جزیرةالعرب، خاستگاه اسلام و دربرگیرنده حرمین شریفین، در جنوب غربی آسیا، با حدود 3 میلیون کیلومتر مربع مساحت، بزرگ‌ترین شبه جزیره دنیاست.

جزیرة العرب یا شبه جزیره عربستان

بر پایه گزارشات تاریخی اقوام مختلفی همچون قوم عاد و ثمود در این سرزمین می‌زیسته‌اند و زبان تمامی ساکنان جزیرةالعرب، عربی بوده است. اساس ملیت و بافت اجتماعی ـ سیاسی، در جزیرةالعرب را قبیله دانسته‌اند. پشتوانه‌اقتصادی ساکنان جزیرةالعرب، داد و ستد جواهرات و سنگ‌های‌قیمتی، کشاورزی، دامداری _در‌اندک مناطقِ برخوردار از آب_ و درآمد حاصل از زیارت مکه در ایامی‌خاص بود.

اگر چه جزیرةالعرب خاستگاه ادیان توحیدی و میعادگاه بسیاری از انبیای الهی همچون آدم و صالح و هود و ابراهیم و اسماعیل و محل بنای کعبه بوده است، اما در اثر نفوذ و گسترش خرافات و آیین‌های انحرافی، عنصر اصلی دین قبایل عرب جاهلی، شرک و بت‌پرستی و به تعبیری، آمیزه‌ای از تعدد خدایان و طبیعت‌پرستی بود. از سوی دیگر، گروهی از اعراب نیز، بدون پیوستن به یهود و مسیحیت، از بت‌پرستی و انحرافات پرهیز می‌کردند و خود را پیرو دین حضرت ابراهیم(ع) و یکتاپرست می‌خواندند. این گروه به حنیف یا حنفا شهرت داشتند.‌با بعثت پیامبر اکرم(ص)،‌ و هجرت تاریخی ایشان به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی و فتح مکه، جزیرةالعرب با شتاب بیشتری در مسیر تحول‌گرایی و رشد به سوی تمدن اسلامی گام برداشت؛

پس از اسلام مناسک حج از قبحِ خرافه و انحراف رهایی یافت .‌ گسترش اسلام در دوره‌های متمادی موجب افزایش جمعیت باورمند به این دین در نقاط گوناگون جهان، و به تبع افزایش جمعیت حاجیان را در پی داشت. تامین نیازهای حاجیان باعث رونق تجارت در شبه جزیره بوده است.

شبه جزیره، به دلیل وجود حرمین شریفین، به ویژه مکه همواره مورد توجه حاکمان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. کوشش‌های فراوان این حاکمان در زمینه‌های مختلف همچون؛ تامین امنیت راه‌های حج، تعیین امیر الحاج، تعمیر و گسترش مسجدالحرام و مسجدالنبی و شهرهای مکه و مدینه و نیز ارائه خدمات رفاهی به زائران و ... بخش‌های مهمی از تاریخ جزیرةالعرب را تشکیل می‌دهد.

جغرافیای طبیعی

جزیرةالعرب شبه‌جزیره بزرگی در جنوب غرب آسیاست[۱] که از سه طرف توسط آب (دریای سرخ، اقیانوس هند و خلیج فارس) محصور شده و تنها از شمال با خشکی ارتباط دارد.[۲] به دلیل رودهایی مانند فرات که در شمال جزیره‌العرب قرار دارند، جغرافیدانان آن را «جزیره» نامیده‌اند.[۳]

جغرافیدانان مسلمان آن را به پنج بخش تقسیم کرده‌اند: تهامه (سرزمین پست ساحلی غرب در کرانه دریای سرخ)،[۴] نجد (فلات مرکزی)،[۵] حجاز(منطقه شرق کوه‌های سرات)،[۶] عروض(شرق و مجاور خلیج فارس)[۷] و یمن (جنوب غربی کوهستانی و پرباران).[۸]

بیشتر مساحت آن را بیابان‌های وسیعی مانند ربع‌الخالی و نفود فراگرفته است.[۹] ارتفاعات مهم آن رشته‌کوه‌های سرات در غرب، کوه‌های عمان در شرق و رشته‌کوه‌های نجد در مرکز هستند. وجود دره‌ها (مانند وادی الرمه)، واحه‌ها (مانند مدینه و احساء) و سرزمین‌های سنگلاخی آتشفشانی (حره‌ها) از دیگر ویژگی‌های طبیعی آن است.

