التعریف بما أنست الهجرة (کتاب)
التعریف بما أنسَت الهجرة کتابی درباره تاریخ محلی مدینه است که در سده هشتم توسط محمد بن احمد مطری نوشته شده است. اهمیت این کتاب علاوه بر قدمتش، نقل تاریخ مدینه از کتابهایی است که در عصر نویسنده موجود بوده ولی امروزه از بین رفتهاند و این کتاب نقل ارزشمندی از آنهاست. به همین دلیل، کتاب مذکور از منابع مورد مراجعه بسیاری از تاریخنگاران بوده است.
پدید آورندگان | |
---|---|
نویسنده | محمد بن احمد بن خلف مطری |
تصحیح | سلیمان رحیلی |
تاریخ نگارش | 740ق. |
محتوا | |
موضوع | آثار و تاریخ محلی مدینه |
زبان | عربی |
نشر | |
تعداد جلد | یک مجلد |
تعداد صفحات | 292 صفحه |
ناشر | دارالملک عبدالعزیز |
محل نشر | ریاض |
تاریخ نشر | 1426 هـ / 2005 م |
شابک | 9960880877 |
ساختار کتاب التعریف نیز به مثابه دیگر کتابهای تاریخ مدینه، از کتاب اخبار مدینه ابن زبالة که امروزه در دسترس نیست، الگوبرداری نموده است. همچنین مطری از کتاب الدرة الثمینة فی تاریخ المدینة نوشته ابن نجار نیز بسیار سود برده است.
نویسنده در هر فصل از کتاب که به دستهای از مکانها و بناهای مدینه پرداخته، ابتدا به ذکر احادیث یا روایاتی تاریخی درباره فضیلت آن مکانها، با ذکر سند کامل از کتب معتبری همچون صحیح بخاری و صحیح مسلم پرداخته است. بهخاطر همین نقاط قوت، نویسندگانی چون مراغی از التعریف بسیار استفاده نموده است.
گزارش بازسازی مسجد نبوی که بهواسطه آتشسوزی تخریب شده بود، گزارش ماجرای ساختن دیوار برای مدینه و خندق سرب به دور قبر حضرت رسول اکرم(ص) و نیز گزارشی از مساجد معروف و غیر معروف مدینه از مهمترین محتواهای کتاب التعریف بما أنسَت الهجرة میباشد.
معرفی کتاب
این کتاب از منابع مهم تاریخ محلی مدینه در سده هشتم ق. است که افزون بر گزارش فضایل و آثار و مکانهای این شهر مقدس، وصفی دقیق از تغییرات و نوسازیهای آنها به دست داده است.
معرفی نویسنده
محمد بن احمد بن خلف مطری، ملقب به جمالالدین و جمال مطری، به سال 676ق. و به گزارش دیگر 671 یا 673ق. در مدینه زاده شد. پدرش از شهر مطریه مصر به مدینه مهاجرت کرد و در مدینه به مطری مشهور بود. جمالالدین از دانشمندان شافعی مدینه به شمار میرفت و نیابت منصب قضا و امامت نماز جماعت را بر عهده داشت. محمد مطری آموختن دانش را در مدینه آغاز نمود و چند بار نیز به مصر سفر کرد و از برخی دانشمندان آن سرزمین حدیث شنید.
عبدالصمد بن عساکر (م. 686ق.)، عبدالمؤمن بن خلف دمیاطی (م. 705ق.)، التاج علی بن احمد عراقی (م. 704ق.)، عبدالسلام بن محمد بن مزروع بن احمد (م. 699ق.)، و احمد بن اسحق ابرقوهی (م. 701ق.) از مشایخ مطری بودند. [۱]
از جمله شاگردان مطری، باید از ابوعبدالله بن مرزوق و نیز فرزندش عفیفالدین مطری نام برد که بعدها از تاریخنگاران مهم مدینه شد. مطری از مؤذنان مسجد نبوی بود و به صدای خوش شهرت داشت و پس از پدرش ریاست مؤذنان مسجد نبوی را بر عهده گرفت. هنگامی که به سال 726ق.[۲][۳] ابن بطوطة به مدینه سفر کرد، ریاست مؤذنان حرم با او بود. عبدالله بن فرحون، دانشور معاصر محمد مطری، در کتاب خود به نیکی از او یاد کرده است. مطری به سال 741ق. در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۴][۵][۶]
نام کتاب
نام کتاب که به سال 740ق. نگاشته شده است، [۷] در برخی نسخههای خطی و چاپی کهن «التعریف بما آنست الهجرة» ضبط شده است؛ اما به گفته مصحح کتاب و با توجه به ضبط نام کتاب در مقدمه آن، عنوان درست «التعریف بما اَنسَت الهجرة» است که بر انگیزه نویسنده از تالیف کتاب یعنی معرفی و وصف معالم و مکانهای فراموش شده شهر مدینه، دلالت دارد. [۸]
از مطری کتابی دیگر در دست نیست. ابنحجر در الدرر الکامنة و سخاوی در الاعلان بالتوبیخ مطری را صاحب کتابی مفید در تاریخ مدینه دانستهاند و نام کتاب را یاد نکردهاند. به احتمال، مقصود آنان، همین کتاب است.[۹][۱۰]
موضوع کتاب
التعریف اثری است در تاریخ و جغرافیای مدینه و مانند بسیاری از کتابهای تاریخ محلی کهن مکه و مدینه، تلفیقی از روایات فضیلتها و روایات دینی و تاریخی درباره مکانها و بناها است.
