دوباره انجام دهد و اگر بعد از آن باشد، احتياط واجب اين است که آن را تمام کند و دوباره انجام دهد. مگر اينکه فوت موالات شود که ميتواند از سر بگيرد.
آيه الله مکارم: اگر قبل از فوت موالات اتمام کند صحيح است.
↑آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، زنجاني، سبحاني، سيستاني، نوري: بلکه بنا بر اظهر.
↑آيه الله زنجاني، آيه الله سبحاني: جهل به مسئله، حکم سهو را دارد، که حکم آن در مسئله ۶۰۸ خواهد آمد.
مسئله ۶۰۷
امام خمینی: اگر بعد از کم کردن از طواف کارهاي بسياري کند[م۶۰۷ ۱] که موالات فوت شود حکمش حکم قطع طواف است که ميآيد.
مسئله ۶۰۸
امام خمینی: اگر سهواً[م۶۰۸ ۱] از طواف کم کند، پس اگر تجاوز از نصف کرده باشد اقوي آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتي که فعل کثير نکرده باشد، والاّ احتياط واجب اتمام و اعاده است.[م۶۰۸ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر سهواً از طواف کم کرده پس تمام کردن آن در صورت تجاوز از نصف؛ يعني با تمام شدن چهار شوط علي الأحوط، و از سرگرفتن آن در صورت عدم، خالي از وجه نيست.
آيه الله تبريزى: نظرشان عيناً مانند آيه الله خويي در حکم ذيل است، الاّ اينکه معظملّه در مقدار فراموش شده که اگر بيش از يک و کمتر از چهار باشد به جاي عبارت: «بايستي برگشته» ميفرمايند: بنا بر احتياط بايستي برگشته و کمبود را شخصاً به جا آورد و پس از به جا آوردن، کمبود طواف را اعاده نمايد و همچنين اگر مقدار فراموش شده چهار يا بيش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است.
آيه الله خويي: هرگاه مقداري از طواف را سهواً کم کند، اگر پيش از فوت موالات يادش آمد و از مطاف بيرون نرفته باشد کمبود را به جا آورد و طوافش صحيح خواهد بود و چنانچه پس از فوت موالات يا بيرون رفتن از مطاف يادش بيايد و مقدار فراموش شده يک شوط باشد يک شوط را به جا آورد و طوافش صحيح است و چنانچه شخصاً نتواند کمبود را انجام دهد، بايد ديگري را نايب بگيرد که آن شوط را به جا آورد و چنانچه مقدار فراموش شده بيش از يک و کمتر از چهار شوط باشد بايستي برگشته و کمبود را شخصاً به جا آورد و بهتر اين است که پس از به جا آوردن کمبود طواف را اعاده نمايد و اگر مقدار فراموش شده چهار يا بيش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است.
آيه الله زنجاني: اگر سهواً يا به خاطر ندانستن مسئله، مقداري از طواف را ترک کند يا آن را به شکل باطل انجام دهد هر وقت متذکر شود طواف را تکميل ميکند، هرچند از نصف طواف نگذشته باشد يا موالات از بين رفته باشد و اعاده اعمال بعدي لازم نيست.
آيه الله سبحاني: اگر از روي غفلت و فراموشي کمتر از هفت مرتبه کعبه را دور بزند اگر پيش از آنکه موالات به هم بخورد به خاطر بياورد بايد باقيمانده را به جا آورد و اگر پس از به هم خوردن موالات توجه کند هرگاه آنچه آورده کمتر از سه و نيم شوط باشد طواف را از سر بگيرد و اگر بيش از آن باشد باقيمانده را به جا آورد و بهتر است علاوه بر آن طواف و نماز آن را اعاده کند.
آيه الله سيستاني: در صورتي که از روي اشتباه يا فراموشي، بعضي از شوطهاي طواف يا قسمتي از يک شوط را انجام نداده باشد، پس اگر پيش از فوت موالات عرفي به يادش آمد، باقيمانده آن را به جا آورد و طواف صحيح است و اگر پس از آن باشد، در صورتي که مقدار فراموش شده، يک يا دو يا سه شوط باشد، آن را به جا آورد و طواف باز هم صحيح است... و در صورتي که مقدار فراموش شده بيش از سه شوط باشد، بنا بر احتياط واجب باقيمانده را به جا آورد و طواف را اعاده کند.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر چهار دور تمام شده باشد لازم است طواف را تمام کند و اگر کمتر از نصف باشد اعاده نمايد و در فاصله بين ۵/۳ تا چهار دور احتياط در تکميل اشواط و اعاده است.
↑آيه الله فاضل، آيه الله مکارم: بلکه حتي در صورت فوت موالات نيز وظيفهاش اتمام است و احتياط لازم نيست.
مسئله ۶۰۹
امام خمینی: اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده طواف را اعاده نمايد،[م۶۰۹ ۱] لکن سزاوار نيست ترک احتياط در همه موارد سهو، به تمام کردن طواف ناقص و اعاده کردن.
مراجع دیگر:
↑نظر آيات عظام در مسئله قبل گذشت.
آيه الله مکارم: اگر موالات به هم نخورده، مي¬تواند آن را تکميل کند، وگرنه بايد از نو شروع کند.
مسئله ۶۱۰
امام خمینی: اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود، احتياط آن است که خودش برگردد[م۶۱۰ ۱] و اگر نتوانست يا مشکل بود مراجعت، نايب بگيرد.[م۶۱۰ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: و اگر متذکر نشود مگر بعد از مراجعت به وطن خود، پس نايب ميگيرد.
آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، فاضل، گلپايگاني: بايد برگردد.
آيه الله سبحاني: اگر بتواند بايد برگردد و اگر نصف طواف را انجام نداده، بايد طواف را اعاده کند و اگر نيمه اول آن را انجام داده بنا بر احتياط اتمام و اعاده کند و اگر خود نمیتواند، نايب بگيرد و نايب نيز بايد علاوه بر اتمام طواف و انجام نماز، مجدداً طواف و نماز را اعاده کند و علاوه بر نماز طواف نايب، خودش نيز هر کجا هست نماز طواف را بخواند.
آيه الله سيستاني: اگر نتواند باقيمانده را خود به جا آورد، اگرچه به اين علت باشد که پس از رجوع به وطن يادش آمده ديگري را نايب خود قرار دهد و به هر حال نماز طواف را بايد خودش هر جا هست بعد از طواف نايب بخواند.