آب‌وهوای آن بسیار خشک و قاره‌ای است با بارش سالانه کم (عمدتاً زیر ۲۰۰ میلی‌متر)، تابش شدید آفتاب و اختلاف دمای زیاد بین شب و روز. رودخانه دایمی وجود ندارد و منابع آب عمدتاً چاه‌ها و چشمه‌ها هستند.[۱۰]

جغرافیای انسانی

بیشتر مناطق شبه‌جزیره عربستان غیرمسکون یا کم‌جمعیت است. اجتماعات اولیه در کنار منابع آب و زمین‌های قابل کشت شکل گرفتند و راه‌های تجاری بر تمرکز جمعیت اثر گذاشتند.[۱۱]

نظام اجتماعی مبتنی بر قبیله بود. کمبود منابع، خانواده‌ها را وادار می‌کرد برای حمایت و دستیابی به آب و چراگاه به قبایل بزرگ‌تر بپیوندند. پیوندهای خونی، نسبی و «عصبیت» اساس این نظام بود. افراد فاقد پیوند خونی می‌توانستند تحت «حمایت» یک قبیله قرار گیرند. جنگ‌ها و اسیرگیری نیز به ایجاد طبقه‌ای از بردگان انجامید.[۱۲]شرایط محیطی همچنین منجر به تقسیم‌بندی اجتماعی به کوچ‌نشینان (اهل وبر) و یکجانشینان (اهل حضر) شد. ویژگی‌هایی مانند کرم، دلیری، عفت و وفاداری به عهد به دلیل این سبک زندگی پررنگ بودند.[۱۳]

از مهم‌ترین قبایل حجاز می‌توان به قریش، خزاعه، ثقیف، هوازن، غطفان، اوس و خزرج اشاره کرد. در تهامه قبایلی مانند جهینه و غفار، و در نجد قبایلی مانند تمیم و اسد ساکن بودند. شرق عربستان محل سکونت قبایلی چون عَنَزَه و قحطان، عروض محل سکونت ربیعه و بکر بن وائل، و یمن محل سکونت قبایلی مانند حمیر و مذحج بود.[۱۴]زبان عربی از مشترکات اصلی ساکنان بود و محققان اتفاق نظر دارند که سامی‌ها کهن‌ترین ساکنان شناخته‌شده این منطقه بوده‌اند.[۱۵]

در تقسیم‌بندی منابع اسلامی، ساکنان جزیرة العرب به عرب عاربه (شامل اقوام از میان رفته‌ای مانند عاد و ثمود و نیز قحطانیان جنوب) و عرب مستعربه (منتسب به معد بن عدنان در شمال که زبان اصلی‌شان عربی نبود) تقسیم شده‌اند.[۱۶]

بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۰م، جمعیت شبه‌جزیره به بیش از ۷۷ میلیون نفر رسید.[۱۷] امروزه ساکنان آن علاوه بر عرب‌های بومی، شامل جمعیت قابل توجهی غیربومی هستند که سهم زیادی از جمعیت کشورهایی مانند امارات (۸۳٪) و قطر (۸۰٪) را تشکیل می‌دهند.[۱۸]

دین در جزیرةالعرب

این سرزمین زیستگاه حضرت آدم(ع) و محل بنای کعبه دانسته شده است.[۱۹] بازسازی کعبه به دست حضرت ابراهیم(ع) و سکونت خاندانش در حجاز در قرآن (سوره بقره، آیه127) و منابع اسلامی ثبت شده است.[۲۰] همچنین محل زندگی اقوام کهنی مانند ثمود و عاد در شمال بود که پیامبرانی چون صالح و هود به سوی آنها فرستاده شدند.[۲۱]

با این حال در عربستان پیش از اسلام بت‌پرستی عمومی‌ترین باور بود.[۲۲] هر قبیله بت‌های ویژه خود داشت (در قرآن، سوره النجم، آیات 19-20 به برخی اشاره شده) و تقریباً هر خانه‌ای یک بت داشت. کسانی که توانایی تهیه بت نداشتند، سنگی را نصب و دور آن طواف می‌کردند.[۲۳]

