بنی‌مخزوم

نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۵ توسط Engineer (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' ' به ' ')

بنی‌مخزوم از تیره‌های قریش، ساکن در مجاورت مسجدالحرام بوده، که نسبشان در جد ششم پیامبر(ص)، مرة بن کعب، باهم مشترک است.

بنی‌مخزوم
نسب مرة بن کعب
مکان مکه، یمن، بصره، کوفه، شام
سرسلسله مخزوم بن یقظه
اشخاص مهم هشام بن مغیره، ولید بن مغیره، ابوجهل، خالد بن ولید، عکرمة بن ابی‌جهل، سلمة بن هشام،عیاش بن ابی‌ربیعه،هشام بن ابی‌حذیفه، هبار بن سفیان، عمر بن سفیان، عبدالله بن سفیان، شماس بن عثمان، ارقم بن ابی‌ارقم، ابوسلمة بن عبدالاسد،حارث بن هشام، عبدالرحمن بن حارث بن هشام، عمر بن عبدالله بن ابی‌ربیعه، حارث بن عبدالله بن ابی‌ربیعه،مجاهد بن جبیر و ابوهشام مخزومی
جنگ‌ها جنگ‌های فجار، فتح مکه، نبرد حنین، نبرد احد، نبرد بدر، نبرد خندق، غزوه طائف
شاخه‌ای از قریش
زیرشاخه‌ها بنی‌مغیرة بن عبدالله، بنی‌مغیره و ...
مهم‎ترین اقدامات شرکت در بازسازی مکه، دشمنی با پیامبر(ص)
مناصب مهم قاضیان مکه، قاضیان مدینه، عاملان حکومت در حرمین شریفین
مذهب شرک و اسلام

مخزومی‌ها در بسیاری از نبردهای قبیله‌ای پیش از اسلام حضور فعال داشته و به‌جهت فعالیت بازرگانی که داشتند از اقوام ثرتمند دوران جاهلیت محسوب می‌شوند.

به‌جز عده‌ای از مخزومی‌ها که در اوایل بعثت مسلمان شدند اکثر آنان تا فتح مکه به پیامبر(ص) ایمان نیاورده، و همراه مشرکان قریش برعلیه مسلمانان در جنگ‌ها حضور داشتند، افرادی از قبیله بنی‌مخزوم مانند: ابوجهل، ولید بن مغیره، عاص بن هشام و ... از سرسخت‌ترین دشمنان رسول خدا(ص) بودند، و برخی از مفسران آیاتی از قرآن کریم را بر آنان تطبیق داده‌اند.

بنی‌مخزوم در دوران جاهلیت در بازسازی مکه و کعبه همراه دیگر قبایل حضور داشتند، همچنین مناصبی مثل قضاوت در حرمین شریفین برعهده آنان بوده، و چند تن از آنان از عاملان حکومت در مکه و مدینه بودند.

نسب‌شناسی

بنی‌مخزوم به تبار مخزوم بن یقظة بن مرة بن کعب گفته می‌شد[۱] که نسبشان در جد ششم پیامبر، مرة بن کعب، با هم مشترک است.

مخزوم فرزندانی به نام عمر، عامر، عمران و عمیره داشت.[۲] خاندان بنی‌مغیرة بن عبدالله بن عمر با توجه به اثرگذاری‌اش در رویدادهای مکه و داشتن شخصیت‌های برجسته همانند هشام بن مغیره که تاریخ درگذشتش مبدا تاریخ عرب جاهلی شد،[۳] مشهورترین شاخه بنی‌مخزوم به‌شمار می‌آید.[۴]

سکونت‌گاه

آن‌ها پیش از اسلام در شهر مکه، در همسایگی مسجدالحرام در دامنه کوه صفا می‌زیستند.[۵] خانه ارقم بن ابی‌ارقم مخزومی در پای کوه صفا در سال‌های نخست دعوت پیامبر(ص) مکانی امن برای تازه مسلمانان بود.

