جغرافیای جزیره العرب

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۱۹ توسط Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جزیرةالعرب شبه جزيره بزرگى است، واقع در منتهى‌اليه جنوب غربى آسيا[۱] که از سه طرف در حصار آب قرار دارد؛ از غرب به دریای سرخ، که حدّ فاصل جزيرةالعرب و قارّه آفریقا است؛ از جنوب به اقیانوس هند و از شرق به دریای عمان و خلیج فارس. تنها از شمال با کویت، عراق و شامات ارتباط زمينى دارد.[۲] به سبب جريان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالى آن- که شبه جزيره را تقريباً به صورت جزيره در آورده است- جغرافى‌نويسان و مورخان آن جا را جزيرةالعرب ناميده‌اند.[۳]

درباره مرز شمالی آن، سه دیدگاه در میان است: بر پایه دیدگاه نخست، مرز شمالی جزیرةالعرب، خطی فرضی است که از خلیج عقبه در غرب تا منطقه اُبُلَّه در کرانه شمال غرب خلیج فارس در شرق امتداد یافته است. صحرای نَفود شمالی، میان نجد شمالی و بیابان شام، مرزی طبیعی را برای شمال جزیرةالعرب تشکیل داده است.[۴] گروه دیگر بخشی گسترده از بادیه شام را جزء جزیرةالعرب دانسته‌اند. با این دیدگاه، مرزهای شمالی تا کرانه‌های جنوبی فرات امتداد دارد.[۵] بعضی بیابان شام و فلسطین و صحرای سینا را در قلمرو جزیرةالعرب شمرده‌اند.[۶]

جغرافیای طبیعی ویرایش

تقسیمات جغرافی‌دانان ویرایش

بطلمیوس، جغرافی‌دان یونانی، جزیره را به سه بخش سنگی، صحرایی و خوشبخت تقسیم کرده بود.[۷]

جغرافی‌دانان مسلمان شبه جزیره را به پنج بخش تقسیم کرده‌اند:

تهامه ویرایش

سرزمینی پست و کم‌ارتفاع در امتداد ساحل شرقی دریای سرخ و در غرب رشته کوه سرات که به غَور یا سافله نیز مشهور است. مناطق گوناگون تهامه به نام مناطق مجاور شهرت یافته‌اند. تهامه یمن[۸] و عسیر و حجاز از آن جمله هستند.[۹]

نجد ویرایش

سرزمین مرتفع مرکزی عربستان که در میان مناطق عروض و حجاز قرار گرفته است. صحرای رُبع الخالی در جنوب شرق در نجد جنوبی و نیز صحرای بزرگ نَفود در شمال غرب در نجد شمالی، دو مرز طبیعی نجد را شکل داده‌اند.[۱۰]

حجاز ویرایش

در شرق رشته کوه‌های سرات قرار گرفته و از جهت غرب تا منطقه نجد ادامه یافته است. شمالی‌ترین بخش آن، خلیج عقبه و جنوبی‌ترین بخش آن، مناطق جنوبی شهر طائف است.[۱۱]

عروض ویرایش

بر سرزمین مجاور نجد در شرق عربستان اطلاق می‌شود و بخش عمده‌ای از آن را کرانه‌های جنوبی و غربی خلیج فارس تشکیل می‌دهد.[۱۲]

یمن ویرایش

در جنوب غربی شبه جزیره قرار دارد و در گذشته بر مناطق جنوب مکه اطلاق می‌شد. منطقه غربی آن، کوهستانی و دارای بارندگی فراوان بوده است و از همین رو به آن یمن‌الخضراء نیز گفته‌اند.[۱۳] عربستان «خوشبخت» نامی است که یونانیان به یمن داده‌اند.[۱۴]

جغرافی‌دانان متاخر مبناهای گوناگون چون نزدیکی و دوری به دریا، حکومت‌ها، و تفاوت‌های طبیعی را برای تقسیم‌بندی شبه جزیره برگزیده و بر همین اساس، نتایج گوناگون به دست داده‌اند.[۱۵]

صحراها و بیابان‌ها ویرایش

بیشتر مناطق شبه جزیره را بیابان‌های بسیار بزرگ مانند صحرای سوریه یا بادیة‌الشام در شمال، صحرای بزرگ نُفُود در شمال عربستان کنونی، صحرای دَهنا در شمال شهر ریاض پایتخت عربستان، صحرای جافوره در ساحل خلیج فارس و جنوب غرب کشور قطر، و صحرای بزرگ ربع‌الخالی در جنوب عربستان فراگرفته است.[۱۶]