کعبه و حج

کعبه در همه ادیان آسمانی مورد توجه و نماد یکتاپرستی بود و حج به عنوان فریضه‌ای دینی برگزار می‌شد. اما به آمیزه‌ای از سنت ابراهیمی و جاهلی تبدیل شده بود.[۲۴] قبایل هرکدام تلبیه ویژه خود را داشتند[۲۵] و حج‌گزاران به دو گروه با آداب متفاوت اهل حمس و اهل حل تقسیم می‌شدند.[۲۶]

ادیان دیگر و یکتاپرستان

مسیحیت و یهودیت احتمالاً در دوره دوم حکومت حمیریان (378-525م.) وارد جزیرة العرب شدند. مسیحیت از طریق مبشران سوری، حیره‌ای و حبشی و یهودیت از طریق مهاجران در مناطقی مانند یثرب، خیبر و تیماء حضور یافتند.[۲۷]حنفاء گروهی بودند که بت‌پرستی را ترک کرده و به خدای یگانه ایمان داشتند. آنها خود را پیرو دین حضرت ابراهیم می‌دانستند و رفتارهایی مانند تفکر در آفرینش و پرهیز از منکرات را در پیش می‌گرفتند.[۲۸]

ظهور اسلام

رسالت پیامبر(ص) در حدود سال 610م. در مکه آغاز شد. پس از 13 سال تبلیغ در مکه با استقبال کند، مردم یثرب (مدینه) اقبال بهتری نشان دادند. با هجرت پیامبر به مدینه در سال 623 میلادی، این شهر به مرکز حکومت اسلامی تبدیل شد و در طول 10 سال، اسلام به مناطق مهمی مانند مکه، طائف، یمن، عمان و بحرین گسترش یافت.[۲۹] در زمان عمر بن خطاب، یهودیان و مسیحیان حجاز وادار به کوچ شدند.[۳۰]

امروزه تقریباً همه ساکنان مسلمان هستند. وهابیت در عربستان سعودی و قطر حاکم است. بیشتر مردم کویت و امارات متحده عربی سنی مذهب (عمدتاً مالکی) هستند. جمعیت چشمگیری از شیعیان امامی در سواحل عربستان، بحرین و کویت زندگی می‌کنند. نیمی از مردم یمن سنی و نیمی دیگر شیعه زیدی هستند. در عمان، باورهای خوارج اباضیه رواج دارد.[۳۱]

تاریخ اقتصادی

اقتصاد شبه‌جزیره عربستان در ابتدا بر کشاورزی محدود در واحه‌ها و دامداری استوار بود. با توجه به شرایط جغرافیایی نامساعد، تجارت و صنعت نقش مهم‌تری در اقتصاد ایفا کرده‌اند.

کشاورزی

کشاورزی در مناطق حاصلخیز، به‌ویژه در جنوب، از دیرباز رواج داشت. یمنی‌ها با ساخت سدهایی مانند سد مارب به مهار آب پرداختند.[۳۲] محصولات شامل غلات، حبوبات، دانه‌های معطر و میوه‌های باکیفیت بود.[۳۳] کندر در ظفار و حضرموت[۳۴] و خرما، گندم و ذرت در حضرموت و یمامه از محصولات مهم بودند.[۳۵]

در مدینه، بهره‌گیری از آب‌انبارها و چاه‌ها به رونق کشاورزی و نخلستان‌ها کمک کرد، که خرما مهم‌ترین منبع درآمد بود.[۳۶] طائف نیز با خاک و آب‌وهوای مناسب، منبع تامین میوه و غلات برای مکه بود.[۳۷]

دامداری

شتر به دلیل سازگاری با محیط خشک، محور زندگی کوچ‌نشینان بود و تمامی نیازهای آنان از شیر و گوشت تا پشم و پوست را تامین می‌کرد.[۳۸] پرورش اسب برای جنگ و کوچ، و نیز گوسفند، بز و زنبور عسل (به‌ویژه در یمن و حضرموت) رایج بود.[۳۹]

صنعت

دستیابی به معادن طلا، نقره، عقیق، سرب، آهن و نمک[۴۰] به تدریج باعث رونق صنایعی مانند پوست‌دوزی، ریسندگی، بافندگی، رنگرزی، ساخت عطر، نجاری، سفالگری، شیشه‌گری و زرگری شد.[۴۱] در مناطق غیرزراعی، صنایعی مانند اسلحه‌سازی و ساخت ابزار رایج بود.[۴۲] صنایع وابسته به کشتی‌سازی و ماهیگیری در سواحل، و همچنین صید مروارید رونق داشت.[۴۳]

