آستان مقدس امام حسین

از ویکی حج

آستان مقدس امام حسین (علیه‌السلام) محل دفن امام حسین (علیه‌السلام) و شهدای کربلا بوده و در شهر کربلا قرار دارد.

بنابر برخی نقل‌ها مختار ثقفی اولین بنا را بر مرقد امام حسین (علیه‌السلام) ساخت و در دوره‌های بعد شیعیان و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) مخصوصاً پادشاهان و حاکمان، اهتمام ویژه‌ای بر بازسازی، ترمیم و توسعه این حرم داشته‌اند.

این حرم بارها از سوی دشمنان اهل بیت از جمله برخی از خلفای عباسی و وهابیان مورد هجوم و تخریب واقع شده است. از مهمترین آن‌ها می‌توان به تخریب حرم امام حسین (علیه‌السلام) توسط متوکل، تخریب و غارت حرم توسط وهابی‌ها در آوریل سال 1801 م و نیز نخریب توسط حکومت بعث عراق در پی انتفاضه شعبانیه در سال۱۴۱۱ق اشاره کرد.

صحن مطهر به مساحت 1500 متر مربع حرم را احاطه کرده‌ است. این صحن دارای ده درب ورودی بوده و هرکدام از درب‌ها به یکی از محله‌های کربلا باز می‌شود.

اطراف صحن ایوان‌های بزرگی وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: ایوان طلا، ایوان ناصری و ایوان وزیر. در طبقه دوم حرم مطهر گنجینه آستان وجود دارد و اشیاء نفیسی که شاهان ایران و هند و دیگران به حرم اهداء کر‌ده‌اند، در آنجا نگهداری‌ می‌شود.

اولین ضریح بر روی قبر ایشان از جنس چوب بود و توسط عضدالدوله دیلمی ساخته شد. در دوره قاجاریه ابتدا فتحلی‌شاه و بعد انیس‌الدوله زن ناصرالدین‌شاه هرکدام ضریحی از جنس نقره برای قبر شریف امام حسین (علیه‌السلام)ساختند.

طاهر سیف‌الدین داعی مطلق فرقه بهره هند ضریحی از نقره خالص ساخت. این ضریح با ضریح قاجاری تعویض گردید و ضریح قبلی برای نصب بر روی قبر شریف امامین عسکریین (علیه‌السلام) به سامرا فرستاده شد.

کار ساخت ضریح فعلی سال 1385ش با تشکیل هیأت امنایی در ایران کلید خورد. این ضریح همانند ضریح قبلی، شش گوشه و تقریباً به همان ابعاد، ساخته و پس از نصب بر روی قبر مطهر امام حسین (علیه‌السلام)، در اسفند سال 1391 رونمایی شد.

گفتنی است داخل ضریح مطهر صندوقچه‌ای بر روی قبر شریف نصب است. این صندوقچه برای اولین بار توسط شاه اسماعیل صفوی ساخته شد. صندوقچه دیگری توسط گوهرشاد همسر نادرشاه افشار به حرم مطهر هدیه گردید. این صندوقچه بارها مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته و هنوز هم بر روی قبر مطهر نصب است.

موقعیت قبر امام حسین و شهدا

به نوشته شیخ مفید، پس از آنکه لشکر عمر سعد به کوفه بازگشتند، گروهی از قبیله بنی‌اسد که در منطقه «غاضریه» اقامت داشتند، به محل جنگ آمدند و بر امام حسین (علیه‌السلام) و یاران ایشان، نماز خواندند و آنها را دفن کردند. آنها امام حسین (علیه‌السلام) را در محل قبر کنونی ایشان و فرزندش علی‌اکبر را پایین پای آن حضرت، به خاک سپردند.

سایر شهدای کربلا را نیز در یک‌جا، کنار یکدیگر در امتداد پایین پای امام، دفن کردند. حضرت عباس (علیه‌السلام) را نیز در محل شهادت وی، در مسیر غاضریه، جایی که امروزه بارگاه ایشان قرار دارد، به خاک سپردند.[۱]

گویند علت اینکه عباس را در محل شهادتش به خاک سپردند، آن بود که بدن وی به چند قسمت، پاره پاره شده بود و امکان انتقال آن به کنار قبر امام حسین (علیه‌السلام) و سایر شهدا نبود. برخی نیز گفته‌اند که بنی‌اسد، حبیب بن مظاهر را در محلی نزدیک بالا سر امام حسین (علیه‌السلام) دفن کردند و بنی‌تمیم، حر بن یزید ریاحی را به نقطه‌ای در فاصله یک میل از قبر حسین (علیه‌السلام) منتقل و در آنجا دفن کردند.[۲]

نخستین زائران امام حسین

بارگاه ملکوتی سرور شهیدان، حضرت امام حسین (علیه‌السّلام)، از نخستین هفته‌های پس از واقعه عاشورا، به زیارتگاهی برای شیعیان تبدیل شد و از آن زمان تاکنون، همواره کانون توجه عاشقان و دوستداران آن حضرت بوده است.

برخی گفته‌اند نخستین زائر امام حسین (علیه‌السّلام)، «عبیدالله بن حر جعفی» بود[۳] که به گزارش طبری تاریخ‌نگار، پس از واقعه عاشورا، همراه یارانش به کربلا گریخت و با دیدن اجساد یا قبور شهدا، ابیاتی در رثای امام حسین (علیه‌السلام) و بیان پشیمانی خود از یاری نکردن آن حضرت، سرود.[۴] اما در این گزارش، به زیارت کردن عبیدالله بن حر از قبر امام و یارانش، اشاره صریحی نشده است.

(تصویر شماره 117)

با این حال، مشهور میان علمای شیعه آن است که نخستین زائر قبر شریف امام (علیه‌السّلام)، «جابر بن عبدالله انصاری»، صحابی بزرگ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) بود که در نخستین سالروز اربعین حسینی در 20 صفر سال 61 ه. ق، به زیارت امام (علیه‌السلام) مشرف شد.[۵]

جزئیات زیارت جابر

البته منابع دیگر شیعه، جزئیات زیارت وی را دو گونه گزارش کرده‌اند:

نخستین گزارش از عمادالدین طبری (متوفای 525 ه. ق) است که زیارت جابر را همراه با عطیه عوفی، به تفصیل گزارش کرده است. اما در آن، سخنی از ملاقات وی با اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، به میان نیاورده است.[۶] خوارزمی نیز شبیه این گزارش را با تفاوت‌هایی نقل کرده است.[۷]

گزارش دوم از سید بن طاووس است که زیارت جابر را بدون همراهی عطیه و به اختصار بیان کرده و به دنبال آن ملاقات جابر را با اسرای اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که از شام بازمی‌گشتند، آورده است.[۸] به هر حال، درباره تاریخ و جزئیات حضور جابر در کربلا و نیز امکان بازگشت اهل‌بیت (علیه‌السلام) از شام به کربلا در روز اربعین و دیدار جابر با آنان، میان علما و صاحب‌نظران، اختلاف‌نظر وجود دارد.[۹]

نخستین ساختمان قبر شریف‌

درباره نخستین ساختمان بنا شده بر قبر شریف امام حسین (علیه‌السّلام)، در منابع تاریخی معتبر، اطلاع دقیقی در دست نیست. اما نویسندگان معاصر تاریخ کربلا و بارگاه امام حسین (علیه‌السّلام)، اقوال و ادعاهایی را درباره تاریخ احداث نخستین بنا روی قبر بیان کرده‌اند که از اعتبار تاریخی، برخوردار نیست. برخی گفته‌اند قبیله بنی‌اسد که امام حسین (علیه‌السلام) و سایر شهیدان را به خاک سپردند، نخستین کسانی بودند که بر قبور آنان، تربتی ساختند. اما به نوشته برخی دیگر، مختار ثقفی، نخستین کسی بود که به ساخت‌وساز بر قبر مطهر اقدام نمود.[۱۰]

(تصویر شماره 118)

گرچه هیچ‌یک از این اقوال، مستند نیست و نمی‌توان به راحتی آنها را پذیرفت، اما وجود سقیفه (سایبان) یا گنبد کوچکی روی قبر شریف امام (علیه‌السّلام)، در قرن دوم هجری، دور از ذهن نیست؛ زیرا در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) درباره چگونگی زیارت امام حسین (علیه‌السلام) و بیان زیارتنامه ایشان، آمده است: «اگر از سمت ورودی رو به مشرق آمدی، پس در ورودی بایست و بگو...». [۱۱] همچنین در ادامه، پس از بیان زیارتنامه امام (علیه‌السلام) و حضرت علی‌اکبر، آمده است که «از سقیفه خارج می‌شوی و مقابل قبور شهدا می‌ایستی».[۱۲]

سیدمحسن امین از این عبارات، چنین نتیجه‌گیری کرده است که بنای بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) در آن زمان، شامل سقیفه‌ای بوده که یک درِ آن، سمت شرق قرار داشته است. اما به هر حال، در یا درهای دیگری نیز وجود داشته است.[۱۳] همچنین از این زیارتنامه، چنین استنباط می‌شود که قبر حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) نیز داخل سقیفه قرار داشته است.