ساختار کتاب
ساختار کتاب مانند دیگر کتابهای تاریخ مدینه، از الگوی کتاب اخبار مدینه ابن زبالة که امروزه مفقود گشته و بخشهایی از آن گردآوری و در یک جلد چاپ شده است، پیروی میکند.[۱۱] این کتاب در روزگار مطری، در دسترس و از منابع اصلی وی در نگارش التعریف بوده است.
منبع دیگری که مطری فراوان از آن گزارش کرده، کتاب الدرة الثمینة فی تاریخ المدینة نوشته ابن نجار (م. 641ق.) است تا جایی که شماری از محققان کتاب التعریف را ذیلی بر آن به شمار آوردهاند. [۱۲] با این حال، او در التعریف از حجم محتوای اثر ابن نجار فراتر رفته و آگاهیهایی ارزشمند را بدان افزوده است.[۱۳]
اهمیت کتاب
تاریخنگاران پسین مدینه، از التعریف بسیار سود بردهاند. از جمله، زینالدین مراغی کتاب خود را با عنوان تحقیق النصرة با نگاه به این کتاب نگاشته و ابومحمد عفیفالدین مرجانی نویسنده بهجة النفوس و سمهودی در کتاب مشهور خود وفاء الوفاء بارها بدان استناد کردهاند.[۱۴][۱۵][۱۶]
ویژگی کتاب
مطری بر خلاف ابن نجار و بیشتر نویسندگان تاریخ مکه و مدینه، در نقل روایات مربوط به تاریخ و فضیلتهای مدینه، سند روایات را به طور کامل از شیخ بیواسطه خود تا گوینده سخن یاد کرده است. [۱۷] هر فصل از کتاب که به دستهای از مکانها و بناهای مدینه پرداخته، بیشتر با یادکرد احادیثی در فضیلت آنها یا روایاتی درباره رخدادهای تاریخی در آن جایها آغاز شده است. [۱۸]
مطری سپس آگاهیهای جغرافیایی را از منابع پیشین، به ویژه کتاب ابن زبالة و ابن نجار، آورده و تحلیل خود از مطالب آن منابع و نیز دیدههای خویش را ذیل تعبیر «قلت» افزوده است. این مطالب بیشتر به تغییرات بناها در فاصله نگارش الدرة الثمینة تا زمان زندگی نویسنده اشاره دارند و بر دیدههای مطری که به دلیل سکونت دائمش در مدینه بسیار گسترده بوده، استوارند. [۱۹]
محتوای کتاب
کتاب التعریف با یادکرد روایات پیامبر(ص) در فضیلتهای مدینه و مسجدالحرام و پاداش و شیوه زیارت پیامبر(ص) آغاز شده و شامل احادیثی است که بیشتر آنها را نویسنده با واسطه مشایخ خود از کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم آورده است.
او در فصلی با عنوان «ذکر زیارة سیدنا رسول الله(ص)» اذکار و آداب زیارت پیامبر(ص) و نیز اشعاری در ستایش ایشان آورده و زیارت آثار و مساجدی را که پیامبر(ص) در آنها نماز خوانده، به قصد تبرک و تاسی به پیامبر(ص) مستحب دانسته است. [۲۰]
گزارش بازسازی مسجدالنبی
مطری در ادامه کتاب به ساختمان حرم پرداخته و از منبر، ستونها و محل نماز شب پیامبر(ص) در مسجد و خانهها و بابهای مسجد سخن رانده است. [۲۱] این بخش از کتاب به دلیل آگاهیهایی که مطری از نخستین آتشسوزی مسجد نبوی بیان کرده و از کهنترین گزارشها از این رخداد است، اهمیت فراوان دارد. این آتشسوزی که به سال 654ق. روی داد، خسارات فراوان به مسجد وارد کرد و به فروریختن سقف آن انجامید.
خلیفه عباسی المستعصم بالله (م. 656ق.) معماران و وسایل تعمیر حرم را با حاجیان عراقی به مدینه فرستاد. بازسازی حرم به سال 655ق. آغاز شد؛ اما به دلیل همزمانی با حمله هلاکوخان مغول به بغداد و کشته شدن خلیفه به دست مغولان به سال 656ق. به تعویق افتاد.