تجارت

تجارت مهم‌ترین عامل اقتصادی بود و تاجران، به‌ویژه قریش، کاروان‌های بزرگ را رهبری و گاه معاهداتی با قدرت‌های همسایه مانند ایران و روم می‌بستند.[۴۴]

دو راه اصلی تجارت وجود داشت:

  راه شمالی: از خلیج فارس و عمان، بادیه‌الشام و فلسطین، به بندر صور یا مصر می‌رسید.
  راه جنوبی: از بنادر جنوب مانند عمان، به موازات دریای سرخ، به بندر ایله یا غزه منتهی می‌شد. شهرهایی مثل مکه و مدینه به دلیل همجواری با این مسیر رونق یافتند.[۴۵]

جنوبی‌ها با دریانوردی، در صادرات کالاهای بومی (مانند بخور و کندر) و واردات کالاهای تجملی (مانند طلا و ابریشم) نقش واسطه‌گری داشتند.[۴۶]

بازارهایی مانند عکاظ، مجنه و ذی‌المجاز نزدیک مکه، و بازارهای بنی‌قینقاع و زباله در مدینه، مراکز مهم تجاری بودند.[۴۷] بنادری مانندجده و ینبع نقش کلیدی در واردات کالا و ورود حاجیان داشتند.[۴۸]

در دوره معاصر، اقتصادهای شبه‌جزیره عربستان تحت سلطه هیدروکربن‌ها (نفت و گاز) قرار دارند که مدرنیزاسیون سریع و صندوق‌های ثروت عظیم ملی را تأمین مالی کرده‌اند. برای گریز از آسیب‌پذیری ناشی از وابستگی به نفت این کشورها در جهت تنوع‌بخشی اقتصادی در بخش‌هایی مانند گردشگری، مالی و فناوری تلاش می‌کنند.[۴۹] [۵۰]

تاریخ سیاسی

تاریخ سیاسی شبه‌جزیره عربستان به دو دوره اصلی پیش از اسلام و دوران اسلامی تقسیم می‌شود.

دوران پیش از اسلام

ویژگی‌های جغرافیایی (کوچ‌نشینی، فقر منابع) باعث شد حکومت‌های مرکزی قدرتمند کمتر تمایلی به تسلط کامل بر این سرزمین داشته باشند. با این حال، در جنوب، حکومت‌های متمرکز و قدرتمندی شکل گرفتند. مهم‌ترین این دولت‌ها شامل سبا (۶۵۰-۱۱۵ ق.م.)، معین (۱۳۰۰-۶۳۰ ق.م.)، قَتبان (۱۰۰۰-۵۰ ق.م.)، حضرموت (۴۵۰ ق.م. - ۳۰۰ م.) و حمیر (۱۱۵ ق.م. - ۵۲۵ م.) بودند.[۵۱] عواملی مانند نفوذ ادیان یهود و مسیحیت، تغییر مسیرهای تجاری، ویرانی سد مارب و مهاجرت‌های گسترده به تضعیف این حکومت‌ها انجامید.[۵۲]

در شمال، حکومت‌های کوچک‌تری مانند لحیان در منطقه علا[۵۳] و دولت‌های دست‌نشانده قدرت‌های بزرگ، مانند آل منذر (لخمیان) در حیره (وابسته به ایران)[۵۴] و غسانیان در جنوب شام (وابسته به روم) وجود داشتند.[۵۵]

دوران اسلامی

بعثت پیامبر در سال ۶۱۰ م. نقطه عطفی بود. با هجرت پیامبر به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، مرکز ثقل سیاسی از جنوب به حجاز منتقل شد. پس از فتح مکه و پاکسازی کعبه از بت‌ها، اکثر قبایل شبه‌جزیره در «سنةالوفود» اسلام آوردند یا پیمان صلح بستند.[۵۶]

پس از رحلت پیامبر(ص)، خلافت ابوبکر با شورش‌های گسترده قبایل (جنگ‌های ردّه) مواجه شد که سرکوب گردید.[۵۷] در دوره عمر، تسلط حکومت مرکزی بر کل شبه‌جزیره کامل شد و درآمدها به شدت افزایش یافت.[۵۸]