در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السّلام)، از ایستادن بیرون از «گنبد»، پیش از ورود به روضه شریف امام حسین (علیه‌السّلام)، سخن به میان آمده است‌[۱۴] و این روایت، بر وجود گنبدی بر قبر شریف دلالت دارد.

تخریب قبر در دوره متوکل‌

برخی از نویسندگان معاصر، از تخریب بارگاه امام (علیه‌السلام) به دستور‌ هارون‌الرشید، سخن گفته‌اند.[۱۵] اما در منابع تاریخی، اشاره‌ای به این موضوع نشده است و با توجه به اهتمام‌ هارون به احداث گنبد و بارگاهی بر قبر امام علی (علیه‌السلام) در نجف، چنین اقدامی از وی، بعید می‌نماید.

(تصویر شماره 119)

اما متوکل عباسی که به تصریح منابع معتبر تاریخی، دشمنی و کینه‌اش به اهل‌بیت پیامبر شناخته شده بود، دستور داد تا قبر امام حسین (علیه‌السلام) را تخریب نمایند و زائران را از گرد حرم آن حضرت، متفرق سازند و از زیارت ایشان منع کنند.

برخی نویسندگان متاخر، از چهار بار تخریب قبر امام حسین در دوره متوکل، سخن گفته‌اند. اما از منابع تاریخی و کهن، چنین برداشت می‌شود که در دوره متوکل، قبر امام حسین (علیه‌السلام) یک یا دو بار تخریب شده است.

آنچه در بیشتر منابع تاریخی آمده، آن است که متوکل در سال 236 ه. ق، دستور داد قبر امام حسین را خراب کنند و محل آن را شخم بزنند، بذرپاشی کنند و آب بر آن ببندند. همچنین از آمدن مردم به آنجا جلوگیری نمایند و با زائران قبر آن حضرت، برخورد کنند.[۱۶]

(تصویر شماره 120)

اما شیخ طوسی در امالی خود، چنین نقل کرده است که در سال 237 ه. ق، متوکل یکی از فرماندهان خود را با عده زیادی از لشکریان فرستاد تا قبر امام حسین (علیه‌السلام) را خراب کنند[۱۷] و مردم را از زیارت و اجتماع در آنجا منع کنند. او نیز به کربلا رفت و طبق دستور متوکل، عمل کرد.

سپس متوکل در سال 247 ه. ق متوجه شد که مردم کوفه و سواد آن، همچنان به زیارت قبر امام حسین (علیه‌السلام) می‌روند. ازاین‌رو فرمانده دیگری را با تعدادی از لشکریان خود به کربلا فرستاد تا این بار قبر شریف را نبش کنند و زمین آن را شخم بزنند.[۱۸]

(تصویر شماره 121)

بازسازی حرم تا دوره صفوی‌

گفته می‌شود پس از تخریب قبر امام حسین به دستور متوکل، فرزندش منتصر که پدر خود را به علت نصب و دشمنی او با اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به قتل رسانید، بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) را بازسازی کرد و زائران قبر شریف آن حضرت را برای زیارت، آزاد گذاشت. در این دوره، تعدادی از سادات و علویان و در راس آنان، ابراهیم مجاب، فرزند محمد عابد، فرزند امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)، به کربلا مهاجرت کردند و اطراف حرم امام سکونت گزیدند.[۱۹]

همچنین گفته می‌شود در دوره معتضد عباسی (حک: 279- 289 ه. ق)، محمد بن زید علوی، از داعیان زیدی طبرستان، به زیارت دو حرم امام علی (علیه‌السلام) در نجف و امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا آمد و به بازسازی بنای حرم امام حسین اقدام نمود.[۲۰]

در منابع تاریخی کهن، به دو بازسازی، اشاره نشده است؛ اما از عمارت و ساختن‌ بارگاه مطهر امام حسین (علیه‌السلام) به دستور عضدالدوله دیلمی، از امرای آل بویه، سخن به میان آمده است.[۲۱] ابن‌اثیر نیز در تاریخ خود به اقدامات عمرانی عضدالدوله در کربلا در سال 369 ه. ق، اشاره کرده است.[۲۲] او همچنین در سال 371 ه. ق، به زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) مشرف شد و به سادات علوی و مردم ساکن مجاور بارگاه مقدس، کمک‌های مالی و غیرمالی فراوانی کرد.[۲۳]

غارت حرم

در سال 369 ه. ق، ضبّة بن محمد اسدی که به راهزنی می‌پرداخت، بارگاه امام حسین را غارت کرد. عضدالدوله دیلمی نیز لشکری را به مقر وی، در شهر عین‌التمر، فرستاد که البته ضُبّه خود را نجات داد و فرار کرد. اما خانواده وی، اسیر و اموالش مصادره شدند. ابن‌اثیر این حادثه را عِقابی برای وی، در نتیجه غارت بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) دانسته است.[۲۴]

در سال 407 ه. ق گنبد حرم امام حسین (علیه‌السلام) و رواق‌های آن در آتش سوخت. علت آتش‌سوزی این بود که عوام مردم، دو شمع (چراغ) بزرگ روشن کردند که در نیمه شب روی ازارها سقوط کرد و آن را آتش زد و آتش به جاهای دیگر سرایت کرد.[۲۵] در همین دوره، ابوالحسن بن فضل رامهرمزی، وزیر سلطان‌الدوله، حصار حرم امام حسین (علیه‌السلام) را بازسازی کرد.[۲۶]

در این دوره و دوره‌های بعدی، بسیاری از خلفای عباسی و پادشاهان، به زیارت قبر امام حسین (علیه‌السلام) اهتمام داشتند. در سال 436 ه. ق، سلطان ابوکالیجار مرزبان بن سلطان‌الدوله بویهی (متوفای 440 ه. ق) به زیارت حرم امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا و حرم امام علی (علیه‌السلام)

در نجف، مشرف شد.[۲۷]

در سال 479 ه. ق، سلطان ملکشاه سلجوقی به همراه وزیرش نظام‌الملک، بارگاه مطهر امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت کردند.[۲۸]

در ربیع‌الثانی سال 553 ه. ق نیز المقتفی لامرالله‌[۲۹] و در سال 696 ه. ق، سلطان غازان، پادشاه ایلخانی، این بارگاه مقدس را زیارت کردند.[۳۰] بسیاری از بازدیدهای پادشاهان، بازسازی‌ها و اقدامات خیریه‌ای را از سوی آنها به دنبال داشته است؛ برای مثال، ملکشاه در زیارت خود در سال 479 ه. ق دستور بازسازی دیوار حرم را صادر کرد.[۳۱]

(تصویر شماره 122)

به گزارش ابن‌شهرآشوب، در نیمه اول قرن ششم هجری، المسترشد بالله، خلیفه عباسی، به این بهانه که «قبر، نیازی به خزانه ندارد»، اموال حرم حسینی و کربلا و نجف را غارت کرد و آن را میان لشکریان خود تقسیم کرد. اما طولی نکشید که او و پسرش، به قتل رسیدند.[۳۲] او در زمانی که درگیر جنگ با سلطان مسعود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی بود، به دست فداییان اسماعیلی، در سال 529 ه. ق، کشته شد.[۳۳] با توجه به سال کشته شدن مسترشد، به نظر می‌رسد که قضیه غارت اموال نیز در همین سال، یعنی سال 529 ه. ق، اتفاق افتاده است.[۳۴]

حمله مغول

در زمان حمله ویرانگر مغولان، به فرماندهی «هولاکو» به عراق در سال 656 ه. ق، با درایت و تدبیر علمای شیعه، از جمله سید بن طاووس، دو بارگاه مطهر امام علی (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) و دو شهر مهم شیعه، یعنی حله و کوفه، از تخریب و کشتار در امان ماندند.[۳۵]

بازسازی‌های آل جلایر

در سال 767 ه. ق، امین‌الدین مرجان بن عبدالله که سلطان اویس، پادشاه آل‌جلایر، او را والی بغداد، نموده بود، به کربلا آمد و در مجاورت آستان امام حسین (علیه‌السلام) مسجد و مناره‌ای ساخت و املاک خود در بغداد، کربلا و عین‌التمر را وقف آن نمود. مناره این مسجد که به نام «مناره عبد» شناخته می‌شد و از مناره‌های تاریخی ارزشمند عراق به شمار می‌آمد، در دوره اخیر، توسط شهرداری کربلا، از بین رفت.