این رخداد نفوذ حاکمان مصر بر حجاز را افزایش داد. بازسازی حرم با حمایت حاکم مصر ملک منصور نورالدین علی مملوکی (حک: 655-657ق.) ادامه یافت. بازسازی کامل حرم تا 708ق. طول کشید و چند تن از حاکمان مصر، از جمله مظفر سیفالدین قطز (حک: 657-658ق.)، ملک الظاهر بیبرس (حک: 658-676ق.)، و ناصر محمد بن قلاوون (حک: 693-694ق.) در آن مشارکت داشتند. [۲۲]
در بازسازی مسجد نبوی، تغییرات عمده در ساختمان آن ایجاد نشد. برخی از تغییرات را مطری در کتاب خود یاد کرده است. از جمله، در بازسازی حرم به سال 667ق. نردهای چوبی گرداگرد حجره پیامبر(ص) کشیدند و به سال 678ق. قبهای بر آن نهادند. [۲۳]
نیز به سال 729ق. به فرمان ملک ناصر، دو رواق در صحن حرم ساختند.[۲۴] به سال 656ق. سلطان یمن الملک مظفر منبری برای مسجد ساخت که در سال 666ق. ملک الظاهر مملوکی دستور داد آن را از مسجد بیرون نهند و خود، منبری تازه برای مسجد فرستاد. [۲۵]
در پی بازسازی حرم و در دوران زندگی مطری، برخی از درهای مسجدالحرام تغییر نام یافتند که مطری به آنها اشاره کرده است. از جمله، دری که از دیرباز با نام باب عثمان شناخته میشد، به باب جبرئیل معروف گشت و باب عاتکة به نام باب الرحمة خوانده شد. [۲۶]
گزارش ساختن دیوار مدینه
گزارش مطری از ساخته شدن دیواری به دست محمود بن زنگی برای مدینه، نخستین گزارش در این زمینه است. مطری این رویداد را از یکی از دانشمندان مدینه شنیده است.
بر پایه گزارش او، چون محمد بن زنگی به سال 557ق. به مدینه آمد، سه بار پیامبر(ص) را در خواب دید که از او یاری میخواهد. این خوابها او را به پیگیری واداشت. دریافتند که دو فرد مسیحی که خود را به شکل مسلمانان درآوردهاند، نزدیک مسجد خانه گرفتهاند و قصد دارند با کندن نقبی، پیکر پیامبر(ص) را بربایند.
به گزارش مطری، پس از بیرون آمدن سلطان به درخواست مردم، وی فرمان ساخته شدن دیوار شهر مدینه را صادر کرد. در گزارش اسنوی که سمهودی در کتاب خود آورده است، این رخداد به فرمان سلطان برای ساختن خندقی پر از سرب گرداگرد قبر پیامبر(ص) انجامید.[۲۷] [۲۸]
گزارش از بقیع
بیان فضیلت بقیع و معرفی کسانی که در آن دفن شدهاند و نیز فضیلت احد و شهیدان آن، از دیگر مطالب کتاب است. نویسنده پس از یادکرد روایاتی در فضیلت بقیع، بیشتر مطالب این بخش را به دفن شدگان از اهل بیت پیامبر(ص) در این قبرستان اختصاص داده است.
وی از قبر عباس، حضرت فاطمه(س)، حسن بن علی(ع)، علی بن حسین(ع)، محمد باقر(ع) و جعفر صادق(ع)، عقیل، اسماعیل بن صادق(ع)، نفس الزکیة و... سخن رانده است. [۲۹]
معرفی مساجد مدینه
مطری در ادامه به معرفی مساجد معروف مدینه مانند قبا، فضیخ یا شمس، بنیقریظة، مشربة ام ابراهیم، بنیظفر، بنیمعاویه، فتح، و قبلتین [۳۰] و چاههای مدینه همچون بئر اریس، غرس، بُصَّة، حاء، بُضاعة، رومة، و عینالنبی [۳۱] و وادیهای مدینه از جمله وادی العقیق، رانونة، جفاف، مُذَینب، مهزور، و... [۳۲] و نیز حدود حرم [۳۳] پرداخته است.
وی نیز بخشی از کتاب را به معرفی مساجد غیر معروف مدینه اختصاص داده و در آن، از مساجدی که ابن زبالة در کتاب خود آورده، ولی در روزگار مؤلف از میان رفته و نیز از مکان احتمالی آنها سخن رانده است. از جمله این مساجد، میتوان به بنیزُریق، دار النابغة، عدی بن نجار، بنیخدرة، و نیز دار غنم بن مالک، دار بنیحدیلة، و دار بنیاشهل اشاره کرد. [۳۴] بخش دیگر کتاب، گزارشی است از مساجدی که پیامبر(ص) در راه مدینه به مکه و تبوک و نیز در دیگر غزوات خود در آنها نماز گزارده است.
