کاربر:Salar/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
[[رده:احکام احرام]] | [[رده:احکام احرام]] | ||
///////////////////////// | |||
==حکم پوشاندن صورت== | |||
پوشاندن صورت یکی از [[محرمات احرام]] در منابع فقهی شمرده شده و از آن با عناوینی چون تغطیة الوجه،<ref>غنیة النزوع، ص159؛ بدائع الصنائع، ج2، ص185؛ الدروس، ج1، ص379.</ref> تخمیر الوجه<ref>الموطا، ج1، ص327؛ الام، ج7، ص255.</ref> و ستر الوجه<ref>المجموع، ج7، ص250؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص339؛ مجمع الفائده، ج6، ص351.</ref> تعبیر میشود. بنابر نظر فقیهان امامی، شافعی و حنبلی، پوشاندن صورت از مسائل ویژه زنان احرامگزار است.<ref>الام، ج7، ص255-256؛ المغنی، ج3، ص304-305؛ تحریر الاحکام، ج2، ص32.</ref> | |||
در باور همه فقیهان امامی<ref>منتهی المطلب، ج2، ص790؛ مجمع الفائده، ج6، ص332؛ کفایة الاحکام، ج1، ص305.</ref> و اهلسنت،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص305؛ المجموع، ج7، ص250.</ref> پوشاندن صورت برای زن روا نیست. اما در باور برخی دیگر، اینکار برای مرد نیز در حال احرام جایز نیست و به تعبیر دیگر، اسفار (آشکار کردن) صورت واجب است.<ref>المهذب، ج2، ص187؛ الدر المنضود، ص77؛ جواهر الکلام، ج18، ص389.</ref> شماری از فقیهان این حکم را اجماعی<ref>الاستذکار، ج4، ص14؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص389.</ref> و برخی آن را مطابق نظر همه فقیهان امامی و اهل سنت شمردهاند.<ref>منتهی المطلب، ج12، ص73.</ref> |
نسخهٔ ۲۶ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۲۶
این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: شکار (فتاوای مراجع). |
دسته | محرمات احرام |
---|---|
مربوط به آیین | احرام در عمره و حج |
مکان | حرم مکی |
زمان | هنگام احرام |
حکم | حرام است |
کفاره | دارد |
مفاهیم فقهی وابسته | محرمات احرام |
صفحه فتواهای مراجع | شکار (فتاوای مراجع) |
شكار حيوان وحشى که در خشکی زندگی میکند، یکی از محرمات احرام است و فرقی نمیکند که شکار کردن در حرم باشد یا بیرون از حرم. اما کشتن حیوانی که قصد حمله به انسان را دارد و احتمال صدمه وجود دارد، جایز است.
شکار در حال احرام یا در حرم، سبب کفاره بر شکارکننده میشود؛ چه آن حیوان از پرندگان باشد و چه از غیر پرندگان.