↑آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: و در اين صورت نيز بنا بر احتياط واجب هدي بفرستد و احوط آن است که شتر باشد.
آيه الله مکارم: و احتياط آن است يک گوسفند در مکه قرباني کند و اگر نتوانست در شهر خودش
قرباني کند.
مسئله ۶۱۱
امام خمینی: در طواف واجب، قران جايز نيست؛ يعني جايز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبالِ هم آورد، بدون آنکه بين دو طواف، نماز طواف فاصله شود[م۶۱۱ ۱] و در طواف مستحب مکروه است.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: خواه طواف دوم، واجب باشد يا مستحب، و اين کار، طواف را باطل ميکند، ولي اعاده احتياطي طواف، قران نيست و مبطل طواف نيز نميباشد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: بنا بر احتياط واجب سبب بطلان طواف ميشود.
مسئله ۶۱۲
امام خمینی: اگر زياد کند دوري را ـ يا کمتر يا بيشتر از دور ـ بر طواف، و قصدش آن باشد که زياده را جزو طوافِ ديگر قرار دهد، داخل در قران ميان دو طواف است که حرام است.[م۶۱۲ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر طواف ديگر را به آخر نرساند، نه زيادي در طواف است و نه قران.
آيه الله تبريزى: اگر قصد جزئيت زيادي را براي طواف ديگر بنمايد و اتفاقاً نتواند طواف ديگر را به آخر برساند، در اين صورت نه زيادي است و نه قران، ولي گاهي طواف در اين صورت به جهت عدم تحقق قصد قربت باطل ميشود و آن در صورتي است که مکلف هنگام شروع به طواف يا در اثناي آن، با اينکه ميداند قران حرام و مبطل طواف است آن را قصد نمايد که قصد قربت با قصد حرام جمع نميشود، هرچند از باب اتفاق آن حرام انجام نشود.
آيه الله خويي، آيه الله زنجاني: اگر طواف دوم کمتر از هفت شوط باشد داخل در قران نيست، بلي اگر از ابتدا قصد هفت شوط دارد و ميداند قران مبطل است ديگر قصد قربت در طواف اول از او متمشي نميشود.
آيه الله سبحاني، آيه الله سيستاني: اگر طواف دوم را تمام نکند قران نيست ولي اگر قصد قران را داشته باشد با علم به اينکه مبطل است قصد قربت محقّق نميشود و طواف باطل است.
آيه الله مکارم: ولي طواف اول باطل نيست، مگر از آغاز چنين قصدي داشته باشد، که در اين صورت صحيح بودن طواف اول نيز مشکل است.
مسئله ۶۱۳
امام خمینی: در فرض سابق، اگر از اول قصد داشته يا در اثناي طواف قصد زياده کرده باشد، احتياط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند[م۶۱۳ ۱] و اگر بعد از تمام شدن، قصد به جا آوردن طواف ديگر براي او حادث شد و به دنبال طواف اول، زياده را آورد، اقوي صحّت طواف اول است و احوط اعاده است.[م۶۱۳ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: کلام ايشان مطلق است و تفاوتي بين اينکه از ابتدا قصد اضافه کردن را داشته باشد يا در اثنا، نگذاشتهاند.
آيه الله زنجاني: اگر از ابتدا يا اثنا قصد زياد کردن طواف کامل ديگري بنمايد هرچه با اين قصد طواف کند باطل است. و اگر بعد از تمام شدن...
آيه الله سيستانی: اگر از ابتدا قصد قران داشته باشد باطل است.
آيه الله گلپايگاني: بنا بر احتياط واجب سبب بطلان طواف ميشود، چه از اول اين قصد را داشته باشد و يا در بين آن و يا آخر آن.
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: بلکه در فرض اتيان به طواف کامل، اظهر بطلان طواف اول است مطلقاً.
آيه الله زنجاني: مگر آنکه اين کار باعث فوت موالات بين طواف واجب و نمازش شود.
آيه الله سبحاني: اگر از اول و يا در اثنا يا در پايان طواف در اين تصميم عامد باشد طواف باطل است ولي نماز آن را احتياطاً بخواند لکن بايد بعد از فوت موالات طواف و نماز آن را اعاده کند و در هر صورت اکتفا به طواف اولي نکند.
آيه الله سيستاني: اگر طواف دوم را تمام کند طواف اول باطل است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: احتياط آن است که نماز طواف را بخواند و بعد اصل طواف و نماز آن را اعاده کند.
مسئله ۶۱۴
امام خمینی: اگر سهواً زياد کند بر هفت دور، پس اگر کمتر از يک دور است قطع کند آن را و طوافش صحيح است و اگر يک دور يا زيادتر است، احوط[م۶۱۴ ۱] آن است که هفت دور ديگر را تمام کند به قصد قربت، بدون تعيين مستحب يا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعي و دو رکعت بعد از سعي بخواند و دو رکعت اول را براي فريضه قرار دهد بدون آنکه تعيين کند براي طواف اول يا طواف دوم است.[م۶۱۴ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: واجب است که...
آيهالله سبحاني: بنا بر احتياط واجب آن را به هفت دور برساند و بعد از اتمام، دو رکعت نماز به عنوان طواف واجب و بعد از سعي دو رکعت هم براي طواف مستحب به جا آورد. نيت هفت دور دوم فقط به قصد قربت و مطلوبيت باشد نه واجب و نه مستحب اگرچه ظاهر اين است که هفت دور دوم طواف واجب محسوب ميشود و نماز آن بعد از طواف است و هفت دور اول مستحب و نماز آن بعد از سعي.
آيه الله سيستاني: اگر از روي اشتباه چيزي بر شوطهاي طواف خود بيافزايد، پس اگر بعد از رسيدن به رکن عراقي يادش آمد، مقدار افزوده را تا يک طواف کامل به اتمام برساند و احتياط واجب اين است که طواف دوم را در اين هنگام به قصد قربت بدون اينکه واجب يا مستحب بودن آن را قصد کند به اتمام برساند، و پس از آن چهار رکعت نماز بخواند و احتياط مستحب اين است که بين آنها فاصلهاي بيندازد؛ به اين معنا که دو رکعت قبل از سعي جهت طواف واجب به جا آورد و دو رکعت پس از سعي جهت طواف مستحبي به جا آورد. و همچنين است بنا بر احتياط واجب اگر پيش از رسيدن به رکن عراقي يادش بيايد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اين احتياط مستحب است.