مطری در معرفی مساجدی که در زمانه وی از میان رفته، از کتابهای گذشتگان به ویژه سیره ابن اسحق و کتاب ابن زبالة و اثری ناشناخته از حافظ عبدالغنی بن سعید ازدی، بهره برده و در وصف مساجد باقی مانده تا روزگار خود، برخی از دیدههایش را افزوده است. این بخش از کتاب مطری و نیز قسمت مربوط به مساجد غیر معروف مدینه، در قیاس با کتابهای پیشین تاریخ مدینه، مفصلتر و از نظر ثبت پارهای از منابع مفقود گذشته، به ویژه کتاب ابن زبالة، ارزشمند است.
وی در معرفی مساجد راه مدینه به مکه، از ذوالحلیفة، شرف الروحاء، غزالة، و مساجدی در عَرْج، مسیل دون ثنیة، مر الظهران، اَثایة، ذی طوی و... سخن رانده است. [۳۵] از جمله مساجد راه تبوک نیز نویسنده از توبة، ثنیة المدران، ذات الزِراب، اخضر، ذات الخطیم و... یاد کرده است. [۳۶] نیز به معرفی مساجدی که پیامبر(ص) در غزوههای خود در خیبر، بدر، حدیبیة و طائف در آنها نماز گزارده، پرداخته است. [۳۷]
نسخهشناسی
التعریف بما آنست الهجرة را نخستین بار اسعد درابزونی بدون تحقیق و حواشی به سال 1372ق. به چاپ رساند. این اثر در سال 1402ق. با همت المکتبة العلمیة للمدینة المنورة در بیروت دیگر بار چاپ شد. نسخه تصحیح شده این کتاب به سال 1426ق./2005م. با تصحیح سلیمان رحیلی بر پایه سه نسخه خطی نزدیک به زمانه زندگی مؤلف همراه با نمایه و توضیحات نگاشته شده در پاورقی، در ریاض با همت انتشارات دارالملک عبدالعزیز منتشر شده است. [۳۸]
پانویس
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص16-18
- ↑ سفرنامه ابن بطوطة، ص17، «مقدمه»
- ↑ مدینهشناسی، ص183
- ↑ التحفة اللطیفة، ج5، ص538-542
- ↑ نصیحة المشاور، ص28
- ↑ رحلة ابن بطوطة، ج1، ص357
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص207
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص19
- ↑ الدرر الکامنة، ج3، ص214
- ↑ الاعلان بالتوبیخ، ص274
- ↑ اخبار المدینة، ص267
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص21
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص57، 81، 103، 111، 113، 133، 151
- ↑ نک: وفاء الوفاء، ج1، ص62-63، 89
- ↑ وفاء الوفاء، ج2، ص57، 65
- ↑ تحقیق النصرة، ص93-94
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص43-71
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص43، 61، 99، 115
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص82، 113، 119، 135-136
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص71-80
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص81-114
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص82-86
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص108، 111
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص112
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص86
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص84، 86
- ↑ وفاء الوفاء، ج2، ص431
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص208-209
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص115-122
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص129-144
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص149-166
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص167-180
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص181-188
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص205-221
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص189-200
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص201-203
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص223-227
- ↑ التعریف بما أنسَت الهجرة، ص9-13
منابع
- اخبار المدینة: محمد ابن زبالة (م. 199ق.) ، به کوشش ابن سلامة، مرکز بحوث و دراسات المدینة، 1424ق؛
- الاعلان بالتوبیخ: شمسالدین السخاوی (م. 902ق.) ، به کوشش فرانز روز، بیروت، دار الکتب العلمیة؛
- التحفة اللطیفة: شمسالدین السخاوی (م. 902ق.) ، به کوشش گروهی از محققان، مدینة، مرکز بحوث و دراسات المدینة، 1429ق؛
- تحقیق النصرة: الحسن المراغی (م. 816ق.) ، به کوشش ابویعقوب، قاهرة، دار الفلاح، 1430ق؛
- الدرر الکامنة: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.) ، به کوشش عبدالمعید خان، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیة، 1392ق؛
- رحلة ابن بطوطة: ابن بطوطة (م. 779ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیة، 1417ق؛
- سفرنامه ابن بطوطة (رحلة ابن بطوطة): ترجمه موحد، تهران، علمی و فرهنگی، 1361ش؛
- مدینهشناسی: سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، 1364ش؛
- نصیحة المشاور (تاریخ المدینة المنورة): ابنفرحون (م. 769ق.) ، به کوشش علی عمر، قاهرة، مکتبة الثفافة الدینیة، 1427ق؛
- وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.) ، به کوشش السامرائی، مؤسسة الفرقان، 1422ق.