انتقال مرکز خلافت از مدینه به کوفه توسط حضرت علی(ع) و سپس به شام توسط معاویه، به تدریج شبه‌جزیره را به حاشیه سیاست جهان اسلام راند. این امر به قیام‌هایی مانند قیام عبدالله بن زبیر (که در ۷۴ ق. توسط حجاج بن یوسف ثقفی سرکوب شد) انجامید.[۵۹] دیگر شورش‌های مهم شامل قیام خوارج، قیام نفس زکیه (۱۴۵ ق.) و جنبش قرمطیان بود.[۶۰]

با این حال، شبه‌جزیره به دلیل وجود حرمین شریفین (مکه و مدینه) و نقش آن در مشروعیت‌بخشی، همواره برای خلفا و سلسله‌های مختلف (از جمله عباسیان، فاطمیان و مملوکان) اهمیت داشت. این حکومت‌ها خدمات عمرانی گسترده‌ای در حرمین و مسیرهای حج انجام می‌دادند.[۶۱]

دوره عثمانی و ظهور آل سعود

عثمانی‌ها در سال ۹۲۳ ق. بر حجاز مسلط شدند و تا ۱۳۳۷ ق. بر آن حکومت کردند. آنان ضمن تعیین والی، امور داخلی را به اشراف حسنی مکه می‌سپردند و همچنان به عمران حرمین توجه داشتند.[۶۲]

در سده دوازدهم ق./هجدهم م., جنبش وهابی به رهبری محمد بن عبدالوهاب با اتحاد با محمد بن سعود (حاکم درعیه) ظهور کرد. پس از کشمکش‌های طولانی با عثمانی، آنان موفق به تأسیس پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۳۴۳ ق./۱۹۲۵ م. شدند.[۶۳]

حکومت سعودی با باورهای وهابی خود تغییرات عمده‌ای ایجاد کرد، از جمله ویرانی بسیاری از آثار تاریخی و مقبره‌ها (با مخالفت گسترده جهان اسلام)[۶۴] و نیز اجرای پروژه‌های عظیم عمرانی در حرمین با درآمدهای نفتی (گسترش مسجدالحرام و مسجد النبی، توسعه بندر جده و...).[۶۵]

پس از جنگ جهانی اول، شبه‌جزیره به هفت کشور مستقل (عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی) تقسیم شد.[۶۶]

