عمره تمتع
عُمره تمتع زیارت خانه خدا با آدابی ویژه است، که پیوسته به حج تمتع انجام میشود. اعمال عمره تمتع احرام، طواف و نماز آن، سعی و تقصیر است و بر خلاف عمره مفرده طواف نساء و نماز آن را ندارد.
عمره تمتع |
۱ شوال تا ۹ ذوالحجه |
احرام در میقات • طواف • نماز طواف • سعی • تقصیر |
حج |
نهم ذوالحجه |
احرام در مکه • وقوف در عرفات |
شب دهم |
وقوف در مشعر |
روز دهم |
رمی جمره عقبه • قربانی • حلق یا تقصیر |
شب یازدهم |
بیتوته در منا |
روز یازدهم |
رمی جمرات سهگانه |
شب دوازدهم |
بیتوته در منا |
روز دوازدهم |
رمی جمرات • طواف زیارت • نماز طواف • سعی • طواف نساء • نماز طواف نساء |
مفهومشناسی
واژه «تمتّع»، به معنای برخوردار شدن و بهره بردن بوده[۱] و اصطلاح فقهی «حج تمتّع»، به معنای حجی است که در آن حجگزار ابتدا برای مناسک عمره تمتّع مُحرم میشود و پس از خروج از احرام، دوباره برای حج احرام میبندد.[۲]
به این نوع از حج، تمتّع گفته میشود؛ زیرا ادا کننده آن در فاصله زمانی میان حج و عمره میتواند کارهایی را که در حال احرام حرام بوده، انجام داده و بهرهمند شود.[۳] از آنجا که ارتباط میان این عمره و حج تمتّع، به گونهای است که مانند یک عمل شمرده میشوند، گویا این تمتّع و بهرهمندی، در میانه حج روی داده است.[۴] برخی فقیهان، وجه نامگذاری این نوع حج به تمتّع را، انجام یافتن حج و عمره در یک سفر و بینیازی از سفرهای متعدد دانستهاند.[۵] با این تحلیل، حج قِران از دیدگاه اهل سنت به معنای حجی که در آن احرام به حج و عمره در یک زمان صورت میگیرد، از مصداقهای حج تمتّع به شمار میرود.[۶] شماری دیگر، وجه نامیده شدن آن به حج تمتّع را، بهره بردن احرامگزار از ثواب عمره در ماههای حج، که در عصر جاهلی امری ناپسند شمرده میشد دانستهاند.[۷][یادداشت ۱]
واژه تمتّع، برگرفته از آیه ﴿فَمن تمتّع بِالعُمرة إلی الحجّ... ﴾[یادداشت ۲][۸] است و گاهی این نوع حج در احادیث[۹] و به دنبال آن در منابع فقهی، «متعة الحج» نامیده شده[۱۰] و انجامدهنده آن مُتمتّع خوانده شده است.[۱۱]
اعمال
اعمال عمره تمتع که پیش از اعمال تمتع باید انجام شود شامل احرام، طواف، نماز طواف، سعی و تقصیر است.[۱۲]
مکان احرامِ عمره تمتع، یکی از میقاتها است، مانند مسجد شجره و جُحفه.[۱۳] كسانى كه از مسير مدينه به مكه مىروند بايد در مسجد شجره كه بيرون مدينه و در منطقه ذوالحُليفه است محرم شوند.[۱۴]
پس از احرام و ورود به مکه، زائران باید طواف کعبه را به جا بیاورند[۱۵] و پس از آن نماز طواف را که دو رکعت است پشت مقام ابراهیم(ع) بخوانند.[۱۶] عمل بعدیِ عمره تمتّع، سعى میان صفا و مروه است؛ يعنى هفت مرتبه پيمودن فاصله بين کوه صفا و مروه.[۱۷] در پایان، با تقصیر، فرد از احرام بیرون میآید و محرمات احرام بر او حلال میشوند.[۱۸]
البته در فاصله بين تقصيرِ عمره تمتّع تا احرامِ حج تمتع، برخى كارها بر حاجيان حرام است كه بايد از آنها دوری کنند؛ مانند بهجاى آوردن عمره مفرده؛ تراشيدن سر؛ بيرون رفتن از شهر مكه (به فتواى شماری از فقیهان شیعه)، كندن و بريدن درخت و گياه حرم و شكار (حتى كشتن ملخ و مانند آن).[۱۹]
شرایط و ویژگیها
به گفته فقیهان شیعه و اهل سنت عمره تمتع دارای شرایط و ویژگیهایی است که برخی از آنها چنین است:
به جا آوردن عمره تمتّع در ماههای حج
به نظر فقیهان شیعه، چنانچه عمره یا بخشی از آن در غیر ماههای حج[یادداشت ۳] انجام شود، حج تمتّع صحیح نخواهد بود.[۲۰] در این باره افزون بر اجماع، به احادیث[۲۱] هم استناد شده است.[۲۲] فقهای مذاهب اهل سنت نیز، این شرط را ذکر کردهاند.[۲۳] البته به نظر حنفیان، آغاز شدن عمره در ماههای حج شرط نیست و ادای چهار شوط از طواف در ماههای حج کافی است.[۲۴] برخی از مالکیان هم، معیار تحقق این شرط را پایان یافتن عمره در ماههای حج دانستهاند نه آغاز آن.[۲۵] برخی از اهل سنت، انجام شدن حج و عمره را در یک ماه، از شروط تمتّع شمردهاند.[۲۶]
تقدم عمره بر حج
به باور برخی فقیهان شیعه[۲۷] و اهل سنت[۲۸] به استناد احادیث و اجماع[۲۹] یکی از شرائط صحت تمتّع، مقدم داشتن عمره بر حج است.