در همین سال، سلطان اویس، نیز به بازسازی و توسعه بنای آستان مقدس اقدام نمود و پس از وی، فرزندانش به نام‌های سلطان حسن و سلطان حصین، کار تکمیل بنا و توسعه را ادامه دادند. تاریخ این توسعه بنای آستان، در کتیبه‌ای در محلی که امروزه در حرم امام حسین (علیه‌السلام) به نام «نخله مریم» شناخته می‌شود، ثبت شده بود. اما در سال 1216 ه. ق، عثمانی‌ها آن را از محل خود برداشتند و اثری از آن، باقی نگذاشتند.

عبدالجواد کلیددار معتقد است که ساختمان کنونی آستان امام حسین (علیه‌السّلام)، مربوط به توسعه بنای آن در دوره سلطان اویس است. اما پس از آن، بارها دولتمردان شیعه و عثمانی‌ها، در آن بازسازی و تغییراتی ایجاد کرده‌اند. در نتیجه، به‌صورت اولیه خود، باقی نمانده است.[۳۶] می‌گویند در جریان توسعه آل جلایر، دو مناره، مجاور ایوان اصلی حرم ایجاد شد که علامه سماوی، ماده تاریخ آن را عبارت «دو ستون زرین»، معادل 793 ه. ق، گفته است.[۳۷]

(تصویر شماره 123)

بازسازی حرم در دوره صفوی‌

در سال 914 ه. ق، شاه اسماعیل اول صفوی، بغداد را فتح کرد و سپس به زیارت قبر امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا آمد و هدایایی به بارگاه مقدس هدیه کرد.[۳۸] همچنین گفته‌اند که او در سال 920 ه. ق، دستور ساخت شش صندوقچه چوبی خاتم و منبت‌کاری نفیس را صادر کرد تا بر قبور مطهر امامان مدفون در عراق، نصب شود که البته صندوقچه قبر امام حسین (علیه‌السّلام)، پس از وفات شاه اسماعیل در سال 932 ه. ق، روی قبر مطهر نصب گردید.[۳۹]

در سال 941 ه. ق پادشاه عثمانی، سلطان سلیمان قانونی، به زیارت کربلا آمد و دستور بازسازی و مرمت بنای آستان امام حسین (علیه‌السلام) را صادر کرد.[۴۰] در کتاب بیان منازل سفر العراقین تالیف نصوح مطراق‌چی، که موضوع آن شرح لشکرکشی‌های سلطان سلیمان قانونی به عراق عرب و عجم است، نگاره‌ای هنری از آستان مقدس وجود دارد که نشان‌دهنده تصویر و وضعیت تقریبی ساختمان آن در زمان بازدید سلطان سلیمان است.

در سال 980 ه. ق، شاه طهماسب صفوی با دولت عثمانی، عهدنامه صلحی امضا کرد و به زیارت کربلا آمد و دستور بازسازی آستان مقدس و مسجد واقع در شمال حرم و توسعه رواق حرم و صحن از سمت شمال را صادر کرد. در همین سال، حسن بغدادی‌ تبریزی، از نزدیکان شاه طهماسب، گنبد حرم را طلاکاری کرد و در سال 982 ه. ق، بازسازی مناره عبد، به دستور شاه طهماسب، به پایان رسید.[۴۱] شیخ محمد سماوی مادّه تاریخ این بازسازی را به فارسی «انگشت یار» و به عربی «خنصر الاحب» که معادل عربی همان عبارت فارسی می‌باشد، گفته است.[۴۲]

در سال 1032 ه. ق، شاه عباس کبیر صفوی، وارد عراق شد و پس از زیارت قبر امیرمؤمنان (علیه‌السّلام)، به زیارت قبر امام حسین (علیه‌السلام) رفت. سپس دستور داد تا برای نخستین بار، ضریح مشبکی از جنس مس، تهیه و روی قبر نصب گردد. این ضریح تا سال 1357 ه. ق، در محل خود باقی بود. سپس آن را برداشتند و صندوق و محفظه شیشه‌ای را که برای حفاظت صندوق خاتم است، به‌جای آن گذاشتند. همچنین به دستور وی، گنبد مطهر، کاشی‌کاری گردید و ساختمان حرم و صحن و رواق‌ها، بازسازی شد.[۴۳]

در سال 1048 ه. ق، شاه صفی اول صفوی، به زیارت امام حسین (علیه‌السلام) آمد و اموالی را برای بازسازی حرم مطهر، اختصاص داد. به دستور وی، مسجد پشت سر را بازسازی کردند و دیوار صحن را از سمت شمال، خراب کردند و مساحت صحن را توسعه دادند و رواق شمالی را ساختند.[۴۴]

در سال 1153 ه. ق، گوهرشاد بیگم، دختر شاه سلطان حسین صفوی و همسر نادرشاه افشار، به تعمیر و تزیین و کاشی‌کاری حرم، اقدام کرد. او کف حرم را با کف‌پوش نفیس، فرش نمود و برای کلیه درهای حرم، پرده‌های نفیسی نصب کرد و بالای ضریح نیز چراغی از طلای خالص قرار داد.[۴۵]

حمله وهابی‌ها به کربلا

یکی از برجسته‌ترین و در عین حال وحشیانه‌ترین حوادث تجاوز به شهر مقدس کربلا و بارگاه مطهر امام حسین (علیه‌السّلام)، فاجعه حمله وهابی‌ها در سال 1216 ه. ق بود که ویرانی و آتش‌سوزی بارگاه مطهر و غارت و کشتار مردم را به دنبال داشت. این حادثه، در دوره حکومت عبدالعزیز بن سعود، از حاکمان دولت اول آل سعود در منطقه نجد عربستان، اتفاق افتاد.

شعرای شیعه عراقی، در اشعار خود، به زشتی و شدت حادثه و تاثر خود از آن اشاره کرده‌اند و بسیاری از علما و نویسندگان نیز ابعاد و جزئیاتی از حادثه را ثبت کرده‌اند که در اینجا شرح این ماجرا را از زبان یک نویسنده غربی، یعنی مستر استفان همیسلی لونکریک در کتابش، چهار قرن از تاریخ عراق، نقل می‌کنیم: [۴۶]

خبر نزدیک شدن وهابی‌ها به کربلا، شامگاه روز دوم ماه آوریل سال 1801 م و هنگامی که بیشتر ساکنان شهر، به زیارت نجف اشرف رفته بودند، منتشر شد. از این‌رو حاضران در شهر، با عجله و شتاب، درها را بستند. اما وهابی‌ها که ششصد نفر پیاده و چهارصد نفر سواره، برآورد شده‌اند، فرود آمدند و چادرهای خود را برپا کردند و نیروهای خود را به سه دسته تقسیم نمودند.

آنان از زاویه یکی از زائرسراها در ناحیه «باب المخیم»، روزنه‌ای در دیوار گشودند و به‌طور ناگهانی، داخل یک زائرسرا شدند و به نزدیک‌ترین دروازه‌های شهر حمله کردند و با گشودن ساده و راحت آن، داخل شهر شدند. ساکنان، وحشت کردند و سراسیمه پا به فرار گذاشتند و نمی‌دانستند چه کنند.

وهابی‌های خشن، راه خود را به‌سوی روضه مقدسه گشودند و شروع به تخریب آن کردند. تمام آرایه‌های معماری، نظیر قضیب معدنی، کتیبه‌های چوبی از جنس ساج و آیینه‌های بزرگ را از جا کندند و هدایای نفیس و نذورات گرانبها، اعم از پیشکش‌های صاحب‌منصبان و زمامداران و سلاطین و شاهان فارس را غارت نمودند.

همین طلاهای دیوارها و سقف را جدا ساختند و شمعدانی‌ها، سجاده و آویزهای ارزشمند و قیمتی را برداشتند و درهای منبت‌کاری شده و خلاصه هر وسیله‌ای از این قبیل را جمع‌آوری نمودند و به بیرون حرم، انتقال دادند.

مستر لونکریک، در ادامه، از کشته شدن بسیاری از اهالی بی‌گناه کربلا، سخن گفته و نوشته است: [۴۷]

افزون بر این کارها، حدود پنجاه نفر را نزدیک ضریح و پانصد نفر را نیز بیرون حرم در صحن، به قتل رساندند. این مهاجمان وحشی در شهر هم، دست به فساد و تخریب زدند و به هر کسی رسیدند، او را بی‌رحمانه کشتند. همچنین به هر خانه‌ای دستبرد زدند و به پیر و کودک رحم نکردند و حرمت هیچ زن و مردی را نگاه نداشتند. از همین روی، هیچ جنبنده‌ای از کشتار وحشیانه یا اسارتشان، در امان نماند. بعضی، شمار کشته‌شدگان را هزار نفر و برخی دیگر، پنج برابر آن (پنج هزار نفر) برآورد کرده‌اند.

بازسازی حرم از دوره قاجار تا الآن

پادشاهان قاجار اهتمام ویژه‌ای به بازسازی و توسعه حرم ائمه (علیه‌السلام) به ویژه حرم امام حسین‌ (علیه‌السلام) داشتند.