نیز برخی از درهای مسجدالحرام به نام باب بنی‌مخزوم خوانده می‌شدند.[۶] بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) همیشه از این در وارد صفا می‌شد.[۷]

در دوره اسلامی و پس از فتوحات، برخی مخزومی‌ها در شهرهای یمن،[۸] بصره،[۹] کوفه[۱۰] و شام[۱۱] ساکن شدند؛

بنی‌مخزوم در دوران جاهلیت

شغل بیشتر افراد بنی‌مخزوم در دوران جاهلی بازرگانی بود.[۱۲] در گزارشی مبالغه‌آمیز، عبدالله بن ابی‌ربیعه از بازرگانان توانگر بنی‌مخزوم را به سبب ثروت فراوانش که به تنهایی با ثروت قریش برابری می‌کرد، عِدْل می‌گفتند. وی به تنهایی هزینه پوشش کعبه را می‌پرداخت.[۱۳]

ولید بن مغیره را نخستین کسی دانسته‌اند که در روزگار جاهلیت کفش‌های خود را هنگام ورود به کعبه بیرون آورد. در اسلام نیز مردم با پای برهنه درون کعبه شدند.[۱۴]

جنگ‌ها

مخزومی‌ها در بسیاری از نبردهای قبیله‌ای پیش از اسلام حضور فعال داشتند. آن‌ها در روز شُمَطه که از ایام فِجار و معروف به یوم عُکّاظ بود، با مشارکت قریش به نبرد با بنی‌کِنانه برخاستند.[۱۵] ریاست و فرماندهی این نبرد برعهده هشام بن مغیره از بزرگان بنی‌مخزوم بود.[۱۶]

هم‌پیمانان

اینان همانند دیگر قبایل با برخی تیره‌ها و قبایل هم‌پیمان شدند. آل عمرو بن اعظم از خزاعه،[۱۷] آل فضیل بن کلیب، آل خراش بن امیه، و آل ابی‌یاسر از بنی‌تمیم از جمله آن‌ها بودند.[۱۸]

بنی‌عدی از قریش به دلیل ازدواج خطاب بن نفیل عدوی با حنتمه دختر‌ هاشم بن مغیره مخزومی و زاده شدن عمر بن خطاب، هم‌پیمان بنی‌مخزوم شدند.[۱۹] همچنین از طریق ازدواج هبیره مخزومی با‌ ام‌ هانی، خواهر علی بن ابی‌طالب(ع) با بنی‌هاشم خویشاوند شدند.[۲۰]

بنی‌مخزوم در اختلافات میان بنی‌عبدالدار و بنی‌عبدمناف که بر سر مناصب کعبه روی داد، جانب بنی‌عبدالدار را گرفتند و در پیمان لعقة الدم (حلف الاحلاف) حضور یافتند.[۲۱] گاهی میان بنی‌مخزوم و بنی‌قصی و بنی‌امیه در اثبات شرف و بزرگی، فخرفروشی روی می‌داد.[۲۲]

مشارکت در بازسازی کعبه

بنی‌مخزوم در بازسازی کعبه (5 سال پیش از بعثت) همراه بنی‌تیم، مسؤولیت ساخت محدوده میان رکن حِجر اسماعیل و رکن یمانی را عهده‌دار شدند.[۲۳]

ابووهب مخزومی، از اشراف قریش در جاهلیت، در ساخت کعبه و نصب حجرالاسود حضور داشت.[۲۴]

از ویژگی‌های شماری از بنی‌مخزوم در دوران جاهلیت و نیز دوره اسلامی، گشاده دستی و اطعام و مهمان‌نوازی بود.[۲۵]

بنی‌مخزوم در دوران نبوی

از بنی‌مخزوم جز چند تن که در سال‌های نخست مسلمان شدند و برخی از آن‌ها به حبشه مهاجرت کردند،[۲۶] دیگر افراد این تیره تا فتح مکه (8ق.) با پیامبر مخالفت کردند و از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بودند.

اقدام علیه پیامبر و مسلمانان

آنان در کوشش‌های قریش بر ضد پیامبر مانند تلاش برای بازگرداندن مسلمانان از حبشه،[۲۷] محاصره مسلمانان در شعب ابی‌طالب،[۲۸] توطئه دار الندوه،[۲۹] استهزاء و تمسخر آیات الهی و پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان و ضرب و شتم آن‌ها[۳۰] و نیز در نبردهای قریش بر ضد پیامبر(ص) در مدینه حضور داشتند‌.[۳۱]

از کوشش‌های دیگر بنی‌مخزوم بر ضد مسلمانان می‌توان به شکنجه یاسر و سمیه و فرزندشان عمار و زِنّیره رومی اشاره کرد.[۳۲]

ولید بن مغیره، عاص بن هشام، و دو پسر عمویش اباقیس بن ولید و قیس بن فاکة بن مغیره از سرسخت‌ترین دشمنان رسول خدا بودند.[۳۳] ابوجهل مخزومی نیز از سران کفر دانسته شده و برخی مفسران آیه ﴿فَقاتِلُوا اَئِمَّةَ الْکُفْر...﴾[۳۴] را بر او تطبیق کرده‌اند.