پیوند حج با عمره
در تمتّع، ارتباط عمره و حج به گونهای است که انجام دادن یکی از آن دو به تنهایی نه موضوع حکم وجوب است نه حکم جواز و اگر استطاعت به یکی از آن دو حاصل شد، حج واجب نمیشود؛ بر خلاف حج قِران و حج اِفراد که با تحقق استطاعت به هر یک از حج یا عمره در یک سال، انجام دادن همان مناسک واجب است؛ به تعبیر دیگر در قِران و اِفراد بر خلاف تمتّع، حج و عمره قابل جداسازی از یکدیگرند.[۳۰]
زمان قطع تلبیه
به باور فقیهان شیعه، زمان قطع تلبیه در عمره تمتّع، هنگام مشاهده خانههای مکه است؛ ولی در عمره مفرده، اگر احرامگزار برای احرام از مکه بیرون رفته باشد، مستحب است هنگام مشاهده کعبه و در غیر این صورت هنگام ورود به حرم تلبیه را قطع کند.[۳۱]
پانویس
- ↑ الصحاح، ج3، ص1282؛ النهایه، ج4، ص392 «متع».
- ↑ بدایة المجتهد، ج1، ص267؛ کشف الرموز، ج1، ص336؛ مغنی المحتاج، ج1، ص514.
- ↑ مستند الشیعه، ج11، ص208؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص29؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267.
- ↑ الروضة البهیه، ج2، ص204؛ ریاض المسائل، ج6، ص101؛ شرح نبراس الهدی، ص263.
- ↑ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص29؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267.
- ↑ التمهید، ج8، ص354؛ بحر المحیط، ج2، ص86؛ مجموع الفتاوی، ج26، ص271.
- ↑ البنایه، ج4، ص300، 314.
- ↑ سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص52؛ صحیح البخاری، ج2، ص153؛ الکافی، ج3، ص32 و ج5، ص364.
- ↑ بدایة المجتهد، ج1، ص268؛ اصباح الشیعه، ص131؛ جواهر الکلام، ج2، ص237.
- ↑ الحاوی الکبیر، ج4، ص49؛ المعتبر، ج2، ص791.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۲۶.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۲۸.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۲۹.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۳۳.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۴۱.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۴۴.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۴۹.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۵۱.
- ↑ مستند الشیعه، ج11، ص244؛ العروة الوثقی، ج4، ص612.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج2، ص448؛ الکافی، ج4، ص487؛ تهذیب، ج5، ص436.
- ↑ ذخیرة المعاد، ج2، ص572؛ معتمد العروه، ج2، ص242؛ تفصیل الشریعه، ج2، ص334.
- ↑ الانصاف، ج3، ص441؛ بدایة المجتهد، ج1، ص268.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص168؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص589.
- ↑ الکافی فی فقه اهل المدینه، ص149.
- ↑ بدایة المجتهد، ج1، ص268.
- ↑ مفاتیح الشرائع، ج1، ص306؛ کشف الغطاء، ج4، ص473.
- ↑ بدایة المجتهد، ج1، ص268؛ فتح الباری، ج3، ص346؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص589.
- ↑ مفاتیح الشرائع، ج1، ص306.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص75؛ المعتمد، ج3، ص213.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.