اقدامات آقامحمدشاه قاجار

پس از روی کارآمدن قاجار، آقامحمدشاه قاجار دستور داد تا گنبد حرم امام حسین (علیه‌السلام) بازسازی و سپس به‌طور کامل، طلاکاری شود. برخی تاریخ این کار را 1206 ه. ق و برخی نیز 1207 ه. ق، بیان کرده‌اند.[۴۸] اما در کتاب «تاریخ محمدی» که تالیف آن در سال 1211 ه. ق پایان یافته است، سال 1205 ه. ق ذکر شده و ماده تاریخ آن از قول سلیمان صباحی کاشانی، چنین آمده است: «در گنبد حسین علی زیب جست زر». اما عددی که از این مصرع به دست می‌آید، 1207 است‌[۴۹] که شاید تاریخ پایان طلاکاری گنبد باشد.

اقدامات محمد‌علی شاه

در سال 1220 ه. ق، محمدعلی میرزای قاجار (م 1237 ه. ق) اموال فراوانی را برای بازسازی ویرانی‌های به‌جا مانده از حمله وحشیانه وهابی‌ها اختصاص داد.[۵۰] در سال 1232 ه. ق نیز، به دستور یکی از زنان فتحعلی‌شاه قاجار، ایوان روضه مقدسه، طلاکاری گردید. او در سال 1229 ه. ق، به همراه چهل هزار زائر ایرانی، به کربلا می‌رود که در همان زمان، این شهر به محاصره عشایر در می‌آید. از این‌رو نذر می‌کند در صورت رهایی از محاصره، به طلاکاری ایوان اقدام نماید.[۵۱]

اقدامات ناصرالدین شاه

در سال 1276 ه. ق ناصرالدین‌شاه قاجار، دستور داد تا پوشش طلای گنبد بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) با طلاهای جدید عوض شود. او اجرای این کار را به شیخ عبدالحسین طهرانی، که به دستور وی برای اجرای خدمات عمرانی در عتبات عالیات، به عراق آمده بود، واگذار کرد. طلاهای قدیمی گنبد امام حسین نیز به آستان کاظمین انتقال یافت و بر گنبد این آستان، نصب گردید.[۵۲] بر کتیبه‌های موجود بر گردن گنبد حرم امام حسین (علیه‌السّلام)، به طلاکاری آن در دوره ناصرالدین‌شاه، اشاره شده و تاریخ آن، 1273 ه. ق، ثبت شده است.

همچنین شیخ عبدالحسین طهرانی به دستور ناصرالدین‌شاه، اقدامات عمرانی مهم دیگری نیز در آستان مقدس حسینی اجرا کرد. او در سال 1276 ه. ق، دکه بزرگ واقع در نمای جنوبی حرم مطهر را که ایوان طلای حرم را پوشش می‌دهد، بنا کرد. سقف و ستون‌های ایوان، چوبی بود و ستون‌های آن، از درخت‌های جنگلی هند آورده شده بود.[۵۳] او همچنین کارهای دیگری را آغاز کرد؛ از جمله ساختن ایوان معروف به ناصری در صحن آستان؛ ساختن مسجد ناصری در ضلع غربی آستان حسینی، ساختن مدرسه زینبیه نزدیک تل زینبیه و ساختن مدرسه صدر از ثلث اموال میرزا تقی‌خان نوری، صدراعظم‌ ناصرالدین‌شاه.[۵۴] همان‌گونه که در ادامه به تفصیل بیشتری بیان خواهد شد، متاسفانه این مسجد و مدارس دینی، بعدها به بهانه احداث خیابان اطراف حرم، خراب شد و از بین رفت.

در سال 1279 ه. ق، کار ساخت طبقه دوم حجره‌ها و ایوانچه‌ها، گرداگرد صحن شریف امام حسین (علیه‌السلام) اجرا شد و سپس نمای آن، کاشی‌کاری گردید.[۵۵] در سال 1283 ه. ق، شیخ عبدالحسین طهرانی به کربلا بازگشت تا بر کار تکمیل اقدامات عمرانی ناصرالدین‌شاه، نظیر ساخت مسجد و ایوان ناصری، نظارت کند.[۵۶]

در سال 1287 ه. ق، ناصرالدین‌شاه که از سوی پادشاه عثمانی، رسماً برای زیارت عتبات عالیات عراق دعوت شده بود، وارد کربلا شد و با توجه به خدمات عمرانی وی در آستان حسینی، مورد استقبال مردم، علما و بزرگان کربلا قرار گرفت.[۵۷]

همچنین در دوره ناصرالدین‌شاه، گنبد حرم امام حسین (علیه‌السلام) از داخل آینه‌کاری و تزیین گردید و کتیبه‌هایی حاوی آیات قرآن و نیز اشعار محتشم کاشانی، بر آن قرار داده شد.[۵۸] سپس سقف و بخش فوقانی دیوار رواق‌های گرداگرد حرم، آینه‌کاری و تزیین گردید که در یکی از کتیبه‌های موجود در حرم، تاریخ پایان تزیینات، سال 1295 ه. ق و تاریخ پایان آینه‌کاری، سال 1301 ه. ق، ثبت شده است.[۵۹]

در سال 1296 ه. ق، نمای بیرونی غربی روضه مطهره و ایوان بالاسر زیبایی به دست معمار ایرانی، استاد احمد شیرازی به شکل زیبایی کاشی‌کاری و با مقرنس‌کاری تزیین گردید.[۶۰] در سال 1310 ه. ق حسن‌رفیق پاشا، والی بغداد، چند تار موی منسوب به‌ پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را به حرم امام حسین (علیه‌السلام) هدیه کرد که بدین مناسبت، مراسم باشکوهی در کربلا برگزار شد.[۶۱] در سال 1365 ه. ق- 1945 م همه سرداب‌های موجود زیر رواق‌ها و ایوان طلای حرم که تا پیش از این محل دفن مردگان بود، با سیمان پر شد و دفن مردگان در آنها، ممنوع اعلام شد.[۶۲]

تاریخچه صندوقچه و ضریح

گویند شاه اسماعیل صفوی در سال 920 ه. ق، دستور ساخت شش صندوقچه چوبی خاتم و منبت‌کاری نفیس را صادر کرد تا بر قبور مطهر امامان مدفون در عراق نصب شود که البته صندوقچه قبر امام حسین (علیه‌السّلام)، پس از وفات شاه اسماعیل در سال 932 ه. ق بر قبر مطهر، نصب گردید.[۶۳]

در سال 1133 ه. ق، گوهرشاه خانم، دختر شاه سلطان حسین صفوی که به ازدواج نادرشاه درآمد، صندوقچه چوبی خاتم‌کاری نفیسی را که ساخته دست هنرمندان شیرازی بود، به حرم مطهر هدیه کرد.[۶۴] این صندوقچه در جریان حمله وهابی‌ها به کربلا، آسیب دید و مقداری از آن، در آتش سوخت و برای همین، در سال 1225 ه. ق بازسازی گردید.[۶۵]

به علت نشستن گرد و غبار و چربی و آلودگی بر صندوقچه، در سال 1360 ه. ق، استاد «محمدصنیع خاتم شیرازی»، صنعتگر معروف ایرانی، آن را به‌طور مناسب و شایسته‌ای، بازسازی کرد؛ به‌گونه‌ای که گویا برای نخستین بار از دست سازنده اصلی آن، بیرون آمده است. برای آنکه صندوقچه از گرد و غبار آسیب نبیند، آن را از چهار سمت‌ و نیز از سمت بالا، با شیشه‌های سنگی مخصوصی پوشاندند و خطوط تقاطع شیشه‌ها را از پنبه و لاستیک پر کردند.[۶۶] این صندوقچه، هنوز روی قبر شریف، موجود است و طول، عرض و ارتفاع آن، به ترتیب 5/ 4، 3 و 30/ 1 متر است.