این عده همراه زهیر بن ابی‌امیه، اسود بن عبدالاسد و صیفی بن سائب در موسم حج، راه‌های ورودی مکه را میان خود تقسیم می‌کردند و با سحر و افسانه شمردن قرآن، مردم را از رفتن نزد پیامبر(ص) بازمی‌داشتند.[۳۵]

با هجرت پیامبر به مدینه (13 بعثت) دشمنی قریش از جمله بنی‌مخزوم با مسلمانان ادامه یافت. آن‌ها از مهاجرت برخی مسلمانان مخزومی به مدینه پیشگیری کردند.[۳۶] پیامبر در سال دوم ق. به کاروان تجاری بنی‌مخزوم در نخله، ناحیه‌ای میان مکه و طائف، حمله کرد. در این‌میان، یک تن از مشرکان کشته و کاروان تصرف شد. وقوع این نبرد در ماه حرام، تبلیغات منفی مشرکان را بر ضد پیامبر(ص) و مسلمانان در پی داشت.[۳۷]

خداوند در آیه 217 سوره بقره: ﴿یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فیهِ قُلْ قِتالٌ فیهِ...﴾ گناه اخراج ساکنان مکه را از نبرد در ماه حرام بزرگ‌تر دانسته است.

حضور در بدر

منابع از کشتگان[۳۸] و اسیران بنی‌مخزوم در نبرد بدر گزارش داده‌اند. بسیاری از کشته شدگان و نیز اسیران بدر مخزومی بودند.[۳۹] نیز آن‌ها با مشرکان در اُحد[۴۰] و خندق[۴۱] همراهی کردند.

با فتح مکه (8ق.) بنی‌مخزوم نیز همانند دیگر قریش اسلام آوردند و در غزوه‌های حُنین و طائف کنار مسلمانان قرار گرفتند.[۴۲]

مسلمانان بنی‌مخزوم

پیامبر(ص) برخی از مسلمانان بنی‌مخزوم را به‌عنوان کارگزار خود برگزید. عبدالله بن ابی‌ربیعه را که پیش از اسلام آوردن از بزرگان قریش و ثروتمندان بنی‌مخزوم بود، بر منطقه جَنَد و توابع آن در یمن گمارد. وی تا پایان خلافت عمر (23ق.) کارگزار این ناحیه بود.[۴۳]

مهاجر بن ابی‌امیه نیز از سوی پیامبر(ص) عهده‌دار صدقات صنعا در یمن بود. پس از پیامبر(ص)، ابوبکر او را در مقامش ابقا کرد.[۴۴]

همچنین پیامبر(ص) برخی از بنی‌مخزوم را به عنوان امیر سرایا بر‌گزید. ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی از آن جمله است که پیامبر پس از شهادت وی با همسرش‌ ام سلمه ازدواج کرد.[۴۵]

بنی‌مخزوم بعد از پیامبر

بنی‌مخزوم پس از پیامبر(ص) در رویدادهایی مهم همچون سقیفه،[۴۶] ردّه،[۴۷] فتوحات و نبردهای عصر امام علی(ع) حضور داشتند.[۴۸]

منابع از کشته شدن برخی از آن‌ها در رخداد حره مدینه (63ق.) یاد کرده‌اند.[۴۹]

صاحب‌منصبان مخزومی در حرمین

حارث بن خالد، عامل یزید بن معاویه بر مکه؛ [۵۰] و هشام بن اسماعیل و دو پسرش ابراهیم و محمد، عاملان عبدالملک بن مروان (حک: 65-85ق.) و هشام بن عبدالملک بر مدینه بودند.[۵۱]

از قاضیان مکه در دوران عباسیان می‌توان به محمد بن عبدالرحمن بن هشام، معروف به اوقص[۵۲] و محمد بن عبدالرحمن بن ابی‌سلمه اشاره کرد.[۵۳]

عبدالعزیز بن مطلب[۵۴] و هشام بن عبدالملک الاصغر نیز از قاضیان مدینه بودند.[۵۵] ابوهود سعید بن یربوع مخزومی از بازسازندگان انصاب حرم بود.[۵۶]

مشاهیر بنی‌مخزوم

آن‌ها در دوران جاهلیت و اسلام، افرادی نامدار همانند هشام بن مغیره، ولید بن مغیره، ابوجهل، خالد بن ولید، و عکرمة بن ابی‌جهل داشتند. دو تن اخیر به ترتیب پیش و پس از فتح مکه مسلمان شدند.