پانویس

  1. تاریخ العرب القدیم، ص19؛ دراسات فی تاریخ العرب القدیم، ص81.
  2. صورة الارض، ج1، ص18-19؛ صفة جزیرةالعرب، ص47؛ معجم البلدان، ج2، ص137.
  3. صفة جزیرةالعرب، ص84.
  4. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص12.
  5. اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  6. نک: اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396-397؛ معجم ما استعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219.
  7. المفصل، ج1، ص174-176؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  8. صفة جزیرةالعرب، ص90؛ تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص104؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  9. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص35.
  10. جغرافیة المملکة العربیة السعودیه، ص107.
  11. جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص46.
  12. تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص435-437.
  13. تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص440-445.
  14. المفصل، ج17، ص207-208.
  15. المفصل، ج1، ص230-239.
  16. السیرة النبویه، ج1، ص3-5؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص11-235؛ المفصل، ج2، ص5-7.
  17. Britannica (Arabian Peninsula.
  18. Britannica (Arabian Peninsula.
  19. تاریخ طبری، ج2، ص283؛ اخبار مکه، ج1، ص61؛ تفسیر قمی، ج1، ص61-62؛ الکافی، ج4، ص212-213.
  20. الاصنام، ص5-6؛ اخبار مکه، ج1، ص57-66.
  21. باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی، ص151-205، 233-299.
  22. تاریخ صدر اسلام، زرگری‌نژاد، ص130
  23. المفصل، ج11، ص66.
  24. تاریخ یعقوبی، ج1، ص270-271؛ المفصل، ج11، ص223.
  25. الازمنة و تلبیة الجاهلیه، ص38-45.
  26. اخبار مکه، ج1، ص184-189.
  27. تاریخ العرب القدیم، ص84، 175، 187؛ المفصل، ج12، ص103، 158-197.
  28. المفصل، ج12، ص25-85؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص625-633.
  29. فتوح البلدان، ص63-99.
  30. تاریخ یعقوبی، ج2، ص155؛ تاریخ المدینه، ج1، ص183-184.
  31. شبه جزیره عربستان، ج1، ص48، 75-78.
  32. جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص71-75؛ المفصل، ج13، ص202.
  33. جزیرةالعرب قبل اسلام، ص75؛ صفة جزیرةالعرب، ص313 به بعد.
  34. معجم البلدان، ج1، ص193؛ ج4، ص60؛ لسان العرب، ج5، ص153، «کندر.
  35. صفة جزیرةالعرب، ص168؛ معجم البلدان، ج5، ص442؛ الاخبار الطوال، ص16-17.
  36. مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول، ص356؛ معالم المدینة المنوره، ج4، ص42؛ البلدان، ص151.
  37. دراسات فی تاریخ العرب، ج1، ص339، 431-432؛ اخبار مکه، ج2، ص239.
  38. المفصل، ج1، ص198؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص24؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص95-96؛ المخصص، ج2، ص125-134.
  39. المفصل، ج1، ص201-203؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص118-119.
  40. صفة جزیرةالعرب، ص263، 267، 293، 320-321؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص103-110؛ صفة جزیرةالعرب، ص320.
  41. جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص101-129.
  42. المعارف، ص575-576.
  43. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص26-27.
  44. انساب الاشراف، ج1، ص66.
  45. المفصل، ج13، ص262.
  46. تاریخ العرب القدیم، ص65؛ محاضرات فی تاریخ العرب، ج1، ص36-37؛ تاریخ العرب قبل الاسلام، ص136.
  47. اسواق العرب، ص277، 344، 347؛ تاریخ المدینة المنوره، ج1، ص306؛ وفاء الوفاء، ج2، .
  48. معجم البلدان، ج3، ص351؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص135-160؛ جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص16، 201-206.
  49. Marcel, Valérie. Oil Titans: National Oil Companies in the Middle East. Chatham House, 2006.
  50. Hertog, Steffen.Princes, Brokers, and Bureaucrats: Oil and the State in Saudi Arabia. Cornell University Press, 2010.
  51. تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص63 به بعد؛ المفصل، ج3، ص73 به بعد.
  52. المفصل، ج1، ص246؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص138-139؛ تاریخ عرب، ص83.
  53. المفصل، ج3، ص244؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص143-144.
  54. تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص151-152.
  55. تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص158-162.
  56. السیرة النبویه، ج4، ص51، 858-859، 985؛ فتوح البلدان، ص49.
  57. الرده، ص49 به بعد.
  58. تاریخ یعقوبی، ج2، ص161؛ تاریخ عرب، ص305.
  59. تاریخ طبری، ج7، ص394؛ انساب الاشراف، ج9، ص289-303؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35.
  60. تاریخ خلیفه، ص276-277؛ انساب الاشراف، ج3، ص92-109؛ الکامل، ج7، ص493-495؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص110-118.
  61. خلاصة الکلام، ص16، 46؛ تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص58-162؛ عمارة المسجد النبوی، ص185 به بعد.
  62. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص141-142؛ تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص168 به بعد.
  63. تاریخ آل سعود، ج1، ص34-35؛ کشتار مکه، ص57.
  64. جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص273؛ کشتار مکه، ص57.