بخش‌های کوهستانی ویرایش

ارتفاعات شبه جزیره در غرب، جنوب، شرق و بخش‌های میانی پراکنده‌اند. رشته کوه‌های به هم پیوسته سَرات در غرب همچون ستون فقرات از مناطق جنوبی شام و فلسطین آغاز می‌شوند و به موازات ساحل دریای سرخ امتداد می‌یابند و نزدیک شهر مکه به کمترین ارتفاع می‌رسند. سپس به ارتفاع آن‌ها افزوده می‌شود؛ به گونه‌ای که در یمن به بیشترین ارتفاع می‌رسند.[۱۷]

بخش‌های کوهستانی عمان در شرقی‌ترین بخش شبه جزیره، از جهت شمال غربی به سوی جنوب شرقی امتداد یافته‌اند. کوه‌های اخضر در شرقی‌ترین بخش شبه جزیره (عمان) قرار دارند که بلندترین قله آن جبل‌الشمس به ارتفاع حدود2980متر از سطح دریا است.

در بخش شمالی نجد، رشته کوه اَجَا به طول تقریبی100 کیلومتر از جنوب غربی به شمال شرقی کشیده شده و در جنوب شرقی آن رشته کوه سلمی قرار دارد. این دو رشته کوه اکنون با نام کوه‌های شمر شناخته می‌شوند.[۱۸] رشته کوه بسیار طولانی طویق در بخش شرقی نجد نیز از جمله این ارتفاعات است.[۱۹] قعیقعان، ابوقبیس، نور، ثور، عرفات، و اُحد از دیگر ارتفاعات مشهور شبه جزیره هستند. در میان تپه‌ها و ارتفاعات، دره‌های بسیار وجود دارند که آب حاصل از بارش‌ها در آن‌ها جریان دارد و کشاورزی جزیره بدان‌ها وابسته است.


مهم‌ترین دره‌های شبه جزیره عبارتند از: وادی الرُمَه که از وادی الرقوب در مدینه آغاز می‌شود و تا نزدیکی بصره در عراق ادامه دارد، وادی‌الحمض که از خیبر تا مدینه و سرانجام دریای سرخ امتداد دارد، وادی بیشه، وادی دواسر، وادی نجران، وادی حنیفه و الیمامه، وادی التیم، وادی اذنه، وادی الکبیر.[۲۰]

واحه‌ها و نخلستان‌ها ویرایش

واحه‌ها یا مکان‌هایی که در آن‌ها امکان ایجاد نخلستان، باغ و کشاورزی وجود دارد، نیز در سراسر شبه جزیره پراکنده‌اند. مهم‌ترین واحه‌ها عبارتند از: جوف، سَکاکه، تَیماء، عَلا، خیبر، مدینه، ینبُع النخل، تَرَبه، خرمه، نجد، احساء.[۲۱]

سرزمین‌های سنگلاخی ویرایش

حره‌ها یا سرزمین‌های سنگلاخی شکل گرفته از گدازه‌های آتشفشانی بیشتر در بخش‌های غربی و میانی شبه جزیره پراکنده‌اند. این حره‌ها ویژگی‌های جغرایی متفاوت دارند. برخی از آن‌ها خشک و کویری و بعضی دارای چشمه‌های آب فراوان و پوشش گیاهی مناسب هستند.[۲۲]

وضعیت آب و هوایی ویرایش

جزیرةالعرب حلقه میانی از رشته صحرایی پیوسته به دو قاره آسیا و افریقا است و در معرض وزش بادهای خشک قرار دارد. به جهت قرار گرفتن نزدیک خط استوا، تابش آفتاب در آن تقریبا به صورت عمود است. خشکی هوا، کمی ابر، پایین بودن رطوبت، و کمبود پوشش گیاهی سبب اختلاف دمای بسیار میان روز و شب و پیدایش آب و هوای قاره‌ای در این منطقه شده است.

میزان بارش سالانه در بخش‌های عمده آن از 200 میلی‌متر کمتر است و تنها در ارتفاعات جنوب غربی به 200 تا 500 میلی‌متر می‌رسد. روزهای بارانی در بسیاری از مناطق غیر کوهستانی 15 تا 25 روز در سال در فصل زمستان و آغاز بهار است.[۲۳] در بیشتر نقاط شبه جزیره، رود دائم وجود ندارد و به دلیل سرعت تبخیر چاه‌ها، چشمه‌ها و برکه‌ها منابع تامین آب در این مناطق هستند.[۲۴]

جغرافیای انسانی ویرایش

نامساعد بودن وضعیت زیست‌محیطی باعث شده است که بیشتر مناطق شبه جزیره غیر مسکونی یا دارای جمعیت بسیار کمی باشند. نخستین اجتماعات کنار منابع آب و مناطق قابل کشت، شکل گرفتند. با گذر زمان و ایجاد راه‌های تجاری، جمعیت مناطق مجاور با این مسیرها افزایش یافت. تاثیر عوامل محیطی در فراوانی جمعیت، در جنوب شبه جزیره آشکارا دیده می‌شود و کهن‌ترین نشانه‌های تمدنی در این مناطق یافت شده است.