از دیگر صحابه و چهره‌های برجسته مخزومی می‌توان به سلمة بن هشام،[۵۷] عیاش بن ابی‌ربیعه،[۵۸] هشام بن ابی‌حذیفه، هبار بن سفیان، عمر بن سفیان، عبدالله بن سفیان، شماس بن عثمان، ارقم بن ابی‌ارقم، ابوسلمة بن عبدالاسد،[۵۹] حارث بن هشام، عبدالرحمن بن حارث بن هشام، عمر بن عبدالله بن ابی‌ربیعه، حارث بن عبدالله بن ابی‌ربیعه،[۶۰] مجاهد بن جبیر[۶۱] و ابوهشام مخزومی[۶۲] اشاره کرد که برخی از آن‌ها به حبشه مهاجرت نمودند.[۶۳] بیشتر این افراد از شاخه بنی‌مغیره بودند.

پانویس

  1. نسب قریش، ج9، ص299؛ جمهرة نسب قریش، ج3، ص54.
  2. نسب قریش، ج9، ص299؛ جمهرة نسب قریش، ج3، ص54؛ جمهرة انساب العرب، ص141.
  3. انساب الاشراف، ج10، ص172.
  4. نسب قریش، ج9، ص299؛ انساب الاشراف، ج10، ص169.
  5. اخبار مکه، ج2، ص257-259، 290-292.
  6. اخبار مکه، ج1، ص7؛ ج2، ص90.
  7. البدایة و النهایه، ج5، ص152؛ سبل الهدی، ج8، ص462.
  8. نسب قریش، ج9، ص317؛ انساب الاشراف، ج10، ص186؛ جمهرة انساب العرب، ص146.
  9. النسب، ص210؛ نسب قریش، ج9، ص318؛ انساب الاشراف، ج10، ص179، 185.
  10. نسب قریش، ج9، ص305، 329؛ انساب الاشراف، ج10، ص179، 185.
  11. نسب قریش، ج9، ص302، 321، 324-325؛ انساب الاشراف، ج10، ص175، 183، 209؛ جمهرة انساب العرب، ص148.
  12. نک: زاد المسیر، ج8، ص314؛ التکمیل و الاتمام، ص452؛ تفسیر قرطبی، ج20، ص45.
  13. النسب، ص210؛ جمهرة انساب العرب، ص144؛ الاغانی، ج1، ص80.
  14. المعارف، ص551.
  15. الاغانی، ج22، ص307-314.
  16. المحبر، ص170؛ المنمق، ص172.
  17. المنمق، ص247.
  18. المنمق، ص257.
  19. انساب الاشراف، ج10، ص286؛ اسد الغابه، ج2، ص134.
  20. نسب قریش، ج10، ص344؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص769-770.
  21. الطبقات، ج1، ص63؛ التنبیه و الاشراف، ص180.
  22. المنمق، ص23-26.
  23. الطبقات، ج1، ص116؛ المنتظم، ج2، ص326.
  24. نسب قریش، ج10، ص344؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص769.
  25. انساب الاشراف، ج10، ص170؛ المحبر، ص139؛ المنمق، ص372-373.
  26. السیرة النبویه، ج2، ص468؛ نسب قریش، ج9، ص315؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص751-752.
  27. تاریخ یعقوبی، ج2، ص29-30.
  28. السیرة النبویه، ج1، ص351-352؛ تاریخ طبری، ج2، ص335.
  29. الطبقات، ج1، ص176؛ المنتظم، ج3، ص45؛ عیون الاثر، ج1، ص205.
  30. تاریخ یعقوبی، ج2، ص24، 28؛ الطبقات، ج1، ص157؛ انساب الاشراف، ج1، ص150-151.
  31. المغازی، ج1، ص86-87، 140، 149؛ النسب، ص209-210؛ انساب الاشراف، ج1، ص357-359.
  32. جامع البیان، ج14، ص237؛ روض الجنان، ج12، ص102؛ اسد الغابه، ج4، ص691.
  33. انساب الاشراف، ج1، ص140؛ امتاع الاسماع، ج1، ص41.
  34. جامع البیان، ج10، ص113؛ مجمع البیان، ج5، ص21.
  35. المحبر، ص160.
  36. السیرة النبویه، ج2، ص321-323؛ المحبر، ص83-85؛ انساب الاشراف، ج10، ص221.
  37. تاریخ طبری، ج2، ص411-413؛ تفسیر قرطبی، ج3، ص41-42.
  38. المغازی، ج1، ص86-87، 140، 149-150؛ النسب، ص209-210؛ انساب الاشراف، ج1، ص357-359.
  39. السیرة النبویه، ج2، ص528-532؛ عیون الاثر، ج1، ص332.
  40. المغازی، ج1، ص308؛ انساب الاشراف، ج1، ص407-408؛ جمهرة انساب العرب، ص146.
  41. المغازی، ج2، ص496؛ النسب، ص210.
  42. نک: السیرة النبویه، ج4، ص891-892، 919-920.
  43. الاغانی، ج1، ص80-81؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص709.
  44. نسب قریش، ج9، ص316؛ معجم البلدان، ج5، ص272-273.
  45. السیرة النبویه، ج4، ص1030؛ المحبر، ص83، 85؛ انساب الاشراف، ج10، ص200-222.
  46. الاصابه، ج1، ص699.
  47. نسب قریش، ج9، ص320-321.
  48. جمهرة نسب قریش، ج2، ص708، 732؛ النسب، ص210.
  49. جمهرة نسب قریش، ج2، ص747؛ شرح نهج البلاغه، ج18، ص305.
  50. نسب قریش، ج9، ص313.
  51. نسب قریش، ج9، ص328-329؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص739-741.
  52. نسب قریش، ج9، ص315؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص701.
  53. نسب قریش، ج10، ص338؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص755.