↑آيه الله بهجت: احتياط در اين است که دو رکعت فريضه قبل از سعي به جا آورد و دو رکعت نافله را ميتواند بعد از سعي به جا آورد.
آيه الله خويي: حکم نماز طواف در مناسک ايشان مذکور نيست.
آيه الله فاضل: و احتياط مستحب آن است که دو رکعت نماز بعد از سعي براي غير فريضه انجام دهد.
مسئله ۶۱۵
امام خمینی: جايز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوي کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس[م۶۱۵ ۱]، و احوط قطع نکردن آن است؛ به اين معني که قطع نکند به طوري که ترک بقيه را کند تا موالات عرفيه به هم بخورد.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ يعني ترک بقيه آن، به نحوي که موالات عرفيه فوت شود بدون عذر و به مجرد خواهش نفس.
آيه الله خامنهاي: قطع طواف مستحبي و حتي طواف واجب، جايز است؛ هرچند احوط آن است که طواف واجب را به اندازهاي که عرفاً موالات از ميان برود، قطع نکند.
آيه الله خويي: قطع طواف و سعي جايز نيست.
آيه الله زنجاني: قطع عمدي طواف واجب در غير موارد خاصه، جايز نيست؛ و مراد از قطع در اين مسئله و اکثر مسائل بعدي اين است که طوافکننده با ايجاد فاصله يا انجام کارهاي زياد، موالات عرفيه بين اشواط را از بين ببرد. موارد خاصه عبارتند از: استراحت، وضو و غسل و تيمم، آب کشيدن بدن يا لباس، تنگي وقت نماز واجب يا نماز وتر يا نماز جماعت، رسيدن به نماز اول وقت، برآوردن احتياج ديگري، بيماري، عيادت بيمار، و هر کاري که مطلوب شارع مقدس است و وقت آن ميگذرد مانند تطهير مسجد و تشييع جنازه مؤمن. در تمام مواردي که طواف را رها ميکند اگر موالات از بين نرفته بايد آن را تکميل کند و اگر از بين رفته به حکم قطع طواف که در مسائل بعدي ميآيد رفتار نمايد.
آيه الله سبحاني: قطع طواف واجب بدون عذر جايز نيست.
آيه الله سيستاني: قطع طواف واجب براي کاري ضروري بلکه بنا بر اظهر قطع آن مطلقاً گرچه براي کاري يا ضرورتي نباشد جايز است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: طواف واجب را نبايد بدون عذر قطع کند.
آيه الله فاضل: احتياط مستحب آن است که قطع نکند، ولي چنانچه به هر جهت قطع کرد و از نو يک طواف کامل انجام داد، مجزي و صحيح است، هرچند موالات به هم نخورده، و فرقي نيست که دور دوم را مثلاً رها کند يا غير آن را.
مسئله ۶۱۶
امام خمینی: اگر بدون عذر طواف را قطع کرد، احوط[م۶۱۶ ۱] آن است که اگر چهار دور به جا آورده[م۶۱۶ ۲] باشد طواف را تمام کند و بعد اعاده کند و اين در صورتي است که منافي به جا آورده باشد حتي مثل زياد فاصله دادن که موالات عرفيه به هم بخورد.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: احوط بلکه اقوي استيناف آن است هرچند که چهار شوط به جا آورده باشد.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: هرگاه طوافکننده پيش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفيه از او فوت شود طوافش باطل و اعادهاش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود يا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتياط اين است که آن طواف را تمام نموده سپس اعاده کند.
آيه الله زنجاني: بايد طواف را از سر بگيرد و احتياط مستحب در آن است که اگر قطع بعد از نيمه شوط چهارم بوده، قبل از اعاده، طواف قبلي را تکميل کرده نماز آن را بخواند.
آيه الله گلپايگاني: اقوي آن است که در اين صورت اگر چهار دور به جا آورده باشد، طواف را تمام کند و بعد احتياطاً اعاده کند.
نظر ساير آيات عظام در اين مسئله و مسئله بعد، در ذيل مسئله ۶۰۶ گذشت.
↑آيه الله سبحاني، آيه الله مکارم: اگر از نصف تجاوز کرده...
مسئله ۶۱۷
امام خمینی: اگر طواف را قطع کند[م۶۱۷ ۱] و منافي به جا نياورده باشد، اگر برگردد و تمام کند طواف صحيح است.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: و موالات به هم نخورده باشد، باید قبل از فوت موالات آن را کامل کند.
مسئله ۶۱۸
امام خمینی: اگر در بين طواف عذري براي اتمام آن پيدا شد[م۶۱۸ ۱]؛ مثل مرض يا حيض يا حدث بياختيار[م۶۱۸ ۲] پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده، بعد از رفع عذر برگردد[م۶۱۸ ۳] و از همان جا تمام کند و اگر قبل از آن بوده[م۶۱۸ ۴]، طواف را اعاده کند و احتياط مستحب در فرض اول در غير حيض آن است که اتمام کند و اعاده نمايد.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: قطع طواف واجب به جهت عذر چند صورت دارد: ۱. قطع طواف به خاطر حدث اصغر يا اکبر (جنابت و حيض) حکم آن ذيل مسئله ۵۴۹ گذشت؛ ۲. قطع طواف براي عروض بيماري در اثنای طواف: اگر قبل از نصف (۵/۳ شوط) قطع کرد، بايد خودش و اگر نميتواند نايبش آن را از سر بگيرد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم قطع کرده بايد بدون تأخير براي تکميل طواف، نايب بگيرد و کافي است والاّ باطل ميشود و بايد آن را از سر بگيرد و اگر بين نيمه و پايان شوط چهارم بود بايد بدون تأخير براي تکميل آن نايب بگيرد و همچنين خودش و اگر نميتواند نايبش يک طواف کامل به جا آورد؛ ۳. قطع طواف براي استراحت يا تطهير بدن و لباس يا مسجد يا براي تنگي وقت نماز يا رسيدن به نماز اول وقت يا شرکت در نماز جماعت، در تمام اين موارد پس از رفع عذر طواف قبلي را هرچند کمتر از نصف باشد تکميل ميکند؛ ۴. قطع طواف به جهت موانع خارجي مانند تشکيل صفوف جماعت و نظافت مسجد، حکم آن در ذيل مسئله ۶۴۶ خواهد آمد. در تمام صورتهاي چهارگانه اگر طواف را از سر بگيرد طوافش صحيح است.