نظام اجتماعی قبیله ویرایش

کم بودن منابع مورد نیاز زندگی و رقابت برای تصاحب آن، پیوند خانواده‌ها در نظام اجتماعی بزرگ‌تر به نام قبیله را در پی داشت. خون، نسب، و عصبیت عوامل پیوند افراد قبیله با یکدیگر بودند و منافع مشترک و دستیابی به منابع آب و چراگاه‌ها، نسبتی مستقیم با قدرت قبیله داشت. قبیله قوانین ویژه خود را داشت و همگان ملزم به رعایت این اصول بودند. تخلف از این اصول، مجازات طرد از قبیله را در پی داشت. در این صورت، وی یا باید به قبایل دیگر پناهنده می‌شد و یا به جرگه راهزنان می‌پیوست.

کسانی که از لحاظ خونی و نسبی پیوندی با قبیله نداشتند، برای ادامه زندگانی ناچار بودند که زیر چتر حمایت قبیله‌ای ویژه قرار گیرند و به این ترتیب، از امتیازی همسان با دیگر افراد قبیله برخوردار شوند. درگیری با دیگر قبایل و گرفتن اسیر، باعث پیدایش طبقه اجتماعی دیگری به نام بردگان شده بود که از جمعیت نسبی خوبی برخوردار بودند.[۲۵]


از مهم‌ترین قبایل ساکن حجاز در آغاز اسلام، می‌توان به قریش، خزاعه، ثقیف، هوازن، غطفان، اوس، خزرج، عضل، قاره، خزیمه و کنانه اشاره کرد. قبایل بلی بن عمرو، جهینه، و غفار ساکنان تهامه بودند. در نجد، قبیله‌های حنیفه، تمیم، طی، اسد، و کلب بن وبره سکونت داشتند. آل مُرَّه، بنو خالد، عِجمان، قحطان، سُبَیع، حرب، و عَنَزَه نیز از دیگر قبایل ساکن شرق جزیرةالعرب بودند.[۲۶] عروض نیز سکونت‌گاه قبایلی چون ربیعه، بکر بن وائل، و عبدالقیس بود. از مشهورترین قبایل یمنی، می‌توان حمیر، خولان، مذحج، و همدان را نام برد.[۲۷]

زبان عربی ویرایش

زبان عربی از دیگر مشترکات جامعه انسانی در شبه جزیره بوده است. با وجود اختلاف در خاستگاه و چگونگی پراکندگی در نقاط گوناگون شبه جزیره، محققان در این‌که سامی‌ها کهن‌ترین ساکنان شناخته شده شبه جزیره هستند، توافق دارند.[۲۸]

اقوام مختلف ویرایش

در منابع اسلامی، ساکنان شبه جزیره به چند گروه تقسیم شده‌اند: اعراب عاربه یا اصیل که خود به دو گروه بائده و باقیه تقسیم گشته‌اند. بائده به اقوام از میان رفته مانند عاد، جدیس، طسم، ثمود، و عمالیق گفته می‌شد.

باقیه یا قحطانی‌ها که به یعرب بن قحطان منسوبند، در سرزمین‌های جنوبی شبه جزیره ساکن بودند.[۲۹] عرب مستعربه منسوب به معد بن عدنان، جد نوزدهم پیامبر(ص) و ساکن مناطق شمالی شبه جزیره بودند. زبان اصلی ایشان عربی نبود و بر اثر اختلاط با عرب‌های اصیل، به این زبان سخن گفتند.[۳۰]

چادرنشینان و یکجانشینان ویرایش

از دیگر آثار وضعیت زیست‌محیطی، می‌توان به تقسیم ساکنان شبه جزیره به اهل وبر (عشایر و چادرنشینان) و اهل حضر (یکجانشینان) اشاره کرد.[۳۱]

دامداران برای یافتن مراتع مناسب باید به کوچ می‌پرداختند. در جاهایی که امکانات زیربنایی زندگی یافت می‌شد، روستاها و شهر‌ها شکل گرفتند. کوچ‌نشینی و سفرهای پیاپی، برخی از صفات ممتاز ساکنان شبه جزیره را تقویت می‌کرد.