مفهومشناسی
صيد در لغت و سخن فقیهان به معناى شكار حيوان وحشى و نيز خود حيوان وحشى آمده است. شكار هم شامل گرفتن حیوان، به دام افكندن و یا كشتن آن است.[۱] مراد از حرمت صيد در حال احرام، صيد حیوان در خشکی است. بنابراين شكار حيوان دريايى ـ كه در دريا زندگی میکند ـ براى محرم جايز است.[۲]
از احكام صید در بابهای فقهی مانند حج، تجارت و صيد و ذباحه سخن گفتهاند.[۳]
حکم شکار در حال احرام
از جمله محرمات احرام، شکار حیوان وحشی غیر دریایی است و فرقی نمیکند که شکار کردن در حرم باشد یا بیرون از حرم.[۴] اما کشتن حیوانی که قصد حمله به انسان را دارد و احتمال صدمه وجود دارد، جایز است.[۵]
احکام
برخی احکام درباره شکار در حال احرام عبارت است از:
- شکار کردن در حرم، حرام است؛ خواه شکارچی محرم باشد یا غیر محرم (مُحِل).[۶]
- خوردن گوشت شکار بر محرم مطلقا حرام است.[۷]
- اگر شخص غیر محرم، حیوانی را در بیرون حرم شکار کرده و به درون آورده باشد، خوردن آن برای او جایز است اما برای محرم حرام است.[۸]
- در حرمت شکار تفاوتی میان انواع شکار کردن، همچون کشتن، به دام افکندن و گرفتن نیست؛ بلکه کمک کردن دیگری بر شکار با اشاره، گفتار و یا در اختیار گذاشتن سلاح نیز حرام است.[۹]
- اگر محرم در بیرون حرم حیوانی را شکار کند، بنابر قول مشهور، گوشت آن حتی بر مُحل نیز حرام خواهد بود.[۱۰]
کفاره صید حیوانات وحشی غیر دریایی
شکار(کشتن) حیوانات وحشی غیر دریایی ـ که در خشکی زندگی میکنند ـ در حال احرام یا در حرم، سبب کفاره بر شکارکننده میشود؛ این حیوانات نیز یا از پرندگان هستند و یا از غیر پرندگان.[۱۱]
پرندگان
کفاره صید پرندگان در حال احرام یا در حرم عبارت است از:
پرنده | کفاره صید |
---|---|
شترمرغ | یک شتر[۱۲] |
گنجشک، چکاوک و صَعوه (پرندهای کوچک شبیه گنجشک) | یک مُد طعام[۱۳] |
مرغ سنگ خوار، کبک و دُرّاج(پرندهای از خانواده کبک) | بره نر که از شیر گرفته شده است و میچَرَد.[۱۴] |
یک ملخ | یک دانه خرما یا به اندازه یک کف دست طعام[۱۵] |
ملخهای زیاد | یک گوسفند (البته در صورتی که ناگزیر از کشتن ملخ باشد، کفّاره ندارد).[۱۶] |
- بنابر نظر مشهور فقیهان شیعه، کفاره کشتن کبوتر در غیر حرم برای محرم یک گوسفند و برای مُحِل(غیر محرم) در حرم یک درهم است. چنانچه محرم در حرم کبوتری را بکشد کفاره آن یک گوسفند به اضافه یک درهم است.[۱۷]
- اما در سایر پرندگان اختلاف است که آیا کفاره کشتن آنها یک گوسفند است یا بهای آنها.[۱۸] هنچنین در کشتن زنبور نیز اختلاف است که آیا کفاره دارد یا نه.
غیر پرندگان
کفاره صید غیر پرندگان در حال احرام یا در حرم عبارت است از:
حیوان(غیر پرنده) | کفاره صید |
---|---|
گاو وحشی و گورخر | یک گاو اهلی[۱۹] |
روباه، آهو و خرگوش | یک گوسفند[۲۰] |
جوجه تیغی، سوسمار و موش صحرایی | یک بزغاله نر[۲۱] |
- اما کفّاره کشتن سایر حیواناتی که برای کشتن آنها کفّاره خاصی ذکر نشده، قیمت آن حیوان است.[۲۲]
پانوشت
- ↑ لسان العرب، واژه «صيد»؛ فرهنگ بزرگ سخن، واژه «شكار».
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج5، ص۱۱۷.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج5، ص۱۱۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص286.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۴۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۹۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۱۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۱۴.
- ↑ مستند الشیعة، ج11، ص339.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۴۱_۳۴۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۸.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج5، ص۱۱۸.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۵۹.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۴۴-۲۴۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۴۲-۲۴۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۴۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۴۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۲۸-۲۳۰ و ۲۳۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۴۸-۲۵۰؛ مدارک الاحکام، ج۸، ص۳۵۱؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۶۴-۱۶۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۰۵-۲۰۷.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۸۰.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۴۳-۲۴۴.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۸۵.
منابع
- تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)، سید جعفر حمیدی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۱ش.
//////////////////////////////
- التهذیب، محمد بن حسن شیخ طوسی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365ش.