↑نظر آيات عظام در بحث حدث اصغر و جنابت در مسئله ۵۴۹ و ۵۵۰ و راجع به حيض در مسئله
۵۵۱ گذشت.
و اما در مورد مرض:
آيه الله بهجت: هرگاه طوافکننده به علت عذر ناچار طواف خود را قطع نمود و از مطاف بيرون رفت، چنانچه قبل از تمامي شوط چهارم باشد طوافش باطل و اعادهاش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، اگر قادر بر اتمام نباشد احوط آن است که صبر کند تا وقت آن طواف تنگ شود، اگر قادر نشد او را دوش ميگيرند و طواف ميدهند و اگر ممکن نباشد نايب از براي او ميگيرند در اتمام.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: در اين فرض اگر ناچار به قطع طواف شد و از مطاف خارج گرديد، چنانچه قبل از تمامي شوط چهارم باشد، طوافش باطل و اعادهاش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، احتياط اين است که براي باقيمانده نايب بگيرد و شخصاً بعد از زوال عذر احتياطاً باقيمانده را به جا آورده و طواف را اعاده نمايد.
آيه الله سيستاني، نظريه ايشان مطابق با متن است ولي اضافه فرمودهاند: اين در طوافِ واجب بود و اما در طواف مستحبي، از هر جا که قطع کند مادامي که موالات عرفي فوت نشده است ميتواند برگردد و تمام نمايد و همچنين در مورد عذر، علاوه بر مرض قضاي حاجتي براي خود يا برادر ديني ذکر فرمودهاند.
↑آيه الله سبحاني، آيه الله مکارم: اگر بعد از تمام شدن سه دور و نيم باشد، و بعد از تحصيل طهارت.
↑آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: پس اگر به نصف نرسيده اعاده کند و اگر در فاصله بين ۵/۳ و ۴ بوده احتياط به اتمام و اعاده طواف است.
آيه الله فاضل: اگر از نصف تجاوز نکرده عذر پيدا شد طواف را اعاده کند و اگر از نصف گذشته و دور چهارم را تمام نکرده است، احتياط آن است که طواف را تمام کند و اعاده نمايد و يا از نو يک طواف کامل انجام دهد.
مسئله ۶۱۹
امام خمینی: اگر شخصي که با عذر طواف را قطع کرده، نتوانست به جا آورد تا آنکه وقت تنگ شد، اگر ممکن است، او را حمل کنند و طواف دهند و اگر ممکن نيست نايب[م۶۱۹ ۱] براي او بگيرند.[م۶۱۹ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله سبحاني: و نايب يک طواف کامل به نيت اعم از اعاده و اتمام و يا به عنوان تکليف فعلي منوب عنه انجام دهد و نماز آن را بخواند و احتياطاً منوب عنه هم در هر کجا هست اگر امکان دارد نماز طواف را خودش نيز بخواند.
آيه الله سيستاني: اگر قبل از تمام کردن شوط چهارم عاجز شود و نتوانند او را طواف دهند بايد نايب بگيرد که طواف را از اول به نيابت او انجام دهد و اگر بعد از تمام کردن شوط چهارم باشد، نايب در مقدار باقيمانده نيابت ميکند.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: و چون بعيد نيست گفته شود که: «طواف حکم نماز را دارد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج به دليل است» نايب همه طواف را انجام دهد.
نظر ساير آيات عظام در مورد نيابت در مسئله قبل گذشت.
امام خمینی: اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند[م۶۲۰ ۱]، پس اگر بعد از چهار دور[م۶۲۰ ۲] رها کرد از همان جا طواف را تمام کند، والاّ[م۶۲۰ ۳] اعاده کند.[م۶۲۰ ۴]
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: اگر طواف واجب را براي اقامه نماز واجب قطع کند، در صورتي که پس از انجام نيمي از طواف چنين کند، پس از نماز ادامه آن را انجام داده و هفت دور کامل ميکند، و اگر پيش از اتمام نصف طواف چنين کند، در صورتي که فاصله زيادي ايجاد شود، احوط آن است که طواف را از ابتدا انجام دهد، ولي اگر فاصله زياد حاصل نشده باشد، عدم وجوب رعايت احتياط در اين مورد، بعيد به نظر نميرسد، اما رعايت احتياط در هر حال پسنديده است. در اين مورد، تفاوتي ندارد که نماز جماعت باشد يا فرداي؛ و وقت نماز تنگ باشد يا نباشد و از اين مسئله حکم مسئله بعد نيز روشن ميشود.
آيه الله زنجاني: و پس از آن بدون تأخير، طواف را اتمام نمايد، هرچند قبل از شوط چهارم باشد.
↑آيه الله تبريزى: اعاده لازم نيست، گرچه احتياط مستحب آن است که طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده کند.
آيه الله سيستاني: بايد اتمام کند و احتياط مستحب آن است که طواف را بعد از طواف اول و نماز آن
اعاده کند.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: ولي اگر از نصف گذشته و چهار شوط هم تمام نشده، احتياطاً طواف را تمام کند و بعد اعاده کند.
آيه الله مکارم: در هر دو صورت طواف را کامل کند.
مسئله ۶۲۱
امام خمینی: جايز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را براي رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب، و از هر جا قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند[م۶۲۱ ۱]، و احتياط آن است که به دستور مسئله قبل عمل کند، و سزاوار نيست اين احتياط ترک شود.[م۶۲۱ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر موالات عرفيه به هم نخورد و اگر به هم بخورد و قبل از اکمال شوط چهارم باشد احتياط مراعات شود با اکمال آن طواف و اعاده آن..
↑آيه الله تبريزى: بنا بر احتياط مستحب طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده کند.
آيه الله زنجاني: رعايت اين احتياط واجب نيست و اگر در جماعت شرکت نکند، ولي صفوف جماعت، طواف را قطع کند حکم آن ذيل مسئله ۶۴۶ خواهد آمد.
آيه الله سبحاني: اگر به خاطر اقامه نماز جماعت نتواند به طواف خود ادامه دهد و ناچار است آن را قطع کند، پس از پايان يافتن نماز جماعت از همان نقطه و يا محاذي آن در هر شوطي که باشد، طواف خود را تکميل کند.
آيه الله مکارم: اين احتياط واجب نيست.