کرم و سخاوت از مهم‌ترین ویژگی‌های عرب‌ها بوده و هست. آثار ادبی و تاریخی بر جای مانده از دوره‌های گوناگون، سرشار از داستان‌های مرتبط با این ویژگی و افراد دارنده آن است. دلیری نیز از دیگر صفاتی است که به سبب بادیه‌نشینی و وضعیت سخت زیست محیطی، نمودی ویژه در زندگی عرب‌ها یافته است. با وجود تغزلات عاشقانه و وصف‌های ناشایست در باره مسائل جنسی در اشعار جاهلی و آثار پسین، عفت و پاکدامنی از صفات مورد احترام جامعه بوده و افراد پاکدامن از بزرگان به شمار می‌رفتند. وفا به عهد نیز مورد اهتمام عرب‌ها بود و به افراد دارای این صفات با دیده احترام می‌نگریستند.[۳۲]

عوامل رشد جمعیت ویرایش

گسترش اسلام در دوره‌های متمادی و افزایش جمعیت باورمند به این دین در نقاط گوناگون جهان، افزایش جمعیت حاجیان را در پی داشت و همین سبب می‌شد که مهاجرت به حرمین شریفین بیشتر گردد. مجاوران ارائه دهنده خدمات به حاجیان و نیز تاجران مهاجر در این زمره بودند. با وجود این، جهش جمعیتی در این دوره‌ها چشمگیر نیست.

کشف نفت به سال 1925م. مهم‌ترین عامل رشد نسبی جمعیت در سده‌های اخیر بوده است. وجود حدود40% ذخایر نفتی جهان در شبه جزیره، تحولات بسیار در منطقه خاورمیانه ایجاد کرد. نفت به عنوان اصلی‌ترین منبع درآمد شبه جزیره شناخته شد و درآمدهای هنگفت را روانه این کشورها کرد و تغییرات بسیار در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بافت جمعیتی کشورهای شبه جزیره ایجاد کرد و مهاجرت‌های فراوان را در پی داشت. جمعیت شهرهای دارای نفت و صنایع وابسته به آن و بنادر حمل و نقل، رو به افزایش نهاد و درآمد آن نیز به بهبود امکانات رفاهی در نقاط گوناگون شبه جزیره انجامید.[۳۳]

بر پایه سرشماری سال 2000م. شبه جزیره جمعیتی افزون بر 77،983،936 تن را در خود جای داده است.[۳۴] با وجود ملیت عربی بیشتر ساکنان عربستان، مهاجرانی از ملیت‌های گوناگون وغیر عرب نیز به آن جا مهاجرت کرده‌اند.[۳۵] 10% جمعیت عربستان سعودی، 83% امارات متحده عربی، 80% قطر، 15% عمان، 55% بحرین، و 66% کویت را غیر بومی‌ها تشکیل داده‌اند.[۳۶]

پانویس ویرایش

  1. تاریخ العرب القدیم، ص19؛ دراسات فی تاریخ العرب القدیم، ص81.
  2. صورة الارض، ج1، ص18-19؛ صفة جزیرةالعرب، ص47؛ معجم البلدان، ج2، ص137.
  3. صفة جزیرةالعرب، ص84.
  4. التعریف بطبقات الامم، ص208؛ اطلس تاریخ الاسلام، ج1، ص172.
  5. صورة الارض، ج1، ص19؛ المسالک و الممالک، ص21؛ تقویم البلدان، ص82.
  6. صفة جزیرةالعرب، ص73؛ معجم البلدان، ج2، ص137.
  7. تاریخ العرب، ج1، ص56-57؛ جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص39.
  8. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص35؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  9. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص12.
  10. اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  11. نک: اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396-397؛ معجم ما استعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219.
  12. المفصل، ج1، ص174-176؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  13. صفة جزیرةالعرب، ص90؛ تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص104؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.
  14. نک: جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص39؛ تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص104.
  15. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص43.
  16. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص35.
  17. المفصل، ج1، ص156.
  18. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص49.
  19. اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص190.
  20. جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص73-74.
  21. نک: جغرافیه شبه جزیرةالعرب، ص77-79.
  22. المفصل، ج1، ص145-149.
  23. جغرافیة المملکة العربیة السعودیه، ص107.
  24. جغرافیة المملکة العربیة السعودیه، ص76-77.
  25. تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص435-437.
  26. جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص46.
  27. المفصل، ج17، ص207-208.
  28. المفصل، ج1، ص230-239.
  29. السیرة النبویه، ج1، ص3-5؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص11-235؛ المفصل، ج2، ص5-7.
  30. المفصل، ج2، ص26.
  31. موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص18-19.
  32. تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص440-445.
  33. شبه جزیره عربستان، ج1، ص89-97.
  34. Britannica (Arabian Peninsula.
  35. جغرافیة شبة جزیرةالعرب، ص85.
  36. Britannica (Arabian Peninsula.

منابع ویرایش