  54. نسب قریش، ج10، ص341؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص762.
  55. نسب قریش، ج9، ص309.
  56. اخبار مکه، ج2، ص129.
  57. نسب قریش، ج9، ص311، 320؛ انساب الاشراف، ج10، ص174، 183؛ جمهرة نسب قریش، ج2، ص664-665.
  58. نسب قریش، ج9، ص317-318؛ انساب الاشراف، ج10، ص197-198.
  59. جمهرة نسب قریش، ج2، ص703، 751-752، 755.
  60. حذف من نسب قریش، ص68-70.
  61. تاریخ یعقوبی، ج1، ص292.
  62. اسد الغابه، ج1، ص66.
  63. نسب قریش، ج9، ص315؛ ج10، ص338.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل بنی مخزوم.
  • اخبار مکه: الازرقی (درگذشت248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
  • الاستیعاب: ابن عبدالبر (درگذشت463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
  • اسد الغابه: ابن اثیر (درگذشت630ق.)، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (درگذشت852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
  • الاغانی: ابوالفرج الاصفهانی (درگذشت356ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1415ق.
  • امتاع الاسماع: المقریزی (درگذشت845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420ق.
  • انساب الاشراف: البلاذری (درگذشت279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1417ق.
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (درگذشت310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (درگذشت292ق.)، بیروت، دارصادر، 1415ق.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (درگذشت671ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1405ق.
  • التکمیل و الاتمام: ابن عسکر (درگذشت636ق.)، به کوشش اسماعیل مروه، بیروت، دارالفکر المعاصر، 1418ق.
  • التنبیه و الاشراف: المسعودی (درگذشت345ق.)، بیروت، دارصعب.
  • جامع البیان: الطبری (درگذشت310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
  • جمهرة انساب العرب: ابن حزم (درگذشت456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
  • جمهرة نسب قریش و اخبارها: الزبیر بن بکار (درگذشت256ق.)، ریاض، مطبوعات مجلة العرب.
  • حذف من نسب قریش: مورج بن عمرو السدوسی (درگذشت195ق.)، به کوشش صلاح الدین، بیروت، دارالکتاب الجدید، 1396ق.
  • روض الجنان: ابوالفتوح رازی (درگذشت554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.
  • زادالمسیر: ابن جوزی (درگذشت597ق.)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت، دارالفکر، 1407ق.
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (درگذشت942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق.
  • السیرة النبویه: ابن هشام (درگذشت213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، 1383ق.
  • شرح نهج البلاغه: ابن ابی‌الحدید (درگذشت656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، داراحیاء الکتب العربیه، 1378ق.
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (درگذشت230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
  • عیون الاثر: ابن سید الناس (درگذشت734ق.)، بیروت، دارالقلم، 1414ق.
  • مجمع البیان: الطبرسی (درگذشت548ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق.
  • المحبّر: ابن حبیب (درگذشت245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده.
  • المعارف: ابن قتیبه (درگذشت276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
  • معجم البلدان: یاقوت الحموی (درگذشت626ق.)، بیروت، دارصادر، 1995م.
  • المغازی: الواقدی (درگذشت207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
  • المنتظم: ابن جوزی (درگذشت597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412ق.
  • المنمق: ابن حبیب (درگذشت245ق.)، به‏کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
  • نسب قریش: مصعب بن عبدالله الزبیری (درگذشت236ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دارالمعارف.
  • النسب: ابن سلّام الهروی (درگذشت224ق.)، به کوشش مریم محمد، بیروت، دارالفکر، 1410ق.