مسئله ۶۲۲
امام خمینی: اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که آيا طواف را زيادتر از هفت دور به جا آورده يا نه يا شک کند کمتر به جا آورده يا نه، اعتنا نکند و طوافش صحيح است، لکن در صورت دوم خالي از اشکال نيست[م۶۲۲ ۱] و احتياط ترک نشود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: هرگاه بعد از فراغ از طواف شک نمايد که آيا طوافم هفت شوط يا کمتر يا بيشتر بوده، اعتنا به شک ننمايد، مانند کسي که بعد از شروع به نماز طواف چنين شکي بکند.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: در صورت دوم طواف باطل است مگر اينکه بعد از دخول در نماز طواف شک بکند که به شکش اعتنا نميکند.
آيه الله خامنهاي: نبايد به شک خود اعتنا کند، بلکه بنا را بر صحت بگذارد.
آيه الله زنجاني: اگر احتمال بدهد هنگام طواف نسبت به رعايت عدد اشواط، التفات داشته است، در هيچيک از دو صورت اعتنا به شکش نکند والاّ بايد طواف را اعاده کند.
آيه الله سبحاني، آيه الله نوری: به شک پس از فراغ عمل اعتنا نکند.
آيه الله سيستاني: اگر در عدد شوطها يا در صحت آنها بعد از تمامي طواف يا بعد از تجاوز از محل شک کند نبايد به شک اعتنا نمايد؛ مثلاً پس از فوت موالات يا بعد از وارد شدن در نمازِ طواف شک نمايد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: احتياط واجب نيست.
آيه الله فاضل: اين اشکال در صورت عدم انصراف از طواف است، اما اگر شک بعد از انصراف و دخول در نماز طواف باشد اعتنا نکند و طواف او صحيح است بلکه ظاهراً به محض انصراف هم، طواف محکوم به صحت است و لازم نيست اعتنا کند.
مسئله ۶۲۳
امام خمینی: اگر بعد از طواف شک کند که صحيح به جا آورده آن را يا نه، مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده يا محدث بوده يا از داخل حجر اسماعيل۷ طواف کرده اعتنا نکند[م۶۲۳ ۱]، و طوافش صحيح است اگرچه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده يا مشغول کارهاي ديگر نشده باشد، در صورتي که هفت دور بودن معلوم باشد بيزياده و نقيصه.
امام خمینی: اگر در آخر دور که به حجرالاسود ختم شد شک کند که هفت دور زده يا هشت دور يا زيادتر، اعتنا به شک نکند و طوافش صحيح است.[م۶۲۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: حکم شک بعد از تمام شدن طواف در مسئله ۶۲۲ گذشت.
مسئله ۶۲۵
امام خمینی: اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود و تمام شدن دور، شک کند که آنچه را دور ميزند دور هفتم است يا هشتم طوافش باطل است.[م۶۲۵ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: احوط بطلان طواف است.
آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: ظاهر اين است که طوافش باطل است و احتياطاً به قصد رجا تمام و اعاده طواف نمايد.
آيه الله زنجاني: ولي اگر اطمينان دارد تا پيش از پايان طواف، نسبت به تعداد اشواط، حجت شرعي پيدا ميکند ـ مثلاً از رفيقي که اشواط او را ميشمرد ميپرسد ـ ميتواند طواف را در حال شک ادامه دهد و اگر حجت شرعي پيدا کرد طوافش صحيح است، والاّ باطل است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: لکن احوط اتيان نماز طواف و اعاده طواف و نماز است.
آيه الله فاضل، آيه الله مکارم: آن دور را تمام کند و طوافش صحيح است.
مسئله ۶۲۶
امام خمینی: اگر در آخر دور يا اثناي آن شک کند ميان شش و هفت و هرچه پاي نقيصه در کار است، طواف او باطل است.[م۶۲۶ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: بطلان طواف او و لزوم استيناف خالي از قوت نيست با آنکه في الجمله احوط است و احوط از آن بنا بر اقلّ بگذارد و اتمام و بعد از آن اعاده طواف نمايد.
آيه الله زنجاني: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
آيه الله سبحاني: در شک بين ۶ و ۷، بايد آن شوط را تکميل و نماز طواف را به جا آورد و يک بار ديگر طواف و نماز را مجدداً اعاده کند؛ البته در تمام موارد اعاده طواف بهتر است مقداري بين طواف قبل و بعد فاصله بيندازد.
آيه الله سيستاني: اگر شک در نقيصه در غير ۶ و ۷ باشد، طوافش باطل است. و اگر شک در پايان شوط بين ۶ و ۷ باشد، بنا بر احتياط واجب طواف را اعاده کند ولي اگر در اين صورت بنا بر ۶ گذاشت و از روي جهل به مسئله طواف را تمام کرد و متوجه مسئله نشد تا وقت اعاده گذشت طوافش صحيح است و اگر شک در زياده و نقصان باشد؛ مثل اينکه شک کند بين ۶ و ۷ و ۸ و يا شک بين ۶ و ۸ طوافش باطل است.
آيه الله مکارم: بنا بر احتياط واجب.
مسئله ۶۲۷
امام خمینی: اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها، بنا بر اقل گذارد و طوافش صحيح است.
مسئله ۶۲۸
امام خمینی: شخص کثير الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند[م۶۲۸ ۱] و احتياط آن است که کسي را وادار کند که عدد را حفظ کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خويي: کثير الشک در طواف تا به حد وسواس نرسد بايد به شکش اعتنا کند.
آيه الله زنجاني: بنا بر اقل، گذاشته طواف را تمام ميکند و سپس دوباره اعاده ميکند؛ البته ميتواند به شمارش ديگري اکتفا کند هرچند از گفته او اطمينان پيدا نکند، و همچنين اگر کثرت شک به حد وسواس برسد اعتنا نکند.
آيه الله سبحاني: بنابراين بنا را به طرفي نميگذارد که موجب بطلان طواف او باشد اما در رمي بايد آنقدر پرتاب کند که يقين نمايد.
آيه الله مکارم: و بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد.
مسئله ۶۲۹
امام خمینی: گمان در عدد دورها اعتبار ندارد[م۶۲۹ ۱] و حکم شک را دارد.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: حکم آن مانند حکم ظن در نماز (يقين) است.