- الخلاف، محمد بن حسن شیخ طوسی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیة قم، 1407ق.
- المبسوط فی فقه الإمامیة، محمد بن حسن شیخ طوسی، به تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، 1387ق.
- المعتمد فی شرح المناسک، سید ابوالقاسم خوئی، به تحقیق سید رضا خلخالی، نجف، مدرسة دار العلم، مؤسسه الخوئی الإسلامیة، چاپ اول، 1409ق.
- جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، با تحقیق عباس قوچانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
- جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، با تحقیق عباس قوچانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
- کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، فاضل هندی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیة قم، بیتا.
- مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، احمد بن محمد مقدس اردبیلی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیة قم، مؤسسه النشر اسلامی، ۱۴۰۳ق.
- مستند الشّیعة، احمد بن محمد مهدی النراقی، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، بیتا.
- مناسك الحج، سید ابوالقاسم خوئی، به تحقیق سید رضا خلخالی، نجف، مؤسسه الخوئی الإسلامیة، بیتا.
- مناسک حج، سید روحالله خمینی، تهران، مشعر، ۱۳۹۷ش.
- مناسک حج، سید روحالله خمینی، تهران، مشعر، ۱۳۹۷ش.
//////////////////////
- '،
- '،
- '،
- '،
- '،
- '،
- '،
- '،
مقالات مرتبط
واجبات |
شروع از میقات • نیت • لباس احرام • تلبیه |
محرمات احرام |
مشترک بین زن و مرد |
شکار حیوانات خشکی • کشتن جانوران بدن • کندن درختان • التذاذ جنسی • آمیزش • استمناء • عقد ازدواج • فسوق • جدال • زینت • بوی خوش • روغن مالیدن به بدن • نگاه کردن در آینه • سرمه کشیدن • ازاله مو • ناخن گرفتن • خون برون آوردن • کشیدن دندان • حمل سلاح |
ویژه مردان |
پوشیدن لباس دوخته • پوشاندن سر • استظلال |
ویژه زنان |
پوشاندن صورت • پوشاندن دست |
دیگر احکام |
مستحبات احرام |
مکروهات احرام |
/////////////////////////
حکم پوشاندن صورت
پوشاندن صورت یکی از محرمات احرام در منابع فقهی شمرده شده و از آن با عناوینی چون تغطیة الوجه،[۱] تخمیر الوجه[۲] و ستر الوجه[۳] تعبیر میشود. بنابر نظر فقیهان امامی، شافعی و حنبلی، پوشاندن صورت از مسائل ویژه زنان احرامگزار است.[۴]
در باور همه فقیهان امامی[۵] و اهلسنت،[۶] پوشاندن صورت برای زن روا نیست. اما در باور برخی دیگر، اینکار برای مرد نیز در حال احرام جایز نیست و به تعبیر دیگر، اسفار (آشکار کردن) صورت واجب است.[۷] شماری از فقیهان این حکم را اجماعی[۸] و برخی آن را مطابق نظر همه فقیهان امامی و اهل سنت شمردهاند.[۹]
- ↑ غنیة النزوع، ص159؛ بدائع الصنائع، ج2، ص185؛ الدروس، ج1، ص379.
- ↑ الموطا، ج1، ص327؛ الام، ج7، ص255.
- ↑ المجموع، ج7، ص250؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص339؛ مجمع الفائده، ج6، ص351.
- ↑ الام، ج7، ص255-256؛ المغنی، ج3، ص304-305؛ تحریر الاحکام، ج2، ص32.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص790؛ مجمع الفائده، ج6، ص332؛ کفایة الاحکام، ج1، ص305.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص305؛ المجموع، ج7، ص250.
- ↑ المهذب، ج2، ص187؛ الدر المنضود، ص77؛ جواهر الکلام، ج18، ص389.
- ↑ الاستذکار، ج4، ص14؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص389.
- ↑ منتهی المطلب، ج12، ص73.