در سال 1213 ه. ق، فتحعلی‌شاه قاجار به ملک‌الشعرای دربار خود، فتحعلی‌خان صبای کاشانی، دستور داد که ضریحی نقره‌ای بر قبر امام حسین (علیه‌السلام) نصب کند. او نیز صنعتگران را مامور کرد تا ضریح را بسازند و برخی اشعار خود را در مدح و رثای امام حسین (علیه‌السلام) بر ضریح نوشت. ساخت ضریح، پنج ماه طول کشید و آن را دید. سپس در سال 1218 ه. ق، محمدحسین قراگوزلو، حاکم همدان، این ضریح را به کربلا منتقل و بر قبر شریف حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، نصب کرد.[۶۷]

در دوره ناصرالدین‌شاه نیز یکی از زنان وی، به نام انیس‌الدوله، ضریح دیگری را از نقره، برای نصب بر قبر شریف امام هدیه نمود که طول آن، 80/ 4 متر و ارتفاع آن، 70/ 1 متر بود.[۶۸]

ساخت ضریح توسط طاهر سیف‌الدین

طاهر سیف‌الدین، داعی مطلق پیشین فرقه بُهره هند که از فرقه‌های اسماعیلیان به شمار می‌آید، پس از زیارت کربلا در سال 1355 ه. ق، تصمیم گرفت ضریح جدیدی را به حرم مطهر امام حسین (علیه‌السلام) هدیه کند. ضریح اهدایی وی که با ضریح قاجاری تعویض شد، از نقره خالص، و طول، عرض و ارتفاع آن، به ترتیب 5/ 5، 5/ 4 و 7/ 3 متر بود.[۶۹]

(تصویر شماره 124)

کار ساختن این ضریح، در سال 1358 ه. ق به پایان رسید و طی مراسمی رسمی با حضور داعی مزبور، رونمایی شد. برخی شعرای شیعه، از جمله عبدالکریم النایف و شیخ‌ محمد سماوی، بدین مناسبت اشعاری سرودند که ماده تاریخ اشعارشان، به ترتیب برابر با 1355 و 1358 ه. ق است.[۷۰] گفته می‌شود ضریح نقره‌ای قبلی پس از بازسازی، به آستان سامرا ارسال شد و بر قبر امامین عسکریین (علیهماالسلام) نصب گردید.[۷۱]

در سال 1375 ه. ق، طاهر سیف‌الدین برای این ضریح، تاجی از طلا نصب کرد که نمای بیرونی آن، شامل چهار نوار بود؛ به‌گونه‌ای که محیط هر نوار، به صورت متدرج، از پایین به بالا، افزایش می‌یافت. روی هریک از این نوارها، کتیبه برجسته‌ای به خط ثلث و با پوشش آب طلا، قرار گرفته بود.[۷۲] این ضریح، بیش از 75 سال روی قبر امام حسین (علیه‌السلام) باقی بود؛ تا اینکه در سال 1391 ه. ش، از روی قبر شریف برداشته شد و ضریح جدیدِ ساخته شده در ایران، جایگزین آن گردید.

(تصویر شماره 125)

ضریح جدید

پروژه ساخت ضریح جدید امام حسین (علیه‌السّلام)، در سال 1385 ه. ش در ایران، با تشکیل هیئت امنایی برای این کار، آغاز شد. طرح هنری ضریح را «استاد محمود فرشچیان»، نقاش بزرگ معاصر ایران ارائه داد و خطاطی کتیبه‌های آن را «استاد سید محمدحسینی موحد»، از خوشنویسان بزرگ جهان اسلام برعهده گرفت و قلم‌زنی روی ضریح را نیز هنرمندان اصفهانی انجام دادند.

کار ساخت ضریح، از خرداد ماه سال 1387 ه. ش، در شبستان مدرسه معصومیه قم آغاز شد. برای طراحی سازه ضریح، از سیستم‌های روز مهندسی استفاده شد و مهندسان مختلف رشته‌های عمران و معماری، به‌ویژه آقایان عبدالحمید توکلی‌بینا و مهدی خوش‌نژاد، در ساخت ضریح کمک و نظارت کردند.

جنس اصلی سازه ضریح که قطعات نقره و طلا روی آن ترکیب شده، از چوب ساج است که در سال 1993 م از جنگل‌های برمه استحصال شده و وزن چوب‌های به کار رفته‌ در ضریح، 5350 کیلوگرم است. همچنین مقدار 118 کیلو و 650 گرم طلا و بالغ بر 4600 کیلوگرم نقره در ساخت ضریح، استفاده شده است.

ضریح جدید همانند ضریح قبلی، شش گوشه و تقریباً به همان ابعاد، ساخته شده است. مساحت نمای آن 86/ 33 مترمربع، طول و عرض آن 34/ 7* 04/ 5 متر و ارتفاع آن نیز 49/ 4 متر است. تعداد پنجره‌های مشبک گرداگرد ضریح نیز بیست پنجره است. سرانجام این ضریح پس از بدرقه مردم شهرهای مختلف ایران، به کربلا انتقال یافت و پس از نصب بر قبر شریف امام حسین (علیه‌السّلام)، طی مراسم باشکوهی در 15 اسفند 1391 ه. ش رونمایی شد.

توصیف معماری آستان مقدس‌

درباره معماری آستان مقدس امام حسین‌(علیه‌السلام) به مواردی اشاره می‌کنیم:

صحن و حجره‌ها

حرم مطهر امام حسین(ع) را صحن وسیعی احاطه کرده است که از داخل، به شکل مستطیل و از بیرون، به شکل بیضی است. مجموع مساحت صحن به 1500 مترمربع و ارتفاع دیوارهای آن، به دوازده متر می‌رسد. دیوارهای صحن از داخل، تا ارتفاع دو متر، با سنگ و بقیه، با کاشی پوشش یافته و نقش‌های زیبا و کتیبه‌های قرآنی نیز زینت‌بخش آن است. گرداگرد صحن، ایوانچه‌ها و حجره‌ها و در پس آن، حصار بیرونی آستان مقدس قرار دارد. ایوانچه‌ها و حجره‌ها، در دو طبقه ساخته شده است که در هر طبقه، 65 ایوانچه وجود دارد.

در گذشته، حجره‌های اطراف صحن، مخصوص تدریس علوم دینی و مباحثه طلاب بوده است. اما تعدادی از آنها، به مقابر خانوادگی و تعداد دیگری نیز به محل دفن علما و مشاهیر، تبدیل شده است. از جمله مشاهیری که در حجره‌های اطراف صحن دفن شده‌اند، می‌توان به قبر عالم مجاهد، شیخ محمدتقی شیرازی و قبرشیخ زین‌العابدین حائری در ضلع شرقی صحن و قبر شیخ عبدالحسین تهرانی (متوفای 1286 ه. ق) و قبر سیدمرتضی کشمیری (متوفای 1342 ه. ق)، در ضلع غربی صحن، اشاره کرد.

در ضلع جنوبی صحن، بالای ورودی اصلی صحن، یعنی باب القبله، ساعت بزرگی روی یک پایه سیمانی بلند قرار دارد که آن را تولیت آستان حسینی، در سال 1382 ه. ق، از آلمان خریداری کرده است. این ساعت، جایگزین ساعت قدیمی‌تری شده است که آن را ناصرالدین‌شاه قاجار در سال 1312 ه. ق هدیه کرده بود. بدنه پایه یا برج ساعت نیز در سال 1383 ه. ق، کاشی‌کاری شده و بالای آن، گنبد کوچکی از طلا، نصب شده است.[۷۳]

ورودی‌های صحن‌

صحن شریف آستانه حسینی، دارای چند ورودی است که هریک به‌سوی یکی از محله‌های کربلا گشوده می‌شود. این ورودی‌ها، درون ایوان‌هایی مزین به کاشی‌کاری‌های زیبا، با نقش‌های هندسی و گیاهی، قرار دارد. در گذشته، تعداد آنها، هفت ورودی بود که در جریان توسعه صحن، دو ورودی با یکدیگر ادغام شد و چهار ورودی جدید نیز ساخته شد که بدین ترتیب، تعداد ورودی‌های صحن، به ده ورودی افزایش یافت. این ورودی‌ها عبارت‌اند از: [۷۴]

1. باب القبله: قدیمی‌ترین در و ورودی اصلی صحن است که با توجه به قرار داشتن آن در سمت قبله (جنوب) صحن، به این نام شهرت یافته است. ارتفاع آن، حدود پانزده متر و عرض قاعده آن، هشت متر است. بر کاشی‌های آن، تاریخ‌های 1275 ه. ق و 1385 ه. ق، به چشم می‌خورد.

2. باب الرجاء: از درهای جدید صحن است که میان باب القبله و باب قاضی الحاجات قرار دارد و ارتفاع آن، حدود پنج متر و عرض آن، 5/ 3 متر است.

3. باب قاضی الحاجات: این ورودی مقابل سوق‌العرب قرار دارد و ارتفاع آن، پنج متر و عرض آن، 5/ 3 متر و تاریخ آن، 1286 ه. ق است.

4. باب الشهداء: این ورودی، در میانه ضلع شرقی صحن قرار دارد و حاصل ادغام دو ورودی قدیمی، به نام‌های باب الصحن الصغیر و باب الصافی است. ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است.

5. باب الکرامه: از درهای جدید صحن است که در گوشه شمال شرقی صحن قرار دارد و ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است.

6. باب السلام: از درهای جدید صحن است که در میانه ضلع شمالی قرار دارد و طول آن، چهار متر و عرض آن، سه متر و تاریخ آن، 1392 ه. ق است.

7. باب السدره: در گوشه شمال غربی صحن واقع است و به یاد درخت سدری که در سده نخست هجری، نزدیک قبر امام (علیه‌السلام) بوده است و زائران به‌وسیله آن، محل قبر را می‌یافتند، بدین نام خوانده شده است. تاریخ این در، 1392 ه. ق است.

8. باب السلطانیه: در ضلع غربی صحن قرار دارد و وجه تسمیه‌اش آن است که یکی از سلاطین عثمانی، آن را ساخته است. ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است.

