عبدالرحیم حائری
عبدالرحیم حائری (۱۲۹۴–۱۳۶۷ق)، فرزند عبدالحسین و مشهور به فصولی، روحانی شیعی معاصر بوده که برای نخستین بار پس از تخریب مقبره بقیع، مرقد امامان بقیع را مشخص کرده و دور آن دیواری بنا کرد.
زیستنامه
عبدالرحیم حائری، فرزند عبدالحسین و از نوادگان محمدحسین حائری اصفهانی(م.حدود ۱۲۶۱ق)[یادداشت ۱] بوده و به فصولی شهرت داشته است.[۱]
وی در سال ۱۲۹۴ ق. در کربلا به دنیا آمد و در همانجا به تحصیلات دینی پرداخت. برخی از استادان او ملا اسماعیل بروجردی (م.۱۳۱۹ق)، زینالعابدین مازندرانی (م.۱۳۰۶ق) و میرزا محمدهاشم خوانساری (م.۱۳۱۸ق) بودند.[۲] از سال ۱۳۱۰ق. به مدت ده سال در اصفهان و پس از آن ده سال در نجف به آموختن دانشهای دینی پرداخت.[۳] وی از کودکی با تخلص حائری، شعر میسرود.[۴] او بیش از ۳۰ اجازه روایت و اجتهاد از عالمان شیعه داشت[۴] و آثاری در عرفان، تفسیر قرآن و درایه نگاشت.[۵]
با آشفته شدن اوضاع عراق در جنگ جهانی اول در سال ۱۳۳۰ق. به تهران مهاجرت کرد. از سال ۱۳۴۹ق. به مدت سه سال در قم و یک سال بعد نیز در اراک ساکن شد. پس از آن تا پایان عمر در تهران به فعالیت دینی پرداخت. وی در کنار امور مذهبی از جمله برپایی نماز جمعه، با هدف ایجاد وحدت اسلامی و جلوگیری از تفرقه مسلمانان که از نظر وی مشکل اصلی مسلمانان بود، جامعه اخوان اسلامی را بنیان گذاشت.[۶]
حائری در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) در تهران درگذشت و در آنجا دفن شد.[۶]
فعالیتها
جلوگیری از تعطیلی حج ایرانیان
پس از تسلط آل سعود بر حرمین و در پی تخریب بارگاههای بقیع توسط آنها در سال ۱۳۴۴ق. بسیاری از مسلمانان از بیم تکفیر از سوی وهابیت و اقدامات افراطی آنها به حج نرفتند.[۷][یادداشت ۲] در سال ۱۳۴۵ ق. (۱۳۰۶ش) گروهی از ایرانیان برای حج، به عتبات رفتند؛ ولی به سبب ممانعت دولت عراق از سفر به حجاز، نگران از دست رفتن زمان انجام مناسک حج بودند. عبدالرحیم حائری که برای سفر حج از تهران به کربلا رفته بود، مردم را دعوت به ارسال تلگراف به حجاز و درخواست تضمین سفر حج کرد. پس از رسیدن جواب تک تک تلگرافهای ارسالی مردم و دعوت آنها به حج و تضمین سفر حج، دولت عراق اجازه خروج حاجیان را صادر کرد.[۸]
حائری در ادامه سفر خود برای زیارت حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفت و در دمشق با سفیر سعودی ملاقات کرد. وی که از نقش و تأثیر حائری در اعزام حجاج مطلع بود و نزد ملک عبدالعزیز سعودی نفوذ داشت، گزارش اقدامات حائری را به عبدالعزیز داد و با توجه به عدم استقبال مسلمانان از حج در آن سال، ضمن تشویق حائری به حج، برای امنیت سفر وی و ایرانیان از ملک تضمین گرفت.[۹] همچنین با توجه به امکان اختلاف رؤیت هلال ذی حجه در بین شیعه و اهل سنت، که در روز وقوف در عرفات و سایر مناسک حج تأثیرگذار است، وی موافقت پادشاه سعودی برای وقوف انفرادی حاجیان شیعی در عرفات را دریافت کرد.