مسئله ۶۳۰
امام خمینی: اگر مشغول سعي بين صفا و مروه شد و يادش آمد که طواف به جا نياورده، بايد رها کند و طواف کند و پس از آن سعي را اعاده کند.[م۶۳۰ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله سبحاني: بايد هر کجاي سعي هست آن را رها کند و برگردد و طواف و نماز آن را به جاي آورد و سپس احتياطاً سعي را اتمام و اعاده کند.
مسئله ۶۳۱
امام خمینی: اگر در حال سعي يادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده، بايد برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکميل کند و برگردد تتمه سعي را به جا آورد و طواف و سعيش صحيح است. ليکن احتياط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نمايد[م۶۳۱ ۱] و همچنين اگر سعي را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑به نظر آيات عظام، که در مسئله قطع طواف سهواً در ذيل مسئله ۶۰۸ و ۶۰۹ مفصلاً ذکر شد؛ مراجعه شود.
آيه الله بهجت: احتياط در اتمام و سپس اعاده سعي است.
آيه الله تبريزى: اين احتياط در اتمام و اعاده طواف ترک نشود و همچنين است نسبت به سعي. ولي اگر سعي فراموش شده يک شوط باشد، اعاده لازم نيست و اتمام کافي است.
آيه الله خويي: اگر مقدار باقيمانده از طواف، بيش از يک شوط و کمتر از چهار شوط باشد، طواف را تکميل و بهتر است اعاده هم نمايد و اگر بيش از آن بود، به احتياط واجب طواف را پس از اتمام اعاده نمايد.
آيه الله سبحاني: و طريقه تکميل بدينگونه است: هرگاه تعداد شوطهايي که انجام داده نصف يا بيشتر از آن باشد در اين صورت طواف را تکميل ميکند و پس از خواندن نماز براي تکميل سعي بر میگردد و احتياطاً سعي را تکميل و سپس از سر بگيرد و اگر تعداد شوطهاي طوافي که انجام داده کمتر از نصف باشد در اين صورت طواف را از سر ميگيرد و نماز ميخواند و سعي را احتياطاً اتمام و اعاده ميکند.
آيه الله سيستاني: اگر قبل از فوت موالات متذکر شود يا بعد از آن باشد ولي سه شوط يا کمتر باقي مانده باشد اتمام طواف کافي است ولي اگر بيش از آن باشد به احتياط واجب طواف را پس از اتمام اعاده کند و نسبت به سعي اتمام کافي است گرچه احتياط مستحب اعاده آن است پس از اتمام.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر قبل از شوط چهارم سعي يادش بيايد که طواف را ناقص انجام داده، سعي را رها کند و اگر طواف او بيش از نصف کمبود دارد، ميبايست طواف را از اول اعاده نمايد و سپس سعي را از نو انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع کند و بعد از اکمال طواف به نحوي که در مسائل طواف ذکر شده، سعي را تکميل نمايد.
آيه الله فاضل، آيه الله مکارم: اين احتياط ترک نشود.
مسئله ۶۳۲
امام خمینی: اگر سهواً يا غفلتاً يا جهلاً طواف را بيوضو به جا آورد طوافش باطل است و همين طور اگر با حال جنابت يا حيض و نفاس به جا آورد.
مسئله ۶۳۳
امام خمینی: اگر کسي مريض يا طفلي را حمل کند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف کند طواف هر دو صحيح است.[م۶۳۳ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: و لازم نيست در حال طواف، شانه چپ آنها به طرف کعبه باشد.
مسئله ۶۳۴
امام خمینی: در حال طواف تکلمکردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.
مسئله ۶۳۵
امام خمینی: واجـب نيسـت در حال طواف روي طوافکننده طـرف جلو باشـد بلکه جايز است به يميـن و يسار نگـاه کنـد و صفحه صـورت را برگردانـد بلکه به عقـب نگـاه کنـد[م۶۳۵ ۱] و ميتواند طـواف را رها کنـد و خانه را ببـوسد[م۶۳۵ ۲] و برگـردد از همان جا اتمـام کنـد.
مراجع دیگر:
↑آيه الله سبحاني: بوسيدن کعبه و يا لمس آن و استلام حجر و يا رکن يماني به احتياط واجب در حال حرکت و چرخيدن نباشد و اگر بخشي از شوط را با همين حال انجام دهد به احتياط واجب اعاده کند و اگر محل جبران گذشته است، طواف را پس از اتمام و خواندن نماز اعاده کند و اگر اعمال مترتبه را انجام داده، دو مرتبه انجام دهد، ولي قطع طواف و انجام اين کارها و بعد ادامه از محلي که قطع کرده اشکالي ندارد مشروط بر اينکه بين اشواط موالات و وحدت عرفي آن به هم نخورد.
آيه الله سيستاني: احتياط واجب آن است که به حدي رو نگرداند که بتواند مقداري از پشت سر را نگاه کند.
↑آيه الله زنجاني: بلکه ميتواند در حال بوسيدن خانه کعبه طواف نمايد.
مسئله ۶۳۶
امام خمینی: جايز است در بين طواف براي رفع خستگي و استراحت بنشيند يا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند، ولي نبايد آنقدر طول دهد که موالات عرفيه به هم بخورد و اگر آنقدر نشست، احتياط آن است که اتمام کند و اعاده نمايد.[م۶۳۶ ۱]
مسائل متفرقه طواف
مسائل متفرقه طواف
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر در موردي است که عذر صدق نميکند حکم آن در مسئله ۶۱۵ و ۶۱۶ گذشت، و با فرض تحقق عذر از ادامه، قبل از اکمال شوط چهارم، در حدي که موالات عرفيه به هم نخورد مانعي ندارد و اگر به هم بخورد احتياط مراعات شود به اکمال آن طواف و اعاده آن، و بعد از شوط چهارم مطلقاً مانعي ندارد.
آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: در اين صورت طوافش باطل است، و لازم است از نو شروع کند.
آيه الله خامنهاي: کما اينکه ميتواند آن طواف را به طور کلي رها کرده و طواف را دوباره از سربگيرد.
آيه الله زنجاني: بايد طواف را از سر بگيرد البته اگر خستگي شديد بوده و براي رفع خستگي نياز به اين مقدار استراحت داشته اتمام طواف کفايت ميکند.
آيه الله سبحاني: اگر قبل از نيمه طواف بوده اعاده کند و اگر بعد از نيمه طواف بوده، اتمام و نماز و سپس احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده کند.