9. باب الراس الشریف: از درهای جدید صحن است و در میانه ضلع غربی صحن قرار دارد و از آنجا که روبه‌روی بالاسر حضرت قرار دارد، بدین نام شهرت یافته است. بر سردر آن، تاریخ 1372 ه. ق به چشم می‌خورد. بالای این ورودی، ساعت آونگ‌دار بزرگی، نصب شده است.

10. باب الزینبیه: این دروازه در جنوب غربی صحن قرار دارد و به علت نزدیک بودنش به تل زینبیه، به این نام شناخته می‌شود. ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است.

ایوان‌های صحن‌

اطراف صحن، ایوان‌های بزرگی وجود دارد که مهم‌ترین آنها، عبارت‌اند ازایوان وزیر، ایوان ناصری و ایوان طلا.

ایوان وزیر

این ایوان، وسط ضلع شمالی صحن واقع است و به یکی از وزرای دوره قاجار منسوب است که قبرش، پشت همین ایوان قرار دارد. در این ایوان، بسیاری از علمای بزرگ، به خاک سپرده شده‌اند که نامشان بر سنگ‌هایی، بر دیوار نوشته شده است که از آن جمله، می‌توان به «خطیب کربلا سیدجواد هندی» و «حجت‌الاسلام سید میرزا‌هادی حسینی»، اشاره کرد. امروزه یکی از درهای صحن، به نام «باب السلام»، در این ایوان گشوده شده است.

(تصویر شماره 126)

ایوان ناصری‌

این ایوان در ضلع غربی صحن قرار دارد و با انتساب به ناصرالدین‌شاه قاجار، به این نام شناخته می‌شد. اما بعداً با انتساب به سلطان عبدالحمید عثمانی که آن را بازسازی کرد، به ایوان حمیدی شهرت یافت. ارتفاع ایوان و طول و عرض قاعده آن، به ترتیب 15* 8* 5 متر است. از اشعار فارسی «شیخ جابر کاظمی» و نیز ماده تاریخ عربی آن، برمی‌آید که تاریخ ساخت آن، 1275 ه. ق بوده است. این ایوان، براساس ماده تاریخ اشعار عربی موجود داخل ایوان، در سال 1309 ه. ق، در دوره سلطان عبدالحمید عثمانی، بازسازی شده است.

ایوان طلا

ایوان طلا در ضلع جنوبی حرم قرار دارد و مشرف به صحن است و دیوارهای آن، با طلای ناب روکش شده و قسمت‌های فوقانی دیوارها با کاشی‌های زیبا، تزیین یافته است. در این ایوان و دو طرف آن، سه درِ چوبی با روکش طلا و تزیینات میناکاری وجود دارد که کتیبه‌های حاوی آیات قرآن و اشعار عربی نیز بر آنها نقش بسته است. ایوان طلا را دکه بزرگی با سقف و ستون‌های چوبی، پوشش داده است. این دکه، به شکل مستطیلی به طول 36 متر و عرض ده متر است و دارای سقف بلندی است که بخش میانی آن، ارتفاع بیشتر و دو بخش جانبی آن، ارتفاع کمتری دارد.

همان‌گونه که بیان شد این دکه، در دوره ناصرالدین‌شاه و با تلاش شیخ عبدالحسین‌ طهرانی در سال 1276 ه ق، بنا شد. سقف و ستون‌های این دکه که در آن زمان، از چوب بود، در سال 1342 ه. ق با چوب‌های جدیدی که از هند آورده بودند، بازسازی شد.[۷۵] در جبهه دکه، تعداد دوازده ستون چوبی وجود داشت که دو ستون، به ارتفاع سیزده متر در بخش میانی و مرتفع آن و شش ستون به ارتفاع نه متر، در دو جناح شرقی و غربی دکه و دو نیم ستون به ارتفاع چهار متر نیز در انتهای غربی و شرقی آن، قرار داشت. جبهه و ستون‌های چوبی این دکه، در سال 1388 ه. ق، با جبهه و ستون‌هایی از سنگ

مرمر فاخر، تعویض گردید.[۷۶]

افزون‌بر ایوان طلا، در ضلع غربی حرم و متصل به رواق ابراهیم مجاب، ایوان دیگری به نام ایوان راس الحسین (بالاسر) وجود دارد که طاق آن به شکل زیبایی، کاشی‌کاری شده است. در این ایوان، کتیبه‌ای به چشم می‌خورد که تاریخ 1296 ه. ق بر آن ثبت شده است.

(تصویر شماره 127 و 128)

حرم و گنبدخانه‌

حرم مطهر امام حسین (علیه‌السلام) که صحن وسیعی، آن را از چهار جهت احاطه کرده، 3850 مترمربع مساحت دارد. بخش مرکزی حرم، شامل گنبدخانه است که وسط آن، قبر شریف امام حسین (علیه‌السلام) و فرزندشان علی‌اکبر قرار دارد. روی قبر، صندوقچه چوبی خاتم‌کاری نفیسی، وجود دارد و روی این صندوقچه، ضریح فولادی و روی آن نیز ضریح نقره و طلاکوب، نصب شده است.

در زاویه جنوبی گنبدخانه، به فاصله حدود 5/ 1 متر از قبر علی‌اکبر و در حدفاصل گنبدخانه و رواق جنوبی، محل دفن شهدای کربلا قرار دارد. روی این محل، ضریح یک ضلعی از نقره، به طول 8/ 4 متر، نصب شده است که از پنج دهانه (پنجره) به عرض هر دهانه، 75 سانتی‌متر و ارتفاع 70 سانتی‌متر، تشکیل شده است.

(تصویر شماره 129)

رواق‌های حرم‌

اطراف گنبدخانه حرم امام حسین (علیه‌السلام) را رواق‌های زیبایی از چهار جهت احاطه کرده است که عرض همه این رواق‌ها، پنج متر و طول دو رواق شمالی و جنوبی، حدود چهل متر و طول دو رواق شرقی و غربی، حدود 45 متر است. دیوارها و کف رواق‌ها، دارای پوششی از سنگ مرمر و سقف رواق‌ها، آینه‌کاری شده است. هر رواق، به نام خاصی است که عبارت‌اند از:

(تصویر شماره 130)

1. رواق ابراهیم مجاب (رواق غربی): این رواق در غرب گنبدخانه قرار دارد و وجه تسمیه آن، وجود قبر و ضریح ابراهیم مجاب، در انتهای شمالی آن است. روی قبر ابراهیم مجاب، صندوقچه‌ای از چوب ساج مرغوب و نیز ضریحی از فولاد سبز، نصب شده است. همچنین در این رواق، قبور چند تن از علما قرار دارد که از آن جمله‌اند: سیدعبدالله بحرانی، سیدمحسن بن عبدالله بحرانی، سیدمحمد بن سیدمحسن بحرانی و سیدمحمد زینی حسنی. از این رواق، دو در، به نام‌های باب حبیب بن مظاهر و باب سیدابراهیم مجاب، به‌ سوی صحن گشوده می‌شود.

(تصویر شماره 131)

2. رواق حبیب بن مظاهر (رواق جنوبی): وجه تسمیه این رواق، وجود قبر حبیب بن مظاهر اسدی، شهید بزرگ کربلا می‌باشد که روی آن، ضریحی از نقره وجود دارد و در تاریخ 1410 ه. ق، بازسازی شده است. در این رواق، برخی از شخصیت‌های علمی مشهور دفن شده‌اند که از آن جمله‌اند: سیدمحمدمهدی موسوی شهرستانی (متوفای 1216 ه. ق)، سیدمحمدحسین، پسر محمدمهدی شهرستانی، سیدمحمدحسین مرعشی حسینی، معروف به شهرستانی (متوفای 1315 ه. ق) و میرزا محمدعلی، فرزند سیدمحمدحسن مرعشی (متوفای 1344 ه. ق). همه این شخصیت‌ها، در یک مقبره، پشت قبور شهدای کربلا، به خاک سپرده شده‌اند.

3. رواق فقها (رواق شرقی): این رواق، در گذشته، به سبب دفن آقا محمدباقر وحید بهبهانی در آن، به نام رواق آقا باقر معروف بود. اما امروزه، به علت وجود قبور چند فقیه شیعه در آن، به رواق فقها شهرت یافته است. کنار وحید بهبهانی، دو تن دیگر از فقها به نام‌های سیدعلی طباطبایی صاحب کتاب «ریاض العلماء» و شیخ یوسف آل‌عصفور صاحب کتاب «الحدائق الناضره»، در یک مقبره، در سمت راست درِ حرم، دفن شده‌اند و در گذشته ضریح کوچکی بر قبر آنان بود. از دیگر شخصیت‌های مدفون در این رواق می‌توان از سیدکاظم رشتی (متوفای 1259 ه. ق)، سیداحمد بن سیدکاظم رشتی (متوفای 1295 ه. ق) و شاعر بزرگ حاج جواد بدقت (متوفای 1281 ه. ق) یاد کرد. از این رواق، دری به سوی صحن و دو در، به حرم باز می‌شود.