  65. رعایة الحرمین، ص15، 23-43؛ سلطان نجد، ص31-32، 72؛ الرحلة السعودیه، ص218؛ مرافق الحج، ص46-48.
  66. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص44-429.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده است از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل جزیرة العرب.
الاخبار الطوال: ابن داود الدینوری (م. 282ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.
اخبار مکه: الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
الازمنة و تلبیة الجاهلیه: محمد قطرب (م. 206ق.)، به کوشش الضامن، مؤسسة الرساله، 1405ق.
اسواق العرب فی الجاهلیة و الاسلام: سعید بن محمد الافغانی.
الاصنام (تنکیس الاصنام):  هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.
اطلس المملکة العربیة السعودیه: وزارة التعلیم العالی، ریاض، مکتبة العبیکان، 1419ق.
اطلس تاریخ اسلام: گروه نویسندگان زیر نظر عزیز خوشوقت، تهران، تکا، 1389ش.
انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن: بی‌آزار شیرازی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1380ش.
البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
البلدان: الیعقوبی (م. 292ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.
تاریخ آل سعود: ناصر سعید، دار مکة المکرمه، 1404ق.
تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق.
تاریخ العرب القدیم: توفیق ابرو، دار الفکر، 1422ق.
تاریخ التمدن الاسلامی: جرجی زیدان، مصر، مطبعة الهلال، 1922م.
تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
تاریخ شبه الجزیرة العربیة فی عصورها القدیمه: عبدالعزیز صالح، مصر، مکتبة الانجلو المصریه.
تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک):  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه: سید عبدالعزیز سالم، بیروت، دار النهضة العربیه.
تاریخ العرب: فیلیپ خوری حتی، ترجمه پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1380ش.
تاریخ عمارة المسجدالحرام: فوزیه حسین مطر، به کوشش عبدالرحمن، مکه، جامعة‌ام القری، 1406ق.
تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
التعریف بطبقات الامم: قاضی صاعد الاندلسی (م. 462ق.)، به کوشش جمشیدنژاد، تهران، هجرت، 1376ق.
تفسیر القمی: القمی (م. 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق.
تقویم البلدان: اسماعیل ابوالفداء (م. 732ق.)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 2007م.
جزیرة العرب فی القرن العشرین: حافظ وهبه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1340ق.
جزیرة العرب قبل الاسلام: برهان الدین دلو، بیروت، دار الفارابی، 2004م.
جغرافیة المملکة العربیة السعودیه: عبدالرحمن صادق الشریف، ریاض، دار المریخ، 1425ق.
جغرافیة شبه جزیرة العرب: عمر رضا کحاله، به کوشش احمد علی، قاهره، مکتبة النهضة الحدیثه، 1384ق.
خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام: احمد بن زینی دحلان (م. 1304ق.)، مصر، المطبعة الخیریه، 1305ق.
دراسات فی تاریخ العرب القدیم: محمد بیومی مهران، دار المعرفه.
دراسات فی تاریخ العرب القدیم: محمد بیومی مهران، دار المعرفه.
الرحلة السعودیة الحجازیة النجدیه: محمد سعود الغوری، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1428ق.
الرده: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش الجبوری، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1410ق.
رعایة الحرمین الشرفین منذ صدر الاسلام: محمد بن عبدالله السبیل، مکه، مطابع الوحید، 1422ق.
سلطان نجد و الحجاز و ملک المملکة العربیة السعودیه: عبدالحسین بن صالح الیوسف، ریاض، 1413ق.
السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213ق./218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق.
شبه جزیره عربستان در عصر حاضر: اولیویه کاره، پل بون آنفان، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، پژوهش‌های اسلامی، 1380ش.
صفة جزیرة العرب: حسین ابن حائک (م. 334ق.)، به کوشش اکوع حوالی، صنعاء، مکتبة الارشاد، 1410ق.
صورة الارض: محمد بن حوقل النصیبی (م. 367ق.)، بیروت، دار صادر، 1938م.
عمارة المسجد النبوی: محمد الهزاع الشهری، قاهره، مکتبة القاهره، 2001م.
فتوح البلدان: البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م.
الکافی: الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
الکامل فی التاریخ: علی ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
کشتار مکه و آینده حرمین: ظفر بنگاش.
لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
محاضرات فی تاریخ العرب: صالح احمد العلی، دار الکتب، 1981م.
المخصص: علی بن اسماعیل ابن سیده (م. 458ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مرافق الحج و خدماتها المدنیه: ولید بن محمد جمیل، عربستان، توحید و بناء، 1419ق.
المسالک و الممالک: ابراهیم الفارسی الاصطخری (م. 346ق.)، به کوشش الحسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، 1381ق.
المعارف: ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
معالم المدینة المنوره: عبدالعزیز بن عبدالرحمن کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1419ق.
معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
المفصل: جواد علی، دار الساقی، 1424ق.
مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول: احمد ابراهیم الشریف، دار الفکر.
موسوعة مرآة الحرمین الشریفین: ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق.
وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.