آيه الله فاضل: و ميتواند آن را رها کند و از نو يک طواف کامل انجام دهد.
آيه الله مکارم: احتياط به اتمام لازم نيست.
مسئله ۶۳۷
امام خمینی: در طواف در مقابل حجر اسماعيل بايد طوري حرکت کند که طواف بيت صادق باشد و به نحو متعارف باشد و مخفي نماند که حجر اسماعيل از بيت نيست هرچند بايد در خارج آن طواف کرد.
مسئله ۶۳۸
امام خمینی: در صورت امکان ولو در وقت خلوت بايد طواف در حد بين مقام ابراهيم و خانه که مسافت بيست و شش ذراع و نيم است باشد و دورتر از آن حد، کفايت نميکند و در صورت عدم امکان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب.[م۶۳۸ ۱]
امام خمینی: هرگاه در طواف خانه خدا، مثلاً در چند قدم از طواف اشکالي پيش آمد؛ مثل اينکه او را بياختيار بردند، همان چند قدم را بايد از سر بگيرد و اگر از حجرالاسود به قصد طواف شروع کند، اشکال دارد.[م۶۳۹ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر بتواند برگردد و از همان جا طوافش را ادامه دهد بايد اين کار را بکند وگرنه بدون نيت دور ميزند تا به محلّي که بدون اختيار برده شده برسد تا از همان جا به طواف ادامه دهد.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: ولي چنانکه سابقاً گفته شد، مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نميشود مادامي که ساير شرايط موجود باشد.
آيه الله خامنهاي: اگر طواف را از سر بگيرد اشکال ندارد، ولي جواز از سر گرفتنِ شَوط محل اشکال است گرچه ضرري براي صحت طواف ندارد.
آيه الله زنجاني: به طوري که بدون اراده، قدم برداشت بايد همان چند قدم را از سر بگيرد و نبايد طواف را قطع کرده از سر بگيرد، هرچند اگر طواف را از سر بگيرد طوافش صحيح است.
آيه الله سبحاني: نحوه تصحيح طواف در مسائل ۵۸۵، ۵۹۰ و سؤال ۶۵۹ و ۶۶۰ آمده است، لکن در خصوص اين مسئله اگر در موقع ازدحام احياناً انسان را ناخواسته به جلو ببرند اين کار ضرري به طواف نميزند مشروط بر اينکه نيت کند که خود را در ميان جمعيت قرار ميدهم که طواف کنم و آنچه که بر اثر فشار به جا ميآورم جزء طواف باشد و اگر بخواهد احتياط کند چون بازگشت به عقب مشکل است بقيه شوط را بدون نيت برود تا به محلي برسد که او را بدون اختيار بردهاند و از همان جا به طواف خود ادامه دهد.
آيه الله سيستاني، آيه الله فاضل: اگر نتواند برگردد و جبران کند ميتواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن دور را از سر بگيرد.
آيه الله مکارم: هرگاه با توجه به اين امر و با اختيار خود وارد طواف شود و او را ببرند، ضرری ندارد.
مسئله ۶۴۰
امام خمینی: اگر در طواف بياختيار او را ببرند، اعاده آن مقدار لازم است[م۶۴۰ ۱] و بايد طواف را صحيح انجام دهد و خودش به اختيار طواف کند و چنانچه ممکن نيست بايد در وقت خلوت طواف نمايد[م۶۴۰ ۲] ولي بايد دانست که منظور از بياختيار شدن اين نيست که در اثر فشار جمعيت تندتر برود بلکه در اين صورت اگر قدمها را به اختيار خود برميدارد ضرر ندارد و طوافش صحيح است.
مراجع دیگر:
↑آيات عظام تبريزي، سبحاني، مکارم: مانند مسئله سابق است.
آيه الله خامنهاي: به ذيل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
↑آيه الله فاضل: و اگر وقت خلوت پيدا نکند و اعاده نيز مستلزم عسر و حرج باشد به همين مقدار اکتفا کند، و طواف در اين فرض صحيح است.
مسئله ۶۴۱
امام خمینی: اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعيت پشت به خانه شود و قسمتي از طواف به اين صورت انجام گيرد يا در اثر فشار جمعيت، شخص را مقداري جلو ببرند بايد مقداري از طواف که پشت به خانه يا بدون اختيار بوده، اعاده شود[م۶۴۱ ۱] و اگر نميتواند برگردد با جمعيت بدون قصد طواف برود تا به جايي که بايد از آنجا طواف را اعاده کند برسد و از آنجا تدارک نمايد.[م۶۴۱ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: ذيل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
آيه الله زنجاني: در مورد فشار جمعيت مثل مسئله سابق است و اگر در مقدار خيلي کمي از طواف، پشت به خانه شود مانعي ندارد.
آيه الله سبحاني، آيه الله مکارم: در مورد فشار جمعيت مثل مسئله سابق است، اما اگر پشت به خانه شود بايد آن مقدار را اعاده کند.
↑آيه الله سيستاني: همانگونه که گذشت ميتواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن شوط را اعاده کند و نميتواند بدون قصد طواف برود تا جايي که طوافش نادرست بوده است و از آنجا اعاده نمايد.
آيه الله فاضل: همانگونه که گذشت ميتواند بدون قصد طواف تا حجرالأسود برود و آن شوط را اعاده کند.
مسئله ۶۴۲
امام خمینی: اگر حاجي در حال طواف، پول خمس نداده همراه داشته باشد طوافش اشکال پيدا نميکند.[م۶۴۲ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: همان حکم محمول غصبي در نماز را دارد.
آيه الله سبحاني: چنانچه ذمه خود را بدهکار اهل خمس نداند همراه داشتن و بردن مال غير مخمس تصرف در مال غير مخمس ميشود و طواف را دچار مشکل ميکند مگر اينکه ذمه خود را مشغول اهل خمس بداند.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: در صورتي که طواف موجب حرکت اضافي نشود.
آيه الله نوري: طوافش اشکال پيدا ميکند.
مسئله ۶۴۳
امام خمینی: اگر کسي پس از انجام اعمال حج تمتع فهميد که در طواف عمره يا حج چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعيل دور زده[م۶۴۳ ۱]، حج او صحيح است و بايد طواف را اعاده کند.[م۶۴۳ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: در صورت سهو و بطلان اصل طواف.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر در عمره بوده حج او بدل به افراد شده، بايد عمره مفرده به جا آورده و در سال بعد نيز حج تمتع را انجام دهد و اگر در طواف حج باشد مسئله صوري دارد.