(تصویر شماره 132)

4. رواق سلاطین (رواق شمالی): وجه تسمیه این رواق، وجود مقبره چند تن از شاهان قاجار در آن است که عبارت‌اند از: مظفرالدین‌شاه، محمدعلی‌شاه و احمدشاه قاجار. مقابل مقبره آنها، قبر سیدعبدالحسین حجت طباطبایی و خطیب مشهور، سیدحسن استرآبادی، قرار دارد.

گنبد و گلدسته‌ها

بر فراز قبر مطهر امام حسین (علیه‌السّلام)، گنبد مرتفعی وجود دارد که از بیرون، با الواح طلای ناب پوشیده شده و جلوه زیبایی به آستان مقدس داده است. گنبد از بیرون، پیازی شکل و ارتفاع آن از سطح زمین، حدود 37 متر است. بالای گنبد، میله‌ای از طلا و بر فراز آن، یک چراغ نصب شده است. در ساقه مدور گنبد نیز ده پنجره به عرض 133 سانتی‌متر برای نورگیری و نیز کتیبه‌هایی به نام ناصرالدین‌شاه و تاریخ طلاکاری گنبد، وجود دارد.

براساس این کتیبه‌ها، طلاکاری کنونی گنبد در سال 1273 ه. ق و به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار صورت گرفته است. همچنین براساس اسناد موجود در اداره اوقاف کربلا، تعداد خشت‌های طلای به‌کار رفته در گنبد، 7526 خشت و مجموع سطح طلاکاری آن، 301 مترمربع است.

(تصویر شماره 133)

گنبد از داخل، با پوششی از کاشی‌کاری زیبا همراه با اسامی دوازده امام، تزیین یافته است. قسمت بالای نمای داخلی گنبد، کتیبه‌ای حاوی سوره فجر و در قاعده گنبد، آیاتی از سوره منافقون و تاریخ 1371 ه. ق، نقش بسته است.

در فاصله ده متری از جنوب گنبد و در دو طرف ایوان طلای حرم مطهر، دو گلدسته بزرگ با پوشش طلا وجود دارد که ارتفاع هریک از کف صحن، حدود 25 متر و قطر آن نیز چهار متر است. در نوک هریک از این گلدسته‌ها، میله‌ای نصب شده است و بر فراز آن نیز چراغی برای روشنایی وجود دارد. این دو گلدسته، در سال 786 ه. ق در دوران سلطان اویس جلایری، بنا نهاده شد و فرزند وی احمد جلایری، آنها را با کاشی‌های زرد طلایی، آراست. تعداد خشت‌های طلای به‌کار رفته در این دو گلدسته، در مجموع، 8024 خشت است.

(تصویر شماره 134 و 135)

گنجینه آستان‌

در حال حاضر، در سالنی واقع در طبقه دوم حجره‌های واقع در نیمه غربی ضلع جنوبی صحن، گنجینه آستان تاسیس شده است که در آن، بسیاری از اشیای نفیس و ارزشمندی که شاهان و بزرگان ایران و هند و...، به این آستان هدیه کرده‌اند، به نمایش گذاشته شده است. این اشیاء، شامل انواع جواهر، قندیل‌های طلا، ظرف‌های طلا و نقره، پارچه‌های زربافت و ابریشمی، ترمه‌های زیبا، شمشیرها و ابزار جنگی، عتیقه‌جات و کاشی‌های قدیمی و نفیس می‌شود.

همچنین برخی از قرآن‌ها و نسخه‌های خطی نفیس موجود در کتابخانه آستان مقدس، در این گنجینه دیده می‌شود. از جمله مهم‌ترین قرآن‌های خطی موجود در این گنجینه، قرآنی است بسیار قدیمی به خط کوفی که به امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) منسوب است. قرآن دیگری نیز از تاریخ 693 ه. ق، به خط یاقوت مستعصمی، خطاط مشهور مسلمان، [۷۷] در این گنجینه وجود دارد.

آثار و اماکن از بین رفته در محدوده حرم

در محدوده آستان حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) و متصل به آن، بناهای مختلفی شامل مدارس، مقابر و غیره وجود داشت که بیانگر شکوه و عظمت این آستان مقدس و اهمیت تاریخی و جایگاه برجسته علمی و فرهنگی آن بود. متاسفانه بیشتر این بناها در یک‌صد سال اخیر، به دست برخی از مقامات عراق و شهرداران مغرض کربلا، به بهانه‌هایی چون توسعه شهری و احداث خیابان در گرداگرد آستان مقدس، از بین رفت. در اینجا، به تعدادی از این بناها، اشاره می‌کنیم:

صحن کوچک‌

در ضلع شرقی صحن بزرگ و اصلی آستان سیدالشهدا (علیه‌السّلام)، صحن کوچکی وجود داشت که راهرویی مسقف به طاق‌های مقرنس و کاشی‌کاری شده، به آن متصل می‌شد. مساحت این صحن، 48 مترمربع بود که دیوارهای بلندی داشت و از آثار تاریخی و هنری نفیس و ارزشمند به شمار می‌آمد.

نمای صحن مزین به کاشی‌کاری‌های ممتاز با نقش‌های گیاهی زیبا بود. همچنین در این صحن، دو مناره کوچک مزین به آیات قرآن وجود داشت که در سال 1262 ه. ق به دستور نجیب پاشا، والی عثمانی، ساخته شده بود. متاسفانه شهرداری کربلا، این اثر تاریخی بی‌نظیر را در سال 1368 ه. ق برابر با 1948 م. به بهانه احداث خیابان در گرداگرد آستان امام حسین (علیه‌السّلام)، به‌طور کامل، ویران کرد. روحانیان شیعه نیز در اعتراض به این اقدام، از برگزاری نماز جماعت در صحن حرم امام حسین (علیه‌السلام) خودداری کردند.[۷۸]

مناره عبد

در گذشته، افزون‌بر دو گلدسته موجود در دو طرف ایوان اصلی حرم امام حسین (علیه‌السّلام)، مناره سومی نیز در ضلع شرقی آستان مقدس وجود داشته که از نظر هنر و معماری اسلامی، بسیار ارزشمند و بااهمیت بوده است. این گلدسته که به نام «مناره عبد» شناخته‌ می‌شد، در سال 767 ه. ق، به دست مرجان بن عبدالله، حاکم عراق، در دوره سلطان اویس جلایری، ساخته شد. قطر قاعده آن، حدود بیست متر و ارتفاع آن، چهل متر بود و نمای آن با کاشی‌های زیبا، تزیین یافته بود.[۷۹]

این مناره نفیس و ارزشمند که به مدت شش قرن، صحیح و سالم پابرجا مانده بود، متاسفانه در سال 1354 ه. ق- 1935 م، به دستور یاسین الهاشمی، نخست وزیر وقت عراق، خراب گردید. بهانه دولت عراق برای تخریب مناره، فرسودگی و کج شدن آن بود. اما گویا هدف اصلی آنها از این کار، دست گذاشتن بر اوقاف فراوانی بود که بانی مناره برای آن، تعیین کرده بود. به هر حال این اقدام، موجب ناراحتی و تاسف اهالی کربلا شد و شعرای شیعه عراق نیز در اشعاری که بدین مناسبت سرودند، نارضایتی خود را ابراز کردند.[۸۰]

مقبره آل بویه

در گذشته، در مجاورت حرم امام حسین (ع)، مقبره‌ای مخصوص آل‌بویه وجود داشت که پادشاهان و حاکمان این خاندان را که وصیت می‌کردند در کربلا دفن شوند، در این مقبره به خاک می‌سپردند. محل این مقبره، به مرور زمان فراموش شد و در دل خاک، پنهان شد؛ تا اینکه در سال ١٢٩٢ه. ق، یکی از سادات خاندان آل صافی، یکی از خانه‌های مجاور صحن کوچک آستان امام حسین (ع) را خریداری کرد تا در آن، مقبره خانوادگی برای خود ایجاد کند. در زمان شروع ساخت مقبره، روزنه و دریچه‌ای پیدا شد که به مقبره‌ای متصل می‌گشت و در آن قبوری وجود داشت و از کتیبه‌های روی آنها مشخص شد که مدافن آل‌بویه است. [۸۱] این مقبره به‌طور کامل در روز چهارشنبه 22 محرم‌الحرام سال 1368ه. ق (1948/11/24 م)، به دست عبدالرسول خالصی، شهردار کربلا، ویران گردید و از بین رفت. [۸۲]

مسجد جامع و مقام راس الحسین(ع)

ابتدای خیابان سدره، نزدیک آستان امام حسین (ع)، مسجدی تاریخی به نام راس‌الحسین (ع) قرار داشت و میان آن، مقامی وجود داشت که محل قرار گرفتن سر بریده امام (ع)، پیش از انتقال آن به کوفه، به شمار می‌آمد. متاسفانه این مسجد و مقام، به بهانه احداث خیابان پیرامون آستان حسینی، به دستور طاهر القیسی، شهردار کربلا، خراب گردید و از بین رفت. [۸۳][۸۴]

