میقات
این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: میقات (فتاوای مراجع). |
میقات مکانهایی در عربستان که کسانی که قصد انجام عمره مفرده، عمره تمتع یا حج را دارند در آن مُحرم میشوند. بر اساس روایات، میقاتهای احرام به وسیله پیامبر(ص) تعیین شده و عبور از آن بدون احرام جایز نیست.[۱]
برای عمره تمتع پنج میقات تعیین شده است: مسجد شجره، جُحفه، یَلَمْلَم، قَرنْ الْمَنازل و وادی عقیق. میقات حجّ تمتّع، مکه است و میقات حج اِفراد و حج قِران، یکی از مواقیت پنجگانه است. میقات عمره مفرده، اگر حاجی در مکه باشد، ادنی الحل، و اگر خارج از حدود میقاتهای پنجگانه باشد، یکی از آن میقاتها است.
مفهومشناسی
میقات، در باب حج، مکانی است که شرعاً برای احرام مشخص شده است و قاصدان اعمال حج یا عمره، در آنجا مُحرِم شوند.[۲]
میقات در لغت، مصدر میمی و از ماده «و ق ت» و بر وزن مِفْعال است[۳] و جمع آن مواقیت است. فراهیدی،[۴] فیومی،[۵] ابن اثیر،[۶] طریحی[۷] و راغب اصفهانی[۸] معتقدند میقات در لغت به معنای زمانی و مکانی آمده است.
میقات، به معنای ظرف زمان بوده که بعداً توسعه یافته و در مکان نیز، از جهت تشبیه به زمان بهکار رفته است؛ بنابراین میقات شامل اسم زمان و مکان است و زمان و مکان معیّن را در بر میگیرد. سلطان العلماء در حاشیه شرح لمعه میگوید میقات اسم آلت بوده و اسمِ چیزی است که به وسیله آن، چیز دیگری از نظر زمان و مکان معیّن میشود.[۹]
تعداد میقاتها
برخی فقیهان به پنج (شجره، جحفه، عقیق، یلملم و قرن المنازل)[۱۰] و برخی به شش مکان[۱۱] به عنوان میقات اشاره کردهاند؛ البته شیخ طوسی[۱۲] به هفت، شهید اول[۱۳] به ده و حتی برخی به یازده[۱۴] مکان اشاره کردهاند. ریشه این اقوال، روایات مختلف در این باب است.[۱۵]
برخی از میقاتهایی که غیر از مواقیت پنجگانه، به آنها اشاره شده است چنیناند: جِعْرانه[۱۶]، تنعیم،[۱۷] حدیبیه[۱۸]، فخ (برای کودکان)،[۱۹] مکه (برای حج)،[۲۰] محاذات[۲۱] و ادنیالحل.[۲۲]
احکام
به فتوای همه فقیهان، احرام نخستین عمل واجب در حج و عمره است و باید در مکانهایی که شارع مقدس مشخص کرده و به آن میقات گفته میشود انجام پذیرد. فقهای امامیه معتقدند احرام فقط در میقات منعقد میشود؛ مگر در حالات خاصی مثل نذر کردن که میتوان پیش از میقات، احرام بست. [۲۳]
بسیاری از فقها آشنایی با مواقیت را واجب دانستهاند. «شیخ طوسی»[۲۴] ، «ابن ادریس»[۲۵]، «علامه»[۲۶]، «مقدس اردبیلی»[۲۷]، «صاحب جواهر»[۲۸] و دیگر فقها[۲۹] به وجوب شناخت مواقیت تصریح کردهاند.
در عمره
- عمره تمتع: میقاتهای عمره تمتع عبارت است از:
برای کسانی که از میقاتهای یاد شده عبور نکنند، میقاتشان محاذی یکی از میقاتهای گفته شده است.
- عمره مفرده: در عمره مفرده، اگر حاجی در مکه باشد، میقات او ادنی الحل است. اما اگر حاجی خارج از شهر مکه و خارج از حدود میقاتهای پنجگانه باشد، میقات او یکی از آن میقاتها است و چنانچه داخل میقاتهای یاد شده باشد، اختیار دارد که از یکی از آنها و یا از ادنی الحلّ مُحرم شود. میقات کودکان «فخّ» است.[۳۰]
در حج
میقات در حجهای واجب سهگانه متفاوت است. میقات در حج تمتع، شهر مکه و در حج افراد و حج قران، یکی از مواقیت پنجگانه است؛ البته اگر شخص در مکه و یا در محلی نزدیکتر از میقات به مکه باشد، خانهاش میقات او است، که در روایات از آن به «دویرة أهله» تعبیر شده است.
پانویس
- ↑ وسائل الشیعة،ج ١١،ص ٣٠٧
- ↑ غایة المنتهی فی جمع الإقناع والمنتهی، ج1، ص383؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص179؛ جواهرالکلام، ج18، ص102.
- ↑ النهایه فی غریب الحدیث والاثر، واژه وقت، ج5، ص212.
- ↑ العین، واژه وقت، ج5، ص199.
- ↑ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، واژه وقت، ص667.
- ↑ النهایه فی غریب الحدیث والاثر، واژه وقت، ج5، ص212.
- ↑ مجمع البحرین، ج4، ص531، واژه وقت.
- ↑ مفردات، ص566، واژه وقت.
- ↑ شرح لمعه، ج1، ص219.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیة، ج1، ص312؛ المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، ص106؛ الوسیلة الی نیل الفضیلة، ص160.
- ↑ ارشاد الاذهان، ج1، ص315؛ قواعد الاحکام، ج1، ص416؛ شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج1، ص177؛ المعة الدمشقیة فی فقه الامامیة، ص57.
- ↑ الجمل و العقود فی العبادات، ص132.
- ↑ الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج1، ص340.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص103.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص222.
- ↑ وسایلالشیعة، ج10، ص238.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص214.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص247.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص243.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص246.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص230.
- ↑ وسایلالشیعة، ج8، ص247.
- ↑ المعتبر، ج2، ص805؛ مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج6، ص168؛ جواهر الکلام، ج18، ص122.
- ↑ النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص209.
- ↑ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج1، ص526.
- ↑ منتهی المطالب، ج2، ص665.
- ↑ مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، ج6، ص179.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۷.
- ↑ الموسوعة الفقهیة، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج6، ص495.
- ↑ برگرفته از مصباح الناسکین،صص ٨۴ و ٨۵