آيه الله مکارم: يعني از روي سهو.
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: چون از روي جهل به حکم، طواف صحيح را ترک کرده با فرض انقضاي وقت، حجش باطل است.
آيه الله خامنهاي: حج او صحيح است و بايد طواف و نماز آن را اعاده کند.
آيه الله زنجاني: بايد آن چند شوط و نماز طواف را اعاده کند.
آيه الله سبحاني: اگر پس از اعمال حج تمتع مثلاً روزهاي دوازدهم و سيزدهم معلوم شود که برخي از شوطهاي طواف عمره تمتع را از داخل حجر انجام داده است اگر اين کار سهواً و از روي غفلت انجام گرفته، بايد طواف خود را به ضميمه نماز اعاده کند وحج او نيز صحيح است؛ و اگر عمداً به خاطر مسامحه يا جهل به حکم شرعي اين کار انجام گرفته باشد، عمره تمتع او باطل و حج او به حج افراد تبديل ميشود،
از اين جهت بايد براي تکميل حج افراد، عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد حج واجب را به عنوان حج تمتع اعاده کند [البته اين حکم در صورت عمد به معني مسامحه در انجام تکليف، فتوا و در صورت جهل به حکم شرعي، احتياط است] و اگر پس از حج تمتع متوجه شد که بعضي از شوطهاي طواف حج را داخل حجر رفته است، تا آخر ذيحجه وقت دارد که خود و يا در صورتي که خودش در مکه نيست، نايبش آن را جبران کند ولي اگر در طواف نساء بوده، زمان تدارک آن در طول سال وجود دارد و اگر آنچه را که داخل حجر رفته، بعد از سه شوط و نيم طواف باشد اگر با همسر خود همبستر شده باشد، اشکال ندارد و فقط اتمام طواف به گردن اوست و اگر قبل از نصف طواف باشد، هنوز همسر بر او حلال نشده است و بايد از زمان اطلاع، از اموري که در مورد همسر بر او حرام است، بپرهيزد.
آيه الله سيستاني: اگر سهواً باشد و در سه شوط يا کمتر چنين شده باشد بايد همان سه شوط را انجام دهد و اگر بيشتر باشد احتياطاً طواف را نيز اعاده کند و در اين صورت اگر طواف حج باشد و در ماه ذيحجه متذکر شود، اعمال مترتبه را نيز احتياطاً اعاده کند و اگر بعد از ماه ذيحجه باشد يا مربوط به طواف عمره باشد، اعاده بقيه اعمال لازم نيست و اگر جهلاً و در طواف حج باشد و در ماه ذيحجه متوجه شود بايد طواف و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر بعد از ماه ذيحجه متوجه شود يا مربوط به طواف عمره باشد حجش باطل است و احتياطاً بايد يک شتر قرباني کند.
آيه الله فاضل: بنا بر احتياط آن چند شوط را اعاده کند و نماز را نيز اعاده کند و پس از آن اصل طواف و نماز را اعاده کند.
آيه الله مکارم: بايد آن طواف را تکميل کند و بعد نماز طواف را اعاده نمايد.
مسئله ۶۴۴
امام خمینی: زني که در غير ايام عادت لک ديده و به اعتقاد پاکي، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون ديده، با شرايط حيض[م۶۴۴ ۱]، اگر يقين کند که بعد از ديدن لک، خون در باطن فرج بوده و قطع نشده، حيض بوده است و طواف و نمازش صحيح نيست[م۶۴۴ ۲] و اگر شک دارد يا يقين کند که خون قطع شده، حيض نبوده است و اعمالش صحيح است و در صورت اول حج او صحيح است و بايد طواف و نماز را اعاده کند[م۶۴۴ ۳] و اگر در عمره بوده در صورت ضيق وقت احتياطاً بعد از حج، يک عمره مفرده نيز به جا آورد.[م۶۴۴ ۴]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: اگر ثابت شود که بعد از قطع شدن لک در باطن، طواف و نماز را انجام داده، طواف و نمازش صحيح است، و اگر ثابت نشده باشد در دو صورت بايد طواف و نماز را اعاده کند، اول آنکه: اين لک، دو روز يا کمتر قبل از ايام عادت باشد که محکوم به حيض است، دوم آنکه: عادت عدديه وقتيه داشته و به جهت تکميل عدد ميبايست لک ديده شده و ما بعد آن را تا زماني که احتمال ميدهد در باطن خون باشد حيض قرار دهد مثلاً کسي که عادت او هفت روزه است چنانچه سه روز قبل از عادت، لک ببيند و احتمال بدهد که اين لک نصف روز ادامه داشته ـ ولو در باطن ـ و بعد پاک شود و در ايام عادت شش روز و نيم خون ببيند نصف روز اول نيز محکوم به حيض است، پس اگر در آن وقت طواف و نماز انجام دهد، محکوم به بطلان است و بايد اعاده شود و در غير اين دو صورت طواف و نماز خوانده شده، صحيح است.
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر لک داراي صفات حيض بوده، در اين صورت حکم کسي را دارد که قبل از طواف حائض شده و چنانچه به وظيفه خود عمل نکرد تا زمان تدارک گذشت، حجش باطل است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: و بايد اعاده نمايد و اگر در عمره بوده و وقت اعاده ندارد حج او مبدل به افراد ميشود.
↑ آيه الله سبحاني: اگر قبل از رفتن به عرفات پاک شد، بعد از غسل بايد طواف و نماز و سعي و تقصير را اعاده کند و اگر تا رفتن به عرفات پاک نشد حج او به حج افراد تبديل ميشود و پس از حج يک عمره مفرده به جا آورد.
آيه الله فاضل: و سعي را نيز احتياطاً اعاده کند.
↑آيه الله تبريزى، آيه الله سيستاني: اگر در عمره تمتع بوده، بايد طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا نمايد.
آيه الله خامنهاي: اگر در حين احرام عمره تمتع پاک بوده عمره تمتع وي صحيح است و نيازي به عمره مفرده نميباشد و انجام طواف و نماز آن کافي است.
آيه الله فاضل: حج تمتع مبدل به افراد ميشود و اگر واجب بوده بايد بعد از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر مستحب بوده بعد از آن عمره مفرده واجب نيست