مدارس علمیه

مدرسه سردار حسن خان: این مدرسه، بزرگ‌ترین مدرسه علمی کربلا بود که در شمال آستانه حسینی قرار داشت. بسیاری از علمای برجسته، در آن تحصیلات دینی خود را تکمیل کرده‌اند. این مدرسه و موقوفات آن، در روز پنج‌شنبه شانزدهم محرم‌الحرام سال 1368ه. ق (1948/١١/١٨م)، به دستور عبدالرسول خالصی، ویران گردید. [۸۵] مدرسه زینبیه: از مدارس دینی مهم کربلا و واقع در غرب آستانه حسینی بود که ورودی آن، از داخل صحن آستان، قرار داشت. این مدرسه به همراه موقوفات آن، در روز دوشنبه سیزدهم محرم‌الحرام سال 1368ه. ق (1948/١١/15م)، به دستور عبدالرسول خالصی، خراب شد. [۸۶]

مدرسه صدراعظم نوری: از مدارس علمی مهم کربلا و واقع در غرب آستانه حسینی بود که به دستور طاهر القیسی، ویران گردید. [۸۷] این مدرسه را میرزا آقاخان نوری (متوفای 1243ه. ق)، دومین صدراعظم ناصرالدین‌شاه قاجار، ساخته بود.

مسجد بزرگ ناصری

از مساجد باشکوه کربلا و واقع در غرب آستان مقدس بود که به دستور عبدالرسول خالصی، در ماه ربیع‌الاول سال 1368ه. ق، ویران گردید. [۸۸] این مسجد، از آثار دوره ناصرالدین‌شاه قاجار در کربلا، به شمار می‌آمد.

تکیه بکتاشیه

این بنا در گذشته، از مشهورترین بناهای وابسته به آستان امام حسین (ع) بود که داخل صحن، از سمت شرق باب القبله، قرار داشت. تکیه بکتاشیه، محل گردهمایی صوفیان شیعه ترک، در روزگار حکومت عثمانی بود که به دست یکی از همین صوفیان، به نام «عبدالمؤمن دده» ساخته شد. از برجسته‌ترین صوفیانی که در جمع صوفیان این تکیه، حاضر می‌شدند، می‌توان از فضولی بغدادی (متوفای 963ه. ق، 1483 - 1556م)، شاعر بزرگ ترک زبان، و دو فرزندش، فضلی و روحی بغدادی، یاد کرد. در اواخر دوره عثمانی که سلطان عبدالحمید دوم، با صوفیان طریقت بکتاشیه مبارزه می‌کرد، نام این تکیه را به تکیه نقشبندیه، تغییر داد. این تکیه در جریان توسعه صحن آستان در دوره اخیر، از بین رفت. [۸۹]

پانویس

  1. الارشاد، ج2، ص114.
  2. ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص219.
  3. تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیه‌السّلام)، آل‌طعمه، ص72.
  4. تاریخ الطبری، ج5، ص470.
  5. مسارّ الشیعة، الشیخ المفید، ص46؛ مصباح المتهجد، الطوسی، ج2، ص787؛ العدد القویة، العلامة الحلی، ص219.
  6. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، عمادالدین الطبرسی، ص125 و 126.
  7. مقتل الحسین، الخوارزمی، ج2، ص190 و 191.
  8. اللهوف فی قتلی الطفوف، السید بن طاووس، ص114.
  9. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: تاریخ در آینه پژوهش، «پژوهشی در اربعین حسینی (علیه‌السّلام)»، محسن رنجبر، ش 5، بهار 1384، ص157 و 192.
  10. تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد الکلیددار، ص208؛ نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین، السید حسن الصدر، ص23.
  11. اعیان الشیعه به نقل از کامل الزیارات، ابن‌قولویه.
  12. اعیان الشیعه به نقل از کامل الزیارات، ص256.
  13. اعیان الشیعة، سیدمحسن امین عاملی، ج1، ص627.
  14. المزار الکبیر، ص429.
  15. نزهة اهل الحرمین، ص28؛ تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیه‌السّلام)، ص74.
  16. تاریخ الطبری، ج9، ص185؛ الکامل فی التاریخ، ج7، ص55؛ وفیات الاعیان، ج3، ص365.
  17. ر. ک: آینه پژوهش، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهداء (علیه‌السّلام)»، سیدحسن فاطمی، ص10.
  18. الامالی، ص328 و 329.
  19. تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهم‌السّلام)، ص78 به نقل از مدینة الحسین.
  20. همان، ص79.
  21. نزهة القلوب، ص32.
  22. الکامل فی التاریخ، ج8، ص705.
  23. فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، صص 292 و 293.
  24. الکامل فی التاریخ، ج8، ص710.
  25. المنتظم، ج15، ص120؛ الکامل فی التاریخ، ج9، ص295.
  26. المنتظم، ابن‌جوزی، ج15، ص120.
  27. الکامل فی التاریخ، ج9، ص525.
  28. مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، یوسف بن قزاوغلی (سبط ابن الجوزی)، ج19، ص407.
  29. المنتظم، ج18، ص125.
  30. الحوادث الجامعة، ابن الفوطی، ص333.
  31. المنتظم، ج16، ص259؛ مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، ج19، ص407.
  32. در چاپ جدید مناقب آل ابی‌طالب، ج2، ص387؛ تنها کربلا و حائر حسینی ذکر شده است. اما در چاپ قدیمی، ج2، ص171، شهر نجف نیز افزوده شده است و با توجه به اینکه ابن شهرآشوب، این حادثه را در باب معجزات امام علی(ع) آورده است، غارت اموال نجف نیز تایید می‌شود.
  33. المنتظم، ج17، ص299 و 300.
  34. آینه پژوهش، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهداء (علیه‌السّلام)»، ص10.
  35. شهر حسین، مدرس بستان‌آبادی، ص269 و 272.
  36. تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد کلیددار، ص244 و 247.
  37. مجالی اللطف بارض الطف، الشیخ محمد السماوی، ص304.
  38. تاریخ حبیب السیر، خواند میر، ج4، ص494.
  39. دائرةالمعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، محمدصادق کرباسی، ج2، ص75 و 79.
  40. همان، ص70 و 71.
  41. دائرةالمعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ص75 و 79.
  42. مجالی اللطف بارض الطف، ص307.
  43. شهر حسین، ص314 و 316.
  44. همان، ص318.
  45. همان، ص318.
  46. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص310.
  47. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص310 و 311.
  48. شهر حسین، ص345.
  49. آینه پژوهش، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهداء (علیه‌السّلام)»، ص12.
  50. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص351.
  51. شهر حسین، ص400 و 401.
  52. همان، ص346.
  53. همان، ص406.
  54. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج2، ص163 و 164.
  55. مدینة الحسین، ج1، ص41 و 49.
  56. همان، ص34.
  57. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج2، ص173 و 174.
  58. شهر حسین، ص408.
  59. همان، ص423.
  60. ر. ک: بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، عبدالحسین الکلیددار آل طعمة، ص79.
  61. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص49.
  62. همان، ص166 و 167.
  63. دائرة المعارف الحسینیة- تاریخ المراقد، ج2، ص58 و 61.
  64. شهر حسین، ص325.
  65. تاریخ جغرافیائی کربلای معلی، عمادالدین حسین اصفهانی، ص113.
  66. شهر حسین، ص463 و 464.
  67. ناسخ التواریخ، تواریخ قاجاریه، محمدتقی خان سپهر، ج1، ص116.
  68. شهر حسین، ص423.
  69. تاریخ جغرافیائی کربلای معلی، ص123 و 125.
  70. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج2، ص317 و 318.
  71. همان، ص322.
  72. همان، ص389 و 393.
  73. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج2، ص411 و 413.
  74. برای تفصیل بیشتر، ر. ک: تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهما‌السّلام)، صص 184 و 190.
  75. شهر حسین، ص413.
  76. تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهما‌السّلام)، ص158.
  77. تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهما‌السّلام)، ص110.
  78. تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهما‌السّلام)، صص 183 و 184.
  79. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص318؛ تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهما‌السّلام)، ص179.
  80. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص320 و 330؛ تاریخ مرقد الحسین والعباس (علیهما‌السّلام)، صص 181 و 182.
  81. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١٨٣.
  82. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص٣6٧.
  83. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص361 و 366.
  84. کربلاء فی الذاکرة، صص 169 و ١٧٠.
  85. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص362 و 367.
  86. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص361 و366.
  87. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص361 و366.
  88. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص361 و 366.
  89. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١٧١.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. بخش «ضریح قبر امام حسین(ع)»، ج1، ص172. است.