حائری در ورود به مکه، از سوی مسئولین شهر استقبال شد. در میان مناسک حج نیز با ثبوت رؤیت هلال نزد حائری، حاجیان ایرانی به همراه حاجیان دیگر کشورها وقوف و سایر اعمال حج را بجا آوردند و به این جهت ملک عبدالعزیز با اعزام نمایندهای از حائری تقدیر کرد.[۱۰]
ترمیم قبور امامان بقیع
حائری پس از مناسک حج، به دعوت ملک عبدالعزیز در مراسمی در قصر ملک شرکت کرد و طی دو جلسه مذاکره، ضمن اعتراض به تخریب قبور امامان بقیع، خواستار ترمیم قبور شد. با توجه به سابقه تخریب قبور بزرگان اسلام از سوی وهابیت و شایع شدن تلاش آنها برای تخریب مرقد نبوی، عبدالعزیز در این مذاکرات که به صورت نامهای رسمی نیز به حائری ابلاغ گردید، ضمن تأکید بر حرمت پیامبر اکرم(ص) تصریح کرد که هرگز قصد تخریب حرم نبوی را ندارد و تخریب قبور بقیع را نیز به دیگران نسبت داد.[۱۰] همچنین آمادگی خود را برای پیروی از نظر علماء مذاهب اسلامی در مسئله قبور، اعلام کرد. وی خود را متعهد به پاکسازی و ایجاد دیواری برای حفاظت از قبور بقیع دانست و تأکید کرد از زیارت مشروع از بقیع ممانعت نکند.[۱۱]
با صدور نامه پادشاه سعودی، در همان سال حائری صورت قبور ائمه بقیع را از سطح زمین بالاتر آورد و دیواری دور قبور ساخت.[۱۲] این اقدام، از آن جهت که در اولین سال پس از تخریب قبور بقیع و وجود نشانههای از قبور انجام گرفته، مهم دانسته شده است.[۱۳]
بر اساس گزارش حائری، وی همچنین پیشنهاد کرد که سایبان و سکوهای مناسبی بدون تزیئنات و طلاکاری، جهت زائران در بقیع احداث گردد که علیرغم موافقت عبدالعزیز، هرگز عملی نگردید. نامه ملک عبدالعزیز به عنوان سندی برای ترمیم قبور در اختیار علماء قرار گرفت و تلاشهایی نیز برای تأمین بودجه تعمیرات بقیع صورت گرفت؛ ولی به دلائلی نامعلوم این امر محقق نگردید.[۱۴]
حائری برای تحقق مفاد نامه پیگیریهای متعددی انجام داد. انتشار نسخه ای از آن در روزنامه اطلاعات، همچنین ارائه آن به سفیر ایران در لندن برای پیگیری بیشتر و ارسال رونوشتی برای جامعه الازهر مصر در این زمینه گزارش شده است. مکاتباتی نیز با سفیر سعودی در سوریه انجام گرفت. گفته شده در سال ۱۳۶۷ق. (۱۳۲۷ش) صدرالاشراف* امیر الحاج ایران، تصویر نامه ملک عبدالعزیز را تکثیر و در اختیار شماری از حجاج قرار داد تا در صورت ممانعت از زیارت بقیع به آن استناد کنند.[۱۵]
در سال ۱۳۴۷ق. حائری برای پیگیری اقدامات خود و تسهیل زیارت بقیع به حج رفت. در این سفر، مسیر خود را از راه جبل که مشکلات و مصائب متعددی برای ایرانیان و شیعیان داشت، انتخاب کرد و در مسیر ضمن گفتوگو با سران طوائف و قبائل، زمینه آشتی با آنها را مهیا ساخت. پس از اعمال حج و در مکه نیز مصرانه خواستار اجراء مفاد نامه قبل شده و قولهای مساعدی نیز دریافت کرد. سال بعد (۱۳۴۸ق) نیز به قصد حج تا مدینه رفت؛ ولی به دلائلی نامعلوم از انجام حج منصرف شد و به نجف بازگشت.[۱۶]
سید حسین بروجردی از مراجع شیعه که در سال ۱۳۴۵ق. به حج رفت،[۱۷] در شمار همراهان حائری در ملاقات وی با ملک عبدالعزیز یاد شده است.[۱۸] که البته در منابع زندگینامه ایشان علیرغم ذکر سفر حج در آن سال، اشارهای به همراهی با حائری نشده است. برخی این شخص را نماینده یا کارمند مجلس شورای ملی معرفی کردهاند.[۱۹]
در دیگر آثار
علیرغم اهمیت اقدامات حائری، بازتاب آن در منابع و گزارشات نشریات، اندک بوده و تنها مقدمه برخی آثار وی و کتاب «حکایات قبرستان بقیع» به گزارش آن پرداخته است.[۲۰]
پیوند به بیرون
- مصاحبه با محمدمهدی حائری، فرزند عبدالرحیم حائری؛ نسخه اصلی، نسخه آرشیو.
پانویس
- ↑ طبقات اعلام الشیعه، ج3، ص1104؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52ـ 53؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.
- ↑ موسوعه فقه الاسلامی، ج1، ص70؛ کیهان فرهنگی، ش62، ص52.
- ↑ دعوت بشر به یگانگی، ص27 ـ 37؛ «مقدمه».
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ کیهان فرهنگی، شماره62، ص52ـ53.
- ↑ الذریعه، ج20، ص17؛ ج21، ص47؛ ج22، ص213؛ ج23 ص107؛ اثر آفرینان، ج2، ص244.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ دعوت بشر به یگانگی، ص50.
- ↑ عجائب الآثار، ج4، ص141 ـ روابط ایران و عربستان، ص52ـ 57. مرآة الحرمین، ج1، ص454.
- ↑ حکایات قبرستان بقیع، ص20 ـ26.
- ↑ حکایات قبرستان بقیع، ص27 ـ نامههای حائری، ص37ـ38.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ حکایات قبرستان بقیع، ص39؛ دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه»
- ↑ دعوت بشر به یکانگی، ص30 ـ 35، «مقدمه».
- ↑ دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».
- ↑ شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز ـ http://www.ical.ir.index.php?option=com_k2&view=item&id=1738
- ↑ شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز؛ http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=1738
- ↑ دعوت بشر به یکانگی، ص34، «مقدمه».
- ↑ دعوت بشر به یگانگی، ص35، «مقدمه».
- ↑ نک: پیام حوزه، ش43ـ44، «زندگینامه آیت الله بروجردی» (ویژهنامه)؛ پیام حوزه، ش31، «نگاهی گذرا به زندگانی حضرت آیة العظمی بروجردی».
- ↑ دعوت بشر به یگانگی، ص34.
- ↑ شرح دیدار یک روحانی با ملک عبدالعزیز http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=1738
- ↑ نک: حکایات قبرستان بقیع.
منابع
- اثرآفرينان زندگينامه نام آوران فرهنگي ايران از آغاز تا سال 1300 هجري شمسي، زير نظر محمد رضا نصيري، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ايران، 1377ش.
- پيام حوزه (فصلنامه)، حوزه علميه قم.
- حکايات قبرستان بقيع، خاطراتي از عبدالرحيم صاحب الفصول حائري، به کوشش شهرام قراگوزلو، تهران، رسپِنا، 1388 ش.
- دعوت بشر به يگانگي، عبدالرحيم حائري، شرح سعيد غفارزاده، تهران، غفارزاده، 1374ش.
- الذريعه الي تصانيف الشيعه، آقا بزرگ تهراني ( -1389ق.)، بيروت، دارالاضواء، 1403ق.
- روابط ايران و عربستان در سده بيستم (دوره پهلوي)، حميد احمدي، تهران، وزارت امور خارجه، 1386ش.
- طبقات اعلام الشيعه، آقا بزرگ تهراني، به کوشش عبدالعزيز طباطبايي و محمد طباطبايي، مشهد، دارالمرتضي، بي تا.
- تاريخ عجائب الاثار في التراجم و الاخبار، عبدالرحمن الجبرتي، بيروت، دارالجيل، بي تا.
- الفقه الاسلامي، مؤسسة دائرة معارف الفقه الاسلامي، قم، 1431ق.
- کيهان فرهنگي (ماهنامه)، تهران، موسسه کيهان.
- مرآة الحرمين، ابراهيم رفعت باشا ( -1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق.
- نامهها حائري (نهج البصيره)، عبدالرحيم صاحب الفصول، شرح سعيد غفارزاده، تهران، قلم، 1376ش.